ابولبابه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
نام او [[رفاعة بن عبدالمنذر بن زبیر]] است، گرچه برخی نام وی را [[مبشر بن عبدالمنذر|مبشر]]<ref>الروض الانف، سهیلی، ج۳، ص۴۹۳.</ref> و یا [[بشیر بن عبدالمنذر|بشیر]]<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۱؛ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۲، ص۴۲۱.</ref> هم ذکر کردهاند. او از بزرگان و رؤسای [[طایفه]] [[اوس]]<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۲۱.</ref> و یکی از [[یاران بزرگ پیامبر اسلام]]{{صل}} بود و روایاتی نیز از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده است<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامعانی)، ج۴، ص۳۸۳.</ref>. | نام او [[رفاعة بن عبدالمنذر بن زبیر]] است، گرچه برخی نام وی را [[مبشر بن عبدالمنذر|مبشر]]<ref>الروض الانف، سهیلی، ج۳، ص۴۹۳.</ref> و یا [[بشیر بن عبدالمنذر|بشیر]]<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۱؛ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۲، ص۴۲۱.</ref> هم ذکر کردهاند. او از بزرگان و رؤسای [[طایفه]] [[اوس]]<ref>أعیان الشیعة، امین عاملی، ج۲، ص۴۲۱.</ref> و یکی از [[یاران بزرگ پیامبر اسلام]]{{صل}} بود و روایاتی نیز از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده است<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامعانی)، ج۴، ص۳۸۳.</ref>. | ||
ابولبابه از [[غلامان]] [[قبیله]] [[بنی قریظه]] بود و [[پیامبر]]{{صل}} او را در حالی که [[غلام]] فردی به نام مکاتب بود، خرید و [[آزاد]] کرد<ref>انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۴۸۳.</ref>. [[بشیر بن عبدالمنذر بن رفاعة]] از نقبای [[انصار]]، از بنو خطمه از تیره بنوامیة بن زید از [[بنوعمرو بن عوف]] از [[قبیله اوس]] است<ref>واقدی، ج۲، ص۸۰۰؛ طبرانی، ج۵، ص۲۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۵.</ref>. [[نسب]] وی را اینگونه نیز آوردهاند: [[بشیر بن عبدالمنذر بن زنبر بن أمیة بن زید بن مالک بن عوف بن عمرو بن عوف]]<ref>طبرانی، ج۵، ص۳۰.</ref> همچنین وی را از تیره بنوزریق دانستهاند<ref>هیثمی، ج۶، ص۹۵.</ref> که درست نیست. نام [[برادر]] وی، [[مالک بن عبدالمنذر بن زبیر]] است<ref>شامی، ج۴، ص۱۱۶.</ref> | ابولبابه از [[غلامان]] [[قبیله]] [[بنی قریظه]] بود و [[پیامبر]]{{صل}} او را در حالی که [[غلام]] فردی به نام مکاتب بود، خرید و [[آزاد]] کرد<ref>انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۴۸۳.</ref>. [[بشیر بن عبدالمنذر بن رفاعة]] از نقبای [[انصار]]، از بنو خطمه از تیره بنوامیة بن زید از [[بنوعمرو بن عوف]] از [[قبیله اوس]] است<ref>واقدی، ج۲، ص۸۰۰؛ طبرانی، ج۵، ص۲۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۵.</ref>. [[نسب]] وی را اینگونه نیز آوردهاند: [[بشیر بن عبدالمنذر بن زنبر بن أمیة بن زید بن مالک بن عوف بن عمرو بن عوف]]<ref>طبرانی، ج۵، ص۳۰.</ref> همچنین وی را از تیره بنوزریق دانستهاند<ref>هیثمی، ج۶، ص۹۵.</ref> که درست نیست. نام [[برادر]] وی، [[مالک بن عبدالمنذر بن زبیر]] است<ref>شامی، ج۴، ص۱۱۶.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص١٨٣ ـ ١٩٠؛ [[جعفر جوان هوشیار|جوان هوشیار، جعفر]]، [[رفاعه بن عبدالمنذر (مقاله)|مقاله «رفاعه بن عبدالمنذر»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص۱۱۱.</ref> | ||
مادر او نسیبه دختر [[زید بن ضُبیعه]] بود<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۸.</ref>. در عین حال مادر وی را دختر دحداح از بنوأُنیف یا بنوعجلان نیز شناساندهاند؛ زیرا [[ابولبابه]] میراثبر دایی خود [[ثابت بن دحداح]] بود. پس از آنکه [[ثابت]] درگذشت، [[پیامبر خدا]]{{صل}} از [[عاصم بن عدی]] در مورد بازماندگان وی پرسید، وی گفت: او مرد غریبی بود. عبدالمنذر [[خواهر]] وی را به همسری گرفت و ابولبابه فرزند آنان است. [[رسول خدا]]{{صل}} میراث ثابت را به ابولبابه داد<ref> بیهقی، سنن، ج۶، ص۲۱۵؛ سید رضی، ص۴۱۸.</ref>. | مادر او نسیبه دختر [[زید بن ضُبیعه]] بود<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۸.</ref>. در عین حال مادر وی را دختر دحداح از بنوأُنیف یا بنوعجلان نیز شناساندهاند؛ زیرا [[ابولبابه]] میراثبر دایی خود [[ثابت بن دحداح]] بود. پس از آنکه [[ثابت]] درگذشت، [[پیامبر خدا]]{{صل}} از [[عاصم بن عدی]] در مورد بازماندگان وی پرسید، وی گفت: او مرد غریبی بود. عبدالمنذر [[خواهر]] وی را به همسری گرفت و ابولبابه فرزند آنان است. [[رسول خدا]]{{صل}} میراث ثابت را به ابولبابه داد<ref> بیهقی، سنن، ج۶، ص۲۱۵؛ سید رضی، ص۴۱۸.</ref>. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
از [[تاریخ]] [[تولد]] وی اطلاعی در دست نیست. در برخی مآخذ، میان او و برادرانش مبشّر و [[رفاعه]]<ref>ابن قتیبه، ص۳۲۵؛ بخاری، ج۵، ص۲۱؛ صفدی، ج۱۰، ص۱۶۴.</ref> و ابولبابهای به نام [[مروان]] مولای عبدالرحمان بن زیاد، خلط شده است<ref>ابن کثیر، ج۴، ص۱۳۷.</ref>. این مروان صاحب و ملازم [[عایشه]] بود<ref>حاکم، معرفة علوم الحدیث، ص۱۸۴.</ref> و از وی [[روایت]] نقل میکرد و [[حماد بن زید]]، [[راوی]] مروان است<ref>ترمذی، ج۵، ص۱۴۱؛ ابن راهویه، ج۳، ص۷۵۷.</ref> و با این دو ویژگی، میتوان از [[اشتباه]] میان آن دو جلوگیری کرد. | از [[تاریخ]] [[تولد]] وی اطلاعی در دست نیست. در برخی مآخذ، میان او و برادرانش مبشّر و [[رفاعه]]<ref>ابن قتیبه، ص۳۲۵؛ بخاری، ج۵، ص۲۱؛ صفدی، ج۱۰، ص۱۶۴.</ref> و ابولبابهای به نام [[مروان]] مولای عبدالرحمان بن زیاد، خلط شده است<ref>ابن کثیر، ج۴، ص۱۳۷.</ref>. این مروان صاحب و ملازم [[عایشه]] بود<ref>حاکم، معرفة علوم الحدیث، ص۱۸۴.</ref> و از وی [[روایت]] نقل میکرد و [[حماد بن زید]]، [[راوی]] مروان است<ref>ترمذی، ج۵، ص۱۴۱؛ ابن راهویه، ج۳، ص۷۵۷.</ref> و با این دو ویژگی، میتوان از [[اشتباه]] میان آن دو جلوگیری کرد. | ||
[[ابن حجر]] میگوید: [[بخاری]] جزم دارد که نام ابولبابه، رفاعه است، اما ابن حجر برای او دو نام میآورد و میگوید: اسم وی همان [[کنیه]] او، یعنی [[ابولبابه]]<ref>ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۲۴۸.</ref> و نیز نام وی [[بشیر]] است<ref>ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۲۵۲.</ref>. [[طبرانی]]<ref>طبرانی، ج۵، ص۲۹.</ref> نام او را [[بشر]] آورده که احتمال تصحیف در آن زیاد است. [[لقب]] وی را با [[صراحت]] ابولبابه [[بدری]] یاد کردهاند<ref>بخاری، ج۵، ص۱۹؛ مسلم، ج۷، ص۳۹؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۳۰.</ref> و [[ابن حجر]] بحث مفصلی درباره چرایی [[شهرت]] وی به این لقب، به دلیل حضور در [[غزوه بدر]] یا سکونت وی در منطقه [[بدر]] مطرح کرده است<ref>ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۲۴۶.</ref> | [[ابن حجر]] میگوید: [[بخاری]] جزم دارد که نام ابولبابه، رفاعه است، اما ابن حجر برای او دو نام میآورد و میگوید: اسم وی همان [[کنیه]] او، یعنی [[ابولبابه]]<ref>ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۲۴۸.</ref> و نیز نام وی [[بشیر]] است<ref>ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۲۵۲.</ref>. [[طبرانی]]<ref>طبرانی، ج۵، ص۲۹.</ref> نام او را [[بشر]] آورده که احتمال تصحیف در آن زیاد است. [[لقب]] وی را با [[صراحت]] ابولبابه [[بدری]] یاد کردهاند<ref>بخاری، ج۵، ص۱۹؛ مسلم، ج۷، ص۳۹؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۳۰.</ref> و [[ابن حجر]] بحث مفصلی درباره چرایی [[شهرت]] وی به این لقب، به دلیل حضور در [[غزوه بدر]] یا سکونت وی در منطقه [[بدر]] مطرح کرده است<ref>ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۲۴۶.</ref><ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۸۶-۴۸۹.</ref> | ||
== اسلام ابولبابه == | == اسلام ابولبابه == | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
[[راوی]] میگوید: پس از آن، تازیانه از دست ابولبابه جدا شد و به [[زمین]] افتاد. ابولبابه خواست آن تازیانه را بردارد ولی هنگامی که آن را گرفت تازیانه به صورتش برخورد کرد، دوباره خواست آن را بگیرد، بار دیگر این عمل تکرار شد و این کار چندین بار اتفاق افتاد تا این که ابولبابه گفت: "چه اتفاقی برای من افتاده است". دوباره به [[اذن خدا]] تازیانه گفت: "ای ابولبابه! به [[راستی]] که من تازیانهای بیش نیستم و [[خداوند]] مرا به توحیدش به سخن درآورده، به تمجیدش اکرام کرده و به [[تصدیق]] [[نبوت]] [[محمد]]{{صل}} [[سید]] و آقای بندگانش مشرف گردانیده است و مرا از کسانی که [[ولایت]] [[بهترین]] [[خلق]] [[خداوند]] بعد از ایشان را پذیرفتهاند، قرار داده است که او [[افضل]] اولیای [[خداوند]] بین مخلوقات است و سزاوار نیست کافری از [[مخالفان]] [[محمد]]{{صل}} به من دست زند و از من استفاده کند؛ از کتک زدن تو دست نمیکشم تا این که زخم، تو را سُست کند. سپس تو را میکشم و از دست تو رها میشوم و یا اینکه ایمانت را به [[پیامبر]]{{صل}} ابراز میکنی ([[ایمان]] میآوری). | [[راوی]] میگوید: پس از آن، تازیانه از دست ابولبابه جدا شد و به [[زمین]] افتاد. ابولبابه خواست آن تازیانه را بردارد ولی هنگامی که آن را گرفت تازیانه به صورتش برخورد کرد، دوباره خواست آن را بگیرد، بار دیگر این عمل تکرار شد و این کار چندین بار اتفاق افتاد تا این که ابولبابه گفت: "چه اتفاقی برای من افتاده است". دوباره به [[اذن خدا]] تازیانه گفت: "ای ابولبابه! به [[راستی]] که من تازیانهای بیش نیستم و [[خداوند]] مرا به توحیدش به سخن درآورده، به تمجیدش اکرام کرده و به [[تصدیق]] [[نبوت]] [[محمد]]{{صل}} [[سید]] و آقای بندگانش مشرف گردانیده است و مرا از کسانی که [[ولایت]] [[بهترین]] [[خلق]] [[خداوند]] بعد از ایشان را پذیرفتهاند، قرار داده است که او [[افضل]] اولیای [[خداوند]] بین مخلوقات است و سزاوار نیست کافری از [[مخالفان]] [[محمد]]{{صل}} به من دست زند و از من استفاده کند؛ از کتک زدن تو دست نمیکشم تا این که زخم، تو را سُست کند. سپس تو را میکشم و از دست تو رها میشوم و یا اینکه ایمانت را به [[پیامبر]]{{صل}} ابراز میکنی ([[ایمان]] میآوری). | ||
ابولبابه گفت: "ای تازیانه! [[شهادت]] میدهم به هر آنچه که تو به آن [[شهادت]] دادهای و به آن [[اعتقاد]] و [[ایمان]] دارم". سپس تازیانه زبان گشود و گفت: "پس من همیشه به خاطر [[ایمان آوردن]] تو در [[اختیار]] تو خواهم بود و [[خداوند]] به آنچه که در درون و [[باطن]] داری اولیتر است و او در [[روز قیامت]] یا به سود تو و یا علیه تو [[حکم]] میکند". [[پیامبر]]{{صل}} درباره ابولبابه میفرماید: "ابولبابه ایمانش را [[نیکو]] نکرد و اندکی [[شک و تردید]] داشت"<ref>تفسیر الامام العسکری{{ع}}، منسوب به امام عسکری{{ع}}، ص۹۲-۹۷.</ref> | ابولبابه گفت: "ای تازیانه! [[شهادت]] میدهم به هر آنچه که تو به آن [[شهادت]] دادهای و به آن [[اعتقاد]] و [[ایمان]] دارم". سپس تازیانه زبان گشود و گفت: "پس من همیشه به خاطر [[ایمان آوردن]] تو در [[اختیار]] تو خواهم بود و [[خداوند]] به آنچه که در درون و [[باطن]] داری اولیتر است و او در [[روز قیامت]] یا به سود تو و یا علیه تو [[حکم]] میکند". [[پیامبر]]{{صل}} درباره ابولبابه میفرماید: "ابولبابه ایمانش را [[نیکو]] نکرد و اندکی [[شک و تردید]] داشت"<ref>تفسیر الامام العسکری{{ع}}، منسوب به امام عسکری{{ع}}، ص۹۲-۹۷.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص١٨٣ ـ ١٩٠؛ [[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۸۶-۴۸۹.</ref> | ||
== خدمات ابولبابه == | == خدمات ابولبابه == | ||
او یکی از [[یاران رسول خدا]]{{صل}} است و درباره افرادی که از [[مکه]] به [[مدینه]] [[مهاجرت]] میکردند، [[خدمت]] فراوانی کرد؛ بلکه [[خانه]] او او محل سکونت افراد مختلفی از [[مردم]] مکه بوده است که برای نمونه به نام برخی از مهاجرانی که در خانه وی [[زندگی]] کردند، اشاره میکنیم: [[عمرو بن سراقه]] و برادرش [[عبدالله بن سراقه|عبدالله]]؛ [[عمر بن خطاب]] و [[عیاش بن ابی ربیعه]]، برادر [[ابوجهل]]؛ [[سعید بن زید]]؛ [[عاقل بن ابی بکر|عاقل]]، [[خالد بن ابی بکر|خالد]] و [[ایاس بن ابی بکر|ایاس]]، [[فرزندان]] [[ابوبکر]] و سه [[خانواده]] [[واقد بن عبدالله تمیمی]]؛ [[خنیس بن حذافه]] و [[حاطب بن عمرو]] از [[زن]] و مرد، کوچک و بزرگ همگی به خانه [[رفاعه]] وارد شدند تا جایی که درهای منازلشان را در مکه بستند. اما این افراد چه وقت میهمان او بودهاند و او چگونه از ایشان [[پذیرایی]] میکرده، معلوم نیست. رفاعه و برادرش، مبشر، در [[جنگ بدر]] شرکت داشتند و مبشر در این [[جنگ]] کشته شد، اما ابولبابه را در جریان جنگ بدر [[پیامبر]]{{صل}} به جای خود در مدینه [[منصوب]] کرد<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۴۰۹.</ref> | او یکی از [[یاران رسول خدا]]{{صل}} است و درباره افرادی که از [[مکه]] به [[مدینه]] [[مهاجرت]] میکردند، [[خدمت]] فراوانی کرد؛ بلکه [[خانه]] او او محل سکونت افراد مختلفی از [[مردم]] مکه بوده است که برای نمونه به نام برخی از مهاجرانی که در خانه وی [[زندگی]] کردند، اشاره میکنیم: [[عمرو بن سراقه]] و برادرش [[عبدالله بن سراقه|عبدالله]]؛ [[عمر بن خطاب]] و [[عیاش بن ابی ربیعه]]، برادر [[ابوجهل]]؛ [[سعید بن زید]]؛ [[عاقل بن ابی بکر|عاقل]]، [[خالد بن ابی بکر|خالد]] و [[ایاس بن ابی بکر|ایاس]]، [[فرزندان]] [[ابوبکر]] و سه [[خانواده]] [[واقد بن عبدالله تمیمی]]؛ [[خنیس بن حذافه]] و [[حاطب بن عمرو]] از [[زن]] و مرد، کوچک و بزرگ همگی به خانه [[رفاعه]] وارد شدند تا جایی که درهای منازلشان را در مکه بستند. اما این افراد چه وقت میهمان او بودهاند و او چگونه از ایشان [[پذیرایی]] میکرده، معلوم نیست. رفاعه و برادرش، مبشر، در [[جنگ بدر]] شرکت داشتند و مبشر در این [[جنگ]] کشته شد، اما ابولبابه را در جریان جنگ بدر [[پیامبر]]{{صل}} به جای خود در مدینه [[منصوب]] کرد<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۴۰۹.</ref><ref>[[جعفر جوان هوشیار|جوان هوشیار، جعفر]]، [[رفاعه بن عبدالمنذر (مقاله)|مقاله «رفاعه بن عبدالمنذر»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص۱۱۱.</ref> | ||
== حضور در جنگها == | == حضور در جنگها == | ||
[[ابولبابه]] در [[بیعت]] [[عقبه دوم]] و در [[غزوه بدر]] حضور داشت<ref>رجال الطوسی، ص۲۷؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۳.</ref>، ولی مشهور برآنند که [[پیامبر]]{{صل}} در غزوه بدر [[دستور]] داد ابولبابه از [[روحاء]] به [[مدینه]] بازگردد و [[جانشین]] آن حضرت باشد و همانند حاضران در [[بدر]]، سهم او را از [[غنایم]] پرداخت<ref> الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ المغازی، ج۱، ص۱۵۹؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۸۸.</ref>. در [[غزوه]] "سویق و بنیقَینُقاع" نیز وی را در مدینه به جای خود گذاشت<ref>المغازی، ج۱، ص۱۸۰؛ السیرة النبویه، ج۳، ص۴۵ و ۴۹؛ تاریخطبری، ج۲، ص۴۹ـ۵۰.</ref>. وی در غزوه [[اُحد]] و دیگر [[جنگها]] حضور داشت<ref>الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۴.</ref>. در [[غزوه حنین]] ، [[پرچم]] [[قبیله]] [[بنی عمرو بن عوف]]<ref>المغازی، ج ۳، ۸۹۶.</ref> و در [[فتح مکه]]، پرچم بنیخطمه<ref>المغازی، ج۲، ص۸۰۰.</ref> یا [[بنی عمرو بن عوف]]<ref> الطبقات، ج۳، ص۳۴۹؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۴.</ref> را حمل میکرد؛ امّا بنا به [[نقل]] [[یعقوبی]]، پیامبر{{صل}} در [[فتح مکّه]]، او را جانشین خود در مدینه قرار داد<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۸.</ref> | [[ابولبابه]] در [[بیعت]] [[عقبه دوم]] و در [[غزوه بدر]] حضور داشت<ref>رجال الطوسی، ص۲۷؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۳.</ref>، ولی مشهور برآنند که [[پیامبر]]{{صل}} در غزوه بدر [[دستور]] داد ابولبابه از [[روحاء]] به [[مدینه]] بازگردد و [[جانشین]] آن حضرت باشد و همانند حاضران در [[بدر]]، سهم او را از [[غنایم]] پرداخت<ref> الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ المغازی، ج۱، ص۱۵۹؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۸۸.</ref>. در [[غزوه]] "سویق و بنیقَینُقاع" نیز وی را در مدینه به جای خود گذاشت<ref>المغازی، ج۱، ص۱۸۰؛ السیرة النبویه، ج۳، ص۴۵ و ۴۹؛ تاریخطبری، ج۲، ص۴۹ـ۵۰.</ref>. وی در غزوه [[اُحد]] و دیگر [[جنگها]] حضور داشت<ref>الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۴.</ref>. در [[غزوه حنین]] ، [[پرچم]] [[قبیله]] [[بنی عمرو بن عوف]]<ref>المغازی، ج ۳، ۸۹۶.</ref> و در [[فتح مکه]]، پرچم بنیخطمه<ref>المغازی، ج۲، ص۸۰۰.</ref> یا [[بنی عمرو بن عوف]]<ref> الطبقات، ج۳، ص۳۴۹؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۰۴.</ref> را حمل میکرد؛ امّا بنا به [[نقل]] [[یعقوبی]]، پیامبر{{صل}} در [[فتح مکّه]]، او را جانشین خود در مدینه قرار داد<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۸.</ref><ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ابولُبابه انصاری (مقاله)|مقاله «ابولُبابه انصاری»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص۱۱۱.</ref> | ||
با آنکه او در [[جنگ بدر]] حضور نیافت، از [[اصحاب بدر]] به شمار میآید و [[پیامبر]]{{صل}} سهمی از [[غنایم]] را به او داد، زیرا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پس از حرکت، در بین راه او را به [[مدینه]] برگرداند و برای [[پیشگیری]] از [[شورش]] [[منافقان]] او را [[خلیفه]] و [[جانشین]] خود در [[مدینه]] قرار داد، زیرا [[منافقان]] قصد داشتند با شایعه پراکنی اوضاع [[مدینه]] را به هم بزنند. از جمله شایعاتی که [[منافقان]] پس از [[جنگ بدر]] مطرح کردند شایعه [[شکست]] [[مسلمانان]] در [[جنگ بدر]] بود؛ طوری که مردی از [[منافقان]] به ابولبابه گفت: "یاران شما چنان پراکنده شدهاند که دیگر هرگز جمع نخواهند شد و بیشتر [[اصحاب]] [[محمد]]{{صل}} و خود او کشته شدهاند"<ref>دلائل النبوة، بیهقی (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۲، ص۲۹۸</ref>. | با آنکه او در [[جنگ بدر]] حضور نیافت، از [[اصحاب بدر]] به شمار میآید و [[پیامبر]]{{صل}} سهمی از [[غنایم]] را به او داد، زیرا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پس از حرکت، در بین راه او را به [[مدینه]] برگرداند و برای [[پیشگیری]] از [[شورش]] [[منافقان]] او را [[خلیفه]] و [[جانشین]] خود در [[مدینه]] قرار داد، زیرا [[منافقان]] قصد داشتند با شایعه پراکنی اوضاع [[مدینه]] را به هم بزنند. از جمله شایعاتی که [[منافقان]] پس از [[جنگ بدر]] مطرح کردند شایعه [[شکست]] [[مسلمانان]] در [[جنگ بدر]] بود؛ طوری که مردی از [[منافقان]] به ابولبابه گفت: "یاران شما چنان پراکنده شدهاند که دیگر هرگز جمع نخواهند شد و بیشتر [[اصحاب]] [[محمد]]{{صل}} و خود او کشته شدهاند"<ref>دلائل النبوة، بیهقی (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۲، ص۲۹۸</ref>. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
ابولبابه در پاسخ او گفت: "[[خداوند متعال]] این گفتار تو را [[تکذیب]] نماید"<ref>.دلائل النبوه، بیهقی ترجمه مهدوی دامغانی، ج۲، ص۲۹۸.</ref>. بدین شکل، [[درایت]] او باعث شد شایعه پراکنیهای [[منافقان]] و [[یهودیان]] بینتیجه بماند و [[پیامبر]]{{صل}} نیز از [[غنایم]] [[جنگی]] سهمی برای او در نظر گرفت. | ابولبابه در پاسخ او گفت: "[[خداوند متعال]] این گفتار تو را [[تکذیب]] نماید"<ref>.دلائل النبوه، بیهقی ترجمه مهدوی دامغانی، ج۲، ص۲۹۸.</ref>. بدین شکل، [[درایت]] او باعث شد شایعه پراکنیهای [[منافقان]] و [[یهودیان]] بینتیجه بماند و [[پیامبر]]{{صل}} نیز از [[غنایم]] [[جنگی]] سهمی برای او در نظر گرفت. | ||
همچنین [[پیامبر]]{{صل}} هنگام غزوه "سویق" نیز [[حکومت]] [[مدینه]] را به او سپرد، اما او در [[جنگ اُحد]] و سایر [[جنگها]] در [[خدمت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} حاضر بود و در [[فتح مکه]] نیز [[پرچم]] [[قبیله]] [[بنی عمرو بن عوف]] با ابولبابه بود. ابولبابه یکی از نقبای حاضر در [[پیمان عقبه]] نیز دانسته شده است<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۱.</ref> | همچنین [[پیامبر]]{{صل}} هنگام غزوه "سویق" نیز [[حکومت]] [[مدینه]] را به او سپرد، اما او در [[جنگ اُحد]] و سایر [[جنگها]] در [[خدمت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} حاضر بود و در [[فتح مکه]] نیز [[پرچم]] [[قبیله]] [[بنی عمرو بن عوف]] با ابولبابه بود. ابولبابه یکی از نقبای حاضر در [[پیمان عقبه]] نیز دانسته شده است<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۱.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص١٨٣ ـ ١٩٠؛ [[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۸۶-۴۸۹.</ref> | ||
ابولبابه از سران [[أوس]] مورد توجه پیامبر بود، اما داستان زیر، سبب نخستین [[ناراحتی]] [[رسول خدا]]{{صل}} از او شد: پیش از [[جنگ]] [[أحد]]، [[یتیمی]] از [[انصار]] بر سر یک اصله درخت خرما با ابولبابه [[اختلاف]] داشت. موضوع را با پیامبر در میان گذاشتند. [[حق]] با ابولبابه بود و رسول خدا{{صل}} به نفع ابولبابه [[حکم]] کرد. پسرک [[یتیم]] برای درخت خرما بیتابی کرد. پیامبر خدا{{صل}} از ابولبابه خواست آن [[نخل]] را به یتیم ببخشد، ولی او [[امتناع]] کرد. حضرت به او گفتند در عوض این خرمابن، خرمابنی برای تو در [[بهشت]] خواهد بود. با وجود این نپذیرفت. [[ثابت بن دحداحه]] به پیامبر خدا{{صل}} گفت: اگر من از [[مال]] خودم نخلی به او بدهم، چه؟ حضرت فرمود: در مقابل، نخلی در بهشت خواهی داشت. او رفت و آن نخل را از ابولبابه به یک نخلستان خرما خرید و به آن یتیم بخشید<ref>واقدی، ج۱، ص۲۸۲ و ج۲، ص۵۰۵.</ref>. در [[قاعده فقهی]] "لاضرر و لاضرار فی الاسلام"، به این [[نزاع]] [[استشهاد]] شده است<ref>سیستانی، ص۷۸.</ref> | ابولبابه از سران [[أوس]] مورد توجه پیامبر بود، اما داستان زیر، سبب نخستین [[ناراحتی]] [[رسول خدا]]{{صل}} از او شد: پیش از [[جنگ]] [[أحد]]، [[یتیمی]] از [[انصار]] بر سر یک اصله درخت خرما با ابولبابه [[اختلاف]] داشت. موضوع را با پیامبر در میان گذاشتند. [[حق]] با ابولبابه بود و رسول خدا{{صل}} به نفع ابولبابه [[حکم]] کرد. پسرک [[یتیم]] برای درخت خرما بیتابی کرد. پیامبر خدا{{صل}} از ابولبابه خواست آن [[نخل]] را به یتیم ببخشد، ولی او [[امتناع]] کرد. حضرت به او گفتند در عوض این خرمابن، خرمابنی برای تو در [[بهشت]] خواهد بود. با وجود این نپذیرفت. [[ثابت بن دحداحه]] به پیامبر خدا{{صل}} گفت: اگر من از [[مال]] خودم نخلی به او بدهم، چه؟ حضرت فرمود: در مقابل، نخلی در بهشت خواهی داشت. او رفت و آن نخل را از ابولبابه به یک نخلستان خرما خرید و به آن یتیم بخشید<ref>واقدی، ج۱، ص۲۸۲ و ج۲، ص۵۰۵.</ref>. در [[قاعده فقهی]] "لاضرر و لاضرار فی الاسلام"، به این [[نزاع]] [[استشهاد]] شده است<ref>سیستانی، ص۷۸.</ref><ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۸۶-۴۸۹.</ref> | ||
== توبه ابولبابه == | == توبه ابولبابه == | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
در یکی از روزهای [[جمعه]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دعای [[باران]] خواند. ابولبابه گفت: "یا [[رسولالله]]! هنور خرماها چیده نشده". حضرت دوباره فرمود: "خدایا! به ما [[باران]] عطا کن". ابولبابه دوباره گفت: "هنوز خرماها چیده نشده، و من نیز در [[آسمان]] ابری نمیبینم". | در یکی از روزهای [[جمعه]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دعای [[باران]] خواند. ابولبابه گفت: "یا [[رسولالله]]! هنور خرماها چیده نشده". حضرت دوباره فرمود: "خدایا! به ما [[باران]] عطا کن". ابولبابه دوباره گفت: "هنوز خرماها چیده نشده، و من نیز در [[آسمان]] ابری نمیبینم". | ||
حضرت دوباره فرمود: "خدایا! به ما چنان بارانی بده که ابولبابه برهنه شده و لباسش را در مجرای آب باغش قرار دهد". در این هنگام، رعد و برق در [[آسمان]] پیدا شد و چنان بارانی آمد که [[مردم]] ناراحت شده و دسته دسته به [[خانه]] ابولبابه آمدند و به او گفتند: ابولبابه! تا برهنه نشوی و لباست را در مجرای آب باغ قرار ندهی، [[باران]] قطع نمیشود. [[عاقبت]] ابولبابه لباسش را بیرون آورد و در مجرای آب باغش نهاد و در این هنگام [[باران]] ایستاد<ref>الثاقب فی المناقب، ابن حمزه طوسی، ص۹۰.</ref> | حضرت دوباره فرمود: "خدایا! به ما چنان بارانی بده که ابولبابه برهنه شده و لباسش را در مجرای آب باغش قرار دهد". در این هنگام، رعد و برق در [[آسمان]] پیدا شد و چنان بارانی آمد که [[مردم]] ناراحت شده و دسته دسته به [[خانه]] ابولبابه آمدند و به او گفتند: ابولبابه! تا برهنه نشوی و لباست را در مجرای آب باغ قرار ندهی، [[باران]] قطع نمیشود. [[عاقبت]] ابولبابه لباسش را بیرون آورد و در مجرای آب باغش نهاد و در این هنگام [[باران]] ایستاد<ref>الثاقب فی المناقب، ابن حمزه طوسی، ص۹۰.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص١٨٣ ـ ١٩٠.</ref> | ||
== ابولبابه و نقل حدیث == | == ابولبابه و نقل حدیث == | ||
ابولبابه از [[راویان حدیث]] بود<ref>رجال الطوسی، ص۲۷؛ الجرح و التعدیل، ج۱، ص۳۷۵؛ الثقات، ج۳، ص۳۲.</ref> و عدهای از او [[روایت]] کردهاند<ref>الجرح والتعدیل، ج۱، ص۳۷۵.</ref>. [[ابنشهر آشوب]] او را در ردیف کسانی آورده که [[حدیث غدیر]] را روایت کردهاند<ref>مناقب، ج۳، ص۳۵.</ref> | ابولبابه از [[راویان حدیث]] بود<ref>رجال الطوسی، ص۲۷؛ الجرح و التعدیل، ج۱، ص۳۷۵؛ الثقات، ج۳، ص۳۲.</ref> و عدهای از او [[روایت]] کردهاند<ref>الجرح والتعدیل، ج۱، ص۳۷۵.</ref>. [[ابنشهر آشوب]] او را در ردیف کسانی آورده که [[حدیث غدیر]] را روایت کردهاند<ref>مناقب، ج۳، ص۳۵.</ref><ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ابولُبابه انصاری (مقاله)|مقاله «ابولُبابه انصاری»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص۱۱۱.</ref> | ||
ابولبابه در ماجرای پس گرفتن [[قرض]] خود از شخصی به نام [[ابوالیسر]] این [[روایت]] را از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] کرده است: "شنیدم که [[رسول خدا]]{{صل}} میفرمود: چه کسی [[دوست]] دارد از [[آتش جهنم]] در [[امان]] بماند؟ گفتیم: ای [[رسول خدا]]! چنین چیزی را همگی [[دوست]] داریم؛ حضرت فرمود: پس چنین کسی باید به بدهکار خود مهلت دهد یا اگر در [[سختی]] است رهایش کند"<ref>{{متن حدیث|سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} يَقُولُ: مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَسْتَظِلَّ مِنْ فَوْرِ جَهَنَّمَ قُلْنَا كُلُّنَا نُحِبُّ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ فَلْيُنْظِرْ غَرِيماً لَهُ أَوْ فَلْيَدَعِ الْمُعْسِرَ}}؛ الأمالی، شیخ مفید، ص۳۱۶.</ref> | ابولبابه در ماجرای پس گرفتن [[قرض]] خود از شخصی به نام [[ابوالیسر]] این [[روایت]] را از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] کرده است: "شنیدم که [[رسول خدا]]{{صل}} میفرمود: چه کسی [[دوست]] دارد از [[آتش جهنم]] در [[امان]] بماند؟ گفتیم: ای [[رسول خدا]]! چنین چیزی را همگی [[دوست]] داریم؛ حضرت فرمود: پس چنین کسی باید به بدهکار خود مهلت دهد یا اگر در [[سختی]] است رهایش کند"<ref>{{متن حدیث|سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} يَقُولُ: مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَسْتَظِلَّ مِنْ فَوْرِ جَهَنَّمَ قُلْنَا كُلُّنَا نُحِبُّ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ فَلْيُنْظِرْ غَرِيماً لَهُ أَوْ فَلْيَدَعِ الْمُعْسِرَ}}؛ الأمالی، شیخ مفید، ص۳۱۶.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص١٨٣ ـ ١٩٠.</ref> | ||
از ابولبابه روایتی در باب [[آداب]] [[پیامبر]] آمده است که [[حضرت]] هنگام ورود به روستا و قریهای، دعایی [[تلاوت]] میکرد <ref>شامی، ج۹، ص۴۰۰.</ref>. روایتی هم در مورد [[قرائت قرآن]] با صوت [[زیبا]] دارد<ref>ابو داود، ج۱، ص۳۳۱.</ref>. نیز روایتی درباره [[حرمت]] کشتن مار دارد<ref>بخاری، ج۴، ص۹۹؛ مسلم، ج۷، ص۳۸؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۳۰ و ۴۵۳.</ref>. او درباره [[حوض کوثر]] پرسشی از پیامبر کرد و در این [[روایت]]، ویژگیهای [[حوض]] بیان شده است<ref>ابن بشکوال، ص۱۶۰.</ref>.</ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۸۶-۴۸۹.</ref> | از ابولبابه روایتی در باب [[آداب]] [[پیامبر]] آمده است که [[حضرت]] هنگام ورود به روستا و قریهای، دعایی [[تلاوت]] میکرد <ref>شامی، ج۹، ص۴۰۰.</ref>. روایتی هم در مورد [[قرائت قرآن]] با صوت [[زیبا]] دارد<ref>ابو داود، ج۱، ص۳۳۱.</ref>. نیز روایتی درباره [[حرمت]] کشتن مار دارد<ref>بخاری، ج۴، ص۹۹؛ مسلم، ج۷، ص۳۸؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۳۰ و ۴۵۳.</ref>. او درباره [[حوض کوثر]] پرسشی از پیامبر کرد و در این [[روایت]]، ویژگیهای [[حوض]] بیان شده است<ref>ابن بشکوال، ص۱۶۰.</ref>.</ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۸۶-۴۸۹.</ref> | ||
== سرانجام ابولبابه == | == سرانجام ابولبابه == | ||
درباره [[تاریخ]] [[وفات]] [[ابو لبابه]] که در زمان [[عثمان]] بود یا در زمان [[خلافت امام علی]]{{ع}} و یا در زمان [[معاویه]] [[اختلاف]] است<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۱.</ref> ولی برخی اقوال زمان [[وفات]] او را در زمان [[خلافت امام علی]]{{ع}} [[تأیید]] میکند<ref>الکامل، ابن اثیر (ترجمه: حالت - خلیلی)، ج۱۰، ص۲۴۳؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۵، ص۲۶۷؛ تاریخ گزیده، مستوفی، ص۲۱۸.</ref>. به روایت دیگری تا پس از سال پنجاه نیز زنده بود<ref>ابن حجر، ج۴، ص۱۶۸.</ref> | درباره [[تاریخ]] [[وفات]] [[ابو لبابه]] که در زمان [[عثمان]] بود یا در زمان [[خلافت امام علی]]{{ع}} و یا در زمان [[معاویه]] [[اختلاف]] است<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۳۶۱.</ref> ولی برخی اقوال زمان [[وفات]] او را در زمان [[خلافت امام علی]]{{ع}} [[تأیید]] میکند<ref>الکامل، ابن اثیر (ترجمه: حالت - خلیلی)، ج۱۰، ص۲۴۳؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۵، ص۲۶۷؛ تاریخ گزیده، مستوفی، ص۲۱۸.</ref>. به روایت دیگری تا پس از سال پنجاه نیز زنده بود<ref>ابن حجر، ج۴، ص۱۶۸.</ref><ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۸۶-۴۸۹؛ [[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۵.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:1100352.jpg|22px]] [[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[ابولبابه (مقاله)|مقاله «ابولبابه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳''']] | # [[پرونده:1100352.jpg|22px]] [[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[ابولبابه (مقاله)|مقاله «ابولبابه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳''']] | ||
# [[پرونده:1100357.jpg|22px]] [[جعفر جوان هوشیار|جوان هوشیار، جعفر]]، [[رفاعه بن عبدالمنذر (مقاله)|'''رفاعه بن عبدالمنذر''']]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]] | # [[پرونده:1100357.jpg|22px]] [[جعفر جوان هوشیار|جوان هوشیار، جعفر]]، [[رفاعه بن عبدالمنذر (مقاله)|'''رفاعه بن عبدالمنذر''']]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]] | ||
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']] | # [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[محمود حیدری آقایی|حیدری آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']] | ||
#[[پرونده:000053.jpg|22px]] [[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ابولُبابه انصاری (مقاله)|مقاله «ابولُبابه انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']] | # [[پرونده:000053.jpg|22px]] [[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ابولُبابه انصاری (مقاله)|مقاله «ابولُبابه انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||