پرش به محتوا

جعفی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۹ ژوئن ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
«بنو جُعف» از [[قحطانیان]] و از خاندان‌های مشهور [[سعد العشیره]] و از شاخه‌های [[قبیله مذحج]] است<ref>رجوع کنید به ابن‌حزم‌، جمهرة انساب العرب، ص‌ ۴۷۶ـ۴۷۷؛ زُبیدی، تاج العروس، ج۱۰، ص۱۸۲.</ref> که به‌ سبب‌ بزرگی‌ و اهمیتش‌، گاه‌ قبیله‌ هم‌ خوانده‌ شده‌ است‌<ref>رجوع کنید به ابن‌منظور، لسان العرب، ذیل‌ «جعف‌».</ref>. [[مردم]] این قبیله نسب از مردی به نام [[جُعفی ‌بن‌ سَعْد العَشیرة بن‌ مالک‌]]<ref>در باره اصل‌ واژه جعفی‌ و هیئت‌ منسوب‌ به‌ آن‌، اقوال‌ گوناگونی‌ذکر شده‌ است.‌ (رجوع کنید به ابن‌منظور، لسان العرب، ذیل‌ «جعف‌»؛ مرتضی‌ زبیدی‌، تاج العروس، ذیل‌ «جعف‌») بنا بر مشهور، جُعفی‌ هم‌ نام‌ پدر قبیله جعفی‌ است‌ و هم‌هیئت‌ منسوب‌ به‌ آن.‌ (رجوع کنید به سمعانی، الانساب، ج‌ ۲، ص‌ ۶۷).</ref> می‌‌برند<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۰۰ و ۳۰۳؛ جوهری، الصحاح‌ تاج ‌اللغة و صحاح‌ العربیه، ذیل‌ «جعف‌».</ref> که نسلش‌‌ از طریق‌ دو پسرش‌، «مَرّان‌» و «حَریم‌»، ادامه‌ یافته‌ است‌<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۰۳؛ ابن‌حزم‌، جمهرة انساب العرب، ص‌ ۴۰۹.</ref>.<ref> مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۷؛ [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص۷۲.</ref>
«بنو جُعف» از [[قحطانیان]] و از خاندان‌های مشهور [[سعد العشیره]] و از شاخه‌های [[قبیله مذحج]] است<ref>رجوع کنید به ابن‌حزم‌، جمهرة انساب العرب، ص‌ ۴۷۶ـ۴۷۷؛ زُبیدی، تاج العروس، ج۱۰، ص۱۸۲.</ref> که به‌ سبب‌ بزرگی‌ و اهمیتش‌، گاه‌ قبیله‌ هم‌ خوانده‌ شده‌ است‌<ref>رجوع کنید به ابن‌منظور، لسان العرب، ذیل‌ «جعف‌».</ref>. [[مردم]] این قبیله نسب از مردی به نام [[جُعفی ‌بن‌ سَعْد العَشیرة بن‌ مالک‌]]<ref>در باره اصل‌ واژه جعفی‌ و هیئت‌ منسوب‌ به‌ آن‌، اقوال‌ گوناگونی‌ذکر شده‌ است.‌ (رجوع کنید به ابن‌منظور، لسان العرب، ذیل‌ «جعف‌»؛ مرتضی‌ زبیدی‌، تاج العروس، ذیل‌ «جعف‌») بنا بر مشهور، جُعفی‌ هم‌ نام‌ پدر قبیله جعفی‌ است‌ و هم‌هیئت‌ منسوب‌ به‌ آن.‌ (رجوع کنید به سمعانی، الانساب، ج‌ ۲، ص‌ ۶۷).</ref> می‌‌برند<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۰۰ و ۳۰۳؛ جوهری، الصحاح‌ تاج ‌اللغة و صحاح‌ العربیه، ذیل‌ «جعف‌».</ref> که نسلش‌‌ از طریق‌ دو پسرش‌، «مَرّان‌» و «حَریم‌»، ادامه‌ یافته‌ است‌<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۰۳؛ ابن‌حزم‌، جمهرة انساب العرب، ص‌ ۴۰۹.</ref>.<ref> مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۷؛ [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص۷۲.</ref>


== مواطن و مساکن قبیله [[جعفی]] ==
== مواطن و مساکن قبیله جعفی ==
جایگاه این قبیله را در [[غرب]] حضرموت و وادی جردان گفته‌اند<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۹۱، ۱۰۱-۱۰۲.</ref>. [[سرزمین]] «جُرْدان» دره بزرگی با روستاهای فراوان بود که تا [[صنعا]] چهل و دو فرسخ فاصله داشت و تا نزدیک [[حضرموت]] امتداد یافته بود. اندکی پیش از [[اسلام]] و در [[زمان]] [[حکمرانی]] [[حمیریان]] بر [[یمن]]، گروهی از [[مردم]] جعفی، مشهور به" [[اعراب]] ضاحیه"، از سرزمین آباء و اجدادی خود [[هجرت]] کرده، در [[حیره]] و مناطق [[فرات]] و [[انبار]] ساکن شدند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۱، ص۴۳۹.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۷.</ref>.
جایگاه این قبیله را در [[غرب]] حضرموت و وادی جردان گفته‌اند<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۹۱، ۱۰۱-۱۰۲.</ref>. [[سرزمین]] «جُرْدان» دره بزرگی با روستاهای فراوان بود که تا [[صنعا]] چهل و دو فرسخ فاصله داشت و تا نزدیک [[حضرموت]] امتداد یافته بود. اندکی پیش از [[اسلام]] و در [[زمان]] [[حکمرانی]] [[حمیریان]] بر [[یمن]]، گروهی از [[مردم]] جعفی، مشهور به" [[اعراب]] ضاحیه"، از سرزمین آباء و اجدادی خود [[هجرت]] کرده، در [[حیره]] و مناطق [[فرات]] و [[انبار]] ساکن شدند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۱، ص۴۳۹.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۷.</ref>.


