شق القمر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
قول مشهور ـ بلکه [[اجماع]] در بین [[مسلمانان]]، اعم از [[شیعه]] و [[سنی]] ـ این است که [[نبی]] مکرم{{صل}} علاوه بر [[قرآن]]، [[معجزات]] دیگری چون [[شق القمر]] و [[رد الشمس]] داشته است. در مقابل آن به [[گواه]] مستنداتی از [[آیات قرآن]] و دیگر منابع، بسیاری از [[مفسران]] معاصر بر این باورند که [[پیامبر]] [[عظیم]] الشأن [[اسلام]]{{صل}} معجزهای جز [[قرآن]] نداشته است. این نظریه مبتنی بر انحصار [[معجزه]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در [[قرآن]] به عنوان [[تحدی]] و [[اثبات]] [[رسالت]] است. مهمترین [[دلیل]] این قائلان آیاتی از [[قرآن]] است که در برابر این [[پرسش]] که چرا [[قرآن]] [[آیات]] [[تکوینی]] همانند [[معجزات]] [[پیامبران پیشین]] نمیآورد، پاسخ میدهد: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«و نادانان گفتند: چرا خداوند با ما سخن نمیگوید یا برای ما نشانه ای نمیآید؟ کسانی که پیش از اینان بودند نیز همانند گفتار آنان را گفتند، دلهاشان همگون است؛ ما نشانههای (خود) را برای گروهی که یقین دارند روشن گرداندهایم» سوره بقره، آیه ۱۱۸.</ref> [[خدا]] در این [[آیه]] از عدم فایده ی آوردن [[معجزه]] ی دیگر خبر داده است چراکه پیشینیان آنها نیز چنین در خواستهایی داشتند ولی [[ایمان]] نیاوردند. امتهای گذشته اینگونه [[معجزات]] را [[باطل]] و بازیگری دانند: {{متن قرآن|وَلَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآيَةٍ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ}}<ref>«و بیگمان ما در این قرآن برای مردم هر گونه مثلی زدهایم و اگر برای آنان نشانهای بیاوری کافران خواهند گفت: شما تباهاندیشانی بیش نیستید» سوره روم، آیه ۵۸.</ref>» در باره آوردن کارهای [[خارق عادت]] میگوید که این کار بدون [[اذن]] [[خدا]] عملی نیست: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«و بیگمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزهای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.</ref>» یا در برابر [[نشانههای پیامبران]] آن را [[سحر]] میدانند: {{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ}}<ref>«و چون معجزهای ببینند روی میگردانند و میگویند: جادویی همیشگی است» سوره قمر، آیه ۲.</ref>». {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِنْ رَبِّهِ}}<ref>«و گفتند: چرا نشانههایی از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نمیشود؟ بگو: جز این نیست که نشانهها نزد خداوند است و من تنها بیمدهندهای آشکارم» سوره عنکبوت، آیه ۵۰.</ref>... {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلَى عَلَيْهِمْ}}<ref>«و آیا همین برای آنان بسنده نیست که ما بر تو کتاب (آسمانی) را فرو فرستادهایم که بر آنان خوانده میشود؟ به راستی در این (کار) بخشایش و یادکردی برای گروه مؤمنان است» سوره عنکبوت، آیه ۵۱.</ref>» که [[قرآن]] را آیت و معجزۀ [[پیامبر]] داند. اینها و [[آیات]] دیگر نمونهای از تعبیراتی بود که در کلمه [[آیه]] برای [[کارهای خارقالعاده]] و معجزهگونه با تعبیر آیت بکار گرفته شده است. لذا از [[نظام]] و گروهی از معتزلۀ آشنا به [[فلسفه]] [[نقل]] شده است که این [[معجزات]] را ثابت نمیدانستهاند؛ نه از چنان که غالب [[متکلمان]] گفتهاند، [[پیامبر]] معجزاتی داشته است که مهمترین آنها [[قرآن]] است و در ثبوت سایر [[معجزات]] که به [[نقل]] آحاد به ما رسیدهاند [[اختلاف]] است. از آن رو که در امکان آن تردید داشتهاند، بلکه چون در صحت [[نقل]] آنها مردد بودهاند ([[شهرستانی]]؛ ۷۲:۱؛ قس. ولفسن؛ فلسفۀ [[علم کلام]]، ۶۱۱). {{متن قرآن|اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ * وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ}}<ref>«رستخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت * و چون معجزهای ببینند روی میگردانند و میگویند: جادویی همیشگی است» سوره قمر، آیه ۱-۲.</ref> | |||
'''نکته''': در این دو [[آیه]] بر طبق برداشت مشهور رویگردانی [[کافران]]، از [[پذیرش]] [[رسالت پیامبر]] به رغم [[مشاهده]] [[معجزه]] [[شق القمر]] (طبق نظر مشهور [[مفسران]] سنتی) است: زیرا آنان ذیل [[آیه]] [[معجزه]] [[پیامبر]] در مورد [[شق القمر]] به در خواست [[مشرکان]] و رویگردانی آنها و [[سحر]] نامیدن آن را آوردهاند و میگویند همه [[اهل حدیث]] و [[مفسرین]] بر قبول آن أحادیث اتفاق دارند، و کسی از ایشان [[مخالفت]] نکرده به جز [[حسن]]، عطاء و بلخی که گفتهاند: معنای: «اِنْشَق الْقَمَرُ» این است که به زودی در [[هنگام قیام]] [[قیامت]] قمر دو نیم میشود، و اگر فرموده: دو نیم شده، از باب این است که بفهماند حتما واقع میشود. از سوی دیگر این [[مفسران]] دلالت [[آیه]] بعدی که میفرماید: {{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ}}<ref>«و چون معجزهای ببینند روی میگردانند و میگویند: جادویی همیشگی است» سوره قمر، آیه ۲.</ref>را [[شاهد]] بر این [[اعجاز]] میشمرند و قول برخی از [[مفسران]] را رد میکنند، برای اینکه سیاق آن [[آیه]] روشنترین [[شاهد]] است بر اینکه منظور از "آیة" [[معجزه]] به قول مطلق است، که شامل دو نیم کردن قمر هم میشود، یعنی حتی اگر دو نیم شدن قمر را هم ببینند میگویند [[سحری]] است پشت سرهم. ([[المیزان]]، ج ۱۹، ص: ۸۹)<ref>برخی از مفسران گفتهاند: «و معنای اینکه فرمود:" وَ انْشَق الْقَمَرُ "این است که اجزای قرص قمر از هم جدا شده، دو قسمت گردید، و این آیه به معجزه شق القمر که خدای تعالی به دست رسول خدا{{صل}} در مکه و قبل از هجرت و به دنبال پیشنهاد مشرکین مکه جاریش ساخت اشاره میکند. روایات این داستان هم بسیار زیاد است، و به طوری که میگویند «۱» همه اهل حدیث و مفسرین بر قبول آن أحادیث اتفاق دارند، و کسی از ایشان مخالفت نکرده به جز حسن، عطاء و بلخی که گفتهاند: معنای اینکه فرمود:" انْشَق الْقَمَرُ" این است که به زودی در هنگام قیام قیامت قمر دو نیم میشود، و اگر فرموده: دو نیم شده، از باب این است که بفهماند حتما واقع میشود. لکن این معنا بسیار بیپایه است، و دلالت آیه بعدی که میفرماید:" {{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ}} «و چون معجزهای ببینند روی میگردانند و میگویند: جادویی همیشگی است» سوره قمر، آیه ۲. "آن را رد میکند، برای اینکه سیاق آن آیه روشنترین شاهد است بر اینکه منظور از" آیة "معجزه به قول مطلق است، که شامل دو نیم کردن قمر هم میشود، یعنی حتی اگر دو نیم شدن قمر را هم ببینند میگویند سحری است پشت سرهم، و معلوم است که روز قیامت روز پردهپوشی نیست، روزی است که همه حقایق ظهور میکند، و در آن روز همه در بدر دنبال معرفت میگردند، تا به آن پناهنده شوند، و معنا ندارد در چنین روزی هم بعد از دیدن شق القمر باز بگویند این سحری است مستمر، پس هیچ چارهای نیست جز اینکه بگوییم شق القمر آیت و معجزهای بوده که واقع شده تا مردم را به سوی حق و صدق دلالت کند، و چنین چیزی را ممکن است انکار کنند و بگویند سحر است: (ترجمه المیزان ج ۱۹ ص ۹۰)</ref> | '''نکته''': در این دو [[آیه]] بر طبق برداشت مشهور رویگردانی [[کافران]]، از [[پذیرش]] [[رسالت پیامبر]] به رغم [[مشاهده]] [[معجزه]] [[شق القمر]] (طبق نظر مشهور [[مفسران]] سنتی) است: زیرا آنان ذیل [[آیه]] [[معجزه]] [[پیامبر]] در مورد [[شق القمر]] به در خواست [[مشرکان]] و رویگردانی آنها و [[سحر]] نامیدن آن را آوردهاند و میگویند همه [[اهل حدیث]] و [[مفسرین]] بر قبول آن أحادیث اتفاق دارند، و کسی از ایشان [[مخالفت]] نکرده به جز [[حسن]]، عطاء و بلخی که گفتهاند: معنای: «اِنْشَق الْقَمَرُ» این است که به زودی در [[هنگام قیام]] [[قیامت]] قمر دو نیم میشود، و اگر فرموده: دو نیم شده، از باب این است که بفهماند حتما واقع میشود. از سوی دیگر این [[مفسران]] دلالت [[آیه]] بعدی که میفرماید: {{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ}}<ref>«و چون معجزهای ببینند روی میگردانند و میگویند: جادویی همیشگی است» سوره قمر، آیه ۲.</ref>را [[شاهد]] بر این [[اعجاز]] میشمرند و قول برخی از [[مفسران]] را رد میکنند، برای اینکه سیاق آن [[آیه]] روشنترین [[شاهد]] است بر اینکه منظور از "آیة" [[معجزه]] به قول مطلق است، که شامل دو نیم کردن قمر هم میشود، یعنی حتی اگر دو نیم شدن قمر را هم ببینند میگویند [[سحری]] است پشت سرهم. ([[المیزان]]، ج ۱۹، ص: ۸۹)<ref>برخی از مفسران گفتهاند: «و معنای اینکه فرمود:" وَ انْشَق الْقَمَرُ "این است که اجزای قرص قمر از هم جدا شده، دو قسمت گردید، و این آیه به معجزه شق القمر که خدای تعالی به دست رسول خدا{{صل}} در مکه و قبل از هجرت و به دنبال پیشنهاد مشرکین مکه جاریش ساخت اشاره میکند. روایات این داستان هم بسیار زیاد است، و به طوری که میگویند «۱» همه اهل حدیث و مفسرین بر قبول آن أحادیث اتفاق دارند، و کسی از ایشان مخالفت نکرده به جز حسن، عطاء و بلخی که گفتهاند: معنای اینکه فرمود:" انْشَق الْقَمَرُ" این است که به زودی در هنگام قیام قیامت قمر دو نیم میشود، و اگر فرموده: دو نیم شده، از باب این است که بفهماند حتما واقع میشود. لکن این معنا بسیار بیپایه است، و دلالت آیه بعدی که میفرماید:" {{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ}} «و چون معجزهای ببینند روی میگردانند و میگویند: جادویی همیشگی است» سوره قمر، آیه ۲. "آن را رد میکند، برای اینکه سیاق آن آیه روشنترین شاهد است بر اینکه منظور از" آیة "معجزه به قول مطلق است، که شامل دو نیم کردن قمر هم میشود، یعنی حتی اگر دو نیم شدن قمر را هم ببینند میگویند سحری است پشت سرهم، و معلوم است که روز قیامت روز پردهپوشی نیست، روزی است که همه حقایق ظهور میکند، و در آن روز همه در بدر دنبال معرفت میگردند، تا به آن پناهنده شوند، و معنا ندارد در چنین روزی هم بعد از دیدن شق القمر باز بگویند این سحری است مستمر، پس هیچ چارهای نیست جز اینکه بگوییم شق القمر آیت و معجزهای بوده که واقع شده تا مردم را به سوی حق و صدق دلالت کند، و چنین چیزی را ممکن است انکار کنند و بگویند سحر است: (ترجمه المیزان ج ۱۹ ص ۹۰)</ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۳: | ||
{{متن قرآن|وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و سختترین سوگندهایشان را به خداوند خوردند که اگر نشانه ای برای آنان بیاید به آن ایمان میآورند؛ بگو: نشانهها تنها نزد خداوند است و شما چه میدانید هنگامی که آن (نشانه هم) بیاید ایمان نمیآورند» سوره انعام، آیه ۱۰۹.</ref>. | {{متن قرآن|وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و سختترین سوگندهایشان را به خداوند خوردند که اگر نشانه ای برای آنان بیاید به آن ایمان میآورند؛ بگو: نشانهها تنها نزد خداوند است و شما چه میدانید هنگامی که آن (نشانه هم) بیاید ایمان نمیآورند» سوره انعام، آیه ۱۰۹.</ref>. | ||
و نیز از [[قوم نوح]] حکایت کرده که گفتند: | و نیز از [[قوم نوح]] حکایت کرده که گفتند: {{متن قرآن|قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ * قَالَ إِنَّمَا يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شَاءَ}}<ref>«گفتند: ای نوح! با ما به چالش پرداختی و چالش با ما را به درازا کشاندی، اگر راست میگویی وعدهای را که میدهی بر سر ما بیاور! * گفت: اگر خداوند بخواهد آن را بر سر شما خواهد آورد و شما به ستوه آورنده (ی او) نخواهید بود» سوره هود، آیه ۳۲-۳۳.</ref>. | ||
{{متن قرآن|قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ * قَالَ إِنَّمَا يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شَاءَ}}<ref>«گفتند: ای نوح! با ما به چالش پرداختی و چالش با ما را به درازا کشاندی، اگر راست میگویی وعدهای را که میدهی بر سر ما بیاور! * گفت: اگر خداوند بخواهد آن را بر سر شما خواهد آورد و شما به ستوه آورنده (ی او) نخواهید بود» سوره هود، آیه ۳۲-۳۳.</ref>. | |||
و نیز فرموده: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«و بیگمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزهای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.</ref>. | و نیز فرموده: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«و بیگمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزهای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.</ref>. |