پرش به محتوا

مکر الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲٬۹۲۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
==مقدمه==
== مقدمه ==
از [[مکر الهی در قرآن]] با واژه‌های گوناگونی یاد شده است:
از [[مکر الهی در قرآن]] با واژه‌های گوناگونی یاد شده است:
# [[مکر]] و مشتقات آن: روی هم ۱۰ بار درباره خدا به کار رفته‌اند: (ر. ک {{متن قرآن|أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«آیا از تدبیر  خداوند در امانند؟ و از تدبیر خداوند جز گروه زیانکاران خود را در امان نمی‌دانند» سوره اعراف، آیه ۹۹.</ref>، {{متن قرآن|وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref>«و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باخته‌اند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد می‌داند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.</ref>، {{متن قرآن|وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«و نیرنگی سخت باختند و ما (نیز) تدبیری شایسته کردیم و آنان درنیافتند» سوره نمل، آیه ۵۰.</ref> که در دو مورد «ماکرین» با «خیر» {{متن قرآن|وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ}}<ref>«و (بنی اسرائیل) نیرنگ ورزیدند و خداوند تدبیر کرد  و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره آل عمران، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ می‌باختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ می‌باختند و خداوند تدبیر می‌کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.</ref> و یک‌بار با «اسرع» همراه شده است.{{متن قرآن|وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُمْ مَكْرٌ فِي آيَاتِنَا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْرًا إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ}}<ref>«و چون به مردم پس از رنجی که به آنان رسیده است رحمتی بچشانیم ناگاه درباره آیات ما نیرنگ می‌ورزند، بگو: خداوند در تدبیر  چابک‌تر است؛ بی‌گمان فرستادگان ما آنچه نیرنگ می‌ورزید می‌نگارند» سوره یونس، آیه ۲۱.</ref>
# [[مکر]] و مشتقات آن: روی هم ۱۰ بار درباره خدا به کار رفته‌اند: مانند: {{متن قرآن|أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«آیا از تدبیر  خداوند در امانند؟ و از تدبیر خداوند جز گروه زیانکاران خود را در امان نمی‌دانند» سوره اعراف، آیه ۹۹.</ref>.
# [[کید]] و مشتقات آن: سه بار درباره خدا آمده‌اند: دو بار به صورت «کید» {{متن قرآن|وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ}}<ref>«و به آنان مهلت می‌دهم که تدبیر من سنجیده است» سوره اعراف، آیه ۱۸۳.</ref>،  {{متن قرآن|وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ}}<ref>«و به آنان مهلت می‌دهم که تدبیر من سنجیده است» سوره اعراف، آیه ۱۸۳.</ref> و یک بار درباره [[مجازات]] کید کنندگان به صورت «أَکیدُ» آمده است. {{متن قرآن|وَأَكِيدُ كَيْدًا}}<ref>«من نیز تدبیری می‌کنم» سوره طارق، آیه ۱۶.</ref> واژه «مَکیدون» {{متن قرآن|أَمْ يُرِيدُونَ كَيْدًا فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ}}<ref>«یا مگر می‌خواهند نیرنگی به کار برند؟ اما کافران خود نیرنگ خورده‌اند» سوره طور، آیه ۴۲.</ref> نیز به کید خدا اشاره دارد.
# [[کید]] و مشتقات آن: سه بار درباره خدا آمده‌اند، مانند: {{متن قرآن|وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ}}<ref>«و به آنان مهلت می‌دهم که تدبیر من سنجیده است» سوره اعراف، آیه ۱۸۳.</ref>.
#[[خدعه]]: تنها یک بار {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«بی‌گمان منافقان، با خداوند نیرنگ می‌بازند و او نیز با آنان تدبیر می‌کند  و (اینان) چون به نماز ایستند با گران‌جانی  می‌ایستند، برابر مردم ریا می‌ورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمی‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.</ref> به شکل {{متن قرآن|وَهُوَ خَادِعُهُمْ}} درباره خدا اطلاق شده است. برخی [[مفسران]] انتساب مکر،<ref> التبیان، ج ۲، ص۴۷۶.</ref> کید <ref>التبیان، ج ۱۰، ص۳۲۷؛ حاشیة القنوی، ج ۶، ص۱۶۶؛ روح المعانی، ج ۳، ص۱۷۸.</ref> و [[خدعه]] <ref>نخبة الازهار، ص۱۵۴ - ۱۵۵.</ref> را به [[خدا]] به طریق مزاوجت ـ جمع کردن میان دو معنای متفاوت یک واژه ـ <ref>برای اطلاع بیشتر ر. ک: مختصر المعانی، ص۲۷۰.</ref> یا [[مشاکله]] [[کلام]] ـ یاد کردن از چیزی با لفظ غیر آن به جهت همراه بودن آن با غیر ـ <ref>البلیغ فی المعانی، ص۲۵۱ ـ ۲۵۲؛ نیز ر. ک الالهیات، ص۵۸۱.</ref> که هر دو از محسنّات بدیعی‌اند، دانسته‌اند.
#[[خدعه]]: تنها یک بار و درباره خدا اطلاق شده است: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«بی‌گمان منافقان، با خداوند نیرنگ می‌بازند و او نیز با آنان تدبیر می‌کند  و (اینان) چون به نماز ایستند با گران‌جانی  می‌ایستند، برابر مردم ریا می‌ورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمی‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.</ref>.
#[[استدراج]]: دو بار به خدا استناد یافته است {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرام‌آرام از جایی که درنمی‌یابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.</ref>، {{متن قرآن|فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ می‌شمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو می‌گیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.</ref> و به گفته [[مفسران]] همان مکر الهی درباره [[تکذیب]] کنندگان است.<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[خیرالماکرین / اسماء ‌و صفات (مقاله)|مقاله «خیرالماکرین»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۴۵۵- ۴۵۷</ref>
#[[استدراج]]: دو بار به خدا استناد یافته است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرام‌آرام از جایی که درنمی‌یابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.</ref>، {{متن قرآن|فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ می‌شمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو می‌گیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.</ref>.<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[خیرالماکرین / اسماء ‌و صفات (مقاله)|مقاله «خیرالماکرین»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۴۵۵- ۴۵۷.</ref>
== تبیین [[مکر خدا]] ==
مفسران درباره مکر الهی متفاوت سخن گفته‌اند: برخی به کلی مکر را به دوگونه [[ناپسند]] (مکر ابتدایی) و [[پسندیده]] (مکر [[کیفری]]) قسمت کرده و مکر [[بندگان]] را از آن رو که ابتدایی و برای ضرر رساندن به غیر است ناپسند خوانده و مکر الهی را که کیفری است و در جهت [[عدالت]] است، پسندیده دانسته‌اند.<ref>روح المعانی، ج ۳، ص۱۷۸ ـ ۱۷۹؛ التحقیق، ج ۱۱، ص۱۴۴؛ الفرقان، ج ۳، ص۱۵۵.</ref> بر این اساس، انتساب مکر به خدا نه تنها [[قبیح]] نیست، کمال او <ref>التفکر فی الاسماء، ص۴۸۲.</ref> و برخاسته از صفت عدالت وی است <ref>تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۲۴۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۵۴.</ref> و همان گونه که [[قرآن]] جزای [[بدی]] را بدی دانسته است: {{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کیفر هر بدی بدی‌یی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است، بی‌گمان او ستمگران را دوست نمی‌دارد» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref> و به [[مؤمنان]] [[رخصت]] داده است در مقابل [[تجاوز]] به [[جان]] و مالشان [[مقابله به مثل]] کنند: {{متن قرآن|الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«(این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنی‌ها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همان‌گونه که با شما ستم  روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.</ref> اگر کسی برای مقابله با [[دین الهی]] مکر کند، خدا در مقابل مکر او مکر می‌کند و این [[ظلم]] نیست.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۵۴.</ref>  


مراد از مکر خدا جزای ناخوشایندی است که وی به [[اهل]] [[مکر]] می‌دهد،<ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص۴۶۲.</ref> چنان که آنها را به بلعیده شدن به کام [[زمین]] یا به [[عذاب]] ناگهانی [[تهدید]] می‌کند: {{متن قرآن|أَفَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«پس آیا آنان که نیرنگ‌های زشت باختند ایمنی دارند از اینکه خداوند آنان را به زمین فرو برد یا از جایی که ندانند عذاب به سراغشان آید؟» سوره نحل، آیه ۴۵.</ref> و از خواری‌شان نزد [[خدا]] و [[گرفتاری]] به عذاب شدید خبر می‌دهد: {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ}}<ref>«و هنگامی که نشانه‌ای (از سوی خداوند) نزدشان آید می‌گویند ما هرگز ایمان نمی‌آوریم تا به ما نیز همانند آنچه به پیامبران خداوند داده شده است داده شود» سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>؛ آن گونه که [[آل فرعون]] را که با [[موسی]]{{ع}} از در مکر وارد شده بودند، عذابی بد فرو گرفت و [[حضرت]] از [[شرّ]] مکر آنان در [[امان]] ماند: {{متن قرآن|فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ}}<ref>«آنگاه خداوند او را از گزند نیرنگ‌هایی که می‌ورزیدند نگاه داشت و زشتی عذاب، فرعونیان را فرا گرفت» سوره غافر، آیه ۴۵.</ref> که مکر بد جز به [[اهل]] آن برنمی‌گردد: {{متن قرآن|اسْتِكْبَارًا فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا}}<ref>«از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمی‌گردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم می‌دارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی  نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.</ref>؛ همچنین به [[پیامبر]]{{صل}} خویش سفارش می‌کند فرجام مکر گذشتگان و ویرانی [[خانه‌ها]] و نابودی‌شان را با چشم [[دل]] بنگرد و [[قوم]] خود را نیز [[آگاه]] کند، تا از [[سرنوشت]] آنان [[عبرت]] بگیرند: {{متن قرآن|فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref>«و بنگر سرانجام نیرنگشان چگونه بود؛ ما آنان و قومشان همگی را نابود ساختیم» سوره نمل، آیه ۵۱.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۱۹، ص۱۰۹.</ref>
== تبیین  [[مکر خدا]] ==
مفسران درباره مکر الهی متفاوت سخن گفته‌اند: برخی به کلی مکر را به دوگونه [[ناپسند]] (مکر ابتدایی) و [[پسندیده]] (مکر [[کیفری]]) قسمت کرده و مکر [[بندگان]] را از آن رو که ابتدایی و برای ضرر رساندن به غیر است ناپسند خوانده و مکر الهی را که کیفری است و در جهت [[عدالت]] است، پسندیده دانسته‌اند<ref>روح المعانی، ج ۳، ص۱۷۸ ـ ۱۷۹؛ التحقیق، ج ۱۱، ص۱۴۴؛ الفرقان، ج ۳، ص۱۵۵.</ref>. بر این اساس، انتساب مکر به خدا نه تنها [[قبیح]] نیست، بلکه کمال او<ref>التفکر فی الاسماء، ص۴۸۲.</ref> و برخاسته از صفت عدالت وی است<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۲۴۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۵۴.</ref>.


بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref>«و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باخته‌اند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد می‌داند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.</ref> [[حقیقت]] و همه مکر از آنِ خداست. و مکر دیگران با تسهیل و سبب‌سازی خدا انجام می‌گیرد؛ ولی آنها می‌پندارند که خود مکر می‌کنند.<ref>تفسیر سلمی، ج ۱، ص۳۳۸.</ref> برخی نیز مکر را به اسباب مکر معنا کرده و گفته‌اند اسباب مکر نزد خداست و مکر هیچ کس به کسی زیان نمی‌رساند، جز آنکه خدا بخواهد؛<ref>جامع‌البیان، ج ۱۳، ص۱۱۷ ـ ۱۱۸؛ نیز ر. ک: تفسیر ثعلبی، ج ۵، ص۳۰۲.</ref> به دیگر سخن، هر مکری به [[اذن خدا]] و [[آفریده]] اوست،<ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۱۸۱؛ تفسیر واحدی، ج ۱، ص۵۷۶؛ تیسیر الکریم الرحمن، ص۴۸۵.</ref> چنان که آیه {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«و در هر شهری گناهکاران بزرگش را گماردیم تا به فرجام، در آن نیرنگ ورزند و آنان جز به خویش نیرنگی نمی‌ورزند اما درنمی‌یابند» سوره انعام، آیه ۱۲۳.</ref> بر این مطلب تأکید می‌کند. برخی مکر الهی را به امر و [[تدبیر]] وی معنا کرده و گفته‌اند: [[خدا]] با بیان [[حجت]] و دلیل برای [[بندگان]]، [[مکر]] [[فریبکاران]] را آشکار ساخته و آن را به خودشان برمی‌گرداند <ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص۴۶۲.</ref> و بعضی معتقدند: خدا مالک [[جزاء]] بر مکر است و نامیدن جزای مکر به مکر از روی نامگذاری [[عقوبت]] به اسم [[گناه]] است.<ref>تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص۳۷۳؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۲۳۱؛ تفسیر سمعانی، ج ۳، ص۱۰۱.</ref> گفتنی است برخی از [[مفسران]]، مکر الهی را [[استدراج]] دانسته و در معنای {{متن قرآن|وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref>«و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باخته‌اند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد می‌داند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.</ref> گفته‌اند: تمام مکرها، مخالفت‌ها و [[ستم]] و تجاوزها که از بندگان [[سرکش]] در زمینه [[وظایف دینی]] آشکار می‌شود و همه حوادثی که با آن روبه‌رو می‌شوند و آنچه در درونشان پنهان می‌کنند یا [[خواهش‌های نفسانی]] آنان، همه مکر الهی و استدراج‌اند <ref>المیزان، ج ۴، ص۳۳.</ref> که ایشان را گام به گام به سوی [[آتش]] می‌کشانند و همان‌گونه که مکر شده بی‌توجه و [[آگاهی]] در دام مکر کننده گرفتار می‌آید، [[بنده]] نافرمان نیز براثر فراوانی [[نعمت‌ها]] [[غافل]] گشته و بی‌اینکه خود دریابد، یکباره خویش را گرفتار [[عذاب]] می‌بیند و راهی برای برگشت ندارد.<ref>شرح اصول کافی، ج ۱۰، ص۳۶۲؛ زاد المسیر، ج ۳، ص۲۰۰.</ref>.<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[خیرالماکرین / اسماء ‌و صفات (مقاله)|مقاله «خیرالماکرین»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۴۵۷- ۴۵۸</ref>
مراد از مکر خدا جزای ناخوشایندی است که وی به [[اهل]] [[مکر]] می‌دهد،<ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص۴۶۲.</ref> چنان که آنها را به بلعیده شدن به کام [[زمین]] یا به [[عذاب]] ناگهانی [[تهدید]] می‌کند: {{متن قرآن|أَفَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«پس آیا آنان که نیرنگ‌های زشت باختند ایمنی دارند از اینکه خداوند آنان را به زمین فرو برد یا از جایی که ندانند عذاب به سراغشان آید؟» سوره نحل، آیه ۴۵.</ref> و از خواری‌شان نزد [[خدا]] و [[گرفتاری]] به عذاب شدید خبر می‌دهد: {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ}}<ref>«و هنگامی که نشانه‌ای (از سوی خداوند) نزدشان آید می‌گویند ما هرگز ایمان نمی‌آوریم تا به ما نیز همانند آنچه به پیامبران خداوند داده شده است داده شود» سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>.


== [[پندار]] [[ایمنی از مکر خدا]] و زیان آن ==
بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref>«و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باخته‌اند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد می‌داند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.</ref> [[حقیقت]] و همه مکر از آنِ خداست و مکر دیگران با تسهیل و سبب‌سازی خدا انجام می‌گیرد؛ ولی آنها می‌پندارند که خود مکر می‌کنند<ref>تفسیر سلمی، ج ۱، ص۳۳۸.</ref>.
[[قرآن کریم]] به صورت استفهام انکاری به کسانی که از مکر الهی واهمه‌ای ندارند [[عتاب]] کرده و می‌فرماید تنها زیانکاران خود را از مکر الهی در [[امان]] می‌دانند: {{متن قرآن|أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«آیا از تدبیر  خداوند در امانند؟ و از تدبیر خداوند جز گروه زیانکاران خود را در امان نمی‌دانند» سوره اعراف، آیه ۹۹.</ref> برخی [[احساس]] [[ایمنی]] از مکر الهی را گونه‌ای از مکر خدا درباره [[تبهکاران]] دانسته‌اند.<ref>المیزان، ج ۸، ص۲۰۲.</ref> [[قرآن]] از این نوع مکر درمورد امت‌های گذشته و تبدیل سختی‌های آنان به [[آسایش]] و [[رفاه]] سخن گفته و همان را سبب [[غفلت]] پیشینیان از [[خدا]] و [[مکر]] وی دانسته است، به گونه‌ای که حتی [[سختی]] و [[آسایش]] [[پدران]] خود را نیز [[حکم]] [[طبیعت]] می‌دانستند نه [[عذاب الهی]]؛<ref>المیزان، ج ۸، ص۲۰۰.</ref> اما در حالی که [[عذاب]] را [[گمان]] نمی‌کردند به آن گرفتار شدند: {{متن قرآن|ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«سپس به جای خشکسالی، فراوانی  آوردیم تا بسیار شدند و گفتند: به پدران ما (نیز) رنج و شادی رسیده است؛ ناگاه آنان را در حالی که خود آگاه نبودند فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۵.</ref>؛ سپس در قالب استفهام انکاری چنین می‌پرسد: آیا [[مردم]] آبادی‌ها خود را از عذاب الهی که شب یا [[روز]] به آنان برسد در [[امان]] می‌بینند: {{متن قرآن|أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ}}<ref>«پس آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما شبانه به آنان فرا رسد و آنها خفته باشند؟» سوره اعراف، آیه ۹۷.</ref>، {{متن قرآن|أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ}}<ref>«و آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما میان روز، به آنان فرا رسد و آنان سرگرم بازی (و بازیچه این جهان) باشند؟» سوره اعراف، آیه ۹۸.</ref> [[روایات]]، [[ایمنی]] از مکر الهی را از [[گناهان کبیره]] شمرده و در [[بدی]]، آن را همپایه [[شرک به خدا]] و [[یأس]] از [[رحمت]] او دانسته و در مقابل، [[خوف]] از مکر خدا را از حالات [[پسندیده]] [[انسان]] [[مؤمن]] به شمار آورده‌اند.<ref>نور الثقلین، ج ۵، ص۱۶۰؛ و نیز ر.ک: المیزان، ج ۴، ص۳۳۳؛ تفسیر ثعلبی، ج ۳، ص۲۹۷.</ref>.<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[خیرالماکرین / اسماء ‌و صفات (مقاله)|مقاله «خیرالماکرین»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۴۵۸- ۴۵۹</ref>
 
برخی نیز مکر را به اسباب مکر معنا کرده و گفته‌اند اسباب مکر نزد خداست و مکر هیچ کس به کسی زیان نمی‌رساند، جز آنکه خدا بخواهد<ref>جامع‌البیان، ج ۱۳، ص۱۱۷ ـ ۱۱۸؛ نیز ر. ک: تفسیر ثعلبی، ج ۵، ص۳۰۲.</ref>. برخی [[مکر الهی]] را به امر و [[تدبیر]] وی معنا کرده و گفته‌اند: [[خدا]] با بیان [[حجت]] و دلیل برای [[بندگان]]، [[مکر]] [[فریبکاران]] را آشکار ساخته و آن را به خودشان برمی‌گرداند<ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص۴۶۲.</ref> و بعضی معتقدند: خدا مالک [[جزاء]] بر مکر است و نامیدن جزای مکر به مکر از روی نامگذاری [[عقوبت]] به اسم [[گناه]] است<ref>تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص۳۷۳؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۲۳۱؛ تفسیر سمعانی، ج ۳، ص۱۰۱.</ref>.<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[خیرالماکرین / اسماء ‌و صفات (مقاله)|مقاله «خیرالماکرین»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۴۵۷- ۴۵۸.</ref>
 
== پندار ایمنی از مکر خدا و زیان آن ==
[[قرآن کریم]] به کسانی که از مکر الهی واهمه‌ای ندارند [[عتاب]] کرده و می‌فرماید تنها زیانکاران خود را از مکر الهی در [[امان]] می‌دانند: {{متن قرآن|أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«آیا از تدبیر  خداوند در امانند؟ و از تدبیر خداوند جز گروه زیانکاران خود را در امان نمی‌دانند» سوره اعراف، آیه ۹۹.</ref>. [[قرآن]] از این نوع مکر درمورد امت‌های گذشته و تبدیل سختی‌های آنان به [[آسایش]] و [[رفاه]] سخن گفته و همان را سبب [[غفلت]] پیشینیان از [[خدا]] و [[مکر]] وی دانسته است، به گونه‌ای که حتی [[سختی]] و [[آسایش]] پدران خود را نیز [[حکم]] [[طبیعت]] می‌دانستند نه [[عذاب الهی]]<ref>المیزان، ج ۸، ص۲۰۰.</ref>، اما در حالی که [[عذاب]] را [[گمان]] نمی‌کردند به آن گرفتار شدند: {{متن قرآن|ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«سپس به جای خشکسالی، فراوانی  آوردیم تا بسیار شدند و گفتند: به پدران ما (نیز) رنج و شادی رسیده است؛ ناگاه آنان را در حالی که خود آگاه نبودند فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۵.</ref>. [[روایات]]، [[ایمنی]] از [[مکر الهی]] را از [[گناهان کبیره]] شمرده و در [[بدی]]، آن را همپایه [[شرک به خدا]] و [[یأس]] از [[رحمت]] او دانسته و در مقابل، [[خوف]] از مکر خدا را از حالات [[پسندیده]] [[انسان]] [[مؤمن]] به شمار آورده‌اند<ref>نور الثقلین، ج ۵، ص۱۶۰؛ و نیز ر.ک: المیزان، ج ۴، ص۳۳۳؛ تفسیر ثعلبی، ج ۳، ص۲۹۷.</ref>.<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[خیرالماکرین / اسماء ‌و صفات (مقاله)|مقاله «خیرالماکرین»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۴۵۸- ۴۵۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۵۳۸

ویرایش