خشونت گفتاری در خانواده: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخلهای وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
[[سیره رسول خدا]]{{صل}} چنین بود که هرگز به هیچکس [[دشنام]] نداد و [[ناسزا]] نگفت و صدا بر کسی بلند ننمود، چنانکه در خبر [[عایشه]] آمده است: {{متن حدیث|لَمْ يَكُنْ [النَّبِيُّ{{صل}}] فَاحِشًا، وَلاَ مُتَفَحِّشًا، وَلاَ صَخَّابًا}}<ref>«پیامبر{{صل}} نه دشنامگوی بود و نه بدزبان، و نه هیاهوکننده و فریادزن». مسند أبی داود الطیالسی، ص۲۱۴؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۵؛ مصنف ابن أبی شیبة، ج۶، ص۸۹؛ مسند احمد بن حنبل، ج۶، ص۲۳۶؛ سنن الترمذی، ج۴، ص۳۲۴؛ کتاب الصمت و آداب اللسان، ص۱۷۷؛ صحیح ابن حبان، ج۱۴، ص۳۵۴؛ فتح الباری، ج۶، ص۴۱۹؛ عمدة القاری، ج۱۶، ص۱۱۲.</ref>. | [[سیره رسول خدا]]{{صل}} چنین بود که هرگز به هیچکس [[دشنام]] نداد و [[ناسزا]] نگفت و صدا بر کسی بلند ننمود، چنانکه در خبر [[عایشه]] آمده است: {{متن حدیث|لَمْ يَكُنْ [النَّبِيُّ{{صل}}] فَاحِشًا، وَلاَ مُتَفَحِّشًا، وَلاَ صَخَّابًا}}<ref>«پیامبر{{صل}} نه دشنامگوی بود و نه بدزبان، و نه هیاهوکننده و فریادزن». مسند أبی داود الطیالسی، ص۲۱۴؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۵؛ مصنف ابن أبی شیبة، ج۶، ص۸۹؛ مسند احمد بن حنبل، ج۶، ص۲۳۶؛ سنن الترمذی، ج۴، ص۳۲۴؛ کتاب الصمت و آداب اللسان، ص۱۷۷؛ صحیح ابن حبان، ج۱۴، ص۳۵۴؛ فتح الباری، ج۶، ص۴۱۹؛ عمدة القاری، ج۱۶، ص۱۱۲.</ref>. | ||
دشنامدهی و [[ناسزاگویی]] در [[راه و رسم نبوی]] کاملا مطرود اعلام شده است و تربیتشدگان این [[راه و رسم]]، آن را پاس میداشتند و هیچ حریمی را نمیشکستند، تا چه رسد به نزدیکترین اشخاص. در [[منطق]] [[دین]]، دشنامدهی و ناسزاگویی حتی به [[دشمن]] در حال [[جنگ]] نیز مجاز نیست. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} وقتی شنید گروهی از [[یاران]] او [[شامیان]] را در [[جنگ صفین]] دشنام میگویند<ref>نک: وقعة صفین، ص۱۰۳؛ أبوحنیفة احمد بن داود الدینوری، الأخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، الطبعة الاولی، دار احیاء الکتب العربیة، القاهرة، ۱۹۶۰ م. ص۱۶۵؛ أبومحمد احمد بن أعثم الکوفی، الفتوح، دارالندوة الجدیدة، بیروت، ج۲، ص۴۴۸؛ تذکرة الخواص، ص۱۴۲.</ref>، فرمود: {{متن حدیث|إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْرِ وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِيَ عَنِ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِه}}<ref>«من خوش ندارم شما دشنامگو باشید. | دشنامدهی و [[ناسزاگویی]] در [[راه و رسم نبوی]] کاملا مطرود اعلام شده است و تربیتشدگان این [[راه و رسم]]، آن را پاس میداشتند و هیچ حریمی را نمیشکستند، تا چه رسد به نزدیکترین اشخاص. در [[منطق]] [[دین]]، دشنامدهی و ناسزاگویی حتی به [[دشمن]] در حال [[جنگ]] نیز مجاز نیست. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} وقتی شنید گروهی از [[یاران]] او [[شامیان]] را در [[جنگ صفین]] دشنام میگویند<ref>نک: وقعة صفین، ص۱۰۳؛ أبوحنیفة احمد بن داود الدینوری، الأخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، الطبعة الاولی، دار احیاء الکتب العربیة، القاهرة، ۱۹۶۰ م. ص۱۶۵؛ أبومحمد احمد بن أعثم الکوفی، الفتوح، دارالندوة الجدیدة، بیروت، ج۲، ص۴۴۸؛ تذکرة الخواص، ص۱۴۲.</ref>، فرمود: {{متن حدیث|إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْرِ وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِيَ عَنِ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِه}}<ref>«من خوش ندارم شما دشنامگو باشید. لکن اگر کردههای آنان را بازگویید، و حالشان را فرایاد آرید به صواب نزدیکتر بود و در عذرخواهی رساتر. و به جای دشنام بگویید خدایا ما و آنان را از کشته شدن برهان! و میان ما و ایشان سازش قرار گردان و از گمراهیشان به راه راست برسان! تا آنکه حق را نمیداند بشناسد و آنکه به راه دشمنی میرود و بدان آزمند است باز ایستد». نهج البلاغه، کلام ۲۰۶.</ref>. | ||
[[ناسزاگویی]] فاقد هرگونه منطقی است و به هیچ وجه قابل [[دفاع]] نیست، و [[خداوند]] حتی از ناسزاگویی به [[بتها]] [[نهی]] کرده است: {{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) میخوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} در [[روز]] [[جنگ بدر]] از [[دشنام]] دادن به کشتهشدگان [[مشرکان]] در [[بدر]] نهی کرد و فرمود: {{متن حدیث|لَا تَسُبُّوا هَؤُلَاءِ فَإِنَّهُ لَا يَخْلُصُ إِلَيْهِمْ شَيْءٌ مِمَّا تَقُولُونَ وَ تُؤْذُونَ الْأَحْيَاءَ إِلَّا أَنَّ الْبَذَاءَ لُؤْمٌ}}<ref>«اینان را دشنام ندهید، زیرا چیزی از گفتههای شما به آنان نمیرسد، درحالیکه زندگان را میآزارید. بدانید که دشنام نشانه پستی و فرومایگی است». کتاب الصمت و آداب اللسان، ص۱۷۸؛ عمدة القاری، ج۸، ص۲۳۰؛ المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۱۵.</ref>. | [[ناسزاگویی]] فاقد هرگونه منطقی است و به هیچ وجه قابل [[دفاع]] نیست، و [[خداوند]] حتی از ناسزاگویی به [[بتها]] [[نهی]] کرده است: {{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) میخوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} در [[روز]] [[جنگ بدر]] از [[دشنام]] دادن به کشتهشدگان [[مشرکان]] در [[بدر]] نهی کرد و فرمود: {{متن حدیث|لَا تَسُبُّوا هَؤُلَاءِ فَإِنَّهُ لَا يَخْلُصُ إِلَيْهِمْ شَيْءٌ مِمَّا تَقُولُونَ وَ تُؤْذُونَ الْأَحْيَاءَ إِلَّا أَنَّ الْبَذَاءَ لُؤْمٌ}}<ref>«اینان را دشنام ندهید، زیرا چیزی از گفتههای شما به آنان نمیرسد، درحالیکه زندگان را میآزارید. بدانید که دشنام نشانه پستی و فرومایگی است». کتاب الصمت و آداب اللسان، ص۱۷۸؛ عمدة القاری، ج۸، ص۲۳۰؛ المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۱۵.</ref>. |