پرش به محتوا

ذعلب یمانی در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '=='
جز (جایگزینی متن - '== پرسش‌های وابسته == ==' به '==')
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==')
خط ۱۲: خط ۱۲:
*وجود این عنوان که گویا به‌دلیل ویژگی‌های رفتاری به‌عنوان [[لقب]] یکی از افراد حاضر در برخی از جلسات [[امام]] {{ع}}، به وی داده شده، باعث شده است که رجالیان متأخر و معاصران از وی یاد کنند و درباره او تنها با [[استنباط]] از آنچه در این [[خطبه]] و مانند آن به‌دست آمده، وی را از [[اصحاب امام]] بدانند و در مورد او [[داوری]] کنند.
*وجود این عنوان که گویا به‌دلیل ویژگی‌های رفتاری به‌عنوان [[لقب]] یکی از افراد حاضر در برخی از جلسات [[امام]] {{ع}}، به وی داده شده، باعث شده است که رجالیان متأخر و معاصران از وی یاد کنند و درباره او تنها با [[استنباط]] از آنچه در این [[خطبه]] و مانند آن به‌دست آمده، وی را از [[اصحاب امام]] بدانند و در مورد او [[داوری]] کنند.
*مرحوم [[مامقانی]] و بعضی از دیگر بزرگان براساس [[روایات]] وارد شده در مضمون [[خطبه]] موجود در [[نهج البلاغه]]، وی را به [[فصاحت]] و [[بلاغت]] و [[شجاعت]] [[قلب]] ستوده‌اند. در حالی‌ که [[علامه شوشتری]] با استناد به عباراتی از [[روایت]] مذکور در [[توحید]] [[صدوق]] به صراحت او را شخص نادرستی دانسته است با این [[استدلال]] که وقتی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} گستره [[دانش]] خود را در زمینه [[تورات]] و [[انجیل]] و [[قرآن]] بیان داشت، ذعلب به دوستانش گفت‌ هم‌اکنون من [[امام]] را با پرسشی شرمنده خواهم کرد و بی‌درنگ برخاست و و پرسید: "آیا پروردگارت را دیده‌ای؟" از بخش‌های دیگر [[روایت]] روشن می‌شود که ذعلب در پایان [[سخن امام]] چنان تحت تأثیر سخنان ایشان قرار می‌گیرد که از شدّت مدهوشی روی [[زمین]] می‌افتد و پس از به هوش آمدن اظهار می‌دارد که به‌خدا [[سوگند]] تاکنون پاسخی بدین‌گونه نشنیده بودم و به‌خدا [[سوگند]] هرگز به چنین پرسشی بازنخواهم گشت. این سخن اگر دلالت بر چیزی داشته باشد، همان [[توبه]] و [[استبصار]] و تحوّل روحی برای ذعلب خواهد بود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۴۰۹.</ref>.
*مرحوم [[مامقانی]] و بعضی از دیگر بزرگان براساس [[روایات]] وارد شده در مضمون [[خطبه]] موجود در [[نهج البلاغه]]، وی را به [[فصاحت]] و [[بلاغت]] و [[شجاعت]] [[قلب]] ستوده‌اند. در حالی‌ که [[علامه شوشتری]] با استناد به عباراتی از [[روایت]] مذکور در [[توحید]] [[صدوق]] به صراحت او را شخص نادرستی دانسته است با این [[استدلال]] که وقتی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} گستره [[دانش]] خود را در زمینه [[تورات]] و [[انجیل]] و [[قرآن]] بیان داشت، ذعلب به دوستانش گفت‌ هم‌اکنون من [[امام]] را با پرسشی شرمنده خواهم کرد و بی‌درنگ برخاست و و پرسید: "آیا پروردگارت را دیده‌ای؟" از بخش‌های دیگر [[روایت]] روشن می‌شود که ذعلب در پایان [[سخن امام]] چنان تحت تأثیر سخنان ایشان قرار می‌گیرد که از شدّت مدهوشی روی [[زمین]] می‌افتد و پس از به هوش آمدن اظهار می‌دارد که به‌خدا [[سوگند]] تاکنون پاسخی بدین‌گونه نشنیده بودم و به‌خدا [[سوگند]] هرگز به چنین پرسشی بازنخواهم گشت. این سخن اگر دلالت بر چیزی داشته باشد، همان [[توبه]] و [[استبصار]] و تحوّل روحی برای ذعلب خواهد بود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۴۰۹.</ref>.
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==