== نگاهی به [[تاریخ]] و مناسبات [[جاهلی]] قبیله جُعفی ==
== نگاهی به [[تاریخ]] و مناسبات [[جاهلی]] قبیله جُعفی ==
بنی جعفی در [[جاهلیت]]، عموماً بت‌پرست  و بُتی به نام «فراض» را می‌‌پرستیدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۴۲.</ref>. بخشی از آنها که در [[عراق]] سکنی یافته بودند به تدریج به [[آیین مسیحیت]] در آمدند<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ج۲، ص۳۵۱.</ref>. این [[قبیله]] همچنین به واسطه وجود جنگاوران، چابک سواران و [[شاعران]] متعدد، از اعتبار بسیاری در میان اعراب برخوردار بود و به «[[بیت الاشعر]]» [[عرب]] [[شهرت]] داشت<ref>محمد احمد والی، معهد المخطوطات العربیه، ص۳۹۳-۴۰۴.</ref>. [[غلبه]] [[عصبیت]] قبیله‌ای و پافشاری اشراف و [[رجال]] قبیله [[جعفی]] بر [[سنت‌های جاهلی]] و برخورداری از رویه‌ای ناهمگون با سایر اعراب، از ویژگی‌های بنو جعفی است.
بنی جعفی در [[جاهلیت]]، عموماً بت‌پرست  و بُتی به نام «فراض» را می‌‌پرستیدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۴۲.</ref>. بخشی از آنها که در [[عراق]] سکنی یافته بودند به تدریج به [[آیین مسیحیت]] در آمدند<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ج۲، ص۳۵۱.</ref>. این [[قبیله]] همچنین به واسطه وجود جنگاوران، چابک سواران و [[شاعران]] متعدد، از اعتبار بسیاری در میان اعراب برخوردار بود و به «[[بیت الاشعر]]» [[عرب]] [[شهرت]] داشت<ref>محمد احمد والی، معهد المخطوطات العربیه، ص۳۹۳-۴۰۴.</ref>. [[غلبه]] [[عصبیت]] قبیله‌ای و پافشاری اشراف و [[رجال]] قبیله جعفی بر [[سنت‌های جاهلی]] و برخورداری از رویه‌ای ناهمگون با سایر اعراب، از ویژگی‌های بنو جعفی است.


جعفی‌ها پیش از [[اسلام]] با [[بنی عدی]] ـ از شاخه‌های [[قریش]] ـ هم‌پیمان (حلیف) بودند و مناسبات گسترده‌ای با آنان داشتند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۰-۳۹۱.</ref>. این مناسبات پس از [[پذیرش اسلام]] هم کماکان با قوت ادامه یافت چندان که برخی [[اخبار]] از [[ارتباط]] فراوان قبیله جعفی با [[عمر بن خطاب]] ـ در دوران خلافتش ـ خبر داده و از برقراری [[حمایت]] قبیله‌ای و پیوندهای [[ازدواج]] میان آنها گزارشاتی را به ثبت رسانده‌اند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۳۸.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۷-۸..</ref> همچنین آنان پیش از پذیرش اسلام هم¬پیمان بنی اعمام خود [[بنی زبید]] بودند برای همین پس از [[پذیرش اسلام]] و سپس [[ارتداد]] و [[شبیخون]] [[عمرو بن معدیکرب زبیدی]] به [[قوم]] [[ابی بن عثعث]] و [[غارت]] آنها، [[رسول خدا]]{{صل}} [[امام علی]]{{ع}} را با لشکری به سوی [[یمن]] فرستاد. وقتی که [[قبیله]] بنی جعفی از آمدن [[لشکر اسلام]] باخبر شدند، عده‌ای از آنها به قبیله [[بنی زبید]] پیوستند و رودررو با [[سپاه اسلام]] به [[فرماندهی]] علی{{ع}} شدند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۱.</ref>.
جعفی‌ها پیش از [[اسلام]] با [[بنی عدی]] ـ از شاخه‌های [[قریش]] ـ هم‌پیمان (حلیف) بودند و مناسبات گسترده‌ای با آنان داشتند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۰-۳۹۱.</ref>. این مناسبات پس از [[پذیرش اسلام]] هم کماکان با قوت ادامه یافت چندان که برخی [[اخبار]] از [[ارتباط]] فراوان قبیله جعفی با [[عمر بن خطاب]] ـ در دوران خلافتش ـ خبر داده و از برقراری [[حمایت]] قبیله‌ای و پیوندهای [[ازدواج]] میان آنها گزارشاتی را به ثبت رسانده‌اند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۳۸.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۷-۸..</ref> همچنین آنان پیش از پذیرش اسلام هم¬پیمان بنی اعمام خود [[بنی زبید]] بودند برای همین پس از [[پذیرش اسلام]] و سپس [[ارتداد]] و [[شبیخون]] [[عمرو بن معدیکرب زبیدی]] به [[قوم]] [[ابی بن عثعث]] و [[غارت]] آنها، [[رسول خدا]]{{صل}} [[امام علی]]{{ع}} را با لشکری به سوی [[یمن]] فرستاد. وقتی که [[قبیله]] بنی جعفی از آمدن [[لشکر اسلام]] باخبر شدند، عده‌ای از آنها به قبیله [[بنی زبید]] پیوستند و رودررو با [[سپاه اسلام]] به [[فرماندهی]] علی{{ع}} شدند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۱.</ref>.
خط ۳۰: خط ۳۰:


== [[قبیله]] بنی جعف و اسکان در مناطق مفتوحه ==
== [[قبیله]] بنی جعف و اسکان در مناطق مفتوحه ==
لازمه توسعه ارضی و [[حفظ]] مناطق مفتوحه، حضور فعال فاتحان [[عرب]] [[مسلمان]] در محدوده [[مرزهای اسلامی]] و پیرامون آن بود و این جز از راه اسکان [[اعراب]] در سرزمین‌های مفتوحه امکان پذیر نبود. [[سیاست]] اسکان اعراب که از [[زمان]] [[خلیفه دوم]] آغازشده بود، اسباب استقرار اولیه [[قبایل]] [[عربی]] ـ از جمله قبیله [[جعفی]] ـ را در مناطق مفتوحه [[اسلامی]] فراهم آورد. بیشترین تمرکز جغرافیای [[انسانی]] قبیله جعفی در [[شهر کوفه]] بود<ref>سمعانی، الانساب، ج۵، ص۲۹۵-۲۹۶.</ref> و آنان به واسطه سکونت چهار تن از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} ـ که از مشاهیر این قبیله بودند ـ بیش از پیش مورد توجه قرار گرفتند<ref>خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۲۲۶-۲۲۷.</ref>. علاوه بر کوفه، از جزیره<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> [[خراسان]] و سیستان<ref>سمعانی، الانساب، ج۵، ص۵۷۱.</ref> سند و مرزهای غربی [[شبه قاره]] [[هند]]<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ج۳، ص۵۴۵.</ref>، [[اصفهان]]<ref>اصبهانی، ذکر اخبار اصبهان، ج۱، ص۲۷۰.</ref> و [[مصر]]<ref>خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۱۳۴؛ ابن یونس، تاریخ، ج۱، ص۱۱۱ و ج۲، ص۲۲۰.</ref> به عنوان مهم‌ترین مساکن و منازل‌گاه‌های قبیله جعفی در صدر دوران اسلامی یاد شده است<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۱۰-۱۱.</ref>.
لازمه توسعه ارضی و [[حفظ]] مناطق مفتوحه، حضور فعال فاتحان [[عرب]] [[مسلمان]] در محدوده [[مرزهای اسلامی]] و پیرامون آن بود و این جز از راه اسکان [[اعراب]] در سرزمین‌های مفتوحه امکان پذیر نبود. [[سیاست]] اسکان اعراب که از [[زمان]] [[خلیفه دوم]] آغازشده بود، اسباب استقرار اولیه [[قبایل]] [[عربی]] ـ از جمله قبیله جعفی ـ را در مناطق مفتوحه [[اسلامی]] فراهم آورد. بیشترین تمرکز جغرافیای [[انسانی]] قبیله جعفی در [[شهر کوفه]] بود<ref>سمعانی، الانساب، ج۵، ص۲۹۵-۲۹۶.</ref> و آنان به واسطه سکونت چهار تن از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} ـ که از مشاهیر این قبیله بودند ـ بیش از پیش مورد توجه قرار گرفتند<ref>خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۲۲۶-۲۲۷.</ref>. علاوه بر کوفه، از جزیره<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> [[خراسان]] و سیستان<ref>سمعانی، الانساب، ج۵، ص۵۷۱.</ref> سند و مرزهای غربی [[شبه قاره]] [[هند]]<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ج۳، ص۵۴۵.</ref>، [[اصفهان]]<ref>اصبهانی، ذکر اخبار اصبهان، ج۱، ص۲۷۰.</ref> و [[مصر]]<ref>خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۱۳۴؛ ابن یونس، تاریخ، ج۱، ص۱۱۱ و ج۲، ص۲۲۰.</ref> به عنوان مهم‌ترین مساکن و منازل‌گاه‌های قبیله جعفی در صدر دوران اسلامی یاد شده است<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۱۰-۱۱.</ref>.


== قبیله جعفی و تعامل با [[حکومت علوی]] ==
== قبیله جعفی و تعامل با [[حکومت علوی]] ==
گزارش‌هایی در دست است که بیانگر [[همسویی]] جعفی‌ها با [[امام علی]]{{ع}} در صحنه‌های مختلف است. هر چند این گزارش‌ها دلیلی بر گرایش‌های [[شیعی]] آنها نیست. بر اساس این گزارشات، علی{{ع}} پس از [[انتصاب به خلافت]] و در پی ورود به [[کوفه]]، به [[زحر بن قیس جعُفی]] [[مأموریت]] داد تا [[والی]] [[همدان]] و [[مردم]] آن را برای [[بیعت]] با آن حضرت [[ترغیب]] کند<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۱۵.</ref>. زحر بن قیس جعُفی در این مأموریت، طی سخنانی از [[فضایل علی]]{{ع}} گفت و [[بیعت مردم]] با ایشان را سبب تقویت پایه‌های [[قدرت]] [[خلافت]] و [[اقتدار]] بیشتر آن حضرت عنوان کرد<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۵۰۱-۵۰۲.</ref>. وی در [[نبرد جمل]] نیز حضور یافت و از جمله افرادی بود که [[باور]] داشتند علی{{ع}} [[وصی رسول خدا]]{{صل}} است<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۴۳-۱۵۰.</ref>. با آغاز غارات [[معاویه]] علیه سرزمین‌هایی حاکمیتی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، وی در دفع غارات معاویه کوشید<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۴۸۹-۴۹۰.</ref>. او در اواخر [[حیات]] امیرالمؤمنین{{ع}} از سوی ایشان جهت [[تأمین امنیت]] منطقه [[مدائن]] در مقابل حملات [[شامیان]] فرستاده شد<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۴۸۸.</ref>. از این رو هنگام [[شهادت امام علی]]{{ع}}، زحر بن قیس جعُفی در مدائن بود<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۵۰۲-۵۰۳.</ref>. در برخی منابع به [[جاه‌طلبی]] و زیاده خواهی زحر اشاره شده است<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۴۰۸؛ ابن قتیبه، الامامه والسیاسه، ج۱، ص۱۳۷.</ref> از این رو بعید نیست که [[همراهی]] وی با [[امام علی]]{{ع}} مانند بسیاری دیگر از رؤسا و اشراف [[عربی]] به واسطه [[مصلحت اندیشی]] قبیله‌ای و شاید هم [[عصبیت]] وی نسبت به [[عراق]] در مقابل [[شام]] بوده باشد.
گزارش‌هایی در دست است که بیانگر [[همسویی]] جعفی‌ها با [[امام علی]]{{ع}} در صحنه‌های مختلف است. هر چند این گزارش‌ها دلیلی بر گرایش‌های [[شیعی]] آنها نیست. بر اساس این گزارشات، علی{{ع}} پس از [[انتصاب به خلافت]] و در پی ورود به [[کوفه]]، به [[زحر بن قیس جعُفی]] [[مأموریت]] داد تا [[والی]] [[همدان]] و [[مردم]] آن را برای [[بیعت]] با آن حضرت [[ترغیب]] کند<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۱۵.</ref>. زحر بن قیس جعُفی در این مأموریت، طی سخنانی از [[فضایل علی]]{{ع}} گفت و [[بیعت مردم]] با ایشان را سبب تقویت پایه‌های [[قدرت]] [[خلافت]] و [[اقتدار]] بیشتر آن حضرت عنوان کرد<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۵۰۱-۵۰۲.</ref>. وی در [[نبرد جمل]] نیز حضور یافت و از جمله افرادی بود که [[باور]] داشتند علی{{ع}} [[وصی رسول خدا]]{{صل}} است<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۴۳-۱۵۰.</ref>. با آغاز غارات [[معاویه]] علیه سرزمین‌هایی حاکمیتی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، وی در دفع غارات معاویه کوشید<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۴۸۹-۴۹۰.</ref>. او در اواخر [[حیات]] امیرالمؤمنین{{ع}} از سوی ایشان جهت [[تأمین امنیت]] منطقه [[مدائن]] در مقابل حملات [[شامیان]] فرستاده شد<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۴۸۸.</ref>. از این رو هنگام [[شهادت امام علی]]{{ع}}، زحر بن قیس جعُفی در مدائن بود<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۵۰۲-۵۰۳.</ref>. در برخی منابع به [[جاه‌طلبی]] و زیاده خواهی زحر اشاره شده است<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۴۰۸؛ ابن قتیبه، الامامه والسیاسه، ج۱، ص۱۳۷.</ref> از این رو بعید نیست که [[همراهی]] وی با [[امام علی]]{{ع}} مانند بسیاری دیگر از رؤسا و اشراف [[عربی]] به واسطه [[مصلحت اندیشی]] قبیله‌ای و شاید هم [[عصبیت]] وی نسبت به [[عراق]] در مقابل [[شام]] بوده باشد.


قبیله [[جعفی]] افزون بر [[همراهی با امام]] علی{{ع}} در دو [[نبرد جمل]] و [[صفین]]، در دفع [[شورش]] ناحیه خرَبتَا و دفع غارات معاویه در عراق حضور کارسازی داشتند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۳، ص۵۵۷؛ کندی، الولاۀ و القضاۀ، ص۲۱-۲۴.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۱۱-۱۲.</ref>. [[پس از شهادت علی]]{{ع}} و در دوران [[حکومت امام حسن]]{{ع}} هم، از معدود مواردی که نامی از این [[قوم]] در گزارشات [[تاریخی]] به ثبت رسیده است می‌‌توان به ارسال نامه‌ای از امام حسن{{ع}} به [[زحر بن قیس]] اشاره کرد<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۴۸۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۳.</ref>.
قبیله جعفی افزون بر [[همراهی با امام]] علی{{ع}} در دو [[نبرد جمل]] و [[صفین]]، در دفع [[شورش]] ناحیه خرَبتَا و دفع غارات معاویه در عراق حضور کارسازی داشتند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۳، ص۵۵۷؛ کندی، الولاۀ و القضاۀ، ص۲۱-۲۴.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۱۱-۱۲.</ref>. [[پس از شهادت علی]]{{ع}} و در دوران [[حکومت امام حسن]]{{ع}} هم، از معدود مواردی که نامی از این [[قوم]] در گزارشات [[تاریخی]] به ثبت رسیده است می‌‌توان به ارسال نامه‌ای از امام حسن{{ع}} به [[زحر بن قیس]] اشاره کرد<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۴۸۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۳.</ref>.


== قبیله جعفی و تعامل با [[خلفای اموی]] ==
== قبیله جعفی و تعامل با [[خلفای اموی]] ==
خط ۴۶: خط ۴۶:


#تقابل اشرافیت قبیله ای با [[حجر بن عدی]]: اخبار موجود درباره مواضع قبیله جعفی در این رخداد، اندک است؛ ولی اشرافیت قبیله، به طور حتم در رویارویی با [[حجر]] قرار داشت. با توجه به ماهیت [[عدالت]] جویانه و [[حق]] طلبانه این [[جنبش]]؛ بزرگان جعفیِ هواخواه امویان در قبیله، به طور حتم در رویارویی با [[حجر]] قرار داشت و آنان در جهت نشان دادن [[همسویی]] و [[همبستگی]] با [[حکومت بنی امیه]] و ایجاد پشتگرمی و تأمین [[آسودگی]] فردی و قومی خود در [[عراق]]، به [[یقین]] با آنها [[ستیز]] کرده و با [[برانگیختن]] [[عواطف]] قومی و فشار [[افکار]] همگانی زمینه‌های پراکندگی آنها را فراهم آوردند.
#تقابل اشرافیت قبیله ای با [[حجر بن عدی]]: اخبار موجود درباره مواضع قبیله جعفی در این رخداد، اندک است؛ ولی اشرافیت قبیله، به طور حتم در رویارویی با [[حجر]] قرار داشت. با توجه به ماهیت [[عدالت]] جویانه و [[حق]] طلبانه این [[جنبش]]؛ بزرگان جعفیِ هواخواه امویان در قبیله، به طور حتم در رویارویی با [[حجر]] قرار داشت و آنان در جهت نشان دادن [[همسویی]] و [[همبستگی]] با [[حکومت بنی امیه]] و ایجاد پشتگرمی و تأمین [[آسودگی]] فردی و قومی خود در [[عراق]]، به [[یقین]] با آنها [[ستیز]] کرده و با [[برانگیختن]] [[عواطف]] قومی و فشار [[افکار]] همگانی زمینه‌های پراکندگی آنها را فراهم آوردند.
# مواضع دوگانه بنی [[جعفی]] در [[قیام]] [[امام حسین بن علی]] {{ع}}: مواضع فردی و قبیله‌ای جعفی در این [[حماسه]] پرشکوه دو سویه بود. برخی از بزرگان این قبیله با این [[قیام]]، همراهی و گروهی دیگر در زمره [[فرماندهان]] عراق، در برابر با آن حضرت بودند. اما سهم ناچیز آنان از [[سرهای شهدای کربلا]] که تعداد آن را تنها هفت سر از جمیع [[سرهای شهدا]] گفته‌اند<ref>أبومخنف، مقتل الحسین{{ع}}، ص۲۳۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴۶۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۷.</ref>، حاکی از حضور اندک این دسته در عرصه میدان [[کربلا]] دارد و هر چند تعداد حاضران آنها هم در جمع [[یاران]] [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}} هم چندان چشمگیر نیست. با وجود [[همراهی]] برخی از جعفی‌ها با [[امام]] [[حسین بن علی]]{{ع}}، مواضع قومی و [[اشرافیت]] قبیله‌ای در [[رویارویی]] با آن حضرت قرار داشت<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۱۵-۱۶.</ref>.
# مواضع دوگانه بنی جعفی در [[قیام]] [[امام حسین بن علی]] {{ع}}: مواضع فردی و قبیله‌ای جعفی در این [[حماسه]] پرشکوه دو سویه بود. برخی از بزرگان این قبیله با این [[قیام]]، همراهی و گروهی دیگر در زمره [[فرماندهان]] عراق، در برابر با آن حضرت بودند. اما سهم ناچیز آنان از [[سرهای شهدای کربلا]] که تعداد آن را تنها هفت سر از جمیع [[سرهای شهدا]] گفته‌اند<ref>أبومخنف، مقتل الحسین{{ع}}، ص۲۳۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴۶۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۷.</ref>، حاکی از حضور اندک این دسته در عرصه میدان [[کربلا]] دارد و هر چند تعداد حاضران آنها هم در جمع [[یاران]] [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}} هم چندان چشمگیر نیست. با وجود [[همراهی]] برخی از جعفی‌ها با [[امام]] [[حسین بن علی]]{{ع}}، مواضع قومی و [[اشرافیت]] قبیله‌ای در [[رویارویی]] با آن حضرت قرار داشت<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۱۵-۱۶.</ref>.
#قبیله جعفی و [[همراهی]] با [[جنبش توابین]]: از حضور قبیله جعفی در [[قیام]] توابین اخبار چندانی در دست نیست. تنها [[ابن اعثم]] از فردی به نام [[وهب بن زمعه جعفی]] نام برده که در هواداری از [[سلیمان بن صرد خزاعی]]، گروهی از [[شیعیان کوفه]] را جمع کرده و طی خطابه‌ای افزون بر آشکار ساختن [[جایگاه الهی]] و [[عصمت اهل بیت]]{{ع}}؛ [[احساس]] [[شرمساری]] خود را از عدم همراهی [[امام حسین]]{{ع}} ابراز کرد<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۱۴-۲۱۵.</ref>.
#قبیله جعفی و [[همراهی]] با [[جنبش توابین]]: از حضور قبیله جعفی در [[قیام]] توابین اخبار چندانی در دست نیست. تنها [[ابن اعثم]] از فردی به نام [[وهب بن زمعه جعفی]] نام برده که در هواداری از [[سلیمان بن صرد خزاعی]]، گروهی از [[شیعیان کوفه]] را جمع کرده و طی خطابه‌ای افزون بر آشکار ساختن [[جایگاه الهی]] و [[عصمت اهل بیت]]{{ع}}؛ [[احساس]] [[شرمساری]] خود را از عدم همراهی [[امام حسین]]{{ع}} ابراز کرد<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۱۴-۲۱۵.</ref>.
#تقابل اشراف قبیله‌ای با حرکت [[مختار ثقفی]]: با توجه به مواضع قبیله جعفی در [[قیام امام حسین]]{{ع}} و دیگر جنبش‌های [[اجتماعی]] همسو با آن، نبود قراین و شواهدی مبنی بر همراهی این قبیله با مختار و هم زمانی [[شورش]] عبیدالله جعفی با [[قیام مختار]]، به نظر می‌‌رسد مواضع اشراف و [[رهبران]] این [[قبیله]] بیشتر در جهت [[تقابل]] با مختار بوده باشد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۴، ص۴۹۸-۴۹۹.</ref>.
#تقابل اشراف قبیله‌ای با حرکت [[مختار ثقفی]]: با توجه به مواضع قبیله جعفی در [[قیام امام حسین]]{{ع}} و دیگر جنبش‌های [[اجتماعی]] همسو با آن، نبود قراین و شواهدی مبنی بر همراهی این قبیله با مختار و هم زمانی [[شورش]] عبیدالله جعفی با [[قیام مختار]]، به نظر می‌‌رسد مواضع اشراف و [[رهبران]] این [[قبیله]] بیشتر در جهت [[تقابل]] با مختار بوده باشد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۴، ص۴۹۸-۴۹۹.</ref>.
#شورش [[عبیدالله جعفی]]: [[عبیدالله بن حر]]، از اشراف و نامداران [[عراق]] بود<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref> و به گرایش‌های [[عثمانی]] [[شهرت]] داشت<ref>ابن خلدون، العبر، ج۳، ص۱۸۶.</ref>. احتمالاً همین گرایشات عثمانی او موجب حضور وی در سپاه‌ معاویه‌ در جنگ‌ صفّین‌ بود<ref>ابن‌حزم‌، جمهرة انساب العرب، ص‌۴۱۰.</ref>.‌ بررسی احوال وی روشن می‌‌سازد که عبیدالله فردی زیاده خواه و [[منفعت]] [[طلب]] بود<ref>ابن خلدون، العبر، ج۳، ص۳۳۱-۳۳۲.</ref>. [[تعصب]] عربی ـ قبیله‌ای داشت و از [[موالی]]، [[عجم]] و [[ایرانیان]] به شدت بیزار بود<ref>ابن خلدون، العبر، ج۳، ص۱۸۷.</ref>. قائل به [[فرمانبری]] و [[پیروی]] از یک فرد یا [[حکومت]] خاصی نبود و هیچ یک از [[استانداران]] عراق را [[شایسته]] گردن نهادن نمی‌دانست<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۷، ص۳۵.</ref>. عبیدالله در برابر [[قیام]] [[حجر]] و [[امام حسین]]{{ع}} [[بی‌طرفی]] پیشه کرده بود از این رو هنگامی که امام حسین{{ع}} او را به [[یاری]] فراخواند، از پذیرش این امر سر باز زد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴۰۷.</ref>. سرانجام وی به [[امویان]] پیوست و به عنوان پیش قراول [[سپاه]] [[مروانیان]] در [[نبرد]] با [[فرماندار]] [[زبیری]] [[کوفه]] [[شکست]] خورد و کشته شد. و بدین ترتیب به تعبیر [[ابن کثیر]] [[مردم]] را از [[شر]] خود راحت کرد<ref>"استراح الناس منه". ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۲۹۴.</ref>. کشته شدن عبیدالله دستاویزی شد تا [[شامیان]] به [[عراق]] [[حمله]] کنند و بار دیگر [[قدرت]] امویان در این بخش فراخ شود<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۹۰-۳۱۶.</ref>.<ref>نک: محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۶، ص۱۲۸.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۱۷-۱۸.</ref>
#شورش [[عبیدالله جعفی]]: [[عبیدالله بن حر]]، از اشراف و نامداران [[عراق]] بود<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref> و به گرایش‌های [[عثمانی]] [[شهرت]] داشت<ref>ابن خلدون، العبر، ج۳، ص۱۸۶.</ref>. احتمالاً همین گرایشات عثمانی او موجب حضور وی در سپاه‌ معاویه‌ در جنگ‌ صفّین‌ بود<ref>ابن‌حزم‌، جمهرة انساب العرب، ص‌۴۱۰.</ref>.‌ بررسی احوال وی روشن می‌‌سازد که عبیدالله فردی زیاده خواه و [[منفعت]] [[طلب]] بود<ref>ابن خلدون، العبر، ج۳، ص۳۳۱-۳۳۲.</ref>. [[تعصب]] عربی ـ قبیله‌ای داشت و از [[موالی]]، [[عجم]] و [[ایرانیان]] به شدت بیزار بود<ref>ابن خلدون، العبر، ج۳، ص۱۸۷.</ref>. قائل به [[فرمانبری]] و [[پیروی]] از یک فرد یا [[حکومت]] خاصی نبود و هیچ یک از [[استانداران]] عراق را [[شایسته]] گردن نهادن نمی‌دانست<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۷، ص۳۵.</ref>. عبیدالله در برابر [[قیام]] [[حجر]] و [[امام حسین]]{{ع}} [[بی‌طرفی]] پیشه کرده بود از این رو هنگامی که امام حسین{{ع}} او را به [[یاری]] فراخواند، از پذیرش این امر سر باز زد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴۰۷.</ref>. سرانجام وی به [[امویان]] پیوست و به عنوان پیش قراول [[سپاه]] [[مروانیان]] در [[نبرد]] با [[فرماندار]] [[زبیری]] [[کوفه]] [[شکست]] خورد و کشته شد. و بدین ترتیب به تعبیر [[ابن کثیر]] [[مردم]] را از [[شر]] خود راحت کرد<ref>"استراح الناس منه". ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۲۹۴.</ref>. کشته شدن عبیدالله دستاویزی شد تا [[شامیان]] به [[عراق]] [[حمله]] کنند و بار دیگر [[قدرت]] امویان در این بخش فراخ شود<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۹۰-۳۱۶.</ref>.<ref>نک: محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۶، ص۱۲۸.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۱۷-۱۸.</ref>
#تعامل با [[دولت]] آل زبیر: مواضع قبیله جعفی در برابر دولت زبیریان دارای دورویه، همراهی و رویارویی بود. اشراف و جنگاوران قبیله جعفی برای پا گرفتن دولت زبیریان [[کوشش]] بسیاری کردند<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۳۲۷-۳۲۸.</ref>. بنی جعفی همچنین در اداره ولایات [[سرسپرده]] با زبیریان [[همکاری]] داشتند<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۳۳.</ref>. پیوند [[منافع]] [[سیاسی]] [[زبیری]] با منافع اشراف و رؤسای [[قبایل]] دیری نپایید و تذبذب قبیله‌گرایی و تحرکات هواداران [[اموی]]، پایه‌های [[دولت]] زبیری را در [[عراق]] [[سست]] کرد. در این زمینه نیز همانند بسیاری دیگر از دگرگونی‌های [[اجتماعی]] عراق، چرخش قبایل به [[سود]] [[امویان]] خاتمه یافت و کسانی چون [[زحر بن قیس]] در [[بسیج نیروها]] و [[احیاء]] دوباره [[قدرت]] آنان نقش بسزایی ایفا کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴-۶.</ref>.
#تعامل با [[دولت]] آل زبیر: مواضع قبیله جعفی در برابر دولت زبیریان دارای دورویه، همراهی و رویارویی بود. اشراف و جنگاوران قبیله جعفی برای پا گرفتن دولت زبیریان [[کوشش]] بسیاری کردند<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۳۲۷-۳۲۸.</ref>. بنی جعفی همچنین در اداره ولایات [[سرسپرده]] با زبیریان [[همکاری]] داشتند<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۳۳.</ref>. پیوند [[منافع]] [[سیاسی]] [[زبیری]] با منافع اشراف و رؤسای [[قبایل]] دیری نپایید و تذبذب قبیله‌گرایی و تحرکات هواداران [[اموی]]، پایه‌های [[دولت]] زبیری را در [[عراق]] [[سست]] کرد. در این زمینه نیز همانند بسیاری دیگر از دگرگونی‌های [[اجتماعی]] عراق، چرخش قبایل به [[سود]] [[امویان]] خاتمه یافت و کسانی چون [[زحر بن قیس]] در [[بسیج نیروها]] و [[احیاء]] دوباره [[قدرت]] آنان نقش بسزایی ایفا کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴-۶.</ref>.
#مواضع چندگانه قبیله جعفی در برابر سه حرکت [[ابن اشعث]]، آل مهلب و [[خوارج]]: قبیله جعفی نسبت به [[شورش ابن اشعث کندی]] و آل مهلب، دو موضع متناقض [[همراهی]] و درگیری داشت<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۷۱-۷۲.</ref>. در این دو رویداد، مواضع اشراف و رؤسای جعفی، بزرگان و نام آوران [[علمی]] و مذهبی آن، [[تعارض]] داشت. به علاوه گرایش‌های سیاسی و زمینه‌های اجتماعی [[حاکم]] بر عراق و [[جاه‌طلبی]] [[کارگزاران]] اموی و [[عصبیت]] [[قبیله]] ای و [[مصلحت اندیشی]] قومی، مانع اتخاذ مواضع روشن از سوی قبیله [[جعفی]] شده بود. مواضع فردی و قبیله‌ای جعفی در [[تقابل]] با [[خوارج]] قرار داشت. خوارج [[روحیات]] [[بدوی]] داشتند که با روحیات شهری جعفی‌ها در [[تعارض]] بود. از سوی دیگر گرایش‌های [[عقیدتی]] ـ [[سیاسی]] قبیله جعفی، مانع همراهی و هواداری آنها با خوارج می‌‌شد. در نتیجه جنگاوران، اشراف و [[موالی]] جعفی در [[رویارویی]] جدی با خوارج بودند و شاید به همین سبب بود که [[والیان]] عراق و [[ایران]]، بیشتر از [[فرماندهان]] این [[قبیله]]، برای دفع [[شورش]] [[خوارج]] در [[عراق]] و [[ایران]] بهره می‌‌بردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۶، ص۹۲-۹۳ و ۱۹۷.</ref>.
#مواضع چندگانه قبیله جعفی در برابر سه حرکت [[ابن اشعث]]، آل مهلب و [[خوارج]]: قبیله جعفی نسبت به [[شورش ابن اشعث کندی]] و آل مهلب، دو موضع متناقض [[همراهی]] و درگیری داشت<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۷۱-۷۲.</ref>. در این دو رویداد، مواضع اشراف و رؤسای جعفی، بزرگان و نام آوران [[علمی]] و مذهبی آن، [[تعارض]] داشت. به علاوه گرایش‌های سیاسی و زمینه‌های اجتماعی [[حاکم]] بر عراق و [[جاه‌طلبی]] [[کارگزاران]] اموی و [[عصبیت]] [[قبیله]] ای و [[مصلحت اندیشی]] قومی، مانع اتخاذ مواضع روشن از سوی قبیله جعفی شده بود. مواضع فردی و قبیله‌ای جعفی در [[تقابل]] با [[خوارج]] قرار داشت. خوارج [[روحیات]] [[بدوی]] داشتند که با روحیات شهری جعفی‌ها در [[تعارض]] بود. از سوی دیگر گرایش‌های [[عقیدتی]] ـ [[سیاسی]] قبیله جعفی، مانع همراهی و هواداری آنها با خوارج می‌‌شد. در نتیجه جنگاوران، اشراف و [[موالی]] جعفی در [[رویارویی]] جدی با خوارج بودند و شاید به همین سبب بود که [[والیان]] عراق و [[ایران]]، بیشتر از [[فرماندهان]] این [[قبیله]]، برای دفع [[شورش]] [[خوارج]] در [[عراق]] و [[ایران]] بهره می‌‌بردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۶، ص۹۲-۹۳ و ۱۹۷.</ref>.
#مواضع دوگانه بزرگان [[جعفی]] در برابر [[دعوت عباسی]]: منابع موجود گزارش‌های کمی از حضور بنی جعفی در دعوت عباسی ارائه داده‌اند. با این حال به چگونگی حضور و [[همراهی]] [[رهبران]] جعفی با [[عباسیان]] در برخی منابع اشاره‌هایی رفته است. این همراهی از [[همکاری]] در میدان [[مبارزه فرهنگی]] و [[افشاگری]] مشاهیر جعفی در برابر [[امویان]] تا حضور در [[سپاه]] [[عباسی]] و [[جنگ]] با امویان در عراق را شامل می‌شود. <ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۴۴.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۱۸-۲۰.</ref>
#مواضع دوگانه بزرگان جعفی در برابر [[دعوت عباسی]]: منابع موجود گزارش‌های کمی از حضور بنی جعفی در دعوت عباسی ارائه داده‌اند. با این حال به چگونگی حضور و [[همراهی]] [[رهبران]] جعفی با [[عباسیان]] در برخی منابع اشاره‌هایی رفته است. این همراهی از [[همکاری]] در میدان [[مبارزه فرهنگی]] و [[افشاگری]] مشاهیر جعفی در برابر [[امویان]] تا حضور در [[سپاه]] [[عباسی]] و [[جنگ]] با امویان در عراق را شامل می‌شود. <ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۴۴.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۱۸-۲۰.</ref>


== قبیله جعفی و نقش آفرینی در میادین‌ [[علمی]] و [[فرهنگی]] ==
== قبیله جعفی و نقش آفرینی در میادین‌ [[علمی]] و [[فرهنگی]] ==
قبیله جعفی در [[حیات]] علمی و فرهنگی به‌ویژه تألیف آثار متعدد، نقش مهمی داشتند. نام بزرگان جعفی در متون رجالی، [[روایی]]، [[حدیثی]] و [[تاریخی]]، بسامد زیادی دارد. برخی از بزرگان جعفی از پایه گذاران مکاتب [[فقهی]]، حدیثی و تاریخی [[اسلامی]] هستند<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۱۵۵-۳۲۷.</ref> و در برخی شاخه‌های [[علوم اسلامی]] اعم از [[حدیث]]، [[سیره]]، [[فقه]]، [[تاریخ]]، [[فتن و ملاحم]]، [[شعر]] و [[ادب]] و [[خطابه]] آثار فراوانی نوشته‌اند<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۹۹؛ ج۲۰، ص۲۲۷، ۴۱۸.</ref>. [[حیات]] [[علمی]] [[کوفه]] در قرون نخستین [[اسلامی]] بر پایه دیدگاه [[صحابه]] از جمله [[عبدالله بن مسعود]]<ref>ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۵۷-۵۸.</ref> و [[گرایش]] به [[اهل بیت]]{{ع}} یا [[تشیع]] پایه‌گذاری شد و نام بزرگان [[جعفی]] در هر دو گروه دیده می‌‌شود<ref>ابن شبه نمیری، تاریخ المدینة المنورۀ، ج۳، ص۱۰۰۶-۱۰۰۷؛ احمد بن حنبل، العلل و معرفة الرجال، ص۵۷۵-۵۷۶.</ref>. همچنین از مجموع [[اصحاب ائمه]]{{ع}} و روات [[شیعی]] که [[طوسی]] در دو کتاب خود آورده است، ۱۲۷ تن پسوند "الجعفی" دارند که ۳۲ تن آنها از [[موالی]] این [[قبیله]] هستند<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۱۵۵-۳۲۷؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۲۹.</ref>.
قبیله جعفی در [[حیات]] علمی و فرهنگی به‌ویژه تألیف آثار متعدد، نقش مهمی داشتند. نام بزرگان جعفی در متون رجالی، [[روایی]]، [[حدیثی]] و [[تاریخی]]، بسامد زیادی دارد. برخی از بزرگان جعفی از پایه گذاران مکاتب [[فقهی]]، حدیثی و تاریخی [[اسلامی]] هستند<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۱۵۵-۳۲۷.</ref> و در برخی شاخه‌های [[علوم اسلامی]] اعم از [[حدیث]]، [[سیره]]، [[فقه]]، [[تاریخ]]، [[فتن و ملاحم]]، [[شعر]] و [[ادب]] و [[خطابه]] آثار فراوانی نوشته‌اند<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۹۹؛ ج۲۰، ص۲۲۷، ۴۱۸.</ref>. [[حیات]] [[علمی]] [[کوفه]] در قرون نخستین [[اسلامی]] بر پایه دیدگاه [[صحابه]] از جمله [[عبدالله بن مسعود]]<ref>ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۵۷-۵۸.</ref> و [[گرایش]] به [[اهل بیت]]{{ع}} یا [[تشیع]] پایه‌گذاری شد و نام بزرگان جعفی در هر دو گروه دیده می‌‌شود<ref>ابن شبه نمیری، تاریخ المدینة المنورۀ، ج۳، ص۱۰۰۶-۱۰۰۷؛ احمد بن حنبل، العلل و معرفة الرجال، ص۵۷۵-۵۷۶.</ref>. همچنین از مجموع [[اصحاب ائمه]]{{ع}} و روات [[شیعی]] که [[طوسی]] در دو کتاب خود آورده است، ۱۲۷ تن پسوند "الجعفی" دارند که ۳۲ تن آنها از [[موالی]] این [[قبیله]] هستند<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۱۵۵-۳۲۷؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۲۹.</ref>.


برخی از بزرگان جعفی از [[صحابه رسول خدا]]{{صل}} و [[تابعان]] سرشناس بودند و در مسائلی چون مصاحف و املای [[قرآن]] آراء مشهوری داشتند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۴۶.</ref>.
برخی از بزرگان جعفی از [[صحابه رسول خدا]]{{صل}} و [[تابعان]] سرشناس بودند و در مسائلی چون مصاحف و املای [[قرآن]] آراء مشهوری داشتند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۴۶.</ref>.


از میان فهرست گسترده‌ای از بزرگان جعفی که در منابع رجالی و [[روایی]] آمده، است. برخی از مردان [[جعفی]] مورد توجه روات و [[محدثان]] بودند و [[مسند]]<ref>نجاشی، رجال، ص۱۱.</ref> یا [[ثقه]] به شمار می‌‌رفتند. همچنین برخی از بزرگان جعفی از روات مشهور [[سیره]] و [[مغازی]] به شمار می‌‌آمدند و برخی از نخستین تک نگاری‌های [[تاریخی]] منسوب به آنهاست<ref>برای نمونه نک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۷۰ و ج۴، ص۲۳۱؛ خطیب بغدادی، احمد؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۵۹.</ref>. حضور مردان جعفی در عرصه [[فقاهت]] و صدور [[فتوا]] هم قابل توجه است.
از میان فهرست گسترده‌ای از بزرگان جعفی که در منابع رجالی و [[روایی]] آمده، است. برخی از مردان جعفی مورد توجه روات و [[محدثان]] بودند و [[مسند]]<ref>نجاشی، رجال، ص۱۱.</ref> یا [[ثقه]] به شمار می‌‌رفتند. همچنین برخی از بزرگان جعفی از روات مشهور [[سیره]] و [[مغازی]] به شمار می‌‌آمدند و برخی از نخستین تک نگاری‌های [[تاریخی]] منسوب به آنهاست<ref>برای نمونه نک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۷۰ و ج۴، ص۲۳۱؛ خطیب بغدادی، احمد؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۵۹.</ref>. حضور مردان جعفی در عرصه [[فقاهت]] و صدور [[فتوا]] هم قابل توجه است.


قبیله جعفی دارای مسجدی در کوفه بودند که [[امام علی]]{{ع}} از آن به عنوان مسجدی مبارک یاد کرده است<ref>ثقفی کوفی، الغارات، ج۲، ص۴۸۴؛ صفری فروشانی، کوفه از پیدایش تا عاشورا، ص۱۴۱.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۲۰-۲۲.</ref> مشهورترین‌ فرد این‌ خاندان‌ در میان‌ [[اصحاب‌]] [[امام‌ محمد باقر]]{{ع}} و [[امام‌ جعفر صادق‌]]{{ع}}‌، [[جابر بن‌ یزید جعفی‌]] است‌.
قبیله جعفی دارای مسجدی در کوفه بودند که [[امام علی]]{{ع}} از آن به عنوان مسجدی مبارک یاد کرده است<ref>ثقفی کوفی، الغارات، ج۲، ص۴۸۴؛ صفری فروشانی، کوفه از پیدایش تا عاشورا، ص۱۴۱.</ref>.<ref>مریم سعیدیان جزی، قبیله جُعفی و نقش آن در تاریخ اسلام تا پایان خلافت امویان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش نامۀ تاریخ اسلام، ص۲۰-۲۲.</ref> مشهورترین‌ فرد این‌ خاندان‌ در میان‌ [[اصحاب‌]] [[امام‌ محمد باقر]]{{ع}} و [[امام‌ جعفر صادق‌]]{{ع}}‌، [[جابر بن‌ یزید جعفی‌]] است‌.
۱۱۳٬۱۶۴

ویرایش