۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{پیامبر خاتم افقی}}' به '') |
جز (جایگزینی متن - '== پرسشهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
#{{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> '''نکته''': [[مفسران]] در [[تفسیر]] {{متن قرآن|وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> آوردهاند که در این [[آیه]] [[همسران]] [[حضرت]] به مانند [[مادران]] [[امت]] نامیده شدهاند، یعنی آنان برای [[مؤمنان]] در [[احترام]] و [[حرمت]] [[ازدواج]] مانند [[مادر]] هستند و مراد از «امهات [[مؤمنین]]» [[زنان]] [[حضرت رسول]]{{صل}} هستند و بدین معناست که [[همسران]] آن [[حضرت]] [[مادران]] شمایند و این از دو جنبه است. یکی اینکه:[[ازدواج]] [[زنان پیامبر]] با [[مؤمنان]]، [[حرام]] بوده و این حکمیشرعی و مخصوص به آن جناب است. و [[گواه]] بر این موضوع، [[آیه]] بعد است که به مسأله [[حرمت]] [[نکاح]] با آنان تصریح نموده و میفرماید «... {{متن قرآن|وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا}}<ref>«ای مؤمنان! به خانههای پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بیآنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>.»... از سوی دیگر اینکه [[احترام]] آنان همانند [[مادران]] [[حقیقی]] بر هر فرد [[مؤمن]] [[واجب]] و لازم است. و لذا کسانی مانند [[مجلسی]] این [[آیه]] را در [[باب]] [[فضائل]] و خصائصالنبی آورده است. ([[مجلسی]]، [[محمدتقی]]، [[بحارالانوار]]، ج ۱۶، ص ۳۰۷). | #{{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> '''نکته''': [[مفسران]] در [[تفسیر]] {{متن قرآن|وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> آوردهاند که در این [[آیه]] [[همسران]] [[حضرت]] به مانند [[مادران]] [[امت]] نامیده شدهاند، یعنی آنان برای [[مؤمنان]] در [[احترام]] و [[حرمت]] [[ازدواج]] مانند [[مادر]] هستند و مراد از «امهات [[مؤمنین]]» [[زنان]] [[حضرت رسول]]{{صل}} هستند و بدین معناست که [[همسران]] آن [[حضرت]] [[مادران]] شمایند و این از دو جنبه است. یکی اینکه:[[ازدواج]] [[زنان پیامبر]] با [[مؤمنان]]، [[حرام]] بوده و این حکمیشرعی و مخصوص به آن جناب است. و [[گواه]] بر این موضوع، [[آیه]] بعد است که به مسأله [[حرمت]] [[نکاح]] با آنان تصریح نموده و میفرماید «... {{متن قرآن|وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا}}<ref>«ای مؤمنان! به خانههای پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بیآنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>.»... از سوی دیگر اینکه [[احترام]] آنان همانند [[مادران]] [[حقیقی]] بر هر فرد [[مؤمن]] [[واجب]] و لازم است. و لذا کسانی مانند [[مجلسی]] این [[آیه]] را در [[باب]] [[فضائل]] و خصائصالنبی آورده است. ([[مجلسی]]، [[محمدتقی]]، [[بحارالانوار]]، ج ۱۶، ص ۳۰۷). | ||
#{{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى * مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى * وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى * عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى * ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى * وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى * فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى * فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد؛ * که همنشین شما گمراه و بیراه نیست * و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی میشود * آن (فرشته) بسیار توانمند به او آموخته است * توانای خردمندی که راست ایستاد * و او در افق فراتر بود * سپس نزدیک شد و فروتر آمد * آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیکتر رسید * پس (خداوند) به بنده خود وحی کرد، آنچه وحی کرد» سوره نجم، آیه ۱-۱۰.</ref> '''نکته''': در آغاز [[سوگند]] به اختر [[قرآن]]، یا [[پیامبر]] چون فرود میآید. طبق برخی [[روایات]] [[نجم]]، قرآن یا [[رسول خدا]] است. هر چند کسانی [[نجم]] را به معنای ظاهری آن دانسته و منظور از جمله: {{متن قرآن|إِذَا هَوَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد؛» سوره نجم، آیه ۱.</ref> سرازیر شدن آن [[حضرت]] است در هنگامیکه به [[معراج]] رفته بود. و ظاهر [[آیه]] چنین مینماید که مراد از [[نجم]]، مطلق جرمهای روشن آسمانی باشد، که سبک بیانی کتاب است که به بسیاری از مخلوقات خود [[سوگند]] خورده، از آن جمله به چند عدد از اجرام سماوی از قبیل [[خورشید]]، ماه، و سایر [[ستارگان]]، و بنابراین، مراد از {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد؛» سوره نجم، آیه ۱.</ref> سقوط و افتادن آن در کرانه افق برای غروب است. ولی بافت [[آیه]] با معنای ظاهری سازگار نیست. بسیاری از [[مفسران]] بر این اعتقادند که جمله: {{متن قرآن|مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى}}<ref>«که همنشین شما گمراه و بیراه نیست» سوره نجم، آیه ۲.</ref> یعنی [[پیامبر]] از [[حق]] عدول نکرده و از [[راه هدایت]] خارج نشده است و مراد از کلمه {{متن قرآن|صَاحِبِكُمْ}}<ref>«بگو: تنها شما را به (سخن) یگانهای اندرز میدهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید سپس بیندیشید، در همنشین شما دیوانگی نیست؛ او برای شما جز بیمدهندهای پیش از (رسیدن) عذابی سخت نیست» سوره نجم، آیه ۲.</ref> [[رسول خدا]] است که این [[آیات]] ناظر به [[معراج]] ایشان است و بسیاری از مستندات [[روایی]] نیز، این مطلب را [[تأیید]] مینماید.<ref>طبری، ابو جعفر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۲۷، ص ۲۲؛؛ سیوطی، جلال الدین، الدرالمنثور، ج ۶، ص ۱۲۱؛ آلوسی، محمود، روحالمعانی، ج ۱۴، ص ۳۵؛ طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج ۱۹، ص ۴۴؛</ref> {{متن قرآن|ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى}}<ref>«سپس نزدیک شد و فروتر آمد» سوره نجم، آیه ۸.</ref> ضمائرش به [[جبرئیل]] بر میگردد؛ و معنای [[آیه]] چنین میشود که [[جبرئیل]] نزدیک [[رسول خدا]]{{صل}} شد تا با آن جناب به [[آسمانها]] عروج کند. اما برخی دیگر میگویند اگر ضمائر به [[رسول خدا]] برگردد، معنای [[آیه]] چنین میشود که [[پیامبر]] به [[خدای تعالی]] نزدیک شد و مراحل عروج را طی کرد و [[قرب]] خود را زیاد کرد. در [[تفسیر]] {{متن قرآن|فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى}}<ref>«آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیکتر رسید» سوره نجم، آیه ۹.</ref> آمده که [[پیامبر]] در [[شب معراج]] به مرتبهای رسید که جز ایشان به آن مرتبه دست نیافته بود، تا آنجا که هیچ [[ملک]] مقربی و نه هیچ [[رسول]] مرسلی به آن [[مقام]] نرسیده بود و نیز [[خدای تعالی]] در این باره فرمود: {{متن قرآن|قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى}}<ref>«آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیکتر رسید» سوره نجم، آیه ۹.</ref> یعنی بلکه کمتر از دو قوس و این [[بیان]] کننده [[میزان]] نزدیک شدن [[پیامبر]] به [[خدای تعالی]] و از خصائص ایشان در مرتبه [[معراج]] و کسب مراتب کمال بوده است<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۴۸۵-۴۹۰.</ref>. | #{{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى * مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى * وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى * عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى * ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى * وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى * فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى * فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد؛ * که همنشین شما گمراه و بیراه نیست * و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی میشود * آن (فرشته) بسیار توانمند به او آموخته است * توانای خردمندی که راست ایستاد * و او در افق فراتر بود * سپس نزدیک شد و فروتر آمد * آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیکتر رسید * پس (خداوند) به بنده خود وحی کرد، آنچه وحی کرد» سوره نجم، آیه ۱-۱۰.</ref> '''نکته''': در آغاز [[سوگند]] به اختر [[قرآن]]، یا [[پیامبر]] چون فرود میآید. طبق برخی [[روایات]] [[نجم]]، قرآن یا [[رسول خدا]] است. هر چند کسانی [[نجم]] را به معنای ظاهری آن دانسته و منظور از جمله: {{متن قرآن|إِذَا هَوَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد؛» سوره نجم، آیه ۱.</ref> سرازیر شدن آن [[حضرت]] است در هنگامیکه به [[معراج]] رفته بود. و ظاهر [[آیه]] چنین مینماید که مراد از [[نجم]]، مطلق جرمهای روشن آسمانی باشد، که سبک بیانی کتاب است که به بسیاری از مخلوقات خود [[سوگند]] خورده، از آن جمله به چند عدد از اجرام سماوی از قبیل [[خورشید]]، ماه، و سایر [[ستارگان]]، و بنابراین، مراد از {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد؛» سوره نجم، آیه ۱.</ref> سقوط و افتادن آن در کرانه افق برای غروب است. ولی بافت [[آیه]] با معنای ظاهری سازگار نیست. بسیاری از [[مفسران]] بر این اعتقادند که جمله: {{متن قرآن|مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى}}<ref>«که همنشین شما گمراه و بیراه نیست» سوره نجم، آیه ۲.</ref> یعنی [[پیامبر]] از [[حق]] عدول نکرده و از [[راه هدایت]] خارج نشده است و مراد از کلمه {{متن قرآن|صَاحِبِكُمْ}}<ref>«بگو: تنها شما را به (سخن) یگانهای اندرز میدهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید سپس بیندیشید، در همنشین شما دیوانگی نیست؛ او برای شما جز بیمدهندهای پیش از (رسیدن) عذابی سخت نیست» سوره نجم، آیه ۲.</ref> [[رسول خدا]] است که این [[آیات]] ناظر به [[معراج]] ایشان است و بسیاری از مستندات [[روایی]] نیز، این مطلب را [[تأیید]] مینماید.<ref>طبری، ابو جعفر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۲۷، ص ۲۲؛؛ سیوطی، جلال الدین، الدرالمنثور، ج ۶، ص ۱۲۱؛ آلوسی، محمود، روحالمعانی، ج ۱۴، ص ۳۵؛ طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج ۱۹، ص ۴۴؛</ref> {{متن قرآن|ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى}}<ref>«سپس نزدیک شد و فروتر آمد» سوره نجم، آیه ۸.</ref> ضمائرش به [[جبرئیل]] بر میگردد؛ و معنای [[آیه]] چنین میشود که [[جبرئیل]] نزدیک [[رسول خدا]]{{صل}} شد تا با آن جناب به [[آسمانها]] عروج کند. اما برخی دیگر میگویند اگر ضمائر به [[رسول خدا]] برگردد، معنای [[آیه]] چنین میشود که [[پیامبر]] به [[خدای تعالی]] نزدیک شد و مراحل عروج را طی کرد و [[قرب]] خود را زیاد کرد. در [[تفسیر]] {{متن قرآن|فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى}}<ref>«آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیکتر رسید» سوره نجم، آیه ۹.</ref> آمده که [[پیامبر]] در [[شب معراج]] به مرتبهای رسید که جز ایشان به آن مرتبه دست نیافته بود، تا آنجا که هیچ [[ملک]] مقربی و نه هیچ [[رسول]] مرسلی به آن [[مقام]] نرسیده بود و نیز [[خدای تعالی]] در این باره فرمود: {{متن قرآن|قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى}}<ref>«آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیکتر رسید» سوره نجم، آیه ۹.</ref> یعنی بلکه کمتر از دو قوس و این [[بیان]] کننده [[میزان]] نزدیک شدن [[پیامبر]] به [[خدای تعالی]] و از خصائص ایشان در مرتبه [[معراج]] و کسب مراتب کمال بوده است<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۴۸۵-۴۹۰.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |