پرش به محتوا

وقف در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اول' به 'اول'
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ')
جز (جایگزینی متن - 'اول' به 'اول')
خط ۱۵: خط ۱۵:
سابقه وقف در [[ایران]] به پیش از ورود [[اسلام]] بر می‌گردد. در ایران باستان نذورات و وقف [[اموال]] توسط شاهان، بزرگان، مالکان و کشاورزان برای آتشگاه‌ها و [[معابد]] متداول بود. همچنین در اواخر دوره ساسانیان، نهادهایی برای [[کمک به نیازمندان]] و [[احداث]] تأسیسات عام‌المنفعه به وجود آمد.
سابقه وقف در [[ایران]] به پیش از ورود [[اسلام]] بر می‌گردد. در ایران باستان نذورات و وقف [[اموال]] توسط شاهان، بزرگان، مالکان و کشاورزان برای آتشگاه‌ها و [[معابد]] متداول بود. همچنین در اواخر دوره ساسانیان، نهادهایی برای [[کمک به نیازمندان]] و [[احداث]] تأسیسات عام‌المنفعه به وجود آمد.


ظاهراً نخستین بار در دوره سامانیان تشکیلاتی رسمی در [[دولت]] به نام «[[دیوان]] [[اوقاف]]» برای رسیدگی به امور [[مساجد]] و [[اراضی]] موقوفه ایجاد شد. تا پیش از آن اداره اوقاف را [[قضات]] هر منطقه برعهده داشتند. اما از آن به بعد، اداره این امور را [[دولت‌ها]] برعهده گرفتند و بخشی از درآمد آنها نیز از این طریق تأمین می‌شد. در دوره سلجوقیان اوقاف گسترش نسبتاً زیادی یافت و [[نظارت]] ویژه‌ای از طرف [[حکومت]] مرکزی بر موقوفات [[اعمال]] شد. در آن دوره، به ویژه در برهه‌ای که خواجه نظام‌الملک [[منصب]] [[وزارت]] را برعهده داشت، موقوفات زیادی برای احداث، نگهداری و [[اداری]] مدارس نظامیه به وجود آمد. در اوایل دوره مغولان، بسیاری از [[املاک]] موقوفه توسط ایشان [[مصادره]] شد. اما پس از [[اسلام آوردن]] مغولان، آنها مشوق وقف شدند و به ویژه در دوره غازان‌خان موقوفات زیادی برای امور خیریه ایجاد شد. بیشترین توسعه اوقاف مربوط به دوره [[صفویه]] است. در آن دوره، شاهان صفوی بسیاری از اموال و املاک را وقف کردند. بیش از همه شاه [[عباس]] [[اول]] به توسعه وقف اهتمام داشت. از جمله مشهور است که در سال ۱۰۱۵ یا ۱۰۱۶ق، وی [[تصمیم]] گرفت همه املاک و رقبات و نیز بناهای گوناگونی که در [[اصفهان]] و اطراف آن داشت را وقف [[چهارده معصوم]] کند. به [[تبعیت]] از شاهان، [[حاکمان]] مناطق نیز املاک فراوانی را در سراسر مملکت به صورت [[وقف]] درآوردند. از دوره نادرشاه و پس از آنکه وی [[دستور]] به [[مصادره]] بسیاری از [[موقوفات]] داد، وقف دچار افول شد و هرچند در دوره زندیان و بیش از آن در دوره قاجار دوباره تلاش‌هایی برای رونق‌بخشی به آن صورت گرفت، اما دیگر جایگاه قبلی خود را باز نیافت. گرچه پس از [[انقلاب اسلامی]]، تلاش‌هایی برای [[احیا]] و گسترش وقف شده است.
ظاهراً نخستین بار در دوره سامانیان تشکیلاتی رسمی در [[دولت]] به نام «[[دیوان]] [[اوقاف]]» برای رسیدگی به امور [[مساجد]] و [[اراضی]] موقوفه ایجاد شد. تا پیش از آن اداره اوقاف را [[قضات]] هر منطقه برعهده داشتند. اما از آن به بعد، اداره این امور را [[دولت‌ها]] برعهده گرفتند و بخشی از درآمد آنها نیز از این طریق تأمین می‌شد. در دوره سلجوقیان اوقاف گسترش نسبتاً زیادی یافت و [[نظارت]] ویژه‌ای از طرف [[حکومت]] مرکزی بر موقوفات [[اعمال]] شد. در آن دوره، به ویژه در برهه‌ای که خواجه نظام‌الملک [[منصب]] [[وزارت]] را برعهده داشت، موقوفات زیادی برای احداث، نگهداری و [[اداری]] مدارس نظامیه به وجود آمد. در اوایل دوره مغولان، بسیاری از [[املاک]] موقوفه توسط ایشان [[مصادره]] شد. اما پس از [[اسلام آوردن]] مغولان، آنها مشوق وقف شدند و به ویژه در دوره غازان‌خان موقوفات زیادی برای امور خیریه ایجاد شد. بیشترین توسعه اوقاف مربوط به دوره [[صفویه]] است. در آن دوره، شاهان صفوی بسیاری از اموال و املاک را وقف کردند. بیش از همه شاه [[عباس]] اول به توسعه وقف اهتمام داشت. از جمله مشهور است که در سال ۱۰۱۵ یا ۱۰۱۶ق، وی [[تصمیم]] گرفت همه املاک و رقبات و نیز بناهای گوناگونی که در [[اصفهان]] و اطراف آن داشت را وقف [[چهارده معصوم]] کند. به [[تبعیت]] از شاهان، [[حاکمان]] مناطق نیز املاک فراوانی را در سراسر مملکت به صورت [[وقف]] درآوردند. از دوره نادرشاه و پس از آنکه وی [[دستور]] به [[مصادره]] بسیاری از [[موقوفات]] داد، وقف دچار افول شد و هرچند در دوره زندیان و بیش از آن در دوره قاجار دوباره تلاش‌هایی برای رونق‌بخشی به آن صورت گرفت، اما دیگر جایگاه قبلی خود را باز نیافت. گرچه پس از [[انقلاب اسلامی]]، تلاش‌هایی برای [[احیا]] و گسترش وقف شده است.


در کشورهای اروپایی نیز نهادی مشابه وقف در قالب «تِراست» (trust)، حداقل از سده‌های میانه رواج داشته و دارد و امروزه بنیادهای وقفی بسیاری در اروپا و [[آمریکا]] به ارائه خدمات عام‌المنفعه [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، [[علمی]] و [[فرهنگی]] می‌پردازند که ازجمله مشهورترین آنها «بنیاد نوبل» در سوئد و «مؤسسه بیل گیتس» و بنیادهای «فورد» و «راکفلر» در آمریکا را می‌توان نام برد.
در کشورهای اروپایی نیز نهادی مشابه وقف در قالب «تِراست» (trust)، حداقل از سده‌های میانه رواج داشته و دارد و امروزه بنیادهای وقفی بسیاری در اروپا و [[آمریکا]] به ارائه خدمات عام‌المنفعه [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، [[علمی]] و [[فرهنگی]] می‌پردازند که ازجمله مشهورترین آنها «بنیاد نوبل» در سوئد و «مؤسسه بیل گیتس» و بنیادهای «فورد» و «راکفلر» در آمریکا را می‌توان نام برد.
خط ۲۲: خط ۲۲:


چهار عنصر اصلی را برای وقف می‌توان برشمرد:
چهار عنصر اصلی را برای وقف می‌توان برشمرد:
*[[بانی]] و مؤسس (واقِف)؛ واقفان نوعاً از بین [[صاحب منصبان]] و [[رجال]] [[حکومتی]]، علما، تجار و متدینین متمول بوده‌اند. البته تنوع موضوعات و سیالیت قالب وقف که هیچ محدودیتی از نظر [[ارزش]] [[مالی]] موقوفه بر آن مترتب نیست، امکان انجام وقف‌های کوچک را برای طبقات [[پایین‌تر]] نیز فراهم کرده است. از نکات جالب توجه آنکه بخش مهمی از [[موقوفات]]، خصوصاً در دوره [[صفویه]] توسط [[زنان]]، به ویژه زنان [[صاحب منصب]] یا [[همسران]] [[رجال]] [[حکومتی]] صورت گرفته است که نشان از [[استقلال]] [[مالی]] ایشان دارد. از مشهورترین زنان واقف می‌توان گوهرشاد آغا ۔ همسرشاهرخ تیموری-، ترکان خاتون - [[ملکه]] ایلخانی-، دلارام خانم - همسرشاه [[عباس]] [[اول]] - و [[زینب]] بیگم - دختر امیرمحمد اردستانی [[شیخ الاسلام]] - را نام برد. واقفان انگیزه‌های مختلفی برای [[وقف]] [[دارایی]] خود داشته و دارند؛ اعم از انگیزه‌های مذهبی (مانند کسب [[رضای خدا]] و [[اهل‌بیت]] و ابراز [[محبت]] به بزرگان [[دینی]])، [[اقتصادی]] (مانند [[حمایت]] از [[اولاد]] و [[خانواده]])، [[اجتماعی]] (مانند کسب [[شهرت]] و وجهه)، [[سیاسی]] (مانند تثبیت [[قدرت]]) و شخصی (مانند ایجاد پشتوانه مالی [[خانوادگی]]).
*[[بانی]] و مؤسس (واقِف)؛ واقفان نوعاً از بین [[صاحب منصبان]] و [[رجال]] [[حکومتی]]، علما، تجار و متدینین متمول بوده‌اند. البته تنوع موضوعات و سیالیت قالب وقف که هیچ محدودیتی از نظر [[ارزش]] [[مالی]] موقوفه بر آن مترتب نیست، امکان انجام وقف‌های کوچک را برای طبقات [[پایین‌تر]] نیز فراهم کرده است. از نکات جالب توجه آنکه بخش مهمی از [[موقوفات]]، خصوصاً در دوره [[صفویه]] توسط [[زنان]]، به ویژه زنان [[صاحب منصب]] یا [[همسران]] [[رجال]] [[حکومتی]] صورت گرفته است که نشان از [[استقلال]] [[مالی]] ایشان دارد. از مشهورترین زنان واقف می‌توان گوهرشاد آغا ۔ همسرشاهرخ تیموری-، ترکان خاتون - [[ملکه]] ایلخانی-، دلارام خانم - همسرشاه [[عباس]] اول - و [[زینب]] بیگم - دختر امیرمحمد اردستانی [[شیخ الاسلام]] - را نام برد. واقفان انگیزه‌های مختلفی برای [[وقف]] [[دارایی]] خود داشته و دارند؛ اعم از انگیزه‌های مذهبی (مانند کسب [[رضای خدا]] و [[اهل‌بیت]] و ابراز [[محبت]] به بزرگان [[دینی]])، [[اقتصادی]] (مانند [[حمایت]] از [[اولاد]] و [[خانواده]])، [[اجتماعی]] (مانند کسب [[شهرت]] و وجهه)، [[سیاسی]] (مانند تثبیت [[قدرت]]) و شخصی (مانند ایجاد پشتوانه مالی [[خانوادگی]]).
*مدیر وقف (تولیت)؛ [[مدیریت]] امور مربوط به هر موقفه، با متولی با تولیت آن است که توسط واقف یا طبق شرایط مندرج در وقف‌نامه مشخص شده است. معمولاً از محل وقف، بخش مشخصی جهت اجرت متولی و در صورت نیاز دیگر [[خادمان]] موقوفه اختصاص داده می‌شود. تولیت موقوفات، به [[دلایل]] اقتصادی و سیاسی، در طول [[تاریخ]] از مسائل پر مناقشه بوده است. به ویژه در مقاطعی که [[حکومت‌ها]] و [[دولت‌ها]] سعی در بسط کنترل و [[مدیریت خود]] بر موقوفات داشته‌اند. رایج‌ترین نوع تولیت، تولیت موروثی است که در آن واقفان معمولاً تولیت موقوفات خود را تا پایان [[عمر]] خود برعهده دارند و پس از خود، این کار را به [[فرزندان]] و نسل‌های بعدی خود می‌سپارند. در گذشته برخی واقفان، از [[علما]] و [[روحانیان]] می‌خواستند که تولیت موقوفاتشان را عهده‌دار شوند. همین امر یکی از پشتوانه‌های اقتصادی بخشی از [[روحانیت]] محسوب می‌شد. اما در دوره رضاشاه با تصویب [[قانون]] جدید [[اوقاف]]، [[دولت]] جایگزین روحانیان متولی شد و روحانیت از این پشتوانه مالی مهم [[محروم]] شد.
*مدیر وقف (تولیت)؛ [[مدیریت]] امور مربوط به هر موقفه، با متولی با تولیت آن است که توسط واقف یا طبق شرایط مندرج در وقف‌نامه مشخص شده است. معمولاً از محل وقف، بخش مشخصی جهت اجرت متولی و در صورت نیاز دیگر [[خادمان]] موقوفه اختصاص داده می‌شود. تولیت موقوفات، به [[دلایل]] اقتصادی و سیاسی، در طول [[تاریخ]] از مسائل پر مناقشه بوده است. به ویژه در مقاطعی که [[حکومت‌ها]] و [[دولت‌ها]] سعی در بسط کنترل و [[مدیریت خود]] بر موقوفات داشته‌اند. رایج‌ترین نوع تولیت، تولیت موروثی است که در آن واقفان معمولاً تولیت موقوفات خود را تا پایان [[عمر]] خود برعهده دارند و پس از خود، این کار را به [[فرزندان]] و نسل‌های بعدی خود می‌سپارند. در گذشته برخی واقفان، از [[علما]] و [[روحانیان]] می‌خواستند که تولیت موقوفاتشان را عهده‌دار شوند. همین امر یکی از پشتوانه‌های اقتصادی بخشی از [[روحانیت]] محسوب می‌شد. اما در دوره رضاشاه با تصویب [[قانون]] جدید [[اوقاف]]، [[دولت]] جایگزین روحانیان متولی شد و روحانیت از این پشتوانه مالی مهم [[محروم]] شد.
*موضوع وقف (موقوفه)؛ نوع و جنس موقوفات طیف متنوعی را شامل می‌شود که نتیجه تفاوت [[تفسیر]] و رویکرد به [[وقف]] در مقاطع مختلف بوده است. اغلب [[موقوفات]] در قالب [[زمین]]، مِلک و ساختمان بوده‌اند، اما در وقف‌های کوچک گاه یک شیء هم موضوع وقف است. همچنین در کنار موقوفات دارای [[ارزش مادی]]، با توسعه مفهوم وقف به ویژه در دوره معاصر، موقوفات [[معنوی]] هم به گستره وقف افزوده شده‌اند؛ نظیر وقف یک رسم و [[آیین]] یا حتی یک قطعه [[شعر]]. به عنوان مثال در روستای قورتان - حوالی زواره [[اصفهان]] – در [[دهه محرم]]، آیین [[عزاداری]] منحصر به فردی برگزار می‌شود که طبق [[باور]] اهالی، وقف آن روستا شده است و [[عزاداران]]، در پایان آن آیین، با خواندن شعری، بر کسی که آیین وقفی را به جای دیگری ببرد، [[لعن]] می‌فرستند.
*موضوع وقف (موقوفه)؛ نوع و جنس موقوفات طیف متنوعی را شامل می‌شود که نتیجه تفاوت [[تفسیر]] و رویکرد به [[وقف]] در مقاطع مختلف بوده است. اغلب [[موقوفات]] در قالب [[زمین]]، مِلک و ساختمان بوده‌اند، اما در وقف‌های کوچک گاه یک شیء هم موضوع وقف است. همچنین در کنار موقوفات دارای [[ارزش مادی]]، با توسعه مفهوم وقف به ویژه در دوره معاصر، موقوفات [[معنوی]] هم به گستره وقف افزوده شده‌اند؛ نظیر وقف یک رسم و [[آیین]] یا حتی یک قطعه [[شعر]]. به عنوان مثال در روستای قورتان - حوالی زواره [[اصفهان]] – در [[دهه محرم]]، آیین [[عزاداری]] منحصر به فردی برگزار می‌شود که طبق [[باور]] اهالی، وقف آن روستا شده است و [[عزاداران]]، در پایان آن آیین، با خواندن شعری، بر کسی که آیین وقفی را به جای دیگری ببرد، [[لعن]] می‌فرستند.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش