سفر امام حسین از مکه تا کربلا: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>') |
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
===خبر دادن [[امام]]{{ع}} از [[شهادت]] خود=== | ===خبر دادن [[امام]]{{ع}} از [[شهادت]] خود=== | ||
از [[عبدالله بن سلیمان اسدی]] و [[منذر بن مشمعل اسدی]] نقل است: چون هنگام [[سحر]] شد، [[حسین]]{{ع}} به یارانش [[دستور]] داد که آب بسیار برگیرند. سپس حرکت کرد تا به بطن العقبه رسید و در آنجا فرود آمد. پیرمردی از [[بنی عکرمه]] به نام [[عمرو بن لوذان]] با امام{{ع}} [[دیدار]] کرد و پرسید: کجا میروی؟ حسین{{ع}} به وی فرمود: «[[کوفه]]». پیرمرد گفت: تو را به [[خدا]] [[سوگند]]، باز گرد. به خدا سوگند، جز بر نیزهها و شمشیرهای تیز، وارد نمیشوی. کسانی که به دنبال شما فرستادهاند، اگر کار [[جنگ]] را خود، انجام میدادند و [[کارها]] را آماده میکردند تا شما بر آنها وارد میشدی، رفتن، قابل قبول بود؛ اما با چنین وضعی که گزارش میکنی، من [[عقیده]] ندارم که بروی. امام{{ع}} به وی فرمود: «ای [[بنده]] خدا! [[رأی]] تو، بر من، پنهان نیست؛ | از [[عبدالله بن سلیمان اسدی]] و [[منذر بن مشمعل اسدی]] نقل است: چون هنگام [[سحر]] شد، [[حسین]]{{ع}} به یارانش [[دستور]] داد که آب بسیار برگیرند. سپس حرکت کرد تا به بطن العقبه رسید و در آنجا فرود آمد. پیرمردی از [[بنی عکرمه]] به نام [[عمرو بن لوذان]] با امام{{ع}} [[دیدار]] کرد و پرسید: کجا میروی؟ حسین{{ع}} به وی فرمود: «[[کوفه]]». پیرمرد گفت: تو را به [[خدا]] [[سوگند]]، باز گرد. به خدا سوگند، جز بر نیزهها و شمشیرهای تیز، وارد نمیشوی. کسانی که به دنبال شما فرستادهاند، اگر کار [[جنگ]] را خود، انجام میدادند و [[کارها]] را آماده میکردند تا شما بر آنها وارد میشدی، رفتن، قابل قبول بود؛ اما با چنین وضعی که گزارش میکنی، من [[عقیده]] ندارم که بروی. امام{{ع}} به وی فرمود: «ای [[بنده]] خدا! [[رأی]] تو، بر من، پنهان نیست؛ لکن خواست [[خداوند متعال]]، مغلوب نمیشود». سپس فرمود: «به خدا سوگند، آنان مرا رها نمیکنند تا این [[خون]] بسته را از درونم بیرون کشند و وقتی چنین کردند، [[خداوند]]، کسی را بر آنان مسلط میکند که خوارشان سازد و خوارترین [[مردمان]] شوند»<ref>{{متن حدیث|فَلَمَّا كَانَ السَّحَرُ أَمَرَ [الحُسَیْنُ{{ع}}] أَصْحَابَهُ فَاسْتَقَوْا مَاءً وَ أَكْثَرُوا ثُمَّ سَارَ حَتَّى مَرَّ بِبَطْنِ الْعَقَبَةِ فَنَزَلَ عَلَيْهَا فَلَقِيَهُ شَيْخٌ مِنْ بَنِي عِكْرِمَةَ يُقَالُ لَهُ عَمْرُو بْنُ لَوْذَانَ فَسَأَلَهُ أَيْنَ تُرِيدُ فَقَالَ لَهُ الْحُسَيْنُ{{ع}} الْكُوفَةَ فَقَالَ الشَّيْخُ أَنْشُدُكَ اللَّهَ لَمَّا انْصَرَفْتَ فَوَ اللَّهِ مَا تَقْدَمُ إِلَّا عَلَى الْأَسِنَّةِ وَ حَدِّ السُّيُوفِ وَ إِنَّ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ بَعَثُوا إِلَيْكَ لَوْ كَانُوا كَفَوْكَ مَئُونَةَ الْقِتَالِ وَ وَطَّئُوا لَكَ الْأَشْيَاءَ فَقَدِمْتَ عَلَيْهِمْ كَانَ ذَلِكَ رَأْياً فَأَمَّا عَلَى هَذِهِ الْحَالِ الَّتِي تَذْكُرُ فَإِنِّي لَا أَرَى لَكَ أَنْ تَفْعَلَ فَقَالَ لَهُ يَا عَبْدَ اللَّهِ لَيْسَ يَخْفَى عَلَيَّ الرَّأْيُ وَ لَكِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَا يُغْلَبُ عَلَى أَمْرِهِ ثُمَقَالَ{{ع}}وَ اللَّهِ لَا يَدَعُونِّي حَتَّى يَسْتَخْرِجُوا هَذِهِ الْعَلَقَةَ مِنْ جَوْفِي فَإِذَا فَعَلُوا سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَنْ يُذِلُّهُمْ حَتَّى يَكُونُوا أَذَلَّ فِرَقِ الْأُمَمِ}} (الإرشاد، ج۲، ص۷۶؛ إعلام الوری، ج۱، ص۴۴۷).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۴۰۹.</ref> | ||
==فرود آمدن [[امام]]{{ع}} و یارانش در منزلگاه [[شراف]] و آب برداشتن از آنجا== | ==فرود آمدن [[امام]]{{ع}} و یارانش در منزلگاه [[شراف]] و آب برداشتن از آنجا== |