پرش به محتوا

جابر بن عبدالله انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:صحابه' به 'رده:صحابه پیامبر')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{امامت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[جابر بن عبدالله انصاری در قرآن]] - [[جابر بن عبدالله انصاری در تاریخ اسلامی]] - [[جابر بن عبدالله انصاری در معارف و سیره حسینی]] - [[جابر بن عبدالله انصاری در علوم قرآنی]]</div>
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر
 
| عنوان مدخل = جابر بن عبدالله انصاری
| مداخل مرتبط = [[جابر بن عبدالله انصاری در قرآن]] - [[جابر بن عبدالله انصاری در تاریخ اسلامی]] - [[جابر بن عبدالله انصاری در معارف و سیره حسینی]] - [[جابر بن عبدالله انصاری در علوم قرآنی]] - [[جابر بن عبدالله انصاری در تراجم و رجال]]
| پرسش مرتبط  =
}}
'''جابر بن عبدالله انصاری''' یکی از بزرگان [[صحابه]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است، وی در [[عقبه دوم]] به همراه پدر [[اسلام]] آورد. پدر او در [[جنگ احد]] به [[شهادت]] رسید و جابر با [[کرامت]] [[پیامبر]]{{صل}}، بدهی‌های او را پرداخت کرد. بعد از نزول [[آیه اطاعت]]، جابر [[مأمور]] رساندن [[سلام]] پیامبر اسلام{{صل}} به [[امام باقر]]{{ع}} شد. جابر راوی حدیث [[لوح]] [[حضرت فاطمه]]{{س}} است. او علاقه زیادی به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[فرزندان]] آن حضرت داشت و از ایشان به عنوان اولین [[زائر]] [[قبر]] [[حسینی]] یاد می‌شود. این [[صحابی]] بزرگوار سرانجام در سن ۹۴ سالگی در [[مدینه]] [[وفات]] کرد.
'''جابر بن عبدالله انصاری''' یکی از بزرگان [[صحابه]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است، وی در [[عقبه دوم]] به همراه پدر [[اسلام]] آورد. پدر او در [[جنگ احد]] به [[شهادت]] رسید و جابر با [[کرامت]] [[پیامبر]]{{صل}}، بدهی‌های او را پرداخت کرد. بعد از نزول [[آیه اطاعت]]، جابر [[مأمور]] رساندن [[سلام]] پیامبر اسلام{{صل}} به [[امام باقر]]{{ع}} شد. جابر راوی حدیث [[لوح]] [[حضرت فاطمه]]{{س}} است. او علاقه زیادی به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[فرزندان]] آن حضرت داشت و از ایشان به عنوان اولین [[زائر]] [[قبر]] [[حسینی]] یاد می‌شود. این [[صحابی]] بزرگوار سرانجام در سن ۹۴ سالگی در [[مدینه]] [[وفات]] کرد.


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[جابر بن عبدالله بن عمرو بن حرام انصاری]] از [[طایفه]] [[خزرج]] و یکی از بزرگان صحابۀ [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است. مادرش، نسیبه، دختر [[عقبة بن عدی]] و کنیه‌اش [[ابوعبدالله]] یا [[ابوعبدالرحمان]] است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۲۱۹؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۳۰۷.</ref>. وی در سال دوم [[ظهور اسلام]] در [[عقبه]] همراه [[پدر]] بود<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جابر بن عبدالله انصاری (مقاله)|مقاله «جابر بن عبدالله انصاری»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۰۵؛ [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 231- 232.</ref>.
[[جابر بن عبدالله بن عمرو بن حرام انصاری]] از [[طایفه]] [[خزرج]] و یکی از بزرگان صحابۀ [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است. مادرش، نسیبه، دختر [[عقبة بن عدی]] و کنیه‌اش [[ابوعبدالله]] یا [[ابوعبدالرحمان]] است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۲۱۹؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۳۰۷.</ref>. وی در سال دوم [[ظهور اسلام]] در [[عقبه]] همراه [[پدر]] بود<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جابر بن عبدالله انصاری (مقاله)|مقاله «جابر بن عبدالله انصاری»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۰۵؛ [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 231- 232.</ref>.


==پدر جابر==
== پدر جابر ==
پدر جابر، [[عبدالله بن عمرو]] [[خزرجی]] [[سلمی]]، [[رئیس]] [[قبیله]] بنی‌سلمه و از افرادی بود که در عقبه با پیامبر اسلام{{صل}} [[بیعت]] کرد و در جنگ‌های بدر و اُحد در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} جنگید و در اُحد [[شهید]] شد. عبدالله با [[عمرو بن جموح]]، [[همسر]] [[خواهر]] خود [[انس]] و الفتی داشت و هر دو در [[اُحد]] کشته شدند و به خاطر همین علاقه پیامبر{{صل}} [[دستور]] داد تا آن دو را در یک [[قبر]] [[دفن]] کنند.
پدر جابر، [[عبدالله بن عمرو]] [[خزرجی]] [[سلمی]]، [[رئیس]] [[قبیله]] بنی‌سلمه و از افرادی بود که در عقبه با پیامبر اسلام{{صل}} [[بیعت]] کرد و در جنگ‌های بدر و اُحد در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} جنگید و در اُحد [[شهید]] شد. عبدالله با [[عمرو بن جموح]]، [[همسر]] [[خواهر]] خود [[انس]] و الفتی داشت و هر دو در [[اُحد]] کشته شدند و به خاطر همین علاقه پیامبر{{صل}} [[دستور]] داد تا آن دو را در یک [[قبر]] [[دفن]] کنند.


جابر می‌گوید: در [[روز]] اُحد بر بالین [[پدر]] آمده و او را کشته دیدم، در حالی که اعضای او را بریده بودند، ناراحت شده، [[گریه]] کردم. [[اصحاب]] مرا از گریه باز می‌داشتند ولی [[رسول خدا]] مرا [[نهی]] نکرد. لکن وقتی که عمه‌ام گریه کرد، پیامبر{{صل}} به او فرمود: "چرا گریه می‌کنی، با آنکه [[ملائکه]] [[آسمان]] بر او سایه افکنده‌اند تا وقتی که او را برداشته، دفن کنید"<ref>مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۳، ص۲۹۸؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۲۳۲؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۸، ص۳۱ و ج۲۰، ص۱۳۱.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جابر بن عبدالله انصاری (مقاله)|مقاله «جابر بن عبدالله انصاری»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۰۵-۱۰۷.</ref>
جابر می‌گوید: در [[روز]] اُحد بر بالین [[پدر]] آمده و او را کشته دیدم، در حالی که اعضای او را بریده بودند، ناراحت شده، [[گریه]] کردم. [[اصحاب]] مرا از گریه باز می‌داشتند ولی [[رسول خدا]] مرا [[نهی]] نکرد. لکن وقتی که عمه‌ام گریه کرد، پیامبر{{صل}} به او فرمود: "چرا گریه می‌کنی، با آنکه [[ملائکه]] [[آسمان]] بر او سایه افکنده‌اند تا وقتی که او را برداشته، دفن کنید"<ref>مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۳، ص۲۹۸؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۲۳۲؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۸، ص۳۱ و ج۲۰، ص۱۳۱.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جابر بن عبدالله انصاری (مقاله)|مقاله «جابر بن عبدالله انصاری»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۱۰۵-۱۰۷.</ref>


==جابر و غزوه ذات الرقاع==
== جابر و غزوه ذات الرقاع ==
{{اصلی|غزوه ذات الرقاع}}
{{اصلی|غزوه ذات الرقاع}}
در یکی از سفرهایی که [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] برای [[جهاد]] در حرکت بودند (در [[غزوه ذات الرقاع]]<ref>از آن جهت به ذات الرقاع معروف است که در کنار کوهی که دارای قله‌های سرخ و سیاه و سفیدست، اتفاق افتاد. پیامبر شب شنبه دهم محرم سال ۴۷ هجری از مدینه بیرون آمدند و روز یکشنبه که پنج روز از محرم باقی مانده بود به صرار (چاهی قدیمی که در سه میلی مدینه است) بازگشتند (المغازی، واقدی، ج۱، ص۳۹۵).</ref>)، [[جابر]] چون شتر [[ضعیف]] و لاغری داشت از قافله جهادگران عقب ماند و سرانجام آن حیوان از فرط خستگی خوابید و [[قدرت]] حرکت از او سلب شد، [[جابر]] به ناچار بالای سر شتر ایستاد و ناله می‌کرد و می‌اندیشید چه کند تا از میدان [[جنگ]] و [[جهاد]] باز نماند.
در یکی از سفرهایی که [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] برای [[جهاد]] در حرکت بودند (در [[غزوه ذات الرقاع]]<ref>از آن جهت به ذات الرقاع معروف است که در کنار کوهی که دارای قله‌های سرخ و سیاه و سفیدست، اتفاق افتاد. پیامبر شب شنبه دهم محرم سال ۴۷ هجری از مدینه بیرون آمدند و روز یکشنبه که پنج روز از محرم باقی مانده بود به صرار (چاهی قدیمی که در سه میلی مدینه است) بازگشتند (المغازی، واقدی، ج۱، ص۳۹۵).</ref>)، [[جابر]] چون شتر [[ضعیف]] و لاغری داشت از قافله جهادگران عقب ماند و سرانجام آن حیوان از فرط خستگی خوابید و [[قدرت]] حرکت از او سلب شد، [[جابر]] به ناچار بالای سر شتر ایستاد و ناله می‌کرد و می‌اندیشید چه کند تا از میدان [[جنگ]] و [[جهاد]] باز نماند.
۱۱۵٬۱۶۹

ویرایش