۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== پرسشهای وابسته == ==' به '==') |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
از رافع بن زید اوسی، اطلاع چندانی در دست نیست. بر پایه روایتی از [[ابن عباس]]، وی ادعا کرده بود که [[اسلام]] را پذیرفته است، ازاین رو اعضای [[مسلمان]] قبیلهاش از او خواستند در منازعهای که با آنان داشت، به [[داوری]] [[پیامبر]]{{صل}} تن دهند؛ اما او نپذیرفت و یکی از [[کاهنان]] [[دوره جاهلی]] را برای داوری پیشنهاد کرد که در پی آن، [[آیه]] {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا}}<ref>«آیا به آن کسان ننگریستهای که گمان میبرند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref> نازل شد.<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۲۶؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۱۷۸.</ref> در این آیه، [[رافع]] [[سرزنش]] شد. که چرا با آنکه به [[مؤمنان]] [[دستور]] داده شده بود، از [[اعتقاد]] به [[طاغوت]] [[دست]] بردارند، همچنان بدان [[ایمان]] دارند و سپس به آنها هشدار داده شده که [[شیطان]] در پی راندن آنان به [[بیراهه]] است. [[سیوطی]] این [[روایت]] را به [[نقل]] از [[ابن ابی حاتم]]، [[مفسر]] [[قرآنی]] قرن ۴ آورده است؛ ولی در [[تفسیر]] کنونی ابن ابی حاتم چنین گزارشی نیست.<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۳، ص ۹۹۲.</ref> از نامهایی که کنار نام رافع بن زید یاد شدهاند، میتوان [[حدس]] زد که او از [[قبایل]] [[اوسی]] بوده است، زیرا معتب بن قشیر،<ref>اسدالغابه، ج ۴، ص ۴۴۹.</ref> [[جلاس]] <ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۴۶.</ref> و [[بشیر]] (احتمالاً [[بشر]]) همگی اوسی هستند؛ همچنین در فهرستهایی که از [[منافقان]] تهیه شدهاند، از رافع بن زید یاد میشود که همراه برادرش بشر به [[نفاق]] درآمده بودند.<ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۲۳؛ المحبر، ص ۴۶۷ ـ ۴۶۹.</ref> این دو از [[قبیله]] اوسی [[بنی عبید بن زید]] بودند که با [[یهودیان بنینضیر]] و [[بنیقریظه]] [[روابط]] نزدیکی داشتند <ref>الاغانی، ج ۱۷، ص ۸۱ ـ ۸۲؛ جمهرة انساب العرب، ص ۳۳۲.</ref> و احتمالاً در تحولات [[مسجد ضرار]] هم دستی در کار داشتهاند. در فهرستی از حاضران [[نبرد بدر]] اشاره شده که [[ربعی]] فرزند [[رافع]]، در این [[پیکار]] شرکت کرده؛ همچنین در این گزارش آمده که وی [[نسب]] [[اوسی]] نداشته، بلکه از [[قبیله]] [[بلی]] بوده و از طریق [[پیمان]] به این قبیله پیوسته است.<ref> اسدالغابه، ج ۲، ص ۵۲.</ref>.<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[رافع بن زید اوسی (مقاله)|مقاله «رافع بن زید اوسی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | از رافع بن زید اوسی، اطلاع چندانی در دست نیست. بر پایه روایتی از [[ابن عباس]]، وی ادعا کرده بود که [[اسلام]] را پذیرفته است، ازاین رو اعضای [[مسلمان]] قبیلهاش از او خواستند در منازعهای که با آنان داشت، به [[داوری]] [[پیامبر]]{{صل}} تن دهند؛ اما او نپذیرفت و یکی از [[کاهنان]] [[دوره جاهلی]] را برای داوری پیشنهاد کرد که در پی آن، [[آیه]] {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا}}<ref>«آیا به آن کسان ننگریستهای که گمان میبرند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref> نازل شد.<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۲۶؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۱۷۸.</ref> در این آیه، [[رافع]] [[سرزنش]] شد. که چرا با آنکه به [[مؤمنان]] [[دستور]] داده شده بود، از [[اعتقاد]] به [[طاغوت]] [[دست]] بردارند، همچنان بدان [[ایمان]] دارند و سپس به آنها هشدار داده شده که [[شیطان]] در پی راندن آنان به [[بیراهه]] است. [[سیوطی]] این [[روایت]] را به [[نقل]] از [[ابن ابی حاتم]]، [[مفسر]] [[قرآنی]] قرن ۴ آورده است؛ ولی در [[تفسیر]] کنونی ابن ابی حاتم چنین گزارشی نیست.<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۳، ص ۹۹۲.</ref> از نامهایی که کنار نام رافع بن زید یاد شدهاند، میتوان [[حدس]] زد که او از [[قبایل]] [[اوسی]] بوده است، زیرا معتب بن قشیر،<ref>اسدالغابه، ج ۴، ص ۴۴۹.</ref> [[جلاس]] <ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۴۶.</ref> و [[بشیر]] (احتمالاً [[بشر]]) همگی اوسی هستند؛ همچنین در فهرستهایی که از [[منافقان]] تهیه شدهاند، از رافع بن زید یاد میشود که همراه برادرش بشر به [[نفاق]] درآمده بودند.<ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۲۳؛ المحبر، ص ۴۶۷ ـ ۴۶۹.</ref> این دو از [[قبیله]] اوسی [[بنی عبید بن زید]] بودند که با [[یهودیان بنینضیر]] و [[بنیقریظه]] [[روابط]] نزدیکی داشتند <ref>الاغانی، ج ۱۷، ص ۸۱ ـ ۸۲؛ جمهرة انساب العرب، ص ۳۳۲.</ref> و احتمالاً در تحولات [[مسجد ضرار]] هم دستی در کار داشتهاند. در فهرستی از حاضران [[نبرد بدر]] اشاره شده که [[ربعی]] فرزند [[رافع]]، در این [[پیکار]] شرکت کرده؛ همچنین در این گزارش آمده که وی [[نسب]] [[اوسی]] نداشته، بلکه از [[قبیله]] [[بلی]] بوده و از طریق [[پیمان]] به این قبیله پیوسته است.<ref> اسدالغابه، ج ۲، ص ۵۲.</ref>.<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[رافع بن زید اوسی (مقاله)|مقاله «رافع بن زید اوسی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |