زندگی: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
جز (←مقدمه) |
(←مقدمه) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
زندگی» یا «حیات»: | |||
#نیروی رشد دهنده و نموّ دهنده گیاهان و حیوان: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ}}<ref>«هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم» سوره انبیاء، آیه ۳۰.</ref>؛ | |||
#نیروی حسّکننده و حسّاس: {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ}}<ref>«و زندگان و مردگان برابر نیستند» سوره فاطر، آیه ۲۲.</ref> | |||
#قوّه و نیروی عمل کننده عاقله؛ | |||
#برطرف شدن [[غم]] و [[اندوه]] ([[شکوفایی]] و [[شادابی]] پس از [[اندوه]])؛ | |||
#[[حیات]] جاودان [[اخروی]]؛ | |||
#[[حیّ]] ([[وصف]] [[خدای تعالی]])<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۶۸-۲۶۹. احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۵۵۰-۵۵۱.</ref>. | |||
و «حی» یا «زنده بودن» و «موجود زنده» در مقابل [[موت]] و [[مرگ]]<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۱۲۲.</ref>. در قرآن کریم آمده است: {{متن قرآن|لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَيَحْيَى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که شما بر کناره نزدیکتر (مدینه) بودید و آنان بر کناره دورتر و آن کاروان (تجاری قریش) پایینتر از شما بودند و اگر با هم وعده (ی کارزار) میگذاشتید در آن خلاف میکردید امّا خداوند بر آن بود تا کار انجام یافتنی را به پایان رساند تا هر ک» سوره انفال، آیه ۴۲.</ref>. | |||
صفت [[حیّ]] برای [[انسان]] و [[جامعه انسانی]] بهرغم داشتن [[قوه]] حیوانیت و زنده بودن، به معنای طراوت و [[بالندگی]] [[جامعه]] و [[زندگی]] به [[ایمان]] و [[عمل صالح]] است: {{متن قرآن|اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>. | |||
*از نظر [[قرآن]]، [[انسان]] و جامعهای که [[ایمان]] و [[عمل صالح]] در آن تجلی نداشته باشد، مرده است و [[حیات]] آن به [[هدایت الهی]] است<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۴۲-۴۶.</ref>. در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref>«و شما را ای خردمندان در قصاص، زندگانی (نهفته) است» سوره بقره، آیه ۱۷۹.</ref> [[حیات]] به معنای طراوت و زندگانی سعیدی است که در عصر [[عرب جاهلی]] به [[دلیل]] نبود [[حکم]] [[قصاص]]، دهها و صدها نفر به [[خونخواهی]] یک نفر کشته میشدند<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۵۵۲.</ref> و چه بسیار [[فرزندان]] [[یتیم]] و [[زنان]] بیشوهر باقی میماندند، امور [[زندگی]] و معاش مختل میشد و [[انسانها]] همواره در [[کینه]]، [[بغض]]، [[هراس]] و [[ستیز]] به سر میبردند. [[اسلام]] چنین زندگانیای را به عنوان [[حیات]] به رسمیت نمیشناسد.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۲۴۲-۲۴۳.</ref> | |||
==معناشناسی زندگی== | |||
زندگی بهمعنای حضور [[انسان]] در پهنه [[آفرینش]] در دیدگاهها و مکتبها مختلف تعابیر گوناگون دارد. گرچه در تلقی عمومی، دوره [[عمر]] این جهانی را زندگی مینامند، اما در [[مکتب]] [[دین]]، دورههای مختلفی در زندگی [[آدمی]] متصور است. عالم ذرّ، دوره ابتدایی زندگی [[آدمی]] است که [[انسان]] ماهیتی ذرهای داشته است. [[خداوند سبحان]] در آیهای به عالم ذرّ اشاره میکند و میفرماید: [[پروردگار]] تو از پشت [[بنیآدم]] فرزندانشان را بیرون آورد و آنان را بر خودشان [[گواه]] گرفت و پرسید "آیا من پروردگارتان نیستم؟" گفتند: "آری، گواهی میدهیم" تا در [[روز قیامت]] نگویید ما که از آن بیخبر بودیم<ref>{{متن قرآن| وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ}}؛سوره اعراف، آیه ۱۷۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 446.</ref>. | زندگی بهمعنای حضور [[انسان]] در پهنه [[آفرینش]] در دیدگاهها و مکتبها مختلف تعابیر گوناگون دارد. گرچه در تلقی عمومی، دوره [[عمر]] این جهانی را زندگی مینامند، اما در [[مکتب]] [[دین]]، دورههای مختلفی در زندگی [[آدمی]] متصور است. عالم ذرّ، دوره ابتدایی زندگی [[آدمی]] است که [[انسان]] ماهیتی ذرهای داشته است. [[خداوند سبحان]] در آیهای به عالم ذرّ اشاره میکند و میفرماید: [[پروردگار]] تو از پشت [[بنیآدم]] فرزندانشان را بیرون آورد و آنان را بر خودشان [[گواه]] گرفت و پرسید "آیا من پروردگارتان نیستم؟" گفتند: "آری، گواهی میدهیم" تا در [[روز قیامت]] نگویید ما که از آن بیخبر بودیم<ref>{{متن قرآن| وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ}}؛سوره اعراف، آیه ۱۷۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 446.</ref>. | ||