پرش به محتوا

اسلام در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ')
خط ۱۵: خط ۱۵:


به‌ طور کلی [[اسلام]] شامل دو قسمت است:
به‌ طور کلی [[اسلام]] شامل دو قسمت است:
#[[اصول دین]] که [[اصول اعتقادی]] هستند.
# [[اصول دین]] که [[اصول اعتقادی]] هستند.
#[[فروع دین]] یا برنامه‌های عملی که همه ابعاد فردی و [[اجتماعی]] [[انسان]] را در بر می‌گیرد.
# [[فروع دین]] یا برنامه‌های عملی که همه ابعاد فردی و [[اجتماعی]] [[انسان]] را در بر می‌گیرد.


[[اسلام]] به تصریح [[قرآن کریم]] [[ناسخ]] [[ادیان الهی]] گذشته است: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ}}<ref>«بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref> و {{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«و هر کس جز اسلام  دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۹۲.</ref>.
[[اسلام]] به تصریح [[قرآن کریم]] [[ناسخ]] [[ادیان الهی]] گذشته است: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ}}<ref>«بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref> و {{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«و هر کس جز اسلام  دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۹۲.</ref>.
خط ۸۴: خط ۸۴:
# [[نذر]]: به قول مشهور، در صحت نذر، مسلمان بودن نذرکننده، شرط است<ref>جواهر الکلام، ج۴۲، ص۱۵۰؛ فرهنگ فقه، ج۱، ص۵۱۴-۵۱۱.</ref>؛
# [[نذر]]: به قول مشهور، در صحت نذر، مسلمان بودن نذرکننده، شرط است<ref>جواهر الکلام، ج۴۲، ص۱۵۰؛ فرهنگ فقه، ج۱، ص۵۱۴-۵۱۱.</ref>؛
# [[قذف]]: کسی که به [[زنا]] یا لواط متهم شده است، با مراجعه به [[حاکم]] می‌تواند برای قذف‌کننده درخواست [[اجرای حد]] قذف (هشتاد تازیانه) کند، به شرط آنکه متهم مسلمان باشد<ref>جواهر الکلام، ج۳۳، ص۲۶۹ و ۲۷۰.</ref>؛
# [[قذف]]: کسی که به [[زنا]] یا لواط متهم شده است، با مراجعه به [[حاکم]] می‌تواند برای قذف‌کننده درخواست [[اجرای حد]] قذف (هشتاد تازیانه) کند، به شرط آنکه متهم مسلمان باشد<ref>جواهر الکلام، ج۳۳، ص۲۶۹ و ۲۷۰.</ref>؛
# [[قصاص]]: از شرایط قصاص، همکیش بودن فرد کشته شده و قصاص‌شونده است. بنابراین، مسلمان در برابر کافر قصاص نمی‌شود و تنها دیه او در صورت [[ذمی]] بودن پرداخت می‌شود<ref>جواهر الکلام، ج۳۶، ص۲۶ و ۷۹.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۶۶.</ref>.
# [[قصاص]]: از شرایط قصاص، همکیش بودن فرد کشته شده و قصاص‌شونده است. بنابراین، مسلمان در برابر کافر قصاص نمی‌شود و تنها دیه او در صورت [[ذمی]] بودن پرداخت می‌شود<ref>جواهر الکلام، ج۳۶، ص۲۶ و ۷۹.</ref><ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۶۶.</ref>.


==اسلام و [[آرمان]] [[جهان‌شمول]]==
==اسلام و [[آرمان]] [[جهان‌شمول]]==
خط ۹۹: خط ۹۹:


اسلام در یک مقطع زمانی و دوران انتقال، به‌طور نسبی و در حد یک [[ضرورت]]، مرزهای جغرافیایی را با [[ملت‌ها]] وحکومت‌ها - که خود را در حصار آن مرزها قرار داده‌اند - در آن سطح که بتواند رابطه برقرار کند و روی قدر مشترک‌ها به توافق‌های نسبی نایل آید، به رسمیت می‌شناسد، تا از این رهگذر بتواند ضمن انتقال پیام و [[رسالت]] جهانی خود به [[قراردادها]] و توافق‌های اصولی‌تر و بیشتری دست یازد.
اسلام در یک مقطع زمانی و دوران انتقال، به‌طور نسبی و در حد یک [[ضرورت]]، مرزهای جغرافیایی را با [[ملت‌ها]] وحکومت‌ها - که خود را در حصار آن مرزها قرار داده‌اند - در آن سطح که بتواند رابطه برقرار کند و روی قدر مشترک‌ها به توافق‌های نسبی نایل آید، به رسمیت می‌شناسد، تا از این رهگذر بتواند ضمن انتقال پیام و [[رسالت]] جهانی خود به [[قراردادها]] و توافق‌های اصولی‌تر و بیشتری دست یازد.
از اینجاست که در [[حقوق اسلامی]] نیز مسائلی چون [[کشور]]، میهن، [[ملت]]، [[دولت]]، قلمروی ارضی دولتها، [[شناسایی]] کشورها، خطوط [[سیاست خارجی]]، [[روابط]] بین‌المللی، [[دیپلماسی]] و نظایر آن مطرح می‌شود و برای هر کدام می‌توان پاسخ و تبیین مشروحی در [[فقه اسلامی]] یافت<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۱۳۲-۱۳۱.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۶۹.</ref>.
از اینجاست که در [[حقوق اسلامی]] نیز مسائلی چون [[کشور]]، میهن، [[ملت]]، [[دولت]]، قلمروی ارضی دولتها، [[شناسایی]] کشورها، خطوط [[سیاست خارجی]]، [[روابط]] بین‌المللی، [[دیپلماسی]] و نظایر آن مطرح می‌شود و برای هر کدام می‌توان پاسخ و تبیین مشروحی در [[فقه اسلامی]] یافت<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۱۳۲-۱۳۱.</ref><ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۶۹.</ref>.


==[[اسلام انقلابی]]==
==[[اسلام انقلابی]]==
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
در اینکه [[ظلم‌ستیزی]] از [[تعالیم قرآن]] است و تن به [[ظلم]] دادن به همان اندازه [[گناه]] است که ظلم کردن گناه محسوب می‌شود، نباید تردید کرد. اما [[دفاع مشروع]] که اساس اسلام انقلابی است را نباید با تروریسم مترادف گرفت.
در اینکه [[ظلم‌ستیزی]] از [[تعالیم قرآن]] است و تن به [[ظلم]] دادن به همان اندازه [[گناه]] است که ظلم کردن گناه محسوب می‌شود، نباید تردید کرد. اما [[دفاع مشروع]] که اساس اسلام انقلابی است را نباید با تروریسم مترادف گرفت.


بی‌گمان اسلام انقلابی پس از [[سرکوب]] ناجوانمردانه توسط قدرت‌های بزرگ راه دیگری را برای بقای خود یافته است اما این راه تروریسم نبود، و در [[حقیقت]] راهی جز [[مقابله به مثل]] نیست قاعده کلی: {{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا}}<ref>«و کیفر هر بدی بدی‌یی، مانند آن است» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref> به آغازگران [[ستم]]، [[تجاوز]] و [[جنایت]] هشدار می‌دهد که از مشابه آنچه که عمل می‌کنند در [[امان]] نیستند و این نوع مقابله به مثل اگر تروریسم نامیده شود بی‌شک آغازگران نیز خود نخستین تروریست‌ها هستند<ref>فقه سیاسی، ج۱۰، ص۴۰۶-۴۰۴.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۷۰.</ref>.
بی‌گمان اسلام انقلابی پس از [[سرکوب]] ناجوانمردانه توسط قدرت‌های بزرگ راه دیگری را برای بقای خود یافته است اما این راه تروریسم نبود، و در [[حقیقت]] راهی جز [[مقابله به مثل]] نیست قاعده کلی: {{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا}}<ref>«و کیفر هر بدی بدی‌یی، مانند آن است» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref> به آغازگران [[ستم]]، [[تجاوز]] و [[جنایت]] هشدار می‌دهد که از مشابه آنچه که عمل می‌کنند در [[امان]] نیستند و این نوع مقابله به مثل اگر تروریسم نامیده شود بی‌شک آغازگران نیز خود نخستین تروریست‌ها هستند<ref>فقه سیاسی، ج۱۰، ص۴۰۶-۴۰۴.</ref><ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۷۰.</ref>.


==[[اسلام]] فراتر از [[زمان]]==
==[[اسلام]] فراتر از [[زمان]]==
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
[[مخالفان]] [[ناسیونالیزم عربی]] برای زدودن عنصر [[عربی]] از [[اسلام ناب]]، صیغه ایدئولوژیک اسلام را به گونه شفاف مورد تأکید قرار می‌دهند که می‌تواند در قالب هر نوع زبان قرار گیرد، همچنانکه هر نژاد و قومی ممکن است آن را پذیرا باشد.
[[مخالفان]] [[ناسیونالیزم عربی]] برای زدودن عنصر [[عربی]] از [[اسلام ناب]]، صیغه ایدئولوژیک اسلام را به گونه شفاف مورد تأکید قرار می‌دهند که می‌تواند در قالب هر نوع زبان قرار گیرد، همچنانکه هر نژاد و قومی ممکن است آن را پذیرا باشد.


اسلام در قالب [[وحی]] ([[قرآن]]) و [[سنت]] و [[پیروان]] اولیه هرچند با [[زبان عربی]] آمیخته بود، اما از همان ابتدا ماهیتی جداگانه و فرا زبانی داشت. در تاریخ ملت‌هایی به اسلام گرویدند که هیچ‌گاه زبان عربی را فرا نگرفتند و با وجود اشباع از [[تعالیم اسلامی]]، با زبان عربی فقط به مقدار [[قرائت قرآن]] و ادای فرایضی که می‌باید به زبان عربی به جا آورده شود، آشنا شدند<ref>فقه سیاسی، ج۱۰، ص۸۷.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۷۰.</ref>.
اسلام در قالب [[وحی]] ([[قرآن]]) و [[سنت]] و [[پیروان]] اولیه هرچند با [[زبان عربی]] آمیخته بود، اما از همان ابتدا ماهیتی جداگانه و فرا زبانی داشت. در تاریخ ملت‌هایی به اسلام گرویدند که هیچ‌گاه زبان عربی را فرا نگرفتند و با وجود اشباع از [[تعالیم اسلامی]]، با زبان عربی فقط به مقدار [[قرائت قرآن]] و ادای فرایضی که می‌باید به زبان عربی به جا آورده شود، آشنا شدند<ref>فقه سیاسی، ج۱۰، ص۸۷.</ref><ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۷۰.</ref>.


==[[اسلام پیشرو]] در [[اندیشه]] [[دینی]]==
==[[اسلام پیشرو]] در [[اندیشه]] [[دینی]]==
خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:


به [[عقیده]] اینان، انتشار [[اسلام]] به طور طبیعی [[هویت]] جدیدی را به وجود آورد که هرچند فراتر از نژاد بود، اما نوعی [[ناسیونالیزم]] متکی بر زبان تلقی می‌شد.
به [[عقیده]] اینان، انتشار [[اسلام]] به طور طبیعی [[هویت]] جدیدی را به وجود آورد که هرچند فراتر از نژاد بود، اما نوعی [[ناسیونالیزم]] متکی بر زبان تلقی می‌شد.
از دید [[مخالفان]] [[ناسیونالیزم عربی]] بررسی رابطه اسلام با زبان و [[اقوام عرب]]، خود دلیل بر [[نفی]] ناسیونالیزم از دیدگاه اسلام است؛ زیرا اسلام [[اندیشه]] و هویتی را مطرح کرده بود که هر [[انسانی]] با هر خصوصیت نژادی و ویژگی زبانی و [[فرهنگی]] می‌توانست خود را در قلمروی آن قرار دهد و هرگز اختصاص به زبان خاص نداشت و استعراب [[اقوام]] [[غیر عرب]] بیش از آنکه به ناسیونالیزم عربی [[ارتباط]] داشته باشد، به [[قدرت سیاسی]] و [[نظام حاکم]] مربوط می‌شد<ref>فقه سیاسی۱۰، ص۸۵-۸۴.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۷۲.</ref>.
از دید [[مخالفان]] [[ناسیونالیزم عربی]] بررسی رابطه اسلام با زبان و [[اقوام عرب]]، خود دلیل بر [[نفی]] ناسیونالیزم از دیدگاه اسلام است؛ زیرا اسلام [[اندیشه]] و هویتی را مطرح کرده بود که هر [[انسانی]] با هر خصوصیت نژادی و ویژگی زبانی و [[فرهنگی]] می‌توانست خود را در قلمروی آن قرار دهد و هرگز اختصاص به زبان خاص نداشت و استعراب [[اقوام]] [[غیر عرب]] بیش از آنکه به ناسیونالیزم عربی [[ارتباط]] داشته باشد، به [[قدرت سیاسی]] و [[نظام حاکم]] مربوط می‌شد<ref>فقه سیاسی۱۰، ص۸۵-۸۴.</ref><ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۷۲.</ref>.


==اسلام و [[سیاست]]==
==اسلام و [[سیاست]]==
خط ۲۷۵: خط ۲۷۵:
از مجموع این مباحث، نتیجه گرفته می‌شود که [[مکتب اسلام]] دارای یک [[سری]] [[قوانین]] و [[احکام]] [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، نظامی و... است. که جز با [[تشکیل حکومت اسلامی]] قابل تحقق نیست، پس، تشکیل حکومت اسلامی منحصر به [[زمان]] و مکان خاص نیست بلکه الی الابد است و [[جامعیت]] این [[مکتب]] و [[جاودانگی]] آن بیانگر [[لزوم]] تشکیل حکومت اسلامی خواهد بود. [[حاکم اسلامی]] موظف است تمام [[دستورها]] و [[احکام اسلام]] را [[اجرا]] کند. [[اجرای شریعت]] از [[وظایف]] [[حکومت اسلامی]] می‌باشد.
از مجموع این مباحث، نتیجه گرفته می‌شود که [[مکتب اسلام]] دارای یک [[سری]] [[قوانین]] و [[احکام]] [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، نظامی و... است. که جز با [[تشکیل حکومت اسلامی]] قابل تحقق نیست، پس، تشکیل حکومت اسلامی منحصر به [[زمان]] و مکان خاص نیست بلکه الی الابد است و [[جامعیت]] این [[مکتب]] و [[جاودانگی]] آن بیانگر [[لزوم]] تشکیل حکومت اسلامی خواهد بود. [[حاکم اسلامی]] موظف است تمام [[دستورها]] و [[احکام اسلام]] را [[اجرا]] کند. [[اجرای شریعت]] از [[وظایف]] [[حکومت اسلامی]] می‌باشد.


[[امام]] رابطه [[اسلام]] و [[سیاست]] را با تفسیرهای [[عقلانی]]، [[حکومتی]] و [[فقهی]] بیان می‌کنند و سیاست را با ماهیت اسلام مرتبط می‌کند و آن دو را غیر قابل تفکیک می‌شمارد<ref>رساله حکومت اسلامی یا ولایت فقیه، ص۱۷-۳.</ref>.<ref>فقه سیاسی، ج۱۰، ص۳۳۳.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۷۳.</ref>.
[[امام]] رابطه [[اسلام]] و [[سیاست]] را با تفسیرهای [[عقلانی]]، [[حکومتی]] و [[فقهی]] بیان می‌کنند و سیاست را با ماهیت اسلام مرتبط می‌کند و آن دو را غیر قابل تفکیک می‌شمارد<ref>رساله حکومت اسلامی یا ولایت فقیه، ص۱۷-۳.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۱۰، ص۳۳۳.</ref><ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۷۳.</ref>.


==اسلام و طرح سه مرحله‌ای==
==اسلام و طرح سه مرحله‌ای==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش