ابولبابه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←توبه ابولبابه
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
ابولبابه گفت: "ای تازیانه! [[شهادت]] میدهم به هر آنچه که تو به آن [[شهادت]] دادهای و به آن [[اعتقاد]] و [[ایمان]] دارم". سپس تازیانه زبان گشود و گفت: "پس من همیشه به خاطر [[ایمان آوردن]] تو در [[اختیار]] تو خواهم بود و [[خداوند]] به آنچه که در درون و [[باطن]] داری اولیتر است و او در [[روز قیامت]] یا به سود تو و یا علیه تو [[حکم]] میکند". [[پیامبر]]{{صل}} درباره ابولبابه میفرماید: "ابولبابه ایمانش را [[نیکو]] نکرد و اندکی [[شک و تردید]] داشت"<ref>تفسیر الامام العسکری{{ع}}، منسوب به امام عسکری{{ع}}، ص۹۲-۹۷.</ref>.<ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص١٨٣ ـ ١٩٠؛ [[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۸۶-۴۸۹.</ref> | ابولبابه گفت: "ای تازیانه! [[شهادت]] میدهم به هر آنچه که تو به آن [[شهادت]] دادهای و به آن [[اعتقاد]] و [[ایمان]] دارم". سپس تازیانه زبان گشود و گفت: "پس من همیشه به خاطر [[ایمان آوردن]] تو در [[اختیار]] تو خواهم بود و [[خداوند]] به آنچه که در درون و [[باطن]] داری اولیتر است و او در [[روز قیامت]] یا به سود تو و یا علیه تو [[حکم]] میکند". [[پیامبر]]{{صل}} درباره ابولبابه میفرماید: "ابولبابه ایمانش را [[نیکو]] نکرد و اندکی [[شک و تردید]] داشت"<ref>تفسیر الامام العسکری{{ع}}، منسوب به امام عسکری{{ع}}، ص۹۲-۹۷.</ref>.<ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص١٨٣ ـ ١٩٠؛ [[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۸۶-۴۸۹.</ref> | ||
== خدمات ابولبابه == | |||
او یکی از [[یاران رسول خدا]]{{صل}} است که درباره افرادی که از [[مکه]] به [[مدینه]] [[مهاجرت]] میکردند، [[خدمت]] فراوانی کرد؛ بلکه [[خانه]] او او محل سکونت افراد مختلفی از [[مردم]] مکه بوده است که برای نمونه به نام برخی از مهاجرانی که در خانه وی [[زندگی]] کردند، اشاره میکنیم: [[عمرو بن سراقه]] و برادرش [[عبدالله بن سراقه|عبدالله]]؛ [[عمر بن خطاب]] و [[عیاش بن ابی ربیعه]]، برادر [[ابوجهل]]؛ [[سعید بن زید]]؛ [[عاقل بن ابی بکر|عاقل]]، [[خالد بن ابی بکر|خالد]] و [[ایاس بن ابی بکر|ایاس]]، [[فرزندان]] [[ابوبکر]] و سه [[خانواده]] [[واقد بن عبدالله تمیمی]]؛ [[خنیس بن حذافه]] و [[حاطب بن عمرو]] از [[زن]] و مرد، کوچک و بزرگ همگی به خانه [[رفاعه]] وارد شدند تا جایی که درهای منازلشان را در مکه بستند. اما این افراد چه وقت میهمان او بودهاند و او چگونه از ایشان [[پذیرایی]] میکرده، معلوم نیست. رفاعه و برادرش، مبشر، در [[جنگ بدر]] شرکت داشتند و مبشر در این [[جنگ]] کشته شد، اما ابولبابه را در جریان جنگ بدر [[پیامبر]]{{صل}} به جای خود در مدینه [[منصوب]] کرد<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۴۰۹.</ref>.<ref>[[جعفر جوان هوشیار|جوان هوشیار، جعفر]]، [[رفاعه بن عبدالمنذر (مقاله)|مقاله «رفاعه بن عبدالمنذر»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص۱۱۱.</ref> | |||
== حضور در جنگها == | |||
[[ابولبابه]] در [[بیعت]] [[عقبه دوم]] و در [[غزوه بدر]] حضور داشت<ref>رجال الطوسی، ص۲۷؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۳.</ref>، ولی مشهور برآنند که [[پیامبر]]{{صل}} در غزوه بدر [[دستور]] داد ابولبابه از [[روحاء]] به [[مدینه]] بازگردد و [[جانشین]] آن حضرت باشد و همانند حاضران در [[بدر]]، سهم او را از [[غنایم]] پرداخت<ref> الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ المغازی، ج۱، ص۱۵۹؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۸۸.</ref>. در [[غزوه]] "سویق و بنیقَینُقاع" نیز وی را در مدینه به جای خود گذاشت<ref>المغازی، ج۱، ص۱۸۰؛ السیرة النبویه، ج۳، ص۴۵ و ۴۹؛ تاریخطبری، ج۲، ص۴۹ـ۵۰.</ref>. وی در غزوه [[اُحد]] و دیگر [[جنگها]] حضور داشت<ref>الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۴.</ref>. در [[غزوه حنین]] ، [[پرچم]] [[قبیله]] [[بنی عمرو بن عوف]]<ref>المغازی، ج ۳، ۸۹۶.</ref> و در [[فتح مکه]]، پرچم بنیخطمه<ref>المغازی، ج۲، ص۸۰۰.</ref> یا [[بنی عمرو بن عوف]]<ref> الطبقات، ج۳، ص۳۴۹؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۴.</ref> را حمل میکرد؛ امّا بنا به [[نقل]] [[یعقوبی]]، پیامبر{{صل}} در [[فتح مکّه]]، او را جانشین خود در مدینه قرار داد<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۸.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ابولُبابه انصاری (مقاله)|مقاله «ابولُبابه انصاری»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص۱۱۱.</ref> | |||
با آنکه او در [[جنگ بدر]] حضور نیافت، از [[اصحاب بدر]] به شمار میآید و [[پیامبر]]{{صل}} سهمی از [[غنایم]] را به او داد، زیرا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پس از حرکت، در بین راه او را به [[مدینه]] برگرداند و برای [[پیشگیری]] از [[شورش]] [[منافقان]] او را [[خلیفه]] و [[جانشین]] خود در [[مدینه]] قرار داد، زیرا [[منافقان]] قصد داشتند با شایعه پراکنی اوضاع [[مدینه]] را به هم بزنند. از جمله شایعاتی که [[منافقان]] پس از [[جنگ بدر]] مطرح کردند شایعه [[شکست]] [[مسلمانان]] در [[جنگ بدر]] بود؛ طوری که مردی از [[منافقان]] به ابولبابه گفت: "یاران شما چنان پراکنده شدهاند که دیگر هرگز جمع نخواهند شد و بیشتر [[اصحاب]] [[محمد]]{{صل}} و خود او کشته شدهاند"<ref>دلائل النبوة، بیهقی (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۲، ص۲۹۸</ref>. | |||
ابولبابه در پاسخ او گفت: "[[خداوند متعال]] این گفتار تو را [[تکذیب]] نماید"<ref>.دلائل النبوه، بیهقی ترجمه مهدوی دامغانی، ج۲، ص۲۹۸.</ref>. بدین شکل، [[درایت]] او باعث شد شایعه پراکنیهای [[منافقان]] و [[یهودیان]] بینتیجه بماند و [[پیامبر]]{{صل}} نیز از [[غنایم]] [[جنگی]] سهمی برای او در نظر گرفت. | |||
همچنین [[پیامبر]]{{صل}} هنگام غزوه "سویق" نیز [[حکومت]] [[مدینه]] را به او سپرد، اما او در [[جنگ اُحد]] و سایر [[جنگها]] در [[خدمت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} حاضر بود و در [[فتح مکه]] نیز [[پرچم]] [[قبیله]] [[بنی عمرو بن عوف]] با ابولبابه بود. ابولبابه یکی از نقبای حاضر در [[پیمان عقبه]] نیز دانسته شده است<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۱.</ref>.<ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص١٨٣ ـ ١٩٠؛ [[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۸۶-۴۸۹.</ref> | |||
ابولبابه از سران [[أوس]] مورد توجه پیامبر بود، اما داستان زیر، سبب نخستین [[ناراحتی]] [[رسول خدا]]{{صل}} از او شد: پیش از [[جنگ]] [[أحد]]، [[یتیمی]] از [[انصار]] بر سر یک اصله درخت خرما با ابولبابه [[اختلاف]] داشت. موضوع را با پیامبر در میان گذاشتند. [[حق]] با ابولبابه بود و رسول خدا{{صل}} به نفع ابولبابه [[حکم]] کرد. پسرک [[یتیم]] برای درخت خرما بیتابی کرد. پیامبر خدا{{صل}} از ابولبابه خواست آن [[نخل]] را به یتیم ببخشد، ولی او [[امتناع]] کرد. حضرت به او گفتند در عوض این خرمابن، خرمابنی برای تو در [[بهشت]] خواهد بود. با وجود این نپذیرفت. [[ثابت بن دحداحه]] به پیامبر خدا{{صل}} گفت: اگر من از [[مال]] خودم نخلی به او بدهم، چه؟ حضرت فرمود: در مقابل، نخلی در بهشت خواهی داشت. او رفت و آن نخل را از ابولبابه به یک نخلستان خرما خرید و به آن یتیم بخشید<ref>واقدی، ج۱، ص۲۸۲ و ج۲، ص۵۰۵.</ref>. در [[قاعده فقهی]] "لاضرر و لاضرار فی الاسلام"، به این [[نزاع]] [[استشهاد]] شده است<ref>سیستانی، ص۷۸.</ref>.</ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۸۶-۴۸۹.</ref> | |||
== توبه ابولبابه == | == توبه ابولبابه == |