۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
جز (جایگزینی متن - '== پرسشهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
*مسئلهای که نباید از نظر دور داشت، این است که پیروزیهای [[قاسطین]] در سایه نبود تحلیل درست [[مردمان]] و کاهلی و [[عافیتطلبی]] آنها رخ داد، زیرا [[امام]] بارها [[مردمان]] را به [[نبرد]] با آنها [[تشویق]] کرد، ولی آنها [[سستی]] و کاهلی کردند. [[امام]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] بهدنبال [[تجاوز]] [[سپاهیان]] [[معاویه]] به [[شهر]] [[انبار]] و تاراج آن، میفرماید: شب و روز، در [[نهان]] و آشکارا، شما را به [[نبرد]] با این [[قوم]] فراخواندم و گفتم پیش از آنکه [[سپاه]] بر سرتان کشند، بر آنها بتازید. به [[خدا]] [[سوگند]]، به هیچ قومی در خانههایشان تاخت نیاوردند، مگر آنکه [[زبون]] خصم شدند. شما نیز آن [[قدر]] از [[کارزار]] سر بر تافتید و کار را به گردن یکدیگر انداختید و یکدیگر را [[نصرت]] ندادید، تا هر چه داشتید به باد یغما رفت و سرزمینتان جولانگاه دشمنانتان شد<ref>{{متن حدیث|أَلَا وَ إِنِّي قَدْ دَعَوْتُكُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَيْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ قُلْتُ لَكُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُمْ، فَوَاللَّهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا؛ فَتَوَاكَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَيْكُمُ الْغَارَاتُ وَ مُلِكَتْ عَلَيْكُمُ الْأَوْطَانُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۶۳۵.</ref> | *مسئلهای که نباید از نظر دور داشت، این است که پیروزیهای [[قاسطین]] در سایه نبود تحلیل درست [[مردمان]] و کاهلی و [[عافیتطلبی]] آنها رخ داد، زیرا [[امام]] بارها [[مردمان]] را به [[نبرد]] با آنها [[تشویق]] کرد، ولی آنها [[سستی]] و کاهلی کردند. [[امام]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] بهدنبال [[تجاوز]] [[سپاهیان]] [[معاویه]] به [[شهر]] [[انبار]] و تاراج آن، میفرماید: شب و روز، در [[نهان]] و آشکارا، شما را به [[نبرد]] با این [[قوم]] فراخواندم و گفتم پیش از آنکه [[سپاه]] بر سرتان کشند، بر آنها بتازید. به [[خدا]] [[سوگند]]، به هیچ قومی در خانههایشان تاخت نیاوردند، مگر آنکه [[زبون]] خصم شدند. شما نیز آن [[قدر]] از [[کارزار]] سر بر تافتید و کار را به گردن یکدیگر انداختید و یکدیگر را [[نصرت]] ندادید، تا هر چه داشتید به باد یغما رفت و سرزمینتان جولانگاه دشمنانتان شد<ref>{{متن حدیث|أَلَا وَ إِنِّي قَدْ دَعَوْتُكُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَيْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ قُلْتُ لَكُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُمْ، فَوَاللَّهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا؛ فَتَوَاكَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَيْكُمُ الْغَارَاتُ وَ مُلِكَتْ عَلَيْكُمُ الْأَوْطَانُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۶۳۵.</ref> | ||
*[[قاسطین]] پس از [[نبرد صفین]]، پیوسته به [[تجاوز]] به مرزهای شهرهای تحت نظر [[امام]] پرداختند و [[امنیت]] و [[آسایش]] را از [[مردمان]] سلب کردند و جنایتهای فراوان آفریدند. [[تاریخ]] نقش آنها را در توطئه علیه [[امام علی]] {{ع}} و [[به شهادت رسیدن]] ایشان ثبت کرده است. [[معاویه]]، [[رهبر]] [[قاسطین]]، توانست پس از [[شهادت امام علی]] {{ع}} زمام [[خلافت]] را، که سالها بهدنبال آن بود، بهدست گیرد و بنیانگذار سلسله [[ستمپیشه]] [[امویان]] در [[تاریخ اسلام]] شود. آنها در زمان [[خلافت]] خود جرمها و جنایتهای فراوان مرتکب شدند. [[شیعیان]] [[امام علی]] {{ع}} در آن دوران، روزگار سخت و پرمشقتی را گذراندند و بسیاری از [[شیعیان]] بهدست سفاکان [[اموی]] به [[شهادت]] رسیدند. از جمله سران [[قاسطین]] میتوان از [[عمر]] بن عاص، عبدالرحمن بن [[خالد بن ولید]]، [[مروان حکم]] و [[بُسر بن ابیارطاة]] نام برد»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۶۳۵.</ref>. | *[[قاسطین]] پس از [[نبرد صفین]]، پیوسته به [[تجاوز]] به مرزهای شهرهای تحت نظر [[امام]] پرداختند و [[امنیت]] و [[آسایش]] را از [[مردمان]] سلب کردند و جنایتهای فراوان آفریدند. [[تاریخ]] نقش آنها را در توطئه علیه [[امام علی]] {{ع}} و [[به شهادت رسیدن]] ایشان ثبت کرده است. [[معاویه]]، [[رهبر]] [[قاسطین]]، توانست پس از [[شهادت امام علی]] {{ع}} زمام [[خلافت]] را، که سالها بهدنبال آن بود، بهدست گیرد و بنیانگذار سلسله [[ستمپیشه]] [[امویان]] در [[تاریخ اسلام]] شود. آنها در زمان [[خلافت]] خود جرمها و جنایتهای فراوان مرتکب شدند. [[شیعیان]] [[امام علی]] {{ع}} در آن دوران، روزگار سخت و پرمشقتی را گذراندند و بسیاری از [[شیعیان]] بهدست سفاکان [[اموی]] به [[شهادت]] رسیدند. از جمله سران [[قاسطین]] میتوان از [[عمر]] بن عاص، عبدالرحمن بن [[خالد بن ولید]]، [[مروان حکم]] و [[بُسر بن ابیارطاة]] نام برد»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۶۳۵.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |