پرش به محتوا

علل غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - ': :::::' به ': ')
خط ۵۰: خط ۵۰:
| پاسخ‌دهنده = محمد تقی مصباح یزدی
| پاسخ‌دهنده = محمد تقی مصباح یزدی
| پاسخ = [[آیت‌الله]] '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[آیت‌الله]] '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
#«'''[[حفظ جان]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' خدای بزرگ، پس از وجود مقدس [[پیامبر خاتم|خاتم الأنبیا]]{{صل}}، [[جانشین]] معصومی را برای او تعیین فرمود تا [[وظایف]] ناتمام [[رسالت]] او را بر روی [[زمین]] به اتمام برساند. [[تفسیر]] [[آیات]]، بیان حقایق [[قرآن]]، [[رهبری]] [[جامعه اسلامی]]، و [[تربیت]] [[نفوس]] مستعد از وظایفی است که پس از [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}}، به [[جانشین]] او واگذار می‌شود. یگانه تفاوت [[امام]] با [[پیامبر]]، مسأله [[نبوت]] است: "تو برای من، به منزله‌هارون برای موسی هستی با این تفاوت که هیچ پیامبری پس از من نیست"<ref>{{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى غَيْرَ أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي‏}}؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۲، ص ۲۶۴.</ref>؛ [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید که [[پیامبر خاتم|پیغمبر اکرم]]{{صل}} پس از نخستین [[نزول]] [[وحی]] در [[غار حرا]] به من فرمود: "آن چه من می‌شنوم، تو هم می‌شنوی، و آن چه من می‌بینم، تو هم می‌بینی با این تفاوت که تو پیامبر نیستی؛ بلکه وزیر منی"<ref>{{متن حدیث|إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِير}}؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۳، ص ۱۹۷.</ref>. [[خدا]] چنین کسی را که ویژگی‌هایش مثل [[آفتاب]] روشن است، به [[مردم]] معرفی کرده تا [[جانشین]] [[پیامبر]]{{صل}} شود؛ اما کسانی، از [[ناآگاهی]] و [[غفلت]] بیش‌تر [[مردم]] سوء استفاده کردند و کوشیدند تا مسیر [[جانشینی]] [[پیامبر]]{{صل}} را عوض کنند؛ البته این امر، چیز تازه‌ای نبود. بیش از [[پیامبر خاتم|پیغمبر اسلام]] نیز بیش‌تر [[مردم]] هر [[پیغمبری]] را که از جانب [[خداوند]] برانگیخته می‌شد، [[تکذیب]] می‌کردند. [[قرآن]] در این باره تعبیر عجیبی دارد مبنی بر این گذشتگان به هم سفارش کرده بودند هر [[پیامبری]] که به [[رسالت]] رسید، او را [[انکار]] کنند: {{متن قرآن|أَ تَواصَوْا بِهِ‏ بَلْ‏ هُمْ‏ قَوْمٌ‏ طاغُون‏‏‏ }}<ref>آیا مردم اعصار، یک دیگر را [بر تکذیب رسولان] سفارش کرده‌اند یا آن که طبعاً مردمی سرکش و نافرمانند؛ سوره ذاریات، آیه:۵۳.</ref>. [[انکار]] [[حق]]، طبیعت [[مردم]] [[جاهل]] و [[گمراه]] بوده است؛ زیرا هوس‌های دنیایی آن‌ها، با خواسته‌های [[انبیا]]{{عم}} موافق نبوده است. پس از [[ظهور]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} نیز بیش‌تر [[مردم]] آمادگی پذیرش عمومی [[اسلام]] و برقراری [[نظام]] [[عدل]] جهانی را نداشتند؛ به همین سبب بود که [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} را پس از چند سال [[حکومت]]، به [[شهادت]] رساندند و بعد از او، آن بلاها را به سر [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} و سایر [[امامان]]{{عم}} آوردند. همان طور که می‌دانید، اگر وجود مقدس [[ولی عصر]]{{ع}}، که واپسین [[ذخیره]] [[خدای متعال]] برای [[امت]] [[مسلمان]] است، از نظرها پنهان نمی‌شد، او را نیز مانند اجدادش به [[ظلم]] و [[جور]] [[حاکمان]] جبار به [[شهادت]] می‌رساندند. انگیزه [[سلاطین]] و [[حاکمان]]، برای سرکوب و نابود کردن وجود مقدس [[ولی عصر]] {{ع}}، خیلی بیش‌تر بوده است؛ زیرا اخباری که از [[پیامبر خاتم|پیغمبر اکرم]]{{صل}} به دست آنان رسیده بود، از این حکایت داشت که دوازدهمین [[پیشوای مسلمانان]] و واپسین [[جانشین]] [[پیامبر]]، [[حکومت]] [[کفر]] را از روی [[زمین]] برخواهد چید. همین [[دلیل]] باعث شده بود که [[سلاطین]] و [[جباران]] در صدد برآیند تا نگذارند [[امام زمان]] {{ع}} متولد شود و اگر تولد یافت، او را به [[شهادت]] برسانند.
#«'''[[حفظ جان]] [[امام زمان]] {{ع}}:''' خدای بزرگ، پس از وجود مقدس [[پیامبر خاتم|خاتم الأنبیا]]{{صل}}، [[جانشین]] معصومی را برای او تعیین فرمود تا [[وظایف]] ناتمام [[رسالت]] او را بر روی [[زمین]] به اتمام برساند. [[تفسیر]] [[آیات]]، بیان حقایق [[قرآن]]، [[رهبری جامعه اسلامی]]، و [[تربیت]] [[نفوس]] مستعد از وظایفی است که پس از [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}}، به [[جانشین]] او واگذار می‌شود. یگانه تفاوت [[امام]] با [[پیامبر]]، مسأله [[نبوت]] است: "تو برای من، به منزله‌هارون برای موسی هستی با این تفاوت که هیچ پیامبری پس از من نیست"<ref>{{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى غَيْرَ أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي‏}}؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۲، ص ۲۶۴.</ref>؛ [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید که [[پیامبر خاتم|پیغمبر اکرم]]{{صل}} پس از نخستین [[نزول]] [[وحی]] در [[غار حرا]] به من فرمود: "آن چه من می‌شنوم، تو هم می‌شنوی، و آن چه من می‌بینم، تو هم می‌بینی با این تفاوت که تو پیامبر نیستی؛ بلکه وزیر منی"<ref>{{متن حدیث|إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِير}}؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۳، ص ۱۹۷.</ref>. [[خدا]] چنین کسی را که ویژگی‌هایش مثل [[آفتاب]] روشن است، به [[مردم]] معرفی کرده تا [[جانشین]] [[پیامبر]]{{صل}} شود؛ اما کسانی، از [[ناآگاهی]] و [[غفلت]] بیش‌تر [[مردم]] سوء استفاده کردند و کوشیدند تا مسیر [[جانشینی]] [[پیامبر]]{{صل}} را عوض کنند؛ البته این امر، چیز تازه‌ای نبود. بیش از [[پیامبر خاتم|پیغمبر اسلام]] نیز بیش‌تر [[مردم]] هر [[پیغمبری]] را که از جانب [[خداوند]] برانگیخته می‌شد، [[تکذیب]] می‌کردند. [[قرآن]] در این باره تعبیر عجیبی دارد مبنی بر این گذشتگان به هم سفارش کرده بودند هر [[پیامبری]] که به [[رسالت]] رسید، او را [[انکار]] کنند: {{متن قرآن|أَ تَواصَوْا بِهِ‏ بَلْ‏ هُمْ‏ قَوْمٌ‏ طاغُون‏‏‏ }}<ref>آیا مردم اعصار، یک دیگر را [بر تکذیب رسولان] سفارش کرده‌اند یا آن که طبعاً مردمی سرکش و نافرمانند؛ سوره ذاریات، آیه:۵۳.</ref>. [[انکار]] [[حق]]، طبیعت [[مردم]] [[جاهل]] و [[گمراه]] بوده است؛ زیرا هوس‌های دنیایی آن‌ها، با خواسته‌های [[انبیا]]{{عم}} موافق نبوده است. پس از [[ظهور]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} نیز بیش‌تر [[مردم]] آمادگی پذیرش عمومی [[اسلام]] و برقراری [[نظام]] [[عدل]] جهانی را نداشتند؛ به همین سبب بود که [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} را پس از چند سال [[حکومت]]، به [[شهادت]] رساندند و بعد از او، آن بلاها را به سر [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} و سایر [[امامان]]{{عم}} آوردند. همان طور که می‌دانید، اگر وجود مقدس [[ولی عصر]]{{ع}}، که واپسین [[ذخیره]] [[خدای متعال]] برای [[امت]] [[مسلمان]] است، از نظرها پنهان نمی‌شد، او را نیز مانند اجدادش به [[ظلم]] و [[جور]] [[حاکمان]] جبار به [[شهادت]] می‌رساندند. انگیزه [[سلاطین]] و [[حاکمان]]، برای سرکوب و نابود کردن وجود مقدس [[ولی عصر]] {{ع}}، خیلی بیش‌تر بوده است؛ زیرا اخباری که از [[پیامبر خاتم|پیغمبر اکرم]]{{صل}} به دست آنان رسیده بود، از این حکایت داشت که دوازدهمین [[پیشوای مسلمانان]] و واپسین [[جانشین]] [[پیامبر]]، [[حکومت]] [[کفر]] را از روی [[زمین]] برخواهد چید. همین [[دلیل]] باعث شده بود که [[سلاطین]] و [[جباران]] در صدد برآیند تا نگذارند [[امام زمان]] {{ع}} متولد شود و اگر تولد یافت، او را به [[شهادت]] برسانند.
#'''فراهم آمدن زمینه پذیرش [[حق]] در [[جهان]]:''' از آن جا که خدای بزرگ می‌داند در آینده زمانی فرا می‌رسد که بیش‌تر [[مردم]]، لیاقت [[حکومت عدل الهی]] را می‌یابند، با [[غایب]] ساختن [[امام زمان]] {{ع}}، حضرت را از بلاها حفظ فرموده است تا شرایط لازم برای جهانی سازی [[عدل]] و [[معرفت]] و [[عبودیت]] فراهم آید. در آستانه [[ظهور امام زمان]]، هرچند [[زمین]] پر از [[ظلم]] و [[جور]] می‌شود، آمادگی برای پذیرش [[حق]] میان [[مردم]] بیش از پیش خواهد شد. می‌توانید چنین وضعیتی را در قالب مثالی عادی تصور کنید: شخصی را فرض کنید که سرش درد می‌گیرد و این سردرد چنان به او فشار می‌آورد که [[آسایش]] او را به کلی سلب می‌کند و هیچ عضو سالمی برای او باقی نمی‌گذارد. چنین فردی هرقدر هم که سرسخت باشد، عاقبت به پزشک مراجعه و به نسخه او عمل خواهد کرد. [[عالم]] نیز همین گونه است. [[ستم]] و فاجعه و جنایت در این [[عالم]]، روز به روز بیش‌تر می‌شود تا [[دنیا]] به جایی می‌رسد که از آن به {{متن حدیث|مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>{{متن حدیث|فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً }}؛ حضرت، زمین را از عدل و داد لبریز می‌کند؛ همان گونه که از ظلم و بیداد لبریز شده است. (علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۳، ص ۲۶۸، ح ۳)</ref> تعبیر می‌شود و این مثل همان مریضی است که هرچه درد او افزون‌تر می‌شود، آمادگی‌اش برای پذیرفتن نسخه پزشک بیش‌تر می‌شود؛ به ویژه وقتی راه‌های گوناگون را برای درمان بیماری‌اش می‌آزماید و از همه جا سرخورده می‌شود، آن وقت در برابر نسخه طبیب به طور کامل [[تسلیم]] می‌شود»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۲۰ - ۱۲۲.</ref>.
#'''فراهم آمدن زمینه پذیرش [[حق]] در [[جهان]]:''' از آن جا که خدای بزرگ می‌داند در آینده زمانی فرا می‌رسد که بیش‌تر [[مردم]]، لیاقت [[حکومت عدل الهی]] را می‌یابند، با [[غایب]] ساختن [[امام زمان]] {{ع}}، حضرت را از بلاها حفظ فرموده است تا شرایط لازم برای جهانی سازی [[عدل]] و [[معرفت]] و [[عبودیت]] فراهم آید. در آستانه [[ظهور امام زمان]]، هرچند [[زمین]] پر از [[ظلم]] و [[جور]] می‌شود، آمادگی برای پذیرش [[حق]] میان [[مردم]] بیش از پیش خواهد شد. می‌توانید چنین وضعیتی را در قالب مثالی عادی تصور کنید: شخصی را فرض کنید که سرش درد می‌گیرد و این سردرد چنان به او فشار می‌آورد که [[آسایش]] او را به کلی سلب می‌کند و هیچ عضو سالمی برای او باقی نمی‌گذارد. چنین فردی هرقدر هم که سرسخت باشد، عاقبت به پزشک مراجعه و به نسخه او عمل خواهد کرد. [[عالم]] نیز همین گونه است. [[ستم]] و فاجعه و جنایت در این [[عالم]]، روز به روز بیش‌تر می‌شود تا [[دنیا]] به جایی می‌رسد که از آن به {{متن حدیث|مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>{{متن حدیث|فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً }}؛ حضرت، زمین را از عدل و داد لبریز می‌کند؛ همان گونه که از ظلم و بیداد لبریز شده است. (علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۳، ص ۲۶۸، ح ۳)</ref> تعبیر می‌شود و این مثل همان مریضی است که هرچه درد او افزون‌تر می‌شود، آمادگی‌اش برای پذیرفتن نسخه پزشک بیش‌تر می‌شود؛ به ویژه وقتی راه‌های گوناگون را برای درمان بیماری‌اش می‌آزماید و از همه جا سرخورده می‌شود، آن وقت در برابر نسخه طبیب به طور کامل [[تسلیم]] می‌شود»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۲۰ - ۱۲۲.</ref>.
}}
}}
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش