پرش به محتوا

اصحاب رس: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
جز
خط ۸: خط ۸:


مفسرّان به سبب نبود گزارش تفصیلی [[قرآن]] و براساس برخی معانیِ لغویِ "رسّ"، پاره‌ای [[احادیث]] <ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۲۰ ـ ۲۱؛ عیون اخبارالرضا علیه ‌السلام، ج ۱، ص ۴۱۸ ـ ۴۲۶؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۴۸ ـ ۱۵۸.</ref> و روایت‌های تاریخی <ref>المحبر، ص ۶؛ تاریخ دمشق، ج ۱، ص ۱۲ ـ ۱۳؛ البدایة والنهایه، ج ۱، ص ۲۰۵.</ref>دیدگاه‌های متفاوتی را درباره [[هویّت]]، [[آیین]]، [[پیامبر]]، محل و زمان [[زندگی]]، زمینه‌ها و چگونگی [[هلاکت]] [[اصحاب]] رسّ ارائه کرده‌اند<ref> جامع‌البیان، مج۱۱، ج۱۹، ص۱۹ ـ ۲۰؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۶۶ ـ ۲۶۷؛ روض‌الجنان، ج ۱۴، ص ۲۲۱ ـ ۲۲۹.</ref> که گاهی آمیخته به افسانه و داستان‌پردازی است.<ref>روض‌الجنان، ج۱۴، ص۲۲۶ ـ ۲۲۷؛ قصص‌الانبیاء، ص ۲۳۰ ـ ۲۳۲.</ref> بیشتر گزارش‌ها هر چند با جزئیاتی متفاوت و غالباً متداخل، براساس معنای [[چاه]] برای رسّ و محوریّت آن [[استوار]] است، با این تفاوت که شمار چشم‌گیری از آنان، اصحاب رسّ را قومی یاد کرده‌اند که به سبب افکندن پیامبر خویش در چاه، به این نام موسوم شده‌اند. اغلب، نام آن پیامبر را "[[حنظلة بن صفوان]]" گفته‌اند.<ref>کشف‌الاسرار، ج ۷، ص ۳۳؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۶۶؛ روض‌الجنان، ج ۱۴، ص ۲۲۱.</ref> مهم‌ترین روایت‌ها از این قرار است:  
مفسرّان به سبب نبود گزارش تفصیلی [[قرآن]] و براساس برخی معانیِ لغویِ "رسّ"، پاره‌ای [[احادیث]] <ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۲۰ ـ ۲۱؛ عیون اخبارالرضا علیه ‌السلام، ج ۱، ص ۴۱۸ ـ ۴۲۶؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۴۸ ـ ۱۵۸.</ref> و روایت‌های تاریخی <ref>المحبر، ص ۶؛ تاریخ دمشق، ج ۱، ص ۱۲ ـ ۱۳؛ البدایة والنهایه، ج ۱، ص ۲۰۵.</ref>دیدگاه‌های متفاوتی را درباره [[هویّت]]، [[آیین]]، [[پیامبر]]، محل و زمان [[زندگی]]، زمینه‌ها و چگونگی [[هلاکت]] [[اصحاب]] رسّ ارائه کرده‌اند<ref> جامع‌البیان، مج۱۱، ج۱۹، ص۱۹ ـ ۲۰؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۶۶ ـ ۲۶۷؛ روض‌الجنان، ج ۱۴، ص ۲۲۱ ـ ۲۲۹.</ref> که گاهی آمیخته به افسانه و داستان‌پردازی است.<ref>روض‌الجنان، ج۱۴، ص۲۲۶ ـ ۲۲۷؛ قصص‌الانبیاء، ص ۲۳۰ ـ ۲۳۲.</ref> بیشتر گزارش‌ها هر چند با جزئیاتی متفاوت و غالباً متداخل، براساس معنای [[چاه]] برای رسّ و محوریّت آن [[استوار]] است، با این تفاوت که شمار چشم‌گیری از آنان، اصحاب رسّ را قومی یاد کرده‌اند که به سبب افکندن پیامبر خویش در چاه، به این نام موسوم شده‌اند. اغلب، نام آن پیامبر را "[[حنظلة بن صفوان]]" گفته‌اند.<ref>کشف‌الاسرار، ج ۷، ص ۳۳؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۶۶؛ روض‌الجنان، ج ۱۴، ص ۲۲۱.</ref> مهم‌ترین روایت‌ها از این قرار است:  
#[[طوسی]] و [[طبرسی]] به [[نقل]] از [[عکرمه]] و با ردّ روایت‌های دیگر، از آنان فقط به عنوان قومی یاد کرده‌اند که پیامبر خویش را در چاه افکندند.<ref>التبیان، ج ۷، ص ۴۹۰؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۶۶ ـ ۲۶۷.</ref>
# [[طوسی]] و [[طبرسی]] به [[نقل]] از [[عکرمه]] و با ردّ روایت‌های دیگر، از آنان فقط به عنوان قومی یاد کرده‌اند که پیامبر خویش را در چاه افکندند.<ref>التبیان، ج ۷، ص ۴۹۰؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۶۶ ـ ۲۶۷.</ref>
#برخی چون [[کعب‌الاحبار]]، مُقاتل و سدّی، رسّ را چاهی در [[انطاکیه]] و [[اصحاب]] رسّ را همان اصحاب [[یاسین]] دانسته‌اند که [[حبیب]] نجّار را درون آن افکندند.<ref>جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص ۱۹۸؛ کشف‌الاسرار، ج ۷، ص ۳۲؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۲۱۵.</ref> این دیدگاه از سوی اغلب [[مفسّران]] ردّ <ref>التبیان، ج ۷، ص ۴۹۰؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۶۶؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۲۲۷.</ref> و [[حبیب نجار]] از [[مؤمنان]] به [[رسولان]] [[عیسی]]{{ع}} {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ}}<ref>«و برای آنان از مردم آن شهر  آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن» سوره یس، آیه ۱۳.</ref>، {{متن قرآن|وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ}}<ref>«که پروردگارم مرا آمرزید و مرا از گرامی‌داشتگان گردانید» سوره یس، آیه ۲۷.</ref>.<ref>مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۶۵۵؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۳، ص ۵۷۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۲.</ref> و انطاکیه، شهری در [[ترکیه]] گزارش شده است که این با گزارشهای [[تاریخی]] مبنی بر [[عرب]] بودن اصحاب رسّ سازگار نیست.<ref>المفصل، ج ۱، ص ۳۴۷ ـ ۳۴۸.</ref>
#برخی چون [[کعب‌الاحبار]]، مُقاتل و سدّی، رسّ را چاهی در [[انطاکیه]] و [[اصحاب]] رسّ را همان اصحاب [[یاسین]] دانسته‌اند که [[حبیب]] نجّار را درون آن افکندند.<ref>جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص ۱۹۸؛ کشف‌الاسرار، ج ۷، ص ۳۲؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۲۱۵.</ref> این دیدگاه از سوی اغلب [[مفسّران]] ردّ <ref>التبیان، ج ۷، ص ۴۹۰؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۶۶؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۲۲۷.</ref> و [[حبیب نجار]] از [[مؤمنان]] به [[رسولان]] [[عیسی]]{{ع}} {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ}}<ref>«و برای آنان از مردم آن شهر  آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن» سوره یس، آیه ۱۳.</ref>، {{متن قرآن|وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ}}<ref>«که پروردگارم مرا آمرزید و مرا از گرامی‌داشتگان گردانید» سوره یس، آیه ۲۷.</ref><ref>مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۶۵۵؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۳، ص ۵۷۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۲.</ref> و انطاکیه، شهری در [[ترکیه]] گزارش شده است که این با گزارشهای [[تاریخی]] مبنی بر [[عرب]] بودن اصحاب رسّ سازگار نیست.<ref>المفصل، ج ۱، ص ۳۴۷ ـ ۳۴۸.</ref>
#ابن‌عبّاس و گروهی دیگر از مفسرانِ نخستین، رسّ را نام یکی از قرای [[ثمود]] می‌دانند.<ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۹؛ [[تفسیر]] [[ابن‌کثیر]]، ج ۳، ص ۳۳۱.</ref> [[ابن‌جبیر]]، [[کلبی]] و [[خلیل‌ بن ‌احمد]] آن را چاهی در آبادی "فَلْج" در یمامه، [[اصحاب]] رسّ را باقیمانده [[قوم ثمود]] و ساکن در حاشیه آن [[چاه]] که در [[آیه]] {{متن قرآن|فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَشِيدٍ}}<ref>«و چه بسا شهرهایی را نابود کردیم که (مردم آنها) ستمگر بودند و (اینک خانه‌هایی) فرو ریخته‌اند  و (بسا) چاه‌هایی فرو نهاده و کاخ‌هایی بلند (که به جا مانده‌اند!)» سوره حج، آیه ۴۵.</ref> با تعبیر {{متن قرآن|بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ}} از آن یاد شده است و [[پیامبر]] آنان را "[[حنظلة بن صفوان]]" دانسته‌اند. آنان گرفتار پرنده‌ای بودند که گاهی [[کودکان]] خردسال را می‌ربود و چون با [[دعای پیامبر]] خویش از دست آن [[رهایی]] یافتند به جای [[ایمان]]، به [[تکذیب]] و [[قتل]] وی پرداختند.<ref>عرائس المجالس، ص ۱۳۱؛ المحبر، ص ۱۳۱؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۶۷.</ref> با توجه به یاد کرد قوم ثمود و اصحاب رسّ به‌صورت دو گروه جداگانه در هر دو آیه {{متن قرآن|وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَيْنَ ذَلِكَ كَثِيرًا}}<ref>«و عاد و ثمود و اصحاب رسّ و نسل‌های بسیاری را که در (فاصله) میان آنان بودند (از میان برداشتیم)؛» سوره فرقان، آیه ۳۸.</ref> و توجیه ترتیب آن در [[آیه]] {{متن قرآن|كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ}}<ref>«پیش از آنان قوم نوح و اصحاب رسّ و ثمود دروغ‌انگاری کردند» سوره ق، آیه ۱۲.</ref> و نیز ذکر "رسّ یمامه" به عنوان محلی غیر از دیار مانده قوم ثمود <ref>معجم البلدان، ج ۳، ص ۴۳.</ref> در پاره‌ای [[منابع اسلامی]]، این دیدگاه جای [[تأمل]] دارد.
#ابن‌عبّاس و گروهی دیگر از مفسرانِ نخستین، رسّ را نام یکی از قرای [[ثمود]] می‌دانند.<ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۹؛ [[تفسیر]] [[ابن‌کثیر]]، ج ۳، ص ۳۳۱.</ref> [[ابن‌جبیر]]، [[کلبی]] و [[خلیل‌ بن ‌احمد]] آن را چاهی در آبادی "فَلْج" در یمامه، [[اصحاب]] رسّ را باقیمانده [[قوم ثمود]] و ساکن در حاشیه آن [[چاه]] که در [[آیه]] {{متن قرآن|فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَشِيدٍ}}<ref>«و چه بسا شهرهایی را نابود کردیم که (مردم آنها) ستمگر بودند و (اینک خانه‌هایی) فرو ریخته‌اند  و (بسا) چاه‌هایی فرو نهاده و کاخ‌هایی بلند (که به جا مانده‌اند!)» سوره حج، آیه ۴۵.</ref> با تعبیر {{متن قرآن|بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ}} از آن یاد شده است و [[پیامبر]] آنان را "[[حنظلة بن صفوان]]" دانسته‌اند. آنان گرفتار پرنده‌ای بودند که گاهی [[کودکان]] خردسال را می‌ربود و چون با [[دعای پیامبر]] خویش از دست آن [[رهایی]] یافتند به جای [[ایمان]]، به [[تکذیب]] و [[قتل]] وی پرداختند.<ref>عرائس المجالس، ص ۱۳۱؛ المحبر، ص ۱۳۱؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۶۷.</ref> با توجه به یاد کرد قوم ثمود و اصحاب رسّ به‌صورت دو گروه جداگانه در هر دو آیه {{متن قرآن|وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَيْنَ ذَلِكَ كَثِيرًا}}<ref>«و عاد و ثمود و اصحاب رسّ و نسل‌های بسیاری را که در (فاصله) میان آنان بودند (از میان برداشتیم)؛» سوره فرقان، آیه ۳۸.</ref> و توجیه ترتیب آن در [[آیه]] {{متن قرآن|كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ}}<ref>«پیش از آنان قوم نوح و اصحاب رسّ و ثمود دروغ‌انگاری کردند» سوره ق، آیه ۱۲.</ref> و نیز ذکر "رسّ یمامه" به عنوان محلی غیر از دیار مانده قوم ثمود <ref>معجم البلدان، ج ۳، ص ۴۳.</ref> در پاره‌ای [[منابع اسلامی]]، این دیدگاه جای [[تأمل]] دارد.
#برخی آنان را همان [[اصحاب اخدود]] دانسته‌اند <ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۲۰؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۲۲۷؛ تفسیر ابی‌السعود، ج ۵، ص ۲۱۸.</ref> که دست کم نظر به تفاوت سرانجام هریک با دیگری در [[دنیا]] {{متن قرآن|وَكُلًّا ضَرَبْنَا لَهُ الْأَمْثَالَ وَكُلًّا تَبَّرْنَا تَتْبِيرًا}}<ref>«و برای همگان مثل‌ها زدیم و همگان را یکسره نابود کردیم» سوره فرقان، آیه ۳۹.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref> آن دو نمی‌توانند یکی باشند.<ref>قصص الانبیاء، ص ۲۳۰؛ التحقیق، ج ۴، ص ۱۱۱.</ref>
#برخی آنان را همان [[اصحاب اخدود]] دانسته‌اند <ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۲۰؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۲۲۷؛ تفسیر ابی‌السعود، ج ۵، ص ۲۱۸.</ref> که دست کم نظر به تفاوت سرانجام هریک با دیگری در [[دنیا]] {{متن قرآن|وَكُلًّا ضَرَبْنَا لَهُ الْأَمْثَالَ وَكُلًّا تَبَّرْنَا تَتْبِيرًا}}<ref>«و برای همگان مثل‌ها زدیم و همگان را یکسره نابود کردیم» سوره فرقان، آیه ۳۹.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref> آن دو نمی‌توانند یکی باشند.<ref>قصص الانبیاء، ص ۲۳۰؛ التحقیق، ج ۴، ص ۱۱۱.</ref>
خط ۱۵: خط ۱۵:
#در روایتی از [[علی]]{{ع}} به نقل [[شیخ صدوق]] که [[سند]] آن معتبر<ref>حیاة القلوب، ج ۲، ص ۱۰۱۹.</ref> و صحیح <ref>التحقیق، ج ۴، ص ۱۱۲، «رس».</ref> خوانده شده آنها قومی پس از [[سلیمان]]{{ع}}، ساکن در ۱۲ [[شهر]] بسیار آباد با نام‌های ۱۲ ماه [[ایرانی]] (فروردین و...)، واقع در کنار رود بسیار پرآبی به نام "رسّ" در [[مشرق]] [[زمین]] و پرستنده درخت صنوبری به نام "شاه درخت" یاد می‌شوند. پس از خشکیدن درخت در پی [[نفرین]] [[پیامبری]] از [[نسل]] [[یهودا]] که پس از سالها [[دعوت به توحید]] با تکذیب و [[اصرار]] آنان بر [[بت‌پرستی]] روبه رو شد، آنان با [[تصور]] [[خشم]] درخت و با [[هدف]] [[خشنود]] ساختن آن، آب چشمه [[مقدس]]، واقع در پای درخت به نام "دوشاب" را [[تخلیه]] و با کندن گودالی در [[دل]] آن، [[پیامبر]] خویش را زنده زنده در آن [[دفن]] می‌کنند، ازاین‌رو به وسیله [[باد سرخ]] و [[زمین]] گداخته نابود و به [[اصحاب]] رسّ موسوم می‌شوند. رودخانه یاد شده نیز از آن پس "رسّ" نام می‌گیرد <ref>علل‌الشرایع، ج ۱، ص ۵۵ ـ ۵۷؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۴۱۸ ـ ۴۲۶؛ معانی الاخبار، ج ۱، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۰.</ref>. نیآمدن این [[روایت]] در دیگر مجامع [[حدیثی]] [[دست]] اول و معتبر [[شیعی]] و نیز [[تفسیر]] التبیان [[طوسی]] و [[مجمع‌البیان]] [[طبرسی]]، به رغم گزارش کامل آن در برخی [[منابع تفسیری]]<ref>کشف‌الاسرار، ج ۷، ص ۳۳ ـ ۳۵؛ روض‌الجنان، ج ۱۴، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۶.</ref> و داستانی <ref>عرائس المجالس، ص ۱۳۳ ـ ۱۳۵.</ref> جای بسی [[شگفتی]] است، چنان که از عبارت [[المیزان]]، ردّ غیر مستقیم آن برمی‌آید.<ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۲۱۸.</ref> برخی [[پژوهشگران]] با پیوند این روایت به سرو ابرقو، [[اصحاب]] رسّ را [[ایرانی]] و ساکن ابرقو <ref>داستان اصحاب رس، ص ۳۳.</ref> و شماری نیز بر اساس قراینی از جمله [[قرابت]] لفظی، رسّ را همان رود "ارس"، اصحاب رس را در [[آذربایجان]] و پیامبر آنان را احتمالاً [[زرتشت]] دانسته‌اند.<ref> شرح نهج‌البلاغه، عبده، ص ۳۹۱؛ التحقیق، ج ۴، ص۱۱۲ـ۱۱۳، «رس»؛ قاموس ‌قرآن، ج۳، ص۸۸ـ۸۹.</ref> بخشی از [[خطبه ۱۸۳]] [[نهج‌البلاغه]] در [[مقام]] [[موعظه]]، اصحاب رسّ را در شمار فراعنه و عمالقه <ref>شرح نهج‌البلاغه، ابن‌ابی‌الحدید، ج ۱۰، ص ۲۸۰ ـ ۲۸۱؛ المفصل، ج ۱، ص ۳۴۵ ـ ۳۴۷.</ref> و صاحبان شهرهای متعدد یاد می‌کند که طعمه [[مرگ]] شده و از این [[جهان]] رخت بربسته‌اند: {{متن حدیث| أَيْنَ اَلْعَمَالِقَةُ وَ أَبْنَاءُ اَلْعَمَالِقَةِ أَيْنَ اَلْفَرَاعِنَةُ وَ أَبْنَاءُ اَلْفَرَاعِنَةِ أَيْنَ أَصْحَابُ مَدَائِنِ اَلرَّسِّ اَلَّذِينَ قَتَلُوا اَلنَّبِيِّينَ وَ أَطْفَئُوا سُنَنَ اَلْمُرْسَلِينَ وَ أَحْيَوْا سُنَنَ اَلْجَبَّارِينَ}}. این روایت را نیز برخی از شارحان نهج‌البلاغه با داستان شاه درخت پیوند داده و داستان مذکور را در شرح و تفصیل آن آورده‌اند،<ref>شرح نهج‌البلاغه، عبده، ص ۳۹۱؛ قاموس قرآن، ج ۳، ص ۸۹.</ref> درحالی‌ که فقره مزبور اشاره مستقیمی به آن ماجرا نداشته، تنها بیانگر این است که [[اصحاب]] رس افرادی نامدار با [[تمدنی]] قابل توجه، شهرهایی متعدد و پیشینه‌ای نسبتاً زیاد در [[مبارزه]] با [[دعوت]] [[توحیدی]] [[انبیا]]، کشتن آنان و [[ترویج]] [[باورها]] و ارزشهای [[شرک‌آلود]] و [[کفرآمیز]] بوده‌اند و شهرهای آنان گویا در کنار رودی یا جایی به نام رسّ قرار داشته است.
#در روایتی از [[علی]]{{ع}} به نقل [[شیخ صدوق]] که [[سند]] آن معتبر<ref>حیاة القلوب، ج ۲، ص ۱۰۱۹.</ref> و صحیح <ref>التحقیق، ج ۴، ص ۱۱۲، «رس».</ref> خوانده شده آنها قومی پس از [[سلیمان]]{{ع}}، ساکن در ۱۲ [[شهر]] بسیار آباد با نام‌های ۱۲ ماه [[ایرانی]] (فروردین و...)، واقع در کنار رود بسیار پرآبی به نام "رسّ" در [[مشرق]] [[زمین]] و پرستنده درخت صنوبری به نام "شاه درخت" یاد می‌شوند. پس از خشکیدن درخت در پی [[نفرین]] [[پیامبری]] از [[نسل]] [[یهودا]] که پس از سالها [[دعوت به توحید]] با تکذیب و [[اصرار]] آنان بر [[بت‌پرستی]] روبه رو شد، آنان با [[تصور]] [[خشم]] درخت و با [[هدف]] [[خشنود]] ساختن آن، آب چشمه [[مقدس]]، واقع در پای درخت به نام "دوشاب" را [[تخلیه]] و با کندن گودالی در [[دل]] آن، [[پیامبر]] خویش را زنده زنده در آن [[دفن]] می‌کنند، ازاین‌رو به وسیله [[باد سرخ]] و [[زمین]] گداخته نابود و به [[اصحاب]] رسّ موسوم می‌شوند. رودخانه یاد شده نیز از آن پس "رسّ" نام می‌گیرد <ref>علل‌الشرایع، ج ۱، ص ۵۵ ـ ۵۷؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۴۱۸ ـ ۴۲۶؛ معانی الاخبار، ج ۱، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۰.</ref>. نیآمدن این [[روایت]] در دیگر مجامع [[حدیثی]] [[دست]] اول و معتبر [[شیعی]] و نیز [[تفسیر]] التبیان [[طوسی]] و [[مجمع‌البیان]] [[طبرسی]]، به رغم گزارش کامل آن در برخی [[منابع تفسیری]]<ref>کشف‌الاسرار، ج ۷، ص ۳۳ ـ ۳۵؛ روض‌الجنان، ج ۱۴، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۶.</ref> و داستانی <ref>عرائس المجالس، ص ۱۳۳ ـ ۱۳۵.</ref> جای بسی [[شگفتی]] است، چنان که از عبارت [[المیزان]]، ردّ غیر مستقیم آن برمی‌آید.<ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۲۱۸.</ref> برخی [[پژوهشگران]] با پیوند این روایت به سرو ابرقو، [[اصحاب]] رسّ را [[ایرانی]] و ساکن ابرقو <ref>داستان اصحاب رس، ص ۳۳.</ref> و شماری نیز بر اساس قراینی از جمله [[قرابت]] لفظی، رسّ را همان رود "ارس"، اصحاب رس را در [[آذربایجان]] و پیامبر آنان را احتمالاً [[زرتشت]] دانسته‌اند.<ref> شرح نهج‌البلاغه، عبده، ص ۳۹۱؛ التحقیق، ج ۴، ص۱۱۲ـ۱۱۳، «رس»؛ قاموس ‌قرآن، ج۳، ص۸۸ـ۸۹.</ref> بخشی از [[خطبه ۱۸۳]] [[نهج‌البلاغه]] در [[مقام]] [[موعظه]]، اصحاب رسّ را در شمار فراعنه و عمالقه <ref>شرح نهج‌البلاغه، ابن‌ابی‌الحدید، ج ۱۰، ص ۲۸۰ ـ ۲۸۱؛ المفصل، ج ۱، ص ۳۴۵ ـ ۳۴۷.</ref> و صاحبان شهرهای متعدد یاد می‌کند که طعمه [[مرگ]] شده و از این [[جهان]] رخت بربسته‌اند: {{متن حدیث| أَيْنَ اَلْعَمَالِقَةُ وَ أَبْنَاءُ اَلْعَمَالِقَةِ أَيْنَ اَلْفَرَاعِنَةُ وَ أَبْنَاءُ اَلْفَرَاعِنَةِ أَيْنَ أَصْحَابُ مَدَائِنِ اَلرَّسِّ اَلَّذِينَ قَتَلُوا اَلنَّبِيِّينَ وَ أَطْفَئُوا سُنَنَ اَلْمُرْسَلِينَ وَ أَحْيَوْا سُنَنَ اَلْجَبَّارِينَ}}. این روایت را نیز برخی از شارحان نهج‌البلاغه با داستان شاه درخت پیوند داده و داستان مذکور را در شرح و تفصیل آن آورده‌اند،<ref>شرح نهج‌البلاغه، عبده، ص ۳۹۱؛ قاموس قرآن، ج ۳، ص ۸۹.</ref> درحالی‌ که فقره مزبور اشاره مستقیمی به آن ماجرا نداشته، تنها بیانگر این است که [[اصحاب]] رس افرادی نامدار با [[تمدنی]] قابل توجه، شهرهایی متعدد و پیشینه‌ای نسبتاً زیاد در [[مبارزه]] با [[دعوت]] [[توحیدی]] [[انبیا]]، کشتن آنان و [[ترویج]] [[باورها]] و ارزشهای [[شرک‌آلود]] و [[کفرآمیز]] بوده‌اند و شهرهای آنان گویا در کنار رودی یا جایی به نام رسّ قرار داشته است.
#در روایتی از [[امام کاظم]]{{ع}}، [[اصحاب]] رسّ، مردمی صلیب‌ پرست <ref>بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۵۳ ـ ۱۵۴.</ref> و به [[نقلی]] دیگر [[آتش‌پرست]]، ساحل‌نشین رود "رسّ" در مرز ارمنستان و [[آذربایجان]] معرفی شده‌اند که ۳۰ [[پیامبر]] را کشتند؛<ref>عرائس المجالس، ص ۱۳۲ ـ ۱۳۳.</ref> همچنین در پاره‌ای [[احادیث]]، [[زنان]] اصحاب رسّ، همجنس‌باز خوانده شده‌اند.<ref>المحاسن، ج ۱، ص ۱۱۴؛ الکافی، ج ۷، ص ۲۰۲؛ من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۳.</ref>
#در روایتی از [[امام کاظم]]{{ع}}، [[اصحاب]] رسّ، مردمی صلیب‌ پرست <ref>بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۵۳ ـ ۱۵۴.</ref> و به [[نقلی]] دیگر [[آتش‌پرست]]، ساحل‌نشین رود "رسّ" در مرز ارمنستان و [[آذربایجان]] معرفی شده‌اند که ۳۰ [[پیامبر]] را کشتند؛<ref>عرائس المجالس، ص ۱۳۲ ـ ۱۳۳.</ref> همچنین در پاره‌ای [[احادیث]]، [[زنان]] اصحاب رسّ، همجنس‌باز خوانده شده‌اند.<ref>المحاسن، ج ۱، ص ۱۱۴؛ الکافی، ج ۷، ص ۲۰۲؛ من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۳.</ref>
#برخی گزارش‌های [[تاریخی]]، اصحاب رسّ را ساکن "حضور" در [[یمن]] می‌دانند که پس از [[کشتن پیامبر]] خویش به دست بُخْتُ نُّصَّر کشته و [[اسیر]] شدند. جواد [[علی]] با ارائه مستنداتی این را جزو [[اسرائیلیات]] و برگرفته از گزارش [[تورات]] می‌داند <ref>تاریخ دمشق، ج ۱، ص ۱۲؛ المفصل، ج ۱، ص ۳۴۷ ـ ۳۵۲.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی]] و [[محمد حسن ناصحی|ناصحی]] [[اصحاب رس (مقاله)|مقاله «اصحاب رس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
#برخی گزارش‌های [[تاریخی]]، اصحاب رسّ را ساکن "حضور" در [[یمن]] می‌دانند که پس از [[کشتن پیامبر]] خویش به دست بُخْتُ نُّصَّر کشته و [[اسیر]] شدند. جواد [[علی]] با ارائه مستنداتی این را جزو [[اسرائیلیات]] و برگرفته از گزارش [[تورات]] می‌داند <ref>تاریخ دمشق، ج ۱، ص ۱۲؛ المفصل، ج ۱، ص ۳۴۷ ـ ۳۵۲.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی]] و [[محمد حسن ناصحی|ناصحی]] [[اصحاب رس (مقاله)|مقاله «اصحاب رس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>


==[[اصحاب]] رایات در [[شان نزول]]==
==[[اصحاب]] رایات در [[شان نزول]]==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش