پرش به محتوا

ضرورت عصمت امام در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
جز (جایگزینی متن - 'وجوب عصمت امام' به 'وجوب عصمت امام')
خط ۶: خط ۶:
}}
}}
== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[وجوب عصمت امام]] از [[آیات قرآن]] نیز به روشنی استفاده می‌شود. [[قرآن کریم]] می‌فرماید [[خداوند]]، [[مقام امامت]] را به [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} اعطا، و او آن را برای ذریه‌اش درخواست کرد، خداوند فرمود: مقام امامت به [[ستمکاران]] از [[ذریه]] او نخواهد رسید<ref>{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
آیاتی در [[قرآن کریم]] به روشنی بر [[وجوب عصمت امام]] دلالت دارند. [[قرآن کریم]] می‌فرماید [[خداوند]]، [[مقام امامت]] را به [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} اعطا، و او آن را برای ذریه‌اش درخواست کرد، خداوند فرمود: مقام امامت به [[ستمکاران]] از [[ذریه]] او نخواهد رسید<ref>{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.


از آنجا که مقام امامت آن‌گاه به [[ابراهیم]] اعطا شد که او مورد امتحان‌های [[سختی]] قرار گرفت و از آن آزمون‌ها موفق بیرون آمد، به دست می‌آید که مقصود از [[امامت]]، [[نبوت]] نبوده است، زیرا امتحان‌های بزرگ ابراهیم مانند افکنده شدن در [[آتش]] به دست نمرودیان، [[مبارزه]] با [[بت‌پرستان]] و [[مأموریت]] یافتن [[ذبح]] فرزندش، همگی در دوران نبوت او رخ داده است.
از آنجا که مقام امامت آن‌گاه به [[ابراهیم]] اعطا شد که او مورد امتحان‌های [[سختی]] قرار گرفت و از آن آزمون‌ها موفق بیرون آمد، به دست می‌آید که مقصود از [[امامت]]، [[نبوت]] نبوده است، زیرا امتحان‌های بزرگ ابراهیم مانند افکنده شدن در [[آتش]] به دست نمرودیان، [[مبارزه]] با [[بت‌پرستان]] و [[مأموریت]] یافتن [[ذبح]] فرزندش، همگی در دوران نبوت او رخ داده است.
خط ۱۲: خط ۱۲:
از سوی دیگر، قرآن کریم هر گونه کوتاهی [[انسان]] را [[ظلم]] دانسته و فرموده است: “کسی که از [[حدود الهی]] [[تجاوز]] کند [[ستمکار]] است”<ref>{{متن قرآن|وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}} «و آنان که از حدود خداوند تجاوز کنند ستمگرند» سوره بقره، آیه ۲۲۹.</ref>. روشن است که انسان‌های غیر [[معصوم]] از [[خطا]] و [[گناه]] - کوچک یا بزرگ - مصون و معصوم نیستند. بنابراین از مقام امامت بهره‌ای نخواهند داشت.
از سوی دیگر، قرآن کریم هر گونه کوتاهی [[انسان]] را [[ظلم]] دانسته و فرموده است: “کسی که از [[حدود الهی]] [[تجاوز]] کند [[ستمکار]] است”<ref>{{متن قرآن|وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}} «و آنان که از حدود خداوند تجاوز کنند ستمگرند» سوره بقره، آیه ۲۲۹.</ref>. روشن است که انسان‌های غیر [[معصوم]] از [[خطا]] و [[گناه]] - کوچک یا بزرگ - مصون و معصوم نیستند. بنابراین از مقام امامت بهره‌ای نخواهند داشت.


[[آیه]] “اولی الامر”<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> نیز بر عصمت امام دلالت می‌کند، زیرا در این آیه [[مؤمنان]] به [[اطاعت]] بی‌قید و شرط از “اولی الامر” همانند اطاعت بی‌قید و شرط از [[خدا]] و [[رسول خدا]] [[مکلف]] شده‌اند. اطاعت بی‌قید و شرط از کسی آن‌گاه [[مشروع]] است که از [[خطا]] و [[گناه]] مصون و [[معصوم]] باشد، زیرا اگر چنین نباشد چه بسا [[اطاعت]] از او به [[نافرمانی خداوند]] بینجامد، که قطعاً مردود است.
[[آیه اولی الامر]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> نیز بر عصمت امام دلالت می‌کند، زیرا در این آیه [[مؤمنان]] به [[اطاعت]] بی‌قید و شرط از “[[اولی الامر]]” همانند اطاعت بی‌قید و شرط از [[خدا]] و [[رسول خدا]] [[مکلف]] شده‌اند. اطاعت بی‌قید و شرط از کسی آن‌گاه [[مشروع]] است که از [[خطا]] و [[گناه]] مصون و [[معصوم]] باشد، زیرا اگر چنین نباشد چه بسا [[اطاعت]] از او به [[نافرمانی خداوند]] بینجامد، که قطعاً مردود است.


برخی [[مفسران]] [[اهل]] [[سنّت]]، مانند [[فخرالدین رازی]]، [[نظام‌الدین نیشابوری]] و [[شیخ محمد عبده]] نیز پذیرفته‌اند که [[آیه]] “اولی الامر” بر معصوم بودن “اولی الامر” دلالت دارد<ref>ر.ک: مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص۱۴۴؛ تفسیر المنار، ج۵، ص۱۸۲.</ref>، ولی آنان “اولی الامر” را بر [[اهل حل و عقد]] منطبق کرده و نتیجه گرفته‌اند که [[اجماع]] آنان معصوم است.
برخی [[مفسران]] [[اهل]] [[سنّت]]، مانند [[فخرالدین رازی]]، [[نظام‌الدین نیشابوری]] و [[شیخ محمد عبده]] نیز پذیرفته‌اند که [[آیه]] “اولی الامر” بر معصوم بودن “اولی الامر” دلالت دارد<ref>ر.ک: مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص۱۴۴؛ تفسیر المنار، ج۵، ص۱۸۲.</ref>، ولی آنان “اولی الامر” را بر [[اهل حل و عقد]] منطبق کرده و نتیجه گرفته‌اند که [[اجماع]] آنان معصوم است.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش