ترس در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
==مقدمه==
== معناشناسی ==
[[ترس]]، [[ناامنی]]، [[بیمناکی]]، اندیشناکی، دل‌مشغولی، توقّعِ [[مکروه]] در مقابل [[رجاء]] (توقع مطلوب)<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۶۱.</ref>.
[[ترس]] عبارت است از: [[ناامنی]]، [[بیمناکی]]، اندیشناکی، دل‌مشغولی، توقّعِ [[مکروه]] در مقابل [[رجاء]] (توقع مطلوب)<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۶۱.</ref>: {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن » سوره انفال، آیه ۵۸.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref>
 
{{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن » سوره انفال، آیه ۵۸.</ref>.


== خوف دنیایی و اخروی ==
[[خوف]] به اعتبار تعلق آن به امور و موضوعات، بار ارزشی پیدا می‌کند. [[خوف]] هم در امور [[دنیایی]] است و هم [[اخروی]]؛ هم از [[خداوند]] است و هم از غیرخدا. [[خوف]] در [[امور اخروی]] و [[خوف]] [[الهی]]، امری [[پسندیده]] و مثبت است: {{متن قرآن|تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا}}<ref>«از بسترها پهلو تهی می‌کنند  (و برای نماز برمی‌خیزند) در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید می‌خوانند و از آنچه به آنان روزی کرده‌ایم می‌بخشند» سوره سجده، آیه ۱۶.</ref> ، {{متن قرآن|إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ}}<ref>« از خداوند، پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره مائده، آیه ۲۸.</ref>.
[[خوف]] به اعتبار تعلق آن به امور و موضوعات، بار ارزشی پیدا می‌کند. [[خوف]] هم در امور [[دنیایی]] است و هم [[اخروی]]؛ هم از [[خداوند]] است و هم از غیرخدا. [[خوف]] در [[امور اخروی]] و [[خوف]] [[الهی]]، امری [[پسندیده]] و مثبت است: {{متن قرآن|تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا}}<ref>«از بسترها پهلو تهی می‌کنند  (و برای نماز برمی‌خیزند) در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید می‌خوانند و از آنچه به آنان روزی کرده‌ایم می‌بخشند» سوره سجده، آیه ۱۶.</ref> ، {{متن قرآن|إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ}}<ref>« از خداوند، پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره مائده، آیه ۲۸.</ref>.


[[خوف]] در امور [[دنیایی]] به اقتضای مورد، گاهی مثبت است که به معنای حزم و [[احتیاط]] می‌باشد: {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن » سوره انفال، آیه ۵۸.</ref> و گاهی منفی است که به معنای [[ناامنی]] می‌باشد: {{متن قرآن|الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ}}<ref>«همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۴.</ref>
[[خوف]] در امور [[دنیایی]] به اقتضای مورد، گاهی مثبت است به معنای حزم و [[احتیاط]]: {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن » سوره انفال، آیه ۵۸.</ref> و گاهی منفی است به معنای [[ناامنی]]: {{متن قرآن|الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ}}<ref>«همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۴.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref>


در [[فرهنگ]] [[سیاسی]] [[قرآن]]، بر [[احتیاط]] و حزم در [[امور اجتماعی]] و [[سیاسی]] تأکید و سفارش فراوان شده است {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن » سوره انفال، آیه ۵۸.</ref>؛ امّا [[ترس]] و [[احساس]] [[ناامنی]]، به معنای "احساس زودگذر یا بادوام ناشی از خطر واقعی یا خیالی" یک پدیده [[روان‌شناختی]] است که امکان دارد، ذاتی یا دارای ماهیت [[فرهنگی]] - [[اجتماعی]] باشد که به صورت [[احساسات]] دلهره‌آور، [[رنج]] و [[عذاب]] درونی، [[وحشت]]، [[هول و هراس]]، سراسیمگی و نیز به صورت اقدامات خودبه‌خودی یا آگاهانه بروز نماید<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۵۳.</ref>.
== خوف در فرهنگ سیاسی ==
در [[فرهنگ]] [[سیاسی]] [[قرآن]]، بر [[احتیاط]] و حزم در [[امور اجتماعی]] و [[سیاسی]] تأکید و سفارش فراوان شده است: {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن » سوره انفال، آیه ۵۸.</ref>؛ امّا [[ترس]] و [[احساس]] [[ناامنی]]، به معنای "احساس زودگذر یا بادوام ناشی از خطر واقعی یا خیالی" یک پدیده [[روان‌شناختی]] است که امکان دارد، ذاتی یا دارای ماهیت [[فرهنگی]] ـ [[اجتماعی]] باشد که به صورت [[احساسات]] دلهره‌آور، [[رنج]] و [[عذاب]] درونی، [[وحشت]]، [[هول و هراس]]، سراسیمگی و نیز به صورت اقدامات خودبه‌خودی یا آگاهانه بروز نماید<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۵۳.</ref>.


[[قرآن]] "خوف" را به عنوان وصفی فردی و [[اجتماعی]] منفی و ضد ارزشی، از [[مؤمنان]] و [[جامعه]] [[ایمانی]] [[نفی]] کرده است: {{متن قرآن|فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>« پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره انعام، آیه ۴۸.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۲۶۶-۲۶۷.</ref>.
[[قرآن]] "خوف" را به عنوان وصفی فردی و [[اجتماعی]] منفی و ضد ارزشی، از [[مؤمنان]] و [[جامعه]] [[ایمانی]] [[نفی]] کرده است: {{متن قرآن|فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره انعام، آیه ۴۸.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref>


*استیلای [[ترس]] بر [[قلب]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۵۷.</ref>، [[انقطاع]] به سبب پُر شدن ([[قلب]]) از [[خوف]]<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۵۶.</ref>، [[ترس]] و [[هراس]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۵۷.</ref>.
== رعب و تفاوت آن با ترس ==
استیلای [[ترس]] بر [[قلب]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۵۷.</ref>، [[انقطاع]] به سبب پُر شدن ([[قلب]]) از [[خوف]]<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۵۶.</ref>، [[ترس]] و [[هراس]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۵۷.</ref>.


{{متن قرآن|سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ}}<ref>«من در دل کافران بیم خواهم افکند » سوره انفال، آیه ۱۲.</ref>.
{{متن قرآن|سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ}}<ref>«من در دل کافران بیم خواهم افکند » سوره انفال، آیه ۱۲.</ref>.


آنچه [[رُعب]] را از [[خوف]] و [[ترس]] متفاوت می‌سازد، استیلای [[ترس]] بر [[انسان]] به صورتی است که [[قدرت]] هر کنش و واکنشی را از او سلب می‌کند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۵۷.</ref>؛ لذا برخی لغت شناسان معادل مفهومی قطع و [[انقطاع]] را برای آن آورده‌اند که کنایه از ذلالت و از بین ‌رفتن [[قدرت]] از دست [[کافران]] است {{متن قرآن|سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا}}<ref>«به زودی در دل کافران بیم خواهیم افکند زیرا برای خداوند چیزی را شریک قرار می‌دهند که (خداوند) حجّتی بر آن فرو نفرستاده است و سرای آنان دوزخ است و سرای ستمکاران، بد (جایگاهی) است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.</ref>.<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۲۲.</ref>
آنچه [[رُعب]] را از [[خوف]] و [[ترس]] متفاوت می‌سازد، استیلای [[ترس]] بر [[انسان]] به صورتی است که [[قدرت]] هر کنش و واکنشی را از او سلب می‌کند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۱۵۷.</ref>؛ لذا برخی لغت شناسان معادل مفهومی قطع و [[انقطاع]] را برای آن آورده‌اند که کنایه از ذلالت و از بین ‌رفتن [[قدرت]] از دست [[کافران]] است: {{متن قرآن|سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا}}<ref>«به زودی در دل کافران بیم خواهیم افکند زیرا برای خداوند چیزی را شریک قرار می‌دهند که (خداوند) حجّتی بر آن فرو نفرستاده است و سرای آنان دوزخ است و سرای ستمکاران، بد (جایگاهی) است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.</ref>.<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۲۲.</ref>


در [[فرهنگ]] [[سیاسی]]، [[ترس]] ممکن است نشان‌دهنده یک [[خصلت]] پایدار در [[وجدان]] و [[ضمیر]] نه تنها یک فرد خاص، بلکه یک گروه [[اجتماعی]] و حتی کل [[جامعه]] باشد<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۵۳-۱۵۴.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۳۱۱.</ref>
در [[فرهنگ]] [[سیاسی]]، [[ترس]] ممکن است نشان‌دهنده یک [[خصلت]] پایدار در [[وجدان]] و [[ضمیر]] نه تنها یک فرد خاص، بلکه یک گروه [[اجتماعی]] و حتی کل [[جامعه]] باشد<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۵۳-۱۵۴.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۳۱۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش