۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته ==↵{{:فرهنگنامه مهدویت (نمایه)}}' به '') |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
بسیاری از [[اهل سنت]]، وقتی در کتابهای خود [[اعتقاد به مهدویت]] و [[حضرت مهدی]]{{ع}} را [[نقل]] کردهاند؛ به [[نام حضرت مهدی]]{{ع}} تصریح کرده، آن را به [[شیعه]] نسبت دادهاند. در این بخش تنها به بعضی از این اقوال اشاره میشود: | بسیاری از [[اهل سنت]]، وقتی در کتابهای خود [[اعتقاد به مهدویت]] و [[حضرت مهدی]] {{ع}} را [[نقل]] کردهاند؛ به [[نام حضرت مهدی]] {{ع}} تصریح کرده، آن را به [[شیعه]] نسبت دادهاند. در این بخش تنها به بعضی از این اقوال اشاره میشود: | ||
#[[ابن کثیر]] در [[البدایة و النهایة (کتاب)|البدایة و النهایة]] مینویسد: {{عربی|"... | # [[ابن کثیر]] در [[البدایة و النهایة (کتاب)|البدایة و النهایة]] مینویسد: {{عربی|"... یعتقد فیهم الرَّافِضَةِ الذین أَوَّلُهُمْ علی بْنِ ابی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْمُنْتَظَرُ بسرداب سامِراً وَ هُوَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری..."}}<ref>البدایة و النهایة، ج ۱، ص ۱۷۷.</ref>. وی در جای دیگر<ref>البدایة و النهایة، ج ۱۴، ص ۹۵.</ref> نیز پس از رد [[اعتقادات]] [[شیعه]]، از [[حضرت مهدی]] {{ع}} با نام [[محمد بن الحسن المهدی]] یاد کرده است. | ||
#[[ابن خلدون]] در [[تاریخ]] خود، وقتی از [[اعتقاد]] [[شیعه]] درباره [[حضرت مهدی]]{{ع}} سخن گفته چنین مینویسد: {{عربی|"... | # [[ابن خلدون]] در [[تاریخ]] خود، وقتی از [[اعتقاد]] [[شیعه]] درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} سخن گفته چنین مینویسد: {{عربی|"... وَ خُصُوصاً الِاثْنَا عشریة مِنْهُمْ یزعمون انَّ الثانی عَشَرَ مِنْ أَئِمَّتَهُمْ وَ هُوَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری وَ یلقبونه المهدی..."}}<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۱۹۹.</ref>. | ||
#[[زرکلی]] در [[الاعلام (کتاب)|الاعلام]] میگوید: {{عربی|" مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری بْنِ علی الهادی أَبُو الْقَاسِمِ آخَرَ الائمة الاثنی عَشَرَ عِنْدَ الامامیة..."}}<ref>الاعلام، ج ۶، ص ۸۰، پاورقی.</ref>. | # [[زرکلی]] در [[الاعلام (کتاب)|الاعلام]] میگوید: {{عربی|" مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری بْنِ علی الهادی أَبُو الْقَاسِمِ آخَرَ الائمة الاثنی عَشَرَ عِنْدَ الامامیة..."}}<ref>الاعلام، ج ۶، ص ۸۰، پاورقی.</ref>. | ||
#[[ذهبی]] در [[سیر اعلام النبلاء (کتاب)|سیر اعلام النبلاء]]، به دنبال کلمه "المنتظر" نوشته است: {{عربی|"... | # [[ذهبی]] در [[سیر اعلام النبلاء (کتاب)|سیر اعلام النبلاء]]، به دنبال کلمه "المنتظر" نوشته است: {{عربی|"... الشریف أَبُو الْقَاسِمِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری بْنِ علی الهادی..."}}<ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۱۳، ص ۱۱۹.</ref>. | ||
#در پاورقی [[سنن ابی داود (کتاب)|سنن ابی داود]]، آمده است: {{عربی|" وَ الشیعة الامامیة الِاثْنَا عشریة تَقُولُ انَّ أَمَامَهُمْ الثانی عَشَرَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری الذی غَابَ وَ سیظهر مِنْ غیبته..."}}<ref>سنن ابی داود، ج ۲، ص ۲۱۰.</ref>. | # در پاورقی [[سنن ابی داود (کتاب)|سنن ابی داود]]، آمده است: {{عربی|" وَ الشیعة الامامیة الِاثْنَا عشریة تَقُولُ انَّ أَمَامَهُمْ الثانی عَشَرَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری الذی غَابَ وَ سیظهر مِنْ غیبته..."}}<ref>سنن ابی داود، ج ۲، ص ۲۱۰.</ref>. | ||
#در [[تحفة الاحوذی (کتاب)|تحفة الاحوذی]] آورده است: {{عربی|"... | # در [[تحفة الاحوذی (کتاب)|تحفة الاحوذی]] آورده است: {{عربی|"... وَ فیه رَدَّ علی الشیعة حیث یقولون المهدی الْمَوْعُودُ هُوَ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ هُوَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری..."}}<ref>تحفه الاحوذی، ج ۶، ص ۴۰۳.</ref>. | ||
#[[قندوزی]] در [[ینابیع المودة (کتاب)|ینابیع المودة]] نوشته است: {{عربی|" فاذا مضی الْحَسَنِ فابنه الْحِجَّةِ مُحَمَّدِ المهدی..."}}؛ "پس آنگاه که [[امام حسن]] درگذشت، پس [[فرزند]] او [[حجت]] [[محمد]] [[مهدی]]..."<ref>ینابیع المودة، ج ۳، ص ۲۸۲ و ص ۳۱۶.</ref>. | # [[قندوزی]] در [[ینابیع المودة (کتاب)|ینابیع المودة]] نوشته است: {{عربی|" فاذا مضی الْحَسَنِ فابنه الْحِجَّةِ مُحَمَّدِ المهدی..."}}؛ "پس آنگاه که [[امام حسن]] درگذشت، پس [[فرزند]] او [[حجت]] [[محمد]] [[مهدی]]..."<ref>ینابیع المودة، ج ۳، ص ۲۸۲ و ص ۳۱۶.</ref>. | ||
اقوال [[اهل سنت]] بر دو چیز دلالت دارد: | اقوال [[اهل سنت]] بر دو چیز دلالت دارد: | ||
#این نام کم و بیش نزد [[شیعیان]] و [[علما]] شهرت داشته و استعمال میشده است. | # این نام کم و بیش نزد [[شیعیان]] و [[علما]] شهرت داشته و استعمال میشده است. | ||
#همه قائل به [[حرمت]]، آن نام نبودهاند؛ وگرنه به عنوان نکتهای قابل تأمل از طرف اهل [[سنت]] مطرح میشد. | # همه قائل به [[حرمت]]، آن نام نبودهاند؛ وگرنه به عنوان نکتهای قابل تأمل از طرف اهل [[سنت]] مطرح میشد. | ||
برخی از بزرگان معاصر، پس از [[نقل]] چهار گروه [[روایات]] یاد شده، نوشتهاند: "شکی نیست که قول به منع نام بردن از روی [[تعبد]]، خالی از تحقیق است؛ اگرچه برخی از بزرگان بدان تصریح کردهاند... ظاهر این است که منع، دایر مدار وجود ملاک [[تقیه]] است. بنابراین نام بردن از آن [[حضرت]] به این نام در زمان ما هیچگونه منعی ندارد. به علاوه دسته چهارم [[روایات]]- که دلالت بر جواز میکرد- از دستههای دیگر به مراتب، هم از نظر عدد بیشتر و هم از نظر دلالت اقوا است. آنگاه ایشان نتیجه میگیرند: "[[حرمت]] تنها در هنگام [[تقیه]] بوده و تنها راه جمع بین [[روایات]] همین قول است، وگرنه باید هردو دسته [[روایت]] را قبول نکنیم و به اصطلاح از اعتبار ساقط بدانیم و یا قائل به تخییر شویم- اگر بگوییم [[روایات]] ظنی هستند- و حاصل این هم این میشود که قائل به جواز شویم". در پایان ایشان قویترین قرینه بر نظر خود (جواز نام بردن) را همان دسته چهارم از [[روایات]] دانسته، [[احتیاط]] را نیز لازم نمیدانند: {{عربی|" فتلخص عَنْ جمیع مَا ذکر جَوَازِ التسمیة بِاسْمِهِ الشریف وَ هُوَ (مُحَمَّدُ}})"<ref>ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، قواعد الفقهیة، ج ۱، ص ۵۰۴.</ref>. با توجه به آنچه ذکر شد به نظر میرسد، در [[زمان غیبت]] کبرا اگر نام بردن آن [[حضرت]] موجب ضرر و زیان نگردد، جایز است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۱۳-۲۱۵.</ref> | برخی از بزرگان معاصر، پس از [[نقل]] چهار گروه [[روایات]] یاد شده، نوشتهاند: "شکی نیست که قول به منع نام بردن از روی [[تعبد]]، خالی از تحقیق است؛ اگرچه برخی از بزرگان بدان تصریح کردهاند... ظاهر این است که منع، دایر مدار وجود ملاک [[تقیه]] است. بنابراین نام بردن از آن [[حضرت]] به این نام در زمان ما هیچگونه منعی ندارد. به علاوه دسته چهارم [[روایات]]- که دلالت بر جواز میکرد- از دستههای دیگر به مراتب، هم از نظر عدد بیشتر و هم از نظر دلالت اقوا است. آنگاه ایشان نتیجه میگیرند: "[[حرمت]] تنها در هنگام [[تقیه]] بوده و تنها راه جمع بین [[روایات]] همین قول است، وگرنه باید هردو دسته [[روایت]] را قبول نکنیم و به اصطلاح از اعتبار ساقط بدانیم و یا قائل به تخییر شویم- اگر بگوییم [[روایات]] ظنی هستند- و حاصل این هم این میشود که قائل به جواز شویم". در پایان ایشان قویترین قرینه بر نظر خود (جواز نام بردن) را همان دسته چهارم از [[روایات]] دانسته، [[احتیاط]] را نیز لازم نمیدانند: {{عربی|" فتلخص عَنْ جمیع مَا ذکر جَوَازِ التسمیة بِاسْمِهِ الشریف وَ هُوَ (مُحَمَّدُ}})"<ref>ر. ک: ناصر مکارم شیرازی، قواعد الفقهیة، ج ۱، ص ۵۰۴.</ref>. با توجه به آنچه ذکر شد به نظر میرسد، در [[زمان غیبت]] کبرا اگر نام بردن آن [[حضرت]] موجب ضرر و زیان نگردد، جایز است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۱۳-۲۱۵.</ref> | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
{{پایان پرسش وابسته}} | {{پایان پرسش وابسته}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۴۵: | خط ۴۴: | ||
[[رده:امام مهدی]] | [[رده:امام مهدی]] | ||
[[رده:مدخل درسنامه مهدویت]] | [[رده:مدخل درسنامه مهدویت]] | ||