۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
جز (جایگزینی متن - '== پرسشهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
*[[امام]] در توصیف [[یاران صدیق]] خویش، خشوع را یکی از صفات برجسته آنها یاد میکند: کجایند آن مردمی که چون به [[اسلام]] دعوتشان کردند پذیرفتند و [[قرآن]] را میخواندند و نیکو درمییافتند و چون به [[جنگ]] [[بسیج]] میشدند چنان با [[شوق]] تمام به حرکت میآمدند که ماده شتری مشتاقانه بهسوی فرزندش میرود. شمشیرها را از غلافها برمیکشیدند و فوجفوج و صفصف به اطراف [[زمین]] میتاختند. برخی هلاک میشدند و برخی [[نجات]] مییافتند. نه زنده ماندن زندگان را به یکدیگر مژده میدادند و نه [[مرگ]] کشتگان را تسلیت. از بس از [[خوف]] [[خدا]] گریسته بودند، دیدگانشان سفیدی گرفته بود. شکمهایشان از [[روزه]] داشتن لاغر شده، لبهایشان از [[دعا]] خشکیده، رنگشان از شبزندهداری زرد شده و بر چهرههایشان گرد خشوع نشسته بود. اینان، برادران من بودند که رفتند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۰: {{متن حدیث|"أَيْنَ الْقَوْمُ الَّذِينَ دُعُوا إِلَى الْإِسْلَامِ فَقَبِلُوهُ وَ قَرَءُوا الْقُرْآنَ فَأَحْكَمُوهُ وَ هِيجُوا إِلَى الْجِهَادِ فَوَلِهُوا، وَلَهَ اللِّقَاحِ إِلَى أَوْلَادِهَا وَ سَلَبُوا السُّيُوفَ أَغْمَادَهَا وَ أَخَذُوا بِأَطْرَافِ الْأَرْضِ زَحْفاً زَحْفاً وَ صَفّاً صَفّاً، بَعْضٌ هَلَكَ وَ بَعْضٌ نَجَا لَا يُبَشَّرُونَ بِالْأَحْيَاءِ وَ لَا يُعَزَّوْنَ عَنِ الْمَوْتَى، مُرْهُ الْعُيُونِ مِنَ الْبُكَاءِ خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الصِّيَامِ ذُبُلُ الشِّفَاهِ مِنَ الدُّعَاءِ صُفْرُ الْأَلْوَانِ مِنَ السَّهَرِ عَلَى وُجُوهِهِمْ غَبَرَةُ الْخَاشِعِينَ، أُولَئِكَ إِخْوَانِي الذَّاهِبُونَ"}}</ref>. نیز در [[خطبه]] [[متقین]]، خشوع در [[عبادت]] را از ویژگیهای آنان برمیشمرد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۴: {{متن حدیث|"خُشُوعاً فِي عِبَادَةٍ"}}</ref>. | *[[امام]] در توصیف [[یاران صدیق]] خویش، خشوع را یکی از صفات برجسته آنها یاد میکند: کجایند آن مردمی که چون به [[اسلام]] دعوتشان کردند پذیرفتند و [[قرآن]] را میخواندند و نیکو درمییافتند و چون به [[جنگ]] [[بسیج]] میشدند چنان با [[شوق]] تمام به حرکت میآمدند که ماده شتری مشتاقانه بهسوی فرزندش میرود. شمشیرها را از غلافها برمیکشیدند و فوجفوج و صفصف به اطراف [[زمین]] میتاختند. برخی هلاک میشدند و برخی [[نجات]] مییافتند. نه زنده ماندن زندگان را به یکدیگر مژده میدادند و نه [[مرگ]] کشتگان را تسلیت. از بس از [[خوف]] [[خدا]] گریسته بودند، دیدگانشان سفیدی گرفته بود. شکمهایشان از [[روزه]] داشتن لاغر شده، لبهایشان از [[دعا]] خشکیده، رنگشان از شبزندهداری زرد شده و بر چهرههایشان گرد خشوع نشسته بود. اینان، برادران من بودند که رفتند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۰: {{متن حدیث|"أَيْنَ الْقَوْمُ الَّذِينَ دُعُوا إِلَى الْإِسْلَامِ فَقَبِلُوهُ وَ قَرَءُوا الْقُرْآنَ فَأَحْكَمُوهُ وَ هِيجُوا إِلَى الْجِهَادِ فَوَلِهُوا، وَلَهَ اللِّقَاحِ إِلَى أَوْلَادِهَا وَ سَلَبُوا السُّيُوفَ أَغْمَادَهَا وَ أَخَذُوا بِأَطْرَافِ الْأَرْضِ زَحْفاً زَحْفاً وَ صَفّاً صَفّاً، بَعْضٌ هَلَكَ وَ بَعْضٌ نَجَا لَا يُبَشَّرُونَ بِالْأَحْيَاءِ وَ لَا يُعَزَّوْنَ عَنِ الْمَوْتَى، مُرْهُ الْعُيُونِ مِنَ الْبُكَاءِ خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الصِّيَامِ ذُبُلُ الشِّفَاهِ مِنَ الدُّعَاءِ صُفْرُ الْأَلْوَانِ مِنَ السَّهَرِ عَلَى وُجُوهِهِمْ غَبَرَةُ الْخَاشِعِينَ، أُولَئِكَ إِخْوَانِي الذَّاهِبُونَ"}}</ref>. نیز در [[خطبه]] [[متقین]]، خشوع در [[عبادت]] را از ویژگیهای آنان برمیشمرد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۴: {{متن حدیث|"خُشُوعاً فِي عِبَادَةٍ"}}</ref>. | ||
*[[امام]] {{ع}} خاشعان در برابر [[خداوند]] را مستحق [[بهشت]] میداند و میفرماید: اعمالشان در این [[دنیا]] [[پسندیده]] بود و چشمانشان اشکبار. در [[دنیا]] شبشان چون روز بود، در خشوع و [[استغفار]] و روزشان چون شب بود، در تنهایی و بریدن از [[مردم]]. [[خداوند]] [[بهشت]] را جای بازگشت آنان گردانید و ثوابشان ارزانی داشت. آنان سزاوار [[بهشت]] و اهل آن بودند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۰: {{متن حدیث|"كَانَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا زَاكِيَةً وَ أَعْيُنُهُمْ بَاكِيَةً وَ كَانَ لَيْلُهُمْ فِي دُنْيَاهُمْ نَهَاراً تَخَشُّعاً وَ اسْتِغْفَارًا وَ كَانَ نَهَارُهُمْ لَيْلًا تَوَحُّشاً وَ انْقِطَاعاً فَجَعَلَ اللَّهُ لَهُمُ الْجَنَّةَ مَآباً وَ الْجَزَاءَ ثَوَابا"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۳۳.</ref>. | *[[امام]] {{ع}} خاشعان در برابر [[خداوند]] را مستحق [[بهشت]] میداند و میفرماید: اعمالشان در این [[دنیا]] [[پسندیده]] بود و چشمانشان اشکبار. در [[دنیا]] شبشان چون روز بود، در خشوع و [[استغفار]] و روزشان چون شب بود، در تنهایی و بریدن از [[مردم]]. [[خداوند]] [[بهشت]] را جای بازگشت آنان گردانید و ثوابشان ارزانی داشت. آنان سزاوار [[بهشت]] و اهل آن بودند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۰: {{متن حدیث|"كَانَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا زَاكِيَةً وَ أَعْيُنُهُمْ بَاكِيَةً وَ كَانَ لَيْلُهُمْ فِي دُنْيَاهُمْ نَهَاراً تَخَشُّعاً وَ اسْتِغْفَارًا وَ كَانَ نَهَارُهُمْ لَيْلًا تَوَحُّشاً وَ انْقِطَاعاً فَجَعَلَ اللَّهُ لَهُمُ الْجَنَّةَ مَآباً وَ الْجَزَاءَ ثَوَابا"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۳۳.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |