حکومت اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←اهمیت و ضرورت
(←منابع) |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
== اهمیت و ضرورت == | == اهمیت و ضرورت == | ||
{{اصلی|ضرورت حکومت اسلامی | {{اصلی|ضرورت حکومت اسلامی|ضرورت تشکیل حکومت}} | ||
[[اهمیت حکومت]] در مقایسه با قوانین و مقررات دیگر اسلام را میتوان از جمله معروف [[امام باقر]]{{عم}} دریافت که فرمود: "اسلام بر پنج پایه [[استوار]] شده است. بر [[نماز]] و [[زکات]] و [[روزه]] و [[حج]] و [[ولایت]] ([[حکومت]]) و به چیزی به مقدار ولایت فراخوانده نشده، ولی [[مردم]] چهار مورد را گرفته و مورد اخیر (ولایت و حکومت) را رها کردند"<ref>{{متن حدیث|بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَكُوا هَذِهِ يَعْنِي الْوَلَايَةَ}}؛ کلینی، کافی، ج۲، ص۱۸، ح٢.</ref>.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۸.</ref> نبود "حکومت"، سبب [[هرجومرج]] و بینظمی خواهد شد. افزون بر آن، "حکومت"، در [[جایگاه]] اساسیترین عنصر در تنظیم امور [[جامعه]] و تضمین اجرای [[قوانین]] در [[پیشرفت]] مادی و [[معنوی]] [[جوامع]]، نقش تعیینکنندهای دارد؛ از این رو مسأله "حکومت" و اهمیت آن در میان [[آموزههای دینی]]، [[جایگاه]] ویژهای دارد. [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}}، در پاسخ به دیدگاه [[باطل]] [[خوارج]] که "حکومت" را فقط در محدوده مسؤولیتهای [[خداوند]] میدانستند، فرمود: {{متن حدیث|"... وَ إِنَّهُ لاَ بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ..."}}<ref>امام علی{{ع}}، نهج البلاغه، خطبه ۴۰.</ref>؛... و همانا [[مردم]] ناگزیرند از داشتن [[زمامدار]]؛ چه [[نیکوکار]] و چه [[بدکار]]...<ref>ر.ک: [[احمد واعظی|واعظی، احمد]]، حکومت اسلامی، ص ۳۰.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۶۳ و ۲۶۷.</ref> | [[اهمیت حکومت]] در مقایسه با قوانین و مقررات دیگر اسلام را میتوان از جمله معروف [[امام باقر]]{{عم}} دریافت که فرمود: "اسلام بر پنج پایه [[استوار]] شده است. بر [[نماز]] و [[زکات]] و [[روزه]] و [[حج]] و [[ولایت]] ([[حکومت]]) و به چیزی به مقدار ولایت فراخوانده نشده، ولی [[مردم]] چهار مورد را گرفته و مورد اخیر (ولایت و حکومت) را رها کردند"<ref>{{متن حدیث|بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَكُوا هَذِهِ يَعْنِي الْوَلَايَةَ}}؛ کلینی، کافی، ج۲، ص۱۸، ح٢.</ref>.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۸.</ref> نبود "حکومت"، سبب [[هرجومرج]] و بینظمی خواهد شد. افزون بر آن، "حکومت"، در [[جایگاه]] اساسیترین عنصر در تنظیم امور [[جامعه]] و تضمین اجرای [[قوانین]] در [[پیشرفت]] مادی و [[معنوی]] [[جوامع]]، نقش تعیینکنندهای دارد؛ از این رو مسأله "حکومت" و اهمیت آن در میان [[آموزههای دینی]]، [[جایگاه]] ویژهای دارد. [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}}، در پاسخ به دیدگاه [[باطل]] [[خوارج]] که "حکومت" را فقط در محدوده مسؤولیتهای [[خداوند]] میدانستند، فرمود: {{متن حدیث|"... وَ إِنَّهُ لاَ بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ..."}}<ref>امام علی{{ع}}، نهج البلاغه، خطبه ۴۰.</ref>؛... و همانا [[مردم]] ناگزیرند از داشتن [[زمامدار]]؛ چه [[نیکوکار]] و چه [[بدکار]]...<ref>ر.ک: [[احمد واعظی|واعظی، احمد]]، حکومت اسلامی، ص ۳۰.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۶۳ و ۲۶۷.</ref> | ||