آیه ولایت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
{{همچنین|امامت امام علی}} | {{همچنین|امامت امام علی}} | ||
[[آیه ولایت]] یکی از روشنترین [[دلایل امامت بلافصل علی]]{{ع}} است: زیرا واژۀ "ولی" اگر چه در لغت معانی یا کاربردهای گوناگونی دارد مانند: [[رب]]، [[مالک]]، [[سید]]، [[منعم]]، [[معتق،]] [[محب]]، [[ناصر]] و [[متصرف در امور]] دیگران<ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۲۸۱ـ۲۸۳؛ أقرب الموارد، ج۲، ص۱۴۷۸.</ref>، ولی به [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] و نیز به [[اجماع]] [[مسلمانان]] غیر از سه معنای اخیر قطعاً مقصود نیست و از سه معنای اخیر تنها آخرین معنا میتواند در این [[آیه]] مقصود باشد. برخی از [[دلایل]] این مطلب عبارتاند از: | [[آیه ولایت]] یکی از روشنترین [[دلایل امامت بلافصل علی]]{{ع}} است: زیرا واژۀ "ولی" اگر چه در لغت معانی یا کاربردهای گوناگونی دارد مانند: [[رب]]، [[مالک]]، [[سید]]، [[منعم]]، [[معتق،]] [[محب]]، [[ناصر]] و [[متصرف در امور]] دیگران<ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۲۸۱ـ۲۸۳؛ أقرب الموارد، ج۲، ص۱۴۷۸.</ref>، ولی به [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] و نیز به [[اجماع]] [[مسلمانان]] غیر از سه معنای اخیر قطعاً مقصود نیست و از سه معنای اخیر تنها آخرین معنا میتواند در این [[آیه]] مقصود باشد. برخی از [[دلایل]] این مطلب عبارتاند از: | ||
# [[حصر]] {{متن قرآن|إِنَّمَا}}: کلمۀ {{متن قرآن|إِنَّمَا}} از ادات [[حصر]] است و بر [[ولایتی]] خاص که به [[خداوند]] اختصاص دارد و برای دیگران با [[اذن]] و [[مشیت الهی]] ثابت میشود<ref>مجمع البیان، ج۴ـ۳، ص۲۱۱؛ الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۳۹ـ۴۴۰؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۳۰۲ـ۳۰۳.</ref>.<ref> | # [[حصر]] {{متن قرآن|إِنَّمَا}}: کلمۀ {{متن قرآن|إِنَّمَا}} از ادات [[حصر]] است و بر [[ولایتی]] خاص که به [[خداوند]] اختصاص دارد و برای دیگران با [[اذن]] و [[مشیت الهی]] ثابت میشود<ref>مجمع البیان، ج۴ـ۳، ص۲۱۱؛ الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۳۹ـ۴۴۰؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۳۰۲ـ۳۰۳.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «آیه ولایت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۰۶-۱۱۱.</ref> [[ولایت]] در [[آیه]] به معنای [[نصرت]] و [[محبت]] نیست؛ زیرا [[لزوم]] [[یاری]] کردن و [[محبت]] [[مؤمنان]] به همدیگر از لوازم [[بدیهی]] [[ایمان]] و مورد [[اجماع]] [[مسلمانان]] است چنانکه آیۀ {{متن قرآن|الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref> نیز بر آن دلالت میکند<ref>تفسیر کبیر، ج۱۲، ص۳۰؛ مصباح الهدایة فی اثبات الولایة، ص۳۲۰ـ۳۲۱.</ref>. | ||
#کلمه ولی مشتق از "ولی" و "[[ولایت]]" به معنای [[سرپرستی]] و صاحب [[اختیار]] است: اگر چه واژۀ "ولی" بر معانی یا مصادیق متعددی اطلاق شده است، ولی هرگاه واژۀ "ولی" بدون قرینه به کار رود مراد از آن مالک امر بودن خواهد بود، به ویژه اگر به کسی اسناد داده شود که دارای [[شأن]] [[رهبری]] و [[فرمانروایی]] است؛ همان طوری که در آیۀ مورد بحث چنین است؛ زیرا کلمه «ولی» نخست به [[خداوند]] و سپس به [[پیامبر]]{{صل}} اسناد داده شده است. البتّه این [[ولایت]] برای [[خداوند]] [[بالاصاله]] و برای [[پیامبر]] و {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} تبعی و با [[اذن]] [[پروردگار]] است. حال با توجه به اینکه [[ولایت]] در مورد [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} به معنای مالک امر بودن است و از طرفی {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} بر [[خداوند]] و [[پیامبر]]{{صل}} عطف شده و [[حکم]] معطوف با معطوف علیه مشترک است، پس [[ولایت]] در مورد مؤمنانی که در [[آیه]] توصیف شدهاند نیز به معنای [[مالکیت]] [[امر]] [[تدبیر]] ([[امامت]]) خواهد بود<ref>مصباح الهدایة فی اثبات الولایة، ص۳۲۰ـ۳۲۱.</ref>. | #کلمه ولی مشتق از "ولی" و "[[ولایت]]" به معنای [[سرپرستی]] و صاحب [[اختیار]] است: اگر چه واژۀ "ولی" بر معانی یا مصادیق متعددی اطلاق شده است، ولی هرگاه واژۀ "ولی" بدون قرینه به کار رود مراد از آن مالک امر بودن خواهد بود، به ویژه اگر به کسی اسناد داده شود که دارای [[شأن]] [[رهبری]] و [[فرمانروایی]] است؛ همان طوری که در آیۀ مورد بحث چنین است؛ زیرا کلمه «ولی» نخست به [[خداوند]] و سپس به [[پیامبر]]{{صل}} اسناد داده شده است. البتّه این [[ولایت]] برای [[خداوند]] [[بالاصاله]] و برای [[پیامبر]] و {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} تبعی و با [[اذن]] [[پروردگار]] است. حال با توجه به اینکه [[ولایت]] در مورد [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} به معنای مالک امر بودن است و از طرفی {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} بر [[خداوند]] و [[پیامبر]]{{صل}} عطف شده و [[حکم]] معطوف با معطوف علیه مشترک است، پس [[ولایت]] در مورد مؤمنانی که در [[آیه]] توصیف شدهاند نیز به معنای [[مالکیت]] [[امر]] [[تدبیر]] ([[امامت]]) خواهد بود<ref>مصباح الهدایة فی اثبات الولایة، ص۳۲۰ـ۳۲۱.</ref>. | ||
#مراد از {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} [[حضرت علی]]{{ع}} است: عبارت {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} هرچند همۀ [[مؤمنان]] را شامل میشود ولی مقصود بعضی از [[مؤمنان]] است؛ زیرا برای آنان صفت ویژهای ـ اقامۀ [[نماز]] و دادن [[زکات]] در حال [[رکوع]] ـ بیان شده که [[شأن نزول]] آن دربارۀ حضرت است<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت ۲ (مقاله)|آیه ولایت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]].</ref>. در [[روایات]] متعدد از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] وارد شده است که [[آیه]] فوق درباره [[حضرت علی]] نازل شده است<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۲۱۳ - ۲۲۲. </ref>. چنانکه در روایتی [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: «[[خداوند]] پیامبرش را به [[ولایت امام علی]]{{ع}} [[فرمان]] داد واین [[آیه]] را براو نازل کرد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> [[اهل سنت]] هم [[روایات]] فراوانی مبنی بر [[نزول]] [[آیه]] بر [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} دارند، چنانکه مؤلف کتاب مواقف تصریح کرده است مفسّران بر [[نزول]] این [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی]]{{ع}} [[اجماع]] دارند همچنین [[جرجانی]] در شرح مواقف، [[سعدالدین تفتازانی]] در شرح مقاصد و [[قوشچی]] در شرح تجرید نیز بر این [[اجماع]] اعتراف دارند<ref>ر.ک: [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۳۰ - ۴۳۶. </ref>. | #مراد از {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} [[حضرت علی]]{{ع}} است: عبارت {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} هرچند همۀ [[مؤمنان]] را شامل میشود ولی مقصود بعضی از [[مؤمنان]] است؛ زیرا برای آنان صفت ویژهای ـ اقامۀ [[نماز]] و دادن [[زکات]] در حال [[رکوع]] ـ بیان شده که [[شأن نزول]] آن دربارۀ حضرت است<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت ۲ (مقاله)|آیه ولایت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]].</ref>. در [[روایات]] متعدد از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] وارد شده است که [[آیه]] فوق درباره [[حضرت علی]] نازل شده است<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۲۱۳ - ۲۲۲. </ref>. چنانکه در روایتی [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: «[[خداوند]] پیامبرش را به [[ولایت امام علی]]{{ع}} [[فرمان]] داد واین [[آیه]] را براو نازل کرد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> [[اهل سنت]] هم [[روایات]] فراوانی مبنی بر [[نزول]] [[آیه]] بر [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} دارند، چنانکه مؤلف کتاب مواقف تصریح کرده است مفسّران بر [[نزول]] این [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی]]{{ع}} [[اجماع]] دارند همچنین [[جرجانی]] در شرح مواقف، [[سعدالدین تفتازانی]] در شرح مقاصد و [[قوشچی]] در شرح تجرید نیز بر این [[اجماع]] اعتراف دارند<ref>ر.ک: [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۳۰ - ۴۳۶. </ref>. | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
===[[شبهه]] اول: ولی یعنی [[محب]] نه [[سرپرست]]=== | ===[[شبهه]] اول: ولی یعنی [[محب]] نه [[سرپرست]]=== | ||
[[مفسران]] و [[متکلمان]] [[اهل سنت]]، با استفاده از [[وحدت]] [[سیاق]] میان [[آیات]] قبل و بعد گفتهاند: مراد از [[ولایت]] در [[آیه]]، [[نصرت]] و [[محبت]] است، زیرا در [[آیات]] قبل از [[آیۀ ولایت]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref> [[خداوند]] [[مؤمنان]] را از [[ولایت]] [[یهود]] و [[نصارا]] [[نهی]] کرده است. روشن است [[مؤمنان]] هیچ گاه درصدد قبول [[ولایت]] [[یهود]] و [[نصارا]] به معنای [[امامت]] نبودهاند، بلکه آنچه برخی از [[مسلمانان]] انجام میدادند برقراری رابطه [[دوستی]] و [[پیمان]] [[نصرت]] با [[یهود]] و [[نصارا]] بوده است، در نتیجه در [[آیه]] مورد بحث نیز مراد از [[ولایت]] [[نصرت]] و [[محبت]] خواهد بود؛ چنانکه در [[آیه]] بعد: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref> نیز [[دوستی]] و [[تولی]] [[خدا]] و [[پیامبر]] و [[مؤمنان]] موجب [[غلبه]] و [[پیروزی]] [[حزب]] [[خداوند]] خواهد بود<ref> | [[مفسران]] و [[متکلمان]] [[اهل سنت]]، با استفاده از [[وحدت]] [[سیاق]] میان [[آیات]] قبل و بعد گفتهاند: مراد از [[ولایت]] در [[آیه]]، [[نصرت]] و [[محبت]] است، زیرا در [[آیات]] قبل از [[آیۀ ولایت]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref> [[خداوند]] [[مؤمنان]] را از [[ولایت]] [[یهود]] و [[نصارا]] [[نهی]] کرده است. روشن است [[مؤمنان]] هیچ گاه درصدد قبول [[ولایت]] [[یهود]] و [[نصارا]] به معنای [[امامت]] نبودهاند، بلکه آنچه برخی از [[مسلمانان]] انجام میدادند برقراری رابطه [[دوستی]] و [[پیمان]] [[نصرت]] با [[یهود]] و [[نصارا]] بوده است، در نتیجه در [[آیه]] مورد بحث نیز مراد از [[ولایت]] [[نصرت]] و [[محبت]] خواهد بود؛ چنانکه در [[آیه]] بعد: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref> نیز [[دوستی]] و [[تولی]] [[خدا]] و [[پیامبر]] و [[مؤمنان]] موجب [[غلبه]] و [[پیروزی]] [[حزب]] [[خداوند]] خواهد بود<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «آیه ولایت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۰۶-۱۱۱</ref>. | ||
به این [[شبهه]] جوابهای مختلفی داده شده است از جمله: | به این [[شبهه]] جوابهای مختلفی داده شده است از جمله: | ||
#هم [[سیاق]] بودن [[آیه ولایت]] با [[آیه]] [[نهی]] [[تولّی]] از [[یهود]] و [[نصارا]] زمانی است که [[آیات]] دیگری بین آن دو واقع نشده باشند در حالی که میان دو [[آیه]] یاد شده، سه [[آیه]]<ref>سوره مائده، آیه: ۵۲ - ۵۴. </ref> فاصله افتاده است، البته هر چند آیههای ۵۲ و ۵۳ به نوعی ناظر به [[ولایت]] [[یهود]] و [[نصارا]] است، لکن [[آیه]] ۵۴ ناظر به [[ارتداد]] در [[آینده]] بوده و ارتباطی با [[آیه]] ۵۱ ندارد. | #هم [[سیاق]] بودن [[آیه ولایت]] با [[آیه]] [[نهی]] [[تولّی]] از [[یهود]] و [[نصارا]] زمانی است که [[آیات]] دیگری بین آن دو واقع نشده باشند در حالی که میان دو [[آیه]] یاد شده، سه [[آیه]]<ref>سوره مائده، آیه: ۵۲ - ۵۴. </ref> فاصله افتاده است، البته هر چند آیههای ۵۲ و ۵۳ به نوعی ناظر به [[ولایت]] [[یهود]] و [[نصارا]] است، لکن [[آیه]] ۵۴ ناظر به [[ارتداد]] در [[آینده]] بوده و ارتباطی با [[آیه]] ۵۱ ندارد. | ||
#آیۀ بعد از [[آیۀ ولایت]] نیز صراحت یا [[ظهور]] در [[ولایت]] به معنای [[نصرت]] و [[محبت]] ندارد، مضمون [[آیه]]، هم با [[ولایت]] به معنای [[نصرت]] و [[محبت]] [[سازگاری]] دارد و هم با [[ولایت]] به معنای [[تدبیر]] وسرپرستی و [[نصرت]] در امور؛ بنابراین، نمیتوان هیچکدام را قرینه بر دیگری گرفت<ref> | #آیۀ بعد از [[آیۀ ولایت]] نیز صراحت یا [[ظهور]] در [[ولایت]] به معنای [[نصرت]] و [[محبت]] ندارد، مضمون [[آیه]]، هم با [[ولایت]] به معنای [[نصرت]] و [[محبت]] [[سازگاری]] دارد و هم با [[ولایت]] به معنای [[تدبیر]] وسرپرستی و [[نصرت]] در امور؛ بنابراین، نمیتوان هیچکدام را قرینه بر دیگری گرفت<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «آیه ولایت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۰۶-۱۱۱</ref>. | ||
#قرینه [[سیاق]] در صورتی قابل [[احتجاج]] است که با [[دلیل]] و قرینهای روشنتر معارض نباشد، در حالی که [[احادیث]] وارد شده در [[شأن نزول]] [[آیه]] مانع از [[تمسک]] و [[استدلال]] به [[وحدت]] [[سیاق]] خواهد شد. | #قرینه [[سیاق]] در صورتی قابل [[احتجاج]] است که با [[دلیل]] و قرینهای روشنتر معارض نباشد، در حالی که [[احادیث]] وارد شده در [[شأن نزول]] [[آیه]] مانع از [[تمسک]] و [[استدلال]] به [[وحدت]] [[سیاق]] خواهد شد. | ||
#کلمۀ "ولی" در [[آیه]] ابتدا به [[خداوند]] و سپس به [[پیامبر]] اسناد داده شده است. تمامی [[مسلمین]] [[اتفاق نظر]] دارند [[ولایت]] [[خداوند]] و [[پیامبر]]{{صل}} به معنای مالک امر بودن است و چون این دو کلمه از [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} بر [[ولایت]] [[خداوند]] و [[پیامبر]] عطف شده است، کلمۀ [[ولایت]] نسبت به {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} نیز به معنای [[مالکیت]] [[امر]] است. | #کلمۀ "ولی" در [[آیه]] ابتدا به [[خداوند]] و سپس به [[پیامبر]] اسناد داده شده است. تمامی [[مسلمین]] [[اتفاق نظر]] دارند [[ولایت]] [[خداوند]] و [[پیامبر]]{{صل}} به معنای مالک امر بودن است و چون این دو کلمه از [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} بر [[ولایت]] [[خداوند]] و [[پیامبر]] عطف شده است، کلمۀ [[ولایت]] نسبت به {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} نیز به معنای [[مالکیت]] [[امر]] است. | ||
#اگر [[ولایت]] به معنای [[محبت]] و [[نصرت]] باشد، مخاطب دچار [[سرگردانی]] میشود، چراکه نمیتواند تشخیص دهد [[متکلم]] کدام معنا از ولی را [[اراده]] کرده است<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۱۴۶. </ref>. | #اگر [[ولایت]] به معنای [[محبت]] و [[نصرت]] باشد، مخاطب دچار [[سرگردانی]] میشود، چراکه نمیتواند تشخیص دهد [[متکلم]] کدام معنا از ولی را [[اراده]] کرده است<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۱۴۶. </ref>. | ||
# [[دلایل]] مختلفی مانند "[[حصر]] {{متن قرآن|إنّما}} و احادیثی که در شأن [[نزول]] [[آیه]] وارد شده [[اثبات]] کنندۀ معنای [[ولایت]] و [[سرپرستی]] است<ref> | # [[دلایل]] مختلفی مانند "[[حصر]] {{متن قرآن|إنّما}} و احادیثی که در شأن [[نزول]] [[آیه]] وارد شده [[اثبات]] کنندۀ معنای [[ولایت]] و [[سرپرستی]] است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «آیه ولایت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۰۶-۱۱۱.</ref>. | ||
===[[شبهه]] دوم: [[ارزشمند]] نبودن پرداخت [[زکات]] [[واجب]]=== | ===[[شبهه]] دوم: [[ارزشمند]] نبودن پرداخت [[زکات]] [[واجب]]=== | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
در جواب گفته شده است این ادعا قابل [[دفاع]] نیست چراکه کلمه [[زکات]] در بسیاری از [[آیات]] مکی وارد شده است: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى}}<ref>«بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد،» سوره اعلی، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى}}<ref>«همان کس که داراییش را میبخشد تا خود پاک و پیراسته شود،» سوره لیل، آیه ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمیپردازند و اینانند که منکر جهان واپسیناند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref> در حالی که [[زکات]] [[واجب]] در [[مدینه]] [[تشریع]] شده است بنابراین [[زکات]] نمیتواند فقط به معنای صدقۀ [[واجب]] باشد<ref> الشافی الامامة، ج۲، ص۲۳۸. </ref>. | در جواب گفته شده است این ادعا قابل [[دفاع]] نیست چراکه کلمه [[زکات]] در بسیاری از [[آیات]] مکی وارد شده است: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى}}<ref>«بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد،» سوره اعلی، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى}}<ref>«همان کس که داراییش را میبخشد تا خود پاک و پیراسته شود،» سوره لیل، آیه ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمیپردازند و اینانند که منکر جهان واپسیناند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref> در حالی که [[زکات]] [[واجب]] در [[مدینه]] [[تشریع]] شده است بنابراین [[زکات]] نمیتواند فقط به معنای صدقۀ [[واجب]] باشد<ref> الشافی الامامة، ج۲، ص۲۳۸. </ref>. | ||
از [[تأمل]] در [[آیات قرآن]] مخصوصاً آیاتی که در آنها از [[زکات]] درباره [[پیامبران]] [[سخن]] گفته است مانند [[ابراهیم]]، [[اسحاق]] و [[یعقوب]]: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> و [[عیسی]] {{متن قرآن|وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا}}<ref>«و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زندهام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.</ref> چنین به دست میآید که واژۀ [[زکات]] در [[عرف]] [[قرآن]] هرگاه به صورت مطلق یا همراه با [[نماز]] استفاده میشود دلالت بر [[انفاق مال]] در [[راه خدا]] دارد، چراکه در [[شریعت]] پیشین، [[زکات]] به معنای مصطلح در [[اسلام]] رایج نبوده است؛ از طرفی میتوان [[صدقه دادن]] [[حضرت]] به [[سائل]] را به عنوان [[زکات]] [[واجب]] دانست و اینکه ادعا شده [[حضرت]] در دادن [[زکات]] تاخیر کرده است ادعای بی [[دلیل]] است چراکه [[حضرت]] [[منتظر]] اولین فقیری بود که اگر [[مشاهده]] کرد [[زکات]] مالش را به او بدهد<ref> | از [[تأمل]] در [[آیات قرآن]] مخصوصاً آیاتی که در آنها از [[زکات]] درباره [[پیامبران]] [[سخن]] گفته است مانند [[ابراهیم]]، [[اسحاق]] و [[یعقوب]]: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> و [[عیسی]] {{متن قرآن|وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا}}<ref>«و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زندهام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.</ref> چنین به دست میآید که واژۀ [[زکات]] در [[عرف]] [[قرآن]] هرگاه به صورت مطلق یا همراه با [[نماز]] استفاده میشود دلالت بر [[انفاق مال]] در [[راه خدا]] دارد، چراکه در [[شریعت]] پیشین، [[زکات]] به معنای مصطلح در [[اسلام]] رایج نبوده است؛ از طرفی میتوان [[صدقه دادن]] [[حضرت]] به [[سائل]] را به عنوان [[زکات]] [[واجب]] دانست و اینکه ادعا شده [[حضرت]] در دادن [[زکات]] تاخیر کرده است ادعای بی [[دلیل]] است چراکه [[حضرت]] [[منتظر]] اولین فقیری بود که اگر [[مشاهده]] کرد [[زکات]] مالش را به او بدهد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «آیه ولایت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۰۶-۱۱۱.</ref>. | ||
===[[شبهه]] سوم: برداشت [[اشتباه]] از [[حقیقت]] [[ولایت]] [[خداوند]]=== | ===[[شبهه]] سوم: برداشت [[اشتباه]] از [[حقیقت]] [[ولایت]] [[خداوند]]=== | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
در پاسخ باید گفت: [[براهین عقلی]] و [[نقلی]] بر [[وجوب امامت]] در هر عصر و زمانی دلالت میکند. بر این اساس، طبق [[نصوص]] [[قرآنی]] و [[روایی]]، [[امامت]] پس از [[پیامبر]] به [[امامان دوازدهگانه]] [[شیعه]] اختصاص مییابد، چنانکه [[قرآن]] از آنان به عنوان [[صادقین]] یاد کرده و [[مسلمانان]] را به [[پیروی]] از آنان فرا خوانده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. همچنین [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] مورد بحث، [[ولایت]] را به احق و اولی بودن در [[تدبیر امور]] [[تفسیر]] کرده و فرموده است: «مقصود از {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} [[علی]]{{ع}} و [[امامان]] از [[ذریه]] او تا [[روز قیامت]] است»<ref>آدرس؟؟؟ </ref>. علاوه بر این در [[صحاح]] [[اهل سنت]] نیز از آنان به عنوان خلفای [[دوازدهگانه]] یاد شده است. | در پاسخ باید گفت: [[براهین عقلی]] و [[نقلی]] بر [[وجوب امامت]] در هر عصر و زمانی دلالت میکند. بر این اساس، طبق [[نصوص]] [[قرآنی]] و [[روایی]]، [[امامت]] پس از [[پیامبر]] به [[امامان دوازدهگانه]] [[شیعه]] اختصاص مییابد، چنانکه [[قرآن]] از آنان به عنوان [[صادقین]] یاد کرده و [[مسلمانان]] را به [[پیروی]] از آنان فرا خوانده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. همچنین [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] مورد بحث، [[ولایت]] را به احق و اولی بودن در [[تدبیر امور]] [[تفسیر]] کرده و فرموده است: «مقصود از {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} [[علی]]{{ع}} و [[امامان]] از [[ذریه]] او تا [[روز قیامت]] است»<ref>آدرس؟؟؟ </ref>. علاوه بر این در [[صحاح]] [[اهل سنت]] نیز از آنان به عنوان خلفای [[دوازدهگانه]] یاد شده است. | ||
بنابراین میتوان میان [[روایات]] با [[حصر]] [[امامت امام علی]]{{ع}} در [[آیه]] را چنین جمع کرد: تا زمانی که آن [[حضرت]] در حال [[حیات]] باشد [[امامت]] مخصوص اوست اما بعد از شهادتشان طبق [[روایات]] [[متواتر]]، [[ولایت]] شامل [[امامان]] بعد از ایشان خواهد شد <ref> | بنابراین میتوان میان [[روایات]] با [[حصر]] [[امامت امام علی]]{{ع}} در [[آیه]] را چنین جمع کرد: تا زمانی که آن [[حضرت]] در حال [[حیات]] باشد [[امامت]] مخصوص اوست اما بعد از شهادتشان طبق [[روایات]] [[متواتر]]، [[ولایت]] شامل [[امامان]] بعد از ایشان خواهد شد <ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «آیه ولایت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۰۶-۱۱۱</ref>. | ||
===[[شبهه]] پنجم: عدم [[احتجاج امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[آیه ولایت]]=== | ===[[شبهه]] پنجم: عدم [[احتجاج امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[آیه ولایت]]=== | ||
خط ۱۸۰: | خط ۱۸۰: | ||
[[شیعه]] و [[اهل سنت]] نسبت به [[نزول]] [[آیۀ ولایت]] در [[شأن]] [[امیرالمؤمنین]] [[اتفاق نظر]] دارند، اما افرادی مانند [[ابن تیمیه]] معتقدند [[آیه]] در [[وصف]] [[حضرت]] نازل نشده است، از جمله [[دلایل]] منکرین [[آیه ولایت]] عبارت است از: | [[شیعه]] و [[اهل سنت]] نسبت به [[نزول]] [[آیۀ ولایت]] در [[شأن]] [[امیرالمؤمنین]] [[اتفاق نظر]] دارند، اما افرادی مانند [[ابن تیمیه]] معتقدند [[آیه]] در [[وصف]] [[حضرت]] نازل نشده است، از جمله [[دلایل]] منکرین [[آیه ولایت]] عبارت است از: | ||
#{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} در [[آیه]] بر جمع دلالت میکند و اطلاق آن بر فرد با [[فصاحت]] و [[بلاغت قرآن]] تطابق ندارد: به اشکال پاسخهایی متفاوتی داده شده از جمله: | #{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} در [[آیه]] بر جمع دلالت میکند و اطلاق آن بر فرد با [[فصاحت]] و [[بلاغت قرآن]] تطابق ندارد: به اشکال پاسخهایی متفاوتی داده شده از جمله: | ||
##اصولاً اطلاق واژگان جمع بر فرد معین در [[کلام عرب]] و غیر آن به [[انگیزه]] [[تعظیم]] و مانند [[تعظیم]]، امری شایع است؛ چنانکه در [[قرآن]] درباره نشان دادن [[عظمت]] [[خداوند]] از ضمایر جمع استفاده شده است {{متن قرآن|نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ}}<ref>«ما به آنچه وصف میکنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref>. در این [[آیه]] هم بیتردید، به کار بردن تعبیر {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} در مورد [[امام علی]] بیانگر [[تکریم]] و [[تعظیم]] [[شخصیت]] ایشان است، به این [[دلیل]] که از نظر [[کمالات]] [[ایمان]] در عالیترین [[درجه]] بوده و همین ویژگی سبب شده است پس از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[ولایت]] و [[رهبری]] [[جامعۀ اسلامی]] به ایشان سپرده شود. گذشته از این، با توجه به [[روایات]] [[شأن نزول]] [[آیه]]، اطلاق در [[آیه ولایت]] صورت گرفته است، حال اگر چنین کاربردی در زبان [[عرب]] در [[عصر رسالت]] رایج نبود، صحابهای که [[حدیث]] مربوط به [[شأن نزول]] [[آیه]] را [[نقل]] میکردند باید معترض چنین [[نقلی]] میشدند در حالی که هیچکدام اعتراضی نکردند<ref> | ##اصولاً اطلاق واژگان جمع بر فرد معین در [[کلام عرب]] و غیر آن به [[انگیزه]] [[تعظیم]] و مانند [[تعظیم]]، امری شایع است؛ چنانکه در [[قرآن]] درباره نشان دادن [[عظمت]] [[خداوند]] از ضمایر جمع استفاده شده است {{متن قرآن|نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ}}<ref>«ما به آنچه وصف میکنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref>. در این [[آیه]] هم بیتردید، به کار بردن تعبیر {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} در مورد [[امام علی]] بیانگر [[تکریم]] و [[تعظیم]] [[شخصیت]] ایشان است، به این [[دلیل]] که از نظر [[کمالات]] [[ایمان]] در عالیترین [[درجه]] بوده و همین ویژگی سبب شده است پس از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[ولایت]] و [[رهبری]] [[جامعۀ اسلامی]] به ایشان سپرده شود. گذشته از این، با توجه به [[روایات]] [[شأن نزول]] [[آیه]]، اطلاق در [[آیه ولایت]] صورت گرفته است، حال اگر چنین کاربردی در زبان [[عرب]] در [[عصر رسالت]] رایج نبود، صحابهای که [[حدیث]] مربوط به [[شأن نزول]] [[آیه]] را [[نقل]] میکردند باید معترض چنین [[نقلی]] میشدند در حالی که هیچکدام اعتراضی نکردند<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «آیه ولایت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۰۶-۱۱۱؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۱۵۱-۱۵۵. </ref>. | ||
##کاربرد جمع، در بعضی اوقات برای [[تشویق]] [[مردم]] به کارهای خیر صورت میگیرد چنانکه عده ای گفتهاند اگر چه [[آیه]] با لفظ جمع آورده شد، ولی مراد از آن فقط [[امام علی]]{{ع}} است و جمع آوردن [[آیه]] دلیلش این بود که [[مردم]] [[ترغیب]] شوند و چنین عملی را انجام دهند<ref>{{عربی|فان قلت کیف صح أن یکون لعلی و اللفظ لفظ جماعه؟ قلت: حی به علی لفظ الجمع، وان کان السبب فیه رجلا واحدا لیرغب الناس فی مثل فعله، فینالوا مثل ثوابه}}؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۶۴۹. </ref>. | ##کاربرد جمع، در بعضی اوقات برای [[تشویق]] [[مردم]] به کارهای خیر صورت میگیرد چنانکه عده ای گفتهاند اگر چه [[آیه]] با لفظ جمع آورده شد، ولی مراد از آن فقط [[امام علی]]{{ع}} است و جمع آوردن [[آیه]] دلیلش این بود که [[مردم]] [[ترغیب]] شوند و چنین عملی را انجام دهند<ref>{{عربی|فان قلت کیف صح أن یکون لعلی و اللفظ لفظ جماعه؟ قلت: حی به علی لفظ الجمع، وان کان السبب فیه رجلا واحدا لیرغب الناس فی مثل فعله، فینالوا مثل ثوابه}}؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۶۴۹. </ref>. | ||
##در این [[آیه]] لفظ جمع در مفرد استعمال نشده است، بلکه عنوان جمع، بر یکی از افراد تحقق یافتۀ آن، منطبق شده و این امکان وجود دارد که بر دیگر افراد نیز منطبق گردد. به عبارتی دیگر لفظ در اینجا در مفهوم خود استعمال شده است، نه در مصداق خارجی؛ اما مصداق لفظ جمع، گاهی میتواند فرد است و گاهی جمع، چنانکه در مورد [[امیرالمؤمنین]] و فرزندانش مصداق آن به صورت فردی است، یعنی در زمان [[نزول]]، مصداقش [[امام علی]] ({{ع}} و در زمان بعد، [[امام حسن]]{{ع}} و به ترتیب تا [[امامت]] [[امام عصر]]{{ع}} این مصادیق ادامه خواهد داشت<ref> | ##در این [[آیه]] لفظ جمع در مفرد استعمال نشده است، بلکه عنوان جمع، بر یکی از افراد تحقق یافتۀ آن، منطبق شده و این امکان وجود دارد که بر دیگر افراد نیز منطبق گردد. به عبارتی دیگر لفظ در اینجا در مفهوم خود استعمال شده است، نه در مصداق خارجی؛ اما مصداق لفظ جمع، گاهی میتواند فرد است و گاهی جمع، چنانکه در مورد [[امیرالمؤمنین]] و فرزندانش مصداق آن به صورت فردی است، یعنی در زمان [[نزول]]، مصداقش [[امام علی]] ({{ع}} و در زمان بعد، [[امام حسن]]{{ع}} و به ترتیب تا [[امامت]] [[امام عصر]]{{ع}} این مصادیق ادامه خواهد داشت<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «آیه ولایت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۰۶-۱۱۱.</ref>. | ||
#شنیدین صدای [[سائل]] و تقدیم [[انگشتر]] به آن توسط [[حضرت]] با [[حضور قلب]] ایشان در [[نماز]] منافات دارد. به این اشکال نیز جوابهای مختلفی داده شده از جمله: | #شنیدین صدای [[سائل]] و تقدیم [[انگشتر]] به آن توسط [[حضرت]] با [[حضور قلب]] ایشان در [[نماز]] منافات دارد. به این اشکال نیز جوابهای مختلفی داده شده از جمله: | ||
##در [[روایات]] آمده است، [[پیامبر]] گاهی [[نماز]] خود را کوتاه میکردند. هنگامی که علّت این کار از ایشان پرسیده میشد میفرمودند: صدای [[گریه]] طفلی را شنیدم، گفتم شاید مادرش در [[مسجد]] (در حال [[نماز]]) باشد و از [[گریه]] او ناراحت شود. هر قضاوتی نسبت به عملکرد [[پیامبر]] شود همان [[قضاوت]] نیز درباره عملکرد [[علی]]{{ع}} قابل جریان است. | ##در [[روایات]] آمده است، [[پیامبر]] گاهی [[نماز]] خود را کوتاه میکردند. هنگامی که علّت این کار از ایشان پرسیده میشد میفرمودند: صدای [[گریه]] طفلی را شنیدم، گفتم شاید مادرش در [[مسجد]] (در حال [[نماز]]) باشد و از [[گریه]] او ناراحت شود. هر قضاوتی نسبت به عملکرد [[پیامبر]] شود همان [[قضاوت]] نیز درباره عملکرد [[علی]]{{ع}} قابل جریان است. | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۸: | ||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | # [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | ||
# [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']] | # [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']] | ||
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت | #[[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «آیه ولایت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']] | ||
# [[پرونده:1368142.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|'''درسنامه امامشناسی''']] | # [[پرونده:1368142.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|'''درسنامه امامشناسی''']] | ||
# [[پرونده:1368130.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|'''براهین و نصوص امامت''']] | # [[پرونده:1368130.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|'''براهین و نصوص امامت''']] |