پرش به محتوا

ظلم‌ستیزی از دیدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۲: خط ۱۲:


===ممنوعیت سکوت در مقابل [[ظالم]] و [[لزوم]] [[قیام]] علیه آنان===
===ممنوعیت سکوت در مقابل [[ظالم]] و [[لزوم]] [[قیام]] علیه آنان===
در این زمینه در [[منابع تاریخی]] و [[روایی]] [[اهل]] [[سنّت]] روایاتی آمده است که به نمونه‌هایی اشاره می‌‌شود.
در این زمینه در [[منابع تاریخی]] و [[روایی]] [[اهل سنّت]] روایاتی آمده است که به نمونه‌هایی اشاره می‌‌شود.
#[[حدیث]] [[امام حسین]]{{ع}} از [[رسول خدا]]{{صل}}: [[طبری]]، [[ابن اثیر]] و ابن [[میثم]] [[نقل]] کرده‌اند: هنگامی که [[امام حسین]]{{ع}} با لشکر [[حرّ]] مواجه شد، در منزلگاه «[[بیضه]]»<ref>با کسر با؛ آبگاهی میان واقصه و عذیب است.</ref>[[خطبه]] ای خواند و در بخشی از آن فرمود: {{متن حدیث|اَیهَا النَّاسُ! اِنَّ رَسُولَ الله{{صل}} قَالَ: مَنْ رَأی سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلّاً لِحُرُمِ اللهِ نَاکِثاً لِعَهْدِ اللهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ الله یعْمَلُ فِی عِبَادِ اللهِ بِالْاِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ فَلَمْ یغَیرْ عَلَیهِ بِفِعْلٍ وَ لَا قَوْلٍ کَانَ حَقّاً عَلَی اللهِ اَنْ یدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ. اَلَا وَ اِنَّ هَؤُلَاءِ قَدْ لَزِمُوا طَاعَةُ الشَّیطَانِ وَتَرَکُوا طَاعَةَ الرَّحْمَنِ وَ اَظْهَرُوا الْفَسَادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأثَرُوا بِالْفَیء وَ اَحَلُّوا حَرَامَ اللهِ وَ حَرَّمُوا حَلَالَ [[الله]] وَ اَنَا اَحَقُّ مَنْ غَیرَ...}}؛<ref>تاریخ طبری، محمد بن جریر طبری، انتشارات داوری، قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ ق، ج۴، ص ۳۰۴؛ و کامل ابن اثیر، دار الصادر، چاپ اول، بیروت، ۱۳۸۵ ق، ج ۴، ص ۴۸؛ فتوح، ابن اعثم فتوحی، دار الندوة الجدیدة، بیروت، چاپ اول، ج ۵، ص ۱۴۴ و ۱۴۵.</ref> ای [[مردم]]! [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: هر کس [[سلطان]] [[ستمگری]] را ببیند که [[حرام]] [[خدا]] را [[حلال]] شمرده، [[پیمان الهی]] را شکسته و با [[سنّت]] [[رسول خدا]] [[مخالفت]] ورزیده، در میان [[بندگان خدا]] به [[ستم]] [[رفتار]] می‌‌کند، و او با زبان و کردارش با وی به [[مخالفت]] برنخیزد، سزاوار است [[خداوند]] او را در [[جایگاه]] آن [[سلطان]] [[ستمگر]] (در [[دوزخ]]) بیاندازد [[آگاه]] باشید این گروه [[اطاعت شیطان]] را لازم می‏دانند و از [[اطاعت]] [[خدای رحمان]] روگردان شده‏‌اند [[فتنه]] و [[فساد]] را ظاهر، حدود و [[احکام]] را تعطیل نموده‏اند، [[حق]] [[فقرا]] را می‏بلعند، [[حرام]] [[خدا]] را [[حلال]] و [[حلال]] [[خدا]] را [[حرام]] کرده‏‌اند، از این جهت به [[مقام خلافت]] احق و اولی می‏باشم از غیر خودم». یکی از بزرگان در توضیح این [[حدیث]] می‌‌گوید: «این گفتار [[تاریخی]] [[امام]]{{ع}}، با صراحت تمام [[هدف]] [[قیام]] خونین [[عاشورا]] را شرح می‌‌دهد، بیانی که برای هر زمان و هر مکان کاربرد دارد. [[امام]]{{ع}}[[قیام]] خود را تبلوری از وظیفة عمومی تمام [[مسلمین]] می‌‌داند که در برابر حکّام [[جائر]] و [[ظالم]] بر عهده دارند؛ ظالمانی که نه فقط [[بندگان خدا]] را به زنجیر [[ستم]] گرفتار ساخته‌اند، بلکه [[حلال]] [[خدا]] را [[حرام]] کرده و [[حرام]] او را [[حلال]] شمرده‌اند. به [[یقین]] سکوت در برابر چنین افرادی برای هیچ [[مسلمانی]] جایز نیست؛ چرا که سکوت سبب امضای [[اعمال]] آنان می‌‌شود و امضای [[اعمال]] آنان سبب [[اتحاد]] [[سرنوشت]] سکوت کنندگان با [[ظالمان]] و [[طاغیان]] می‌‌گردد. آری، همه باید فریاد کشند و [[قیام]] کنند و کاخ [[بیدادگران]] را واژگون کنند و از همه سزاوارتر به این امر، [[فرزند]] [[پیغمبر اسلام]] و [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} است. چه منطقی از این گویاتر و زنده تر؟»<ref>عاشورا، ریشه‌ها، انگیزه‌ها...، آیت الله مکارم شیرازی، مدرسة الام علی بن ابی طالب، قم، ۱۳۸۵ش، ص ۳۸۱.</ref>
#[[حدیث]] [[امام حسین]]{{ع}} از [[رسول خدا]]{{صل}}: [[طبری]]، [[ابن‌اثیر]] و [[ابن‌میثم]] [[نقل]] کرده‌اند: هنگامی که [[امام حسین]]{{ع}} با لشکر [[حرّ]] مواجه شد، در منزلگاه «[[بیضه]]»<ref>با کسر با؛ آبگاهی میان واقصه و عذیب است.</ref>[[خطبه]] ای خواند و در بخشی از آن فرمود: {{متن حدیث|اَیهَا النَّاسُ! اِنَّ رَسُولَ الله{{صل}} قَالَ: مَنْ رَأی سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلّاً لِحُرُمِ اللهِ نَاکِثاً لِعَهْدِ اللهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ الله یعْمَلُ فِی عِبَادِ اللهِ بِالْاِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ فَلَمْ یغَیرْ عَلَیهِ بِفِعْلٍ وَ لَا قَوْلٍ کَانَ حَقّاً عَلَی اللهِ اَنْ یدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ. اَلَا وَ اِنَّ هَؤُلَاءِ قَدْ لَزِمُوا طَاعَةُ الشَّیطَانِ وَتَرَکُوا طَاعَةَ الرَّحْمَنِ وَ اَظْهَرُوا الْفَسَادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأثَرُوا بِالْفَیء وَ اَحَلُّوا حَرَامَ اللهِ وَ حَرَّمُوا حَلَالَ [[الله]] وَ اَنَا اَحَقُّ مَنْ غَیرَ...}}؛<ref>تاریخ طبری، محمد بن جریر طبری، انتشارات داوری، قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ ق، ج۴، ص ۳۰۴؛ و کامل ابن اثیر، دار الصادر، چاپ اول، بیروت، ۱۳۸۵ ق، ج ۴، ص ۴۸؛ فتوح، ابن اعثم فتوحی، دار الندوة الجدیدة، بیروت، چاپ اول، ج ۵، ص ۱۴۴ و ۱۴۵.</ref> ای [[مردم]]! [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: هر کس [[سلطان]] [[ستمگری]] را ببیند که [[حرام]] [[خدا]] را [[حلال]] شمرده، [[پیمان الهی]] را شکسته و با [[سنّت رسول خدا]] [[مخالفت]] ورزیده، در میان [[بندگان خدا]] به [[ستم]] [[رفتار]] می‌‌کند، و او با زبان و کردارش با وی به [[مخالفت]] برنخیزد، سزاوار است [[خداوند]] او را در [[جایگاه]] آن [[سلطان ستمگر]] (در [[دوزخ]]) بیاندازد [[آگاه]] باشید این گروه [[اطاعت شیطان]] را لازم می‏دانند و از [[اطاعت]] [[خدای رحمان]] روگردان شده‏‌اند [[فتنه]] و [[فساد]] را ظاهر، حدود و [[احکام]] را تعطیل نموده‏اند، [[حق]] [[فقرا]] را می‏بلعند، [[حرام]] [[خدا]] را [[حلال]] و [[حلال]] [[خدا]] را [[حرام]] کرده‏‌اند، از این جهت به [[مقام خلافت]] احق و اولی می‏باشم از غیر خودم». یکی از بزرگان در توضیح این [[حدیث]] می‌‌گوید: «این گفتار [[تاریخی]] [[امام]]{{ع}}، با صراحت تمام [[هدف]] [[قیام خونین عاشورا]] را شرح می‌‌دهد، بیانی که برای هر زمان و هر مکان کاربرد دارد. [[امام]]{{ع}}[[قیام]] خود را تبلوری از وظیفة عمومی تمام [[مسلمین]] می‌‌داند که در برابر حکّام [[جائر]] و [[ظالم]] بر عهده دارند؛ ظالمانی که نه فقط [[بندگان خدا]] را به زنجیر [[ستم]] گرفتار ساخته‌اند، بلکه [[حلال]] [[خدا]] را [[حرام]] کرده و [[حرام]] او را [[حلال]] شمرده‌اند. به [[یقین]] سکوت در برابر چنین افرادی برای هیچ [[مسلمانی]] جایز نیست؛ چرا که سکوت سبب امضای [[اعمال]] آنان می‌‌شود و امضای [[اعمال]] آنان سبب [[اتحاد]] [[سرنوشت]] سکوت کنندگان با [[ظالمان]] و [[طاغیان]] می‌‌گردد. آری، همه باید فریاد کشند و [[قیام]] کنند و کاخ [[بیدادگران]] را واژگون کنند و از همه سزاوارتر به این امر، [[فرزند]] [[پیغمبر اسلام]] و [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} است. چه منطقی از این گویاتر و زنده تر؟»<ref>عاشورا، ریشه‌ها، انگیزه‌ها...، آیت الله مکارم شیرازی، مدرسة الام علی بن ابی طالب، قم، ۱۳۸۵ش، ص ۳۸۱.</ref>
#[[ حدیث]] [[احمد حنبل]] از [[رسول خدا]]{{صل}}: [[احمد حنبل]]، [[ابی داود]] و [[ترمذی]] از [[ابی بکر]]، از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده‌اند: {{متن حدیث|اِنَّ النَّاسَ اِذَا رَأوْ الظَّالِمَ فَلَمْ یأخُذُوا عَلَی یدَیهِ اَوْشَکَ اَنْ یعُمَّهُمُ اللهُ بِعِقَابٍ}}<ref>مسند احمد، احمد بن محمد بن حنبل شیبانی، تحقیق عبد الله محمد درویش، دارالفکر، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ ق، ج ۱، ص ۷؛ سنن ابی داود، ابی داود، سلیمان بن اشعث سجستانی ازدی، تحقیق محمد محی الدین، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج ۲، ص ۳۲۳، سنن الترمذی، ابی عیسی محمد بن عیسی ترمذی، تحقیق احمد محمد شاکر، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج ۳، ص ۳۱۶؛ کنز العمال، متقی هندی، مکتبة التراث الاسلامی، بیروت، چاپ اول، ۱۳۹۷ ق، ج ۳، ص ۷۷، ح ۵۵۷۵.</ref>؛ به‌‏راستی هر گاه [[مردم]]، ظالمی را ببینند (که ظلم می کند) و مقابل او نایستند و از [[ظلم]] جلوگیری نکنند. به‌زودی [[عقاب]] فراگیری از طرف [[خداوند]] بر آنها نازل خواهد شد». این [[روایت]] نیز می‌‌رساند که در مقابل [[ظالم]] نباید ساکت بود؛ بلکه لازم است [[قیام]] نمود، وگرنه عذاب‌هایی که دامن [[ظالم]] را می‌‌گیرد، دامن [[جامعة]] ساکت و بی تفاوت را نیز خواهد گرفت.
#[[ حدیث]] [[احمد حنبل]] از [[رسول خدا]]{{صل}}: [[احمد حنبل]]، [[ابی‌داود]] و [[ترمذی]] از [[ابی‌بکر]]، از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده‌اند: {{متن حدیث|اِنَّ النَّاسَ اِذَا رَأوْ الظَّالِمَ فَلَمْ یأخُذُوا عَلَی یدَیهِ اَوْشَکَ اَنْ یعُمَّهُمُ اللهُ بِعِقَابٍ}}<ref>مسند احمد، احمد بن محمد بن حنبل شیبانی، تحقیق عبد الله محمد درویش، دارالفکر، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ ق، ج ۱، ص ۷؛ سنن ابی داود، ابی داود، سلیمان بن اشعث سجستانی ازدی، تحقیق محمد محی الدین، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج ۲، ص ۳۲۳، سنن الترمذی، ابی عیسی محمد بن عیسی ترمذی، تحقیق احمد محمد شاکر، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج ۳، ص ۳۱۶؛ کنز العمال، متقی هندی، مکتبة التراث الاسلامی، بیروت، چاپ اول، ۱۳۹۷ ق، ج ۳، ص ۷۷، ح ۵۵۷۵.</ref>؛ به‌‏راستی هر گاه [[مردم]]، ظالمی را ببینند (که ظلم می کند) و مقابل او نایستند و از [[ظلم]] جلوگیری نکنند. به‌زودی [[عقاب]] فراگیری از طرف [[خداوند]] بر آنها نازل خواهد شد». این [[روایت]] نیز می‌‌رساند که در مقابل [[ظالم]] نباید ساکت بود؛ بلکه لازم است [[قیام]] نمود، وگرنه عذاب‌هایی که دامن [[ظالم]] را می‌‌گیرد، دامن [[جامعه ساکت]] و بی‌تفاوت را نیز خواهد گرفت.
#پیشوای [[ستمگر]]؛ مبغوض ترین افراد نزد [[خداوند]]: [[حضرت رسول]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|اَشَدُّ النَّاسِ عَذَاباً یوْمَ الْقِیامَةِ اِمَامٌ جَائِرٌ}}<ref>کنز العمال، متقی هندی، ج ۶، ص ۱۵، ح۱۴۶۳۴؛ حلیة الاولیاء، ابو نعیم اصفهانی، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۳۷۸ ق، ج ۱۰، ص۱۱۴؛ مجمع الزوائد، نور الدین هیثمی، تحقیق: محمد درویش، دارالفکر، بیروت، چاپ اوّل، ۱۴۱۲ ق، ج ۵، ص ۱۹۷.</ref>؛ سخت‌ترین [[مردم]] از نظر [[عذاب]] در [[روز قیامت]] [[پیشوایی]] [[ستمگر]] خواهد بود». و در جایی دیگر فرمود: {{متن حدیث|اَرْبَعَةٌ یبْغِضُهُمُ اللهُ تَعَالَی: اَلْبَیاعُ الْحَلَّافُ وَالْفَقِیرُ الْمُخْتَالُ وَ الشَّیخُ الزَّانِی، وَ الْاِمَامُ الْجَائِرُ}}<ref>کنز العمال، ج ۱۶، ص ۶۸، ح ۴۲۹۶۸؛ سنن النسائی، عبد الرحمن نسائی، دارالمعرفة، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ ق، ج ۵، ص ۸۶.</ref>؛ [[خداوند]] چهار گروه را مبغوض می‌‌دارد: فروشنده ای که زیاد قسم یاد می‌‌کند، [[فقیر]] متکبّر، پیرمرد زناکار و پیشوای [[ستمگر]]». و هر کس مبغوض [[خدا]] باشد، [[مسلمانان]] و [[مؤمنان]] نیز باید آنان را مبغوض دارند.
# [[پیشوای ستمگر]]؛ مبغوض ترین افراد نزد [[خداوند]]: [[حضرت رسول]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|اَشَدُّ النَّاسِ عَذَاباً یوْمَ الْقِیامَةِ اِمَامٌ جَائِرٌ}}<ref>کنز العمال، متقی هندی، ج ۶، ص ۱۵، ح۱۴۶۳۴؛ حلیة الاولیاء، ابو نعیم اصفهانی، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۳۷۸ ق، ج ۱۰، ص۱۱۴؛ مجمع الزوائد، نور الدین هیثمی، تحقیق: محمد درویش، دارالفکر، بیروت، چاپ اوّل، ۱۴۱۲ ق، ج ۵، ص ۱۹۷.</ref>؛ سخت‌ترین [[مردم]] از نظر [[عذاب]] در [[روز قیامت]] [[پیشوای ستمگر|پیشوایی ستمگر]] خواهد بود». و در جایی دیگر فرمود: {{متن حدیث|اَرْبَعَةٌ یبْغِضُهُمُ اللهُ تَعَالَی: اَلْبَیاعُ الْحَلَّافُ وَالْفَقِیرُ الْمُخْتَالُ وَ الشَّیخُ الزَّانِی، وَ الْاِمَامُ الْجَائِرُ}}<ref>کنز العمال، ج ۱۶، ص ۶۸، ح ۴۲۹۶۸؛ سنن النسائی، عبد الرحمن نسائی، دارالمعرفة، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ ق، ج ۵، ص ۸۶.</ref>؛ [[خداوند]] چهار گروه را مبغوض می‌‌دارد: فروشنده ای که زیاد قسم یاد می‌‌کند، [[فقیر]] [[متکبّر]]، پیرمرد زناکار و [[پیشوای ستمگر]]». و هر کس [[مبغوض خدا]] باشد، [[مسلمانان]] و [[مؤمنان]] نیز باید آنان را مبغوض دارند.


===ممنوعیت اعانت [[ظالم]]===
===ممنوعیت اعانت [[ظالم]]===
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش