جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
وی از طرف [[پدر]]، [[برادر]] [[ابوسلمه]] و مادرش از [[قبیله کنده]] <ref>انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۴۳۰۸.</ref> است. [[اسود]] بر خلاف ابوسلمه که مادرش از [[بنیهاشم]] بود <ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۲۴۴.</ref> نه تنها به [[پیامبر]] [[ایمان]] نیاورد، بلکه در [[مخالفت]] با او کوشید. نام وی در شمار [[استهزا]] کنندگان پیامبر{{صل}} به [[ثبت]] رسیده است.<ref> جمهرة انساب العرب، ص ۱۴۴.</ref> در ایّام [[حجّ]] او با دیگر مخالفانِ پیامبر در مبادی ورودی [[مکّه]] میایستادند تا از [[ارتباط]] دیگران با آن [[حضرت]] مانع شوند.<ref>المحبر، ص ۱۶۰.</ref> اسود در [[جنگ بدر]] اوّلین کشته از [[سپاه مشرکان]] بود. چون نگاه او به [[حوض]] آب [[ذخیره]] [[مسلمانان]] افتاد [[سوگند]] یاد کرد که یا از آن بنوشد یا آن را ویران کند. بدین منظور کوشید؛ امّا [[حمزه]] در برابر وی قرار گرفت و پای او را قطع کرد. اسود همچنان در پی تحقق [[عهد]] خویش، به پیش رفت و دیوار حوض را با پای دیگر خود ویران کرد و در نهایت در درون حوض به دست حمزه کشته شد.<ref>المغازی، ج ۱، ص ۶۸؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۴.</ref> [[مرگ]] او [[غیرت]] و [[شجاعت]] [[عتبه]]، و برادرش [[شیبه]] و فرزندش [[ولید]] را برانگیخت و از [[لشکر]] جدا شده، مبارز طلبیدند.<ref>البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴.</ref> اسود مردی تندخو و بد [[اخلاق]] بود.<ref> الثقات، ج ۱، ص ۱۶۶؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۶۲۴.</ref> [[مفسران]] گاه [[تقابل]] [[کفر]] و ایمان را بهصورت مقایسهای میان او و برادرش ابوسلمه مطرح کردهاند، چنان که نمونهای از آن را ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا}}<ref>«و برای آنان دو مردی را مثل آور که برای یکی از آن دو، دو باغستان انگور برآوردیم و گرداگرد هر دو (باغستان) خرمابن و در میان آنها کشتزار نهادیم» سوره کهف، آیه ۳۲.</ref> و [[آیات]] {{متن قرآن|فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا كِتَابِيَهْ إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسَابِيَهْ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الأَيَّامِ الْخَالِيَةِ وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ}}<ref>«امّا آنکه کارنامهاش به دست راست وی داده شود میگوید: بگیرید کارنامه مرا بخوانید! بیگمان میدانستم که با حساب خویش روبهرو خواهم شد. و او در زندگانی پسندیدهای به سر خواهد برد. در بهشتی فرازین، که میوههایش در دسترس است. بخورید و بیاشامید! گواراتان باد برای آنچه در روزهای گذشته انجام دادهاید. و اما آنکه کارنامهاش به دست چپ وی داده شود میگوید: کاش کارنامهام به من داده نشده بود» سوره حاقه، آیه ۱۹-۲۵.</ref> و {{متن قرآن|وَيَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا}}<ref>«و شادان نزد خانوادهاش باز میگردد،» سوره انشقاق، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ}}<ref>«و اما آنکه کارنامهاش را از پس پشت وی به او دهند،» سوره انشقاق، آیه ۱۰.</ref> میبینیم. | وی از طرف [[پدر]]، [[برادر]] [[ابوسلمه]] و مادرش از [[قبیله کنده]] <ref>انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۴۳۰۸.</ref> است. [[اسود]] بر خلاف ابوسلمه که مادرش از [[بنیهاشم]] بود <ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۲۴۴.</ref> نه تنها به [[پیامبر]] [[ایمان]] نیاورد، بلکه در [[مخالفت]] با او کوشید. نام وی در شمار [[استهزا]] کنندگان پیامبر{{صل}} به [[ثبت]] رسیده است.<ref> جمهرة انساب العرب، ص ۱۴۴.</ref> در ایّام [[حجّ]] او با دیگر مخالفانِ پیامبر در مبادی ورودی [[مکّه]] میایستادند تا از [[ارتباط]] دیگران با آن [[حضرت]] مانع شوند.<ref>المحبر، ص ۱۶۰.</ref> اسود در [[جنگ بدر]] اوّلین کشته از [[سپاه مشرکان]] بود. چون نگاه او به [[حوض]] آب [[ذخیره]] [[مسلمانان]] افتاد [[سوگند]] یاد کرد که یا از آن بنوشد یا آن را ویران کند. بدین منظور کوشید؛ امّا [[حمزه]] در برابر وی قرار گرفت و پای او را قطع کرد. اسود همچنان در پی تحقق [[عهد]] خویش، به پیش رفت و دیوار حوض را با پای دیگر خود ویران کرد و در نهایت در درون حوض به دست حمزه کشته شد.<ref>المغازی، ج ۱، ص ۶۸؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۴.</ref> [[مرگ]] او [[غیرت]] و [[شجاعت]] [[عتبه]]، و برادرش [[شیبه]] و فرزندش [[ولید]] را برانگیخت و از [[لشکر]] جدا شده، مبارز طلبیدند.<ref>البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴.</ref> اسود مردی تندخو و بد [[اخلاق]] بود.<ref> الثقات، ج ۱، ص ۱۶۶؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۶۲۴.</ref> [[مفسران]] گاه [[تقابل]] [[کفر]] و ایمان را بهصورت مقایسهای میان او و برادرش ابوسلمه مطرح کردهاند، چنان که نمونهای از آن را ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا}}<ref>«و برای آنان دو مردی را مثل آور که برای یکی از آن دو، دو باغستان انگور برآوردیم و گرداگرد هر دو (باغستان) خرمابن و در میان آنها کشتزار نهادیم» سوره کهف، آیه ۳۲.</ref> و [[آیات]] {{متن قرآن|فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا كِتَابِيَهْ إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسَابِيَهْ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الأَيَّامِ الْخَالِيَةِ وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ}}<ref>«امّا آنکه کارنامهاش به دست راست وی داده شود میگوید: بگیرید کارنامه مرا بخوانید! بیگمان میدانستم که با حساب خویش روبهرو خواهم شد. و او در زندگانی پسندیدهای به سر خواهد برد. در بهشتی فرازین، که میوههایش در دسترس است. بخورید و بیاشامید! گواراتان باد برای آنچه در روزهای گذشته انجام دادهاید. و اما آنکه کارنامهاش به دست چپ وی داده شود میگوید: کاش کارنامهام به من داده نشده بود» سوره حاقه، آیه ۱۹-۲۵.</ref> و {{متن قرآن|وَيَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا}}<ref>«و شادان نزد خانوادهاش باز میگردد،» سوره انشقاق، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ}}<ref>«و اما آنکه کارنامهاش را از پس پشت وی به او دهند،» سوره انشقاق، آیه ۱۰.</ref> میبینیم. | ||
برپایه روایتی، زنی که در [[مدینه]] مرتکب دزدی شد و پیامبر بهرغم [[شفاعت]] برخی [[اصحاب]]، [[دست]] او را قطع کرد، [[فاطمه]] دختر اسود بوده است<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۱۴۴؛ الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۰۶.</ref> | برپایه روایتی، زنی که در [[مدینه]] مرتکب دزدی شد و پیامبر بهرغم [[شفاعت]] برخی [[اصحاب]]، [[دست]] او را قطع کرد، [[فاطمه]] دختر اسود بوده است<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۱۴۴؛ الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۰۶.</ref><ref>[[محمد باغستانی|باغستانی، محمد]]، [[اسود بن عبدالاسد بن هلال (مقاله)|مقاله «اسود بن عبدالاسد بن هلال»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
==[[اسود]] در [[شأن نزول]]== | ==[[اسود]] در [[شأن نزول]]== | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
#بنا به روایتی از [[ابنعباس]]، مراد از [[انسان]] در آیات {{متن قرآن|وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا}}<ref>«و انسان پرسد که چه بر سر آن آمده است؟» سوره زلزال، آیه ۳.</ref> و {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَكَفُورٌ}}<ref>«و اوست که شما را زنده گردانید سپس میمیراند دگر باره زندهتان میگرداند؛ به راستی آدمی ناسپاس است» سوره حج، آیه ۶۶.</ref> اسود است <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص ۶۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۶۲؛ ج ۲۰، ص ۱۰۱.</ref> که نسبت به [[نعمتهای الهی]] [[کفران]] کرد و با [[مشاهده]] [[قیامت]] [[نگرانی]] و تحیّر خود را ابراز خواهد کرد. | #بنا به روایتی از [[ابنعباس]]، مراد از [[انسان]] در آیات {{متن قرآن|وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا}}<ref>«و انسان پرسد که چه بر سر آن آمده است؟» سوره زلزال، آیه ۳.</ref> و {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَكَفُورٌ}}<ref>«و اوست که شما را زنده گردانید سپس میمیراند دگر باره زندهتان میگرداند؛ به راستی آدمی ناسپاس است» سوره حج، آیه ۶۶.</ref> اسود است <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص ۶۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۶۲؛ ج ۲۰، ص ۱۰۱.</ref> که نسبت به [[نعمتهای الهی]] [[کفران]] کرد و با [[مشاهده]] [[قیامت]] [[نگرانی]] و تحیّر خود را ابراز خواهد کرد. | ||
#ذیل آیه {{متن قرآن|قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ}}<ref>«گویندهای از ایشان میگوید: همانا مرا همدمی بود» سوره صافات، آیه ۵۱.</ref> از اسود سخن به میان آمده و قائل، او شمرده شده است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۲۵۹.</ref> | #ذیل آیه {{متن قرآن|قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ}}<ref>«گویندهای از ایشان میگوید: همانا مرا همدمی بود» سوره صافات، آیه ۵۱.</ref> از اسود سخن به میان آمده و قائل، او شمرده شده است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۲۵۹.</ref> | ||
#برخی او را از مصادیق {{متن قرآن|الْمُقْتَسِمِينَ}} دانستهاند؛ یعنی آنان که مسیر ورودی [[مکّه]] را برای جلوگیری از [[ارتباط]] دیگران با [[پیامبر]]{{صل}}، بین خود قسمت کرده بودند، که در [[آیه]] {{متن قرآن|كَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ}}<ref>«همچنان که (عذاب را) بر بخشکنندگان فرو فرستادیم» سوره حجر، آیه ۹۰.</ref> [[خداوند]] درباره [[کیفر]] آنان سخن دارد<ref>المحبر، ص ۱۶۰.</ref> | #برخی او را از مصادیق {{متن قرآن|الْمُقْتَسِمِينَ}} دانستهاند؛ یعنی آنان که مسیر ورودی [[مکّه]] را برای جلوگیری از [[ارتباط]] دیگران با [[پیامبر]]{{صل}}، بین خود قسمت کرده بودند، که در [[آیه]] {{متن قرآن|كَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ}}<ref>«همچنان که (عذاب را) بر بخشکنندگان فرو فرستادیم» سوره حجر، آیه ۹۰.</ref> [[خداوند]] درباره [[کیفر]] آنان سخن دارد<ref>المحبر، ص ۱۶۰.</ref><ref>[[محمد باغستانی|باغستانی، محمد]]، [[اسود بن عبدالاسد بن هلال (مقاله)|مقاله «اسود بن عبدالاسد بن هلال»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |