پرش به محتوا

اخلاق در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em؛">
| موضوع مرتبط = اخلاق
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal؛">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[اخلاق]]''' است. "'''[[اخلاق]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| عنوان مدخل  = اخلاق
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اخلاق در قرآن]] - [[اخلاق در فقه اسلامی]] - [[اخلاق در نهج البلاغه]] - [[اخلاق در اخلاق اسلامی]] - [[اخلاق در سیره پیامبر خاتم]] - [[اخلاق در معارف دعا و زیارات]] - [[اخلاق در معارف و سیره سجادی]] - [[اخلاق در معارف و سیره رضوی]] - [[اخلاق در فلسفه اسلامی]] - [[اخلاق در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]</div>
| مداخل مرتبط = [[اخلاق در لغت]] - [[اخلاق در قرآن]] - [[اخلاق در فقه اسلامی]] - [[اخلاق در نهج البلاغه]] - [[اخلاق در اخلاق اسلامی]] - [[اخلاق در معارف و سیره نبوی]] - [[اخلاق در معارف و سیره علوی]] - [[اخلاق در معارف دعا و زیارات]] - [[اخلاق در معارف و سیره سجادی]] - [[اخلاق در معارف و سیره رضوی]] - [[اخلاق در فلسفه اسلامی]] - [[اخلاق در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


'''اخلاق''' یکی از خصوصیات اساسی [[انسان]] که باعث تمایز وی از دیگر موجودات زنده و موجب [[شرافت]] او بر حیوانات می‌شود، [[درک]] او نسبت به مفاهیم [[اخلاقی]] و پایبندی‌اش به اصول [[اخلاق]] است. اهمیت اخلاق و پاک‌سازی [[روح]] از [[رذایل اخلاقی]] تا به آنجاست که اگر [[انسانی]] فاقد چنین امتیازی باشد در واقع به ورطه حیوانیت [[سقوط]] کرده بلکه از حیوان نیز [[پست‌تر]] خواهد شد.
'''اخلاق''' یکی از خصوصیات اساسی [[انسان]] که باعث تمایز وی از دیگر موجودات زنده و موجب [[شرافت]] او بر حیوانات می‌شود، [[درک]] او نسبت به مفاهیم [[اخلاقی]] و پایبندی‌اش به اصول [[اخلاق]] است. اهمیت اخلاق و پاک‌سازی [[روح]] از [[رذایل اخلاقی]] تا به آنجاست که اگر [[انسانی]] فاقد چنین امتیازی باشد در واقع به ورطه حیوانیت [[سقوط]] کرده بلکه از حیوان نیز پست‌تر خواهد شد.


==مقدمه==
== مقدمه ==
این موضوع در [[قرآن کریم]] نیز جایگاهی والا و [[شایسته]] دارد. [[خداوند]] پیامبرش را به سبب داشتن خُلقی [[نیکو]] و [[عظیم]] می‌ستاید: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref>. در [[سوره شمس]] پس از یازده [[سوگند]] چنین می‌گوید: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا}}<ref>«بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد، * و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۹-۱۰.</ref>. از نگاه [[قرآن]] [[فلسفه بعثت]] [[خاتم پیامبران]] [[تعلیم و تربیت]] و [[تزکیه]] انسان‌هاست<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}} «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>. تزکیه در مفهوم لغوی‌اش به معنای [[رشد دادن]] و [[اصلاح]] و پاک‌سازی است. به کار‌گیری این واژه در [[تزکیه نفس]] ناظر به پاک‌سازی آن از [[رذایل]] و آراستن آن به [[فضایل]] و رشد دادن در جهت [[صلاح]] و کمال شایسته انسان است<ref>اخلاق و تربیت اسلامی، ص۲۶.</ref>.
اخلاق در [[قرآن کریم]] جایگاهی والا و [[شایسته]] دارد. [[خداوند]] پیامبرش را به سبب داشتن خُلقی [[نیکو]] و [[عظیم]] می‌ستاید: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref>. در [[سوره شمس]] پس از یازده [[سوگند]] چنین می‌گوید: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا}}<ref>«بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد، * و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۹-۱۰.</ref>. از نگاه [[قرآن]] [[فلسفه بعثت]] [[خاتم پیامبران]] [[تعلیم و تربیت]] و [[تزکیه]] انسان‌هاست{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref> «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>. تزکیه در مفهوم لغوی‌اش به معنای [[رشد دادن]] و [[اصلاح]] و پاک‌سازی است. به کار‌گیری این واژه در [[تزکیه نفس]] ناظر به پاک‌سازی آن از [[رذایل]] و آراستن آن به [[فضایل]] و رشد دادن در جهت [[صلاح]] و کمال شایسته انسان است<ref>اخلاق و تربیت اسلامی، ص۲۶.</ref>.


[[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: «حتی اگر ما به [[بهشت]] امیدی نداشته باشیم و از [[آتش جهنم]] نهراسیم و به [[پاداش]] و [[مجازات]] ([[اخروی]]) [[باور]] نداشته باشیم، شایسته است که در جست‌وجوی [[مکارم اخلاق]] برآییم؛ زیرا آن از جمله چیزهایی است که به راه [[نجات]] دلالت می‌کند»<ref>مستدرک الوسائل، ج۲، ص۲۸۳.</ref>. و از هم ایشان [[نقل]] شده است: «همان‌طور که کشتزار [[تشنه]] آب [[باران]] است، افراد [[عاقل]] و [[خردمند]] [[نیازمند]] [[ادب]] هستند»<ref>غررالحکم، ج۱، ص۳۲۴.</ref>. و نیز فرموده‌اند: {{متن حدیث|طَهِّرُوا أَنْفُسَكُمْ مِنْ دَنَسِ الشَّهَوَاتِ تُدْرِكُوا رَفِيعَ‏ الدَّرَجَاتِ‏}}<ref>تصنیف غرر، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref>؛ «جان‌هایتان را از [[آلودگی]] [[شهوات]] [[پاکیزه]] سازید تا درجات بالای ([[معنویت]]) را [[درک]] کنید».
[[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: «حتی اگر ما به [[بهشت]] امیدی نداشته باشیم و از [[آتش جهنم]] نهراسیم و به [[پاداش]] و [[مجازات]] ([[اخروی]]) [[باور]] نداشته باشیم، شایسته است که در جست‌وجوی [[مکارم اخلاق]] برآییم؛ زیرا آن از جمله چیزهایی است که به راه [[نجات]] دلالت می‌کند»<ref>مستدرک الوسائل، ج۲، ص۲۸۳.</ref>. و از هم ایشان [[نقل]] شده است: «همان‌طور که کشتزار [[تشنه]] آب [[باران]] است، افراد [[عاقل]] و [[خردمند]] [[نیازمند]] [[ادب]] هستند»<ref>غررالحکم، ج۱، ص۳۲۴.</ref>. و نیز فرموده‌اند: {{متن حدیث|طَهِّرُوا أَنْفُسَكُمْ مِنْ دَنَسِ الشَّهَوَاتِ تُدْرِكُوا رَفِيعَ‏ الدَّرَجَاتِ‏}}<ref>تصنیف غرر، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref>؛ «جان‌هایتان را از [[آلودگی]] [[شهوات]] [[پاکیزه]] سازید تا درجات بالای ([[معنویت]]) را [[درک]] کنید».


[[اخلاق]] جمع خُلق و خُلق شکل درونی [[انسان]] است، چنان‌که خَلق شکل ظاهری و صوری اشیاء است. [[غرایز]] و ملکات و صفات [[روحی]] و [[باطنی]] که در انسان است اخلاق نامیده می‌شود و به [[اعمال]] و [[رفتاری]] که از این خلقیّات ناشی گردد نیز اخلاق و یا [[رفتار]] [[اخلاقی]] می‌گویند<ref>نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، ص۱۳.</ref>. برای رسیدن به [[فضایل]] و ملکات فاضله ریاضت‌های [[علمی]] و عملی لازم است. در مرحله اول [[شناخت]] فضایل و [[رذایل]] و [[آگاهی]] از [[شخصیت]] و [[جایگاه]] واقعی انسان [[ضرورت]] دارد، سپس [[مبارزه]] و [[مجاهده]] با [[نفس اماره]]<ref>نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، ص۱۴.</ref>.
[[اخلاق]] جمع خُلق و خُلق شکل درونی [[انسان]] است، چنان‌که خَلق شکل ظاهری و صوری اشیاء است. [[غرایز]] و ملکات و صفات [[روحی]] و [[باطنی]] که در انسان است اخلاق نامیده می‌شود و به [[اعمال]] و [[رفتاری]] که از این خلقیّات ناشی گردد نیز اخلاق و یا [[رفتار]] [[اخلاقی]] می‌گویند<ref>نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، ص۱۳.</ref>. برای رسیدن به [[فضایل]] و ملکات فاضله ریاضت‌های [[علمی]] و عملی لازم است. در مرحله اول [[شناخت]] فضایل و [[رذایل]] و [[آگاهی]] از [[شخصیت]] و [[جایگاه]] واقعی انسان [[ضرورت]] دارد، سپس [[مبارزه]] و [[مجاهده]] با [[نفس اماره]]<ref>نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، ص۱۴.</ref>.
خط ۱۷: خط ۱۹:
[[قلمرو اخلاق]] بسیار وسیع است به گونه‌ای که رابطه با [[خدا]]، رابطه با خود، رابطه با [[مردم]] و رابطه با [[جهان]] ([[طبیعت]]) را شامل می‌شود. به این ترتیب شاخه‌های گوناگون [[علم اخلاق]] به وجود می‌آید. به عنوان مثال، [[اخلاق خانوادگی]]، اخلاق [[شهروندی]] و اخلاق [[سیاسی]] شاخه‌هایی از اخلاق است که در بخش رابطه با [[مردم]] می‌توان به آنها اشاره کرد<ref>اخلاق و تربیت اسلامی، ص۷-۸.</ref>.
[[قلمرو اخلاق]] بسیار وسیع است به گونه‌ای که رابطه با [[خدا]]، رابطه با خود، رابطه با [[مردم]] و رابطه با [[جهان]] ([[طبیعت]]) را شامل می‌شود. به این ترتیب شاخه‌های گوناگون [[علم اخلاق]] به وجود می‌آید. به عنوان مثال، [[اخلاق خانوادگی]]، اخلاق [[شهروندی]] و اخلاق [[سیاسی]] شاخه‌هایی از اخلاق است که در بخش رابطه با [[مردم]] می‌توان به آنها اشاره کرد<ref>اخلاق و تربیت اسلامی، ص۷-۸.</ref>.


اهمیت [[اخلاق]] بدان پایه است که از دیرباز [[دانشمندان]] بزرگی در این موضوع دست به تألیفاتی زده‌اند. در بین متقدمان کتاب “طهارة الاعراق” ابن‌مسکویه و “اخلاق ناصری” [[خواجه نصیرالدین طوسی]] از آثار مهمی است که می‌توان نام برد. در قرون متأخر نیز دو کتاب “جامع السّعادات” اثر [[ملامهدی نراقی]] و “معراج السّعاده” که به [[قلم]]فرزند وی ملااحمد نراقی تألیف شده است. [[جایگاه]] ویژه‌ای دارند.
اهمیت [[اخلاق]] بدان پایه است که از دیرباز [[دانشمندان]] بزرگی در این موضوع دست به تألیفاتی زده‌اند. در بین متقدمان کتاب “طهارة الاعراق” ابن‌مسکویه و “اخلاق ناصری” [[خواجه نصیرالدین طوسی]] از آثار مهمی است که می‌توان نام برد. در قرون متأخر نیز دو کتاب “جامع السّعادات” اثر [[ملامهدی نراقی]] و “معراج السّعاده” که به [[قلم]] فرزند وی ملااحمد نراقی تألیف شده است. [[جایگاه]] ویژه‌ای دارند.


در دو کتاب اخیر [[شناخت نفس]] و قوای آن از مقدمات وصول به اخلاق شمرده شده است. ملامهدی نراقی می‌گوید: چون نفس دارای چهار [[قوه عاقله]] و عامله و شهویّه و غضبیّه است، اگر حرکات و [[افعال]] اینها بر وجه [[اعتدال]] باشد، و سه قوّه اخیر [[مطیع]] [[عقل]] باشند، اولاً [[فضایل]] [[حکمت]] و [[عفّت]] و [[شجاعت]] حاصل می‌شود؛ و ثانیاً از حصول آنها [[عدالت]] پدید می‌آید. پس بدین بیان، عدالت کمال [[قوه]] عملی به [[تنهایی]] نیست، بلکه کمال همه قواست<ref>گزیده کتاب جامع‌السعادات، ص۵۳.</ref>.
در دو کتاب اخیر [[شناخت نفس]] و قوای آن از مقدمات وصول به اخلاق شمرده شده است. ملامهدی نراقی می‌گوید: چون نفس دارای چهار [[قوه عاقله]] و عامله و شهویّه و غضبیّه است، اگر حرکات و [[افعال]] اینها بر وجه [[اعتدال]] باشد، و سه قوّه اخیر [[مطیع]] [[عقل]] باشند، اولاً [[فضایل]] [[حکمت]] و [[عفّت]] و [[شجاعت]] حاصل می‌شود؛ و ثانیاً از حصول آنها [[عدالت]] پدید می‌آید. پس بدین بیان، عدالت کمال [[قوه]] عملی به [[تنهایی]] نیست، بلکه کمال همه قواست<ref>گزیده کتاب جامع‌السعادات، ص۵۳.</ref>.


مناجات‌ها و [[دعاهای امام سجاد]]{{ع}} در واقع همگی درس اخلاق و [[دعوت]] به سوی [[فضایل اخلاقی]] و [[پرهیز]] از [[رذایل]] است. آن [[حضرت]] از پروردگارش می‌خواهد هیچ [[خصلت]] و [[خلق]] و خویی که [[عیب]] شمرده می‌شود برای او باقی نگذارد: «ای [[خداوند]]، هر خصلت بد که در من است به [[صلاح]] آور و هر [[زشتی]] که با من است و موجب [[نکوهش]] من؛ به [[زیبایی]] بدل نمای و هر [[کرامت]] کمال نایافته که در من است کامل فرمای»<ref>نیایش بیستم.</ref>. از این [[سخن امام]] در می‌یابیم که پیراستن نفس از [[رذایل اخلاقی]] تا چه اندازه حائز اهمیت است؛ و برای [[اصلاح]] نفس خویش چاره‌ای نداریم جز آنکه دست نیاز به سوی [[خدا]] دراز کنیم.
مناجات‌ها و [[دعاهای امام سجاد]] {{ع}} در واقع همگی درس اخلاق و [[دعوت]] به سوی [[فضایل اخلاقی]] و [[پرهیز]] از [[رذایل]] است. آن [[حضرت]] از پروردگارش می‌خواهد هیچ [[خصلت]] و [[خلق]] و خویی که [[عیب]] شمرده می‌شود برای او باقی نگذارد: «ای [[خداوند]]، هر خصلت بد که در من است به [[صلاح]] آور و هر [[زشتی]] که با من است و موجب [[نکوهش]] من؛ به [[زیبایی]] بدل نمای و هر [[کرامت]] کمال نایافته که در من است کامل فرمای»<ref>نیایش بیستم.</ref>. از این [[سخن امام]] در می‌یابیم که پیراستن نفس از [[رذایل اخلاقی]] تا چه اندازه حائز اهمیت است؛ و برای [[اصلاح]] نفس خویش چاره‌ای نداریم جز آنکه دست نیاز به سوی [[خدا]] دراز کنیم.


سوءخُلق و بدخویی صفتی [[ناپسند]] است که [[امام]] در دعاهای خویش از آنها به خدا [[پناه]] می‌برد. {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ إِنيِ‏ أَعُوذُ بِكَ‏ مِنْ... شَكَاسَةِ الْخُلُقِ‏}}؛ «بارخدایا به تو [[پناه]] می‌برم از [[شر]] و [[شور]] [[آزمندی]] و شدت [[خشم]] و [[غلبه]] [[حسد]] و [[ناتوانی]] [[شکیبایی]] و اندک بودن [[قناعت]] و [[بدی]] [[خلق و خوی]]»<ref>نیایش هشتم.</ref>.
سوءخُلق و بدخویی صفتی [[ناپسند]] است که [[امام]] در دعاهای خویش از آنها به خدا [[پناه]] می‌برد. {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ إِنيِ‏ أَعُوذُ بِكَ‏ مِنْ... شَكَاسَةِ الْخُلُقِ‏}}؛ «بارخدایا به تو [[پناه]] می‌برم از [[شر]] و [[شور]] [[آزمندی]] و شدت [[خشم]] و [[غلبه]] [[حسد]] و [[ناتوانی]] [[شکیبایی]] و اندک بودن [[قناعت]] و [[بدی]] [[خلق و خوی]]»<ref>نیایش هشتم.</ref>.
خط ۲۷: خط ۲۹:
آن [[حضرت]] از [[خداوند]] می‌خواهد به پاس لطفی که در [[عیب‌پوشی]] از ما داشته، از [[سوء]] خُلق و [[ارتکاب معصیت]] دوری گزینیم: «ای خداوند چنان کن که هر [[عیب]] ما که پوشیده داشته‌ای و هر [[گناه]] که [[نهان]] کرده‌ای، ما را [[اندرز]] دهنده‌ای شود که از [[اخلاق]] بد و ارتکاب خطاها بازمان دارد و به سوی توبه‌ای محوکننده [[گناهان]] براند و به آن راه که پسند توست بکشاند»<ref>نیایش سی و چهارم.</ref>.
آن [[حضرت]] از [[خداوند]] می‌خواهد به پاس لطفی که در [[عیب‌پوشی]] از ما داشته، از [[سوء]] خُلق و [[ارتکاب معصیت]] دوری گزینیم: «ای خداوند چنان کن که هر [[عیب]] ما که پوشیده داشته‌ای و هر [[گناه]] که [[نهان]] کرده‌ای، ما را [[اندرز]] دهنده‌ای شود که از [[اخلاق]] بد و ارتکاب خطاها بازمان دارد و به سوی توبه‌ای محوکننده [[گناهان]] براند و به آن راه که پسند توست بکشاند»<ref>نیایش سی و چهارم.</ref>.


[[ارزش]] اخلاق در نظر [[امام سجاد]]{{ع}} به قدری بالاست که به هنگام [[دعای خیر]] برای فرزندانش در کنار [[سلامت]] [[بدن]]، صحت [[دین]] و اخلاقشان را از خداوند [[طلب]] می‌نماید: «ای خداوند بر من [[احسان]] کن و فرزندانم را برایم باقی گذار و شایستگی‌شان بخش... تنشان و دینشان و اخلاقشان به سلامت دار»<ref>نیایش بیست و پنجم.</ref>.
[[ارزش]] اخلاق در نظر [[امام سجاد]] {{ع}} به قدری بالاست که به هنگام [[دعای خیر]] برای فرزندانش در کنار [[سلامت]] [[بدن]]، صحت [[دین]] و اخلاقشان را از خداوند [[طلب]] می‌نماید: «ای خداوند بر من [[احسان]] کن و فرزندانم را برایم باقی گذار و شایستگی‌شان بخش... تنشان و دینشان و اخلاقشان به سلامت دار»<ref>نیایش بیست و پنجم.</ref>.


در آموزه‌های [[صحیفه]]، [[تمسّک به قرآن]] می‌تواند در دوری از اخلاق‌های [[پست]] و [[رشد]] و تعالی [[انسان]] بسیار مؤثر باشد: «بارخدایا بر [[محمد]] و خاندانش [[درود]] بفرست و به یُمن [[قرآن]]... ما را از [[صفات ناپسند]] و [[خصال]] نکوهیده دور دار»<ref>نیایش بیست و پنجم.</ref>.
در آموزه‌های [[صحیفه]]، [[تمسّک به قرآن]] می‌تواند در دوری از اخلاق‌های [[پست]] و [[رشد]] و تعالی [[انسان]] بسیار مؤثر باشد: «بارخدایا بر [[محمد]] و خاندانش [[درود]] بفرست و به یُمن [[قرآن]]... ما را از [[صفات ناپسند]] و [[خصال]] نکوهیده دور دار»<ref>نیایش بیست و پنجم.</ref>.


در میان [[دعاهای صحیفه]]، [[دعای هشتم]] مهم‌ترین اشارات را به [[اخلاقیات]] سوء و [[افعال]] ناپسندی دارد که باید از آنها اجتناب کرد و از شرشان به [[خدا]] پناه را برد. آنها را برمی‌شماریم:
در میان [[دعاهای صحیفه]]، [[دعای هشتم]] مهم‌ترین اشارات را به [[اخلاقیات]] سوء و [[افعال]] ناپسندی دارد که باید از آنها اجتناب کرد و از شرشان به [[خدا]] پناه را برد. آنها را برمی‌شماریم:
#شر و شور آزمندی؛
# شر و شور آزمندی؛
#شدت خشم؛
# شدت خشم؛
#غلبه حسد؛
# غلبه حسد؛
#ناتوانی شکیبایی؛
# ناتوانی شکیبایی؛
#اندک بودن قناعت؛
# اندک بودن قناعت؛
#بدی خلق و خوی؛
# بدی خلق و خوی؛
# [[اصرار]] [[شهوت]]؛
# [[اصرار]] [[شهوت]]؛
# [[چیرگی]] [[عصبیت]]؛
# [[چیرگی]] [[عصبیت]]؛
# [[پیروی از هوای نفس]]؛
# [[پیروی از هوای نفس]]؛
# [[مخالفت]] با [[هدایت]]؛
# [[مخالفت]] با [[هدایت]]؛
#فرو رفتن به [[خواب غفلت]]؛
# فرو رفتن به [[خواب غفلت]]؛
# [[اختیار]] تکلّف؛
# [[اختیار]] تکلّف؛
# [[برتری]] دادن [[باطل]] بر [[حق]]؛
# [[برتری]] دادن [[باطل]] بر [[حق]]؛
# [[اصرار بر گناه]]؛
# [[اصرار بر گناه]]؛
# [[خرد]] شمردن گناه؛
# [[خرد]] شمردن گناه؛
#بزرگ شمردن [[طاعت]] خویش؛
# بزرگ شمردن [[طاعت]] خویش؛
#به خود بالیدن [[توانگران]]؛
# به خود بالیدن [[توانگران]]؛
# [[خوار]] داشتن درویشان؛
# [[خوار]] داشتن درویشان؛
#بد [[رفتاری]] با زیردستان؛
# بد [[رفتاری]] با زیردستان؛
# [[ناسپاسی]] در [[حق]] کسی که به ما [[نیکی]] کرده؛
# [[ناسپاسی]] در [[حق]] کسی که به ما [[نیکی]] کرده؛
# [[یاری]] [[ستمگران]]؛
# [[یاری]] [[ستمگران]]؛
# [[خوار]] داشتن [[ستمدیدگان]]؛
# [[خوار]] داشتن [[ستمدیدگان]]؛
#قصد کردن چیزی که در آن حقّی نداریم؛
# قصد کردن چیزی که در آن حقّی نداریم؛
#از روی بی‌دانشی در [[دانش]] [[سخن گفتن]]؛
# از روی بی‌دانشی در [[دانش]] [[سخن گفتن]]؛
# [[خیال]] [[فریب]] کسی را در [[دل]] داشتن؛
# [[خیال]] [[فریب]] کسی را در [[دل]] داشتن؛
# [[خودپسندی]] نسبت به کارهای خویش؛
# [[خودپسندی]] نسبت به کارهای خویش؛
خط ۶۲: خط ۶۴:
# [[حقیر شمردن]] [[گناهان]] کوچک؛
# [[حقیر شمردن]] [[گناهان]] کوچک؛
# [[چیرگی]] [[شیطان]]؛
# [[چیرگی]] [[شیطان]]؛
#واژگون‌بختی [[زمان]]؛
# واژگون‌بختی [[زمان]]؛
# [[ستم]] سلطه‌داران؛
# [[ستم]] سلطه‌داران؛
#اسراف‌کاری؛
# اسراف‌کاری؛
# [[بینوایی]] و فقدان [[کفاف]]؛
# [[بینوایی]] و فقدان [[کفاف]]؛
# [[شماتت]] و [[شادکامی]] [[دشمنان]]؛
# [[شماتت]] و [[شادکامی]] [[دشمنان]]؛
# [[نیازمند]] شدن به [[اقرار]] همگنان؛
# [[نیازمند]] شدن به [[اقرار]] همگنان؛
#تنگنای [[معیشت]]؛
# تنگنای [[معیشت]]؛
#مردن بی‌آنکه ساز و برگ رفتن مهیّا باشد؛
# مردن بی‌آنکه ساز و برگ رفتن مهیّا باشد؛
#بزرگ‌ترین و بدترین [[مصیبت]] و شوم‌ترین [[شقاوت]]؛ یعنی [[محرومیت]] از [[ثواب]] [[الهی]] و گرفتار شدن به عقویت وی.
# بزرگ‌ترین و بدترین [[مصیبت]] و شوم‌ترین [[شقاوت]]؛ یعنی [[محرومیت]] از [[ثواب]] [[الهی]] و گرفتار شدن به عقویت وی.


[[امام سجاد]]{{ع}}، در کنار اینها، در [[نیایش بیستم]]، از اخلاق‌های عالی و مکارم [[انسانی]] هم سخن گفته است<ref>همچنین نک: مدخل مکارم اخلاق.</ref><ref>اخلاق و تربیت اسلامی، محمدتقی رهبر و محمد حسن رحیمیان، سمت، تهران، ۱۳۸۰، چاپ هفتم؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، ۱۳۹۴، چاپ نهم؛ علم اخلاق اسلامی (گزیده کتاب جامع‌السعادات)، ملامهدی نراقی، ترجمه و گزینش سید جلال‌الدین مجتبوی، حکمت، تهران، ۱۳۸۳، چاپ ششم: معراج السعادة، ملااحمد نراقی، تصحیح رضا مرندی، انتشارات دهقان، ۱۳۷۹، چاپ دوم؛ نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، محمدرضا مهدوی کنی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۰، چاپ دهم.</ref><ref>[[فضل‌الله خالقیان|خالقیان، فضل‌الله]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اخلاق»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۹.</ref>
[[امام سجاد]] {{ع}}، در کنار اینها، در [[نیایش بیستم]]، از اخلاق‌های عالی و مکارم [[انسانی]] هم سخن گفته است<ref>همچنین نک: مدخل مکارم اخلاق.</ref>.<ref>اخلاق و تربیت اسلامی، محمدتقی رهبر و محمد حسن رحیمیان، سمت، تهران، ۱۳۸۰، چاپ هفتم؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، ۱۳۹۴، چاپ نهم؛ علم اخلاق اسلامی (گزیده کتاب جامع‌السعادات)، ملامهدی نراقی، ترجمه و گزینش سید جلال‌الدین مجتبوی، حکمت، تهران، ۱۳۸۳، چاپ ششم: معراج السعادة، ملااحمد نراقی، تصحیح رضا مرندی، انتشارات دهقان، ۱۳۷۹، چاپ دوم؛ نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، محمدرضا مهدوی کنی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۰، چاپ دهم.</ref>.<ref>[[فضل‌الله خالقیان|خالقیان، فضل‌الله]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اخلاق»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۸۲: خط ۸۴:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:اخلاق در معارف و سیره سجادی]]
[[رده:اخلاق]]
[[رده:مدخل]]
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش