پرش به محتوا

امامت ائمه اثنی عشر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-*[ +* [)
جز (جایگزینی متن - '{{امامت شناسی}}' به '')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-*[ +* [))
خط ۵: خط ۵:


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[امامان]] و [[جانشینان پیامبر خاتم]]{{صل}} در [[اعتقاد]] [[شیعه امامیه]] [[دوازده نفر]] از [[اهل بیت]] پیامبرند که همگی دارای [[مقام عصمت]] می‌باشند. به این جهت [[شیعه اثنی عشری]] نیز نامیده شده است. [[امامان دوازده‌گانه]] [[شیعه]] به ترتیب عبارتند از: [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}}، [[امام حسن مجتبی]]{{ع}}، [[امام حسین]] [[سیدالشهداء]]{{ع}}، [[امام علی زین العابدین]]{{ع}}، [[امام محمد باقر]]{{ع}}، [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}}، [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}}، [[امام علی الرضا]]{{ع}}، [[امام محمدتقی]]{{ع}}، [[امام علی نقی]]{{ع}}، [[امام حسن عسکری]]{{ع}} و [[امام مهدی]]{{ع}}.
* [[امامان]] و [[جانشینان پیامبر خاتم]]{{صل}} در [[اعتقاد]] [[شیعه امامیه]] [[دوازده نفر]] از [[اهل بیت]] پیامبرند که همگی دارای [[مقام عصمت]] می‌باشند. به این جهت [[شیعه اثنی عشری]] نیز نامیده شده است. [[امامان دوازده‌گانه]] [[شیعه]] به ترتیب عبارتند از: [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}}، [[امام حسن مجتبی]]{{ع}}، [[امام حسین]] [[سیدالشهداء]]{{ع}}، [[امام علی زین العابدین]]{{ع}}، [[امام محمد باقر]]{{ع}}، [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}}، [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}}، [[امام علی الرضا]]{{ع}}، [[امام محمدتقی]]{{ع}}، [[امام علی نقی]]{{ع}}، [[امام حسن عسکری]]{{ع}} و [[امام مهدی]]{{ع}}.
*از دیدگاه [[امامیه]] آنان کسانی‌اند که [[خداوند]] آنها را به [[مقام امامت]] و [[جانشینی پیامبر اکرم]]{{صل}} [[برگزیده]] و توسط [[پیامبر]]{{صل}} به [[مردم]] معرفی شده‌اند.
*از دیدگاه [[امامیه]] آنان کسانی‌اند که [[خداوند]] آنها را به [[مقام امامت]] و [[جانشینی پیامبر اکرم]]{{صل}} [[برگزیده]] و توسط [[پیامبر]]{{صل}} به [[مردم]] معرفی شده‌اند.
*نخستین [[دلیل]] بر [[امامت]] [[ائمه]] اثنی عشر، [[احادیث]] متواتری است که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این خصوص [[نقل]] شده است. این [[احادیث]] دو نوع‌اند: نخست، احادیثی است که در آن تعداد [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} منحصر در [[دوازده نفر]] که همگی [[قریش]] تبارند ذکر شده است. این [[احادیث]] علاوه بر [[منابع حدیثی]] [[شیعه]] در مجامع [[حدیثی]] [[اهل سنت]] نظیر [[صحیح مسلم]]، [[صحیح ابن حبان]]، [[جامع ترمذی]]، [[سنن ابن داود]]، [[سنن ابن ماجه]]، [[مسند احمد بن حنبل]]، [[مسند ابن جعد]]، [[مسند ابویعلی]]، [[کنزالعمال]] و... [[نقل]] شده است.
*نخستین [[دلیل]] بر [[امامت]] [[ائمه]] اثنی عشر، [[احادیث]] متواتری است که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این خصوص [[نقل]] شده است. این [[احادیث]] دو نوع‌اند: نخست، احادیثی است که در آن تعداد [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} منحصر در [[دوازده نفر]] که همگی [[قریش]] تبارند ذکر شده است. این [[احادیث]] علاوه بر [[منابع حدیثی]] [[شیعه]] در مجامع [[حدیثی]] [[اهل سنت]] نظیر [[صحیح مسلم]]، [[صحیح ابن حبان]]، [[جامع ترمذی]]، [[سنن ابن داود]]، [[سنن ابن ماجه]]، [[مسند احمد بن حنبل]]، [[مسند ابن جعد]]، [[مسند ابویعلی]]، [[کنزالعمال]] و... [[نقل]] شده است.
خط ۱۹: خط ۱۹:
*این [[روایات]] در [[حقیقت]] به [[برهان عقلی]] بر [[امامت]] [[ائمه اهل بیت]] نظر دارند، زیرا از نظر [[عقلی]]، [[امام]] باید [[معصوم]] باشد، و چون در میان [[امت]] کسی جز [[امامان اهل بیت]]{{عم}} از ویژگی [[عصمت]] برخوردار نبوده است، [[امامت]] آنان قطعی خواهد بود.
*این [[روایات]] در [[حقیقت]] به [[برهان عقلی]] بر [[امامت]] [[ائمه اهل بیت]] نظر دارند، زیرا از نظر [[عقلی]]، [[امام]] باید [[معصوم]] باشد، و چون در میان [[امت]] کسی جز [[امامان اهل بیت]]{{عم}} از ویژگی [[عصمت]] برخوردار نبوده است، [[امامت]] آنان قطعی خواهد بود.
*'''[[افضلیت]]:''' [[دلیل]] دیگر [[اثبات امامت]] [[امامان دوازده‌گانه]]{{عم}}، [[افضلیت]] آنان در [[کمالات نفسانی]] است، با این بیان که [[امامان شیعه]] به [[دلیل]] برخورداری از [[کمالات]] و ویژگی‌های منحصر به فردی نظیر: [[علم]]، [[عصمت]] و... بر دیگران [[برتری]] دارند و مستحق [[تصدی]] [[مقام امامت]] و [[ریاست]] عامه‌اند. بدیهی است که با وجود آنان، مقدم داشتن دیگران برای [[تصدی]] [[مقام امامت]]، عقلاً قبیح و ناروا است<ref>حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۵۳۹.</ref>.
*'''[[افضلیت]]:''' [[دلیل]] دیگر [[اثبات امامت]] [[امامان دوازده‌گانه]]{{عم}}، [[افضلیت]] آنان در [[کمالات نفسانی]] است، با این بیان که [[امامان شیعه]] به [[دلیل]] برخورداری از [[کمالات]] و ویژگی‌های منحصر به فردی نظیر: [[علم]]، [[عصمت]] و... بر دیگران [[برتری]] دارند و مستحق [[تصدی]] [[مقام امامت]] و [[ریاست]] عامه‌اند. بدیهی است که با وجود آنان، مقدم داشتن دیگران برای [[تصدی]] [[مقام امامت]]، عقلاً قبیح و ناروا است<ref>حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۵۳۹.</ref>.
*[[فلسفه امامت]] نیز اقتضا می‌کند که [[امام]] به [[دلیل]] [[رسالت]] سنگینی که در مورد [[هدایت]] و [[زعامت دینی]] و [[دنیوی]] [[مردم]] برعهده دارد، از همه [[افضل]] و شایسته‌تر باشد تا [[مردم]] او را در همه [[کمالات]] [[الگو]] بدانند و از او [[تبعیت]] نمایند. لازمه چنین امری، [[پاکی]] و [[آراستگی]] شخص [[امام]] به عالی‌ترین [[آداب]] و صفات انسانی است. از این نظر هر کدام از [[امامان دوازده‌گانه]] [[شیعه]]، [[کامل‌ترین]] شخص زمان خود بوده‌اند؛ به گونه‌ای که [[عظمت]] شخصیت آنان مورد اعتراف همگان بوده و حتی کسانی که با آنان به [[مناظره]] و محاجه می‌پرداخته‌اند نیز در مقابل [[عظمت]] [[علمی]] و [[معنوی]] آنان، اظهار [[حقارت]] و [[خضوع]] می‌نموده‌اند. [[علما]] و بزرگان [[اهل سنت]] نیز بر [[افضلیت]] و [[برتری]] آنان اعتراف کرده‌اند.
* [[فلسفه امامت]] نیز اقتضا می‌کند که [[امام]] به [[دلیل]] [[رسالت]] سنگینی که در مورد [[هدایت]] و [[زعامت دینی]] و [[دنیوی]] [[مردم]] برعهده دارد، از همه [[افضل]] و شایسته‌تر باشد تا [[مردم]] او را در همه [[کمالات]] [[الگو]] بدانند و از او [[تبعیت]] نمایند. لازمه چنین امری، [[پاکی]] و [[آراستگی]] شخص [[امام]] به عالی‌ترین [[آداب]] و صفات انسانی است. از این نظر هر کدام از [[امامان دوازده‌گانه]] [[شیعه]]، [[کامل‌ترین]] شخص زمان خود بوده‌اند؛ به گونه‌ای که [[عظمت]] شخصیت آنان مورد اعتراف همگان بوده و حتی کسانی که با آنان به [[مناظره]] و محاجه می‌پرداخته‌اند نیز در مقابل [[عظمت]] [[علمی]] و [[معنوی]] آنان، اظهار [[حقارت]] و [[خضوع]] می‌نموده‌اند. [[علما]] و بزرگان [[اهل سنت]] نیز بر [[افضلیت]] و [[برتری]] آنان اعتراف کرده‌اند.
*این اعترافات دو گونه است، برخی بر [[برتری]] [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} به طور عام دلالت می‌کند و برخی دیگر بیانگر [[برتری]] هر یک از [[امامان اهل بیت]]{{عم}} بر دیگران است که به چند نمونه اشاره می‌شود:  
*این اعترافات دو گونه است، برخی بر [[برتری]] [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} به طور عام دلالت می‌کند و برخی دیگر بیانگر [[برتری]] هر یک از [[امامان اهل بیت]]{{عم}} بر دیگران است که به چند نمونه اشاره می‌شود:  
*[[محی الدین عربی]]، در مورد [[برتری]] و [[جایگاه]] [[اهل بیت]]{{ع}} تصریح می‌کند: هیچ مخلوقی در عالم [[آفرینش]]، هموزن [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} پدید نیامده است، آنان سزاوار [[سروری]] و سیادت‌اند، [[دشمنی]] با آنان [[خسران]] واقعی و [[محبت]] آنان [[عبادت]] [[حقیقی]] است<ref>ابن عربی، محیی الدین، فتوحات مکیه، ج۴، ص۱۳۹.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۲۰.</ref>.
* [[محی الدین عربی]]، در مورد [[برتری]] و [[جایگاه]] [[اهل بیت]]{{ع}} تصریح می‌کند: هیچ مخلوقی در عالم [[آفرینش]]، هموزن [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} پدید نیامده است، آنان سزاوار [[سروری]] و سیادت‌اند، [[دشمنی]] با آنان [[خسران]] واقعی و [[محبت]] آنان [[عبادت]] [[حقیقی]] است<ref>ابن عربی، محیی الدین، فتوحات مکیه، ج۴، ص۱۳۹.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۲۰.</ref>.
*[[عبدالله بن مهرشیراوی]] از فقهای [[اهل سنت]] می‌گوید: [[اهل بیت]] [[رسول الله]]{{صل}} تمامی [[فضائل]] را یکجا داشتند، هر کس بخواهد [[فضائل]] آنان را بپوشاند گو اینکه می‌خواهد [[نور]] [[آفتاب]] را بپوشاند! هیچ کس از آنان سؤالی نکرد، مگر اینکه جواب [[کافی]] و معقول شنید و کسی با آنان معارضه و محاجه ننمود مگر اینکه مغلوب گردید<ref>شبراوی، عبد الله بن محمد، الاتحاف، ص۱۷.</ref>.
* [[عبدالله بن مهرشیراوی]] از فقهای [[اهل سنت]] می‌گوید: [[اهل بیت]] [[رسول الله]]{{صل}} تمامی [[فضائل]] را یکجا داشتند، هر کس بخواهد [[فضائل]] آنان را بپوشاند گو اینکه می‌خواهد [[نور]] [[آفتاب]] را بپوشاند! هیچ کس از آنان سؤالی نکرد، مگر اینکه جواب [[کافی]] و معقول شنید و کسی با آنان معارضه و محاجه ننمود مگر اینکه مغلوب گردید<ref>شبراوی، عبد الله بن محمد، الاتحاف، ص۱۷.</ref>.
*[[امام شافعی]]، پیشوای [[مذهب شافعی]]، خطاب به [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} می‌گوید: ‌ای [[خاندان پیامبر]]{{صل}}، [[دوستی]] شما از سوی [[خداوند]] در [[قرآن]] [[واجب]] گردیده و در [[عظمت]] و [[فضیلت]] شما همین بس که فرستادن [[صلوات]] بر شماها، شرط قبولی [[نماز]] شمرده شده است<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۳، ص۱۰۳.</ref>.
* [[امام شافعی]]، پیشوای [[مذهب شافعی]]، خطاب به [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} می‌گوید: ‌ای [[خاندان پیامبر]]{{صل}}، [[دوستی]] شما از سوی [[خداوند]] در [[قرآن]] [[واجب]] گردیده و در [[عظمت]] و [[فضیلت]] شما همین بس که فرستادن [[صلوات]] بر شماها، شرط قبولی [[نماز]] شمرده شده است<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۳، ص۱۰۳.</ref>.
*[[محمد حسین ذهبی]]، استاد [[دانشگاه الأزهر]] و [[صاحب]] کتاب [[معروف]] التفسیر و المفسرون، در خصوص شخصیت ممتاز [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} می‌گوید: [[علی]] دریای بی‌پایان [[علم]] و [[دانش]] بود، از [[استدلال]] [[قوی]] و [[فصاحت]] و [[بلاغت]] بی‌نظیری برخوردار بود. او دارای [[عقل]] کامل و [[بصیرت]] نافذ بود که در بسیاری موارد [[صحابه]] برای حل مشکلات و [[فهم]] مسائل [[علمی]] و [[دینی]]، به او مراجعه می‌کردند و از آن [[پناهگاه]] و [[مرجع]] در حل مشکلات، [[کمک]] می‌گرفتند<ref>ذهبی، محمدحسین، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۸۹.</ref>.
* [[محمد حسین ذهبی]]، استاد [[دانشگاه الأزهر]] و [[صاحب]] کتاب [[معروف]] التفسیر و المفسرون، در خصوص شخصیت ممتاز [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} می‌گوید: [[علی]] دریای بی‌پایان [[علم]] و [[دانش]] بود، از [[استدلال]] [[قوی]] و [[فصاحت]] و [[بلاغت]] بی‌نظیری برخوردار بود. او دارای [[عقل]] کامل و [[بصیرت]] نافذ بود که در بسیاری موارد [[صحابه]] برای حل مشکلات و [[فهم]] مسائل [[علمی]] و [[دینی]]، به او مراجعه می‌کردند و از آن [[پناهگاه]] و [[مرجع]] در حل مشکلات، [[کمک]] می‌گرفتند<ref>ذهبی، محمدحسین، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۸۹.</ref>.
*[[ابن صباغ مالکی]] در کتاب الفصول المهمه می‌گوید: [[علی]]{{ع}} بر همه [[حلال و حرام]] احاطه داشت و از غوامض [[احکام]] و حقایق امور با خبر بود، هر حکمی را در محل خود به طور واضح می‌دانست<ref>مالکی، ابن صباغ، الفصول المهمه، ص۳۰- ۳۴.</ref>.
* [[ابن صباغ مالکی]] در کتاب الفصول المهمه می‌گوید: [[علی]]{{ع}} بر همه [[حلال و حرام]] احاطه داشت و از غوامض [[احکام]] و حقایق امور با خبر بود، هر حکمی را در محل خود به طور واضح می‌دانست<ref>مالکی، ابن صباغ، الفصول المهمه، ص۳۰- ۳۴.</ref>.
*[[محمد بن مسلم ذهری]] از فقهای تابعی که [[علوم]] فقهای هفتگانه [[اهل سنت]] را از حفظ داشت در مورد [[مقام علمی]] [[امام سجاد]]{{ع}} می‌گوید: {{عربی| مَا رَأَيْتُ أَفْقَهَ مِنْ زَيْنِ الْعَابِدِين}}؛ من فردی داناتر از [[زین العابدین]] هرگز ندیدم<ref>ذهبی، شمس الدین، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۷۵.</ref>.
* [[محمد بن مسلم ذهری]] از فقهای تابعی که [[علوم]] فقهای هفتگانه [[اهل سنت]] را از حفظ داشت در مورد [[مقام علمی]] [[امام سجاد]]{{ع}} می‌گوید: {{عربی| مَا رَأَيْتُ أَفْقَهَ مِنْ زَيْنِ الْعَابِدِين}}؛ من فردی داناتر از [[زین العابدین]] هرگز ندیدم<ref>ذهبی، شمس الدین، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۷۵.</ref>.
*[[عبدالله بن عطا]] از [[دانشمندان]] بزرگ معاصر با [[امام باقر]]{{ع}} در توصیف [[مقام]] رفیع [[علمی]] [[امام باقر]]{{ع}} می‌گوید: من [[علما]] و [[دانشمندان]] را نزد هیچ کس حقیرتر و کوچک‌تر از آنچه در برابر [[ابوجعفر]] دیدم نیافتم، من عالمی بزرگی مثل [[حکم]] بن عتیبه را با همه مراتب [[علمی]] که در میان [[مردم]] داشت، در برابر [[ابوجعفر]] همانند [[کودکی]] نوآموز دیدم که در برابر استادش زانو زده است<ref>ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۵۴، ص۲۷۸؛ شافعی، کمال الدین، مطالب السئول، ص۴۳۰.</ref>.
* [[عبدالله بن عطا]] از [[دانشمندان]] بزرگ معاصر با [[امام باقر]]{{ع}} در توصیف [[مقام]] رفیع [[علمی]] [[امام باقر]]{{ع}} می‌گوید: من [[علما]] و [[دانشمندان]] را نزد هیچ کس حقیرتر و کوچک‌تر از آنچه در برابر [[ابوجعفر]] دیدم نیافتم، من عالمی بزرگی مثل [[حکم]] بن عتیبه را با همه مراتب [[علمی]] که در میان [[مردم]] داشت، در برابر [[ابوجعفر]] همانند [[کودکی]] نوآموز دیدم که در برابر استادش زانو زده است<ref>ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۵۴، ص۲۷۸؛ شافعی، کمال الدین، مطالب السئول، ص۴۳۰.</ref>.
*[[ابوحنیفه]]، یکی از [[امامان]] [[مذاهب چهارگانه]] [[اهل سنت]]، وقتی از وی در مورد [[داناترین]] فرد زمان سؤال می‌شود، در پاسخ تصریح می‌کند: "من هرگز عالم و فقیهی داناتر از [[جعفر بن محمد الصادق]]{{ع}} ندیدم"<ref>{{عربی|مَا رَأَيْتُ أَحَداً أَفْقَهَ مِنْ جَعْفَرِ بْنُ مُحَمَّدٍ{{ع}}}}؛ ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۵۸؛ ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۹، ص۸۹.</ref>.
* [[ابوحنیفه]]، یکی از [[امامان]] [[مذاهب چهارگانه]] [[اهل سنت]]، وقتی از وی در مورد [[داناترین]] فرد زمان سؤال می‌شود، در پاسخ تصریح می‌کند: "من هرگز عالم و فقیهی داناتر از [[جعفر بن محمد الصادق]]{{ع}} ندیدم"<ref>{{عربی|مَا رَأَيْتُ أَحَداً أَفْقَهَ مِنْ جَعْفَرِ بْنُ مُحَمَّدٍ{{ع}}}}؛ ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۵۸؛ ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۹، ص۸۹.</ref>.
*[[مالک بن انس ]] [[رئیس]] [[مذهب]] [[مالکی]]، می‌گوید: هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر [[قلب]] هیچ بشری خطور نکرده است کسی که از جهت [[علم]] و [[عبادت]] و [[تقوا]]، [[افضل]] و [[برتر]] از [[جعفر بن محمد صادق]] باشد<ref>{{عربی|مَا رَأَتْ عَيْنٌ وَ لا سَمِعَتْ أُذُنٌ وَ لا خَطُرَ على قَلْبِ بَشَرٍ أفضَلَ مِن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عِلماً و عِبادَةً وَ وَرَعاً}}؛ قسمات التاریخ، ص۱۹۷.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۲۱.</ref>.
* [[مالک بن انس ]] [[رئیس]] [[مذهب]] [[مالکی]]، می‌گوید: هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر [[قلب]] هیچ بشری خطور نکرده است کسی که از جهت [[علم]] و [[عبادت]] و [[تقوا]]، [[افضل]] و [[برتر]] از [[جعفر بن محمد صادق]] باشد<ref>{{عربی|مَا رَأَتْ عَيْنٌ وَ لا سَمِعَتْ أُذُنٌ وَ لا خَطُرَ على قَلْبِ بَشَرٍ أفضَلَ مِن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عِلماً و عِبادَةً وَ وَرَعاً}}؛ قسمات التاریخ، ص۱۹۷.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۲۱.</ref>.
*[[ابوعثمان عمر بن بحر]] می‌گوید: [[جعفر بن محمد]] کسی است که [[دنیا]] را پر از [[علم]] و [[فقه]] خود نمود و اشخاصی مثل [[ابوحنیفه]] و سفیان ثوری ودیگران، مفتخر به شاگردی ایشان بوده‌اند<ref>رسائل جاحظ، ص۱۰۶.</ref> و دیگر اعترافات و تصریحاتی که بزرگان [[اهل سنت]] در مورد [[عظمت]] و [[مقام]] رفیع [[امامان شیعه]] نموده‌اند.
* [[ابوعثمان عمر بن بحر]] می‌گوید: [[جعفر بن محمد]] کسی است که [[دنیا]] را پر از [[علم]] و [[فقه]] خود نمود و اشخاصی مثل [[ابوحنیفه]] و سفیان ثوری ودیگران، مفتخر به شاگردی ایشان بوده‌اند<ref>رسائل جاحظ، ص۱۰۶.</ref> و دیگر اعترافات و تصریحاتی که بزرگان [[اهل سنت]] در مورد [[عظمت]] و [[مقام]] رفیع [[امامان شیعه]] نموده‌اند.
*'''[[معجزات]]:''' [[دلیل]] دیگر بر [[اثبات امامت]] [[ائمه دوازده‌گانه]] [[شیعه]]، معجزه‌هایی است که از آنان در موارد متعددی صادر شده است. صدور این [[معجزات]] از سوی آنان گاهی به صورت [[اخبار غیبی]] درباره وقایعی در عالم کائنات در [[آینده]] بوده است که دقیقاً مطابق آنچه خبر داده‌اند، به وقوع پیوسته است، گاهی به صورت [[اخبار]] از حقایق غیبی و ملکوتی بوده است که کسی دیگر از راه عادی بدان راه ندارد و گاهی به صورت اظهار [[علم]] در حال [[کودکی]] بوده است؛ به گونه‌ای که همگان در برابر آنان، اظهار عجز و [[حقارت]] می‌کردند و گاهی نیز به صورت تصرفات ولائی و ملکوتی در عالم [[تکوین]] بوده است، مثل به سخن در آمدن حجرالاسود توسط [[امام سجاد]]{{ع}} و [[شهادت]] آن بر [[حقانیت]] ادعای [[امامت]] [[حضرت]] و یا به بارنشستن و میوه دادن چوب خشک خرما توسط [[امام مجتبی]]{{ع}}<ref>حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف فی الکلام، ص۱۱۹- ۱۲۳.</ref> و یا اعطای [[بینایی]] کامل به [[ابوبصیر]] توسط [[امام باقر]]{{ع}} و باز گرداندن او به حال اول به تقاضای خود وی<ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۰۳.</ref> و صدها [[معجزه]] دیگری که از [[امامان معصوم]]{{عم}} حکایت شده و در [[کتب حدیثی]] و [[تاریخی]] معتبر مانند: [[اصول کافی]]، [[مناقب]] ابن [[شهر]] [[آشوب]]، [[اثبات الوصیه]] [[مسعودی]]، دلائل الامامه [[طبری]] و... بسیاری از این [[معجزه‌ها]] ثبت گردیده است.
*'''[[معجزات]]:''' [[دلیل]] دیگر بر [[اثبات امامت]] [[ائمه دوازده‌گانه]] [[شیعه]]، معجزه‌هایی است که از آنان در موارد متعددی صادر شده است. صدور این [[معجزات]] از سوی آنان گاهی به صورت [[اخبار غیبی]] درباره وقایعی در عالم کائنات در [[آینده]] بوده است که دقیقاً مطابق آنچه خبر داده‌اند، به وقوع پیوسته است، گاهی به صورت [[اخبار]] از حقایق غیبی و ملکوتی بوده است که کسی دیگر از راه عادی بدان راه ندارد و گاهی به صورت اظهار [[علم]] در حال [[کودکی]] بوده است؛ به گونه‌ای که همگان در برابر آنان، اظهار عجز و [[حقارت]] می‌کردند و گاهی نیز به صورت تصرفات ولائی و ملکوتی در عالم [[تکوین]] بوده است، مثل به سخن در آمدن حجرالاسود توسط [[امام سجاد]]{{ع}} و [[شهادت]] آن بر [[حقانیت]] ادعای [[امامت]] [[حضرت]] و یا به بارنشستن و میوه دادن چوب خشک خرما توسط [[امام مجتبی]]{{ع}}<ref>حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف فی الکلام، ص۱۱۹- ۱۲۳.</ref> و یا اعطای [[بینایی]] کامل به [[ابوبصیر]] توسط [[امام باقر]]{{ع}} و باز گرداندن او به حال اول به تقاضای خود وی<ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۰۳.</ref> و صدها [[معجزه]] دیگری که از [[امامان معصوم]]{{عم}} حکایت شده و در [[کتب حدیثی]] و [[تاریخی]] معتبر مانند: [[اصول کافی]]، [[مناقب]] ابن [[شهر]] [[آشوب]]، [[اثبات الوصیه]] [[مسعودی]]، دلائل الامامه [[طبری]] و... بسیاری از این [[معجزه‌ها]] ثبت گردیده است.
*صدور این [[معجزات]] از سوی [[امامان معصوم]]{{عم}} که همراه با ادعای [[امامت]] است، [[دلیل]] [[امامت]] آنان می‌باشد؛ همان گونه که معجزه‌های [[پیامبران]] [[دلیل]] [[قاطع]] بر صحت [[ادعای نبوت]] آنان بوده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۲.</ref>.
*صدور این [[معجزات]] از سوی [[امامان معصوم]]{{عم}} که همراه با ادعای [[امامت]] است، [[دلیل]] [[امامت]] آنان می‌باشد؛ همان گونه که معجزه‌های [[پیامبران]] [[دلیل]] [[قاطع]] بر صحت [[ادعای نبوت]] آنان بوده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۲.</ref>.


==[[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]]==
==[[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]]==
*[[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]] [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] بسیاری دارد. از نظر [[عقل]] و با توجه به [[فلسفه امامت]]، [[عصمت]] یکی از مهم‌ترین [[شرایط امام]] است. همانطور که از بحث‌های گذشته به دست آمد [[اهل بیت]] از ویژگی [[عصمت]] برخوردارند، بنابراین، [[امامت]] و [[رهبری]] [[امت اسلامی‌]] پس از [[پیامبر]] گرامی‌ به آنان اختصاص دارد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|مقاله «امامت ائمه اثنی عشر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۱۸-۴۲۲.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز [[والیان امر]] را کنار [[پیامبر]]{{صل}} قرار داده و با یک [[فرمان]] [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از پیامبر]] و [[اطاعت]] از آنان فراخوانده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. رسول‌خدا{{صل}}افزون بر دریافت و [[ابلاغ وحی]]، [[دست]] کم دو [[وظیفه]] مهم دیگر بر عهده داشت: تبیین آموزه‌های [[وحیانی]]، و [[فرمانروایی]] و [[حکومت]]. بی‌شک [[اطاعت از خدا]] با [[وظیفه]] نخست دریافت و [[ابلاغ وحی]] پیوند می‌خورد و [[اطاعت از رسول]] در دو قلمرو دیگر تبیین و [[حکم]] قابل تصور است. نکته درخور توجه، آن است که از کنار هم آمدن {{متن قرآن|الرَّسُولَ}} و {{متن قرآن|أُولِي الْأَمْرِ}} و بسنده شدن به یک {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} برای هر دو می‌توان دریافت که [[اولواالامر]]، صرف نظر از دریافت و [[ابلاغ وحی]]، با [[پیامبر]]{{صل}} همسان و برابرند و بر همگان [[واجب]] است که [[تبیین معارف الهی]] را از آنان بجویند و نیز [[امر]] [[حکومت]] بر [[جامعه]] اسلامی‌را بدانان بسپارند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۸.</ref>. از سوی دیگر، این [[اطاعت]] به [[دلیل]] آنکه قید و شرطی را به همراه ندارد، اطاعتی همه جانبه و بی‌چون و چراست، و این مطلب جز با [[عصمت]] [[رسول]] و اولوا‌الامر سازگار نیست، زیرا [[سرسپردگی]] بدین صورت تنها در برابر کسی سزاست که از [[کج‌اندیشی]] و کجروی مصون است و در [[گفتار]] و [[رفتار]]، [[مردم]] را جز به آنچه رضای خداست نمی‌خواند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹، ۳۹۱؛ کشف المراد، ص‌۴۹۳.</ref>.<ref>ر.ک. یوسفیان، حسن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۴.</ref>
* [[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]] [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] بسیاری دارد. از نظر [[عقل]] و با توجه به [[فلسفه امامت]]، [[عصمت]] یکی از مهم‌ترین [[شرایط امام]] است. همانطور که از بحث‌های گذشته به دست آمد [[اهل بیت]] از ویژگی [[عصمت]] برخوردارند، بنابراین، [[امامت]] و [[رهبری]] [[امت اسلامی‌]] پس از [[پیامبر]] گرامی‌ به آنان اختصاص دارد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|مقاله «امامت ائمه اثنی عشر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۱۸-۴۲۲.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز [[والیان امر]] را کنار [[پیامبر]]{{صل}} قرار داده و با یک [[فرمان]] [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از پیامبر]] و [[اطاعت]] از آنان فراخوانده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. رسول‌خدا{{صل}}افزون بر دریافت و [[ابلاغ وحی]]، [[دست]] کم دو [[وظیفه]] مهم دیگر بر عهده داشت: تبیین آموزه‌های [[وحیانی]]، و [[فرمانروایی]] و [[حکومت]]. بی‌شک [[اطاعت از خدا]] با [[وظیفه]] نخست دریافت و [[ابلاغ وحی]] پیوند می‌خورد و [[اطاعت از رسول]] در دو قلمرو دیگر تبیین و [[حکم]] قابل تصور است. نکته درخور توجه، آن است که از کنار هم آمدن {{متن قرآن|الرَّسُولَ}} و {{متن قرآن|أُولِي الْأَمْرِ}} و بسنده شدن به یک {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} برای هر دو می‌توان دریافت که [[اولواالامر]]، صرف نظر از دریافت و [[ابلاغ وحی]]، با [[پیامبر]]{{صل}} همسان و برابرند و بر همگان [[واجب]] است که [[تبیین معارف الهی]] را از آنان بجویند و نیز [[امر]] [[حکومت]] بر [[جامعه]] اسلامی‌را بدانان بسپارند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۸.</ref>. از سوی دیگر، این [[اطاعت]] به [[دلیل]] آنکه قید و شرطی را به همراه ندارد، اطاعتی همه جانبه و بی‌چون و چراست، و این مطلب جز با [[عصمت]] [[رسول]] و اولوا‌الامر سازگار نیست، زیرا [[سرسپردگی]] بدین صورت تنها در برابر کسی سزاست که از [[کج‌اندیشی]] و کجروی مصون است و در [[گفتار]] و [[رفتار]]، [[مردم]] را جز به آنچه رضای خداست نمی‌خواند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹، ۳۹۱؛ کشف المراد، ص‌۴۹۳.</ref>.<ref>ر.ک. یوسفیان، حسن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۴.</ref>
*'''آیا [[جامعه]] بدون [[رهبری]] ممکن است؟'''
*'''آیا [[جامعه]] بدون [[رهبری]] ممکن است؟'''
*ممکن است کسانی بپندارند که چه نیازی به [[امامت]] و [[رهبری]] وجود دارد که از سوی [[خداوند]] [[منصوب]] شود یا [[مردم]] او را برگزینند؟ در پاسخ باید توجّه کرد که اگر [[جامعه]] دارای [[پیشوا]] و [[رهبر]] نباشد، دچار [[هرج و مرج]] و نابودی خواهد شد و به همین [[دلیل]] [[سیره عقلا]] در طول [[تاریخ]] [[بشر]] همواره بر این بوده است که [[جامعه]] دارای [[حاکم]] و [[رهبر]] باشد.
*ممکن است کسانی بپندارند که چه نیازی به [[امامت]] و [[رهبری]] وجود دارد که از سوی [[خداوند]] [[منصوب]] شود یا [[مردم]] او را برگزینند؟ در پاسخ باید توجّه کرد که اگر [[جامعه]] دارای [[پیشوا]] و [[رهبر]] نباشد، دچار [[هرج و مرج]] و نابودی خواهد شد و به همین [[دلیل]] [[سیره عقلا]] در طول [[تاریخ]] [[بشر]] همواره بر این بوده است که [[جامعه]] دارای [[حاکم]] و [[رهبر]] باشد.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش