پرش به محتوا

ازادمرد بن هرمز فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۴: خط ۴:
==مقدمه==
==مقدمه==
اَزادمرد یا أزادمرد از اسامی کهن [[ایرانی]] نظیر اَزادمرد پسر هربذ است و به نظر می‌رسد معرّب «آزادمرد» در لغت [[فارسی]] باشد<ref>در مورد ضبط، واژه‌شناسی و معنای آن بنگرید: دهخدا، ج۱، ص۷۴ و ج۲، ص۱۶۶۱.</ref>. این واژه دو کاربرد دارد:
اَزادمرد یا أزادمرد از اسامی کهن [[ایرانی]] نظیر اَزادمرد پسر هربذ است و به نظر می‌رسد معرّب «آزادمرد» در لغت [[فارسی]] باشد<ref>در مورد ضبط، واژه‌شناسی و معنای آن بنگرید: دهخدا، ج۱، ص۷۴ و ج۲، ص۱۶۶۱.</ref>. این واژه دو کاربرد دارد:
#[[لقب]] [[لهراسب حاجب یزدگرد ساسانی]]،
# [[لقب]] [[لهراسب حاجب یزدگرد ساسانی]]،
#اسم خاص نظیر همین مدخل و نیز آزادمرد پسر آزادبه عامل [[حجاج ثقفی]]<ref>دهخدا، ج۱، ص۷۵.</ref>.
#اسم خاص نظیر همین مدخل و نیز آزادمرد پسر آزادبه عامل [[حجاج ثقفی]]<ref>دهخدا، ج۱، ص۷۵.</ref>.
از [[نسب]] آزادمرد اطلاعی در دست نیست. او از مخضرمین بود و [[اسلام]] را [[درک]] کرد، ولی [[توفیق]] [[تشرف]] به [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} را نداشت و در شمار [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} نیست<ref>ذهبی، ج۱، ص۱۲.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۳۶.</ref> نام وی را در قسم سوم [[الاصابه]] (مخضرمین) آورده است. گزارش‌های افسانه گونه‌ای از حالات وی نقل شده است. [[جریر بن یزید بن جریر]] می‌گوید: برای [[ملاقات]] با [[خسرو پرویز]] به دربار رفته و [[منتظر]] [[اذن]] حضور بودیم که به طول انجامید. در این فاصله از آزادمرد که از درباریان [[خسرو]] بود افسانه‌ای طولانی شنیدیم که این چنین به پایان رسید. او گفت: ندای هاتفی را شنیدم که می‌‌گفت: {{عربی|لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ اَلْعَلِيِّ اَلْعَظِيمِ مَا شَاءَ اَللَّهُ كَانَ وَ مَا لَمْ يَشَأْ لَمْ يَكُنْ}}؛
از [[نسب]] آزادمرد اطلاعی در دست نیست. او از مخضرمین بود و [[اسلام]] را [[درک]] کرد، ولی [[توفیق]] [[تشرف]] به [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} را نداشت و در شمار [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} نیست<ref>ذهبی، ج۱، ص۱۲.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۳۶.</ref> نام وی را در قسم سوم [[الاصابه]] (مخضرمین) آورده است. گزارش‌های افسانه گونه‌ای از حالات وی نقل شده است. [[جریر بن یزید بن جریر]] می‌گوید: برای [[ملاقات]] با [[خسرو پرویز]] به دربار رفته و [[منتظر]] [[اذن]] حضور بودیم که به طول انجامید. در این فاصله از آزادمرد که از درباریان [[خسرو]] بود افسانه‌ای طولانی شنیدیم که این چنین به پایان رسید. او گفت: ندای هاتفی را شنیدم که می‌‌گفت: {{عربی|لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ اَلْعَلِيِّ اَلْعَظِيمِ مَا شَاءَ اَللَّهُ كَانَ وَ مَا لَمْ يَشَأْ لَمْ يَكُنْ}}؛
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش