اعتدال: تفاوت میان نسخهها
←انواع اعتدال
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==اعتدال امّت اسلام== | ==اعتدال امّت اسلام== | ||
*{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ }}﴾}}<ref> و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم؛ سوره بقره، آیه:۱۴۳.</ref> بر اساس یک احتمال این آیه در پی معرفی امت اسلامی با وصف امتی معتدل و میانه است. اعتدال امت اسلامی در مقایسه با سایر امتها از جمله یهودیان و مسیحیان میتواند از جهت اعتقاد، جهانبینی، اخلاق، احکام، آداب و همه امور زندگی باشد، زیرا این امت از جهت عقیده گرفتار غلوّ، شرک، جبر و تفویض نیست و درباره صفات خدا نه معتقد به تشبیه است و نه تعطیل، نه در امور مادی غوطهور شده تا از معنویات غافل شود و نه به رهبانیت و ترک دنیا روی آورده است، پس از جهت اخلاق، عبادت، اعتقاد و همه امور زندگی معتدل است و چون مسلمانان در مسیر میانه قرار دارند میتوانند همه خطوط انحرافی چپ و راست را ببینند و شاهد سایر امتها باشند<ref>تفسیرالمنار، ج۲، ص۴ـ۵؛ المیزان، ج۱، ص۳۱۵؛ نمونه، ج۱، ص۴۸۷.</ref>. برخی ذیل این آیه گفتهاند: اعتدال و وسط بودن امت اسلامی نشان هدایت این امت به وسیله خدای سبحان است و آنان در اعتقاد، میان افراط یعنی شرک و اعتقاد به تعدد خدایان و تفریط یعنی الحاد قرار دارند و در اخلاق بین حق روح و حق جسم جمع کرده و دارای اعتدالاند<ref>الکاشف، ج۱، ص۲۲۴.</ref>. بر پایه روایتی [[امام صادق]]{{ع}} در تبیین {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|خَيْرَ أُمَّةٍ }}﴾}} در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ }}﴾}}<ref> شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ سوره آل عمران، آیه:۱۱۰.</ref> آنان را امتی میداند که اجابت دعوت ابراهیم برای آنها واجب شد و آنها امتی میانهرو و بهترین امتی هستند که برای مردم فرستاده شدهاند<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۹۵؛ بحارالانوار، ج۲۴، ص۱۵۳.</ref>. | *{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ }}﴾}}<ref> و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم؛ سوره بقره، آیه:۱۴۳.</ref> بر اساس یک احتمال این آیه در پی معرفی امت اسلامی با وصف امتی معتدل و میانه است. اعتدال امت اسلامی در مقایسه با سایر امتها از جمله یهودیان و مسیحیان میتواند از جهت اعتقاد، جهانبینی، اخلاق، احکام، آداب و همه امور زندگی باشد، زیرا این امت از جهت عقیده گرفتار غلوّ، شرک، جبر و تفویض نیست و درباره صفات خدا نه معتقد به تشبیه است و نه تعطیل، نه در امور مادی غوطهور شده تا از معنویات غافل شود و نه به رهبانیت و ترک دنیا روی آورده است، پس از جهت اخلاق، عبادت، اعتقاد و همه امور زندگی معتدل است و چون مسلمانان در مسیر میانه قرار دارند میتوانند همه خطوط انحرافی چپ و راست را ببینند و شاهد سایر امتها باشند<ref>تفسیرالمنار، ج۲، ص۴ـ۵؛ المیزان، ج۱، ص۳۱۵؛ نمونه، ج۱، ص۴۸۷.</ref>. برخی ذیل این آیه گفتهاند: اعتدال و وسط بودن امت اسلامی نشان هدایت این امت به وسیله خدای سبحان است و آنان در اعتقاد، میان افراط یعنی شرک و اعتقاد به تعدد خدایان و تفریط یعنی الحاد قرار دارند و در اخلاق بین حق روح و حق جسم جمع کرده و دارای اعتدالاند<ref>الکاشف، ج۱، ص۲۲۴.</ref>. بر پایه روایتی [[امام صادق]]{{ع}} در تبیین {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|خَيْرَ أُمَّةٍ }}﴾}} در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ }}﴾}}<ref> شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ سوره آل عمران، آیه:۱۱۰.</ref> آنان را امتی میداند که اجابت دعوت ابراهیم برای آنها واجب شد و آنها امتی میانهرو و بهترین امتی هستند که برای مردم فرستاده شدهاند<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۹۵؛ بحارالانوار، ج۲۴، ص۱۵۳.</ref>. | ||
برگزیدن میانهروی و حدّ وسط در انفاق از ویژگیهای | ==انواع اعتدال== | ||
بسیاری از مفسران گفتهاند: گشادهدستی زیاد اگر موجب ناتوانی شخص از پرداختن به دیگر تکالیف گردد از مصادیق اسراف در انفاق شمردهمیشود. | '''۱. اعتدال در عقیده:'''اعتدال در عقیده با اعتقاد به توحید و تسلیم در برابر حق تأمین میشود، چنانکه از [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} که از برترین درجات توحید و تسلیم برخوردار است بارها با وصف "حنیف" یاد شده است {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلاَ نَصْرَانِيًّا وَلَكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ }}﴾}}<ref> ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود؛ سوره آل عمران، آیه:۶۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ }}﴾}}<ref> به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درستآیین بود و از مشرکان نبود؛ سوره نحل، آیه:۱۲۰.</ref> و از طریقی که پیامبران بر پایه یکتاپرستی بنا نهادهاند به "صراط مستقیم" تعبیر شده است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ }}﴾}}<ref> بیگمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست؛ سوره آل عمران، آیه:۵۱.</ref>، بنابراین، توحید میانه انکار خدا و شرک به خداست<ref>تفسیر مراغی، مج۱، ج۳، ص۱۱۸.</ref> و هر کس به کفر و شرک آلوده باشد از مسیر و محدوده اعتدال خارج شده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ }}﴾}}<ref> ، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بیگمان راه میانه را گم کرده است؛ سوره مائده، آیه:۱۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَمْ تُرِيدُونَ أَن تَسْأَلُواْ رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَى مِن قَبْلُ وَمَن يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ}}﴾}}<ref> آیا بر آنید که از پیامبرتان درخواست کنید چنان که پیشتر از موسی در خواست شد؟ و آنکه کفر را جایگزین ایمان کند، بیشک راه میانه را گم کرده است؛ سوره بقره، آیه:۱۰۸.</ref> در آیه ۲۲ سوره ملک اعتدال انسان مؤمن، به راه رفتن شخص ایستاده در راه مستقیم و انحراف کافر از اعتدال را به راه رفتن انسان نگونسار تشبیه کرده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}﴾}}<ref> آیا آنکه به روی درافتاده (و باژگون) راه میرود رهیابتر است یا آنکه استوار و بر راهی راست راه میرود؟؛ سوره ملک، آیه:۲۲.</ref>؛ همچنین قرآن کریم، شرک به خدا و ایمان نیاوردن به آیات الهی را اسراف و خروج از مرز اعتدال دانسته و آن را عامل دشواری زندگی دنیا و عذاب دردناک و ماندگار آخرت میشمارد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِن بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى }}﴾}}<ref> و اینچنین ما آن کس را که گزافکاری کند و به نشانههای پروردگارش ایمان نیاورد کیفر میدهیم و بیگمان عذاب جهان واپسین سختتر و پایدارتر است؛ سوره طه، آیه:۱۲۷.</ref> آیه ۳۴ سوره غافر منکران [[نبوت]] را مسرف و گرفتار ریب خوانده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ }}﴾}}<ref> بدینگونه خداوند کسی را که گزافکاری بدگمان است در گمراهی مینهد؛ سوره غافر، آیه:۳۴.</ref> | ||
قرآن در آیه ۲۱۹ بقره | *شماری از آیات قرآن کریم از اهل کتاب و مسیحیان میخواهد تا در باورهای خود معتدل و بر توحید و نفی شرک که از آموزههای ادیان الهی است پایبند باشند و به الوهیت عیسی و تثلیث که کفر به خدا و مصداق غلوّ در دین است معتقد نشوند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً }}﴾}}<ref> ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سهگانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بیگمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمانها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس؛ سوره نساء، آیه:۱۷۱.</ref> در آیات ۷۲ـ۷۳ سوره مائده هم تأکیدمیکند که خروج از راه میانه توحید و اعتقاد به الوهیت مسیح و تثلیث، موجب شرک و کفر و غلوّ در دین است. | ||
*از آثار خروج از اعتدال عقیدتی عذاب دشوار و ماندگار آخرت است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِن بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى }}﴾}}<ref> و اینچنین ما آن کس را که گزافکاری کند و به نشانههای پروردگارش ایمان نیاورد کیفر میدهیم و بیگمان عذاب جهان واپسین سختتر و پایدارتر است؛ سوره طه، آیه:۱۲۷.</ref> آیات ۳۱ـ۳۷ سوره ذاریات نیز به هلاکت و عذاب دنیوی جمعی از مسرفان اشاره دارد. | |||
'''۲. اعتدال در رفتار:''' انطباق رفتار با شریعت و نیز هماهنگی آن با عرف، معیار اعتدال رفتار است، بنابراین بر اساس آموزههای قرآن کریم هر عملی که از مصادیق بندگی خداوند به حساب آید دارای اعتدال است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ }}﴾}}<ref> و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟؛ سوره یس، آیه:۶۱.</ref> در مقابل، هرگونه عصیان و نافرمانی پروردگار خروج از حدّ اعتدال و اسراف شمرده شده است، از همین رو خداوند در آیه ۵۳ سوره زمر از گناهکاران با تعبیر اسرافکاران یاد کرده:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ }}﴾}}<ref> ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید؛ سوره زمر، آیه:۵۳.</ref> و آنان را به توبه فرا میخواند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا}}﴾}}<ref> بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ بیگمان اوست که آمرزنده بخشاینده است؛ سوره زمر، آیه:۵۳.</ref> در آیه ۱۴۷ سوره آلعمران نیز گناهان را اسراف دانسته و طلب آمرزش مؤمنان را از خداوند گزارش میکند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا }}﴾}}<ref> پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر؛ سوره آل عمران، آیه:۱۴۷.</ref>. به گفته جمعی از مفسران اسراف در آیه شامل هر گونه افراط و تفریط میشود<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۸۸۵.</ref>؛ همچنین در آیه ۲۸ سوره کهف کسانی را که غفلت بر دلشان چیره شده و از هواینفس پیروی میکنند به افراط و خروج از حدّ میانه وصف کرده است و از [[پیامبر]]{{صل}} میخواهد از آنان اطاعت نکند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا }}﴾}}<ref> و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن؛ سوره کهف، آیه:۲۸.</ref> قرآن کریم بنی اسرائیل را از ریختن خون بیگناهان و فساد در زمین نهی کرده و از فساد و تبهکاری آنان به اسراف تعبیر میکند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ }}﴾}}<ref> آنگاه بسیاری از ایشان از آن پس، در زمین گزافکارند؛ سوره مائده، آیه:۳۲.</ref>، چنانکه خودکامگی و استکبار و عصیان و طغیان فرعون نیز اسراف، و فرعون از مصادیق مسرفان به شمار آمده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ }}﴾}}<ref> بیگمان فرعون در (سر) زمین (مصر) بلند پروازی کرد و او به راستی از گزافکاران بود؛ سوره یونس، آیه:۸۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّهُ كَانَ عَالِيًا مِّنَ الْمُسْرِفِينَ }}﴾}}<ref> برتری جویی از گزافکاران بود؛ سوره دخان، آیه:۳۱.</ref>. | |||
*از مصادیق اعتدال در رفتار، اعتدال در امور جنسی است. بر اساس آموزههای قرآن کریم مردان و زنان باید با ازدواج و تشکیل خانواده به نیازهای جنسی خود پاسخ دهند و هرگونه کامجویی جنسی خارج از چارچوب زندگی زناشویی افراط و خروج از حدّ اعتدال است، از همین رو قوملوط که زنان را وانهاده و به همجنسبازی گراییده بودند به شدت نکوهش شده و اسرافکار شمرده شدهاند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ }}﴾}}<ref> شما از سر شهوت به جای زنان به سراغ مردان میروید بلکه شما قومی گزافکارید؛ سوره اعراف، آیه:۸۱.</ref> در ادامه آیات، فرجام رقتبار آنان را اینگونه بیان میکند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ }}﴾}}<ref> و بر آنان بارانی (از سنگ- گل) باراندیم آنک بنگر سرانجام گنهکاران چگونه بود؛ سوره اعراف، آیه:۸۴.</ref>؛ آیات ۳۲ـ۳۴ سوره ذاریات نیز نزول عذاب بر قوم لوط را گزارش میکند. این آیات نیز افراط و اسراف این قوم را یادآور شده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن طِينٍ مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ }}﴾}}<ref> گفتند: ما برای گروهی گنهکار فرستاده شدهایم.تا بر آنان سنگهایی از گل بباریم.که نزد پروردگارت برای گزافکاران نشانهدار شده است؛ سوره ذاریات ، آیه: ۳۲ - ۳۴.</ref، آیه ۳۱ سوره معارج روابط جنسی خارج از حدود پذیرفته شده را تجاوز و خروج از اعتدال برمیشمارد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ }}﴾}}<ref> پس کسانی که بیش از این بخواهند تجاوزکارند؛ سوره معارج، آیه:۳۱.</ref>. بر اساس آموزههای قرآن کریم باید به هنگام عادت ماهیانه همسران در معاشرت با آنان اعتدل را رعایت کرد. در شأن نزول آیه ۲۲۲ سوره بقره آمده که یهودیان معاشرت با زنان در دوران حیض را بهطور مطلق حرام و نصارا مطلقاً جایز میدانستند و حتی آمیزش درآن حالت را جایز میشمردند. مشرکان عرب به ویژه آنان که در مدینه زندگی میکردند تحت تأثیر یهود از زنان حایض جدا میشدند. هنگامی که در اینباره از پیامبر سؤال شد این آیه نازل گردید و از مسلمانان خواست تا راه میانه را برگزینند و در دوران قاعدگی فقط از آمیزش با آنان کناره گیرند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاء فِي الْمَحِيضِ وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىَ يَطْهُرْنَ}}﴾}}<ref> و از تو درباره حیض میپرسند؛ بگو که آن، گونهای رنج است. پس در حیض از زنان کناره گیرید و با آنان آمیزش نکنید تا پاک شوند؛ سوره بقره، آیه:۲۲۲.</ref><ref>روضالجنان، ج۳، ص۲۳۰؛ کشفالاسرار، ج۱، ص۵۱۸.</ref> اعتدال در راه رفتن و در سخن گفتن و پرهیز از فریاد و صدای بلند نیز از مصادیق اعتدال در رفتار است که قرآن کریم در قالب اندرزهای لقمان به فرزندش بر آنها پای فشرده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ }}﴾}}<ref> و در راه رفتنت میانهرو باش و از آوایت فرو کاه که ناپسندترین بانگها بانگ درازگوشان است؛ سوره لقمان، آیه:۱۹.</ref> بر پایه روایتی از [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} رعایت حدّ متعارف و اعتدال در سخن گفتن و نیز اعتدال در راه رفتن از نشانههای جوانمردی شمرده شده است<ref>غررالحکم، ج۱، ص۳۲۴.</ref>. اعتدال صدا در نماز نیز سفارش شده است؛ خدای متعالی به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: نمازت را به صدای بلند مخوان و بسیار آهستهاش مکن و میان آن دو، راهی معتدل بجوی:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً }}﴾}}<ref> به نمازت نه بانگ بردار و نه آن را بیآوا بخوان و میان آن (دو)، راهی (میانه) بگزین!؛ سوره اسراء، آیه:۱۰.</ref>. | |||
*اعتدال در عبادت نیز از آیات نخست سورهطه استفاده شده است. بر پایه روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} پاهای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر اثر ایستادن به نماز ورم میکرد و خداوند با فرو فرستادن این آیات از او خواست تا خود را بهتعب و رنج نیفکند<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۵۷؛ کنزالدقائق، ج۸، ص۲۸۴؛ المیزان، ج۱۴، ص۱۲۵.</ref>:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| طه مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى إِلاَّ تَذْكِرَةً لِّمَن يَخْشَى}}﴾}}<ref> طا، ها.ما قرآن را بر تو فرو نفرستادهایم که به رنج افتی.جز اینکه یادکردی باشد برای آن کس که (از خداوند) میترسد؛ سوره طه، آیه:۱ - ۳.</ref> روایت فوق از ابنعباس نیز نقل شده است<ref>الدرالمنثور، ج۵، ص۵۴۹.</ref>. | |||
'''۳. اعتدال در امور اقتصادی:''' این نوع از اعتدال خود دارای مصادیق گوناگونی است: | |||
'''الف. اعتدال در بهرهگیری از نعمتهای دنیوی:''' در کسب ثروت نباید از مرزهای تعیین شده خارج شد، بلکه باید با توجه به حقوق دیگران اعتدال را رعایت کرد. آیه ۱۴۱ سوره انعام استفاده از ثمره زراعت را جایز شمرده و سپس از اسراف نهیمیکند که بنابر یک احتمال اسراف در این آیه به معنای نپرداختن حقوق تهیدستان است<ref>التبیان، ج۴، ص۲۹۶؛ تفسیر ماوردی، ج۲، ص۱۷۹.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ }}﴾}}<ref> از میوهاش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید؛ سوره انعام، آیه:۱۴۱.</ref>. در آیه ۶ سوره نساء نیز کسب مال از راهِ نامشروع و از جمله تصرف در مال یتیم اسراف و خروج از اعتدال شمرده شده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُواْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا }}﴾}}<ref> ا پس اگر در آنان کاردانی یافتید، داراییهایشان را به آنان بازگردانید و آن را به گزافکاری و شتاب، از (بیم) اینکه بالغ گردند (و از شما باز گیرند) نخورید و هر کس از شما که توانگر باشد؛ سوره نساء، آیه:۶.</ref>. در مقابل، ترک دنیا و عدم بهرهگیری از مواهب الهی نیز مذموم است، چنانکه قرآن کریم مسیحیان را به سبب گرایش به رهبانیت نکوهش میکند و رهبانیت را نه از جانب خدا بلکه ساخته و پرداخته مسیحیان میداند<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۳۶۵ـ۳۶۶؛ نمونه، ج۲۳، ص۳۸۵.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ }}﴾}}<ref> سوره حدید، آیه:۲۷.</ref>؛ همچنین قرآن از مؤمنان میخواهد در زمینه استفاده از نعمتهای حلال الهی جانب اعتدال را رعایت کنند و بیجهت آن را بر خود حرام نکنند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! چیزهای پاکیزهای را که خداوند برای شما حلال کرده است حرام مشمارید و تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد؛ سوره مائده، آیه:۸۷.</ref> بر اساس شأن نزول این آیه هنگامی که گروهی از صحابه تصمیم گرفتند از ترس قیامت لذتهای دنیا را ترک گویند و تنها به عبادت بپردازند [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آنان را از این کار بازداشت و فرمود: من، هم تهجد میکنم و هم میخوابم؛ برخی روزها را روزه میدارم و بعضی را افطار میکنم، گوشت و چربی میخورم و با زنان خلوت میکنم، این سنّت من است و هر که از آن روی برگرداند از من نیست، آنگاه صحابه را گرد هم آورد و در اجتماع آنان فرمود: چرا گروهی زنان، طعامها، بوی خوش، خواب و سایر لذتهای مباح را بر خویش حرام کردهاند؟ بدانید که من شما را به زندگی همانند احبار و زهدپیشگان نصارا فرمان نمیدهم، زیرا در دین من پرهیز از خوردن گوشت و تحریم زنان و صومعهنشینی نیست. سیاحت امت من روزه و رهبانیت آنان جهاد است. خدای را بپرستید، به او شرک نورزید و حج و عمره بهجاآورید و نماز برپا دارید و زکات دهید و روزه ماه رمضان بدارید. همانا آنانکه پیش از شما بودند به جهت سختگیری بر خود هلاک شدند. آنان بر خود سخت گرفتند و خدا بر ایشان سخت گرفت. آن هنگام آیه فوق نازل شد<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۳۶۴؛ الدرالمنثور، ج۳، ص۱۳۹ـ۱۴۶.</ref>. در آیات {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُواْ لِلَّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ }}﴾}}<ref> هان ای مؤمنان! از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید و خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را میپرستید ؛ سوره بقره، آیه:۱۷۲.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّبًا وَاتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِيَ أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ }}﴾}}<ref> و از آنچه خداوند حلال و پاکیزه روزی شما کرده است بخورید و از خداوند که بدو ایمان دارید پروا کنید؛ سوره مائده، آیه:۸۸.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> ای پیامبران! از چیزهای پاکیزه بخورید و کاری شایسته کنید که من به آنچه میکنید دانایم؛ سوره مؤمنون، آیه:۵۱.</ref> بر استفاده از امور حلال فرمان داده است. البته انسان به هنگام برخورداری از نعمتهای دنیوی نباید در لذتهای زودگذر دنیوی فرو رود و در شادمانی افراط کند، زیرا موجب بیتوجهی انسان به آخرت و عمل صالح میگردد، چنانکه بنیاسرائیل به قارون مالاندوز گفتند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ }}﴾}}<ref> سرخوشی پیشه مکن که خداوند سرخوشان را دوست نمیدارد؛ سوره قصص، آیه:۷۶.</ref> "فَرِح" صیغه مبالغه و به معنای کسی است که در شادمانی افراط کند<ref>التبیان، ج۸، ص۱۷۷؛ التحریر والتنویر، ج۲۰، ص۱۷۸.</ref>، بنابراین، انسان میتواند درحالیکه برای آخرت و سرای باقی میکوشد از نعمتهای دنیوی نیز برخوردار باشد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَلا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا }}﴾}}<ref> و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن؛ سوره قصص، آیه:۷۶.</ref>. | |||
'''ب. اعتدال در خوردن و آشامیدن:''' آیه۳۱ سوره اعراف پس از بیان جواز عمومی خوردن و آشامیدن رعایت اعتدال و پرهیز از پرخوری زیانبار<ref>احکامالقرآن، جصاص، ج۳، ص۵۲؛ مجمعالبیان، ج۴، ص۶۳۸.</ref> را یادآور شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ }}﴾}}<ref> بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد؛ سوره اعراف، آیه:۳۱.</ref> در آیه ۳۲ سوره اعراف خداوند کسانی را که تفریط کرده<ref>جامع البیان، مج۵، ج۸، ص۲۱۴؛ تفسیر المنار، ج۸، ص۳۸۸.</ref> و خوراکیها و نوشیدنیهای لذیذ و گوارا را بر خود حرام کردهاند نکوهش میکند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِيَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِي لِلَّذِينَ آمَنُواْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ }}﴾}}<ref> بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزیهای پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آوردهاند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن میداریم؛ سوره اعراف، آیه: ۳۲.</ref>. در آیه ۱۴۱ سوره انعام نیز پس از تجویز خوردن میوههای گوناگون از زیادهروی در مصرف "اسراف" نهی کرده است و در آیه ۸۷ سوره مائده هم مؤمنان را از افراط در استفاده از نعمتهای حلال باز داشته است<ref>مجمعالبیان، ج۴، ص۵۷۸ـ۵۷۹؛ تفسیر مراغی، ج۷، ص۱۱.</ref>. | |||
*افزون بر لزوم میانهروی در خوردن و آشامیدن باید در مصرف مال در همه امور زندگی اعتدال داشت، چنانکه بسیاری از مفسران برای اسراف در آیات فوق معنایی وسیع قائل شدهاند؛ آنان مواردی مانند تضییع و اتلاف مال، عدم استفاده از سرمایه<ref>تفسیر مراغی، ج۸، ص۱۳۴ـ۱۳۵.</ref>، مصرف بیش از حدّ درآمد<ref>تفسیر مراغی، ج۸، ص۱۳۴ـ۱۳۵.</ref> و مصرف بیش از حدّ نیاز<ref>تفسیر مراغی، ج۸، ص۱۳۴ـ۱۳۵.</ref> را از مصادیق اسراف و خروج از میانهروی برشمردهاند. برخی از آیه ۸۷ سوره مائده نیز استفاده کردهاند که در بهرهگیری از امور حلال نباید از حد تجاوز کرد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! چیزهای پاکیزهای را که خداوند برای شما حلال کرده است حرام مشمارید و تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد؛ سوره مائده، آیه:۸۷.</ref> | |||
'''ج. اعتدال در انفاق:''' برگزیدن میانهروی و حدّ وسط در انفاق از ویژگیهای "عباد الرحمان" شمرده شده است؛ آنان در انفاق نه اسراف میکنند و نه تنگ میگیرند، بلکه در میان اسراف "افراط" و اقتار "تفریط" راه میانه را برمیگزینند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا }}﴾}}<ref> و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی «5» میان این دو، است؛ سوره فرقان، آیه:۶۷.</ref> بر پایه روایتی [[امام صادق]]{{ع}} در تبیین میانهروی در این آیه مشتی ریگ برداشت و ابتدا مشت خود را محکم گرفت، بهگونهای که چیزی از آن نریخت و فرمود: این "اقتار" است. سپس مشتی دیگر برداشت و دست خود را گشود و همه را بر زمین ریخت و فرمود: این اسراف است و در مرتبه سوم مشتی برداشت و بخشی از آن را ریخت و قسمتی را نگاه داشت و فرمود: این "قوام" است<ref>تفسیر مراغی، ج۸، ص۱۳۴ـ۱۳۵.</ref>؛ همچنین قرآن کریم [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را به رعایت میانهروی در انفاق فرا میخواند و از او میخواهد تا دستش را بهگردنش زنجیر نکند؛ یعنی انفاق و بخشش را ترک نکند و در عین حال اهل گشاده دستی و اسراف هم نباشد، بهگونهای که بر اثر نداری و ناچاری از فعالیت باز ماند و خود را سرزنش کند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا }}﴾}}<ref> و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی؛ سوره اسراء، آیه:۲۹.</ref> برخی مفسران در توضیح این آیه گفتهاند: انفاق و صرف مال، در یک سوی آن بخلوآز است که برای نیازمندان و حتی صاحبمال زیانبار است، زیرا موجب نفرت متقابل مردم و صاحب مال از یکدیگر میشود و در سوی دیگر آن تبذیر و اسراف است که آن نیز زیانبار است، زیرا مال به دست نیازمند نمیرسد و درمسیر شایسته و مناسب هزینه نمیگردد و صرف مال در جایگاه مناسب آن، وضعیت میانهای است که مطلوب است و از مجموع دو نهی آیه استفاده میشود<ref>الکشاف، ج۲، ص۷۳؛ مجمعالبیان، ج۷، ص۲۸۰؛ ج۶، ص۶۳۵.</ref> | |||
*بسیاری از مفسران گفتهاند: گشادهدستی زیاد اگر موجب ناتوانی شخص از پرداختن به دیگر تکالیف گردد از مصادیق اسراف در انفاق شمردهمیشود<ref>الکافی، ج۲،ص۵۴؛ کنزالعرفان، ج۹، ص۴۲۵ـ۴۲۶.</ref>. | |||
*قرآن در آیه ۲۱۹ سوره بقره نیز به انفاق مازاد بر نیازمندی سفارش میکند<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۵۵۸.</ref>: «و یَسـَلونَکَ ماذَا یُنفِقونَ قُلِ العَفو» در شأن نزول آیه ۱۴۱ انعام/۶ گفتهاند که شماری از مسلمانان بیش از حد انفاق میکردند، بهگونهای که خود در اداره زندگی با مشکل مواجه میشدند و خداوند با نهی{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ }}﴾}}<ref> و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد؛ سوره انعام، آیه:۱۴۱.</ref> آنان را از افراط در انفاق برحذر داشتهاست<ref>جامعالبیان، مج۵، ج۸، ص۸۱ـ۸۲؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۷۹؛ مجمعالبیان، ج۴، ص۵۷۸.</ref>. | |||
==اعتدال در حدود و قصاص و انتقام== | ==اعتدال در حدود و قصاص و انتقام== |