پرش به محتوا

اسیر بن عروه ظفری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۵: خط ۵:
اُسَیر<ref>تصحیف شده به اشتر، ر.ک: مجلسی، ج۱۷، ص۷۹-۸۰ و أسید، ر.ک: ابن شبه، ج۲، ص۴۱۱؛ طبرانی، ج۱۹، ص۱۱؛ قمی، ج۱، ص۱۵۱.</ref> فرزند [[عروه]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۹؛ ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸.</ref> و به گفته [[ابوموسی]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۹۵.</ref> [[مدینی]] فرزند [[عمرو بن سواد بن هیثم]]، از شاخه بنو ابیرق، از تیره [[بنو ظفر]]، از [[قبیله اوس]] است. وی از سخنوران و بلیغان [[عرب]] بود و [[بشیر ظفری]] [[منافق]] را بر [[ضد]] [[قتادة بن نعمان]] [[یاری]] داد. بشیر در هجو [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} [[شعر]] می‌سرود و آن را به دیگران نسبت می‌داد و روزی نیز به [[خانه]] [[رفاعة بن زید]] دستبرد زد. برادرزاده وی به نام [[قتاده]] ([[برادر]] [[مادری]] [[ابوسعید خدری]]) خبر [[سرقت]] را به [[پیامبر]] رساند و آن [[حضرت]] [[وعده]] تحقیق و بررسی داد. «بشیر» و دو برادرش «بشر» و «مبشر»، از سویی [[لبید بن سهل]] را به دزدی متهم کردند و از سوی دیگر، پسرعموی خود، [[أُسَیر بن عروه]] را با گروهی نزد [[رسول خدا]]{{صل}} فرستادند تا ضمن تبرئه آنان، قتاده را به [[دروغ پردازی]] متهم کند. پس از آنکه شیر از نزد رسول خدا{{صل}} بیرون رفت، قتاده وارد شد و آن حضرت با وی برخوردی تند کرد و او را به دلیل [[سخن چینی]]، [[تهمت]] و بی‌پایه [[سخن گفتن]] [[سرزنش]] نمود، به گونه‌ای که قتاده [[آرزو]] می‌کرد دارایی‌اش را از دست می‌داد، ولی با رسول خدا{{صل}} در این باره سخن نمی‌گفت. [[نزول آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا * وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا * وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش * و از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده بخشاینده است * و از آنان که به خویش خیانت می‌ورزند دفاع مکن که خداوند آن را که خیانتگر بزهکار است، دوست نمی‌دارد» سوره نساء، آیه ۱۰۵-۱۰۷.</ref>. [[قتاده]] را تبرئه کرد و خائنان را [[سرزنش]] نمود <ref>طبری، ج۵، ص۳۶۱؛ طوسی، ج۳، ص۳۱۶؛ حاکم نیشابوری، ج۴، ص۳۸۵-۳۸۷؛ ترمذی، ج۴، ص۳۱۳-۳۱۰؛ ابن عساکر، ج۳۳، ص۲۲۳.</ref>. گویند مراد از {{متن قرآن|خَوَّانًا أَثِيمًا}}، أُسَیر بن عروه است که به [[نفاق]] متهم بود<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۹۰.</ref>. به گفته [[ابن قداح]]، [[اسیر]] از [[صحابیان]] شرکت کننده در [[غزوه]] [[أحد]] و غزوه‌های پس از آن بود و در [[نبرد]] [[نهاوند]] کشته شد<ref>ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۳۷.</ref>.
اُسَیر<ref>تصحیف شده به اشتر، ر.ک: مجلسی، ج۱۷، ص۷۹-۸۰ و أسید، ر.ک: ابن شبه، ج۲، ص۴۱۱؛ طبرانی، ج۱۹، ص۱۱؛ قمی، ج۱، ص۱۵۱.</ref> فرزند [[عروه]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۹؛ ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸.</ref> و به گفته [[ابوموسی]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۹۵.</ref> [[مدینی]] فرزند [[عمرو بن سواد بن هیثم]]، از شاخه بنو ابیرق، از تیره [[بنو ظفر]]، از [[قبیله اوس]] است. وی از سخنوران و بلیغان [[عرب]] بود و [[بشیر ظفری]] [[منافق]] را بر [[ضد]] [[قتادة بن نعمان]] [[یاری]] داد. بشیر در هجو [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} [[شعر]] می‌سرود و آن را به دیگران نسبت می‌داد و روزی نیز به [[خانه]] [[رفاعة بن زید]] دستبرد زد. برادرزاده وی به نام [[قتاده]] ([[برادر]] [[مادری]] [[ابوسعید خدری]]) خبر [[سرقت]] را به [[پیامبر]] رساند و آن [[حضرت]] [[وعده]] تحقیق و بررسی داد. «بشیر» و دو برادرش «بشر» و «مبشر»، از سویی [[لبید بن سهل]] را به دزدی متهم کردند و از سوی دیگر، پسرعموی خود، [[أُسَیر بن عروه]] را با گروهی نزد [[رسول خدا]]{{صل}} فرستادند تا ضمن تبرئه آنان، قتاده را به [[دروغ پردازی]] متهم کند. پس از آنکه شیر از نزد رسول خدا{{صل}} بیرون رفت، قتاده وارد شد و آن حضرت با وی برخوردی تند کرد و او را به دلیل [[سخن چینی]]، [[تهمت]] و بی‌پایه [[سخن گفتن]] [[سرزنش]] نمود، به گونه‌ای که قتاده [[آرزو]] می‌کرد دارایی‌اش را از دست می‌داد، ولی با رسول خدا{{صل}} در این باره سخن نمی‌گفت. [[نزول آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا * وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا * وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش * و از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده بخشاینده است * و از آنان که به خویش خیانت می‌ورزند دفاع مکن که خداوند آن را که خیانتگر بزهکار است، دوست نمی‌دارد» سوره نساء، آیه ۱۰۵-۱۰۷.</ref>. [[قتاده]] را تبرئه کرد و خائنان را [[سرزنش]] نمود <ref>طبری، ج۵، ص۳۶۱؛ طوسی، ج۳، ص۳۱۶؛ حاکم نیشابوری، ج۴، ص۳۸۵-۳۸۷؛ ترمذی، ج۴، ص۳۱۳-۳۱۰؛ ابن عساکر، ج۳۳، ص۲۲۳.</ref>. گویند مراد از {{متن قرآن|خَوَّانًا أَثِيمًا}}، أُسَیر بن عروه است که به [[نفاق]] متهم بود<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۹۰.</ref>. به گفته [[ابن قداح]]، [[اسیر]] از [[صحابیان]] شرکت کننده در [[غزوه]] [[أحد]] و غزوه‌های پس از آن بود و در [[نبرد]] [[نهاوند]] کشته شد<ref>ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۳۷.</ref>.


اسیر بن عروه، عموزاده [[مُعتب بن عبید ظَفری]] بود و از آنجا که معتب فرزند (ذکوری) نداشت، اُسَیر [[وارث]] [[اموال]] وی شد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۷.</ref>. او همچنین با حبیبه [[همسر]] معتب [[ازدواج]] کرد و [[ابوبرده]] به [[دنیا]] آمد<ref>ابن سعد، ج۸، ص۲۵۸.</ref>. [[عبدالله بن مغیث]] نواده [[ابوبردة بن أسیر]]، عالمی بود که جذب دستگاه [[یزید بن عبدالملک]] [[اموی]] شد و همواره با زُهری در [[شام]] نزد یزید زیست<ref>ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸.</ref>.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسیر بن عروه ظفری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۸۵.</ref>
اسیر بن عروه، عموزاده [[مُعتب بن عبید ظَفری]] بود و از آنجا که معتب فرزند (ذکوری) نداشت، اُسَیر [[وارث]] [[اموال]] وی شد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۷.</ref>. او همچنین با حبیبه [[همسر]] معتب [[ازدواج]] کرد و [[ابوبرده]] به [[دنیا]] آمد<ref>ابن سعد، ج۸، ص۲۵۸.</ref>. [[عبدالله بن مغیث]] نواده [[ابوبردة بن أسیر]]، عالمی بود که جذب دستگاه [[یزید بن عبدالملک]] [[اموی]] شد و همواره با زُهری در [[شام]] نزد یزید زیست<ref>ابن ماکولا، ج۷، ص۲۷۸.</ref><ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسیر بن عروه ظفری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۸۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش