تبلیغ در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'دانشمندان یهود' به 'دانشمندان یهود'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخل وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
جز (جایگزینی متن - 'دانشمندان یهود' به 'دانشمندان یهود') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
*از مهمترین اقدامات دیگر [[حضرت]]، بستن [[پیمان]] میان [[مهاجران]] و [[انصار]] و نیز بستن [[پیمان]] با [[یهودیان]] [[مدینه]] بود<ref>السیرة النبویة، ج ۱، ص ۵۰۱ - ۵۰۴ و عیون الأثر، ج ۱، ص ۲۲۷ – ۲۲۹.</ref>. [[رسول اکرم]]{{صل}} با این کار توانست [[قبایل]] در گیر [[مدینه]] را که را هر کدام از آنان، متحد، [[آداب و رسوم]] [[اجتماعی]] و قبیلهای خاصی داشتند، گرد هم آورد و آنان را با یکدیگر متحد سازد. این [[اقدام]] [[پیامبر]]{{صل}} هم مانعی برای جلوگیری از دخالتهای [[دشمنان]] پدید آورد و هم [[امت]] واحده را برای پیشبرد مقاصد آسمانی [[رسول خدا]]{{صل}} با ایشان همراه و همگام ساخت<ref>السیرة النبویة، ج ۱، ص ۵۰۱ - ۵۰۴ و عیون الأثر، ج ۱، ص ۲۲۷ – ۲۲۹.</ref>. این [[پیمان]] را میتوان از مهمترین و اساسیترین ارکان [[پیشرفت]] [[اسلام]] با توجه به اوضاع آن روز [[شهر]] [[مدینه]] و منطقه [[حجاز]] دانست. اجرای [[پیمان]] "[[مؤاخات]]"<ref>السیرة النبویة، ج ۱، ص ۵۰۴ – ۵۰۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۸۳ - ۱۸۴؛ عیون الأثر، ج ۱، ص ۲۳۰ - ۲۳۳ و الروض الأنف، ج ۴، ص ۲۴۴ - ۲۴۶.</ref> نیز [[اتحاد]] [[مسلمانان]] را محکمتر ساخت و باعث تقویت [[روحیه]] [[مهاجران]] شد. با فعالیتهای [[پیامبر]]{{صل}} در [[مدینه]]، دیری نپایید که اکثر ساکنان آن، [[اسلام]] [[اختیار]] کردند؛ به گونهای که خانهای نبود که تمام یا برخی از افراد آن [[مسلمان]] نشده باشند و تنها چند [[خانواده]] انگشت شمار بر [[آیین]] [[جاهلی]] خود باقی مانده بودند<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۴۳۷؛ الاکتفاء، ج ۱، ص ۲۶۳ و تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۳۵۹.</ref><ref>[[علی محمد تاجالدین|تاجالدین، علی محمد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۰۷.</ref>. | *از مهمترین اقدامات دیگر [[حضرت]]، بستن [[پیمان]] میان [[مهاجران]] و [[انصار]] و نیز بستن [[پیمان]] با [[یهودیان]] [[مدینه]] بود<ref>السیرة النبویة، ج ۱، ص ۵۰۱ - ۵۰۴ و عیون الأثر، ج ۱، ص ۲۲۷ – ۲۲۹.</ref>. [[رسول اکرم]]{{صل}} با این کار توانست [[قبایل]] در گیر [[مدینه]] را که را هر کدام از آنان، متحد، [[آداب و رسوم]] [[اجتماعی]] و قبیلهای خاصی داشتند، گرد هم آورد و آنان را با یکدیگر متحد سازد. این [[اقدام]] [[پیامبر]]{{صل}} هم مانعی برای جلوگیری از دخالتهای [[دشمنان]] پدید آورد و هم [[امت]] واحده را برای پیشبرد مقاصد آسمانی [[رسول خدا]]{{صل}} با ایشان همراه و همگام ساخت<ref>السیرة النبویة، ج ۱، ص ۵۰۱ - ۵۰۴ و عیون الأثر، ج ۱، ص ۲۲۷ – ۲۲۹.</ref>. این [[پیمان]] را میتوان از مهمترین و اساسیترین ارکان [[پیشرفت]] [[اسلام]] با توجه به اوضاع آن روز [[شهر]] [[مدینه]] و منطقه [[حجاز]] دانست. اجرای [[پیمان]] "[[مؤاخات]]"<ref>السیرة النبویة، ج ۱، ص ۵۰۴ – ۵۰۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۸۳ - ۱۸۴؛ عیون الأثر، ج ۱، ص ۲۳۰ - ۲۳۳ و الروض الأنف، ج ۴، ص ۲۴۴ - ۲۴۶.</ref> نیز [[اتحاد]] [[مسلمانان]] را محکمتر ساخت و باعث تقویت [[روحیه]] [[مهاجران]] شد. با فعالیتهای [[پیامبر]]{{صل}} در [[مدینه]]، دیری نپایید که اکثر ساکنان آن، [[اسلام]] [[اختیار]] کردند؛ به گونهای که خانهای نبود که تمام یا برخی از افراد آن [[مسلمان]] نشده باشند و تنها چند [[خانواده]] انگشت شمار بر [[آیین]] [[جاهلی]] خود باقی مانده بودند<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۴۳۷؛ الاکتفاء، ج ۱، ص ۲۶۳ و تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۳۵۹.</ref><ref>[[علی محمد تاجالدین|تاجالدین، علی محمد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۰۷.</ref>. | ||
*[[گسترش اسلام]] در میان [[انصار]] و [[قبایل]] اطراف [[مدینه]] باعث شد گروهی از سران جاهطلب و بزرگان [[یهود]] به سبب [[حسادت]] به [[رسول خدا]]{{صل}} درصدد [[مخالفت]] و کارشکنی برآیند<ref>السیرة النبویه، ص ۵۱۳ و الاکتفاء، ج ۱، ص ۳۰۲.</ref>. پس بزرگان جاهطلب [[یهود]]، [[مخالفت]] خود را علنی کردند و ابتدا برای [[سست]] کردن [[عقاید]] [[مسلمانان]]، سؤالات [[علمی]] و مذهبی زیادی از [[رسول خدا]]{{صل}} پرسیدند و به [[خیال]] خود خواستند با این کار آن [[حضرت]] را به زانو در آورند و [[مسلمانان]] را پراکنده سازند؛ ولی [[خدای تعالی]] به [[کمک]] [[وحی]]، [[پیامبر گرامی]] اش را [[یاری]] فرمود و ایشان پاسخ سؤالاتشان را داد<ref>السیرة النبویه، ص ۵۱۳؛امتاع الاسماع، ج ۱۴، ص ۳۶۷ و عیون الاثر، ج۱، ص۲۳۷.</ref><ref>[[علی محمد تاجالدین|تاجالدین، علی محمد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۰۷-۶۰۸.</ref>. | *[[گسترش اسلام]] در میان [[انصار]] و [[قبایل]] اطراف [[مدینه]] باعث شد گروهی از سران جاهطلب و بزرگان [[یهود]] به سبب [[حسادت]] به [[رسول خدا]]{{صل}} درصدد [[مخالفت]] و کارشکنی برآیند<ref>السیرة النبویه، ص ۵۱۳ و الاکتفاء، ج ۱، ص ۳۰۲.</ref>. پس بزرگان جاهطلب [[یهود]]، [[مخالفت]] خود را علنی کردند و ابتدا برای [[سست]] کردن [[عقاید]] [[مسلمانان]]، سؤالات [[علمی]] و مذهبی زیادی از [[رسول خدا]]{{صل}} پرسیدند و به [[خیال]] خود خواستند با این کار آن [[حضرت]] را به زانو در آورند و [[مسلمانان]] را پراکنده سازند؛ ولی [[خدای تعالی]] به [[کمک]] [[وحی]]، [[پیامبر گرامی]] اش را [[یاری]] فرمود و ایشان پاسخ سؤالاتشان را داد<ref>السیرة النبویه، ص ۵۱۳؛امتاع الاسماع، ج ۱۴، ص ۳۶۷ و عیون الاثر، ج۱، ص۲۳۷.</ref><ref>[[علی محمد تاجالدین|تاجالدین، علی محمد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۰۷-۶۰۸.</ref>. | ||
*مجادلههای [[یهود]] اگر چه بر شدت [[دشمنی]] [[یهود]] میافزود؛ اما [[عقیده]] [[مسلمانان]] را به پیامبرشان، محکم و [[مقام علمی]] و اطلاعات غیبی وی را بر همگان آشکار میساخت و گاه باعث میشد که برخی از [[یهودیان]] به وی [[ایمان]] بیاورند. عبداللّه بن [[سلام]] و مخیریق، از [[دانشمندان | *مجادلههای [[یهود]] اگر چه بر شدت [[دشمنی]] [[یهود]] میافزود؛ اما [[عقیده]] [[مسلمانان]] را به پیامبرشان، محکم و [[مقام علمی]] و اطلاعات غیبی وی را بر همگان آشکار میساخت و گاه باعث میشد که برخی از [[یهودیان]] به وی [[ایمان]] بیاورند. عبداللّه بن [[سلام]] و مخیریق، از [[دانشمندان یهود]] بودند که با مذاکرات مفصل با [[رسول خدا]]{{صل}} [[ایمان]] آوردند<ref>قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۷۱۸؛ الاکتفاء ج ۱، ص ۳۰۲؛ امتاع الأسماع، ج ۱، ص ۶۵ - ۶۶ و السیرة النبویة، ج ۱، ص ۵۱۶.</ref><ref>[[علی محمد تاجالدین|تاجالدین، علی محمد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۰۸.</ref>. | ||
*در سال دوم [[هجرت]]، در پی [[قدرت]] گرفتن نیروهای [[مسلمانان]]، [[آیات]] ۱۹۰ - ۱۹۳ سوره بقره نازل و [[جهاد]] بر [[مسلمانان]] [[واجب]] شد<ref>دلائل النبوه،، ج ۲، ص ۵۸۱ -؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص ۵۵۱ و علی بن ابراهیم قمی، تفسیرالقمی، ج۱، ص۷۱-۷۲.</ref>؛ با [[وجوب]] [[جهاد]]، [[تبلیغ]] در مرحلهای دیگر گام نهاد و در این مرحله [[رسول خدا]]{{صل}} [[مأمور]] شد با بتپرستان و مشرکانی که در راه [[گسترش اسلام]] [[مقاومت]] میکردند، به [[مبارزه]] مسلحانه برخیزد. آن [[حضرت]] نیز ضمن تثبیت مواضع و [[دفاع]] از مرزهای [[عقیدتی]] [[سیاسی]] خود در برابر [[دشمنان]] کوشید تا با از میان بردن موانع، راه را برای رشد و گسترش سریعتر [[اسلام]] هموار سازد. اندکی بعد، [[خاتم انبیا]]{{صل}} با [[کمک]] بازوان نیرومند [[نظامی]] خویش توانست بتپرستان و مشرکانی را که در راه [[گسترش اسلام]] در سرتاسر شبه [[جزیره عربستان]] [[مقاومت]] میکردند، [[مطیع]] خود و آنان را با [[آیین اسلام]] آشنا سازد<ref>[[علی محمد تاجالدین|تاجالدین، علی محمد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۰۸.</ref>. | *در سال دوم [[هجرت]]، در پی [[قدرت]] گرفتن نیروهای [[مسلمانان]]، [[آیات]] ۱۹۰ - ۱۹۳ سوره بقره نازل و [[جهاد]] بر [[مسلمانان]] [[واجب]] شد<ref>دلائل النبوه،، ج ۲، ص ۵۸۱ -؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص ۵۵۱ و علی بن ابراهیم قمی، تفسیرالقمی، ج۱، ص۷۱-۷۲.</ref>؛ با [[وجوب]] [[جهاد]]، [[تبلیغ]] در مرحلهای دیگر گام نهاد و در این مرحله [[رسول خدا]]{{صل}} [[مأمور]] شد با بتپرستان و مشرکانی که در راه [[گسترش اسلام]] [[مقاومت]] میکردند، به [[مبارزه]] مسلحانه برخیزد. آن [[حضرت]] نیز ضمن تثبیت مواضع و [[دفاع]] از مرزهای [[عقیدتی]] [[سیاسی]] خود در برابر [[دشمنان]] کوشید تا با از میان بردن موانع، راه را برای رشد و گسترش سریعتر [[اسلام]] هموار سازد. اندکی بعد، [[خاتم انبیا]]{{صل}} با [[کمک]] بازوان نیرومند [[نظامی]] خویش توانست بتپرستان و مشرکانی را که در راه [[گسترش اسلام]] در سرتاسر شبه [[جزیره عربستان]] [[مقاومت]] میکردند، [[مطیع]] خود و آنان را با [[آیین اسلام]] آشنا سازد<ref>[[علی محمد تاجالدین|تاجالدین، علی محمد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۰۸.</ref>. | ||
*[[رسول خدا]]{{صل}} پس از [[جنگ احد]] کوشید با اعزام گروههای تبلیغی به میان [[قبایل]] و مراکز جمعیت، قلبهای [[قبایل]] بیطرف را به [[معارف]] [[اسلام]] جلب کند؛ پس، مبلغان ورزیدهای که [[حافظ]] [[قرآن]] و [[آگاه]] به [[احکام]] و سخنان [[پیامبر]]{{صل}} بودند و میتوانستند [[عقاید اسلامی]] را با روشنترین بیان به گوش [[مردم]] دور دست برسانند، برای [[تبلیغ]] [[دین]] به مناطقی گسیل داشتند که منطقه نجد هم جزو این مناطق بود؛ اما [[توطئه]] [[دشمنان]]، در به [[خاک]] و [[خون]] کشیدن گروههای تبلیغی در مناطق رجیع<ref>الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۴۲ - ۴۳؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۳۵۴ – ۳۶۲؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۱۶۹ - ۱۸۳ و انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۷۵.</ref> و بئر معونه<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۴۵ - ۵۵۰؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص ۳۳ - ۳۴ و السیرة النبویه، ج ۲، ص ۱۸۳ - ۱۸۶.</ref>، [[رسول خدا]]{{صل}} را بر آن داشت که تا با [[احتیاط]] بیشتری عمل کند؛ پس، آن [[حضرت]] تا مدتی از اعزام مبلغ خودداری میکرد؛ اما پس از [[صلح حدیبیه]] هم مبلّغانی را برای [[تبلیغ]] با پشتوانه محکم [[نظامی]] به مناطق دور دست میفرستاد. پس از [[صلح حدیبیه]] و به ویژه پس از [[فتح مکه]] بر دامنه تبلیغات [[دینی]] [[رسول اکرم]]{{صل}} افزوده شد؛ به گونهای که سرتاسر شبه [[جزیره عربستان]]، عرصه [[تبلیغ]] [[آیین اسلام]] شد و ندای [[اسلام]] تمامی [[قبایل]] [[عرب]] [[جزیرة العرب]] را در برگرفت. گروههای [[نظامی]] - تبلیغی [[رسول خدا]]{{صل}} که به سرتاسر جزیرةالعرب گسیل میشدند، در درجه اول، [[وظیفه]]، داشتند ساکنان آن مناطق را به [[اسلام]] [[دعوت]] کنند و در صورت خودداری آنان از پذیرش [[اسلام]] با آنها بجنگند. مثلاً، عمرو بن حزم خزرجی به [[نجران]]<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۹۴؛ الکامل، ج ۲، ص ۲۹۳ و تاریخ خلیفه، ص ۴۶.</ref> و معاذ بن جبل به [[یمن]] و حضر موت فرستاده شدند<ref>تاریخ خلیفه، ص ۴۸؛ تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۱۲۲ و انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۲۹.</ref><ref>[[علی محمد تاجالدین|تاجالدین، علی محمد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۰۸-۶۰۹.</ref>. | *[[رسول خدا]]{{صل}} پس از [[جنگ احد]] کوشید با اعزام گروههای تبلیغی به میان [[قبایل]] و مراکز جمعیت، قلبهای [[قبایل]] بیطرف را به [[معارف]] [[اسلام]] جلب کند؛ پس، مبلغان ورزیدهای که [[حافظ]] [[قرآن]] و [[آگاه]] به [[احکام]] و سخنان [[پیامبر]]{{صل}} بودند و میتوانستند [[عقاید اسلامی]] را با روشنترین بیان به گوش [[مردم]] دور دست برسانند، برای [[تبلیغ]] [[دین]] به مناطقی گسیل داشتند که منطقه نجد هم جزو این مناطق بود؛ اما [[توطئه]] [[دشمنان]]، در به [[خاک]] و [[خون]] کشیدن گروههای تبلیغی در مناطق رجیع<ref>الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۴۲ - ۴۳؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۳۵۴ – ۳۶۲؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۱۶۹ - ۱۸۳ و انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۷۵.</ref> و بئر معونه<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۴۵ - ۵۵۰؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص ۳۳ - ۳۴ و السیرة النبویه، ج ۲، ص ۱۸۳ - ۱۸۶.</ref>، [[رسول خدا]]{{صل}} را بر آن داشت که تا با [[احتیاط]] بیشتری عمل کند؛ پس، آن [[حضرت]] تا مدتی از اعزام مبلغ خودداری میکرد؛ اما پس از [[صلح حدیبیه]] هم مبلّغانی را برای [[تبلیغ]] با پشتوانه محکم [[نظامی]] به مناطق دور دست میفرستاد. پس از [[صلح حدیبیه]] و به ویژه پس از [[فتح مکه]] بر دامنه تبلیغات [[دینی]] [[رسول اکرم]]{{صل}} افزوده شد؛ به گونهای که سرتاسر شبه [[جزیره عربستان]]، عرصه [[تبلیغ]] [[آیین اسلام]] شد و ندای [[اسلام]] تمامی [[قبایل]] [[عرب]] [[جزیرة العرب]] را در برگرفت. گروههای [[نظامی]] - تبلیغی [[رسول خدا]]{{صل}} که به سرتاسر جزیرةالعرب گسیل میشدند، در درجه اول، [[وظیفه]]، داشتند ساکنان آن مناطق را به [[اسلام]] [[دعوت]] کنند و در صورت خودداری آنان از پذیرش [[اسلام]] با آنها بجنگند. مثلاً، عمرو بن حزم خزرجی به [[نجران]]<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۹۴؛ الکامل، ج ۲، ص ۲۹۳ و تاریخ خلیفه، ص ۴۶.</ref> و معاذ بن جبل به [[یمن]] و حضر موت فرستاده شدند<ref>تاریخ خلیفه، ص ۴۸؛ تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۱۲۲ و انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۲۹.</ref><ref>[[علی محمد تاجالدین|تاجالدین، علی محمد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۰۸-۶۰۹.</ref>. |