پرش به محتوا

آیا امکان ملاقات با امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - 'پژوهشگران مؤسسه آینده روشن' به 'پژوهشگران مؤسسه آینده روشن')
خط ۲۷: خط ۲۷:
«بی‌گمان یکی از آرزوهای [[پیروان]] [[راستین]] [[امامان معصوم]]{{عم}} آن است که در دوران [[پنهان‌زیستی]] آخرین پیشوای [[معصوم]] خویش به [[دیدار]] [[جمال]] [[نورانی]] آن [[امام همام]] نایل شوند. از آنجا که در [[روایات]]، [[پنهان‌زیستی]] آن [[امام]] بزرگوار، رازی از [[رازهای خداوند]] دانسته شده و درباره چگونگی آن [[غیبت]]، دیدگاه‌های متفاوتی ذکر شده، درباره [[ملاقات]] با آن [[حضرت]] در [[عصر غیبت]]، نگاه‌های مختلفی ارائه شده است. بنابراین یکی از بحث‌هایی که درباره [[حضرت مهدی]]{{ع}} لازم است به طور ویژه مورد توجه قرار گیرد، بحث "[[ملاقات]] با آن [[حضرت]] در [[دوران غیبت]]" است. دانشوران [[شیعه]]، [[زندگی حضرت مهدی]]{{ع}} را از زوایای گوناگون به گونه‌های متفاوت تقسیم کرده‌اند. در یکی از این تقسیم‌ها، [[عمر]] آن [[حضرت]] به چهار دوره متفاوت تقسیم شده است.
«بی‌گمان یکی از آرزوهای [[پیروان]] [[راستین]] [[امامان معصوم]]{{عم}} آن است که در دوران [[پنهان‌زیستی]] آخرین پیشوای [[معصوم]] خویش به [[دیدار]] [[جمال]] [[نورانی]] آن [[امام همام]] نایل شوند. از آنجا که در [[روایات]]، [[پنهان‌زیستی]] آن [[امام]] بزرگوار، رازی از [[رازهای خداوند]] دانسته شده و درباره چگونگی آن [[غیبت]]، دیدگاه‌های متفاوتی ذکر شده، درباره [[ملاقات]] با آن [[حضرت]] در [[عصر غیبت]]، نگاه‌های مختلفی ارائه شده است. بنابراین یکی از بحث‌هایی که درباره [[حضرت مهدی]]{{ع}} لازم است به طور ویژه مورد توجه قرار گیرد، بحث "[[ملاقات]] با آن [[حضرت]] در [[دوران غیبت]]" است. دانشوران [[شیعه]]، [[زندگی حضرت مهدی]]{{ع}} را از زوایای گوناگون به گونه‌های متفاوت تقسیم کرده‌اند. در یکی از این تقسیم‌ها، [[عمر]] آن [[حضرت]] به چهار دوره متفاوت تقسیم شده است.
#دوران [[زندگی]] با [[پدر]] خود؛
#دوران [[زندگی]] با [[پدر]] خود؛
#[[دوران غیبت صغرا]]؛
# [[دوران غیبت صغرا]]؛
#[[دوران غیبت کبرا]]؛
# [[دوران غیبت کبرا]]؛
#[[دوران ظهور]].
# [[دوران ظهور]].


بحث ارتباط با آن [[حضرت]] نیز به تناسب دوره‌های مختلف، متفاوت خواهد بود. شکی نیست که در دوره نخست، افرادی به صلاحدید [[امام یازدهم]]{{ع}} به [[دیدار]] [[آخرین حجت الهی]] نایل شدند. درباره دوره دوم و پس از [[شهادت]] آن [[حضرت]] نیز از [[روایات]] و حکایات استفاده می‌شود [[دیدار]] با [[حضرت حجت]]، مانند دوران [[حیات]] [[پدر]] بزرگوارشان نبوده است؛ ولی در عین حال گروهی با آن [[حضرت]] [[دیدار]] داشته‌اند که [[شیخ صدوق]]، در کتاب [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]] و نیز دیگران، [[اسامی]] آنان را ذکر کرده‌اند. دوره سوم که با [[مرگ]] [[آخرین نایب]] خاص آغاز شده است و همچنان ادامه دارد، به [[دلیل]] وجود [[روایات]] متعارض، همچنان محل بحث و [[گفت‌وگو]] بوده است. سرانجام درباره دوره چهارم، شکی نیست که جهانیان از [[دیدار]] آن [[حضرت]] به [[کامل‌ترین]] صورت بهره‌مند خواهند شد. از آنجا که دوره نخست و دوم و نیز دوره چهارم چندان محل مناقشه نیست، در این مجال، فقط به دوره سوم خواهیم پرداخت. پیش از آن که به بحث در این‌باره بپردازیم اشاره به این نکته لازم است که درباره تلاش برای [[ملاقات با حضرت مهدی]]{{ع}} دو دیدگاه وجود دارد: برخی [[دستور]] العمل‌هایی را برای [[دیدار]] با [[حضرت مهدی]]{{ع}} ارائه می‌کنند، ایشان طلب [[دیدار]] را نوعی ابراز ارادت نسبت به آن [[حضرت]] می‌دانند و آن را برخاسته از شیدایی و [[عشق]] خود به ایشان می‌دانند.
بحث ارتباط با آن [[حضرت]] نیز به تناسب دوره‌های مختلف، متفاوت خواهد بود. شکی نیست که در دوره نخست، افرادی به صلاحدید [[امام یازدهم]]{{ع}} به [[دیدار]] [[آخرین حجت الهی]] نایل شدند. درباره دوره دوم و پس از [[شهادت]] آن [[حضرت]] نیز از [[روایات]] و حکایات استفاده می‌شود [[دیدار]] با [[حضرت حجت]]، مانند دوران [[حیات]] [[پدر]] بزرگوارشان نبوده است؛ ولی در عین حال گروهی با آن [[حضرت]] [[دیدار]] داشته‌اند که [[شیخ صدوق]]، در کتاب [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]] و نیز دیگران، [[اسامی]] آنان را ذکر کرده‌اند. دوره سوم که با [[مرگ]] [[آخرین نایب]] خاص آغاز شده است و همچنان ادامه دارد، به [[دلیل]] وجود [[روایات]] متعارض، همچنان محل بحث و [[گفت‌وگو]] بوده است. سرانجام درباره دوره چهارم، شکی نیست که جهانیان از [[دیدار]] آن [[حضرت]] به [[کامل‌ترین]] صورت بهره‌مند خواهند شد. از آنجا که دوره نخست و دوم و نیز دوره چهارم چندان محل مناقشه نیست، در این مجال، فقط به دوره سوم خواهیم پرداخت. پیش از آن که به بحث در این‌باره بپردازیم اشاره به این نکته لازم است که درباره تلاش برای [[ملاقات با حضرت مهدی]]{{ع}} دو دیدگاه وجود دارد: برخی [[دستور]] العمل‌هایی را برای [[دیدار]] با [[حضرت مهدی]]{{ع}} ارائه می‌کنند، ایشان طلب [[دیدار]] را نوعی ابراز ارادت نسبت به آن [[حضرت]] می‌دانند و آن را برخاسته از شیدایی و [[عشق]] خود به ایشان می‌دانند.
خط ۶۳: خط ۶۳:
*غیبتی که در دوران پیش به دلایلی ناقص بود، اینک با رفع آن عوامل، تمام و کامل شده است ({{متن حدیث|"فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَیبَةُ التَّامَّةُ"}}<ref>پس همانا غیبت تامه واقع شده است؛ بحار الأنوار، ج۵۲، ص۱۵۱.</ref>)؛
*غیبتی که در دوران پیش به دلایلی ناقص بود، اینک با رفع آن عوامل، تمام و کامل شده است ({{متن حدیث|"فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَیبَةُ التَّامَّةُ"}}<ref>پس همانا غیبت تامه واقع شده است؛ بحار الأنوار، ج۵۲، ص۱۵۱.</ref>)؛
*مدعی مشاهده، دروغگوی افترا زننده است ({{متن حدیث|"أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَر"}}<ref>آگاه باشید که هر که ادعای مشاهده کند قبل از خروج سفیانی و صیحه او بسیار دروغگو و افتراء زننده است ؛ بحار الأنوار، ج۵۲، ص۱۵۱.</ref>). در اینجا مدعی، اعم از این است که به ادعای خویش [[اطمینان]] داشته باشد یا به [[دروغ]]، ادعایی را مطرح کند یا بپندارد [[حق]] است. البته برخی بزرگان، اشکالاتی به [[توقیع]] وارد ساخته، نوشته‌اند: این خبر، ضعیف و غیر آن خبر؛ واحد است که جز ظنی از آن حاصل نشود و مورث جزم و [[یقین]] نباشد؛ پس قابلیت ندارد که معارضه کند با [[وجدان]] قطعی که از مجموع آن قصص و حکایات پیدا می‌شود. هرچند از هریک آنها پیدا نشود؛ بلکه از جمله‌ای از آنها دارا بود [[کرامات]] و خارق عاداتی را که ممکن نباشد صدور آنها از غیر آن جناب؛ پس چگونه روا است اعراض از آنها به جهت وجود خبر ضعیفی که ناقل آن که [[شیخ طوسی]] است- عمل نکرده به آن، در همان کتاب<ref>محدث نوری، نجم الثاقب، ص ۴۸۴.</ref>. در مجموع، این مؤلف بزرگوار بر [[توقیع]] چهار اشکال وارد کرده است:
*مدعی مشاهده، دروغگوی افترا زننده است ({{متن حدیث|"أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَر"}}<ref>آگاه باشید که هر که ادعای مشاهده کند قبل از خروج سفیانی و صیحه او بسیار دروغگو و افتراء زننده است ؛ بحار الأنوار، ج۵۲، ص۱۵۱.</ref>). در اینجا مدعی، اعم از این است که به ادعای خویش [[اطمینان]] داشته باشد یا به [[دروغ]]، ادعایی را مطرح کند یا بپندارد [[حق]] است. البته برخی بزرگان، اشکالاتی به [[توقیع]] وارد ساخته، نوشته‌اند: این خبر، ضعیف و غیر آن خبر؛ واحد است که جز ظنی از آن حاصل نشود و مورث جزم و [[یقین]] نباشد؛ پس قابلیت ندارد که معارضه کند با [[وجدان]] قطعی که از مجموع آن قصص و حکایات پیدا می‌شود. هرچند از هریک آنها پیدا نشود؛ بلکه از جمله‌ای از آنها دارا بود [[کرامات]] و خارق عاداتی را که ممکن نباشد صدور آنها از غیر آن جناب؛ پس چگونه روا است اعراض از آنها به جهت وجود خبر ضعیفی که ناقل آن که [[شیخ طوسی]] است- عمل نکرده به آن، در همان کتاب<ref>محدث نوری، نجم الثاقب، ص ۴۸۴.</ref>. در مجموع، این مؤلف بزرگوار بر [[توقیع]] چهار اشکال وارد کرده است:
#[[توقیع]]، [[خبر واحد]] و غیر قابل [[اعتماد]] است؛
# [[توقیع]]، [[خبر واحد]] و غیر قابل [[اعتماد]] است؛
#خبر، مرسل و ضعیف است؛
#خبر، مرسل و ضعیف است؛
#[[شیخ طوسی]] که [[توقیع]] را [[نقل]] کرده به آن عمل نکرده است؛
# [[شیخ طوسی]] که [[توقیع]] را [[نقل]] کرده به آن عمل نکرده است؛
#[[توقیع]]، معرض عنه است؛ چرا که [[اصحاب]]، حکایات زیادی [[نقل]] کرده‌اند که اشخاص با [[امام زمان]]{{ع}} [[دیدار]] داشته‌اند.
# [[توقیع]]، معرض عنه است؛ چرا که [[اصحاب]]، حکایات زیادی [[نقل]] کرده‌اند که اشخاص با [[امام زمان]]{{ع}} [[دیدار]] داشته‌اند.


در پاسخ به اشکال‌های پیشین، گفته شده است:
در پاسخ به اشکال‌های پیشین، گفته شده است:
#[[توقیع]] مرسل نیست؛ چرا که [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین]] آن را با [[سند]] ذکر کرده است. افزون بر آن، [[شیخ طوسی]] این [[حدیث]] را از [[ابن بابویه]] [[نقل]] می‌کند و می‌گوید: {{عربی|"أَخبرنا جَماعة"}}؛ پس [[توقیع]] از یک طریق نیست؛ بلکه از طرقی گوناگون آن را [[نقل]] می‌کند. سرانجام آن که، اگر در کتاب [[الاحتجاج]] [[طبرسی]] به صورت مرسل ذکر شده‌ است، وی در ابتدای کتاب خود می‌گوید: "[[سند]] [[روایات]] را نیاورده‌ام یا به سبب شهرت یا مطابقت با [[عقول]] یا این که مجمع علیه است".
# [[توقیع]] مرسل نیست؛ چرا که [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین]] آن را با [[سند]] ذکر کرده است. افزون بر آن، [[شیخ طوسی]] این [[حدیث]] را از [[ابن بابویه]] [[نقل]] می‌کند و می‌گوید: {{عربی|"أَخبرنا جَماعة"}}؛ پس [[توقیع]] از یک طریق نیست؛ بلکه از طرقی گوناگون آن را [[نقل]] می‌کند. سرانجام آن که، اگر در کتاب [[الاحتجاج]] [[طبرسی]] به صورت مرسل ذکر شده‌ است، وی در ابتدای کتاب خود می‌گوید: "[[سند]] [[روایات]] را نیاورده‌ام یا به سبب شهرت یا مطابقت با [[عقول]] یا این که مجمع علیه است".
#توقیع‌ ضعیف نیز نیست؛ چرا که همه [[راویان]] آن، ثقه هستند و [[خبر واحد ثقه]] است که [[حجیت]] آن در اصول ثابت شده است و می‌توان به آن [[اعتماد]] کرد. از نقل‌های متعدد استفاده می‌شود که به این [[حدیث]]، توجه و اعتنا شده است؛ گرچه منظور ما، شهرت اصطلاحی نیست. این تعدد [[نقل]] در کتاب‌های بزرگان [[مذهب]] از قدما و متأخران و معاصران، بدون اشاره به [[ضعف]] و رد آن را می‌توان یکی از شواهد- نه [[دلایل]]- اعتبار قرار داد<ref>ر.ک: مقاله: سفارت و نیابت خاصه، نجم الدین طبسی، فصلنامه انتظار، ج ۱۸، ص ۱۴۲.</ref>.
#توقیع‌ ضعیف نیز نیست؛ چرا که همه [[راویان]] آن، ثقه هستند و [[خبر واحد ثقه]] است که [[حجیت]] آن در اصول ثابت شده است و می‌توان به آن [[اعتماد]] کرد. از نقل‌های متعدد استفاده می‌شود که به این [[حدیث]]، توجه و اعتنا شده است؛ گرچه منظور ما، شهرت اصطلاحی نیست. این تعدد [[نقل]] در کتاب‌های بزرگان [[مذهب]] از قدما و متأخران و معاصران، بدون اشاره به [[ضعف]] و رد آن را می‌توان یکی از شواهد- نه [[دلایل]]- اعتبار قرار داد<ref>ر.ک: مقاله: سفارت و نیابت خاصه، نجم الدین طبسی، فصلنامه انتظار، ج ۱۸، ص ۱۴۲.</ref>.
#این که گفته شده است: "[[راوی]] آن، [[شیخ طوسی]]، به [[توقیع]] عمل نکرده است"، درست نیست؛ چرا که آنچه [[شیخ طوسی]] [[نقل]] کرده است، به [[دوران غیبت صغرا]] مربوط می‌شود و [[توقیع]]، نفی ادعای دیدن در [[دوران غیبت کبرا]] را موردنظر دارد و مدعی [[دیدار]] در این زمان را باید [[تکذیب]] کرد.
#این که گفته شده است: "[[راوی]] آن، [[شیخ طوسی]]، به [[توقیع]] عمل نکرده است"، درست نیست؛ چرا که آنچه [[شیخ طوسی]] [[نقل]] کرده است، به [[دوران غیبت صغرا]] مربوط می‌شود و [[توقیع]]، نفی ادعای دیدن در [[دوران غیبت کبرا]] را موردنظر دارد و مدعی [[دیدار]] در این زمان را باید [[تکذیب]] کرد.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]»'' در این‌باره گفته است:


« [[امام مهدی]] {{ع}} در آخرین توقیعی که خطاب به [[چهارمین نایب خاص]] خود، [[علی بن محمد سمری]]، صادر کرد، فرمود: ای [[علی بن محمد سمری]]، [[خداوند]] [[پاداش]] برادرانت را در [[مرگ]] تو بزرگ گرداند. تو تا شش روز دیگر می‌میری. پس کارت را سامان ده و به کسی به عنوان [[جانشین]] پس از خود [[وصیت]] مکن که دیگر [[غیبت]] دوم [تامه] رخ داده است. دیگر ظهوری نیست، مگر به [[اذن خداوند]] و آن، پس از مدتی دراز و بعد از آن که دلها سخت شد و [[زمین]] از [[ستم]] پر شد، رخ خواهد داد. به زودی از شیعیانم، کسانی خواهند آمد که ادعای [[دیدار]] (مشاهده) مرا می‌کنند، [[آگاه]] باشید هر کس پیش از خروج [[سفیانی]] و [[ندای آسمانی|صیحه آسمانی]] ادعای [[دیدار]] مرا کرد، [[دروغ‌گو]] و افترا زننده است<ref>کتاب الغیبة (طوسی)، صص ۲۴۲ و ۲۴۳.</ref>.
«[[امام مهدی]] {{ع}} در آخرین توقیعی که خطاب به [[چهارمین نایب خاص]] خود، [[علی بن محمد سمری]]، صادر کرد، فرمود: ای [[علی بن محمد سمری]]، [[خداوند]] [[پاداش]] برادرانت را در [[مرگ]] تو بزرگ گرداند. تو تا شش روز دیگر می‌میری. پس کارت را سامان ده و به کسی به عنوان [[جانشین]] پس از خود [[وصیت]] مکن که دیگر [[غیبت]] دوم [تامه] رخ داده است. دیگر ظهوری نیست، مگر به [[اذن خداوند]] و آن، پس از مدتی دراز و بعد از آن که دلها سخت شد و [[زمین]] از [[ستم]] پر شد، رخ خواهد داد. به زودی از شیعیانم، کسانی خواهند آمد که ادعای [[دیدار]] (مشاهده) مرا می‌کنند، [[آگاه]] باشید هر کس پیش از خروج [[سفیانی]] و [[ندای آسمانی|صیحه آسمانی]] ادعای [[دیدار]] مرا کرد، [[دروغ‌گو]] و افترا زننده است<ref>کتاب الغیبة (طوسی)، صص ۲۴۲ و ۲۴۳.</ref>.
*این [[توقیع شریف]]، زمینه‌ساز بحث و گفت‌و گوهای فراوانی در زمینه امکان یا [[عدم امکان ملاقات]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}در زمان [[غیبت]] شده و علمای [[شیعه]] را به اظهار‌نظر در این زمینه واداشته است<ref>ر.ک: هادی دانشور، مقاله "تشرفات بین نفی و اثبات"، مجله موعود، سال اول، ش ۱، ۳ و ۵ فروردین - دی ۱۳۷۶</ref>. آنچه از مجموع این بحث و گفت‌وگوها بر می‌آید، این است که در اصل [[امکان ملاقات]] با آن [[حضرت]] تردیدی نیست و این که افراد زیادی در طول دوران [[غیبت کبری]] به این [[شرافت]] رسیده‌اند، [[گواه]] روشنی بر این مدعاست. با این حال، سخن در شرایط و ویژگی‌های آن است. یکی از نکته‌هایی که همه علمای [[شیعه]] در این زمینه بر آن [[اتفاق نظر]] دارند، این است که در عصر [[غیبت کبری]]، باب [[نیابت]] و [[سفارت]]، به گونه‌ای که در مورد [[نایبان خاص]] آن [[حضرت]] و در دوران [[غیبت صغری]] وجود داشت، بسته شده است. از این‌رو، هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که با آن [[حضرت]] در ارتباط است و هر زمان [[اراده]] کند، می‌تواند با ایشان [[ملاقات]] کند یا به طور خاص از سوی ایشان [[نیابت]] یافته است که اموری را به انجام رساند یا دستورهایی را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کند. نکته دیگری که بسیاری از علمای [[شیعه]] در کتاب‌ها و آثار خود به آن اشاره کرده‌اند، این است که [[ملاقات]] با [[امام زمان]] مستلزم شایستگی‌های ویژه‌ای است که حتی بسیاری از بزرگان به آن دست نیافتند و گروهی هم که به این [[توفیق]] دست یافتند، با تلاش‌های فراوانی بوده است.
*این [[توقیع شریف]]، زمینه‌ساز بحث و گفت‌و گوهای فراوانی در زمینه امکان یا [[عدم امکان ملاقات]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}در زمان [[غیبت]] شده و علمای [[شیعه]] را به اظهار‌نظر در این زمینه واداشته است<ref>ر.ک: هادی دانشور، مقاله "تشرفات بین نفی و اثبات"، مجله موعود، سال اول، ش ۱، ۳ و ۵ فروردین - دی ۱۳۷۶</ref>. آنچه از مجموع این بحث و گفت‌وگوها بر می‌آید، این است که در اصل [[امکان ملاقات]] با آن [[حضرت]] تردیدی نیست و این که افراد زیادی در طول دوران [[غیبت کبری]] به این [[شرافت]] رسیده‌اند، [[گواه]] روشنی بر این مدعاست. با این حال، سخن در شرایط و ویژگی‌های آن است. یکی از نکته‌هایی که همه علمای [[شیعه]] در این زمینه بر آن [[اتفاق نظر]] دارند، این است که در عصر [[غیبت کبری]]، باب [[نیابت]] و [[سفارت]]، به گونه‌ای که در مورد [[نایبان خاص]] آن [[حضرت]] و در دوران [[غیبت صغری]] وجود داشت، بسته شده است. از این‌رو، هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که با آن [[حضرت]] در ارتباط است و هر زمان [[اراده]] کند، می‌تواند با ایشان [[ملاقات]] کند یا به طور خاص از سوی ایشان [[نیابت]] یافته است که اموری را به انجام رساند یا دستورهایی را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کند. نکته دیگری که بسیاری از علمای [[شیعه]] در کتاب‌ها و آثار خود به آن اشاره کرده‌اند، این است که [[ملاقات]] با [[امام زمان]] مستلزم شایستگی‌های ویژه‌ای است که حتی بسیاری از بزرگان به آن دست نیافتند و گروهی هم که به این [[توفیق]] دست یافتند، با تلاش‌های فراوانی بوده است.
* [[حضرت]] [[عبدالله جوادی آملی|آیت الله جوادی آملی]] در این زمینه می‌فرماید: [[امام]] {{ع}}، [[وحید]] دهر است. مثل [[شمس]] [[آسمان]] است. همان طور که شما با دستتان نمی‌توانید به [[آفتاب]] برسید، نمی‌توانید به راحتی به [[امام]] برسید<ref>ر.ک: جوادی آملی، "این ماییم که غایبیم" متن سخنرانی، موعود، سال نهم، ش ۴۸، آبان ۱۳۸۳.</ref>.
* [[حضرت]] [[عبدالله جوادی آملی|آیت الله جوادی آملی]] در این زمینه می‌فرماید: [[امام]] {{ع}}، [[وحید]] دهر است. مثل [[شمس]] [[آسمان]] است. همان طور که شما با دستتان نمی‌توانید به [[آفتاب]] برسید، نمی‌توانید به راحتی به [[امام]] برسید<ref>ر.ک: جوادی آملی، "این ماییم که غایبیم" متن سخنرانی، موعود، سال نهم، ش ۴۸، آبان ۱۳۸۳.</ref>.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش