ابان بن صلت: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
پس از آن گزارشی از آبان درباره یکی از مجالس مأمون مذکور است. وی میگوید: در مجلسی مأمون درباره مراد [[آیه]] {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانهرو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> از [[علما]] پرسید و هر یک پاسخی دادند. سپس از [[امام رضا]]{{ع}} سؤال کرد: ای اباالحسن! تو چه میگویی؟ آن [[حضرت]] فرمود: من میگویم مراد از آن [[عترت طاهره]] است نه دیگران<ref>المناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۳۰؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۲۲۳.</ref>. علاوه بر این موارد، گزارش دیگری از او در نوشتههای متأخران آمده است که ردپایی از آن در متون کهن و منابع اولیه نیست، از این رو با [[تأمل]] بیشتری باید به آن نظر کرد. عبدالاعلی [[سبزواری]] به نقل [[ابن بابویه]] از ابان بن صلت آورده است: [[امام]] به مجلس [[مأمون]] حضور یافت، در حالی که جمعی از [[مردم]] [[عراق]] و [[خراسان]] در آن مجلس بودند... مأمون پرسید: آیا [[عترت]] بر دیگر [[مردمان]] [[فضل]] و برتریای دارند؟ امام فرمود: [[خداوند]] [[برتری]] عترت بر دیگر مردم را در کتاب خود بیان داشته است. مأمون پرسید: کجای کتاب خداست؟ امام با قرائت [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ * ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد * در حالی که برخی از فرزندزادگان برخی دیگرند و خداوند شنوایی داناست» سوره آل عمران، آیه ۳۳-۳۴.</ref>؛ فرمود: عترت در [[آل ابراهیم]] داخل است، چون [[رسول خدا]]{{صل}} از [[فرزندان]] او و عترت از آن حضرت است<ref>مواهب الرحمن، ج۵، ص۲۷۵.</ref>. البته این گزارش در نوشتههای موجود ابن بابویه و نیز در آثار گذشتگان نیست، همان طور که ادعای صاحب الفرقان در استناد گزارش مذکور به [[تفسیر البرهان]]، بر اساس [[تفسیر]] موجود قابل دریافت نیست، چون در کتاب موجود، چنین روایتی وجود ندارد. بر این اساس نسبت به خبر اخیر تا حدی با تردید باید مواجه شد. | پس از آن گزارشی از آبان درباره یکی از مجالس مأمون مذکور است. وی میگوید: در مجلسی مأمون درباره مراد [[آیه]] {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانهرو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> از [[علما]] پرسید و هر یک پاسخی دادند. سپس از [[امام رضا]]{{ع}} سؤال کرد: ای اباالحسن! تو چه میگویی؟ آن [[حضرت]] فرمود: من میگویم مراد از آن [[عترت طاهره]] است نه دیگران<ref>المناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۳۰؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۲۲۳.</ref>. علاوه بر این موارد، گزارش دیگری از او در نوشتههای متأخران آمده است که ردپایی از آن در متون کهن و منابع اولیه نیست، از این رو با [[تأمل]] بیشتری باید به آن نظر کرد. عبدالاعلی [[سبزواری]] به نقل [[ابن بابویه]] از ابان بن صلت آورده است: [[امام]] به مجلس [[مأمون]] حضور یافت، در حالی که جمعی از [[مردم]] [[عراق]] و [[خراسان]] در آن مجلس بودند... مأمون پرسید: آیا [[عترت]] بر دیگر [[مردمان]] [[فضل]] و برتریای دارند؟ امام فرمود: [[خداوند]] [[برتری]] عترت بر دیگر مردم را در کتاب خود بیان داشته است. مأمون پرسید: کجای کتاب خداست؟ امام با قرائت [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ * ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد * در حالی که برخی از فرزندزادگان برخی دیگرند و خداوند شنوایی داناست» سوره آل عمران، آیه ۳۳-۳۴.</ref>؛ فرمود: عترت در [[آل ابراهیم]] داخل است، چون [[رسول خدا]]{{صل}} از [[فرزندان]] او و عترت از آن حضرت است<ref>مواهب الرحمن، ج۵، ص۲۷۵.</ref>. البته این گزارش در نوشتههای موجود ابن بابویه و نیز در آثار گذشتگان نیست، همان طور که ادعای صاحب الفرقان در استناد گزارش مذکور به [[تفسیر البرهان]]، بر اساس [[تفسیر]] موجود قابل دریافت نیست، چون در کتاب موجود، چنین روایتی وجود ندارد. بر این اساس نسبت به خبر اخیر تا حدی با تردید باید مواجه شد. | ||
به هر حال، گرچه همه آنچه درباره [[ابان]] گفته میشود، قابل [[اثبات]] نیست و اطلاعی از وی نیز در کتب رجالی و دیگر منابع [[شیعی]] وجود ندارد، اما از مجموع دادهها بر میآید که برخی از نویسندگان بر آنند که وی در جرگه [[راویان امام رضا]]{{ع}} و پیش از آن در میان راویان [[امام صادق]]{{ع}} قرار داشته است. نکته ظریفی از منظر [[علم]] الحدیث نیز در هر سه [[روایت]] وجود دارد. در هیچ یک از آنها تصریحی دیده نمیشود که ابان بن صلت خود شخصاً در مجلس حضور داشته باشد و این امکان کاملاً معقول است که ابان بن صلت یکی از شیوخ [[حمیری]] و زیسته در اواسط سده سوم [[هجری]] بوده باشد که به قاعده رفع [[حدیث]]، این چند خبر را بدون [[سلسله]] [[سند]] از [[امام]] نقل کرده باشد. البته با فرض اثبات مطالب پیش گفته؛ یعنی مشارکتش در مجالس [[مأمون]] و امام رضا{{ع}} باید او از افراد قابل [[احترام]] و اعتنای زمانه قلمداد کرد.<ref>منابع: علل الشرایع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۵ق؛ مناقب آل أبی طالب، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب (۵۸۸ق)، تحقیق: جمعی از اساتید نجف، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۷۶ق؛ مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، سید عبدالاعلی بن علیرضا موسوی سبزواری (۱۴۱۴ق)، بیروت، مؤسسة اهل البیت عله، دوم، ۱۴۰۹ق.</ref> | به هر حال، گرچه همه آنچه درباره [[ابان]] گفته میشود، قابل [[اثبات]] نیست و اطلاعی از وی نیز در کتب رجالی و دیگر منابع [[شیعی]] وجود ندارد، اما از مجموع دادهها بر میآید که برخی از نویسندگان بر آنند که وی در جرگه [[راویان امام رضا]]{{ع}} و پیش از آن در میان راویان [[امام صادق]]{{ع}} قرار داشته است. نکته ظریفی از منظر [[علم]] الحدیث نیز در هر سه [[روایت]] وجود دارد. در هیچ یک از آنها تصریحی دیده نمیشود که ابان بن صلت خود شخصاً در مجلس حضور داشته باشد و این امکان کاملاً معقول است که ابان بن صلت یکی از شیوخ [[حمیری]] و زیسته در اواسط سده سوم [[هجری]] بوده باشد که به قاعده رفع [[حدیث]]، این چند خبر را بدون [[سلسله]] [[سند]] از [[امام]] نقل کرده باشد. البته با فرض اثبات مطالب پیش گفته؛ یعنی مشارکتش در مجالس [[مأمون]] و امام رضا{{ع}} باید او از افراد قابل [[احترام]] و اعتنای زمانه قلمداد کرد.<ref>منابع: علل الشرایع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۵ق؛ مناقب آل أبی طالب، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب (۵۸۸ق)، تحقیق: جمعی از اساتید نجف، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۷۶ق؛ مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، سید عبدالاعلی بن علیرضا موسوی سبزواری (۱۴۱۴ق)، بیروت، مؤسسة اهل البیت عله، دوم، ۱۴۰۹ق.</ref><ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابان بن صلت - واسعی (مقاله)|مقاله «ابان بن صلت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۲۸۶.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |