پرش به محتوا

ازدواج در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
#با [[طبیعت]] [[انسان]] و دیگر جانداران مخالف است؛ زیرا قوّه [[شهوت]] در وجود انسان [[آفریده]] شده و بهره‌برداری از [[لذّات]] [[مادّی]] را هم طبیعت [[انسانی]] و هم [[ادیان الهی]] تجویز می‌کنند.  
#با [[طبیعت]] [[انسان]] و دیگر جانداران مخالف است؛ زیرا قوّه [[شهوت]] در وجود انسان [[آفریده]] شده و بهره‌برداری از [[لذّات]] [[مادّی]] را هم طبیعت [[انسانی]] و هم [[ادیان الهی]] تجویز می‌کنند.  
#موجب بروز [[اختلالات روانی]] در انسان می‌شود. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزی‌های پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن می‌داریم» سوره اعراف، آیه ۳۲.</ref> و در آیه {{متن قرآن|ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم  و (نیز) عیسی پسر مریم را  و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> رهبانیّت را [[بدعت]] [[نصارا]] شمرده است که [[حقّ]] آن را رعایت نکرده‌اند، و [[پیامبر]] با [[صراحت]] فرموده است: {{متن حدیث|لَا رَهْبَانِیةَ فِي الْإِسْلَامِ}}<ref>النهایه، ج۲، ص۲۰۸؛ مجمع‌البحرین، ج۲، ص۲۳۱؛ بحارالانوار، ج‌۶۵، ص‌۳۱۷.</ref> یکی از نتایج این رهبانیّت، [[تحریم]] [[ازدواج]] برای [[زنان]] و مردان [[تارک دنیا]] در مسیحیّت بوده است.
#موجب بروز [[اختلالات روانی]] در انسان می‌شود. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزی‌های پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن می‌داریم» سوره اعراف، آیه ۳۲.</ref> و در آیه {{متن قرآن|ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم  و (نیز) عیسی پسر مریم را  و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> رهبانیّت را [[بدعت]] [[نصارا]] شمرده است که [[حقّ]] آن را رعایت نکرده‌اند، و [[پیامبر]] با [[صراحت]] فرموده است: {{متن حدیث|لَا رَهْبَانِیةَ فِي الْإِسْلَامِ}}<ref>النهایه، ج۲، ص۲۰۸؛ مجمع‌البحرین، ج۲، ص۲۳۱؛ بحارالانوار، ج‌۶۵، ص‌۳۱۷.</ref> یکی از نتایج این رهبانیّت، [[تحریم]] [[ازدواج]] برای [[زنان]] و مردان [[تارک دنیا]] در مسیحیّت بوده است.
#با ازدواج و تشکیل کانون گرم [[خانواده]] حاصل می‌شود: {{متن قرآن|وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ}}<ref>«و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند و به نعمت‌های خداوند ناسپاسی می‌ورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.</ref>، {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی  (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref> [[خداوند]] در [[قلب]] [[مرد]] و [[زن]]، [[محبّت]] فوق العاده‌ای افکنده است که بقای پیوند ازدواج را تضمین می‌کند و [[وابستگی]] هر کدام از آن دو به [[پدر]]، [[مادر]] و دیگر [[خویشان]] را، تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار  و مهر  پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref> این نشان وجود ادراکی [[فطری]] در نهاد انسان است که قرآن از آن به "[[میثاق]] غلیظ" {{متن قرآن|وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا}}<ref>«و چگونه آن را باز می‌ستانید در حالی که با یکدیگر آمیزش کرده‌اید و آنان از شما پیمانی استوار، ستانده‌اند» سوره نساء، آیه ۲۱.</ref> تعبیر کرده است.<ref>تفسیر مراغی، مج‌۲، ج‌۴، ص‌۲۱۶.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
#با ازدواج و تشکیل کانون گرم [[خانواده]] حاصل می‌شود: {{متن قرآن|وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ}}<ref>«و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند و به نعمت‌های خداوند ناسپاسی می‌ورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.</ref>، {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی  (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref> [[خداوند]] در [[قلب]] [[مرد]] و [[زن]]، [[محبّت]] فوق العاده‌ای افکنده است که بقای پیوند ازدواج را تضمین می‌کند و [[وابستگی]] هر کدام از آن دو به [[پدر]]، [[مادر]] و دیگر [[خویشان]] را، تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار  و مهر  پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref> این نشان وجود ادراکی [[فطری]] در نهاد انسان است که قرآن از آن به "[[میثاق]] غلیظ" {{متن قرآن|وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا}}<ref>«و چگونه آن را باز می‌ستانید در حالی که با یکدیگر آمیزش کرده‌اید و آنان از شما پیمانی استوار، ستانده‌اند» سوره نساء، آیه ۲۱.</ref> تعبیر کرده است.<ref>تفسیر مراغی، مج‌۲، ج‌۴، ص‌۲۱۶.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


==اهمیت [[ازدواج]] در [[ادیان الهی]]==
==اهمیت [[ازدواج]] در [[ادیان الهی]]==
خط ۲۶: خط ۲۶:
==ازدواج در [[جاهلیت]]==
==ازدواج در [[جاهلیت]]==
در عصر [[جاهلیّت]]، ازدواج‌های مختلفی رواج داشته است.<ref>بلوغ الارب، ج‌۲، ص‌۴‌ـ‌۵.</ref> قرآن به مواردی از نکاح‌های مرسوم جاهلیّت اشاره دارد:  
در عصر [[جاهلیّت]]، ازدواج‌های مختلفی رواج داشته است.<ref>بلوغ الارب، ج‌۲، ص‌۴‌ـ‌۵.</ref> قرآن به مواردی از نکاح‌های مرسوم جاهلیّت اشاره دارد:  
# [[نکاح]] مقت ([[زناشویی]] [[وارث]] با [[همسر]] میّت)؛ رسم جاهلیّت بر این بود که زن میّت، مانند [[اموال]] او، به [[ارث]] می‌رسید و وارث یا خود، بدون مهر با او ازدواج می‌کرد (نکاح مقت) یا او را به ازدواج با شخص دیگری وامی‌داشت و مهریّه‌اش را [[مالک]] می‌شد یا [[زن]]، خود را با پرداخت مبلغی، به [[وارث]] بازخرید می‌کرد و تا آخر [[عمر]] بلاتکلیف می‌زیست و با [[مرگ]] وی اموالش به وارث می‌رسید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان داده‌اید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته  رفتار کنید» سوره نساء، آیه ۱۹.</ref>.<ref>روض‌الجنان، ج‌۵، ص‌۲۹۵؛ التفسیرالکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۰.</ref> تعبیر {{متن قرآن|مَقْتًا}} از آیه‌ {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا}}<ref>«و با زنانی که پدرانتان به نکاح آورده‌اند، ازدواج نکنید که کاری زشت و ناخوشایند  و بیراه است؛ مگر آنچه از پیش (در زمان جاهلیت) روی داده است» سوره نساء، آیه ۲۲.</ref> گرفته شده که در آن، از [[نکاح]] با زن [[پدر]]، [[نهی]] شده است. [[طبرسی]] مواردی ازاین‌گونه نکاح را برشمرده که پس از [[اسلام]]، از [[پیامبر]] درباره آن می‌پرسیدند. یکی از آن موارد به فرزند [[ابوقیس]] مربوط است که پس از [[وفات]] پدر از نامادری‌اش درخواست [[ازدواج]] کرد. [[زن]] گفت: من تو را فرزند خود می‌دانم و برای تو که از [[صالحان]] [[قوم]] خویش هستی، این کار، [[شایسته]] نیست در عین حال، اجازه‌بده از [[پیامبراکرم]]{{صل}} در این‌باره بپرسم. [[حضرت]] او را از این ازدواج بازداشت؛ سپس این [[آیه]] نازل شد.<ref> مجمع‌البیان، ج۳، ص۴۴؛ تفسیر قمی، ج۱، ص‌۱۶۲.</ref>
# [[نکاح]] مقت ([[زناشویی]] [[وارث]] با [[همسر]] میّت)؛ رسم جاهلیّت بر این بود که زن میّت، مانند [[اموال]] او، به [[ارث]] می‌رسید و وارث یا خود، بدون مهر با او ازدواج می‌کرد (نکاح مقت) یا او را به ازدواج با شخص دیگری وامی‌داشت و مهریّه‌اش را [[مالک]] می‌شد یا [[زن]]، خود را با پرداخت مبلغی، به [[وارث]] بازخرید می‌کرد و تا آخر [[عمر]] بلاتکلیف می‌زیست و با [[مرگ]] وی اموالش به وارث می‌رسید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان داده‌اید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته  رفتار کنید» سوره نساء، آیه ۱۹.</ref><ref>روض‌الجنان، ج‌۵، ص‌۲۹۵؛ التفسیرالکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۰.</ref> تعبیر {{متن قرآن|مَقْتًا}} از آیه‌ {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا}}<ref>«و با زنانی که پدرانتان به نکاح آورده‌اند، ازدواج نکنید که کاری زشت و ناخوشایند  و بیراه است؛ مگر آنچه از پیش (در زمان جاهلیت) روی داده است» سوره نساء، آیه ۲۲.</ref> گرفته شده که در آن، از [[نکاح]] با زن [[پدر]]، [[نهی]] شده است. [[طبرسی]] مواردی ازاین‌گونه نکاح را برشمرده که پس از [[اسلام]]، از [[پیامبر]] درباره آن می‌پرسیدند. یکی از آن موارد به فرزند [[ابوقیس]] مربوط است که پس از [[وفات]] پدر از نامادری‌اش درخواست [[ازدواج]] کرد. [[زن]] گفت: من تو را فرزند خود می‌دانم و برای تو که از [[صالحان]] [[قوم]] خویش هستی، این کار، [[شایسته]] نیست در عین حال، اجازه‌بده از [[پیامبراکرم]]{{صل}} در این‌باره بپرسم. [[حضرت]] او را از این ازدواج بازداشت؛ سپس این [[آیه]] نازل شد.<ref> مجمع‌البیان، ج۳، ص۴۴؛ تفسیر قمی، ج۱، ص‌۱۶۲.</ref>
#نکاح خدن ([[زناشویی]] غیر رسمی و پنهانی)؛ اساس این نکاح بر عقیده‌ای [[جاهلی]] بود که برخلاف [[ارتباط]] آشکار، ارتباط دوستانه پنهانی را با زن، [[نیکو]] می‌شمرد.<ref>فتح‌الباری، ج‌۹، ص‌۱۵۰؛ فقه السنه، ج‌۲، ص‌۸؛ نیل الاوطار، ج‌۶، ص‌۳۰۰.</ref> [[قرآن]] در دو مورد به این‌گونه نکاح اشاره کرده است: آنجا که شرایط ازدواج با [[کنیزان]] را بیان می‌کند، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت  دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref>. در این آیه، از‌ ازدواج با کنیزانی که به‌صورت گرفتن [[دوست]] پنهانی مرتکب [[فحشا]] می‌شوند، منع کرده است. نظیر این تعبیر درباره مردان هم آمده است {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref>.
#نکاح خدن ([[زناشویی]] غیر رسمی و پنهانی)؛ اساس این نکاح بر عقیده‌ای [[جاهلی]] بود که برخلاف [[ارتباط]] آشکار، ارتباط دوستانه پنهانی را با زن، [[نیکو]] می‌شمرد.<ref>فتح‌الباری، ج‌۹، ص‌۱۵۰؛ فقه السنه، ج‌۲، ص‌۸؛ نیل الاوطار، ج‌۶، ص‌۳۰۰.</ref> [[قرآن]] در دو مورد به این‌گونه نکاح اشاره کرده است: آنجا که شرایط ازدواج با [[کنیزان]] را بیان می‌کند، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت  دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref>. در این آیه، از‌ ازدواج با کنیزانی که به‌صورت گرفتن [[دوست]] پنهانی مرتکب [[فحشا]] می‌شوند، منع کرده است. نظیر این تعبیر درباره مردان هم آمده است {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref>.
#نکاح بدل (زناشویی به‌صورت تعویض [[همسر]])؛ طبرسی، قولی را [[نقل]] کرده که آیه {{متن قرآن|لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ وَلَا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَقِيبًا}}<ref>«پس از این (زنانی که برشمردیم) زنان (دیگر) و (نیز) اینکه همسرانی (تازه) را جایگزین آنان کنی بر تو حلال نیست هر چند زیبایی (خوی) آنان تو را خوش آید؛ مگر آنکه کنیزت باشند و خداوند مراقب هر چیزی است» سوره احزاب، آیه ۵۲.</ref> درباره این‌گونه ازدواج است که در [[جاهلیّت]] وجود داشته و اسلام آن را [[منسوخ]] کرده‌است.<ref>مجمع‌البیان، ج‌۸، ص‌۵۷۶.</ref>
#نکاح بدل (زناشویی به‌صورت تعویض [[همسر]])؛ طبرسی، قولی را [[نقل]] کرده که آیه {{متن قرآن|لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ وَلَا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَقِيبًا}}<ref>«پس از این (زنانی که برشمردیم) زنان (دیگر) و (نیز) اینکه همسرانی (تازه) را جایگزین آنان کنی بر تو حلال نیست هر چند زیبایی (خوی) آنان تو را خوش آید؛ مگر آنکه کنیزت باشند و خداوند مراقب هر چیزی است» سوره احزاب، آیه ۵۲.</ref> درباره این‌گونه ازدواج است که در [[جاهلیّت]] وجود داشته و اسلام آن را [[منسوخ]] کرده‌است.<ref>مجمع‌البیان، ج‌۸، ص‌۵۷۶.</ref>
خط ۳۶: خط ۳۶:
در کتاب‌های [[فقیهان]] پیشین، [[نکاح]] به ۳ قسم تقسیم شده است:<ref>سلسلة الینابیع‌الفقهیه، ج۱۸، ص۳۲ "المقنعه"، ج۱۹، ص‌۳۷۹ "السرائر"، ۴۶۷ "شرائع" و ۵۲۷ "المختصر".</ref>
در کتاب‌های [[فقیهان]] پیشین، [[نکاح]] به ۳ قسم تقسیم شده است:<ref>سلسلة الینابیع‌الفقهیه، ج۱۸، ص۳۲ "المقنعه"، ج۱۹، ص‌۳۷۹ "السرائر"، ۴۶۷ "شرائع" و ۵۲۷ "المختصر".</ref>
#نکاح دائم؛  
#نکاح دائم؛  
#[[نکاح منقطع]] یا [[ازدواج موقت|موقّت]] ([[متعه]])؛  
# [[نکاح منقطع]] یا [[ازدواج موقت|موقّت]] ([[متعه]])؛  
#‌ملک [[یمین]].
#‌ملک [[یمین]].
[[مؤیّد]] نظر فقیهان، روایتی است که در آن نکاح بر ۳‌ گونه دانسته شده است: نکاح به [[میراث]] ([[ازدواج]] دائم)، [[نکاح]] بدون [[میراث]] ([[متعه]])، و نکاح به [[ملک]] [[یمین]] <ref>تهذیب الاحکام، ج‌۷، ص‌۲۸۷‌ـ‌۲۸۸.</ref> که [[قرآن]] به دو قسم آن در این [[آیه]] اشاره دارد: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ}}<ref>«و آنان که پاکدامنند» سوره مؤمنون، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ}}<ref>«جز با همسران خویش یا کنیزهاشان که اینان نکوهیده نیستند» سوره مؤمنون، آیه ۶.</ref> نکاح دائم و موقّت، هر دو ازدواج و در بسیاری از [[احکام]] مشترکند؛ بدین سبب به [[زن]] و مرد در متعه نیز زوج و زوجه می‌گویند. ملک یمین به دو گونه ترسیم می‌شود: گاه [[انسان]] [[مالک]] عین [[کنیز]] است. در این صورت، آمیزش مالک با کنیز جایز است، مگر آنکه به ازدواج شخص دیگری درآمده باشد.<ref>سلسله الینابیع الفقهیه، ج‌۱۹، ص‌۵۴۰ "المختصر".</ref> و گاه، [[انسان]] مالک [[منفعت]] کنیز است، در‌صورتی که مالک، آن را به شخص دیگری [[مباح]] کند که در اصطلاح به آن تحلیل گویند و هر دو فرض مذکور، در ملک یمین قرار دارد. اغلب، تحلیل را تملیک منفعت دانسته‌اند؛ ولی برخی، آن را نیز نوعی از [[عقد]] به‌شمار آورده‌اند.<ref>سلسلة الینابیع‌ الفقهیه، ج۱۸، ص۳۳۲ "اصباح‌الشیعه".</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
[[مؤیّد]] نظر فقیهان، روایتی است که در آن نکاح بر ۳‌ گونه دانسته شده است: نکاح به [[میراث]] ([[ازدواج]] دائم)، [[نکاح]] بدون [[میراث]] ([[متعه]])، و نکاح به [[ملک]] [[یمین]] <ref>تهذیب الاحکام، ج‌۷، ص‌۲۸۷‌ـ‌۲۸۸.</ref> که [[قرآن]] به دو قسم آن در این [[آیه]] اشاره دارد: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ}}<ref>«و آنان که پاکدامنند» سوره مؤمنون، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ}}<ref>«جز با همسران خویش یا کنیزهاشان که اینان نکوهیده نیستند» سوره مؤمنون، آیه ۶.</ref> نکاح دائم و موقّت، هر دو ازدواج و در بسیاری از [[احکام]] مشترکند؛ بدین سبب به [[زن]] و مرد در متعه نیز زوج و زوجه می‌گویند. ملک یمین به دو گونه ترسیم می‌شود: گاه [[انسان]] [[مالک]] عین [[کنیز]] است. در این صورت، آمیزش مالک با کنیز جایز است، مگر آنکه به ازدواج شخص دیگری درآمده باشد.<ref>سلسله الینابیع الفقهیه، ج‌۱۹، ص‌۵۴۰ "المختصر".</ref> و گاه، [[انسان]] مالک [[منفعت]] کنیز است، در‌صورتی که مالک، آن را به شخص دیگری [[مباح]] کند که در اصطلاح به آن تحلیل گویند و هر دو فرض مذکور، در ملک یمین قرار دارد. اغلب، تحلیل را تملیک منفعت دانسته‌اند؛ ولی برخی، آن را نیز نوعی از [[عقد]] به‌شمار آورده‌اند.<ref>سلسلة الینابیع‌ الفقهیه، ج۱۸، ص۳۳۲ "اصباح‌الشیعه".</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
خط ۷۴: خط ۷۴:
حکمت‌ها و آثار مهمّی بر ازدواج مترتّب می‌شود، و [[قرآن]] در آیاتی به آنها پرداخته است. در برخی ازدواج‌ها، هرچند [[زن]] و مرد با یک‌دیگر [[زندگی]] می‌کنند، لکن اهدافی که باید در زندگی [[حاکم]] باشد، از میان می‌رود و دو طرف بهره‌ای از زندگی مشترک نمی‌برند برخی گفته‌اند<ref> الزواج، عبدالغنی، ص‌۱۱‌ـ‌۱۳.</ref> هرجا نشانه‌های [[الفت]] و حکمت‌های زوجیّت چه در [[دنیا]] و چه در [[آخرت]] برقرار باشد، قرآن واژه زوجیّت را به‌کار برده است {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار  و مهر  پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا}}<ref>«و آنان که می‌گویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان روشنی دیدگان ببخش و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.</ref>؛ {{متن قرآن|ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ}}<ref>«(به آنان گفته می‌شود) خود و همسرانتان شادان  به بهشت درآیید!» سوره زخرف، آیه ۷۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«و به کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند نوید ده که بوستان‌هایی خواهند داشت که جویبارهایی از بن آنها روان است. هرگاه میوه‌ای از آن بوستان‌ها روزی آنان گردد، می‌گویند این همان است که از پیش روزی ما شده بود و همانند آن برای آنان آورده می‌شود و آنها در آن همسرانی پاکیزه دارند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵.</ref>؛ {{متن قرآن|هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ}}<ref>«آنان و همسرانشان در سایه‌سارها بر تخت‌ها پشت می‌دهند» سوره یس، آیه ۵۶.</ref>، و هرگاه جای این [[نشانه‌ها]] و حکمت‌ها را بُغض و [[خیانت]] یا تفاوت [[عقیده]] [[زن]] و مرد با یک‌دیگر پر کند، قرآن واژه {{متن قرآن|امْرَأَتُ}} را آورده است {{متن قرآن|وَقَالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا إِنَّا لَنَرَاهَا فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«و زنانی در آن شهر گفتند: همسر عزیز (مصر) از برده خویش، کام می‌خواهد، (برده‌اش) او را در عشق، سخت شیفته کرده است؛ بی‌گمان ما او را در گمراهی آشکاری می‌بینیم» سوره یوسف، آیه ۳۰.</ref>؛ {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ}}<ref>«خداوند برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زد که زیر سرپرستی دو بنده شایسته از بندگان ما بودند و به آن دو، خیانت ورزیدند اما آن دو (پیامبر) در برابر (عذاب) خداوند برای آنان سودی نداشتند و (به آنان) گفته شد که با (دیگر) واردشوندگان به آتش (دوزخ) درآیید» سوره تحریم، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد هنگامی که گفت: پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانه‌ای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان» سوره تحریم، آیه ۱۱.</ref>؛ هم‌چنین آنجا که [[حکمت]] زوجیّت (بقای [[نسل]] [[انسان]]) از میان برداشته می‌شود، باز ‌قرآن، واژه {{متن قرآن|امْرَأَتَ}} را به‌کار برده است {{متن قرآن|فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ}}<ref>«و همسرش فریادکنان پیش آمد و به چهره خود کوفت و گفت من پیرزنی سترونم!» سوره ذاریات، آیه ۲۹.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا}}<ref>«گفت: پروردگارا! به راستی استخوانم سست و (موی) سر از پیری سپید شده است  و هیچ‌گاه در خواندن تو  رنجور  نبوده‌ام» سوره مریم، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِنْ وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا}}<ref>«و من از وارثان پس از خویش در هراسم و زنم نازاست؛ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!» سوره مریم، آیه ۵.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند» سوره آل عمران، آیه ۴۰.</ref>؛ بدین سبب وقتی دوباره این حکمت شکوفا می‌شود و نهال زوجیّت به بار می‌نشیند، باز ‌قرآن تعبیر را عوض کرده، کلمه "زوج" را به‌کار می‌برد. در آیه‌ {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند» سوره آل عمران، آیه ۴۰.</ref>، [[زکریا]]{{ع}} با اعجاب از [[بشارت]] [[الهی]] به [[یحیی]]{{ع}} از [[پیری]] خود و نازا بودن همسرش سخن‌ می‌گوید؛ ولی وقتی دعای او [[اجابت]] می‌شود، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ}}<ref>«همسرش را برای او شایسته گرداندیم» سوره انبیاء، آیه ۹۰.</ref> اهداف و آثار ازدواج عبارت‌اند از<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>:
حکمت‌ها و آثار مهمّی بر ازدواج مترتّب می‌شود، و [[قرآن]] در آیاتی به آنها پرداخته است. در برخی ازدواج‌ها، هرچند [[زن]] و مرد با یک‌دیگر [[زندگی]] می‌کنند، لکن اهدافی که باید در زندگی [[حاکم]] باشد، از میان می‌رود و دو طرف بهره‌ای از زندگی مشترک نمی‌برند برخی گفته‌اند<ref> الزواج، عبدالغنی، ص‌۱۱‌ـ‌۱۳.</ref> هرجا نشانه‌های [[الفت]] و حکمت‌های زوجیّت چه در [[دنیا]] و چه در [[آخرت]] برقرار باشد، قرآن واژه زوجیّت را به‌کار برده است {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار  و مهر  پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا}}<ref>«و آنان که می‌گویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان روشنی دیدگان ببخش و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.</ref>؛ {{متن قرآن|ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ}}<ref>«(به آنان گفته می‌شود) خود و همسرانتان شادان  به بهشت درآیید!» سوره زخرف، آیه ۷۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«و به کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند نوید ده که بوستان‌هایی خواهند داشت که جویبارهایی از بن آنها روان است. هرگاه میوه‌ای از آن بوستان‌ها روزی آنان گردد، می‌گویند این همان است که از پیش روزی ما شده بود و همانند آن برای آنان آورده می‌شود و آنها در آن همسرانی پاکیزه دارند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵.</ref>؛ {{متن قرآن|هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ}}<ref>«آنان و همسرانشان در سایه‌سارها بر تخت‌ها پشت می‌دهند» سوره یس، آیه ۵۶.</ref>، و هرگاه جای این [[نشانه‌ها]] و حکمت‌ها را بُغض و [[خیانت]] یا تفاوت [[عقیده]] [[زن]] و مرد با یک‌دیگر پر کند، قرآن واژه {{متن قرآن|امْرَأَتُ}} را آورده است {{متن قرآن|وَقَالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا إِنَّا لَنَرَاهَا فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«و زنانی در آن شهر گفتند: همسر عزیز (مصر) از برده خویش، کام می‌خواهد، (برده‌اش) او را در عشق، سخت شیفته کرده است؛ بی‌گمان ما او را در گمراهی آشکاری می‌بینیم» سوره یوسف، آیه ۳۰.</ref>؛ {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ}}<ref>«خداوند برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زد که زیر سرپرستی دو بنده شایسته از بندگان ما بودند و به آن دو، خیانت ورزیدند اما آن دو (پیامبر) در برابر (عذاب) خداوند برای آنان سودی نداشتند و (به آنان) گفته شد که با (دیگر) واردشوندگان به آتش (دوزخ) درآیید» سوره تحریم، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد هنگامی که گفت: پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانه‌ای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان» سوره تحریم، آیه ۱۱.</ref>؛ هم‌چنین آنجا که [[حکمت]] زوجیّت (بقای [[نسل]] [[انسان]]) از میان برداشته می‌شود، باز ‌قرآن، واژه {{متن قرآن|امْرَأَتَ}} را به‌کار برده است {{متن قرآن|فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ}}<ref>«و همسرش فریادکنان پیش آمد و به چهره خود کوفت و گفت من پیرزنی سترونم!» سوره ذاریات، آیه ۲۹.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا}}<ref>«گفت: پروردگارا! به راستی استخوانم سست و (موی) سر از پیری سپید شده است  و هیچ‌گاه در خواندن تو  رنجور  نبوده‌ام» سوره مریم، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِنْ وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا}}<ref>«و من از وارثان پس از خویش در هراسم و زنم نازاست؛ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!» سوره مریم، آیه ۵.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند» سوره آل عمران، آیه ۴۰.</ref>؛ بدین سبب وقتی دوباره این حکمت شکوفا می‌شود و نهال زوجیّت به بار می‌نشیند، باز ‌قرآن تعبیر را عوض کرده، کلمه "زوج" را به‌کار می‌برد. در آیه‌ {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند» سوره آل عمران، آیه ۴۰.</ref>، [[زکریا]]{{ع}} با اعجاب از [[بشارت]] [[الهی]] به [[یحیی]]{{ع}} از [[پیری]] خود و نازا بودن همسرش سخن‌ می‌گوید؛ ولی وقتی دعای او [[اجابت]] می‌شود، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ}}<ref>«همسرش را برای او شایسته گرداندیم» سوره انبیاء، آیه ۹۰.</ref> اهداف و آثار ازدواج عبارت‌اند از<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>:
=== [[حفظ]] [[نسب]]===
=== [[حفظ]] [[نسب]]===
در [[اسلام]]، حفظ نسب، پایه [[احکام]] و حقوقِ فراوانی است. بعضی از [[احکام فقهی]]، بر [[شناخت]] رابطه فرزند با [[پدر]] و [[مادر]] یا بر شناخت نسبت‌های فامیلی دیگر، مبتنی است. [[تبعیّت]] فرزند از پدر و مادر در [[کفر]] و [[اسلام]]، در [[طهارت]] و [[نجاست]]، در [[بردگی]] و حریّت، جواز [[ربا]] بین پدر و فرزند، [[قصاص]] نشدن پدر به [[قتل]] فرزند، مقبول نبودن [[شهادت]] پسر بر ضدّ پدر، وجوبِ قضای نمازهای میّت بر پسر بزرگ‌تر، مسائل [[ارث]]، حبوه (اموالی از ترکه میت که اختصاص به پسر بزرگ‌تر دارد مانند [[قرآن]]، [[انگشتر]]، [[شمشیر]] و [[لباس]])، <ref>مصطلحات الفقه، ص‌۱۹۵.</ref> نظر به [[محارم]] و [[ازدواج]] با آنان، دیه قتل خطایی که بر عاقله ([[خویشان]] پدری [[قاتل]]، مانند [[برادران]]، عموها و [[فرزندان]] آنها)<ref> مصطلحات الفقه، ص‌۱۹۵.</ref> [[واجب]] است، [[ولایت پدر]] و جدّ، [[حقوق]] طرفینی مانند [[حقّ]] حضانت و نفقات، [[عقوق والدین]] و [[اطاعت]] از آنها و مسائل [[اخلاقی]] مانند [[صله رحم]]، هبه به [[اقارب]]، [[عقیقه]] فرزند و مسائل فراوان دیگری، بر [[حفظ]] انساب متوقّف است.<ref> ر. ک: النسب و فروعه الفقهیه.</ref> عدّه [[زن]] بین دو ازدواج و [[انتظار]] برای ازدواج دوباره پس از [[وفات]] شوهر به مدّت ۴ ماه و ۱۰ [[روز]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و کسانی از شما که می‌میرند و همسرانی به جای می‌نهند، آن همسران باید چهار ماه و ده روز انتظار کشند و چون به سرآمد عدّه خود رسیدند، در آنچه به شایستگی با خویش می‌کنند بر شما گناهی نیست و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۳۴.</ref>، عدّه زن به مدّت سه دوره [[پاکی]] پس از [[طلاق]] {{متن قرآن|وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و زنان طلاق داده باید تا سه پاکی (از حیض) خویشتن، انتظار کشند  و اگر ایمان به خداوند و روز بازپسین دارند پنهان داشتن آنچه خداوند در زهدانشان آفریده است برای آنان روا نیست و اگر شوهرانشان سر آشتی دارند به باز آوردن آنان در این حال سزاوارترند و زنان را بر مردان، حقّ شایسته‌ای است چنان که مردان را بر زنان؛ و مردان را بر آنان، به پایه‌ای برتری است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۸.</ref> و انتظار [[زن]] باردار برای ازدواج [[مجدّد]] تا هنگام وضع حمل {{متن قرآن|وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا}}<ref>«و آن زنانتان که از حیض ناامیدند اگر در کارشان تردید دارید، عده آنان سه ماه است (نیز) عدّه زنانی که حیض ندیده‌اند؛ و عدّه زنان باردار این است که بزایند و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید می‌آورد» سوره طلاق، آیه ۴.</ref>، همه این مقرّرات گویای اهمّیّت حفظ [[نسب]] است. [[حرمت]] ازدواج با زن شوهردار {{متن قرآن|وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و (نیز حرام است ازدواج با) زنان شوهردار جز کنیزهاتان، بنابر حکم خداوند که مقرّر بر شماست  و جز اینها برایتان حلال شده است که با دارایی خود به دست آورید در حالی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید، کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهره‌مند شده‌اید به عنوان واجب بپردازید و در آنچه پس از تعیین (کابین) واجب، هم‌داستان شوید  بر شما گناهی نیست که خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۴.</ref>، و [[حرمت]] [[زنا]] {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا}}<ref>«و نزدیک زنا نشوید که کاری زشت و راهی بد است» سوره اسراء، آیه ۳۲.</ref> نیز بر پایه [[حکمت]] حفظ نسب قرار داده شده است<ref>مواهب الرحمن، ج‌۸، ص‌۲۱؛ تبصرة الفقهاء، ج‌۲، ص‌۱۹۰؛ المیزان، ج‌۲، ص‌۲۳۰.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
در [[اسلام]]، حفظ نسب، پایه [[احکام]] و حقوقِ فراوانی است. بعضی از [[احکام فقهی]]، بر [[شناخت]] رابطه فرزند با [[پدر]] و [[مادر]] یا بر شناخت نسبت‌های فامیلی دیگر، مبتنی است. [[تبعیّت]] فرزند از پدر و مادر در [[کفر]] و [[اسلام]]، در [[طهارت]] و [[نجاست]]، در [[بردگی]] و حریّت، جواز [[ربا]] بین پدر و فرزند، [[قصاص]] نشدن پدر به [[قتل]] فرزند، مقبول نبودن [[شهادت]] پسر بر ضدّ پدر، وجوبِ قضای نمازهای میّت بر پسر بزرگ‌تر، مسائل [[ارث]]، حبوه (اموالی از ترکه میت که اختصاص به پسر بزرگ‌تر دارد مانند [[قرآن]]، [[انگشتر]]، [[شمشیر]] و [[لباس]])، <ref>مصطلحات الفقه، ص‌۱۹۵.</ref> نظر به [[محارم]] و [[ازدواج]] با آنان، دیه قتل خطایی که بر عاقله ([[خویشان]] پدری [[قاتل]]، مانند [[برادران]]، عموها و [[فرزندان]] آنها)<ref> مصطلحات الفقه، ص‌۱۹۵.</ref> [[واجب]] است، [[ولایت پدر]] و جدّ، [[حقوق]] طرفینی مانند [[حقّ]] حضانت و نفقات، [[عقوق والدین]] و [[اطاعت]] از آنها و مسائل [[اخلاقی]] مانند [[صله رحم]]، هبه به [[اقارب]]، [[عقیقه]] فرزند و مسائل فراوان دیگری، بر [[حفظ]] انساب متوقّف است.<ref> ر. ک: النسب و فروعه الفقهیه.</ref> عدّه [[زن]] بین دو ازدواج و [[انتظار]] برای ازدواج دوباره پس از [[وفات]] شوهر به مدّت ۴ ماه و ۱۰ [[روز]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و کسانی از شما که می‌میرند و همسرانی به جای می‌نهند، آن همسران باید چهار ماه و ده روز انتظار کشند و چون به سرآمد عدّه خود رسیدند، در آنچه به شایستگی با خویش می‌کنند بر شما گناهی نیست و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۳۴.</ref>، عدّه زن به مدّت سه دوره [[پاکی]] پس از [[طلاق]] {{متن قرآن|وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و زنان طلاق داده باید تا سه پاکی (از حیض) خویشتن، انتظار کشند  و اگر ایمان به خداوند و روز بازپسین دارند پنهان داشتن آنچه خداوند در زهدانشان آفریده است برای آنان روا نیست و اگر شوهرانشان سر آشتی دارند به باز آوردن آنان در این حال سزاوارترند و زنان را بر مردان، حقّ شایسته‌ای است چنان که مردان را بر زنان؛ و مردان را بر آنان، به پایه‌ای برتری است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۸.</ref> و انتظار [[زن]] باردار برای ازدواج [[مجدّد]] تا هنگام وضع حمل {{متن قرآن|وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا}}<ref>«و آن زنانتان که از حیض ناامیدند اگر در کارشان تردید دارید، عده آنان سه ماه است (نیز) عدّه زنانی که حیض ندیده‌اند؛ و عدّه زنان باردار این است که بزایند و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید می‌آورد» سوره طلاق، آیه ۴.</ref>، همه این مقرّرات گویای اهمّیّت حفظ [[نسب]] است. [[حرمت]] ازدواج با زن شوهردار {{متن قرآن|وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و (نیز حرام است ازدواج با) زنان شوهردار جز کنیزهاتان، بنابر حکم خداوند که مقرّر بر شماست  و جز اینها برایتان حلال شده است که با دارایی خود به دست آورید در حالی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید، کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهره‌مند شده‌اید به عنوان واجب بپردازید و در آنچه پس از تعیین (کابین) واجب، هم‌داستان شوید  بر شما گناهی نیست که خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۴.</ref>، و [[حرمت]] [[زنا]] {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا}}<ref>«و نزدیک زنا نشوید که کاری زشت و راهی بد است» سوره اسراء، آیه ۳۲.</ref> نیز بر پایه [[حکمت]] حفظ نسب قرار داده شده است<ref>مواهب الرحمن، ج‌۸، ص‌۲۱؛ تبصرة الفقهاء، ج‌۲، ص‌۱۹۰؛ المیزان، ج‌۲، ص‌۲۳۰.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


=== برخورداری از سکون و [[آرامش]]===
=== برخورداری از سکون و [[آرامش]]===
نیاز [[روح]] به آرامش، با اهمّیّت‌تر از نیاز جنسی است. [[همسر]] [[شایسته]] در پیش‌آمدهای [[زندگی]]، راه وصول به آرامش و [[سعادت]] را نزدیک می‌کند: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار  و مهر  پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایسته‌ای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۸۹.</ref> برخی [[مفسّران]]،<ref>جامع البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۲۲۲؛ التبیان، ج‌۲، ص‌۱۳۳؛ مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۰۴.</ref> مقصود از [[لباس]] را در آیه‌ {{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزه‌داری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی می‌ورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (می‌توانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشت» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref>، سکون و [[آرامش]] دانسته‌اند؛ همان‌گونه که [[خدا]]، [[شب]] را لباس (مایه آرامش و سکون) دانسته: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا}}<ref>«و شب را پوشش گرداندیم،» سوره نبأ، آیه ۱۰.</ref>؛ بنابراین، آیه {{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزه‌داری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی می‌ورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (می‌توانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشت» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref> نیز به سکون و آرامشی که با [[همسر]] حاصل می‌شود، اشاره خواهد داشت.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
نیاز [[روح]] به آرامش، با اهمّیّت‌تر از نیاز جنسی است. [[همسر]] [[شایسته]] در پیش‌آمدهای [[زندگی]]، راه وصول به آرامش و [[سعادت]] را نزدیک می‌کند: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار  و مهر  پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایسته‌ای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۸۹.</ref> برخی [[مفسّران]]،<ref>جامع البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۲۲۲؛ التبیان، ج‌۲، ص‌۱۳۳؛ مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۰۴.</ref> مقصود از [[لباس]] را در آیه‌ {{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزه‌داری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی می‌ورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (می‌توانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشت» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref>، سکون و [[آرامش]] دانسته‌اند؛ همان‌گونه که [[خدا]]، [[شب]] را لباس (مایه آرامش و سکون) دانسته: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا}}<ref>«و شب را پوشش گرداندیم،» سوره نبأ، آیه ۱۰.</ref>؛ بنابراین، آیه {{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزه‌داری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی می‌ورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (می‌توانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشت» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref> نیز به سکون و آرامشی که با [[همسر]] حاصل می‌شود، اشاره خواهد داشت.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===[[حفظ]] نوع [[بشر]]===
===[[حفظ]] نوع [[بشر]]===
طبق بیان [[قرآن]]، [[ازدواج]] وسیله‌ای برای تولید و بقای [[نسل]] در [[انسان]] و حیوان است: {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی  (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref> گرچه جمله {{متن قرآن|يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ}}، تکثیر نسل انسان را بیان داشته است، در این جهت، میان انسان و [[چارپایان]] و گیاهان فرقی نیست. در جای دیگری می‌فرماید: [[پروردگار]]، شما را از "نفس واحدی" آفرید و جفتش را نیز از جنس او آفرید، و از آن دو، مردان و [[زنان]] بسیاری را پراکنده ساخت: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا}}<ref>«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست می‌کنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بی‌گمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.</ref> در آیه‌ {{متن قرآن|وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ}}<ref>«و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند و به نعمت‌های خداوند ناسپاسی می‌ورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.</ref> می‌فرماید: از همسرانتان برای شما [[فرزندان]] و نوه‌ها قرار داد. قرآن، بقای نسل انسان و [[اجتماع]] [[مدنی]] را به [[ازدواج]] منوط می‌داند و روی آوردن به [[زنا]] و لواط را نابودکننده راه بقای نسل می‌شمارد: {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا}}<ref>«و نزدیک زنا نشوید که کاری زشت و راهی بد است» سوره اسراء، آیه ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَتَأْتُونَ فِي نَادِيكُمُ الْمُنْكَرَ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«آیا با مردان می‌آمیزید و راه (نسل) را می‌برید و در بزم خویش کار زشت می‌کنید؟ و پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: اگر راست می‌گویی عذاب خداوند را بر سر ما بیاور» سوره عنکبوت، آیه ۲۹.</ref>؛ زیرا با رواج راه‌های [[نامشروع]]، رغبت به [[نکاح]] کم می‌شود؛ جاذبه‌اش از بین رفته، فقط بار تأمین [[مسکن]] و [[نفقه]] و به [[دنیا]] آوردن [[اولاد]] و [[تربیت]] آنان، باقی می‌ماند؛ در نتیجه، آسان‌ترین راه‌های اشباع [[غرایز]] که نامشروع است، رایج می‌گردد و [[هدف]] بقای نسل، رنگ می‌بازد<ref>المیزان، ج‌۱۳، ص‌۸۸.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
طبق بیان [[قرآن]]، [[ازدواج]] وسیله‌ای برای تولید و بقای [[نسل]] در [[انسان]] و حیوان است: {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی  (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref> گرچه جمله {{متن قرآن|يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ}}، تکثیر نسل انسان را بیان داشته است، در این جهت، میان انسان و [[چارپایان]] و گیاهان فرقی نیست. در جای دیگری می‌فرماید: [[پروردگار]]، شما را از "نفس واحدی" آفرید و جفتش را نیز از جنس او آفرید، و از آن دو، مردان و [[زنان]] بسیاری را پراکنده ساخت: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا}}<ref>«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست می‌کنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بی‌گمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.</ref> در آیه‌ {{متن قرآن|وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ}}<ref>«و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان می‌آورند و به نعمت‌های خداوند ناسپاسی می‌ورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.</ref> می‌فرماید: از همسرانتان برای شما [[فرزندان]] و نوه‌ها قرار داد. قرآن، بقای نسل انسان و [[اجتماع]] [[مدنی]] را به [[ازدواج]] منوط می‌داند و روی آوردن به [[زنا]] و لواط را نابودکننده راه بقای نسل می‌شمارد: {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا}}<ref>«و نزدیک زنا نشوید که کاری زشت و راهی بد است» سوره اسراء، آیه ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَتَأْتُونَ فِي نَادِيكُمُ الْمُنْكَرَ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«آیا با مردان می‌آمیزید و راه (نسل) را می‌برید و در بزم خویش کار زشت می‌کنید؟ و پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: اگر راست می‌گویی عذاب خداوند را بر سر ما بیاور» سوره عنکبوت، آیه ۲۹.</ref>؛ زیرا با رواج راه‌های [[نامشروع]]، رغبت به [[نکاح]] کم می‌شود؛ جاذبه‌اش از بین رفته، فقط بار تأمین [[مسکن]] و [[نفقه]] و به [[دنیا]] آوردن [[اولاد]] و [[تربیت]] آنان، باقی می‌ماند؛ در نتیجه، آسان‌ترین راه‌های اشباع [[غرایز]] که نامشروع است، رایج می‌گردد و [[هدف]] بقای نسل، رنگ می‌بازد<ref>المیزان، ج‌۱۳، ص‌۸۸.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===داشتن [[فرزندان]] [[صالح]]===
===داشتن [[فرزندان]] [[صالح]]===
یکی از خواسته‌های غریزی [[انسان]]، نیاز [[فطری]] به [[پدر]] و [[مادر]] شدن است و پاسخ به این خواسته با [[ازدواج]] تأمین می‌شود. در سایه ازدواج است که نسلی دارای اصل و [[نسب]] پدید می‌آید. [[قرآن]] در آیاتی، فرزند را [[زینت]] [[زندگی دنیا]] شمرده که بیان‌گر رغبت انسان به داشتن فرزند و برقرار شدن رابطه پدر و مادر با فرزند است: {{متن قرآن|الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا}}<ref>«دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۶.</ref> داشتن فرزند به‌صورت ثمره ازدواج، با تعبیرهای گوناگونی در قرآن آمده است. در آیه‌ {{متن قرآن|نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«همسرانتان کشتگاه  شمایند، هر جا (و هر گاه) که خواهید به کشتگاه خود درآیید؛ و برای خویش (توشه نیک) پیش فرستید،  و از خداوند پروا کنید و بدانید که (روزی) به لقای وی خواهید رسید و (آن روز را) به مؤمنان بشارت ده!» سوره بقره، آیه ۲۲۳.</ref> یادآور می‌شود که بکوشید از این [[فرصت]] بهره گیرید و با پرورش فرزندان صالح و [[شایسته]] که به حال [[دین]] و دنیای شما مفید باشند، اثر [[نیکی]] برای خود از پیش بفرستید <ref>المیزان، ج۲، ص‌۲۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۶۴؛ المنار، ج‌۲، ص‌۳۶۳.</ref>. در آیه ‌{{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزه‌داری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی می‌ورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (می‌توانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشت» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref> پس از آنکه از آمیزش با [[همسر]] [[سخن]] به‌میان آمده است. که به نظر بسیاری مقصود، [[طلب]] فرزند است.<ref> مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۵۰۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۲، ص‌۲۱۲؛ تفسیر‌بیضاوی، ج‌۱، ص‌۱۷۲.</ref> درخواست فرزندِ صالح از [[خداوند]] در موارد متعدّدی از قرآن، آمده است. در آیه {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایسته‌ای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۸۹.</ref> از قول پدر و [[مادری]] [[نقل]] می‌کند که عرضه می‌دارند: اگر فرزند صالحی نصیبشان شود، [[شکرگزار]] خواهند بود. در چند جا از قرآن، درخواست [[حضرت]] [[زکریا]]{{ع}} مطرح شده که از خداوند، [[فرزندی]] خواسته است تا [[لیاقت]] [[جانشینی]] او را داشته: {{متن قرآن|وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِنْ وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا}}<ref>«و من از وارثان پس از خویش در هراسم و زنم نازاست؛ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!» سوره مریم، آیه ۵.</ref>، و مورد [[رضایت پروردگار]] باشد: {{متن قرآن|يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا}}<ref>«(همان) که از من و از خاندان یعقوب میراث می‌برد و پروردگارا! او را پسندیده گردان» سوره مریم، آیه ۶.</ref> در [[سوره آل‌عمران]]، پس از [[مشاهده]] شایستگی‌های مریم{{س}}، [[پروردگار]] خویش را می‌خواند که: خداوندا! از‌طرف خود، فرزند پاکیزه‌ای به من [[عطا]] فرما: {{متن قرآن|هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ}}<ref>«آنجا بود که زکریّا پروردگار خود را فرا خواند، گفت: پروردگارا! به من از سوی خویش فرزندی پاکیزه عطا کن که تو شنوای دعایی» سوره آل عمران، آیه ۳۸.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
یکی از خواسته‌های غریزی [[انسان]]، نیاز [[فطری]] به [[پدر]] و [[مادر]] شدن است و پاسخ به این خواسته با [[ازدواج]] تأمین می‌شود. در سایه ازدواج است که نسلی دارای اصل و [[نسب]] پدید می‌آید. [[قرآن]] در آیاتی، فرزند را [[زینت]] [[زندگی دنیا]] شمرده که بیان‌گر رغبت انسان به داشتن فرزند و برقرار شدن رابطه پدر و مادر با فرزند است: {{متن قرآن|الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا}}<ref>«دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۶.</ref> داشتن فرزند به‌صورت ثمره ازدواج، با تعبیرهای گوناگونی در قرآن آمده است. در آیه‌ {{متن قرآن|نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«همسرانتان کشتگاه  شمایند، هر جا (و هر گاه) که خواهید به کشتگاه خود درآیید؛ و برای خویش (توشه نیک) پیش فرستید،  و از خداوند پروا کنید و بدانید که (روزی) به لقای وی خواهید رسید و (آن روز را) به مؤمنان بشارت ده!» سوره بقره، آیه ۲۲۳.</ref> یادآور می‌شود که بکوشید از این [[فرصت]] بهره گیرید و با پرورش فرزندان صالح و [[شایسته]] که به حال [[دین]] و دنیای شما مفید باشند، اثر [[نیکی]] برای خود از پیش بفرستید <ref>المیزان، ج۲، ص‌۲۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۶۴؛ المنار، ج‌۲، ص‌۳۶۳.</ref>. در آیه ‌{{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزه‌داری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی می‌ورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (می‌توانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشت» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref> پس از آنکه از آمیزش با [[همسر]] [[سخن]] به‌میان آمده است. که به نظر بسیاری مقصود، [[طلب]] فرزند است.<ref> مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۵۰۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۲، ص‌۲۱۲؛ تفسیر‌بیضاوی، ج‌۱، ص‌۱۷۲.</ref> درخواست فرزندِ صالح از [[خداوند]] در موارد متعدّدی از قرآن، آمده است. در آیه {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایسته‌ای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۸۹.</ref> از قول پدر و [[مادری]] [[نقل]] می‌کند که عرضه می‌دارند: اگر فرزند صالحی نصیبشان شود، [[شکرگزار]] خواهند بود. در چند جا از قرآن، درخواست [[حضرت]] [[زکریا]]{{ع}} مطرح شده که از خداوند، [[فرزندی]] خواسته است تا [[لیاقت]] [[جانشینی]] او را داشته: {{متن قرآن|وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِنْ وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا}}<ref>«و من از وارثان پس از خویش در هراسم و زنم نازاست؛ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!» سوره مریم، آیه ۵.</ref>، و مورد [[رضایت پروردگار]] باشد: {{متن قرآن|يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا}}<ref>«(همان) که از من و از خاندان یعقوب میراث می‌برد و پروردگارا! او را پسندیده گردان» سوره مریم، آیه ۶.</ref> در [[سوره آل‌عمران]]، پس از [[مشاهده]] شایستگی‌های مریم{{س}}، [[پروردگار]] خویش را می‌خواند که: خداوندا! از‌طرف خود، فرزند پاکیزه‌ای به من [[عطا]] فرما: {{متن قرآن|هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ}}<ref>«آنجا بود که زکریّا پروردگار خود را فرا خواند، گفت: پروردگارا! به من از سوی خویش فرزندی پاکیزه عطا کن که تو شنوای دعایی» سوره آل عمران، آیه ۳۸.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===[[مودت]] و [[رحمت]]===
===[[مودت]] و [[رحمت]]===
از دیگر آثار [[ازدواج]]، موّدت و رحمت است: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار  و مهر  پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>. آن‌چه در آغاز [[زندگی]] مشترک بین [[زن]] و شوهر، [[یگانگی]] برقرار می‌کند و اثر آن در [[مقام عمل]] ظاهر می‌شود، [[مودّت]] است؛<ref> المیزان، ج‌۱۶، ص‌۱۶۶.</ref> ولی پس از گذشت [[زمان]] و رسیدن دوران [[ضعف]] و [[ناتوانی]]، رحمت جای مودّت را پر می‌کند.<ref>التفسیرالکبیر، ج‌۲۵، ص‌۱۱۱.</ref> مودّت غالباً جنبه متقابل دارد، اما رحمت یک جانبه و ایثارگرانه است پرورش [[کودکان]] و خدمات بلاعوض به [[همسر]] [[نیازمند]]، [[ایثار]] و رحمت است.<ref> نمونه، ج‌۱۶، ص‌۳۹۲‌ـ‌۳۹۳.</ref> در اینجا برای [[حفظ نظام]] [[خانوادگی]]، مودّت رنگ می‌بازد؛ ولی رحمت جای‌گزین آن می‌شود.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
از دیگر آثار [[ازدواج]]، موّدت و رحمت است: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار  و مهر  پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>. آن‌چه در آغاز [[زندگی]] مشترک بین [[زن]] و شوهر، [[یگانگی]] برقرار می‌کند و اثر آن در [[مقام عمل]] ظاهر می‌شود، [[مودّت]] است؛<ref> المیزان، ج‌۱۶، ص‌۱۶۶.</ref> ولی پس از گذشت [[زمان]] و رسیدن دوران [[ضعف]] و [[ناتوانی]]، رحمت جای مودّت را پر می‌کند.<ref>التفسیرالکبیر، ج‌۲۵، ص‌۱۱۱.</ref> مودّت غالباً جنبه متقابل دارد، اما رحمت یک جانبه و ایثارگرانه است پرورش [[کودکان]] و خدمات بلاعوض به [[همسر]] [[نیازمند]]، [[ایثار]] و رحمت است.<ref> نمونه، ج‌۱۶، ص‌۳۹۲‌ـ‌۳۹۳.</ref> در اینجا برای [[حفظ نظام]] [[خانوادگی]]، مودّت رنگ می‌بازد؛ ولی رحمت جای‌گزین آن می‌شود.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
خط ۹۶: خط ۹۶:
با توجّه به اینکه افرادی در [[جامعه]]، پس از ازدواج، نه‌تنها [[ثروتمند]] نمی‌شوند، بلکه بر فقرشان افزوده می‌شود و اگر این آیه، متضمّن وعده خداوند باشد [[خلف وعده]] لازم می‌آید و خلف وعده [[قبیح]] است، گروهی برآنند که برای وعده در این آیه باید [[مشیّت الهی]] در تقدیر گرفته شود؛ یعنی پس از ازدواج، اگر [[خدا]] بخواهد، آنان را بی‌نیاز می‌کند؛ چنانکه در آیه ‌{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید  خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بی‌نیاز می‌گرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.</ref>، برای [[وعده الهی]] به [[غنا]] و [[بی‌نیازی]]، به [[مشیّت]] خدا تصریح شده است. ممکن است گفته شود: همان‌طور که غنا و بی‌نیازی متأهّلان، به مشیّت منوط است، غنا و بی‌نیازی مجرّدها و کسانی‌که [[همسر]] ندارند (بلکه هر پدیده‌ای) نیز به مشیّت توقّف دارد، پس این چه وعده‌ای است که خدا برای ازدواج داده است؛ زیرا همان‌گونه که متأهل‌ها، با مشیّت الهی، به دو گونه (فقیر و [[غنی]]) تقسیم می‌شوند، مجرّدها نیز چنین هستند و اتّفاقاً این [[وعده]] درباره مجردان در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|وَإِنْ يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَكَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَكِيمًا}}<ref>«و اگر از هم جدا گردند خداوند هر یک را با توانگری خویش بی‌نیاز می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۳۰.</ref>؛ اگر وضعیّتی پیش آید که [[زن]] و شوهر نتوانند باهم [[زندگی]] کنند و از هم جدا شوند، [[خداوند]] هر دو را با [[فضل]] و [[رحمت]] خود [[بی‌نیاز]] خواهد کرد.
با توجّه به اینکه افرادی در [[جامعه]]، پس از ازدواج، نه‌تنها [[ثروتمند]] نمی‌شوند، بلکه بر فقرشان افزوده می‌شود و اگر این آیه، متضمّن وعده خداوند باشد [[خلف وعده]] لازم می‌آید و خلف وعده [[قبیح]] است، گروهی برآنند که برای وعده در این آیه باید [[مشیّت الهی]] در تقدیر گرفته شود؛ یعنی پس از ازدواج، اگر [[خدا]] بخواهد، آنان را بی‌نیاز می‌کند؛ چنانکه در آیه ‌{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید  خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بی‌نیاز می‌گرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.</ref>، برای [[وعده الهی]] به [[غنا]] و [[بی‌نیازی]]، به [[مشیّت]] خدا تصریح شده است. ممکن است گفته شود: همان‌طور که غنا و بی‌نیازی متأهّلان، به مشیّت منوط است، غنا و بی‌نیازی مجرّدها و کسانی‌که [[همسر]] ندارند (بلکه هر پدیده‌ای) نیز به مشیّت توقّف دارد، پس این چه وعده‌ای است که خدا برای ازدواج داده است؛ زیرا همان‌گونه که متأهل‌ها، با مشیّت الهی، به دو گونه (فقیر و [[غنی]]) تقسیم می‌شوند، مجرّدها نیز چنین هستند و اتّفاقاً این [[وعده]] درباره مجردان در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|وَإِنْ يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَكَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَكِيمًا}}<ref>«و اگر از هم جدا گردند خداوند هر یک را با توانگری خویش بی‌نیاز می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۳۰.</ref>؛ اگر وضعیّتی پیش آید که [[زن]] و شوهر نتوانند باهم [[زندگی]] کنند و از هم جدا شوند، [[خداوند]] هر دو را با [[فضل]] و [[رحمت]] خود [[بی‌نیاز]] خواهد کرد.


پاسخ آن است که بسیاری از [[مردم]] می‌پندارند [[ازدواج]] و فراوانی عائله سبب [[فقر]]، و تجرّد سبب [[اندوختن ثروت]] می‌شود. [[آیه]] درصدد آن است که این توهّم را از [[دل‌ها]] بزداید و [[غفلت]] از [[رزّاق]] [[حقیقی]] را بردارد و به ما بفهماند که گاه، [[برکت]] و فراوانی، در [[مال]] [[انسان]] (با وجود عائله‌مند بودن) ایجاد می‌شود، و گاهی هم انسان (در‌عین کم عائله بودن و مجرّد زیستن) هر چه می‌کوشد، در [[معیشت]] او پیشرفتی حاصل نمی‌گردد.<ref>الکشاف، ج‌۳، ص‌۲۳۵‌ـ‌۲۳۶.</ref> افزون بر آن‌که [[پذیرفتن]] تأمین زن و فرزند، در او حسّ مسؤولیّت استفاده بهینه از وقت و کسب [[عزّت]] و اعتبار فراهم می‌آورد. بنابراین، آیه {{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و بی‌همسران  (آزاد) و بردگان و کنیزان شایسته‌تان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بی‌نیازی می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.</ref> بیان می‌دارد که گاهی با ازدواج، فقر از زندگی رخت برمی‌بندد، نه آن‌که همیشه با ازدواج، فقر برطرف می‌شود و گرنه با آیه بعد {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که (توان) زناشویی نمی‌یابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بی‌نیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را می‌خواهند  اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید  و از مال خداوند  که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که  خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.</ref> تناقض می‌یافت.<ref> کنزالعرفان، ج‌۲، ص‌۱۳۵.</ref> فخر رازی [[معتقد]] است که آیه {{متن قرآن|إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ }} در [[مقام]] [[وعده الهی]] نیست؛ بلکه مفاد آیه آن است که نباید [[ترس]] از فقر، مانع ازدواج شود؛ زیرا مال، فناپذیر است و آن‌چه [[ارزش]] و بقا دارد، فضل [[خدا]] است که باید در پی آن بود که از انباشتن [[ثروت]] بهتر است: {{متن قرآن|قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«بگو: به بخشش خداوند و به بخشایش وی- آری، به آن- باید شاد گردند، این از آنچه فراهم می‌آورند بهتر است» سوره یونس، آیه ۵۸.</ref>.<ref>التفسیرالکبیر، ج‌۲۳، ص‌۲۱۴.</ref> آثار دیگری نیز بر ازدواج مترتّب است؛ مانند [[حرمت]] برخی از [[زنان]] و اثر دیگر آن، ایجاد [[حقوق]] زوجیّت است که به‌طور مستقل از آن بحث خواهد شد.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
پاسخ آن است که بسیاری از [[مردم]] می‌پندارند [[ازدواج]] و فراوانی عائله سبب [[فقر]]، و تجرّد سبب [[اندوختن ثروت]] می‌شود. [[آیه]] درصدد آن است که این توهّم را از [[دل‌ها]] بزداید و [[غفلت]] از [[رزّاق]] [[حقیقی]] را بردارد و به ما بفهماند که گاه، [[برکت]] و فراوانی، در [[مال]] [[انسان]] (با وجود عائله‌مند بودن) ایجاد می‌شود، و گاهی هم انسان (در‌عین کم عائله بودن و مجرّد زیستن) هر چه می‌کوشد، در [[معیشت]] او پیشرفتی حاصل نمی‌گردد.<ref>الکشاف، ج‌۳، ص‌۲۳۵‌ـ‌۲۳۶.</ref> افزون بر آن‌که [[پذیرفتن]] تأمین زن و فرزند، در او حسّ مسؤولیّت استفاده بهینه از وقت و کسب [[عزّت]] و اعتبار فراهم می‌آورد. بنابراین، آیه {{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و بی‌همسران  (آزاد) و بردگان و کنیزان شایسته‌تان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بی‌نیازی می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.</ref> بیان می‌دارد که گاهی با ازدواج، فقر از زندگی رخت برمی‌بندد، نه آن‌که همیشه با ازدواج، فقر برطرف می‌شود و گرنه با آیه بعد {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که (توان) زناشویی نمی‌یابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بی‌نیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را می‌خواهند  اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید  و از مال خداوند  که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که  خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.</ref> تناقض می‌یافت.<ref> کنزالعرفان، ج‌۲، ص‌۱۳۵.</ref> فخر رازی [[معتقد]] است که آیه {{متن قرآن|إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ }} در [[مقام]] [[وعده الهی]] نیست؛ بلکه مفاد آیه آن است که نباید [[ترس]] از فقر، مانع ازدواج شود؛ زیرا مال، فناپذیر است و آن‌چه [[ارزش]] و بقا دارد، فضل [[خدا]] است که باید در پی آن بود که از انباشتن [[ثروت]] بهتر است: {{متن قرآن|قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«بگو: به بخشش خداوند و به بخشایش وی- آری، به آن- باید شاد گردند، این از آنچه فراهم می‌آورند بهتر است» سوره یونس، آیه ۵۸.</ref><ref>التفسیرالکبیر، ج‌۲۳، ص‌۲۱۴.</ref> آثار دیگری نیز بر ازدواج مترتّب است؛ مانند [[حرمت]] برخی از [[زنان]] و اثر دیگر آن، ایجاد [[حقوق]] زوجیّت است که به‌طور مستقل از آن بحث خواهد شد.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


==[[عقد]] و شرایط ضمن آن در [[ازدواج]]==
==[[عقد]] و شرایط ضمن آن در [[ازدواج]]==
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
آغاز [[زندگی]] مشترک، با عقد شروع می‌شود که به گفته برخی مقصود از "[[پیمان]] محکم" [[زنان]] از مردان در آیه ‌{{متن قرآن|وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا}}<ref>«و چگونه آن را باز می‌ستانید در حالی که با یکدیگر آمیزش کرده‌اید و آنان از شما پیمانی استوار، ستانده‌اند» سوره نساء، آیه ۲۱.</ref>، عقد (صیغه) [[ازدواج]] است<ref>التفسیرالکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۶؛ کنز العرفان، ج‌۲، ص‌۲۰۳؛ مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۴۲.</ref>. همچنین در آیه‌ {{متن قرآن|وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَكِنْ لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفًا وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و در خواستگاری از زنان (شوی مرده یا طلاق گرفته‌ای که در عدّه به سر می‌برند) در آنچه دو پهلو  بر زبان آورید یا در دل پنهان بدارید، بر شما گناهی نیست، خداوند می‌داند که بی‌گمان شما به زودی از آنان یاد خواهید کرد، اما با آنها وعده نهانی ازدواج ننهید مگر آنکه سخنی شایسته بگویید و آهنگ پیوند زناشویی مکنید تا زمان مقرر (عدّه) سرآید و بدانید که خداوند آنچه را در درون شما می‌گذرد می‌داند پس از او بترسید  و بدانید که خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۳۵.</ref> می‌فرماید: تا عدّه [[زن]] به پایان نرسیده، عقد [[نکاح]] را برقرار نکنید. عقد ازدواج، همانند دیگر [[عقود]]، به ایجاب و قبول نیاز دارد <ref>جواهرالکلام، ج‌۲۹، ص‌۱۳۲.</ref> و فقط [[راضی]] بودن زن و مرد کافی نیست.
آغاز [[زندگی]] مشترک، با عقد شروع می‌شود که به گفته برخی مقصود از "[[پیمان]] محکم" [[زنان]] از مردان در آیه ‌{{متن قرآن|وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا}}<ref>«و چگونه آن را باز می‌ستانید در حالی که با یکدیگر آمیزش کرده‌اید و آنان از شما پیمانی استوار، ستانده‌اند» سوره نساء، آیه ۲۱.</ref>، عقد (صیغه) [[ازدواج]] است<ref>التفسیرالکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۶؛ کنز العرفان، ج‌۲، ص‌۲۰۳؛ مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۴۲.</ref>. همچنین در آیه‌ {{متن قرآن|وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَكِنْ لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفًا وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و در خواستگاری از زنان (شوی مرده یا طلاق گرفته‌ای که در عدّه به سر می‌برند) در آنچه دو پهلو  بر زبان آورید یا در دل پنهان بدارید، بر شما گناهی نیست، خداوند می‌داند که بی‌گمان شما به زودی از آنان یاد خواهید کرد، اما با آنها وعده نهانی ازدواج ننهید مگر آنکه سخنی شایسته بگویید و آهنگ پیوند زناشویی مکنید تا زمان مقرر (عدّه) سرآید و بدانید که خداوند آنچه را در درون شما می‌گذرد می‌داند پس از او بترسید  و بدانید که خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۳۵.</ref> می‌فرماید: تا عدّه [[زن]] به پایان نرسیده، عقد [[نکاح]] را برقرار نکنید. عقد ازدواج، همانند دیگر [[عقود]]، به ایجاب و قبول نیاز دارد <ref>جواهرالکلام، ج‌۲۹، ص‌۱۳۲.</ref> و فقط [[راضی]] بودن زن و مرد کافی نیست.


[[فقیهان]] می‌گویند: ایجاب نکاح، با دو لفظ {{عربی|"زوّجتُ"}} و {{عربی|"اَنکحتُ"}} که از الفاظ صریح در باب ازدواج هستند، حاصل می‌شود که [[قرآن]] هم آنها را به‌کار برده است. {{متن قرآن|وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید  گفتی که: همسرت را برای خویش نگه دار (و طلاق مده) و از خداوند پروا کن و چیزی را که خداوند آشکار کننده آن بود در دل نگه می‌داشتی و از مردم می‌ترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر بود که از او بترسی و چون زید نیازی  از او برآورد او را به همسری تو درآوردیم تا مؤمنان را در ازدواج با همسران (طلاق داده) پسرخواندگانشان چون نیازی را از آنان برآورده باشند تنگنایی نباشد و فرمان خداوند انجام‌یافتنی است» سوره احزاب، آیه ۳۷.</ref>،  {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا}}<ref>«و با زنانی که پدرانتان به نکاح آورده‌اند، ازدواج نکنید که کاری زشت و ناخوشایند  و بیراه است؛ مگر آنچه از پیش (در زمان جاهلیت) روی داده است» سوره نساء، آیه ۲۲.</ref>،  {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(شعیب) گفت: می‌خواهم یکی از این دو دخترم را همسر تو کنم بنابر آنکه هشت سال برای من کار کنی و اگر به ده سال رساندی آن دیگر با توست و من نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم؛ اگر خدا بخواهد مرا از شایستگان خواهی یافت» سوره قصص، آیه ۲۷.</ref>.<ref>جامع المقاصد، ج‌۱۲، ص۶۸؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۸۰.</ref>. برخی از [[اهل‌سنّت]] با استناد به آیه‌ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگ‌ها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌هایت را که با تو هجرت کرده‌اند و هر زن مؤمنی را که خود را به پیامبر ببخشد- اگر پیامبر بخواهد او را به همسری برگزیند- در حالی که این ویژه توست نه مؤمنان؛ ما نیک می‌دانیم که برای آنان در مورد همسران و کنیزهاشان چه مقرّر داشته‌ایم؛ تا برای تو تنگنایی نباشد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref> عقد نکاح با واژه {{عربی|"وهبتُ"}} را برای [[پیامبر]] جایز می‌دانند. زیرا در این [[آیه]]، زنی که بی‌شرطِ مهر، خود را به پیامبر ببخشد، بر‌او [[حلال]] شده است. عدّه‌ای دیگر، انعقاد نکاح با این لفظ را برای غیر پیامبر نیز جایز می‌دانند با این تفاوت که برای دیگران، با این لفظ، عقد واقع ‌می‌شود و پرداخت مهرالمثل برعهده زوج می‌آید؛ ولی به استناد جمله {{متن قرآن|خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ}} برای [[پیغمبر]]، چنین عقدی بدون مهریّه صحیح خواهد بود.<ref>احکام‌القرآن، ج‌۳، ص‌۵۳۸.</ref> امامیّه اتّفاق دارند که نکاح با لفظ "هبه" (حداقل برای غیر پیغمبر) واقع ‌نمی‌شود.<ref>جواهرالکلام، ج‌۲۹، ص‌۱۴۲؛ جامع المقاصد، ج‌۱۲، ص‌۷۶.</ref> در عقد ازدواج، شرایطی معتبر است؛ از‌ جمله قصد انشا و توجّه به مضمونِ عقد، [[موالات]] (فاصله نیفتادن بین ایجاب و قبول)، تنجیز ([[قطعی]] بودن [[عقد]] و معلّق نبودن بر کاری یا وصفی یا‌...) و تعیین [[زن]] و شوهر به نام یا [[وصف]] یا اشاره؛<ref> تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۲۲‌ـ‌۲۲۳.</ref> به‌ویژه اگر [[ولیّ]] یا [[وکیل]]، عقد را [[اجرا]] کنند؛ بنابراین اگر پدری بگوید: {{عربی|"زوّجتك اِحدَى بَناتي"}} عقد صحیح نیست <ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۲۳.</ref> و سخن [[شعیب]]{{ع}} به [[حضرت موسی]]{{ع}}: {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(شعیب) گفت: می‌خواهم یکی از این دو دخترم را همسر تو کنم بنابر آنکه هشت سال برای من کار کنی و اگر به ده سال رساندی آن دیگر با توست و من نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم؛ اگر خدا بخواهد مرا از شایستگان خواهی یافت» سوره قصص، آیه ۲۷.</ref>، ظاهر آن است که گفتوگویی مقدّماتی بوده،<ref> الکشاف، ج‌۳،ص ۴۰۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۸۰.</ref> نه آن‌که با این سخن او، عقد اجرا شده باشد. قرینه بر این مطلب، لفظ {{متن قرآن|أُرِيدُ}} است. شرط دیگر، [[اختیار]] و [[رضایت]] است؛ بنابراین، عقدِ با [[اکراه]] و عدم رضایت دختر یا پسر، درست نیست. [[قرآن]] می‌فرماید: پس از [[طلاق]] و تمامیّت عدّه، اگر [[زن]] و شوهر سابق، به [[ازدواج]] رضایت دارند، کسی [[حقّ]] ندارد آنان را منع کند:{{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَأَطْهَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خویش رسیدند دیگر آنان را از زناشویی با شوهران دلخواه خود که با هم به شایستگی به سازش رسیده‌اند باز ندارید؛ هر کس از شما به خداوند و روز بازپسین ایمان داشته باشد بدین سخن اندرز داده می‌شود؛ این برای شما پاک‌تر و پاکیزه‌تر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۳۲.</ref> باز‌ می‌فرماید: اختیار [[زنان]] شوهر مرده را در دست نگیرید و آنان را به ازدواج واندارید <ref> جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۴۰۴‌ـ‌۴۰۵.</ref> و زیر فشار قرار ندهید تا بخشی از آن‌چه به‌دست آورده‌اند، باز‌پس دهند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان داده‌اید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته  رفتار کنید» سوره نساء، آیه ۱۹.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
[[فقیهان]] می‌گویند: ایجاب نکاح، با دو لفظ {{عربی|"زوّجتُ"}} و {{عربی|"اَنکحتُ"}} که از الفاظ صریح در باب ازدواج هستند، حاصل می‌شود که [[قرآن]] هم آنها را به‌کار برده است. {{متن قرآن|وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید  گفتی که: همسرت را برای خویش نگه دار (و طلاق مده) و از خداوند پروا کن و چیزی را که خداوند آشکار کننده آن بود در دل نگه می‌داشتی و از مردم می‌ترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر بود که از او بترسی و چون زید نیازی  از او برآورد او را به همسری تو درآوردیم تا مؤمنان را در ازدواج با همسران (طلاق داده) پسرخواندگانشان چون نیازی را از آنان برآورده باشند تنگنایی نباشد و فرمان خداوند انجام‌یافتنی است» سوره احزاب، آیه ۳۷.</ref>،  {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا}}<ref>«و با زنانی که پدرانتان به نکاح آورده‌اند، ازدواج نکنید که کاری زشت و ناخوشایند  و بیراه است؛ مگر آنچه از پیش (در زمان جاهلیت) روی داده است» سوره نساء، آیه ۲۲.</ref>،  {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(شعیب) گفت: می‌خواهم یکی از این دو دخترم را همسر تو کنم بنابر آنکه هشت سال برای من کار کنی و اگر به ده سال رساندی آن دیگر با توست و من نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم؛ اگر خدا بخواهد مرا از شایستگان خواهی یافت» سوره قصص، آیه ۲۷.</ref><ref>جامع المقاصد، ج‌۱۲، ص۶۸؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۸۰.</ref>. برخی از [[اهل‌سنّت]] با استناد به آیه‌ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگ‌ها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌هایت را که با تو هجرت کرده‌اند و هر زن مؤمنی را که خود را به پیامبر ببخشد- اگر پیامبر بخواهد او را به همسری برگزیند- در حالی که این ویژه توست نه مؤمنان؛ ما نیک می‌دانیم که برای آنان در مورد همسران و کنیزهاشان چه مقرّر داشته‌ایم؛ تا برای تو تنگنایی نباشد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref> عقد نکاح با واژه {{عربی|"وهبتُ"}} را برای [[پیامبر]] جایز می‌دانند. زیرا در این [[آیه]]، زنی که بی‌شرطِ مهر، خود را به پیامبر ببخشد، بر‌او [[حلال]] شده است. عدّه‌ای دیگر، انعقاد نکاح با این لفظ را برای غیر پیامبر نیز جایز می‌دانند با این تفاوت که برای دیگران، با این لفظ، عقد واقع ‌می‌شود و پرداخت مهرالمثل برعهده زوج می‌آید؛ ولی به استناد جمله {{متن قرآن|خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ}} برای [[پیغمبر]]، چنین عقدی بدون مهریّه صحیح خواهد بود.<ref>احکام‌القرآن، ج‌۳، ص‌۵۳۸.</ref> امامیّه اتّفاق دارند که نکاح با لفظ "هبه" (حداقل برای غیر پیغمبر) واقع ‌نمی‌شود.<ref>جواهرالکلام، ج‌۲۹، ص‌۱۴۲؛ جامع المقاصد، ج‌۱۲، ص‌۷۶.</ref> در عقد ازدواج، شرایطی معتبر است؛ از‌ جمله قصد انشا و توجّه به مضمونِ عقد، [[موالات]] (فاصله نیفتادن بین ایجاب و قبول)، تنجیز ([[قطعی]] بودن [[عقد]] و معلّق نبودن بر کاری یا وصفی یا‌...) و تعیین [[زن]] و شوهر به نام یا [[وصف]] یا اشاره؛<ref> تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۲۲‌ـ‌۲۲۳.</ref> به‌ویژه اگر [[ولیّ]] یا [[وکیل]]، عقد را [[اجرا]] کنند؛ بنابراین اگر پدری بگوید: {{عربی|"زوّجتك اِحدَى بَناتي"}} عقد صحیح نیست <ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۲۳.</ref> و سخن [[شعیب]]{{ع}} به [[حضرت موسی]]{{ع}}: {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(شعیب) گفت: می‌خواهم یکی از این دو دخترم را همسر تو کنم بنابر آنکه هشت سال برای من کار کنی و اگر به ده سال رساندی آن دیگر با توست و من نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم؛ اگر خدا بخواهد مرا از شایستگان خواهی یافت» سوره قصص، آیه ۲۷.</ref>، ظاهر آن است که گفتوگویی مقدّماتی بوده،<ref> الکشاف، ج‌۳،ص ۴۰۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۸۰.</ref> نه آن‌که با این سخن او، عقد اجرا شده باشد. قرینه بر این مطلب، لفظ {{متن قرآن|أُرِيدُ}} است. شرط دیگر، [[اختیار]] و [[رضایت]] است؛ بنابراین، عقدِ با [[اکراه]] و عدم رضایت دختر یا پسر، درست نیست. [[قرآن]] می‌فرماید: پس از [[طلاق]] و تمامیّت عدّه، اگر [[زن]] و شوهر سابق، به [[ازدواج]] رضایت دارند، کسی [[حقّ]] ندارد آنان را منع کند:{{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَأَطْهَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خویش رسیدند دیگر آنان را از زناشویی با شوهران دلخواه خود که با هم به شایستگی به سازش رسیده‌اند باز ندارید؛ هر کس از شما به خداوند و روز بازپسین ایمان داشته باشد بدین سخن اندرز داده می‌شود؛ این برای شما پاک‌تر و پاکیزه‌تر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۳۲.</ref> باز‌ می‌فرماید: اختیار [[زنان]] شوهر مرده را در دست نگیرید و آنان را به ازدواج واندارید <ref> جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۴۰۴‌ـ‌۴۰۵.</ref> و زیر فشار قرار ندهید تا بخشی از آن‌چه به‌دست آورده‌اند، باز‌پس دهند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان داده‌اید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته  رفتار کنید» سوره نساء، آیه ۱۹.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


===شرایط ضمن عقد ازدواج===
===شرایط ضمن عقد ازدواج===
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:


===ازدواج طفل، [[مجنون]] و سفیه===
===ازدواج طفل، [[مجنون]] و سفیه===
پدر و جدّ از نظر [[حقوقی]] و [[اجتماعی]]، بر طفل و مجنون (پسر یا دختر) ولایت قهری دارند <ref>حقوق مدنی، خانواده، ج‌۲، ص‌۳۰۳.</ref> و در‌صورت عدم [[مفسده]] یا وجود [[مصلحت]]،<ref>عروة‌الوثقی، ج‌۲، ص‌۷۰۱؛ مبانی‌العروه، ج‌۲، ص‌۲۸۱ و ۲۸۳.</ref> برای ازدواج آنان به‌طور مستقل [[تصمیم]] می‌گیرند؛ [[بدیهی]] است آنان پس از [[بلوغ]] و برطرف شدن [[جنون]] می‌توانند [[عقد]] را فسخ کنند.<ref>مبانی العروه، ج‌۲، ص‌۲۸۱؛ نجاة العباد، ص‌۳۶۶.</ref> گفته شده: [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید» سوره انعام، آیه ۱۵۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا}}<ref>«و به مال یتیم نزدیک نشوید مگر به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا او به برنایی  خود برسد و به پیمان وفا کنید که از پیمان خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۴.</ref> و آیه‌ {{متن قرآن|فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«در (کار) این جهان و جهان واپسین. و از تو، درباره یتیمان می‌پرسند، بگو سامان‌بخشی به کار آنان نیکوتر است و چون با آنان به سر برید (بدانید که) برادران شمایند و خداوند، تباهکار را از مصلح باز می‌شناسد و اگر خداوند می‌خواست، شما را در تنگنا می‌نهاد، بی‌گمان خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۰.</ref>، بر این مطلب دلالت دارند؛ زیرا بین [[مال]] و [[نکاح]] فرقی نیست و این [[آیات]] درباره [[یتیم]] است و چون طفل، در‌صورت فقدان [[پدر]]، یتیم به‌شمار می‌رود و جدّ، [[ولایت]] مطلق برای [[ازدواج]] او ندارد و فقط در‌صورت وجود [[مصلحت]] می‌تواند برای وی [[تصمیم]] بگیرد، پی می‌بریم که این [[محدودیّت]]، در [[ولایت پدر]] نیز وجود‌دارد.<ref>مبانی‌العروه، ج‌۲، ص‌۲۸۳.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
پدر و جدّ از نظر [[حقوقی]] و [[اجتماعی]]، بر طفل و مجنون (پسر یا دختر) ولایت قهری دارند <ref>حقوق مدنی، خانواده، ج‌۲، ص‌۳۰۳.</ref> و در‌صورت عدم [[مفسده]] یا وجود [[مصلحت]]،<ref>عروة‌الوثقی، ج‌۲، ص‌۷۰۱؛ مبانی‌العروه، ج‌۲، ص‌۲۸۱ و ۲۸۳.</ref> برای ازدواج آنان به‌طور مستقل [[تصمیم]] می‌گیرند؛ [[بدیهی]] است آنان پس از [[بلوغ]] و برطرف شدن [[جنون]] می‌توانند [[عقد]] را فسخ کنند.<ref>مبانی العروه، ج‌۲، ص‌۲۸۱؛ نجاة العباد، ص‌۳۶۶.</ref> گفته شده: [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید» سوره انعام، آیه ۱۵۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا}}<ref>«و به مال یتیم نزدیک نشوید مگر به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا او به برنایی  خود برسد و به پیمان وفا کنید که از پیمان خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۴.</ref> و آیه‌ {{متن قرآن|فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«در (کار) این جهان و جهان واپسین. و از تو، درباره یتیمان می‌پرسند، بگو سامان‌بخشی به کار آنان نیکوتر است و چون با آنان به سر برید (بدانید که) برادران شمایند و خداوند، تباهکار را از مصلح باز می‌شناسد و اگر خداوند می‌خواست، شما را در تنگنا می‌نهاد، بی‌گمان خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۰.</ref>، بر این مطلب دلالت دارند؛ زیرا بین [[مال]] و [[نکاح]] فرقی نیست و این [[آیات]] درباره [[یتیم]] است و چون طفل، در‌صورت فقدان [[پدر]]، یتیم به‌شمار می‌رود و جدّ، [[ولایت]] مطلق برای [[ازدواج]] او ندارد و فقط در‌صورت وجود [[مصلحت]] می‌تواند برای وی [[تصمیم]] بگیرد، پی می‌بریم که این [[محدودیّت]]، در [[ولایت پدر]] نیز وجود‌دارد.<ref>مبانی‌العروه، ج‌۲، ص‌۲۸۳.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


===[[ازدواج]] بردگان===
===[[ازدواج]] بردگان===
نکاح [[عبد]] و [[کنیز]] به [[اختیار]] مولا است و آنان در این زمینه از خود اختیاری ندارند؛ چنان‌که بسیاری از اختیارات دیگر نیز از آنان سلب شده است: {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«خداوند بنده‌ای زرخرید را مثل می‌زند که توان هیچ کاری ندارد و کسی را که به او از خویش روزی نیکویی داده‌ایم و او پنهان و آشکار از آن می‌بخشد؛ آیا (این دو) برابرند؟» سوره نحل، آیه ۷۵.</ref>.<ref>عروة‌الوثقی، ج۲، ص۶۷۴؛ کنزالعرفان، ج۲، ص۱۷۶.</ref> در آیه‌ {{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و بی‌همسران  (آزاد) و بردگان و کنیزان شایسته‌تان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بی‌نیازی می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.</ref> [[خداوند]] به "[[موالی]]" خطاب می‌کند که [[غلامان]] و [[کنیزان]] خود را [[همسر]] بدهید. هم‌چنین اجرای عقد ازدواج، از‌طرف خود آنان یا دیگران، باید به اجازه مولا باشد<ref> عروة‌الوثقی، ج‌۲، ص‌۶۷۴؛ مبانی العروه، ج‌۲، ص‌۲۵.</ref> و اگر عقد را بدون [[استیذان]]، انجام دهند [[باطل]] است.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۶۱.</ref> [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ}}<ref>« با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید » سوره نساء، آیه ۲۵.</ref> برخی گفته‌اند: اگر پس از عقد، [[مولا]] ازدواج عبد را اجازه دهد کافی است ولی ازدواج کنیز، اگر پس از عقد، مورد اجازه مولا قرار گرفت، کافی نیست.<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۵، ص‌۹۳.</ref> ولایت بر نکاح باکره رشیده اختلافی است و درباره آن، سه نظریّه وجود دارد:  
نکاح [[عبد]] و [[کنیز]] به [[اختیار]] مولا است و آنان در این زمینه از خود اختیاری ندارند؛ چنان‌که بسیاری از اختیارات دیگر نیز از آنان سلب شده است: {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«خداوند بنده‌ای زرخرید را مثل می‌زند که توان هیچ کاری ندارد و کسی را که به او از خویش روزی نیکویی داده‌ایم و او پنهان و آشکار از آن می‌بخشد؛ آیا (این دو) برابرند؟» سوره نحل، آیه ۷۵.</ref><ref>عروة‌الوثقی، ج۲، ص۶۷۴؛ کنزالعرفان، ج۲، ص۱۷۶.</ref> در آیه‌ {{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و بی‌همسران  (آزاد) و بردگان و کنیزان شایسته‌تان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بی‌نیازی می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.</ref> [[خداوند]] به "[[موالی]]" خطاب می‌کند که [[غلامان]] و [[کنیزان]] خود را [[همسر]] بدهید. هم‌چنین اجرای عقد ازدواج، از‌طرف خود آنان یا دیگران، باید به اجازه مولا باشد<ref> عروة‌الوثقی، ج‌۲، ص‌۶۷۴؛ مبانی العروه، ج‌۲، ص‌۲۵.</ref> و اگر عقد را بدون [[استیذان]]، انجام دهند [[باطل]] است.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۶۱.</ref> [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ}}<ref>«با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref> برخی گفته‌اند: اگر پس از عقد، [[مولا]] ازدواج عبد را اجازه دهد کافی است ولی ازدواج کنیز، اگر پس از عقد، مورد اجازه مولا قرار گرفت، کافی نیست.<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۵، ص‌۹۳.</ref> ولایت بر نکاح باکره رشیده اختلافی است و درباره آن، سه نظریّه وجود دارد:  
#‌رأی حنفیّه از [[اهل‌سنّت]]<ref>الفقه علی المذاهب الاربعه، ج‌۴، ص‌۳۲.</ref> و مشهور میان قدما و برخی از متأخّران از [[شیعه]]،<ref>مبانی‌العروه، ج۲، ص۲۵۸؛ مستمسک‌العروه، ج‌۱۴، ص‌۴۴۰.</ref> آن است که دختر باکره در [[تصمیم‌گیری]] مستقل است و [[رضایت]] پدر و جدّ لازم نیست؛ حتّی سیّد مرتضی بر آن ادّعای [[اجماع]] کرده است.<ref>سلسلة الینابیع الفقهیه، ج‌۱۸، ص‌۶۱؛ "الانتصار".</ref> بر این نظریّه، افزون بر [[روایات]]،<ref>وسائل‌الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۲۶۷.</ref> به آیاتی که گذشت، [[استدلال]] شده است؛<ref>مبانی‌العروه، ج‌۲، ص‌۲۵۸؛ سلسلة‌ الینابیع‌ الفقهیه، ج‌۱۸، ص‌۶۱ "الانتصار"</ref> به‌ طور مثال در آیه {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و کسانی از شما که می‌میرند و همسرانی به جای می‌نهند، آن همسران باید چهار ماه و ده روز انتظار کشند و چون به سرآمد عدّه خود رسیدند، در آنچه به شایستگی با خویش می‌کنند بر شما گناهی نیست و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۳۴.</ref> [[اختیار]] [[زن]] پس از عدّه [[وفات]] به خود او واگذار شده است؛ گرچه آن [[زن]]، باکره مانده باشد.  
#‌رأی حنفیّه از [[اهل‌سنّت]]<ref>الفقه علی المذاهب الاربعه، ج‌۴، ص‌۳۲.</ref> و مشهور میان قدما و برخی از متأخّران از [[شیعه]]،<ref>مبانی‌العروه، ج۲، ص۲۵۸؛ مستمسک‌العروه، ج‌۱۴، ص‌۴۴۰.</ref> آن است که دختر باکره در [[تصمیم‌گیری]] مستقل است و [[رضایت]] پدر و جدّ لازم نیست؛ حتّی سیّد مرتضی بر آن ادّعای [[اجماع]] کرده است.<ref>سلسلة الینابیع الفقهیه، ج‌۱۸، ص‌۶۱؛ "الانتصار".</ref> بر این نظریّه، افزون بر [[روایات]]،<ref>وسائل‌الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۲۶۷.</ref> به آیاتی که گذشت، [[استدلال]] شده است؛<ref>مبانی‌العروه، ج‌۲، ص‌۲۵۸؛ سلسلة‌ الینابیع‌ الفقهیه، ج‌۱۸، ص‌۶۱ "الانتصار"</ref> به‌ طور مثال در آیه {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و کسانی از شما که می‌میرند و همسرانی به جای می‌نهند، آن همسران باید چهار ماه و ده روز انتظار کشند و چون به سرآمد عدّه خود رسیدند، در آنچه به شایستگی با خویش می‌کنند بر شما گناهی نیست و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۳۴.</ref> [[اختیار]] [[زن]] پس از عدّه [[وفات]] به خود او واگذار شده است؛ گرچه آن [[زن]]، باکره مانده باشد.  
#نظر شافعیّه <ref> المهذب، ج۲، ص‌۴۲۹؛ الفقه علی‌المذاهب الاربعه، ج‌۴، ص‌۳۵.</ref> و [[حنابله]] <ref> الفقه علی المذاهب الاربعه، ج‌۴، ص‌۳۶.</ref> و برخی از [[شیعه]]،<ref> مستمسک‌العروه، ج‌۱۴، ص‌۴۴۰.</ref> [[استقلال]] [[پدر]] و جدّ، در [[ازدواج]] باکره است که بر آن، به چندین [[روایت]] <ref> وسائل‌الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۲۷۰؛ المهذب، ج‌۲، ص‌۴۳۰.</ref> استناد شده است. طبق [[عقیده]] برخی، [[آیه]] {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(شعیب) گفت: می‌خواهم یکی از این دو دخترم را همسر تو کنم بنابر آنکه هشت سال برای من کار کنی و اگر به ده سال رساندی آن دیگر با توست و من نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم؛ اگر خدا بخواهد مرا از شایستگان خواهی یافت» سوره قصص، آیه ۲۷.</ref> نیز بر مطلب دلالت دارد؛ زیرا طبق آن، [[حضرت شعیب]]{{ع}} به‌طور مستقل برای دختر خویش [[تصمیم]] گرفت.<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۸۰.</ref> [[شافعی]] با استدلال به آیه {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدام» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref> [[اذن]] [[ولیّ]] پس از آنکه [[کنیز]]، [[آزاد]] شود، را نیز شرط می‌داند؛ در نتیجه در ازدواج همه [[زنان]] اذن ولیّ شرط خواهد بود.<ref> التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۶۱.</ref>
#نظر شافعیّه <ref> المهذب، ج۲، ص‌۴۲۹؛ الفقه علی‌المذاهب الاربعه، ج‌۴، ص‌۳۵.</ref> و [[حنابله]] <ref> الفقه علی المذاهب الاربعه، ج‌۴، ص‌۳۶.</ref> و برخی از [[شیعه]]،<ref> مستمسک‌العروه، ج‌۱۴، ص‌۴۴۰.</ref> [[استقلال]] [[پدر]] و جدّ، در [[ازدواج]] باکره است که بر آن، به چندین [[روایت]] <ref> وسائل‌الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۲۷۰؛ المهذب، ج‌۲، ص‌۴۳۰.</ref> استناد شده است. طبق [[عقیده]] برخی، [[آیه]] {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(شعیب) گفت: می‌خواهم یکی از این دو دخترم را همسر تو کنم بنابر آنکه هشت سال برای من کار کنی و اگر به ده سال رساندی آن دیگر با توست و من نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم؛ اگر خدا بخواهد مرا از شایستگان خواهی یافت» سوره قصص، آیه ۲۷.</ref> نیز بر مطلب دلالت دارد؛ زیرا طبق آن، [[حضرت شعیب]]{{ع}} به‌طور مستقل برای دختر خویش [[تصمیم]] گرفت.<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۸۰.</ref> [[شافعی]] با استدلال به آیه {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدام» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref> [[اذن]] [[ولیّ]] پس از آنکه [[کنیز]]، [[آزاد]] شود، را نیز شرط می‌داند؛ در نتیجه در ازدواج همه [[زنان]] اذن ولیّ شرط خواهد بود.<ref> التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۶۱.</ref>
#مالکیّه <ref>الفقه علی المذاهب‌الاربعه، ج‌۴، ص‌۳۴.</ref> و برخی از شیعه، موافقت پدر و دختر را لازم می‌دانند، مگر آن‌که پدر منع ‌کند: {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَأَطْهَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خویش رسیدند دیگر آنان را از زناشویی با شوهران دلخواه خود که با هم به شایستگی به سازش رسیده‌اند باز ندارید؛ هر کس از شما به خداوند و روز بازپسین ایمان داشته باشد بدین سخن اندرز داده می‌شود؛این برای شما پاک‌تر و پاکیزه‌تر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۳۲.</ref>.<ref>عروة‌الوثقی، ج‌۲، ص‌۷۰۰.</ref> یا غایب ‌باشد <ref> نجاة العباد، ص‌۳۶۶‌ـ‌۳۶۷؛ عروة‌الوثقی، ج‌۲، ص‌۷۰۰.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
#مالکیّه <ref>الفقه علی المذاهب‌الاربعه، ج‌۴، ص‌۳۴.</ref> و برخی از شیعه، موافقت پدر و دختر را لازم می‌دانند، مگر آن‌که پدر منع ‌کند: {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَأَطْهَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خویش رسیدند دیگر آنان را از زناشویی با شوهران دلخواه خود که با هم به شایستگی به سازش رسیده‌اند باز ندارید؛ هر کس از شما به خداوند و روز بازپسین ایمان داشته باشد بدین سخن اندرز داده می‌شود؛این برای شما پاک‌تر و پاکیزه‌تر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۳۲.</ref><ref>عروة‌الوثقی، ج‌۲، ص‌۷۰۰.</ref> یا غایب ‌باشد <ref> نجاة العباد، ص‌۳۶۶‌ـ‌۳۶۷؛ عروة‌الوثقی، ج‌۲، ص‌۷۰۰.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


==[[آسان‌گیری]] در ازدواج==
==[[آسان‌گیری]] در ازدواج==
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:


===[[خویشاوندی]] رضاعی (شیرخواری)===
===[[خویشاوندی]] رضاعی (شیرخواری)===
[[تحریم]] ازدواج، به واسطه شیر خوردن در موارد متعدّدی حاصل می‌شود. قرآن فقط به دو مورد (مادر و خواهر رضاعی) پرداخته است: {{متن قرآن|ِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ}}<ref>« مادران شیرده‌تان و خواهران شیرخورده‌تان » سوره نساء، آیه ۲۳.</ref>؛ ولی در [[حدیث]] معروفِ میان [[فریقین]]،<ref> الکشاف، ج۱، ص۴۹۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۴۶.</ref> پیامبر فرموده: تمام کسانی‌که با [[ارتباط]] نسبی [[حرام]] می‌شوند، با ارتباط شیری نیز حرام‌اند.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
[[تحریم]] ازدواج، به واسطه شیر خوردن در موارد متعدّدی حاصل می‌شود. قرآن فقط به دو مورد (مادر و خواهر رضاعی) پرداخته است: {{متن قرآن|ِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ}}<ref>«مادران شیرده‌تان و خواهران شیرخورده‌تان» سوره نساء، آیه ۲۳.</ref>؛ ولی در [[حدیث]] معروفِ میان [[فریقین]]،<ref> الکشاف، ج۱، ص۴۹۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۴۶.</ref> پیامبر فرموده: تمام کسانی‌که با [[ارتباط]] نسبی [[حرام]] می‌شوند، با ارتباط شیری نیز حرام‌اند.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


===خویشاوندی سببی (ازدواج)===
===خویشاوندی سببی (ازدواج)===
گاه یک ازدواج، سبب [[حرمت]] ازدواج‌های دیگر می‌شود. این موارد عبارت‌اند از:
گاه یک ازدواج، سبب [[حرمت]] ازدواج‌های دیگر می‌شود. این موارد عبارت‌اند از:
#‌مادر [[زن]]: حکم مادر [[زن]]، شامل مادرِ پدر زن و مادرِ مادر زن، هرچه بالا رود می‌شود.
#‌مادر [[زن]]: حکم مادر [[زن]]، شامل مادرِ پدر زن و مادرِ مادر زن، هرچه بالا رود می‌شود.
#دختر زن ([[ربیبه]]): قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|ِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ}}<ref>« مادرزن‌هایتان و ختران زنانتان (از شوهر پیشین) که (اینک) در سرپرستی شمایند، (اگر) از همسرانی (باشند) که با آنان همخوابگی کرده‌اید» سوره نساء، آیه ۲۳.</ref> به مجرّد [[عقد]] ازدواج، دختر زن که از شوهر دیگر باشد، حرام نمی‌شود؛ بلکه مشروط بر این است که افزون بر عقد، آمیزش نیز صورت بگیرد: {{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ}}<ref>«اگر با آنها همخوابگی نکرده‌اید بر شما گناهی نیست» سوره نساء، آیه ۲۳.</ref> میان [[فقیهان]] بحث است که آیا [[ازدواج]] با [[مادر]] [[زن]] نیز در ‌صورتی [[حرام]] است که با دختر او پس از [[عقد]]، آمیزش صورت گرفته باشد؟ به عبارت دیگر، آیا {{متن قرآن|الَّلاتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ}} افزون بر آن‌که قید برای {{متن قرآن|وَرَبَائِبُكُمُ الَّلاتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَائِكُمُ}} است، قید {{متن قرآن|أُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ}} نیز به‌شمار می‌رود؟ قول مشهور آن است که مادرزن به مجرّد عقد و بدون آمیزش، حرام می‌شود؛<ref>الکشاف، ج۱، ص۴۹۵؛ الدرالمنثور، ج۲، ص۴۷۲؛ جواهرالکلام، ج‌۲۹، ص‌۳۵۰.</ref> زیرا در [[علم اصول فقه]] گفته شده: صفت یا استثنا، اگر پس از جملات متعدّد واقع شود، ظاهر آن است که فقط جمله پایانی را قید می‌زند، نه همه جمله‌ها را.<ref> زبدة‌البیان، ص۶۶۴؛ جواهرالکلام، ج۲۹، ص۳۵۲.</ref> [[روایات]] [[فریقین]] در این مسأله، [[متعارض]] هستند.<ref> التبیان، ج۳، ص‌۱۵۷؛ جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۴۲۵؛ وسائل‌الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۴۶۲‌ـ‌۴۶۵.</ref>[[حکم]] [[تحریم]] ازدواج با مادر زن و [[ربیبه]] در [[آیه]]، مادر و دختر کنیزی را که مملوک [[انسان]] است، دربرمی‌گیرد؛<ref>التبیان، ج‌۳، ص‌۱۵۹.</ref> ولی مادر و دختر زنی که انسان با او آمیزش [[نامشروع]] کند، تحریمش مورد [[اختلاف]] فقیهان است.<ref>الفقه علی المذاهب‌الاربعه و مذهب اهل البیت{{ع}}، ج‌۴، ص‌۹۴‌ـ‌۹۸؛ المختلف، ج‌۷، ص‌۵۳.</ref>
#دختر زن ([[ربیبه]]): قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|ِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ}}<ref>«مادرزن‌هایتان و ختران زنانتان (از شوهر پیشین) که (اینک) در سرپرستی شمایند، (اگر) از همسرانی (باشند) که با آنان همخوابگی کرده‌اید» سوره نساء، آیه ۲۳.</ref> به مجرّد [[عقد]] ازدواج، دختر زن که از شوهر دیگر باشد، حرام نمی‌شود؛ بلکه مشروط بر این است که افزون بر عقد، آمیزش نیز صورت بگیرد: {{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ}}<ref>«اگر با آنها همخوابگی نکرده‌اید بر شما گناهی نیست» سوره نساء، آیه ۲۳.</ref> میان [[فقیهان]] بحث است که آیا [[ازدواج]] با [[مادر]] [[زن]] نیز در ‌صورتی [[حرام]] است که با دختر او پس از [[عقد]]، آمیزش صورت گرفته باشد؟ به عبارت دیگر، آیا {{متن قرآن|الَّلاتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ}} افزون بر آن‌که قید برای {{متن قرآن|وَرَبَائِبُكُمُ الَّلاتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَائِكُمُ}} است، قید {{متن قرآن|أُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ}} نیز به‌شمار می‌رود؟ قول مشهور آن است که مادرزن به مجرّد عقد و بدون آمیزش، حرام می‌شود؛<ref>الکشاف، ج۱، ص۴۹۵؛ الدرالمنثور، ج۲، ص۴۷۲؛ جواهرالکلام، ج‌۲۹، ص‌۳۵۰.</ref> زیرا در [[علم اصول فقه]] گفته شده: صفت یا استثنا، اگر پس از جملات متعدّد واقع شود، ظاهر آن است که فقط جمله پایانی را قید می‌زند، نه همه جمله‌ها را.<ref> زبدة‌البیان، ص۶۶۴؛ جواهرالکلام، ج۲۹، ص۳۵۲.</ref> [[روایات]] [[فریقین]] در این مسأله، [[متعارض]] هستند.<ref> التبیان، ج۳، ص‌۱۵۷؛ جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۴۲۵؛ وسائل‌الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۴۶۲‌ـ‌۴۶۵.</ref>[[حکم]] [[تحریم]] ازدواج با مادر زن و [[ربیبه]] در [[آیه]]، مادر و دختر کنیزی را که مملوک [[انسان]] است، دربرمی‌گیرد؛<ref>التبیان، ج‌۳، ص‌۱۵۹.</ref> ولی مادر و دختر زنی که انسان با او آمیزش [[نامشروع]] کند، تحریمش مورد [[اختلاف]] فقیهان است.<ref>الفقه علی المذاهب‌الاربعه و مذهب اهل البیت{{ع}}، ج‌۴، ص‌۹۴‌ـ‌۹۸؛ المختلف، ج‌۷، ص‌۵۳.</ref>
#عروس (همسر ‌پسر): {{متن قرآن|وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ}}<ref>«و همسران آن پسرانتان که از پشت شمایند» سوره نساء، آیه ۲۳.</ref> این [[حکم]] شامل همسرِ پسر پسر و پسر دختر می‌شود.<ref>التبیان، ج‌۳، ص‌۱۵۸.</ref> قید {{متن قرآن|مِنْ أَصْلابِكُمْ}} برای خروج فرزند خوانده است؛ زیرا رسم [[نادرست]] [[جاهلیّت]] این بود که او را مشمول تمام [[احکام]] فرزند می‌دانستند و ازدواج با [[همسر]] فرزند خوانده را حرام می‌شمردند؛ ولی این حکم، از نظر [[اسلام]]، رد شده است. [[طبرسی]] از [[عطا]] [[نقل]] می‌کند که آیه، هنگامی نازل شد که [[پیامبر]] با [[زینب]]، همسر پسرخوانده خویش ([[زید بن ‌حارثه]]) پس از [[طلاق]] و گذشت عدّه، [[ازدواج]] کرد <ref>مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۴۸.</ref> تا این‌گونه ازدواج‌ها بر دیگران سخت نباشد. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید  گفتی که: همسرت را برای خویش نگه دار (و طلاق مده) و از خداوند پروا کن و چیزی را که خداوند آشکار کننده آن بود در دل نگه می‌داشتی و از مردم می‌ترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر بود که از او بترسی و چون زید نیازی  از او برآورد او را به همسری تو درآوردیم تا مؤمنان را در ازدواج با همسران (طلاق داده) پسرخواندگانشان چون نیازی را از آنان برآورده باشند تنگنایی نباشد و فرمان خداوند انجام‌یافتنی است» سوره احزاب، آیه ۳۷.</ref>
#عروس (همسر ‌پسر): {{متن قرآن|وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ}}<ref>«و همسران آن پسرانتان که از پشت شمایند» سوره نساء، آیه ۲۳.</ref> این [[حکم]] شامل همسرِ پسر پسر و پسر دختر می‌شود.<ref>التبیان، ج‌۳، ص‌۱۵۸.</ref> قید {{متن قرآن|مِنْ أَصْلابِكُمْ}} برای خروج فرزند خوانده است؛ زیرا رسم [[نادرست]] [[جاهلیّت]] این بود که او را مشمول تمام [[احکام]] فرزند می‌دانستند و ازدواج با [[همسر]] فرزند خوانده را حرام می‌شمردند؛ ولی این حکم، از نظر [[اسلام]]، رد شده است. [[طبرسی]] از [[عطا]] [[نقل]] می‌کند که آیه، هنگامی نازل شد که [[پیامبر]] با [[زینب]]، همسر پسرخوانده خویش ([[زید بن ‌حارثه]]) پس از [[طلاق]] و گذشت عدّه، [[ازدواج]] کرد <ref>مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۴۸.</ref> تا این‌گونه ازدواج‌ها بر دیگران سخت نباشد. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید  گفتی که: همسرت را برای خویش نگه دار (و طلاق مده) و از خداوند پروا کن و چیزی را که خداوند آشکار کننده آن بود در دل نگه می‌داشتی و از مردم می‌ترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر بود که از او بترسی و چون زید نیازی  از او برآورد او را به همسری تو درآوردیم تا مؤمنان را در ازدواج با همسران (طلاق داده) پسرخواندگانشان چون نیازی را از آنان برآورده باشند تنگنایی نباشد و فرمان خداوند انجام‌یافتنی است» سوره احزاب، آیه ۳۷.</ref>
#خواهر [[زن]]: {{متن قرآن|وَأَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ}}<ref>«جمع میان دو خواهر» سوره نساء، آیه ۲۳.</ref> [[ازدواج]] با دو [[خواهر]] در یک [[زمان]]، چه دائم و چه موقّت، هرچند آن رضاعی باشند، حرام است؛<ref> تحریر الوسیله، ج‌۲، ص‌۲۵۰.</ref> ولی [[ازدواج]] با آن دو در زمان‌های گوناگون و پس از جدایی از خواهر قبلی مانعی ندارد، مگر در‌ صورتی که به [[طلاق]] رجعی، از او جدا ‌شود که در این صورت باید دوران عدّه پایان‌ پذیرد.<ref>جامع المقاصد، ج ۱۲، ص‌۳۳۹.</ref>
#خواهر [[زن]]: {{متن قرآن|وَأَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ}}<ref>«جمع میان دو خواهر» سوره نساء، آیه ۲۳.</ref> [[ازدواج]] با دو [[خواهر]] در یک [[زمان]]، چه دائم و چه موقّت، هرچند آن رضاعی باشند، حرام است؛<ref> تحریر الوسیله، ج‌۲، ص‌۲۵۰.</ref> ولی [[ازدواج]] با آن دو در زمان‌های گوناگون و پس از جدایی از خواهر قبلی مانعی ندارد، مگر در‌ صورتی که به [[طلاق]] رجعی، از او جدا ‌شود که در این صورت باید دوران عدّه پایان‌ پذیرد.<ref>جامع المقاصد، ج ۱۲، ص‌۳۳۹.</ref>
# ‌نامادری: {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا}}<ref>«و با زنانی که پدرانتان به نکاح آورده‌اند، ازدواج نکنید که کاری زشت و ناخوشایند  و بیراه است؛ مگر آنچه از پیش (در زمان جاهلیت) روی داده است» سوره نساء، آیه ۲۲.</ref> [[حکم]] [[آیه]]، [[همسر]] جدّ پدری و جدّ [[مادری]]، هرچه بالا بروند را نیز دربرمی‌گیرد و [[حرمت]] به مجرّد [[عقد]] حاصل ‌می‌شود.<ref> التبیان، ج‌۳، ص‌۱۶۰.</ref> در [[شأن نزول]] آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان داده‌اید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته  رفتار کنید» سوره نساء، آیه ۱۹.</ref> آمده است: وقتی [[ابوقیس]] وفات ‌یافت، پسرش لباسی روی نامادری خود انداخت به علامت اینکه من، ازدواج با او را [[ارث]] خواهم برد و آیه در [[نهی]] از این کار نازل شد<ref>مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۳۹.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
# ‌نامادری: {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا}}<ref>«و با زنانی که پدرانتان به نکاح آورده‌اند، ازدواج نکنید که کاری زشت و ناخوشایند  و بیراه است؛ مگر آنچه از پیش (در زمان جاهلیت) روی داده است» سوره نساء، آیه ۲۲.</ref> [[حکم]] [[آیه]]، [[همسر]] جدّ پدری و جدّ [[مادری]]، هرچه بالا بروند را نیز دربرمی‌گیرد و [[حرمت]] به مجرّد [[عقد]] حاصل ‌می‌شود.<ref> التبیان، ج‌۳، ص‌۱۶۰.</ref> در [[شأن نزول]] آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان داده‌اید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته  رفتار کنید» سوره نساء، آیه ۱۹.</ref> آمده است: وقتی [[ابوقیس]] وفات ‌یافت، پسرش لباسی روی نامادری خود انداخت به علامت اینکه من، ازدواج با او را [[ارث]] خواهم برد و آیه در [[نهی]] از این کار نازل شد<ref>مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۳۹.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


====[[فلسفه]] [[تحریم]] ازدواج با محار====
====[[فلسفه]] [[تحریم]] ازدواج با محار====
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
##اگر آیه، به [[حرمت]] [[ازدواج]] نظر داشته باشد، باید ازدواج [[مسلمان]] زناکار با [[زن]] [[مشرک]] و ازدواج [[مرد]]مشرک با زن مسلمان زناکار، صحیح باشد؛<ref> المیزان، ج‌۱۵، ص‌۸۰.</ref> در ‌حالی‌ که هیچ‌کس به این مطلب ملتزم نشده است.  
##اگر آیه، به [[حرمت]] [[ازدواج]] نظر داشته باشد، باید ازدواج [[مسلمان]] زناکار با [[زن]] [[مشرک]] و ازدواج [[مرد]]مشرک با زن مسلمان زناکار، صحیح باشد؛<ref> المیزان، ج‌۱۵، ص‌۸۰.</ref> در ‌حالی‌ که هیچ‌کس به این مطلب ملتزم نشده است.  
##کسانی‌که [[زنا]] را از موانع ازدواج می‌دانند، فقط در مورد زن به این مطلب معتقدند. به بیان دیگر، زناکاریِ زن را مانع ازدواج مردان با او قرار داده‌اند؛ در‌حالی‌ که آیه، به مانعیّت در هر دو طرف نظر دارد؛ یعنی اگر مرد زنا کند یا زن، [[ازدواج]] با او [[ممنوع]] است؛ پس باید آیه را به‌گونه‌ای معنا کنیم که این اشکال آن برطرف شود و بار [[حکم]] انشایی را از آن برداریم.
##کسانی‌که [[زنا]] را از موانع ازدواج می‌دانند، فقط در مورد زن به این مطلب معتقدند. به بیان دیگر، زناکاریِ زن را مانع ازدواج مردان با او قرار داده‌اند؛ در‌حالی‌ که آیه، به مانعیّت در هر دو طرف نظر دارد؛ یعنی اگر مرد زنا کند یا زن، [[ازدواج]] با او [[ممنوع]] است؛ پس باید آیه را به‌گونه‌ای معنا کنیم که این اشکال آن برطرف شود و بار [[حکم]] انشایی را از آن برداریم.
##اگر آیه حکم انشایی باشد، نتیجه‌اش این خواهد بود که ازدواج مرد زناکار با زن زناکار جایز است؛ در‌حالی‌ که قائل به حرمت، آن را برای همه، [[حرام]] قرار‌می‌دهد.<ref>مبانی‌العروه، ج‌۱، ص‌۲۶۷‌ـ‌۲۶۸.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
##اگر آیه حکم انشایی باشد، نتیجه‌اش این خواهد بود که ازدواج مرد زناکار با زن زناکار جایز است؛ در‌حالی‌ که قائل به حرمت، آن را برای همه، [[حرام]] قرار‌می‌دهد.<ref>مبانی‌العروه، ج‌۱، ص‌۲۶۷‌ـ‌۲۶۸.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


===[[طلاق]] سوم===
===[[طلاق]] سوم===
خط ۱۷۹: خط ۱۷۹:
ازدواج[[زن]] [[مسلمان]] با اهل‌کتاب * جایز نیست؛<ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۵۴.</ref> امّا درباره [[ازدواج]] [[مرد]] [[مسلمان]] با [[زنان]] [[اهل‌کتاب]] چند نظر وجود دارد.
ازدواج[[زن]] [[مسلمان]] با اهل‌کتاب * جایز نیست؛<ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۵۴.</ref> امّا درباره [[ازدواج]] [[مرد]] [[مسلمان]] با [[زنان]] [[اهل‌کتاب]] چند نظر وجود دارد.
#نظریّه [[غالب]] میان [[فقیهان]] [[شیعه]]، [[حرمت]] ازدواج دائم با زنان اهل‌کتاب و جواز [[ازدواج موقّت]] با آنان است؛<ref>جواهرالکلام، ج‌۳۰، ص‌۳۱.</ref> البتّه عدّه فراوانی از امامیّه [[معتقد]] به جواز [[نکاح]] دائم با کتابیه شده‌اند و این نظر، میان متأخّران، طرفدارانی یافته است.<ref>منهاج، خوئی، ج‌۲، ص‌۲۷۰.</ref> فقیهان [[اهل‌سنّت]] به اتّفاق، نکاح با زنان [[حرّ]] از اهل‌کتاب ([[حربی]] یا [[معاهد]]) را جایز دانسته‌اند.<ref> الام، ج‌۴، ص‌۲۶۴؛ المغنی، ج‌۷، ص‌۵۰۱.</ref> فقط برخی به [[کراهت]] قائل شده‌اند؛ به‌ویژه اگر حربی باشد.<ref> المبسوط، ج‌۵، ص‌۵۰.</ref> برای [[حرمت]] نکاح با زنان اهل‌کتاب، چند [[استدلال]] [[قرآنی]] شده است:
#نظریّه [[غالب]] میان [[فقیهان]] [[شیعه]]، [[حرمت]] ازدواج دائم با زنان اهل‌کتاب و جواز [[ازدواج موقّت]] با آنان است؛<ref>جواهرالکلام، ج‌۳۰، ص‌۳۱.</ref> البتّه عدّه فراوانی از امامیّه [[معتقد]] به جواز [[نکاح]] دائم با کتابیه شده‌اند و این نظر، میان متأخّران، طرفدارانی یافته است.<ref>منهاج، خوئی، ج‌۲، ص‌۲۷۰.</ref> فقیهان [[اهل‌سنّت]] به اتّفاق، نکاح با زنان [[حرّ]] از اهل‌کتاب ([[حربی]] یا [[معاهد]]) را جایز دانسته‌اند.<ref> الام، ج‌۴، ص‌۲۶۴؛ المغنی، ج‌۷، ص‌۵۰۱.</ref> فقط برخی به [[کراهت]] قائل شده‌اند؛ به‌ویژه اگر حربی باشد.<ref> المبسوط، ج‌۵، ص‌۵۰.</ref> برای [[حرمت]] نکاح با زنان اهل‌کتاب، چند [[استدلال]] [[قرآنی]] شده است:
#[[آیات]] حرمت ازدواج با [[مشرک]] {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref>؛ {{متن قرآن|الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«مرد زناکار جز زن زناکار یا مشرک را به همسری نگیرد و زن زناکار را نیز جز مرد زناکار یا مشرک به همسری نگزیند و این بر مؤمنان حرام شده است» سوره نور، آیه ۳.</ref>، زیرا [[قرآن]] درباره اهل ‌کتاب که عُزیر و [[مسیح]] را [[پسر خدا]] می‌دانند {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی می‌کند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده می‌شوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref>، تعبیر [[شرک]] را به‌کار برده است: {{متن قرآن|سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}؛ پس [[احکام]] [[مشرکان]] شامل آنان نیز‌می‌شود. در پاسخ این استدلال گفته‌اند که: در اصطلاح قرآن اهل‌کتاب، کافرند؛ ولی مشرک شمرده نمی‌شوند؛<ref>جواهرالکلام، ج۳۰، ص۳۵؛ المغنی، ج۷، ص‌۵۰۱.</ref> هرچند کلمه {{متن قرآن|يُشْرِكُونَ}} درباره آنان آمده است. [[دلیل]] این مطلب آن است که در آیات {{متن قرآن|مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان، خوش ندارند که از پروردگارتان، خیری بر شما فرو فرستاده شود، ولی خداوند هر کس را بخواهد به بخشایش خود، ویژگی می‌دهد و خداوند، دارای بخشش سترگ است» سوره بقره، آیه ۱۰۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخ‌اند، جاودانه در آنند، آنانند که بدترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۶.</ref>،{{متن قرآن|ِ لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان، (از کیش خود) دست نمی‌کشیدند تا آنکه آن برهان به آنان رسد» سوره بینه، آیه ۱.</ref>، اهل‌کتاب بر مشرکان عطف گرفته شده که دلیل بر مغایرت مفهومی بین آن دو است.<ref>جواهرالکلام، ج‌۳۰، ص‌۳۵.</ref> ثانیاً برخی [[روایات]] دلالت دارند که این [[آیه]]، به‌وسیله آیه {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref> [[نسخ]] شده است. در [[حدیثی]] از [[حضرت علی]]{{ع}} آمده‌است: آیاتی در قرآن وجود دارد که نیمی از آن نسخ شده و نیمی به حال خود باقی است. [[امام]] برای این مطلب، به آیه‌ {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref> مثال زده که قسمت اوّل آن به ممنوعیت نکاح با زنان اهل‌کتاب مربوط است که با آیه‌ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref> نسخ‌ شده؛ ولی قسمت دوم آن {{متن قرآن|وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ}}که به ازدواج زنان مسلمان با اهل‌کتاب [[ارتباط]] دارد، [[نسخ]] نشده و بر ممنوعیّت، باقی مانده است<ref>وسائل ‌الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۵۳۸.</ref>
# [[آیات]] حرمت ازدواج با [[مشرک]] {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref>؛ {{متن قرآن|الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«مرد زناکار جز زن زناکار یا مشرک را به همسری نگیرد و زن زناکار را نیز جز مرد زناکار یا مشرک به همسری نگزیند و این بر مؤمنان حرام شده است» سوره نور، آیه ۳.</ref>، زیرا [[قرآن]] درباره اهل ‌کتاب که عُزیر و [[مسیح]] را [[پسر خدا]] می‌دانند {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی می‌کند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده می‌شوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref>، تعبیر [[شرک]] را به‌کار برده است: {{متن قرآن|سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}؛ پس [[احکام]] [[مشرکان]] شامل آنان نیز‌می‌شود. در پاسخ این استدلال گفته‌اند که: در اصطلاح قرآن اهل‌کتاب، کافرند؛ ولی مشرک شمرده نمی‌شوند؛<ref>جواهرالکلام، ج۳۰، ص۳۵؛ المغنی، ج۷، ص‌۵۰۱.</ref> هرچند کلمه {{متن قرآن|يُشْرِكُونَ}} درباره آنان آمده است. [[دلیل]] این مطلب آن است که در آیات {{متن قرآن|مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان، خوش ندارند که از پروردگارتان، خیری بر شما فرو فرستاده شود، ولی خداوند هر کس را بخواهد به بخشایش خود، ویژگی می‌دهد و خداوند، دارای بخشش سترگ است» سوره بقره، آیه ۱۰۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخ‌اند، جاودانه در آنند، آنانند که بدترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۶.</ref>،{{متن قرآن|ِ لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان، (از کیش خود) دست نمی‌کشیدند تا آنکه آن برهان به آنان رسد» سوره بینه، آیه ۱.</ref>، اهل‌کتاب بر مشرکان عطف گرفته شده که دلیل بر مغایرت مفهومی بین آن دو است.<ref>جواهرالکلام، ج‌۳۰، ص‌۳۵.</ref> ثانیاً برخی [[روایات]] دلالت دارند که این [[آیه]]، به‌وسیله آیه {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref> [[نسخ]] شده است. در [[حدیثی]] از [[حضرت علی]]{{ع}} آمده‌است: آیاتی در قرآن وجود دارد که نیمی از آن نسخ شده و نیمی به حال خود باقی است. [[امام]] برای این مطلب، به آیه‌ {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref> مثال زده که قسمت اوّل آن به ممنوعیت نکاح با زنان اهل‌کتاب مربوط است که با آیه‌ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref> نسخ‌ شده؛ ولی قسمت دوم آن {{متن قرآن|وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ}}که به ازدواج زنان مسلمان با اهل‌کتاب [[ارتباط]] دارد، [[نسخ]] نشده و بر ممنوعیّت، باقی مانده است<ref>وسائل ‌الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۵۳۸.</ref>
#برخی گفته‌اند: بر فرض که واژه [[مشرک]]، شامل [[اهل‌کتاب]] نشود، حکمتی که برای [[حرمت]] [[ازدواج]] با [[مشرکان]] بیان شده است: {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref>، شامل اهل‌کتاب می‌شود؛ زیرا [[زن]] و شوهر از نظر [[اخلاقی]] و [[دینی]]، بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و در این جهت، تفاوتی میان [[شرک]] و [[آیین]] اهل‌کتاب نیست؛ بنابراین، [[ازدواج]] با [[اهل کتاب]] نیز باید [[ممنوع]] باشد؛ ولی گویا [[حکمت]] در این [[آیه]]، تعمیم‌دهنده [[حکم]] نیست و گرنه [[فسق]] یا [[اختلاف]] در [[مذهب]] نیز باید مانع ازدواج قلمداد شود؛ زیرا این حکمت در آنجا هم وجود دارد؛ در‌حالی‌که هیچ‌کس ملتزم به این مطلب نشده است.
#برخی گفته‌اند: بر فرض که واژه [[مشرک]]، شامل [[اهل‌کتاب]] نشود، حکمتی که برای [[حرمت]] [[ازدواج]] با [[مشرکان]] بیان شده است: {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref>، شامل اهل‌کتاب می‌شود؛ زیرا [[زن]] و شوهر از نظر [[اخلاقی]] و [[دینی]]، بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و در این جهت، تفاوتی میان [[شرک]] و [[آیین]] اهل‌کتاب نیست؛ بنابراین، [[ازدواج]] با [[اهل کتاب]] نیز باید [[ممنوع]] باشد؛ ولی گویا [[حکمت]] در این [[آیه]]، تعمیم‌دهنده [[حکم]] نیست و گرنه [[فسق]] یا [[اختلاف]] در [[مذهب]] نیز باید مانع ازدواج قلمداد شود؛ زیرا این حکمت در آنجا هم وجود دارد؛ در‌حالی‌که هیچ‌کس ملتزم به این مطلب نشده است.
#در آیه ‌{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرت‌کنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کرده‌اند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز می‌توانند کابینی که (به زنانشان) داده‌اند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری می‌کند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref> می‌فرماید: به پیوندهای ازدواج که پیش‌تر با [[زنان]] [[کافر]] بسته‌اید، پای‌بند مباشید؛ یعنی پس از [[مسلمان]] شدن، [[همسر]] کافر خود را (مشرک باشد یا کتابی) رها کنید<ref> المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۴۱؛ الکشاف، ج‌۴، ص‌۵۱۸.</ref> برخی به‌دلیل عمومِ لفظِ {{متن قرآن|الْكَوَافِرِ}} که شامل زنان اهل کتاب هم می‌شود، دلالت آیه را بر مطلب تمام دانسته‌اند<ref>جواهر الکلام، ج‌۳۰، ص‌۲۹.</ref> این نظر را می‌توان پاسخ داد، زیرا بحث و [[شأن نزول]] آیه درباره [[روابط]] مشرکان [[مکّه]] با [[مسلمانان]] است و شاید شامل اهل‌کتاب‌نباشد.
#در آیه ‌{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرت‌کنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کرده‌اند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز می‌توانند کابینی که (به زنانشان) داده‌اند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری می‌کند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref> می‌فرماید: به پیوندهای ازدواج که پیش‌تر با [[زنان]] [[کافر]] بسته‌اید، پای‌بند مباشید؛ یعنی پس از [[مسلمان]] شدن، [[همسر]] کافر خود را (مشرک باشد یا کتابی) رها کنید<ref> المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۴۱؛ الکشاف، ج‌۴، ص‌۵۱۸.</ref> برخی به‌دلیل عمومِ لفظِ {{متن قرآن|الْكَوَافِرِ}} که شامل زنان اهل کتاب هم می‌شود، دلالت آیه را بر مطلب تمام دانسته‌اند<ref>جواهر الکلام، ج‌۳۰، ص‌۲۹.</ref> این نظر را می‌توان پاسخ داد، زیرا بحث و [[شأن نزول]] آیه درباره [[روابط]] مشرکان [[مکّه]] با [[مسلمانان]] است و شاید شامل اهل‌کتاب‌نباشد.
خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:
بر این استدلال، سه اشکال وارد شده ‌است:
بر این استدلال، سه اشکال وارد شده ‌است:
#این آیه به [[آیات]] [[حرمت]] ازدواج با کافر {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرت‌کنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کرده‌اند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز می‌توانند کابینی که (به زنانشان) داده‌اند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری می‌کند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref>، [[نسخ]] شده و روایاتی نیز بر [[منسوخ]] بودن آن دلالت می‌کند.<ref>مستدرک‌الوسائل، ج‌۱۴، ص‌۴۳۳؛ وسائل‌الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۵۳۳ و ۵۳۵.</ref> این گفته صحیح نیست؛ زیرا  
#این آیه به [[آیات]] [[حرمت]] ازدواج با کافر {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرت‌کنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کرده‌اند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز می‌توانند کابینی که (به زنانشان) داده‌اند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری می‌کند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref>، [[نسخ]] شده و روایاتی نیز بر [[منسوخ]] بودن آن دلالت می‌کند.<ref>مستدرک‌الوسائل، ج‌۱۴، ص‌۴۳۳؛ وسائل‌الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۵۳۳ و ۵۳۵.</ref> این گفته صحیح نیست؛ زیرا  
##[[روایات]] دیگری بر نسخ آیات حرمت به آیه ‌{{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref> دلالت دارند <ref>تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۰۰؛ وسائل‌الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۵۳۸، ح‌۶.</ref>.  
## [[روایات]] دیگری بر نسخ آیات حرمت به آیه ‌{{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref> دلالت دارند <ref>تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۰۰؛ وسائل‌الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۵۳۸، ح‌۶.</ref>.  
##[[مائده]] واپسین سوره‌ای است که بر [[پیامبر]] نازل شده است <ref>الدرالمنثور، ج‌۳، ص‌۳.</ref> (طبق [[روایت]]، دو یا سه ماه پیش از [[رحلت پیامبر]])<ref>وسائل‌الشیعه، ج‌۱، ص‌۴۵۹.</ref> بدین جهت، [[سوره مائده]] می‌تواند [[ناسخ]] [[آیات]] دیگر باشد؛ ولی [[سوره‌ها]] یا آیات دیگر نمی‌توانند ناسخ آن باشند.  
## [[مائده]] واپسین سوره‌ای است که بر [[پیامبر]] نازل شده است <ref>الدرالمنثور، ج‌۳، ص‌۳.</ref> (طبق [[روایت]]، دو یا سه ماه پیش از [[رحلت پیامبر]])<ref>وسائل‌الشیعه، ج‌۱، ص‌۴۵۹.</ref> بدین جهت، [[سوره مائده]] می‌تواند [[ناسخ]] [[آیات]] دیگر باشد؛ ولی [[سوره‌ها]] یا آیات دیگر نمی‌توانند ناسخ آن باشند.  
##[[آیه]] جواز [[نکاح]] [[اهل‌کتاب]] با کلمه {{متن قرآن|الْيَوْمَ}} آغاز می‌شود که در ناسخ بودن [[صراحت]] دارد؛ زیرا کلمه {{متن قرآن|الْيَوْمَ}} دلالت دارد بر اینکه از هم اکنون حلّیّت قرار داده شده، و منع و [[محدودیّت]] برداشته شده است.<ref>جواهرالکلام، ج‌۳۰، ص‌۳۵.</ref>  
## [[آیه]] جواز [[نکاح]] [[اهل‌کتاب]] با کلمه {{متن قرآن|الْيَوْمَ}} آغاز می‌شود که در ناسخ بودن [[صراحت]] دارد؛ زیرا کلمه {{متن قرآن|الْيَوْمَ}} دلالت دارد بر اینکه از هم اکنون حلّیّت قرار داده شده، و منع و [[محدودیّت]] برداشته شده است.<ref>جواهرالکلام، ج‌۳۰، ص‌۳۵.</ref>  
##هیچ‌گونه تنافی بین آیه جواز و آیات [[حرمت]] نیست و امکان جمع عرفی وجود دارد؛ چون آیات مربوط به حرمت [[ازدواج]] با [[مشرک]] و آیه جواز ازدواج با اهل‌کتاب، به دو موضوع کاملاً مباین با هم مربوط‌اند و آیات مربوط به حرمت ازدواج با [[کافر]] را می‌توان به آیه جواز ازدواج با [[اهل کتاب]] تخصیص زد؛ زیرا نسبت، [[عام و خاص]] مطلق‌است.<ref> المغنی، ج‌۷، ص‌۵۰۱؛ جواهرالکلام، ج‌۳۰، ص‌۳۵.</ref>
##هیچ‌گونه تنافی بین آیه جواز و آیات [[حرمت]] نیست و امکان جمع عرفی وجود دارد؛ چون آیات مربوط به حرمت [[ازدواج]] با [[مشرک]] و آیه جواز ازدواج با اهل‌کتاب، به دو موضوع کاملاً مباین با هم مربوط‌اند و آیات مربوط به حرمت ازدواج با [[کافر]] را می‌توان به آیه جواز ازدواج با [[اهل کتاب]] تخصیص زد؛ زیرا نسبت، [[عام و خاص]] مطلق‌است.<ref> المغنی، ج‌۷، ص‌۵۰۱؛ جواهرالکلام، ج‌۳۰، ص‌۳۵.</ref>
#آیه ‌{{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref>، به جواز [[متعه]] با [[زنان]] اهل‌کتاب و آیات حرمت به ازدواج دائم با آنان مربوط است؛ زیرا آن‌چه را در نکاح دائم پرداخت می‌شود، مهریّه یا صداق می‌نامند، و کلمه "[[اجر]]" در آیه جواز نکاح، در متعه [[ظهور]] دارد. این اشکال، قابل پاسخ است؛ زیرا اوّلاً اجر، در نکاح دائم نیز به‌کار رفته است {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگ‌ها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌هایت را که با تو هجرت کرده‌اند و هر زن مؤمنی را که خود را به پیامبر ببخشد- اگر پیامبر بخواهد او را به همسری برگزیند- در حالی که این ویژه توست نه مؤمنان؛ ما نیک می‌دانیم که برای آنان در مورد همسران و کنیزهاشان چه مقرّر داشته‌ایم؛ تا برای تو تنگنایی نباشد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرت‌کنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کرده‌اند به آنه» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref> و ثانیاً این آیه، {{متن قرآن|أُجُورَ}} برای دو‌ گروه، {{متن قرآن|الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ}} و {{متن قرآن|الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ}} را مطرح کرده است و بی‌شک، آیه درباره خصوص متعه، درباره زنان [[مؤمن]] سخن نمی‌گوید، و درباره زنان اهل‌کتاب نیز به مطلق ازدواج (دائم یا متعه) نظر دارد و اختصاص قید {{متن قرآن|إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ}} به گروه دوم (اهل‌کتاب) نیز خلاف ظاهر است.<ref>جواهرالکلام، ج‌۳۰، ص‌۳۹.</ref>
#آیه ‌{{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref>، به جواز [[متعه]] با [[زنان]] اهل‌کتاب و آیات حرمت به ازدواج دائم با آنان مربوط است؛ زیرا آن‌چه را در نکاح دائم پرداخت می‌شود، مهریّه یا صداق می‌نامند، و کلمه "[[اجر]]" در آیه جواز نکاح، در متعه [[ظهور]] دارد. این اشکال، قابل پاسخ است؛ زیرا اوّلاً اجر، در نکاح دائم نیز به‌کار رفته است {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگ‌ها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌هایت را که با تو هجرت کرده‌اند و هر زن مؤمنی را که خود را به پیامبر ببخشد- اگر پیامبر بخواهد او را به همسری برگزیند- در حالی که این ویژه توست نه مؤمنان؛ ما نیک می‌دانیم که برای آنان در مورد همسران و کنیزهاشان چه مقرّر داشته‌ایم؛ تا برای تو تنگنایی نباشد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرت‌کنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کرده‌اند به آنه» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref> و ثانیاً این آیه، {{متن قرآن|أُجُورَ}} برای دو‌ گروه، {{متن قرآن|الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ}} و {{متن قرآن|الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ}} را مطرح کرده است و بی‌شک، آیه درباره خصوص متعه، درباره زنان [[مؤمن]] سخن نمی‌گوید، و درباره زنان اهل‌کتاب نیز به مطلق ازدواج (دائم یا متعه) نظر دارد و اختصاص قید {{متن قرآن|إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ}} به گروه دوم (اهل‌کتاب) نیز خلاف ظاهر است.<ref>جواهرالکلام، ج‌۳۰، ص‌۳۹.</ref>
خط ۲۰۲: خط ۲۰۲:


===[[طلاق]]===
===[[طلاق]]===
طلاق یکی از ایقاعات است که به‌وسیله آن، [[پیمان]] [[زناشویی]] گسسته می‌شود و عهده‌دار آن مرد است و اقسام و شرایطی دارد. {{متن قرآن|وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و زنان طلاق داده باید تا سه پاکی (از حیض) خویشتن، انتظار کشند  و اگر ایمان به خداوند و روز بازپسین دارند پنهان داشتن آنچه خداوند در زهدانشان آفریده است برای آنان روا نیست و اگر شوهرانشان سر آشتی دارند به باز آوردن آنان در این حال سزاوارترند و زنان را بر» سوره بقره، آیه ۲۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ}}<ref>«و زنان طلاق داده را بهره‌ای است شایسته  که بر عهده پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲۴۱.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر» سوره طلاق، آیه ۱.</ref>،  {{متن قرآن|فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>«پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید» سوره طلاق، آیه ۲.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
طلاق یکی از ایقاعات است که به‌وسیله آن، [[پیمان]] [[زناشویی]] گسسته می‌شود و عهده‌دار آن مرد است و اقسام و شرایطی دارد. {{متن قرآن|وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و زنان طلاق داده باید تا سه پاکی (از حیض) خویشتن، انتظار کشند  و اگر ایمان به خداوند و روز بازپسین دارند پنهان داشتن آنچه خداوند در زهدانشان آفریده است برای آنان روا نیست و اگر شوهرانشان سر آشتی دارند به باز آوردن آنان در این حال سزاوارترند و زنان را بر» سوره بقره، آیه ۲۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ}}<ref>«و زنان طلاق داده را بهره‌ای است شایسته  که بر عهده پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲۴۱.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر» سوره طلاق، آیه ۱.</ref>،  {{متن قرآن|فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>«پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید» سوره طلاق، آیه ۲.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===[[وفات]]===
===[[وفات]]===
از چیزهایی که [[پیمان]] زناشویی را به هم می‌زند، [[مرگ]] [[زن]] یا شوهر است. عدّه [[زن]] پس از وفات شوهر، ۴ ماه و ۱۰ [[روز]] است؛ چه آمیزشی صورت گرفته باشد یا نه: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و کسانی از شما که می‌میرند و همسرانی به جای می‌نهند، آن همسران باید چهار ماه و ده روز انتظار کشند و چون به سرآمد عدّه خود رسیدند، در آنچه به شایستگی با خویش می‌کنند بر شما گناهی نیست و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۳۴.</ref>، مگر آن‌که آبستن باشد که در این صورت، با وضع حمل، عدّه او تمام می‌شود: {{متن قرآن|وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا}}<ref>«و آن زنانتان که از حیض ناامیدند اگر در کارشان تردید دارید، عده آنان سه ماه است (نیز) عدّه زنانی که حیض ندیده‌اند؛ و عدّه زنان باردار این است که بزایند و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید می‌آورد» سوره طلاق، آیه ۴.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
از چیزهایی که [[پیمان]] زناشویی را به هم می‌زند، [[مرگ]] [[زن]] یا شوهر است. عدّه [[زن]] پس از وفات شوهر، ۴ ماه و ۱۰ [[روز]] است؛ چه آمیزشی صورت گرفته باشد یا نه: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و کسانی از شما که می‌میرند و همسرانی به جای می‌نهند، آن همسران باید چهار ماه و ده روز انتظار کشند و چون به سرآمد عدّه خود رسیدند، در آنچه به شایستگی با خویش می‌کنند بر شما گناهی نیست و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۳۴.</ref>، مگر آن‌که آبستن باشد که در این صورت، با وضع حمل، عدّه او تمام می‌شود: {{متن قرآن|وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا}}<ref>«و آن زنانتان که از حیض ناامیدند اگر در کارشان تردید دارید، عده آنان سه ماه است (نیز) عدّه زنانی که حیض ندیده‌اند؛ و عدّه زنان باردار این است که بزایند و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید می‌آورد» سوره طلاق، آیه ۴.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===لعان===
===لعان===
اگر مردی، همسر خویش را به عمل منافی با [[عفت]] متّهم کند، باید ۴ بار [[شهادت]] دهد که راست‌گو است و در پنجمین بار بگوید: [[لعنت خدا]] بر او اگر از دروغ‌گویان باشد {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنْفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«و آنان که به همسران خود تهمت (زنا) می‌زنند و گواهی جز خود ندارند گواهی هر یک از آنان، چهار بار گواهی دادن (با سوگند) به خداوند است که «به راستی من از راستگویانم»» سوره نور، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و (بار) پنجم (بگوید): «لعنت خداوند بر من اگر از دروغگویان باشم»» سوره نور، آیه ۷.</ref>؛ سپس [[زن]] نیز می‌تواند ۴ بار [[خدا]] را به شهادت طلبد که شوهرش [[دروغ]] می‌گوید و در مرحله پنجم بگوید: [[غضب]] خدا بر او، اگر مرد در این نسبت، راست‌گو باشد. {{متن قرآن|وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و عذاب  را از زن باز می‌دارد اینکه چهار بار (با سوگند) به خداوند گواهی دهد که شوهرش از دروغگویان است» سوره نور، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْهَا إِنْ كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«و (بار) پنجم (بگوید): خشم خداوند بر من باد، اگر (شوهرم) از راستگویان باشد» سوره نور، آیه ۹.</ref> مجموعه این عمل را لعان گویند که ۴ نتیجه را در پی دارد:  
اگر مردی، همسر خویش را به عمل منافی با [[عفت]] متّهم کند، باید ۴ بار [[شهادت]] دهد که راست‌گو است و در پنجمین بار بگوید: [[لعنت خدا]] بر او اگر از دروغ‌گویان باشد {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنْفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«و آنان که به همسران خود تهمت (زنا) می‌زنند و گواهی جز خود ندارند گواهی هر یک از آنان، چهار بار گواهی دادن (با سوگند) به خداوند است که «به راستی من از راستگویانم»» سوره نور، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و (بار) پنجم (بگوید): «لعنت خداوند بر من اگر از دروغگویان باشم»» سوره نور، آیه ۷.</ref>؛ سپس [[زن]] نیز می‌تواند ۴ بار [[خدا]] را به شهادت طلبد که شوهرش [[دروغ]] می‌گوید و در مرحله پنجم بگوید: [[غضب]] خدا بر او، اگر مرد در این نسبت، راست‌گو باشد. {{متن قرآن|وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و عذاب  را از زن باز می‌دارد اینکه چهار بار (با سوگند) به خداوند گواهی دهد که شوهرش از دروغگویان است» سوره نور، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْهَا إِنْ كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«و (بار) پنجم (بگوید): خشم خداوند بر من باد، اگر (شوهرم) از راستگویان باشد» سوره نور، آیه ۹.</ref> مجموعه این عمل را لعان گویند که ۴ نتیجه را در پی دارد:  
خط ۲۱۰: خط ۲۱۰:
#آنان برای همیشه بر هم [[حرام]] می‌شوند؛<ref>فقه‌القرآن، ج‌۲، ص‌۲۰۳؛ تحریر الوسیله، ج‌۲، ص‌۳۲۵.</ref>  
#آنان برای همیشه بر هم [[حرام]] می‌شوند؛<ref>فقه‌القرآن، ج‌۲، ص‌۲۰۳؛ تحریر الوسیله، ج‌۲، ص‌۳۲۵.</ref>  
#حدّ [[قذف]] از مرد و حدّ [[زنا]] از زن برداشته می‌شود؛  
#حدّ [[قذف]] از مرد و حدّ [[زنا]] از زن برداشته می‌شود؛  
#[[فرزندی]] که در این ماجرا پدید‌آمده، از مرد منتفی می‌شود.<ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۳۲۵.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
# [[فرزندی]] که در این ماجرا پدید‌آمده، از مرد منتفی می‌شود.<ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۳۲۵.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


===[[ظهار]] و [[ایلا]]===
===[[ظهار]] و [[ایلا]]===
خط ۲۲۳: خط ۲۲۳:


===حقوق زن بر شوهر===
===حقوق زن بر شوهر===
درباره زنان و [[حقوق]] آنان، اسلام در مقایسه با [[جاهلیّت]] دیدگاه جدیدی را ارائه کرده است؛ بدین سبب [[مردم]]، از [[پیامبر]] درباره زنان، فراوان می‌پرسیدند تا آنکه [[آیه]] نازل شد: بگو آن‌چه درباره زنان می‌گویم، از خودم نیست؛ بلکه فتوای [[خدا]] است: {{متن قرآن|وَيَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَمَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَنْ تَقُومُوا لِلْيَتَامَى بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا}}<ref>«از تو درباره زنان نظر می‌خواهند، بگو خداوند برای شما درباره آنان و (نیز درباره) آنچه برای شما در این کتاب خوانده می‌شود نظر می‌دهد (از جمله) درباره دختران یتیمی که مقرّری  ایشان را نمی‌پردازید و به ازدواج با آنها رغبت دارید و (نیز) درباره کودکان ناتوان» سوره نساء، آیه ۱۲۷.</ref>.<ref>المیزان، ج‌۵، ص‌۹۸.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
درباره زنان و [[حقوق]] آنان، اسلام در مقایسه با [[جاهلیّت]] دیدگاه جدیدی را ارائه کرده است؛ بدین سبب [[مردم]]، از [[پیامبر]] درباره زنان، فراوان می‌پرسیدند تا آنکه [[آیه]] نازل شد: بگو آن‌چه درباره زنان می‌گویم، از خودم نیست؛ بلکه فتوای [[خدا]] است: {{متن قرآن|وَيَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَمَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَنْ تَقُومُوا لِلْيَتَامَى بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا}}<ref>«از تو درباره زنان نظر می‌خواهند، بگو خداوند برای شما درباره آنان و (نیز درباره) آنچه برای شما در این کتاب خوانده می‌شود نظر می‌دهد (از جمله) درباره دختران یتیمی که مقرّری  ایشان را نمی‌پردازید و به ازدواج با آنها رغبت دارید و (نیز) درباره کودکان ناتوان» سوره نساء، آیه ۱۲۷.</ref><ref>المیزان، ج‌۵، ص‌۹۸.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
==== مهریه====
==== مهریه====
در ازدواج تعیین مهر، پیش از ازدواج لازم نیست و دو طرف می‌توانند پس از [[عقد]] روی آن توافق کنند، چنان‌که از آیه {{متن قرآن|لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«اگر زنانی را که با آنان آمیزش نکرده یا برای آنها کابینی نبریده‌اید، طلاق دهید، بر شما گناهی نیست. ولی ایشان را از دهشی شایسته بهره‌مند سازید- توانگر به اندازه خویش  و تنگدست به اندازه خویش- این بر نیکوکاران واجب  است» سوره بقره، آیه ۲۳۶.</ref> استفاده می‌شود؛ ولی مسلّم این است که مهریّه، ساقط نمی‌شود و [[زن]] حتّی در‌صورت عدم تعیین آن، مهرالمثل (مهر معادل زنان شبیه او) را می‌تواند‌بطلبد.
در ازدواج تعیین مهر، پیش از ازدواج لازم نیست و دو طرف می‌توانند پس از [[عقد]] روی آن توافق کنند، چنان‌که از آیه {{متن قرآن|لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«اگر زنانی را که با آنان آمیزش نکرده یا برای آنها کابینی نبریده‌اید، طلاق دهید، بر شما گناهی نیست. ولی ایشان را از دهشی شایسته بهره‌مند سازید- توانگر به اندازه خویش  و تنگدست به اندازه خویش- این بر نیکوکاران واجب  است» سوره بقره، آیه ۲۳۶.</ref> استفاده می‌شود؛ ولی مسلّم این است که مهریّه، ساقط نمی‌شود و [[زن]] حتّی در‌صورت عدم تعیین آن، مهرالمثل (مهر معادل زنان شبیه او) را می‌تواند‌بطلبد.
خط ۲۳۴: خط ۲۳۴:
شوهر در [[اسلام]]، حتّی در [[مال]] و کار[[زن]] حقّی ندارد؛<ref>مجموعه آثار، ج‌۱۹، ص‌۱۹۵ و ۲۰۰؛ "نظام حقوق زن در اسلام"</ref> بلکه برای شیر دادن به فرزندش نیز می‌تواند از شوهر اجرت بطلبد <ref> تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۷۸.</ref> و اگر از مهر، تعبیر به "[[اجر]]" شده {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگ‌ها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌هایت را که با تو هجرت کرده‌اند و هر زن مؤمنی را که» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref>، به جهت بهره آمیزشی است که از زن می‌برد. مهر، از سنّت‌های متداول میان [[مردم]] <ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۱۶۹.</ref> با صرف نظر از [[ادیان]] و [[کتاب‌های آسمانی]] بوده است.
شوهر در [[اسلام]]، حتّی در [[مال]] و کار[[زن]] حقّی ندارد؛<ref>مجموعه آثار، ج‌۱۹، ص‌۱۹۵ و ۲۰۰؛ "نظام حقوق زن در اسلام"</ref> بلکه برای شیر دادن به فرزندش نیز می‌تواند از شوهر اجرت بطلبد <ref> تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۷۸.</ref> و اگر از مهر، تعبیر به "[[اجر]]" شده {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگ‌ها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌هایت را که با تو هجرت کرده‌اند و هر زن مؤمنی را که» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref>، به جهت بهره آمیزشی است که از زن می‌برد. مهر، از سنّت‌های متداول میان [[مردم]] <ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۱۶۹.</ref> با صرف نظر از [[ادیان]] و [[کتاب‌های آسمانی]] بوده است.


تعابیر دیگری که از مهریّه در [[قرآن]] آمده، عبارت است از {{متن قرآن|فَرِيضَةً}} {{متن قرآن|لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«اگر زنانی را که با آنان آمیزش نکرده یا برای آنها کابینی نبریده‌اید، طلاق دهید، بر شما گناهی نیست. ولی ایشان را از دهشی شایسته بهره‌مند سازید- توانگر به اندازه خویش  و تنگدست به اندازه خویش- این بر نیکوکاران واجب  است» سوره بقره، آیه ۲۳۶.</ref>، قنطار. {{متن قرآن|وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا}}<ref>«و اگر بر آن بودید که همسری جایگزین همسری (که دارید) کنید، و به یکی از ایشان دارایی فراوانی  داده بوده‌اید، چیزی از آن را باز مگیرید، آیا با دروغ بافتن و گناهی آشکار آن را باز می‌ستانید!» سوره نساء، آیه ۲۰.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
تعابیر دیگری که از مهریّه در [[قرآن]] آمده، عبارت است از {{متن قرآن|فَرِيضَةً}} {{متن قرآن|لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«اگر زنانی را که با آنان آمیزش نکرده یا برای آنها کابینی نبریده‌اید، طلاق دهید، بر شما گناهی نیست. ولی ایشان را از دهشی شایسته بهره‌مند سازید- توانگر به اندازه خویش  و تنگدست به اندازه خویش- این بر نیکوکاران واجب  است» سوره بقره، آیه ۲۳۶.</ref>، قنطار. {{متن قرآن|وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا}}<ref>«و اگر بر آن بودید که همسری جایگزین همسری (که دارید) کنید، و به یکی از ایشان دارایی فراوانی  داده بوده‌اید، چیزی از آن را باز مگیرید، آیا با دروغ بافتن و گناهی آشکار آن را باز می‌ستانید!» سوره نساء، آیه ۲۰.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


====[[نفقه]]====
====[[نفقه]]====
از نظر اسلام، شوهر باید در حدّ متعارف، نیازمندی‌های [[زندگی]] زن ([[خوراک]] و [[پوشاک]] و [[مسکن]]) را تأمین کند و مرد بر بیش از توان خویش مجبور نمی‌شود. نفقه دادن شوهر به زن، مانند [[انفاق]] بر [[فقیر]] نیست که از روی ترحّم به او کمک می‌شود؛ بدین سبب از نظر اسلام، اگر زن ثروت‌مند، و شوهر در سطح متوسّطی باشد، باز‌نفقه زن را باید بپردازد. قرآن درباره تأمین خوراک و پوشاک می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر می‌دهند؛ این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند، و خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است، بر هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نیست، نه مادر باید به خاطر فرزندش زیان بیند و نه صاحب فرزند به خاطر فرزندش و بر (گردن) وارث، مانند همین است پس اگر (پدر و مادر) با رضایت و رایزنی با هم بازگرفتن (زودتر کودک) از شیر را خواستند، گناهی ندارند، و اگر خواستید برای فرزندانتان دایه بگیرید، اگر به بایستگی دستمزد آنان را بپردازید گناهی بر شما نیست و از خداوند پروا کنید و بدانید خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref> [[آیات]] دیگری نیز درباره نفقه سخن گفته‌اند؛ از قبیل {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا}}<ref>«مردان سرپرست زنانند  بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند  و آن زنا» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref> و ۶{{متن قرآن|أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى}}<ref>«آنان را در همانجا که خود به اندازه توانگریتان جای دارید، جا دهید و به آنها زیان مرسانید برای آنکه (زندگی را) برایشان تنگ گیرید و اگر باردارند به آنان نفقه دهید تا هنگامی که بزایند و اگر برای شما (به نوزاد) شیر دهند مزدشان را بپردازید و میان خویش به شایس» سوره طلاق، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا}}<ref>«توانگر باید از توانگری خویش و آنکه روزی بر او تنگ شده از آنچه خدا به وی داده است هزینه کند؛ خداوند هیچ کس را جز به آنچه بدو داده است تکلیف نمی‌کند؛ زودا که خداوند پس از سختی، آسانی برگمارد» سوره طلاق، آیه ۷.</ref>. بهره‌مندی زن از نفقه، حتّی پس از طلاق یا [[وفات]] شوهر نیز ادامه دارد. در [[سوره طلاق]] / ۶۵، آیه‌ {{متن قرآن|أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى}}<ref>«آنان را در همانجا که خود به اندازه توانگریتان جای دارید، جا دهید و به آنها زیان مرسانید برای آنکه (زندگی را) برایشان تنگ گیرید و اگر باردارند به آنان نفقه دهید تا هنگامی که بزایند و اگر برای شما (به نوزاد) شیر دهند مزدشان را بپردازید و میان خویش به شایس» سوره طلاق، آیه ۶.</ref> درباره مسکن [[زنان]] مطلّقه آمده است که آنها را هرجا خودتان سکونت دارید و امکانات شما ایجاب می‌کند، [[سکونت]] دهید: {{متن قرآن|أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ}}. طبیعی است که هرجا [[مسکن]] بر عهده شوهر است، بقیه نفقات نیز بر عهده او خواهد بود. بعد می‌فرماید: به آنان زیان نرسانید تا کار را بر آنها تنگ کنید و مجبور به [[نقل]] مکان و ترک [[نفقه]] شما شوند؛ سپس می‌گوید: اگر باردار هستند، نفقه آنها را تا زمانی که وضع حمل کنند، بدهید و اگر حاضر شدند پس از جدایی، فرزند شما را شیر دهند، اجرت آنها را بپردازید.
از نظر اسلام، شوهر باید در حدّ متعارف، نیازمندی‌های [[زندگی]] زن ([[خوراک]] و [[پوشاک]] و [[مسکن]]) را تأمین کند و مرد بر بیش از توان خویش مجبور نمی‌شود. نفقه دادن شوهر به زن، مانند [[انفاق]] بر [[فقیر]] نیست که از روی ترحّم به او کمک می‌شود؛ بدین سبب از نظر اسلام، اگر زن ثروت‌مند، و شوهر در سطح متوسّطی باشد، باز‌نفقه زن را باید بپردازد. قرآن درباره تأمین خوراک و پوشاک می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر می‌دهند؛ این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند، و خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است، بر هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نیست، نه مادر باید به خاطر فرزندش زیان بیند و نه صاحب فرزند به خاطر فرزندش و بر (گردن) وارث، مانند همین است پس اگر (پدر و مادر) با رضایت و رایزنی با هم بازگرفتن (زودتر کودک) از شیر را خواستند، گناهی ندارند، و اگر خواستید برای فرزندانتان دایه بگیرید، اگر به بایستگی دستمزد آنان را بپردازید گناهی بر شما نیست و از خداوند پروا کنید و بدانید خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref> [[آیات]] دیگری نیز درباره نفقه سخن گفته‌اند؛ از قبیل {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا}}<ref>«مردان سرپرست زنانند  بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند  و آن زنا» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref> و ۶{{متن قرآن|أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى}}<ref>«آنان را در همانجا که خود به اندازه توانگریتان جای دارید، جا دهید و به آنها زیان مرسانید برای آنکه (زندگی را) برایشان تنگ گیرید و اگر باردارند به آنان نفقه دهید تا هنگامی که بزایند و اگر برای شما (به نوزاد) شیر دهند مزدشان را بپردازید و میان خویش به شایس» سوره طلاق، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا}}<ref>«توانگر باید از توانگری خویش و آنکه روزی بر او تنگ شده از آنچه خدا به وی داده است هزینه کند؛ خداوند هیچ کس را جز به آنچه بدو داده است تکلیف نمی‌کند؛ زودا که خداوند پس از سختی، آسانی برگمارد» سوره طلاق، آیه ۷.</ref>. بهره‌مندی زن از نفقه، حتّی پس از طلاق یا [[وفات]] شوهر نیز ادامه دارد. در [[سوره طلاق]] / ۶۵، آیه‌ {{متن قرآن|أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى}}<ref>«آنان را در همانجا که خود به اندازه توانگریتان جای دارید، جا دهید و به آنها زیان مرسانید برای آنکه (زندگی را) برایشان تنگ گیرید و اگر باردارند به آنان نفقه دهید تا هنگامی که بزایند و اگر برای شما (به نوزاد) شیر دهند مزدشان را بپردازید و میان خویش به شایس» سوره طلاق، آیه ۶.</ref> درباره مسکن [[زنان]] مطلّقه آمده است که آنها را هرجا خودتان سکونت دارید و امکانات شما ایجاب می‌کند، [[سکونت]] دهید: {{متن قرآن|أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ}}. طبیعی است که هرجا [[مسکن]] بر عهده شوهر است، بقیه نفقات نیز بر عهده او خواهد بود. بعد می‌فرماید: به آنان زیان نرسانید تا کار را بر آنها تنگ کنید و مجبور به [[نقل]] مکان و ترک [[نفقه]] شما شوند؛ سپس می‌گوید: اگر باردار هستند، نفقه آنها را تا زمانی که وضع حمل کنند، بدهید و اگر حاضر شدند پس از جدایی، فرزند شما را شیر دهند، اجرت آنها را بپردازید.


[[قرآن]] درباره [[زنان]] شوهر از دست داده نیز سفارش کرده که باید تا یک سال [[حق]] سکونت داشته باشند و به‌وسیله [[وارث]]، از [[خانه]] [[اخراج]] نشوند و [[هزینه زندگی]] آنها پرداخت شود، مگر آنکه خودشان پیش از پایان یک سال، [[ازدواج]] کنند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِيَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و کسانی از شما که می‌میرند و همسرانی به جای می‌نهند، باید برای همسرانشان هزینه زندگی تا یک سال را وصیّت کنند بی‌آنکه آنان را (از خانه شوهر) بیرون کنند و اگر آنان خود بیرون روند در آنچه آنها به شایستگی با خویش می‌کنند بر شما گناهی نیست و خداوند پیروزمندی» سوره بقره، آیه ۲۴۰.</ref> برخی گفته‌اند: این [[آیه]]، با آیه {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستاده‌ایم تردیدی دارید، چنانچه راست می‌گویید سوره‌ای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید» سوره بقره، آیه ۲۳.</ref> که در آن، عدّه [[وفات]] ۴ ماه و ۱۰ [[روز]] تعیین شده، [[نسخ]] شده است؛ امّا محقّق اردبیلی می‌گوید: این دو آیه تنافی ندارند؛ زیرا آیه دوم، مقدار [[زمان]] عدّه را تعیین می‌کند که ۴ ماه و ۱۰ روز است، نه یک سال، و آیه اوّل به لحاظ زمان ماندن [[زن]] در خانه شوهر و استفاده از نفقه تا یک سال است؛ پس دیگر جایی برای قول به نسخ نمی‌ماند <ref>زبدة البیان، ج‌۲، ص‌۷۵۷.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
[[قرآن]] درباره [[زنان]] شوهر از دست داده نیز سفارش کرده که باید تا یک سال [[حق]] سکونت داشته باشند و به‌وسیله [[وارث]]، از [[خانه]] [[اخراج]] نشوند و [[هزینه زندگی]] آنها پرداخت شود، مگر آنکه خودشان پیش از پایان یک سال، [[ازدواج]] کنند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِيَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و کسانی از شما که می‌میرند و همسرانی به جای می‌نهند، باید برای همسرانشان هزینه زندگی تا یک سال را وصیّت کنند بی‌آنکه آنان را (از خانه شوهر) بیرون کنند و اگر آنان خود بیرون روند در آنچه آنها به شایستگی با خویش می‌کنند بر شما گناهی نیست و خداوند پیروزمندی» سوره بقره، آیه ۲۴۰.</ref> برخی گفته‌اند: این [[آیه]]، با آیه {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستاده‌ایم تردیدی دارید، چنانچه راست می‌گویید سوره‌ای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید» سوره بقره، آیه ۲۳.</ref> که در آن، عدّه [[وفات]] ۴ ماه و ۱۰ [[روز]] تعیین شده، [[نسخ]] شده است؛ امّا محقّق اردبیلی می‌گوید: این دو آیه تنافی ندارند؛ زیرا آیه دوم، مقدار [[زمان]] عدّه را تعیین می‌کند که ۴ ماه و ۱۰ روز است، نه یک سال، و آیه اوّل به لحاظ زمان ماندن [[زن]] در خانه شوهر و استفاده از نفقه تا یک سال است؛ پس دیگر جایی برای قول به نسخ نمی‌ماند <ref>زبدة البیان، ج‌۲، ص‌۷۵۷.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
====حق حضانت و شیر دادن====
====حق حضانت و شیر دادن====
نگه‌داری و شیر دادن به طفل، بر [[مادر]] [[واجب]] نیست و او می‌تواند به [[اراده]] خود، این دو کار را بپذیرد یا از آنها شانه خالی کند؛<ref>منهاج، سیستانی، ج‌۲، ص‌۱۲۰.</ref> چنان‌که از ‌جمله {{متن قرآن|وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر می‌دهند؛ این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند، و خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است، بر هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نیست، نه مادر باید به خاطر فرزندش زیان بیند و نه صاحب فرزند به خاطر فرزندش و بر (گردن) وارث، مانند همین است پس اگر (پدر و مادر) با رضایت و رایزنی با هم بازگرفتن (زودتر کودک) از شیر را خواستند، گناهی ندارند، و اگر خواستید برای فرزندانتان دایه بگیرید، اگر به بایستگی دستمزد آنان را بپردازید گناهی بر شما نیست و از خداوند پروا کنید و بدانید خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref> استفاده می‌شود؛ ولی در عین حال، این دو کار از [[حقوق]] مادر است؛ بنابراین، شوهر نمی‌تواند میان مادر و فرزند، تا دو سال جدایی بیندازد؛<ref> المیزان، ج۲، ص۲۴۰؛ تحریرالوسیله، ج۲، ص‌۲۷۹.</ref> هرچند او را [[طلاق]] داده باشد و قول بالاتر ثبوت [[حقّ]] حضانت (دختر) برای [[مادر]] تا هفت سالگی است و نیز مادر به شیر دادن فرزند سزاوارتر است.<ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۷۸.</ref> [[قرآن]] به هر دو [[حق]]، اشاره دارد؛ در آیه‌ {{متن قرآن|وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر می‌دهند؛ این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند، و خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است، بر هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نیست، نه مادر باید به خاطر فرزندش زیان بیند و نه صاحب فرزند به خاطر فرزندش و بر (گردن) وارث، مانند همین است پس اگر (پدر و مادر) با رضایت و رایزنی با هم بازگرفتن (زودتر کودک) از شیر را خواستند، گناهی ندارند، و اگر خواستید برای فرزندانتان دایه بگیرید، اگر به بایستگی دستمزد آنان را بپردازید گناهی بر شما نیست و از خداوند پروا کنید و بدانید خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref> پس از مطرح شدن دوران شیرخواری فرزند می‌فرماید: هیچ [[مادری]] نباید به‌سبب فرزندش زیان ببیند. و منع مادر از نگه‌داری و شیر دادن فرزند، نوعی زیان و حرج شمرده می‌شود.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
نگه‌داری و شیر دادن به طفل، بر [[مادر]] [[واجب]] نیست و او می‌تواند به [[اراده]] خود، این دو کار را بپذیرد یا از آنها شانه خالی کند؛<ref>منهاج، سیستانی، ج‌۲، ص‌۱۲۰.</ref> چنان‌که از ‌جمله {{متن قرآن|وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر می‌دهند؛ این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند، و خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است، بر هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نیست، نه مادر باید به خاطر فرزندش زیان بیند و نه صاحب فرزند به خاطر فرزندش و بر (گردن) وارث، مانند همین است پس اگر (پدر و مادر) با رضایت و رایزنی با هم بازگرفتن (زودتر کودک) از شیر را خواستند، گناهی ندارند، و اگر خواستید برای فرزندانتان دایه بگیرید، اگر به بایستگی دستمزد آنان را بپردازید گناهی بر شما نیست و از خداوند پروا کنید و بدانید خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref> استفاده می‌شود؛ ولی در عین حال، این دو کار از [[حقوق]] مادر است؛ بنابراین، شوهر نمی‌تواند میان مادر و فرزند، تا دو سال جدایی بیندازد؛<ref> المیزان، ج۲، ص۲۴۰؛ تحریرالوسیله، ج۲، ص‌۲۷۹.</ref> هرچند او را [[طلاق]] داده باشد و قول بالاتر ثبوت [[حقّ]] حضانت (دختر) برای [[مادر]] تا هفت سالگی است و نیز مادر به شیر دادن فرزند سزاوارتر است.<ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۷۸.</ref> [[قرآن]] به هر دو [[حق]]، اشاره دارد؛ در آیه‌ {{متن قرآن|وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر می‌دهند؛ این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند، و خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است، بر هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نیست، نه مادر باید به خاطر فرزندش زیان بیند و نه صاحب فرزند به خاطر فرزندش و بر (گردن) وارث، مانند همین است پس اگر (پدر و مادر) با رضایت و رایزنی با هم بازگرفتن (زودتر کودک) از شیر را خواستند، گناهی ندارند، و اگر خواستید برای فرزندانتان دایه بگیرید، اگر به بایستگی دستمزد آنان را بپردازید گناهی بر شما نیست و از خداوند پروا کنید و بدانید خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref> پس از مطرح شدن دوران شیرخواری فرزند می‌فرماید: هیچ [[مادری]] نباید به‌سبب فرزندش زیان ببیند. و منع مادر از نگه‌داری و شیر دادن فرزند، نوعی زیان و حرج شمرده می‌شود.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
خط ۲۴۶: خط ۲۴۶:
===[[حقوق]] شوهر بر [[زن]]===
===[[حقوق]] شوهر بر [[زن]]===
====[[حق]] [[طلاق]]====
====[[حق]] [[طلاق]]====
طلاق، از‌جمله حقوقِ مرد است و می‌توان این حق را به [[وکالت]] به زن منتقل کرد و نیز در مواردی، [[حاکم شرع]]، به نفع زن می‌تواند طلاق را انجام دهد؛<ref>منهاج، سیستانی، ج‌۳، ص‌۱۰۹.</ref>گرچه شوهر به آن مایل نباشد. امروزه در [[ایران]] مرسوم است که ضمن [[عقد]] [[نکاح]] یا عقد خارج لازم، زوج به زوجه وکالت بلاعزل با [[حقّ]] [[توکیل]] غیر می‌دهد که در مواردی با [[رجوع]] به [[دادگاه]] و أخذ مجوّز، خود را مطلّقه کند. آن موارد عبارت‌اند از: استنکاف شوهر از دادن [[نفقه]] یا ادای سایر [[حقوق زن]]، [[سوء]] [[رفتار]] یا سوء [[معاشرت]] زوج به حدّی که ادامه [[زندگی]] غیر قابل [[تحمّل]] شود، ابتلای زوج به بیماری‌های صعب‌العلاج، [[جنون]]، اعتیاد، اشتغال به شغلی که با [[مصالح]] [[خانوادگی]] و حیثیّت زوجه منافی باشد، محکومیت زوج به‌دست کم ۵ سال [[حبس]] یا به‌حدّ و [[تعزیر]]، ترک زندگی خانوادگی بدون عذر موجّه، صاحب فرزند نشدن زوج به جهت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر، مفقودالاثر شدن زوج و [[اختیار]] [[همسر]] دیگر بدون [[رضایت]] زوجه. آیات فراوانی درباره طلاق در [[قرآن]] آمده است. {{متن قرآن|لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«کسانی که سوگند می‌خورند با همسران خود آمیزش نکنند ، باید چهار ماه انتظار کشند، پس اگر بازگشتند خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۲۲۶.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و اگر آهنگ طلاق کردند بی‌گمان خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلا يَخْرُجْنَ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِّنكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا وَالَّلائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَالَّلائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُوْلاتُ الأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا  ذَلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا  أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنتُم مِّن وُجْدِكُمْ وَلا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِن كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُم بِمَعْرُوفٍ وَإِن تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى لِيُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلاَّ مَا آتَاهَا سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا }}<ref>«ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر که از احکام خداوند پا فراتر نهد بی‌گمان به خویش ستم کرده است؛ تو نمی‌دانی، شاید خداوند پس از آن فرمانی (تازه) پیش آورد. پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید؛ و به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است؛ به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است  و بی‌گمان خداوند برای هر چیز، اندازه‌ای نهاده است. و آن زنانتان که از حیض ناامیدند اگر در کارشان تردید دارید، عده آنان سه ماه است (نیز) عدّه زنانی که حیض ندیده‌اند؛ و عدّه زنان باردار این است که بزایند و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید می‌آورد. این فرمان خداوند است که به سوی شما فرو فرستاده است و هر که از خدا پروا کند (خداوند) گناهانش را می‌پوشاند و برای وی پاداشی سترگ فراهم می‌گرداند.  آنان را در همانجا که خود به اندازه توانگریتان جای دارید، جا دهید و به آنها زیان مرسانید برای آنکه (زندگی را) برایشان تنگ گیرید و اگر باردارند به آنان نفقه دهید تا هنگامی که بزایند و اگر برای شما (به نوزاد) شیر دهند مزدشان را بپردازید و میان خویش به شایستگی رایزنی کنید و اگر (در توافق) دشواری دارید دیگری او را شیر دهد» سوره طلاق، آیه ۱-۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن را به همسری (خود) درآوردید سپس پیش از آنکه با آنان هم‌آغوش شوید طلاقشان دادید برای شما بر (عهده) آنان عدّه‌ای نیست که آن را بشمارید بنابراین آنان را (از پرداخت نیمه مهرشان) برخوردار سازید و به نکویی  رها کنید» سوره احزاب، آیه ۴۹.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
طلاق، از‌جمله حقوقِ مرد است و می‌توان این حق را به [[وکالت]] به زن منتقل کرد و نیز در مواردی، [[حاکم شرع]]، به نفع زن می‌تواند طلاق را انجام دهد؛<ref>منهاج، سیستانی، ج‌۳، ص‌۱۰۹.</ref>گرچه شوهر به آن مایل نباشد. امروزه در [[ایران]] مرسوم است که ضمن [[عقد]] [[نکاح]] یا عقد خارج لازم، زوج به زوجه وکالت بلاعزل با [[حقّ]] [[توکیل]] غیر می‌دهد که در مواردی با [[رجوع]] به [[دادگاه]] و أخذ مجوّز، خود را مطلّقه کند. آن موارد عبارت‌اند از: استنکاف شوهر از دادن [[نفقه]] یا ادای سایر [[حقوق زن]]، [[سوء]] [[رفتار]] یا سوء [[معاشرت]] زوج به حدّی که ادامه [[زندگی]] غیر قابل [[تحمّل]] شود، ابتلای زوج به بیماری‌های صعب‌العلاج، [[جنون]]، اعتیاد، اشتغال به شغلی که با [[مصالح]] [[خانوادگی]] و حیثیّت زوجه منافی باشد، محکومیت زوج به‌دست کم ۵ سال [[حبس]] یا به‌حدّ و [[تعزیر]]، ترک زندگی خانوادگی بدون عذر موجّه، صاحب فرزند نشدن زوج به جهت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر، مفقودالاثر شدن زوج و [[اختیار]] [[همسر]] دیگر بدون [[رضایت]] زوجه. آیات فراوانی درباره طلاق در [[قرآن]] آمده است. {{متن قرآن|لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«کسانی که سوگند می‌خورند با همسران خود آمیزش نکنند ، باید چهار ماه انتظار کشند، پس اگر بازگشتند خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۲۲۶.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و اگر آهنگ طلاق کردند بی‌گمان خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلا يَخْرُجْنَ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِّنكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا وَالَّلائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَالَّلائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُوْلاتُ الأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا  ذَلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا  أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنتُم مِّن وُجْدِكُمْ وَلا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِن كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُم بِمَعْرُوفٍ وَإِن تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى لِيُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلاَّ مَا آتَاهَا سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا }}<ref>«ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر که از احکام خداوند پا فراتر نهد بی‌گمان به خویش ستم کرده است؛ تو نمی‌دانی، شاید خداوند پس از آن فرمانی (تازه) پیش آورد. پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید؛ و به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است؛ به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است  و بی‌گمان خداوند برای هر چیز، اندازه‌ای نهاده است. و آن زنانتان که از حیض ناامیدند اگر در کارشان تردید دارید، عده آنان سه ماه است (نیز) عدّه زنانی که حیض ندیده‌اند؛ و عدّه زنان باردار این است که بزایند و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید می‌آورد. این فرمان خداوند است که به سوی شما فرو فرستاده است و هر که از خدا پروا کند (خداوند) گناهانش را می‌پوشاند و برای وی پاداشی سترگ فراهم می‌گرداند.  آنان را در همانجا که خود به اندازه توانگریتان جای دارید، جا دهید و به آنها زیان مرسانید برای آنکه (زندگی را) برایشان تنگ گیرید و اگر باردارند به آنان نفقه دهید تا هنگامی که بزایند و اگر برای شما (به نوزاد) شیر دهند مزدشان را بپردازید و میان خویش به شایستگی رایزنی کنید و اگر (در توافق) دشواری دارید دیگری او را شیر دهد» سوره طلاق، آیه ۱-۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن را به همسری (خود) درآوردید سپس پیش از آنکه با آنان هم‌آغوش شوید طلاقشان دادید برای شما بر (عهده) آنان عدّه‌ای نیست که آن را بشمارید بنابراین آنان را (از پرداخت نیمه مهرشان) برخوردار سازید و به نکویی  رها کنید» سوره احزاب، آیه ۴۹.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


====حق استمتاع====
====حق استمتاع====
شوهر حق دارد هر [[زمان]] که بخواهد، از همسر خویش بهره ببرد، مگر زن، مانع [[شرعی]] (حیض، [[احرام]]، [[اعتکاف]]، [[روزه]] و‌...) یا [[وظیفه]] مهم‌تری داشته باشد و بر زن لازم است که منافیات این حقِّ شوهر را برطرف سازد.<ref>منهاج، سیستانی، ج‌۳، ص‌۱۰۳.</ref> قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«همسرانتان کشتگاه  شمایند، هر جا (و هر گاه) که خواهید به کشتگاه خود درآیید؛ و برای خویش (توشه نیک) پیش فرستید،  و از خداوند پروا کنید و بدانید که (روزی) به لقای وی خواهید رسید و (آن روز را) به مؤمنان بشارت ده!» سوره بقره، آیه ۲۲۳.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
شوهر حق دارد هر [[زمان]] که بخواهد، از همسر خویش بهره ببرد، مگر زن، مانع [[شرعی]] (حیض، [[احرام]]، [[اعتکاف]]، [[روزه]] و‌...) یا [[وظیفه]] مهم‌تری داشته باشد و بر زن لازم است که منافیات این حقِّ شوهر را برطرف سازد.<ref>منهاج، سیستانی، ج‌۳، ص‌۱۰۳.</ref> قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«همسرانتان کشتگاه  شمایند، هر جا (و هر گاه) که خواهید به کشتگاه خود درآیید؛ و برای خویش (توشه نیک) پیش فرستید،  و از خداوند پروا کنید و بدانید که (روزی) به لقای وی خواهید رسید و (آن روز را) به مؤمنان بشارت ده!» سوره بقره، آیه ۲۲۳.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
====[[حق اطاعت]]====
====[[حق اطاعت]]====
یکی از حقوق شوهر، [[اطاعت]] از او است؛<ref>منهاج، سیستانی، ج‌۳، ص‌۱۰۶.</ref> امّا اوّلاً در امور [[حرام]]، اطاعت از او جایز نیست؛ چنان‌که در روایتی از [[پیامبر]]{{صل}} آمده: "لا [[طاعة]] لمخلوق فی [[معصیة]] [[الخالق]]" <ref>امالی، ج‌۱، ص‌۱۵۹؛ مکارم‌الاخلاق، ص‌۴۲۰.</ref> و ثانیاً این [[اطاعت]] فقط در حدِّ [[تکالیف]] مربوط به [[شوهرداری]] [[واجب]] است؛ از قبیل [[مسائل زناشویی]]، رفت و آمد [[زن]]، رفت و آمد دیگران به [[خانه]]، و در هرکاری حقِّ [[طاعت]] برای شوهر وجود ندارد. [[قرآن]] می‌فرماید: پس از آنکه آنان، از شما [[اطاعت]] می‌کنند، دنبال [[آزار]] و تعدّی به آنها نباشید: {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا}}<ref>«مردان سرپرست زنانند  بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند  و آن زنا» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
یکی از حقوق شوهر، [[اطاعت]] از او است؛<ref>منهاج، سیستانی، ج‌۳، ص‌۱۰۶.</ref> امّا اوّلاً در امور [[حرام]]، اطاعت از او جایز نیست؛ چنان‌که در روایتی از [[پیامبر]]{{صل}} آمده: "لا [[طاعة]] لمخلوق فی [[معصیة]] [[الخالق]]" <ref>امالی، ج‌۱، ص‌۱۵۹؛ مکارم‌الاخلاق، ص‌۴۲۰.</ref> و ثانیاً این [[اطاعت]] فقط در حدِّ [[تکالیف]] مربوط به [[شوهرداری]] [[واجب]] است؛ از قبیل [[مسائل زناشویی]]، رفت و آمد [[زن]]، رفت و آمد دیگران به [[خانه]]، و در هرکاری حقِّ [[طاعت]] برای شوهر وجود ندارد. [[قرآن]] می‌فرماید: پس از آنکه آنان، از شما [[اطاعت]] می‌کنند، دنبال [[آزار]] و تعدّی به آنها نباشید: {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا}}<ref>«مردان سرپرست زنانند  بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند  و آن زنا» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


====اظهار [[زینت]]====
====اظهار [[زینت]]====
زن باید زینت خویش را در خانه، برای شوهر آشکار سازد: {{متن قرآن|وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ }}<ref>«و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پس» سوره نور، آیه ۳۱.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
زن باید زینت خویش را در خانه، برای شوهر آشکار سازد: {{متن قرآن|وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ }}<ref>«و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پس» سوره نور، آیه ۳۱.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
====نگه داشتن عده====
====نگه داشتن عده====
از تعبیر {{متن قرآن|لَكُمْ}} و {{متن قرآن|عَلَيْهِنَّ}} در آیه‌ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن را به همسری (خود) درآوردید سپس پیش از آنکه با آنان هم‌آغوش شوید طلاقشان دادید برای شما بر (عهده) آنان عدّه‌ای نیست که آن را بشمارید بنابراین آنان را (از پرداخت نیمه مهرشان) برخوردار سازید و به نکویی  رها کنید» سوره احزاب، آیه ۴۹.</ref> استفاده می‌شود که عدّه نگه داشتن زن پس از [[وفات]] شوهر یا [[طلاق]]، نوعی [[حق]] برای مرد شمرده می‌شود؛ زیرا در این [[آیه]] فرموده: اگر زن را پیش از همبستر شدن طلاق‌دادید، عدّه‌ای برای شما بر آنها نیست: {{متن قرآن|فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا}}. منشأ این حق آن است که امکان دارد زن‌باردار باشد و ترک عدّه و [[ازدواج]] با مرد دیگر سبب شود وضع فرزند نامشخّص شود و در نتیجه، [[حقّ]] مرد پایمال گردد. گذشته از اینکه نگه داشتن عدّه، فرصتی به مرد و زن می‌دهد که اگر نابخردانه از هم جدا شده‌اند، مجالی برای تجدید‌نظر و بازگشت وجود داشته باشد. قرآن می‌فرماید: آنها را از خانه خارج نکنید. چه می‌دانید شاید [[خدا]] گشایشی برساند و صلحی پیش‌آورد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر» سوره طلاق، آیه ۱.</ref>. [[آیات]] دیگر درباره عدّه عبارت‌اند از: {{متن قرآن|وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و زنان طلاق داده باید تا سه پاکی (از حیض) خویشتن، انتظار کشند  و اگر ایمان به خداوند و روز بازپسین دارند پنهان داشتن آنچه خداوند در زهدانشان آفریده است برای آنان روا نیست و اگر شوهرانشان سر آشتی دارند به باز آوردن آنان در این حال سزاوارترند و زنان را بر» سوره بقره، آیه ۲۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و کسانی از شما که می‌میرند و همسرانی به جای می‌نهند، آن همسران باید چهار ماه و ده روز انتظار کشند و چون به سرآمد عدّه خود رسیدند، در آنچه به شایستگی با خویش می‌کنند بر شما گناهی نیست و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۳۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَكِنْ لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفًا وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و در خواستگاری از زنان (شوی مرده یا طلاق گرفته‌ای که در عدّه به سر می‌برند) در آنچه دو پهلو  بر زبان آورید یا در دل پنهان بدارید، بر شما گناهی نیست، خداوند می‌داند که بی‌گمان شما به زودی از آنان یاد خواهید کرد، اما با آنها وعده نهانی ازدواج ننهید مگر آن» سوره بقره، آیه ۲۳۵.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر» سوره طلاق، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>«پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید» سوره طلاق، آیه ۲.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
از تعبیر {{متن قرآن|لَكُمْ}} و {{متن قرآن|عَلَيْهِنَّ}} در آیه‌ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن را به همسری (خود) درآوردید سپس پیش از آنکه با آنان هم‌آغوش شوید طلاقشان دادید برای شما بر (عهده) آنان عدّه‌ای نیست که آن را بشمارید بنابراین آنان را (از پرداخت نیمه مهرشان) برخوردار سازید و به نکویی  رها کنید» سوره احزاب، آیه ۴۹.</ref> استفاده می‌شود که عدّه نگه داشتن زن پس از [[وفات]] شوهر یا [[طلاق]]، نوعی [[حق]] برای مرد شمرده می‌شود؛ زیرا در این [[آیه]] فرموده: اگر زن را پیش از همبستر شدن طلاق‌دادید، عدّه‌ای برای شما بر آنها نیست: {{متن قرآن|فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا}}. منشأ این حق آن است که امکان دارد زن‌باردار باشد و ترک عدّه و [[ازدواج]] با مرد دیگر سبب شود وضع فرزند نامشخّص شود و در نتیجه، [[حقّ]] مرد پایمال گردد. گذشته از اینکه نگه داشتن عدّه، فرصتی به مرد و زن می‌دهد که اگر نابخردانه از هم جدا شده‌اند، مجالی برای تجدید‌نظر و بازگشت وجود داشته باشد. قرآن می‌فرماید: آنها را از خانه خارج نکنید. چه می‌دانید شاید [[خدا]] گشایشی برساند و صلحی پیش‌آورد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر» سوره طلاق، آیه ۱.</ref>. [[آیات]] دیگر درباره عدّه عبارت‌اند از: {{متن قرآن|وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و زنان طلاق داده باید تا سه پاکی (از حیض) خویشتن، انتظار کشند  و اگر ایمان به خداوند و روز بازپسین دارند پنهان داشتن آنچه خداوند در زهدانشان آفریده است برای آنان روا نیست و اگر شوهرانشان سر آشتی دارند به باز آوردن آنان در این حال سزاوارترند و زنان را بر» سوره بقره، آیه ۲۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و کسانی از شما که می‌میرند و همسرانی به جای می‌نهند، آن همسران باید چهار ماه و ده روز انتظار کشند و چون به سرآمد عدّه خود رسیدند، در آنچه به شایستگی با خویش می‌کنند بر شما گناهی نیست و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۳۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَكِنْ لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفًا وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و در خواستگاری از زنان (شوی مرده یا طلاق گرفته‌ای که در عدّه به سر می‌برند) در آنچه دو پهلو  بر زبان آورید یا در دل پنهان بدارید، بر شما گناهی نیست، خداوند می‌داند که بی‌گمان شما به زودی از آنان یاد خواهید کرد، اما با آنها وعده نهانی ازدواج ننهید مگر آن» سوره بقره، آیه ۲۳۵.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر» سوره طلاق، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>«پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید» سوره طلاق، آیه ۲.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===[[حقوق متقابل]] [[زن]] و شوهر===
===[[حقوق متقابل]] [[زن]] و شوهر===
====اهمیت دادن به [[دین و اخلاق]] یک دیگر====
====اهمیت دادن به [[دین و اخلاق]] یک دیگر====
زن و شوهر باید به [[اصلاح]] [[امور دینی]] و [[سلوک]] [[اخلاقی]] هم اهمّیّت دهند و هرکدام، در جهت [[فلاح]] و [[رستگاری]] دیگری، [[اقدام]] کند؛ بدین سبب سرّ [[حرمت]] ازدواج با [[مشرکان]] از نظر قرآن، [[سیر]] دادن آنان به [[آتش]] و [[دوزخ]] است: {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref> قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى}}<ref>«و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.</ref> در [[روایت]] آمده: [[خداوند]] مرد و زنی را مشمول [[رحمت]] قرار می‌دهد که شب هنگام، آن‌گاه که برای [[نماز شب]] برمی‌خیزد، [[همسر]] خویش را نیز بیدار کند و اگر برنخاست، بر چهره او آب بپاشد.<ref>میزان‌الحکمه، ج‌۲، ص‌۱۶۵۳؛ مسند احمد، ج‌۲، ص‌۲۵۰؛ سنن ابی‌داوود، ج‌۱، ص‌۲۹۵.</ref> جای دیگر، به [[مؤمنان]] [[دستور]] داده شده: [[اهل]] و [[اولاد]] خویش را از آتشی که هیزم آن [[مردم]] و سنگ هستند، [[حفظ]] کنید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگ‌هاست؛ فرشتگان درشتخوی سختگیری بر آن نگاهبانند که از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمی‌پیچند و آنچه فرمان یابند بجای می‌آورند» سوره تحریم، آیه ۶.</ref>، و در [[دستوری]] کلّی، همه مردان و [[زنان]] را از آن جهت که همه [[یار]] و [[دوستدار]] یک دیگرند، به [[امر به معروف و نهی از منکر]] سفارش می‌کند: {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
زن و شوهر باید به [[اصلاح]] [[امور دینی]] و [[سلوک]] [[اخلاقی]] هم اهمّیّت دهند و هرکدام، در جهت [[فلاح]] و [[رستگاری]] دیگری، [[اقدام]] کند؛ بدین سبب سرّ [[حرمت]] ازدواج با [[مشرکان]] از نظر قرآن، [[سیر]] دادن آنان به [[آتش]] و [[دوزخ]] است: {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref> قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى}}<ref>«و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.</ref> در [[روایت]] آمده: [[خداوند]] مرد و زنی را مشمول [[رحمت]] قرار می‌دهد که شب هنگام، آن‌گاه که برای [[نماز شب]] برمی‌خیزد، [[همسر]] خویش را نیز بیدار کند و اگر برنخاست، بر چهره او آب بپاشد.<ref>میزان‌الحکمه، ج‌۲، ص‌۱۶۵۳؛ مسند احمد، ج‌۲، ص‌۲۵۰؛ سنن ابی‌داوود، ج‌۱، ص‌۲۹۵.</ref> جای دیگر، به [[مؤمنان]] [[دستور]] داده شده: [[اهل]] و [[اولاد]] خویش را از آتشی که هیزم آن [[مردم]] و سنگ هستند، [[حفظ]] کنید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگ‌هاست؛ فرشتگان درشتخوی سختگیری بر آن نگاهبانند که از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمی‌پیچند و آنچه فرمان یابند بجای می‌آورند» سوره تحریم، آیه ۶.</ref>، و در [[دستوری]] کلّی، همه مردان و [[زنان]] را از آن جهت که همه [[یار]] و [[دوستدار]] یک دیگرند، به [[امر به معروف و نهی از منکر]] سفارش می‌کند: {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
====[[حسن معاشرت]]====
====[[حسن معاشرت]]====
برخورد مناسب [[زن]] و‌شوهر با یک‌دیگر، [[خانه]] را کانون [[آرامش]] و سکون می‌کند. [[قرآن]] در آیه‌ {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار  و مهر  پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref> همسر را وسیله آرامش دانسته و پس از آن، [[ارتباط]] [[زن]] و مرد را براساس [[مودّت]] و رحمت طرح کرده است. این مسأله، به‌ویژه درباره برخورد و [[معاشرت]] سالم مرد که [[اقتدار]] افزون‌تری دارد، بیش‌تر مورد توجّه قرآن قرار گرفته است. شوهر نباید زن را [[آزار]] دهد. قرآن درباره [[رجوع]] پس از [[طلاق]] فرموده است: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَنْ يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«طلاق (رجعی) دوبار است پس از آن یا باید به شایستگی (با زن) زندگی یا (او را) به نیکی رها کرد و شما را روا نیست که از آنچه به آنان داده‌اید چیزی بازگیرید- مگر آنکه هر دو بیم کنند که احکام خداوند را بجا نیاورند- و اگر بیم داشتید که آن دو حدود خداوند را بجا» سوره بقره، آیه ۲۲۹.</ref>؛ ولی این [[حکم]] به‌طور قطع به حسن معاشرت با هر زنی مربوط است که [[انسان]] می‌خواهد با او [[زندگی]] کند؛ چه این زندگی با [[ازدواج]] صورت پذیرد یا با رجوع پس از طلاق. نظیر این مطلب از [[آیات]] {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خود نزدیک شدند، یا با شایستگی آنها را نگه دارید و یا به نیکی رها کنید و آنان را برای زیان رساندن نگه ندارید که (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید و نعمت خدا» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref> و {{متن قرآن|فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>«پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید» سوره طلاق، آیه ۲.</ref> نیز استفاده می‌شود. در آیه ‌{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان داده‌اید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته  رفتار کنید» سوره نساء، آیه ۱۹.</ref> نیز از حسن معاشرت با زنان {{متن قرآن|وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ}} یاد‌ شده ‌است.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
برخورد مناسب [[زن]] و‌شوهر با یک‌دیگر، [[خانه]] را کانون [[آرامش]] و سکون می‌کند. [[قرآن]] در آیه‌ {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار  و مهر  پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref> همسر را وسیله آرامش دانسته و پس از آن، [[ارتباط]] [[زن]] و مرد را براساس [[مودّت]] و رحمت طرح کرده است. این مسأله، به‌ویژه درباره برخورد و [[معاشرت]] سالم مرد که [[اقتدار]] افزون‌تری دارد، بیش‌تر مورد توجّه قرآن قرار گرفته است. شوهر نباید زن را [[آزار]] دهد. قرآن درباره [[رجوع]] پس از [[طلاق]] فرموده است: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَنْ يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«طلاق (رجعی) دوبار است پس از آن یا باید به شایستگی (با زن) زندگی یا (او را) به نیکی رها کرد و شما را روا نیست که از آنچه به آنان داده‌اید چیزی بازگیرید- مگر آنکه هر دو بیم کنند که احکام خداوند را بجا نیاورند- و اگر بیم داشتید که آن دو حدود خداوند را بجا» سوره بقره، آیه ۲۲۹.</ref>؛ ولی این [[حکم]] به‌طور قطع به حسن معاشرت با هر زنی مربوط است که [[انسان]] می‌خواهد با او [[زندگی]] کند؛ چه این زندگی با [[ازدواج]] صورت پذیرد یا با رجوع پس از طلاق. نظیر این مطلب از [[آیات]] {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خود نزدیک شدند، یا با شایستگی آنها را نگه دارید و یا به نیکی رها کنید و آنان را برای زیان رساندن نگه ندارید که (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید و نعمت خدا» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref> و {{متن قرآن|فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>«پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید» سوره طلاق، آیه ۲.</ref> نیز استفاده می‌شود. در آیه ‌{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان داده‌اید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته  رفتار کنید» سوره نساء، آیه ۱۹.</ref> نیز از حسن معاشرت با زنان {{متن قرآن|وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ}} یاد‌ شده ‌است.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
====[[حق]] [[ارث]]====
====[[حق]] [[ارث]]====
قرآن در چگونگی ارث زن و شوهر می‌فرماید: مرد نیمی از [[اموال]] همسرش را در‌صورتی که همسرش فرزند نداشته باشد، به ارث می‌برد؛ ولی اگر فرزند داشته باشد، (هرچند از شوهر دیگر) شوهر، فقط یک چهارم می‌برد: {{متن قرآن|وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِنْ كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و اگر همسرانتان فرزندی نداشته باشند نیمی از آنچه بر جا نهاده‌اند و اگر فرزندی داشته باشند یک چهارم از آنچه بر جا گذارده‌اند از آن شماست پس از (انجام) وصیتی که می‌کنند یا (پرداخت) وامی (که دارند) و اگر شما فرزندی نداشته باشید یک چهارم از آنچه بر جا نهاده‌اید از آن آنهاست و اگر فرزندی داشته باشید یک هشتم از آنچه بر جا گذارده‌اید از آن آنان است، البته پس از (انجام) وصیتی که می‌کنید یا (پرداخت) وامی (که دارید) و اگر مردی یا زنی که از او ارث می‌برند بی‌فرزند و بی‌پدر و بی‌مادر و (تنها) دارای برادر یا خواهر (یا هر دو) باشد یک ششم از آن هر یک از این دو، است و اگر بیش از این باشند همه در یک سوم شریکند، (البته) پس از وصیتی یا (پرداخت) وامی که (با وصیّت یا اقرار به وام، به وارث) زیان نرساند؛ سفارشی است از سوی خداوند و خداوند دانایی بردبار است» سوره نساء، آیه ۱۲.</ref>؛ البتّه این تقسیم پس از پرداخت بدهی‌ها و وصیّت‌های [[مالی]] [[همسر]] است: {{متن قرآن|مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ}}. و [[زن]]، یک چهارم [[مال]] شوهر را [[ارث]] می‌برد؛ ولی اگر شوهر، فرزند داشته باشد (هرچند از زن دیگر)، در این صورت، [[زن]]، یک هشتم ارث می‌برد: {{متن قرآن|وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ }}. سهمی که برای زن تعیین شده (یک چهارم یا یک هشتم) به یک همسر اختصاص ندارد؛ بلکه اگر مرد، [[همسران]] متعدّد نیز داشته باشد، سهم مذکور به‌طور مساوی بین آنها تقسیم خواهد شد.<ref>مفتاح الکرامه، ج‌۱۷، ص‌۲۹۳.</ref> در پی بحث [[حقوق]]، مسأله [[نشوز]] (عدم مراعات حقوق همسر) مطرح می‌شود که از سوی زن یا شوهر یا هر دو می‌تواند پدید آید.<ref>جواهرالکلام، ج‌۳۱، ص‌۲۰۱؛ منهاج، سیستانی، ج‌۲، ص‌۱۰۶.</ref> با [[ظهور]] علایم نشوز در زن و ایجاد مشکل در [[زندگی]]، [[قرآن]] مراحلی را جهت [[اصلاح]] [[نظام]] [[خانواده]] مطرح کرده است. در مرحله اوّل، شوهر با [[نصیحت]] و [[ارشاد]] با او برخورد کند: {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا}}<ref>«مردان سرپرست زنانند  بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند  و آن زنا» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref>، و اگر [[موعظه]] تأثیر نکرد، در مرحله بعد، در بستر از او دوری جوید: "... واهجُروهُنَّ فِی‌المَضاجِعِ‌."..، و در مرحله سوم، برای شوهر جایز است که او را در حدّ [[اعتدال]] و برای اصلاح نه [[انتقام]]، بزند و در این مسأله باید با حصول غرض به حداقل بسنده کند و از سرخ یا سیاه کردن [[بدن]] وی بپرهیزد و اگر مرتکب [[جنایت]] بر زن شد، باید غرامت بپردازد: {{متن قرآن|وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا }}<ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۷۳؛ منهاج، سیستانی، ج‌۳، ص‌۱۰۷.</ref>، و اگر نشوز، از [[ناحیه]] شوهر باشد، در مرحله اوّل، [[زن]] [[حقوق]] خویش را می‌طلبد و او را [[نصیحت]] می‌کند و اگر مؤثّر واقع نشد، به [[حاکم شرع]] [[رجوع]] می‌کند تا او را به مراعات [[حقوق زن]] [[امر]] کند و اگر مؤثّر واقع نشد، [[حاکم]]، از [[مال]] مرد [[نفقه]] زن را می‌پردازد و در مواردی، وی را [[تنبیه]] می‌کند،<ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۷۳.</ref> و اگر [[نشوز]] از‌ طرف [[زن]] و شوهر صورت گیرد، دو داور از سوی زن و شوهر یا از سوی بستگان آن‌دو یا از سوی [[قاضی]]، تعیین می‌شوند و بین زن و مرد [[آشتی]] برقرار می‌کنند: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref>، و اگر هیچ راهی برای [[اصلاح]] وجود نداشت، در واپسین مرحله، [[گشایش]] کارشان در [[طلاق]] است: {{متن قرآن|وَإِنْ يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَكَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَكِيمًا}}<ref>«و اگر از هم جدا گردند خداوند هر یک را با توانگری خویش بی‌نیاز می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۳۰.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
قرآن در چگونگی ارث زن و شوهر می‌فرماید: مرد نیمی از [[اموال]] همسرش را در‌صورتی که همسرش فرزند نداشته باشد، به ارث می‌برد؛ ولی اگر فرزند داشته باشد، (هرچند از شوهر دیگر) شوهر، فقط یک چهارم می‌برد: {{متن قرآن|وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِنْ كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و اگر همسرانتان فرزندی نداشته باشند نیمی از آنچه بر جا نهاده‌اند و اگر فرزندی داشته باشند یک چهارم از آنچه بر جا گذارده‌اند از آن شماست پس از (انجام) وصیتی که می‌کنند یا (پرداخت) وامی (که دارند) و اگر شما فرزندی نداشته باشید یک چهارم از آنچه بر جا نهاده‌اید از آن آنهاست و اگر فرزندی داشته باشید یک هشتم از آنچه بر جا گذارده‌اید از آن آنان است، البته پس از (انجام) وصیتی که می‌کنید یا (پرداخت) وامی (که دارید) و اگر مردی یا زنی که از او ارث می‌برند بی‌فرزند و بی‌پدر و بی‌مادر و (تنها) دارای برادر یا خواهر (یا هر دو) باشد یک ششم از آن هر یک از این دو، است و اگر بیش از این باشند همه در یک سوم شریکند، (البته) پس از وصیتی یا (پرداخت) وامی که (با وصیّت یا اقرار به وام، به وارث) زیان نرساند؛ سفارشی است از سوی خداوند و خداوند دانایی بردبار است» سوره نساء، آیه ۱۲.</ref>؛ البتّه این تقسیم پس از پرداخت بدهی‌ها و وصیّت‌های [[مالی]] [[همسر]] است: {{متن قرآن|مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ}}. و [[زن]]، یک چهارم [[مال]] شوهر را [[ارث]] می‌برد؛ ولی اگر شوهر، فرزند داشته باشد (هرچند از زن دیگر)، در این صورت، [[زن]]، یک هشتم ارث می‌برد: {{متن قرآن|وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ }}. سهمی که برای زن تعیین شده (یک چهارم یا یک هشتم) به یک همسر اختصاص ندارد؛ بلکه اگر مرد، [[همسران]] متعدّد نیز داشته باشد، سهم مذکور به‌طور مساوی بین آنها تقسیم خواهد شد.<ref>مفتاح الکرامه، ج‌۱۷، ص‌۲۹۳.</ref> در پی بحث [[حقوق]]، مسأله [[نشوز]] (عدم مراعات حقوق همسر) مطرح می‌شود که از سوی زن یا شوهر یا هر دو می‌تواند پدید آید.<ref>جواهرالکلام، ج‌۳۱، ص‌۲۰۱؛ منهاج، سیستانی، ج‌۲، ص‌۱۰۶.</ref> با [[ظهور]] علایم نشوز در زن و ایجاد مشکل در [[زندگی]]، [[قرآن]] مراحلی را جهت [[اصلاح]] [[نظام]] [[خانواده]] مطرح کرده است. در مرحله اوّل، شوهر با [[نصیحت]] و [[ارشاد]] با او برخورد کند: {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا}}<ref>«مردان سرپرست زنانند  بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند  و آن زنا» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref>، و اگر [[موعظه]] تأثیر نکرد، در مرحله بعد، در بستر از او دوری جوید: "... واهجُروهُنَّ فِی‌المَضاجِعِ‌."..، و در مرحله سوم، برای شوهر جایز است که او را در حدّ [[اعتدال]] و برای اصلاح نه [[انتقام]]، بزند و در این مسأله باید با حصول غرض به حداقل بسنده کند و از سرخ یا سیاه کردن [[بدن]] وی بپرهیزد و اگر مرتکب [[جنایت]] بر زن شد، باید غرامت بپردازد: {{متن قرآن|وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا }}<ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۷۳؛ منهاج، سیستانی، ج‌۳، ص‌۱۰۷.</ref>، و اگر نشوز، از [[ناحیه]] شوهر باشد، در مرحله اوّل، [[زن]] [[حقوق]] خویش را می‌طلبد و او را [[نصیحت]] می‌کند و اگر مؤثّر واقع نشد، به [[حاکم شرع]] [[رجوع]] می‌کند تا او را به مراعات [[حقوق زن]] [[امر]] کند و اگر مؤثّر واقع نشد، [[حاکم]]، از [[مال]] مرد [[نفقه]] زن را می‌پردازد و در مواردی، وی را [[تنبیه]] می‌کند،<ref>تحریرالوسیله، ج‌۲، ص‌۲۷۳.</ref> و اگر [[نشوز]] از‌ طرف [[زن]] و شوهر صورت گیرد، دو داور از سوی زن و شوهر یا از سوی بستگان آن‌دو یا از سوی [[قاضی]]، تعیین می‌شوند و بین زن و مرد [[آشتی]] برقرار می‌کنند: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref>، و اگر هیچ راهی برای [[اصلاح]] وجود نداشت، در واپسین مرحله، [[گشایش]] کارشان در [[طلاق]] است: {{متن قرآن|وَإِنْ يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَكَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَكِيمًا}}<ref>«و اگر از هم جدا گردند خداوند هر یک را با توانگری خویش بی‌نیاز می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۳۰.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


==[[ازدواج]] [[مجدد]]==
==[[ازدواج]] [[مجدد]]==
در همه [[ملل]] و [[ادیان]]، تعیین در دو طرف ازدواج مطرح است به این معنا که زن و مرد باید مشخّص باشند و به یک‌دیگر اختصاص داشته باشند. بر این اساس، کمونیزم جنسی مردود است. بله، مسأله ازدواج [[مجدّد]]، بحث دیگری است که نباید خلط شود. [[ازدواج]] بیش از یک بار، چه برای مرد و چه برای زن، در‌قرآن مطرح شده و با شرایطی مورد پذیرش همه ملل و [[جوامع]] است این بحث در دو قسمت طرح می‌شود<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>:
در همه [[ملل]] و [[ادیان]]، تعیین در دو طرف ازدواج مطرح است به این معنا که زن و مرد باید مشخّص باشند و به یک‌دیگر اختصاص داشته باشند. بر این اساس، کمونیزم جنسی مردود است. بله، مسأله ازدواج [[مجدّد]]، بحث دیگری است که نباید خلط شود. [[ازدواج]] بیش از یک بار، چه برای مرد و چه برای زن، در‌قرآن مطرح شده و با شرایطی مورد پذیرش همه ملل و [[جوامع]] است این بحث در دو قسمت طرح می‌شود<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>:
=== ازدواج مجدد مرد===
=== ازدواج مجدد مرد===
[[اسلام]]، [[تعدّد زوجات]] را با شرایطی، مجاز دانسته: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا}}<ref>«و اگر می‌هراسید که در مورد یتیمان  دادگری نکنید (با آنان ازدواج نکنید و) از زنانی که می‌پسندید، دو دو، و سه سه، و چهار چهار همسر گیرید و اگر بیم دارید که داد نورزید یک زن را و یا کنیز خود را  (به همسری گزینید)؛ این کار به آنکه ستم نورزید نزدیک‌تر است» سوره نساء، آیه ۳.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
[[اسلام]]، [[تعدّد زوجات]] را با شرایطی، مجاز دانسته: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا}}<ref>«و اگر می‌هراسید که در مورد یتیمان  دادگری نکنید (با آنان ازدواج نکنید و) از زنانی که می‌پسندید، دو دو، و سه سه، و چهار چهار همسر گیرید و اگر بیم دارید که داد نورزید یک زن را و یا کنیز خود را  (به همسری گزینید)؛ این کار به آنکه ستم نورزید نزدیک‌تر است» سوره نساء، آیه ۳.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
=== ازدواج مجدد زن===
=== ازدواج مجدد زن===
چند شوهری در یک [[زمان]] از دیدگاه اسلام [[ممنوع]] و [[حرام]] است: {{متن قرآن|وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و (نیز حرام است ازدواج با) زنان شوهردار جز کنیزهاتان، بنابر حکم خداوند که مقرّر بر شماست  و جز اینها برایتان حلال شده است که با دارایی خود به دست آورید در حالی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید، کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهره‌مند ش» سوره نساء، آیه ۲۴.</ref> در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرت‌کنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کرده‌اند به آنه» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref> پیوند [[زناشویی]] با [[زنان]] پناه‌جو و تازه [[مسلمان]]، پس از فسخ [[نکاح]] آنان با شوهران [[کافر]] تجویز شده در نتیجه [[آیه]] به ممنوعیّت تعدّد شوهر نیز اشاره دارد. ممنوعیّت [[ازدواج]] پس از [[طلاق]] یا [[وفات]] شوهر، تا ‌پایان دوران عدّه نیز ادامه دارد؛ امّا پس از آن، [[تجدید]] ازدواج برای [[زن]] بلامانع است؛ البتّه برخی از [[زن‌ها]] عدّه ندارند و عدّه وفات و طلاق نیز با‌یک‌دیگر تفاوت‌هایی دارد.  
چند شوهری در یک [[زمان]] از دیدگاه اسلام [[ممنوع]] و [[حرام]] است: {{متن قرآن|وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و (نیز حرام است ازدواج با) زنان شوهردار جز کنیزهاتان، بنابر حکم خداوند که مقرّر بر شماست  و جز اینها برایتان حلال شده است که با دارایی خود به دست آورید در حالی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید، کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهره‌مند ش» سوره نساء، آیه ۲۴.</ref> در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرت‌کنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کرده‌اند به آنه» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref> پیوند [[زناشویی]] با [[زنان]] پناه‌جو و تازه [[مسلمان]]، پس از فسخ [[نکاح]] آنان با شوهران [[کافر]] تجویز شده در نتیجه [[آیه]] به ممنوعیّت تعدّد شوهر نیز اشاره دارد. ممنوعیّت [[ازدواج]] پس از [[طلاق]] یا [[وفات]] شوهر، تا ‌پایان دوران عدّه نیز ادامه دارد؛ امّا پس از آن، [[تجدید]] ازدواج برای [[زن]] بلامانع است؛ البتّه برخی از [[زن‌ها]] عدّه ندارند و عدّه وفات و طلاق نیز با‌یک‌دیگر تفاوت‌هایی دارد.  
خط ۲۷۸: خط ۲۷۸:
=== جواز [[نکاح]] دایم با بیش از ۴ [[همسر]]===
=== جواز [[نکاح]] دایم با بیش از ۴ [[همسر]]===
این مسأله، از ضروریّاتی است که مورد اتّفاق [[فریقین]] است.<ref>جواهرالکلام، ج‌۲۹، ص‌۱۱۹.</ref> در کتاب جواهر، [[استدلال]] [[ابوعبیده]] به آیه‌ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگ‌ها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌هایت را که با تو هجرت کرده‌اند و هر زن مؤمنی را که» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref> بدون هیچ توضیحی بیان شده است.<ref> جواهرالکلام، ج‌۲۹، ص‌۱۲۰.</ref> کیفیّت و استدلال را شاید بتوان چنین بیان کرد که در این [[آیه]]، چهار گروه از [[زنان]] بر [[پیامبر]] [[حلال]] شده‌اند: همسرانی که مهری مشخّص برای‌شان پرداخته است، همسرانی که [[ملک]] [[یمین]] وی بوده‌اند و آنان را [[آزاد]] کرده سپس به ازدواجشان درآورده، همسرانی که از بستگان خود برمی‌گزیند و زنی که داوطلبانه خود را به پیامبر می‌بخشد.<ref>احکام القرآن، ج‌۳، ص‌۵۳۶.</ref> مجموع این موارد می‌تواند تعداد بسیاری از زنان را دربرگیرد.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
این مسأله، از ضروریّاتی است که مورد اتّفاق [[فریقین]] است.<ref>جواهرالکلام، ج‌۲۹، ص‌۱۱۹.</ref> در کتاب جواهر، [[استدلال]] [[ابوعبیده]] به آیه‌ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگ‌ها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌هایت را که با تو هجرت کرده‌اند و هر زن مؤمنی را که» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref> بدون هیچ توضیحی بیان شده است.<ref> جواهرالکلام، ج‌۲۹، ص‌۱۲۰.</ref> کیفیّت و استدلال را شاید بتوان چنین بیان کرد که در این [[آیه]]، چهار گروه از [[زنان]] بر [[پیامبر]] [[حلال]] شده‌اند: همسرانی که مهری مشخّص برای‌شان پرداخته است، همسرانی که [[ملک]] [[یمین]] وی بوده‌اند و آنان را [[آزاد]] کرده سپس به ازدواجشان درآورده، همسرانی که از بستگان خود برمی‌گزیند و زنی که داوطلبانه خود را به پیامبر می‌بخشد.<ref>احکام القرآن، ج‌۳، ص‌۵۳۶.</ref> مجموع این موارد می‌تواند تعداد بسیاری از زنان را دربرگیرد.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===جواز نکاح با لفظ "هبه"===
===جواز نکاح با لفظ "هبه===
آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگ‌ها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌هایت را که با تو هجرت کرده‌اند و هر زن مؤمنی را که» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref> و [[روایات]]، بر این مطلب [[گواه]] است <ref>وسائل‌الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۲۶۶؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۱۳۴.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگ‌ها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌هایت را که با تو هجرت کرده‌اند و هر زن مؤمنی را که» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref> و [[روایات]]، بر این مطلب [[گواه]] است <ref>وسائل‌الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۲۶۶؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۱۳۴.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===تخییر [[همسران پیامبر]]{{صل}} در جدایی یا ادامه [[زندگی]] با او===
===تخییر [[همسران پیامبر]]{{صل}} در جدایی یا ادامه [[زندگی]] با او===
[[خدا]] به پیامبر می‌فرماید: به همسرانت بگو: اگر خواهان [[دنیا]] هستید، بیایید تا مهرتان را بدهم و به‌گونه‌ای [[نیکو]] شما را رها کنم و اگر خواستار پیامبر و سرای [[آخرت]] هستید، [[خداوند]] برای نیکوکارانتان [[پاداش]] بزرگی مهیّا کرده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
[[خدا]] به پیامبر می‌فرماید: به همسرانت بگو: اگر خواهان [[دنیا]] هستید، بیایید تا مهرتان را بدهم و به‌گونه‌ای [[نیکو]] شما را رها کنم و اگر خواستار پیامبر و سرای [[آخرت]] هستید، [[خداوند]] برای نیکوکارانتان [[پاداش]] بزرگی مهیّا کرده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===ممنوعیت ازدواج با [[کنیزان]]===
===ممنوعیت ازدواج با [[کنیزان]]===
برای پیامبر، آمیزش با کنیزان مملوک خویش، جایز بوده؛ چنان‌که از آیه‌ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگ‌ها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌هایت را که با تو هجرت کرده‌اند و هر زن مؤمنی را که» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref> استفاده می‌شود؛ ولی ازدواج با کنیزان به [[اجماع]] [[ممنوع]] بوده است. <ref>جواهرالکلام، ج‌۲۹، ص‌۱۲۵.</ref> بعضی گفته‌اند: علّت این [[حکم]] آن است که ازدواج با کنیزان، برای کسانی مجاز است که از آلوده‌شدن به [[گناه]] [[بیم]] دارند و نمی‌توانند با زنان آزاد ازدواج کنند و گرنه خودداری از این‌گونه ازدواج بهتر است: {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدام» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref>، و [[پیامبر]] به لحاظ [[مقام عصمت]] نمی‌تواند مصداق [[آیه]] باشد.<ref>جواهرالکلام، ج‌۲۹، ص‌۱۲۵.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
برای پیامبر، آمیزش با کنیزان مملوک خویش، جایز بوده؛ چنان‌که از آیه‌ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگ‌ها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌هایت را که با تو هجرت کرده‌اند و هر زن مؤمنی را که» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref> استفاده می‌شود؛ ولی ازدواج با کنیزان به [[اجماع]] [[ممنوع]] بوده است. <ref>جواهرالکلام، ج‌۲۹، ص‌۱۲۵.</ref> بعضی گفته‌اند: علّت این [[حکم]] آن است که ازدواج با کنیزان، برای کسانی مجاز است که از آلوده‌شدن به [[گناه]] [[بیم]] دارند و نمی‌توانند با زنان آزاد ازدواج کنند و گرنه خودداری از این‌گونه ازدواج بهتر است: {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدام» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref>، و [[پیامبر]] به لحاظ [[مقام عصمت]] نمی‌تواند مصداق [[آیه]] باشد.<ref>جواهرالکلام، ج‌۲۹، ص‌۱۲۵.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===دو چندان بودن [[کیفر]] و [[پاداش]] [[همسران پیامبر]]===
===دو چندان بودن [[کیفر]] و [[پاداش]] [[همسران پیامبر]]===
{{متن قرآن|يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا}}<ref>«ای زنان پیامبر! هر یک از شما دست به زشتکاری آشکاری زند عذاب او دو چندان می‌گردد و این (کار) بر خداوند آسان است» سوره احزاب، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا}}<ref>«و هر یک از شما که در برابر خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کند  و کاری شایسته انجام دهد پاداش او را دوبار  می‌دهیم و برای او روزی ارجمندی آماده می‌داریم» سوره احزاب، آیه ۳۱.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
{{متن قرآن|يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا}}<ref>«ای زنان پیامبر! هر یک از شما دست به زشتکاری آشکاری زند عذاب او دو چندان می‌گردد و این (کار) بر خداوند آسان است» سوره احزاب، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا}}<ref>«و هر یک از شما که در برابر خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کند  و کاری شایسته انجام دهد پاداش او را دوبار  می‌دهیم و برای او روزی ارجمندی آماده می‌داریم» سوره احزاب، آیه ۳۱.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
===[[سقوط]] رعایت "[[حق]] قسم"===
===[[سقوط]] رعایت "[[حق]] قسم===
یکی از [[حقوق زن]] در‌صورت [[تعدّد زوجات]]، آن است که شوهر، [[زمان]] را میان آنان عادلانه تقسیم کند <ref>تحریر الوسیله، ج‌۲، ص‌۲۷۰؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۱۳۹.</ref> که در اصطلاح به آن، حقِّ قَسْم می‌گویند که [[لزوم]] رعایت آن، از رسول‌اکرم{{صل}} ساقط شد.<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۱۳۸.</ref> [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا}}<ref>«(اختیار با توست که موعد) هر یک از آنان  را که خواستی واپس افکنی و هر کدام را خواستی نزد خود جای دهی و اگر هر یک از آنان را که وا نهاده بودی بخواهی، بر تو گناهی نیست؛ این، بدان نزدیک‌تر است که چشم آنان روشن گردد و اندوهگین نگردند و همگی به آنچه تو به آنا» سوره احزاب، آیه ۵۱.</ref>؛ هرچند وی، حتّی‌الامکان، [[مساوات]] را رعایت‌ می‌کرد.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
یکی از [[حقوق زن]] در‌صورت [[تعدّد زوجات]]، آن است که شوهر، [[زمان]] را میان آنان عادلانه تقسیم کند <ref>تحریر الوسیله، ج‌۲، ص‌۲۷۰؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۱۳۹.</ref> که در اصطلاح به آن، حقِّ قَسْم می‌گویند که [[لزوم]] رعایت آن، از رسول‌اکرم{{صل}} ساقط شد.<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۱۳۸.</ref> [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا}}<ref>«(اختیار با توست که موعد) هر یک از آنان  را که خواستی واپس افکنی و هر کدام را خواستی نزد خود جای دهی و اگر هر یک از آنان را که وا نهاده بودی بخواهی، بر تو گناهی نیست؛ این، بدان نزدیک‌تر است که چشم آنان روشن گردد و اندوهگین نگردند و همگی به آنچه تو به آنا» سوره احزاب، آیه ۵۱.</ref>؛ هرچند وی، حتّی‌الامکان، [[مساوات]] را رعایت‌ می‌کرد.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


===ممنوعیت [[ازدواج]] با [[همسران]] [[پیغمبر]]===
===ممنوعیت [[ازدواج]] با [[همسران]] [[پیغمبر]]===
[[زنان پیامبر]] بر دیگران [[حرام]] دائم‌اند؛ یعنی پس از [[وفات]] [[حضرت]] نمی‌توانند با دیگر [[مسلمانان]] [[ازدواج]] کنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های  پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
[[زنان پیامبر]] بر دیگران [[حرام]] دائم‌اند؛ یعنی پس از [[وفات]] [[حضرت]] نمی‌توانند با دیگر [[مسلمانان]] [[ازدواج]] کنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های  پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


==ازدواج در [[آخرت]] ([[بهشت]])==
==ازدواج در [[آخرت]] ([[بهشت]])==
در قرآن از همسران اهل ‌بهشت، یاد‌شده است. احتمال دارد آنان، [[زنان]] [[صالح]] و با [[ایمان]] در [[دنیا]] باشند که پس از رفع نارسایی و [[پیری]]، برای ورود به بهشت، شاداب و [[جوان]] می‌شوند و شاید از [[روایات]] متعدّد، از‌جمله روایاتی که [[برتری]] زنان [[شایسته]] و با ایمان را بر [[حورالعین]] [[اثبات]] می‌کند، بتوان استفاده کرد که حورالعین، موجودی غیر از [[انسان]] است؛<ref>روح‌المعانی، مج‌۱۴، ج‌۲۵، ص‌۲۰۷.</ref> البتّه بعید نیست که هر دو گونه "همسران" در بهشت وجود داشته باشند. در [[سوره یس]]، آن‌گاه که [[نشاط]] و [[شادی]] [[اهل بهشت]] را بیان می‌کند، می‌فرماید: آنان با زنانشان در سایه درختان بهشت بر تخت‌ها تکیه زده‌اند: {{متن قرآن|هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ}}<ref>«آنان و همسرانشان در سایه‌سارها بر تخت‌ها پشت می‌دهند» سوره یس، آیه ۵۶.</ref> بعضی گفته‌اند: [[ازدواج]]، به مفهوم رایج آن، در [[بهشت]] مطرح نیست؛ زیرا در [[آخرت]]، تکلیفی وجود ندارد و جای [[عقد]] و تزویج نیست؛ هرچند [[قرآن]] گفته: {{متن قرآن|كَذَلِكَ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ}}<ref>«چنین است، و زنان سیاه چشم درشت دیده‌ای را همسر آنان گردانیدیم» سوره دخان، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ}}<ref>«(آنان) بر تخت‌هایی کنار هم چیده پشت می‌دهند و زنانی درشت چشم را به همسری آنان در می‌آوریم» سوره طور، آیه ۲۰.</ref>؛ زیرا مقصود از این [[آیه]]، ازدواج اصطلاحی نیست؛ چون لفظ تزویج در این آیه، همراه "باء" آمده؛ در‌حالی‌که [[ازدواج]] اصطلاحی، خودش، متعدّی است و به بای تعدیه نیازی‌ندارد.<ref>روح‌المعانی، مج‌۱۴، ج‌۲۵، ص‌۲۰۷.</ref> برای [[زنان]] بهشتی، اوصافی ذکر شده است:  
در قرآن از همسران اهل ‌بهشت، یاد‌شده است. احتمال دارد آنان، [[زنان]] [[صالح]] و با [[ایمان]] در [[دنیا]] باشند که پس از رفع نارسایی و [[پیری]]، برای ورود به بهشت، شاداب و [[جوان]] می‌شوند و شاید از [[روایات]] متعدّد، از‌جمله روایاتی که [[برتری]] زنان [[شایسته]] و با ایمان را بر [[حورالعین]] [[اثبات]] می‌کند، بتوان استفاده کرد که حورالعین، موجودی غیر از [[انسان]] است؛<ref>روح‌المعانی، مج‌۱۴، ج‌۲۵، ص‌۲۰۷.</ref> البتّه بعید نیست که هر دو گونه "همسران" در بهشت وجود داشته باشند. در [[سوره یس]]، آن‌گاه که [[نشاط]] و [[شادی]] [[اهل بهشت]] را بیان می‌کند، می‌فرماید: آنان با زنانشان در سایه درختان بهشت بر تخت‌ها تکیه زده‌اند: {{متن قرآن|هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ}}<ref>«آنان و همسرانشان در سایه‌سارها بر تخت‌ها پشت می‌دهند» سوره یس، آیه ۵۶.</ref> بعضی گفته‌اند: [[ازدواج]]، به مفهوم رایج آن، در [[بهشت]] مطرح نیست؛ زیرا در [[آخرت]]، تکلیفی وجود ندارد و جای [[عقد]] و تزویج نیست؛ هرچند [[قرآن]] گفته: {{متن قرآن|كَذَلِكَ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ}}<ref>«چنین است، و زنان سیاه چشم درشت دیده‌ای را همسر آنان گردانیدیم» سوره دخان، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ}}<ref>«(آنان) بر تخت‌هایی کنار هم چیده پشت می‌دهند و زنانی درشت چشم را به همسری آنان در می‌آوریم» سوره طور، آیه ۲۰.</ref>؛ زیرا مقصود از این [[آیه]]، ازدواج اصطلاحی نیست؛ چون لفظ تزویج در این آیه، همراه "باء" آمده؛ در‌حالی‌که [[ازدواج]] اصطلاحی، خودش، متعدّی است و به بای تعدیه نیازی‌ندارد.<ref>روح‌المعانی، مج‌۱۴، ج‌۲۵، ص‌۲۰۷.</ref> برای [[زنان]] بهشتی، اوصافی ذکر شده است:  
# ‌زیبایی: {{متن قرآن|فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ}}<ref>«در آن (بهشت) ها دوشیزگانی خوشخو و خوشرویند» سوره الرحمن، آیه ۷۰.</ref>. [[بدن]] آنان در شفّاف بودن، همانند تخم‌مرغ است که تازه از شکم مرغ درآمده، [[دست]] [[انسان]] آن را لمس نکرده و [[آفتاب]] بر آن نتابیده و غباری بر آن ننشسته باشد: {{متن قرآن|كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ}}<ref>«گویی آنان (در سپیدی)، تخم‌های فرو پوشیده پرندگان‌اند» سوره صافات، آیه ۴۹.</ref>.<ref>نمونه، ج‌۱۹، ص‌۵۷.</ref> و از نظر سفیدی توأم با سرخی، همانند یاقوت و مرجان است: {{متن قرآن|كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ}}<ref>«که گویی چون یاقوت و مرجانند» سوره الرحمن، آیه ۵۸.</ref> چشمان آنان سیاه و درشت است: {{متن قرآن|وَحُورٌ عِينٌ}}<ref>«و سیاه‌دیده زنانی درشت چشم» سوره واقعه، آیه ۲۲.</ref> آنان دارای چشم‌های فروهشته‌اند. این معنا از آیه {{متن قرآن|فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ}}<ref>«در آن (بهشت) ها زنان چشم فرو هشته  اند که پیش از آن (شوی) ها، هیچ آدمی و پری به آنها دست نزده است» سوره الرحمن، آیه ۵۶.</ref> استفاده شده است.<ref>روح‌المعانی، مج‌۱۵، ج‌۲۷، ص‌۱۸۴.</ref>
# ‌زیبایی: {{متن قرآن|فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ}}<ref>«در آن (بهشت) ها دوشیزگانی خوشخو و خوشرویند» سوره الرحمن، آیه ۷۰.</ref>. [[بدن]] آنان در شفّاف بودن، همانند تخم‌مرغ است که تازه از شکم مرغ درآمده، [[دست]] [[انسان]] آن را لمس نکرده و [[آفتاب]] بر آن نتابیده و غباری بر آن ننشسته باشد: {{متن قرآن|كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ}}<ref>«گویی آنان (در سپیدی)، تخم‌های فرو پوشیده پرندگان‌اند» سوره صافات، آیه ۴۹.</ref><ref>نمونه، ج‌۱۹، ص‌۵۷.</ref> و از نظر سفیدی توأم با سرخی، همانند یاقوت و مرجان است: {{متن قرآن|كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ}}<ref>«که گویی چون یاقوت و مرجانند» سوره الرحمن، آیه ۵۸.</ref> چشمان آنان سیاه و درشت است: {{متن قرآن|وَحُورٌ عِينٌ}}<ref>«و سیاه‌دیده زنانی درشت چشم» سوره واقعه، آیه ۲۲.</ref> آنان دارای چشم‌های فروهشته‌اند. این معنا از آیه {{متن قرآن|فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ}}<ref>«در آن (بهشت) ها زنان چشم فرو هشته  اند که پیش از آن (شوی) ها، هیچ آدمی و پری به آنها دست نزده است» سوره الرحمن، آیه ۵۶.</ref> استفاده شده است.<ref>روح‌المعانی، مج‌۱۵، ج‌۲۷، ص‌۱۸۴.</ref>
# [[عشق ورزی]]: آنان فقط به [[همسران]] خویش [[عشق]] می‌‌ورزند؛ چنان‌که برخی آیه {{متن قرآن|{{متن قرآن|فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ}} را چنین معنا کرده‌اند که تمام توجّه و نظر زنان بهشت به شوهرانشان است.<ref>روح‌المعانی، مج‌۱۵، ج‌۲۷، ص‌۱۸۴.</ref>
# [[عشق ورزی]]: آنان فقط به [[همسران]] خویش [[عشق]] می‌‌ورزند؛ چنان‌که برخی آیه {{متن قرآن|{{متن قرآن|فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ}} را چنین معنا کرده‌اند که تمام توجّه و نظر زنان بهشت به شوهرانشان است.<ref>روح‌المعانی، مج‌۱۵، ج‌۲۷، ص‌۱۸۴.</ref>
#دوشیزگی: {{متن قرآن|ِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ}}<ref>«در آن (بهشت) ها زنان چشم فرو هشته  اند که پیش از آن (شوی) ها، هیچ آدمی و پری به آنها دست نزده است» سوره الرحمن، آیه ۵۶.</ref>  
#دوشیزگی: {{متن قرآن|ِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ}}<ref>«در آن (بهشت) ها زنان چشم فرو هشته  اند که پیش از آن (شوی) ها، هیچ آدمی و پری به آنها دست نزده است» سوره الرحمن، آیه ۵۶.</ref>  
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش