اجرای حدود: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
از جمله [[وظایف امام]]، [[حاکم شرع]]، [[ولیّفقیه]] و نیز [[دولت اسلامی]] هنگام تصدی مسئولیت [[رهبری اجتماعی]] و [[رهبری سیاسی|سیاسی]] [[جامعه اسلامی]]، اجرای حدود است. [[روایات]] باب حدود، همگی بیانگر وجود این [[وظیفه امام|وظیفه برای امام]] (به عنوان والی مسلمانان) است. ازاینرو تردیدی وجود ندارد در اینکه چنین امری از [[وظایف امام]] است. باید توجه داشت اجرای حدود در مورد [[مسلمانان]] است و در [[دارالاسلام]] صورت میگیرد، نه دارالشرک و [[دارالحرب]] و لذا جزء مبانی و اصول [[سیاست داخلی]] [[اسلام]] محسوب میشود<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۸۵؛ [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۸۵؛ [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۸۵.</ref>. | از جمله [[وظایف امام]]، [[حاکم شرع]]، [[ولیّفقیه]] و نیز [[دولت اسلامی]] هنگام تصدی مسئولیت [[رهبری اجتماعی]] و [[رهبری سیاسی|سیاسی]] [[جامعه اسلامی]]، اجرای حدود است. [[روایات]] باب حدود، همگی بیانگر وجود این [[وظیفه امام|وظیفه برای امام]] (به عنوان والی مسلمانان) است. ازاینرو تردیدی وجود ندارد در اینکه چنین امری از [[وظایف امام]] است. باید توجه داشت اجرای حدود در مورد [[مسلمانان]] است و در [[دارالاسلام]] صورت میگیرد، نه دارالشرک و [[دارالحرب]] و لذا جزء مبانی و اصول [[سیاست داخلی]] [[اسلام]] محسوب میشود<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۸۵؛ [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۸۵؛ [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۸۵.</ref>. | ||
==معناشناسی== | ==معناشناسی== حدود" جمع "حد" و "حد" در لغت به معنای بازداشتن، دفعکردن، اندازهگرفتن، تمیز کردن و تأدیبنمودن است. چنانکه میگویند "حد علیه حداً" یعنی [[خشم]] گرفت بر او و [[ادب]] کرد او را. "حَدَّ الشیء" یعنی آن چیز را تمیز کرد<ref>فرهنگ جامع عربی- فارسی.</ref>. | ||
امّا در [[فرهنگ فقه]] و اصطلاح [[فقها]] "حدود" مجموعه [[قوانین]] [[کیفری]] [[الهی]] اسلام را گویند که حاکم شرع بر [[مجرمان]] در موارد معین تطبیق داده و پیاده میکند و او را [[تطهیر]] مینماید. حدود شامل تعدادی از موارد [[جرم]] ضد [[امنیّت اجتماعی]] و جرایم نظامی و سیاسی نیز میشود، مانند [[سرقت]]، راهزنی و قطع طریق، [[ارتداد]]، [[بغی]]، محاربه و...<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۸۵.</ref>. | امّا در [[فرهنگ فقه]] و اصطلاح [[فقها]] "حدود" مجموعه [[قوانین]] [[کیفری]] [[الهی]] اسلام را گویند که حاکم شرع بر [[مجرمان]] در موارد معین تطبیق داده و پیاده میکند و او را [[تطهیر]] مینماید. حدود شامل تعدادی از موارد [[جرم]] ضد [[امنیّت اجتماعی]] و جرایم نظامی و سیاسی نیز میشود، مانند [[سرقت]]، راهزنی و قطع طریق، [[ارتداد]]، [[بغی]]، محاربه و...<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۸۵.</ref>. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۵: | ||
در قرن ششم هجری، مرحوم [[سدیدالدین حمصی]] از جمله شئونی که برای [[امام]] در نظر میگیرد، شأن اجرای حدود است<ref>سدیدالدین محمود بن على حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۴۲.</ref>. حمصی معتقد است کیفیت این حدود از [[شریعت]] گرفته میشود<ref>سدیدالدین محمود بن على حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص ص۲۴۵.</ref>. البته نفس انزجار از قبایح و تشویق به خیرات متوقف بر [[شریعت]] نیست، ازاینرو در تمام کشورها و [[ملتها]]، فرمانروا [[مردم]] را از [[قبایح]] میترساند و به [[خوبیها]] [[تشویق]] میکند<ref> سدیدالدین محمود بن على حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۵.</ref> در [[مذهب تشیع]] نیز [[امام]] چنانکه با [[نص الهی]] به [[امامت]] میرسد، از راه [[شریعت]] با [[حدود الهی]] آشنا میشود و بر اساس آنها، [[جامعه]] را [[مدیریت]] میکند و به امر اجرای حدود [[همت]] میگمارد<ref>سدیدالدین محمود بن على حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص ص۲۴۸.</ref>. | در قرن ششم هجری، مرحوم [[سدیدالدین حمصی]] از جمله شئونی که برای [[امام]] در نظر میگیرد، شأن اجرای حدود است<ref>سدیدالدین محمود بن على حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۴۲.</ref>. حمصی معتقد است کیفیت این حدود از [[شریعت]] گرفته میشود<ref>سدیدالدین محمود بن على حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص ص۲۴۵.</ref>. البته نفس انزجار از قبایح و تشویق به خیرات متوقف بر [[شریعت]] نیست، ازاینرو در تمام کشورها و [[ملتها]]، فرمانروا [[مردم]] را از [[قبایح]] میترساند و به [[خوبیها]] [[تشویق]] میکند<ref> سدیدالدین محمود بن على حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۵.</ref> در [[مذهب تشیع]] نیز [[امام]] چنانکه با [[نص الهی]] به [[امامت]] میرسد، از راه [[شریعت]] با [[حدود الهی]] آشنا میشود و بر اساس آنها، [[جامعه]] را [[مدیریت]] میکند و به امر اجرای حدود [[همت]] میگمارد<ref>سدیدالدین محمود بن على حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص ص۲۴۸.</ref>. | ||
[[علامه حلّی]] بارها بر این [[وظیفه امام]] تأکید کرده است<ref>حسن بن یوسف حلی، الالفین، ج۲، ص۲۴-۲۵؛ نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۶۴.</ref> تا آنجا که گاه [[ضرورت وجود امام]] را همین اجرای حدود میداند<ref>علاوه حلی، الالفین، ج۱، ص۲۷۸.</ref>. او با اشاره به [[آیه]] {{متن قرآن|وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا}}<ref>«و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کردهاند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.</ref> بیان میکند [[مسئول]] قطع دست سارق، مجموع [[امت]] نیست، بلکه [[امام]] است، پس [[خداوند]] ما را به چیزی امر میکند که تنها با [[نصب امام]] امکانپذیر است<ref>حسن بن یوسف حلی، انوار الملکوت، تحقیق محمد نجمی زنجانی، ص۲۰۳.</ref>. وی درباره [[تکلیف]] اجرای حدود در [[عصر غیبت]] دیدگاههایی متفاوت بیان کرده است. در آثار [[کلامی]] او آمده است کسی که باید بر او حد جاری شود، اگر تا هنگام [[ظهور]]، زنده باشد، [[امام عصر]]{{ع}} حد را بر او جاری میسازد و اگر پیش از ظهور بمیرد، [[مسئولیت]] فوت [[اجرای حد]] بر عهده کسانی است که سبب [[غیبت امام زمان]]{{ع}} شدهاند<ref>علامه حلی، انوار الملکوت، ص۲۱۱.</ref>؛ اما در آثار فقهیاش [[مسئولیت]] اجرای حدود را اصالتاً بر عهده [[امام]]{{ع}} میداند و تصریح میکند که در [[عصر غیبت]] این [[مسئولیت]] متوجه [[فقهای شیعه]] است<ref>علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۲، ص۲۳۹؛ قواعد الاحکام، ج۱، ص۵۲۵؛ ارشاد الاذهان، تحقیق فارس حسون، ج۱، ص۳۵۳.</ref> چراکه تعطیلی حدود سبب گسترش [[مفاسد]] میشود<ref>علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۴، ص۴۶۴-۴۶۵.</ref> | [[علامه حلّی]] بارها بر این [[وظیفه امام]] تأکید کرده است<ref>حسن بن یوسف حلی، الالفین، ج۲، ص۲۴-۲۵؛ نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۶۴.</ref> تا آنجا که گاه [[ضرورت وجود امام]] را همین اجرای حدود میداند<ref>علاوه حلی، الالفین، ج۱، ص۲۷۸.</ref>. او با اشاره به [[آیه]] {{متن قرآن|وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا}}<ref>«و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کردهاند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.</ref> بیان میکند [[مسئول]] قطع دست سارق، مجموع [[امت]] نیست، بلکه [[امام]] است، پس [[خداوند]] ما را به چیزی امر میکند که تنها با [[نصب امام]] امکانپذیر است<ref>حسن بن یوسف حلی، انوار الملکوت، تحقیق محمد نجمی زنجانی، ص۲۰۳.</ref>. وی درباره [[تکلیف]] اجرای حدود در [[عصر غیبت]] دیدگاههایی متفاوت بیان کرده است. در آثار [[کلامی]] او آمده است کسی که باید بر او حد جاری شود، اگر تا هنگام [[ظهور]]، زنده باشد، [[امام عصر]]{{ع}} حد را بر او جاری میسازد و اگر پیش از ظهور بمیرد، [[مسئولیت]] فوت [[اجرای حد]] بر عهده کسانی است که سبب [[غیبت امام زمان]]{{ع}} شدهاند<ref>علامه حلی، انوار الملکوت، ص۲۱۱.</ref>؛ اما در آثار فقهیاش [[مسئولیت]] اجرای حدود را اصالتاً بر عهده [[امام]]{{ع}} میداند و تصریح میکند که در [[عصر غیبت]] این [[مسئولیت]] متوجه [[فقهای شیعه]] است<ref>علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۲، ص۲۳۹؛ قواعد الاحکام، ج۱، ص۵۲۵؛ ارشاد الاذهان، تحقیق فارس حسون، ج۱، ص۳۵۳.</ref> چراکه تعطیلی حدود سبب گسترش [[مفاسد]] میشود<ref>علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۴، ص۴۶۴-۴۶۵.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]] ص: ۳۹۳.</ref> | ||
==امام و اجرای برخی از حدود== | ==امام و اجرای برخی از حدود== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۲: | ||
#'''اختیار در مجازات محارب:''' [[قرآن کریم]] درباره مجازات، بهطور تخییری چهار مجازات را بیان کرده است: یا آنکه کشته شوند، یا به دار آویخته شوند، یا دست و پای آنها بهطور مخالف (دست راست با پای چپ و برعکس) بریده شود و یا از سرزمینی که در آن [[زندگی]] میکنند، [[تبعید]] شوند<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}} (مائده، ۳۳).</ref>. براساس [[روایات]] صحیح، [[امر]] [[اختیار]] یکی از این مجازاتهای چهارگانه با [[امام]] است؛ چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[برید بن معاویه]] فرمودند: {{متن حدیث|ذَلِكَ إِلَى الْإِمَامِ يَفْعَلُ بِهِ مَا يَشَاءُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۲۴۶.</ref>. | #'''اختیار در مجازات محارب:''' [[قرآن کریم]] درباره مجازات، بهطور تخییری چهار مجازات را بیان کرده است: یا آنکه کشته شوند، یا به دار آویخته شوند، یا دست و پای آنها بهطور مخالف (دست راست با پای چپ و برعکس) بریده شود و یا از سرزمینی که در آن [[زندگی]] میکنند، [[تبعید]] شوند<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}} (مائده، ۳۳).</ref>. براساس [[روایات]] صحیح، [[امر]] [[اختیار]] یکی از این مجازاتهای چهارگانه با [[امام]] است؛ چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[برید بن معاویه]] فرمودند: {{متن حدیث|ذَلِكَ إِلَى الْإِمَامِ يَفْعَلُ بِهِ مَا يَشَاءُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۲۴۶.</ref>. | ||
#'''اجرای حد پس از محاکمه:''' براساس [[روایات معتبر]]، اگر کسی، دزدی را گرفت، [[حق]] دارد او را ببخشد یا نزد [[امام]] بیاورد تا امام او را [[محاکمه]] کند. اگر نزد امام آورد، دیگر حق بخشیدن ندارد و [[وظیفه امام]] است حد را جاری کند<ref>امام صادق{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|فَإِنْ رُفِعَ إِلَى الْإِمَامِ، قَطَعَهُ. فَإِنْ قَالَ الَّذِي سُرِقَ مِنْهُ: أَنَا أَهَبُ لَهُ، لَمْ يَدَعْهُ الْإِمَامُ حَتَّى يَقْطَعَهُ إِذَا رُفِعَ إِلَيْهِ. وَ إِنَّمَا الْهِبَةُ قَبْلَ أَنْ يُرْفَعَ إِلَى الْإِمَامِ؛ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَالْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ. فَإِذَا انْتَهَى الْحَدُّ إِلَى الْإِمَامِ، فَلَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يَتْرُكَهُ}}، کافی، ج7، ص۲۵۱.</ref>. | #'''اجرای حد پس از محاکمه:''' براساس [[روایات معتبر]]، اگر کسی، دزدی را گرفت، [[حق]] دارد او را ببخشد یا نزد [[امام]] بیاورد تا امام او را [[محاکمه]] کند. اگر نزد امام آورد، دیگر حق بخشیدن ندارد و [[وظیفه امام]] است حد را جاری کند<ref>امام صادق{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|فَإِنْ رُفِعَ إِلَى الْإِمَامِ، قَطَعَهُ. فَإِنْ قَالَ الَّذِي سُرِقَ مِنْهُ: أَنَا أَهَبُ لَهُ، لَمْ يَدَعْهُ الْإِمَامُ حَتَّى يَقْطَعَهُ إِذَا رُفِعَ إِلَيْهِ. وَ إِنَّمَا الْهِبَةُ قَبْلَ أَنْ يُرْفَعَ إِلَى الْإِمَامِ؛ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَالْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ. فَإِذَا انْتَهَى الْحَدُّ إِلَى الْإِمَامِ، فَلَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يَتْرُكَهُ}}، کافی، ج7، ص۲۵۱.</ref>. | ||
#'''اختیاردار امر مقتول''': براساس برخی [[روایات]]، اگر [[مسلمانی]] از روی عمد [[مسلمانی]] را بکشد و اولیای دم او [[اهل ذمه]] باشند، [[امام]]{{ع}} باید [[اسلام]] را بر آنها عرضه کند. هر کدام از ایشان که [[اسلام]] را پذیرفت، ولیّ دم مقتول خواهد بود و اوست که میتواند [[قصاص]] کرده، ببخشد، یا دیه بگیرد. اما اگر هیچیک از ایشان [[اسلام]] را قبول نکرد، امام خود [[اختیار]] دارد که یا [[قاتل]] را بکشد یا از او دیه گرفته، در [[خزانه]] [[بیتالمال]] [[مسلمانان]] قرار دهد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۵۹.</ref> | #'''اختیاردار امر مقتول''': براساس برخی [[روایات]]، اگر [[مسلمانی]] از روی عمد [[مسلمانی]] را بکشد و اولیای دم او [[اهل ذمه]] باشند، [[امام]]{{ع}} باید [[اسلام]] را بر آنها عرضه کند. هر کدام از ایشان که [[اسلام]] را پذیرفت، ولیّ دم مقتول خواهد بود و اوست که میتواند [[قصاص]] کرده، ببخشد، یا دیه بگیرد. اما اگر هیچیک از ایشان [[اسلام]] را قبول نکرد، امام خود [[اختیار]] دارد که یا [[قاتل]] را بکشد یا از او دیه گرفته، در [[خزانه]] [[بیتالمال]] [[مسلمانان]] قرار دهد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۵۹.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۸۵.</ref> | ||
==تفاوت حدود با تعزیرات== | ==تفاوت حدود با تعزیرات== |