اومانیسم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوان مدخل = [[اومانیسم]] | | عنوان مدخل = [[اومانیسم]] | ||
| مداخل مرتبط = [[اومانیسم در کلام اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[اومانیسم در کلام اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
'''اومانیسم''' نوعی ایدوئولوژی است که اصالت را از [[انسان]] برداشته و از واژگان ابداعی قرن نوزدهم است. این [[تفکر]] از [[قرن چهاردهم]] گسترش یافت و [[اعتقاد]] معتقدانش این است که انسان، محور و [[میزان]] و مقیاس همه چیز است و خاستگاهِ [[شناخت]]، [[انسان]] است. [[فردگرایی]] و جمعگرایی دو گونه تفکر اومانیسمی است. این دیدگاه مورد [[پذیرش اسلام]] نیست و [[مقام]] انسان را بالاتر از همه [[آفریدگان]] میداند. | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[مکتب]] اومانیسم ریشه در انسان [[تحقیر]] شده از سوی [[کلیسا]] دارد؛ زیرا که آموزههای [[مسیحیت]] تحریفشده انسان را فطرتاً [[گناهکار]] میدانست. کلیسا [[باور]] داشت که چون [[آدم]] در [[بهشت]] [[گناه]] کرد، تمام [[فرزندان]] خود را به گناه [[آلوده]] کرد. اومانیسم [[ظهور]] کرد تا از [[شرافت]] و [[کرامت انسان]] در برابر کلیسا [[دفاع]] کند و به [[نقد]] آموزههای مسیحیت و کلیسا پرداخت. در برابر این [[افراط]] و [[تفریط]] درباره انسان، [[اسلام]] [[معتقد]] است انسان گل سرسبد [[جهان آفرینش]] و [[جانشین خداوند]] در [[زمین]] است. پس اسلام با [[انسانگرایی]] [[حقیقی]] نه تنها مخالف نیست که به شدت از آن دفاع میکند. تفاوت نگرش اسلام با اومانیسم، این است که اومانیستها به ویژه اگزیستانسیالیستها تنها بُعد مادی و حیوانی انسان را نگریستند و از [[درک]] [[روح قدسی]] انسان [[غافل]] ماندند، اما اسلام انسان را موجود دو بعدی دانسته و بر [[معنویت]] انسان تأکید بیشتری کرده است<ref>[[محمد عارف فصیحی دولتشاهی|فصیحی دولتشاهی، محمد عارف]]، [[بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن (مقاله)|بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۱۱۱.</ref>. | [[مکتب]] اومانیسم ریشه در انسان [[تحقیر]] شده از سوی [[کلیسا]] دارد؛ زیرا که آموزههای [[مسیحیت]] تحریفشده انسان را فطرتاً [[گناهکار]] میدانست. کلیسا [[باور]] داشت که چون [[آدم]] در [[بهشت]] [[گناه]] کرد، تمام [[فرزندان]] خود را به گناه [[آلوده]] کرد. اومانیسم [[ظهور]] کرد تا از [[شرافت]] و [[کرامت انسان]] در برابر کلیسا [[دفاع]] کند و به [[نقد]] آموزههای مسیحیت و کلیسا پرداخت. در برابر این [[افراط]] و [[تفریط]] درباره انسان، [[اسلام]] [[معتقد]] است انسان گل سرسبد [[جهان آفرینش]] و [[جانشین خداوند]] در [[زمین]] است. پس اسلام با [[انسانگرایی]] [[حقیقی]] نه تنها مخالف نیست که به شدت از آن دفاع میکند. تفاوت نگرش اسلام با اومانیسم، این است که اومانیستها به ویژه اگزیستانسیالیستها تنها بُعد مادی و حیوانی انسان را نگریستند و از [[درک]] [[روح قدسی]] انسان [[غافل]] ماندند، اما اسلام انسان را موجود دو بعدی دانسته و بر [[معنویت]] انسان تأکید بیشتری کرده است<ref>[[محمد عارف فصیحی دولتشاهی|فصیحی دولتشاهی، محمد عارف]]، [[بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن (مقاله)|بررسی مبانی و ماهیت دولت نبوی و دولت مدرن]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۱۱۱.</ref>. |