هجرت به حبشه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
'''هجرت به حبشه''' پس از آن اتفاق افتاد که [[اذیت]] و [[آزار]] نسبت به [[پیامبر]]{{صل}} و نومسلمانان آغاز شد. در چنین شرایطی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[مسلمانان]] دستور هجرت به حبشه را داد. این [[هجرت]] در دو مرحله اتفاق افتاد: هجرت اول در [[ماه رجب]] سال پنجم بعثت به [[رهبری]] [[عثمان بن مظعون]] و هجرت دوم، بین سالهای پنجم تا هفتم [[بعثت]] انجام شد و [[رهبر]] این گروه [[جعفر بن ابیطالب]] بود. سرانجام [[مهاجران]] [[حبشه]] در ایام [[فتح خیبر]] به [[مدینه]] بازگشتند. | '''هجرت به حبشه''' پس از آن اتفاق افتاد که [[اذیت]] و [[آزار]] نسبت به [[پیامبر]]{{صل}} و نومسلمانان آغاز شد. در چنین شرایطی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[مسلمانان]] دستور هجرت به حبشه را داد. این [[هجرت]] در دو مرحله اتفاق افتاد: هجرت اول در [[ماه رجب]] سال پنجم بعثت به [[رهبری]] [[عثمان بن مظعون]] و هجرت دوم، بین سالهای پنجم تا هفتم [[بعثت]] انجام شد و [[رهبر]] این گروه [[جعفر بن ابیطالب]] بود. سرانجام [[مهاجران]] [[حبشه]] در ایام [[فتح خیبر]] به [[مدینه]] بازگشتند. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
نخستین [[هجرت]] در [[تاریخ اسلام]]، [[هجرت به حبشه]] است. در [[سال پنجم بعثت]] به سبب فشاری که بر [[مسلمانان]] صورت گرفت و برای [[دفاع]] از [[اسلام]]، به [[دستور خدا]] و پیامبرش، عدهای از [[مسلمانان]]، موطن و سرزمین اصلی خویش را رها کردند و به سرزمینی دیگر رفتند<ref>[[طاهره سپهوندی|سپهوندی، طاهره]]، [[هجرت به حبشه (مقاله)|هجرت به حبشه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، | نخستین [[هجرت]] در [[تاریخ اسلام]]، [[هجرت به حبشه]] است. در [[سال پنجم بعثت]] به سبب فشاری که بر [[مسلمانان]] صورت گرفت و برای [[دفاع]] از [[اسلام]]، به [[دستور خدا]] و پیامبرش، عدهای از [[مسلمانان]]، موطن و سرزمین اصلی خویش را رها کردند و به سرزمینی دیگر رفتند<ref>[[طاهره سپهوندی|سپهوندی، طاهره]]، [[هجرت به حبشه (مقاله)|هجرت به حبشه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۸۷؛ [[محمد علی جاودان|جاودان، محمد علی]]، [[جانشین پیامبر (کتاب)|جانشین پیامبر]]، ص ۷۳.</ref>. | ||
==[[مهاجرت]] اول== | ==[[مهاجرت]] اول== | ||
خط ۴۱: | خط ۳۱: | ||
آنها در [[ملاقات]] با هیئت [[وزیران]] گفتند: "گروهی کم خرد از میان ما، [[دین]] [[ملت]] خود را ترک کرده و در عین حال، [[دین]] [[نجاشی]] را هم نپذیرفتهاند و یک [[دین]] ساختگی که ما و شما آن را نمیشناسیم، برای خود [[انتخاب]] کردهاند. اعیان و اشراف [[قوم]] آنها، ما را نزد شما فرستادهاند که آنان را برگردانیم"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۳۵-۳۳۴؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۷۹-۸۰؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ج۲، ص۳۱۸.</ref>. آنها از [[یاران]] [[پادشاه]] خواستند که بدون [[ملاقات]] شاه با آنها، ایشان را برگردانند. آنان [[بیم]] این داشتند که اگر [[پادشاه]] با ایشان مکالمه کند، آنها را [[تسلیم]] نکند. | آنها در [[ملاقات]] با هیئت [[وزیران]] گفتند: "گروهی کم خرد از میان ما، [[دین]] [[ملت]] خود را ترک کرده و در عین حال، [[دین]] [[نجاشی]] را هم نپذیرفتهاند و یک [[دین]] ساختگی که ما و شما آن را نمیشناسیم، برای خود [[انتخاب]] کردهاند. اعیان و اشراف [[قوم]] آنها، ما را نزد شما فرستادهاند که آنان را برگردانیم"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۳۵-۳۳۴؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۷۹-۸۰؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ج۲، ص۳۱۸.</ref>. آنها از [[یاران]] [[پادشاه]] خواستند که بدون [[ملاقات]] شاه با آنها، ایشان را برگردانند. آنان [[بیم]] این داشتند که اگر [[پادشاه]] با ایشان مکالمه کند، آنها را [[تسلیم]] نکند. | ||
[[یاران]] [[پادشاه]] به فرستادگان [[قریش]] [[وعده]] دادند که خواستهشان را انجام میدهند. آنها نزد [[نجاشی]] حاضر شدند و مقصود خود را بیان کردند. [[یاران]] [[پادشاه]] [[رأی]] دادند که [[مسلمانان]] را تسیلم کنند. [[پادشاه]] [[غضب]] کرد و گفت: "به [[خدا]] [[سوگند]]! من هرگز مردمی را که به من [[پناه]] آورده و در [[کشور]] من زیست و مرا بر دیگران [[برتر]] دانستهاند، تسیلم نمیکنم؛ مگر بعد از بحث و [[تحقیق]]. اگر آن دو [[نماینده]] راست گفته باشند، آنها را [[تسلیم]] میکنم و اگر خلاف گفته باشند، به ایشان [[پناه]] میدهم و به آنان [[نیکی]] میکنم"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۳۵: عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۸۰؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ج۲، ص۳۸۱-۳۸۲؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref>.<ref>[[طاهره سپهوندی|سپهوندی، طاهره]]، [[هجرت به حبشه (مقاله)|هجرت به حبشه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۹۰- | [[یاران]] [[پادشاه]] به فرستادگان [[قریش]] [[وعده]] دادند که خواستهشان را انجام میدهند. آنها نزد [[نجاشی]] حاضر شدند و مقصود خود را بیان کردند. [[یاران]] [[پادشاه]] [[رأی]] دادند که [[مسلمانان]] را تسیلم کنند. [[پادشاه]] [[غضب]] کرد و گفت: "به [[خدا]] [[سوگند]]! من هرگز مردمی را که به من [[پناه]] آورده و در [[کشور]] من زیست و مرا بر دیگران [[برتر]] دانستهاند، تسیلم نمیکنم؛ مگر بعد از بحث و [[تحقیق]]. اگر آن دو [[نماینده]] راست گفته باشند، آنها را [[تسلیم]] میکنم و اگر خلاف گفته باشند، به ایشان [[پناه]] میدهم و به آنان [[نیکی]] میکنم"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۳۵: عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۸۰؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ج۲، ص۳۸۱-۳۸۲؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref>.<ref>[[طاهره سپهوندی|سپهوندی، طاهره]]، [[هجرت به حبشه (مقاله)|هجرت به حبشه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۹۰-۳۹۱؛ [[محمد علی جاودان|جاودان، محمد علی]]، [[جانشین پیامبر (کتاب)|جانشین پیامبر]]، ص ۷۳.</ref> | ||
==سخنان [[جعفر بن ابیطالب]]== | ==سخنان [[جعفر بن ابیطالب]]== |