پرش به محتوا

سریه زید بن حارثه برای کشتن ام‌قرفه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '=='
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...)
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==')
خط ۲۵: خط ۲۵:
==آغاز حمله [[مسلمانان]]==
==آغاز حمله [[مسلمانان]]==
*هنگامی که [[سپاه]] [[زید بن حارثه]] به مسافت یک روز مانده به بنی‌بدر رسید، [[راهنما]] راه را گم کرد و [[اشتباه]] رفت. شب‌هنگام، [[مسلمانان]] متوجه [[اشتباه]] خود شدند و شبانه، راه را پیدا کردند و ابتدای صبح به نزدیکی [[قبیله]] بنی‌بدر رسیدند. [[زید بن حارثه]]، [[اصحاب]] خود را از تعقیب فراریان منع کرد و [[دستور]] داد که پراکنده نشوند. او از یارانش خواست که همراه او [[تکبیر]] بگویند. [[مسلمانان]]، [[دشمن]] را محاصره کردند. [[زید بن حارثه]] [[تکبیر]] می‌گفت و یارانش هم پس از او [[تکبیر]] می‌گفتند. در این هنگام [[سلمة بن أکوع]] برای [[جنگ]] بیرون آمد و مردی از بنی‌بدر را کشت. [[زید بن حارثه]] و یارانش نیز، جاریه، دختر [[مالک بن حذیفه]] و [[مادر]] او را که معروف به ام‌ّقرفه بود در یکی از خانه‌ها به [[اسارت]] گرفتند. پس از آن ام‌قرفه به دست یکی از [[مسلمانان]] کشته شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۶۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۴۳؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۶۱؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۱۷.</ref>. دختر ام‌قرفه به [[مدینه]] آورده شد و [[رسول خدا]]{{صل}} او را به [[حون بن ابی وهب]] بخشید<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۶۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۱۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۴۳؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۶ ص۱۰۰.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه زید بن حارثه برای کشتن ام‌قرفه (مقاله)|سریه زید بن حارثه برای کشتن ام‌قرفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۴۳.</ref>.
*هنگامی که [[سپاه]] [[زید بن حارثه]] به مسافت یک روز مانده به بنی‌بدر رسید، [[راهنما]] راه را گم کرد و [[اشتباه]] رفت. شب‌هنگام، [[مسلمانان]] متوجه [[اشتباه]] خود شدند و شبانه، راه را پیدا کردند و ابتدای صبح به نزدیکی [[قبیله]] بنی‌بدر رسیدند. [[زید بن حارثه]]، [[اصحاب]] خود را از تعقیب فراریان منع کرد و [[دستور]] داد که پراکنده نشوند. او از یارانش خواست که همراه او [[تکبیر]] بگویند. [[مسلمانان]]، [[دشمن]] را محاصره کردند. [[زید بن حارثه]] [[تکبیر]] می‌گفت و یارانش هم پس از او [[تکبیر]] می‌گفتند. در این هنگام [[سلمة بن أکوع]] برای [[جنگ]] بیرون آمد و مردی از بنی‌بدر را کشت. [[زید بن حارثه]] و یارانش نیز، جاریه، دختر [[مالک بن حذیفه]] و [[مادر]] او را که معروف به ام‌ّقرفه بود در یکی از خانه‌ها به [[اسارت]] گرفتند. پس از آن ام‌قرفه به دست یکی از [[مسلمانان]] کشته شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۶۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۴۳؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۶۱؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۱۷.</ref>. دختر ام‌قرفه به [[مدینه]] آورده شد و [[رسول خدا]]{{صل}} او را به [[حون بن ابی وهب]] بخشید<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۶۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۱۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۴۳؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۶ ص۱۰۰.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه زید بن حارثه برای کشتن ام‌قرفه (مقاله)|سریه زید بن حارثه برای کشتن ام‌قرفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۴۳.</ref>.
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==