امام علی علیهالسلام: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
نام ایشان [[علی]] و پسر عمو و داماد [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است<ref>مصنفات شیخ مفید، ج ۱۱ ص ۵.</ref>. | نام ایشان [[علی]] و پسر عمو و داماد [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است<ref>مصنفات شیخ مفید، ج ۱۱ ص ۵.</ref>. | ||
[[علی]] بهمعنای بلندی و [[برتری]] و غلبه است، [[علی]] و اعلی از نامهای خداوند است. درباره اینکه چه کسی این نام را برای ایشان انتخاب کرده اختلاف نظر وجود دارد، زیرا نام "[[علی]]" تا آن زمان سابقه نداشت و کسی فرزندش را [[علی]] نام ننهاده بود<ref>بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۵، ص۴۸.</ref>. [[روایات]] متعددی در این زمینه وجود دارد مانند اینکه حافظ گنجی مینویسد: شبی که [[امام علی]] به [[دنیا]] آمد [[زمین]]، نورانی شد. پس [[ابوطالب]] از خانه بیرون آمد در حالی که میگفت: ای [[مردم]]! ولی خدا در [[کعبه]] به [[دنیا]] آمد و زمانی که صبح شد؛ او به [[کعبه]] داخل شد در حالی که میگفت: ای خدای این شب تیره و تاریک و ای خدای ماه نورانی و نوردهنده. از [[لوح محفوظ]] و مخفی خودت برای ما بیان کن که اسم این نوزاد چه باشد<ref>{{عربی|يا ربّ هذا الغسق الدجيّ *** و القمر المبتلج المضيّ}} {{عربی| بيّن لنا من حكمك المقضيّ *** ما ذا ترى في اسم ذا الصبيّ؟}}</ref>. پس صدای منادی شنیده شد که میگفت: ای [[اهل بیت پیامبر]] برگزیده، شما را به فرزندی [[پاکیزه]] مخصوص گردانیدم. همانا اسم او [[علی]] است که از [[نام علی]] اعلی ([[خدا]]) گرفته شده است<ref>{{عربی|يا أهل بيت المصطفى النبيِّ *** خصصتمُ بالولدِ الزكيِّ}} {{عربی|إنَّ اسمه من شامخِ العليِّ *** عليٌّ اشتقَّ من العليِّ}} کفایة الطالب، گنجی شافعی، ص۴۰۶؛ الفصول المهمه، ابن صباغ، ص۱۷۳ (پاورقی).</ref> | [[علی]] بهمعنای بلندی و [[برتری]] و غلبه است، [[علی]] و اعلی از نامهای خداوند است. درباره اینکه چه کسی این نام را برای ایشان انتخاب کرده اختلاف نظر وجود دارد، زیرا نام "[[علی]]" تا آن زمان سابقه نداشت و کسی فرزندش را [[علی]] نام ننهاده بود<ref>بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۵، ص۴۸.</ref>. [[روایات]] متعددی در این زمینه وجود دارد مانند اینکه حافظ گنجی مینویسد: شبی که [[امام علی]] به [[دنیا]] آمد [[زمین]]، نورانی شد. پس [[ابوطالب]] از خانه بیرون آمد در حالی که میگفت: ای [[مردم]]! ولی خدا در [[کعبه]] به [[دنیا]] آمد و زمانی که صبح شد؛ او به [[کعبه]] داخل شد در حالی که میگفت: ای خدای این شب تیره و تاریک و ای خدای ماه نورانی و نوردهنده. از [[لوح محفوظ]] و مخفی خودت برای ما بیان کن که اسم این نوزاد چه باشد<ref>{{عربی|يا ربّ هذا الغسق الدجيّ *** و القمر المبتلج المضيّ}} {{عربی| بيّن لنا من حكمك المقضيّ *** ما ذا ترى في اسم ذا الصبيّ؟}}</ref>. پس صدای منادی شنیده شد که میگفت: ای [[اهل بیت پیامبر]] برگزیده، شما را به فرزندی [[پاکیزه]] مخصوص گردانیدم. همانا اسم او [[علی]] است که از [[نام علی]] اعلی ([[خدا]]) گرفته شده است<ref>{{عربی|يا أهل بيت المصطفى النبيِّ *** خصصتمُ بالولدِ الزكيِّ}} {{عربی|إنَّ اسمه من شامخِ العليِّ *** عليٌّ اشتقَّ من العليِّ}} کفایة الطالب، گنجی شافعی، ص۴۰۶؛ الفصول المهمه، ابن صباغ، ص۱۷۳ (پاورقی).</ref><ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۴۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۵۵-۱۵۶؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۴؛ [[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۵.</ref> | ||
===کنیهها=== | ===کنیهها=== | ||
{{اصلی|کنیههای امام علی}} | {{اصلی|کنیههای امام علی}} | ||
[[امام علی]]{{ع}} کنیههای متعددی بر اساس نام فرزندانش داشته است مثل: [[ابوالحسن]]، [[ابوالحسنین]]، [[ابوالسبطین]]، [[ابوالریحانتین]]، ابو [[زینب]] و [[ابوتراب]]<ref>الفصل الثانی فی ذکر أسمائه و ألقابه{{ع}} طبرسی، فضل بن حسن، أعلام الوری بأعلام الهدی (ط ـ القدیمة)، ص ۱۵۴ و موسوعه الامام امیرالمؤمنین{{ع}}، ج۱، ص ۷۹.</ref> | [[امام علی]]{{ع}} کنیههای متعددی بر اساس نام فرزندانش داشته است مثل: [[ابوالحسن]]، [[ابوالحسنین]]، [[ابوالسبطین]]، [[ابوالریحانتین]]، ابو [[زینب]] و [[ابوتراب]]<ref>الفصل الثانی فی ذکر أسمائه و ألقابه{{ع}} طبرسی، فضل بن حسن، أعلام الوری بأعلام الهدی (ط ـ القدیمة)، ص ۱۵۴ و موسوعه الامام امیرالمؤمنین{{ع}}، ج۱، ص ۷۹.</ref><ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۴۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۵۵-۱۵۶؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۴.</ref> | ||
علت دو مورد از این کنیه ها بدین شرح است: | علت دو مورد از این کنیه ها بدین شرح است: | ||
# [[ابوتراب]]: درباره علت نامگذاری [[علی]]{{ع}} به [[ابوتراب]] و زمان و مکان آن [[اختلاف]] نظر وجود دارد اما از مجموع نقلها به [[دست]] میآید [[رسول خدا]]{{صل}} در مکانها و زمانهای گوناگون [[علی]]{{ع}} را با این [[کنیه]] خطاب کرده است. در روایتی [[نقل]] شده است، در یکی از روزها که [[رسول خدا]]{{صل}} در [[عشیره]]<ref>در نیمه جمادی الاول سال دوم هجرت، پیامبر{{صل}} و گروهی از مسلمانان در تعقیب کاروان قریش که به سرپرستی ابوسفیان به سوی شام میرفتند؛ تا نقطهای به نام “عشیره” پیش رفتند؛ از همین رو به این غزوه، غزوه عشیره گویند.</ref> بودند، بر بالین [[امام علی]] و [[عمار]] آمده و دیدند آنها خوابیدهاند و بر سر و صورت [[علی]]{{ع}} خاکهای [[نرمی]] نشسته است. [[حضرت]] آن دو را با [[مهربانی]] بیدار کرد و خطاب به [[علی]]{{ع}} فرمود: "ای آغشته به [[خاک]]، برخیز! آیا نمیخواهی از شقیترین [[مردم]] روی [[زمین]] به تو خبر دهم، یکی به نام أحیمر ([[لقب]] قدار بن سالف) است که [[ناقه صالح]] [[پیامبر]] را پی کرد و دیگری کسی است که [[شمشیر]] بر فرق تو میزند و [[محاسن]] تو را به [[خون]] سرت رنگین میکند<ref>{{متن حدیث|قُمْ يَا أَبَا تُرَابٍ! أَ لَا أُخْبِرُكَ بِأَشْقَى النَّاسِ... أُحَيْمِرُ ثَمُودَ عاقِرُ الناقَةِ وَ الَّذِي يَضْرِبُكَ عَلَى هَذَا -يَعْنِي قَرْنِهِ- فَيُخْضَبُ هَذِهِ مِنْهَا -وَ أَخَذَ بِلِحْيَتِهِ-}}؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۳۴؛ تاریخ الطبری، طبری، ج۲، ص۱۲۳.</ref>. | # [[ابوتراب]]: درباره علت نامگذاری [[علی]]{{ع}} به [[ابوتراب]] و زمان و مکان آن [[اختلاف]] نظر وجود دارد اما از مجموع نقلها به [[دست]] میآید [[رسول خدا]]{{صل}} در مکانها و زمانهای گوناگون [[علی]]{{ع}} را با این [[کنیه]] خطاب کرده است. در روایتی [[نقل]] شده است، در یکی از روزها که [[رسول خدا]]{{صل}} در [[عشیره]]<ref>در نیمه جمادی الاول سال دوم هجرت، پیامبر{{صل}} و گروهی از مسلمانان در تعقیب کاروان قریش که به سرپرستی ابوسفیان به سوی شام میرفتند؛ تا نقطهای به نام “عشیره” پیش رفتند؛ از همین رو به این غزوه، غزوه عشیره گویند.</ref> بودند، بر بالین [[امام علی]] و [[عمار]] آمده و دیدند آنها خوابیدهاند و بر سر و صورت [[علی]]{{ع}} خاکهای [[نرمی]] نشسته است. [[حضرت]] آن دو را با [[مهربانی]] بیدار کرد و خطاب به [[علی]]{{ع}} فرمود: "ای آغشته به [[خاک]]، برخیز! آیا نمیخواهی از شقیترین [[مردم]] روی [[زمین]] به تو خبر دهم، یکی به نام أحیمر ([[لقب]] قدار بن سالف) است که [[ناقه صالح]] [[پیامبر]] را پی کرد و دیگری کسی است که [[شمشیر]] بر فرق تو میزند و [[محاسن]] تو را به [[خون]] سرت رنگین میکند<ref>{{متن حدیث|قُمْ يَا أَبَا تُرَابٍ! أَ لَا أُخْبِرُكَ بِأَشْقَى النَّاسِ... أُحَيْمِرُ ثَمُودَ عاقِرُ الناقَةِ وَ الَّذِي يَضْرِبُكَ عَلَى هَذَا -يَعْنِي قَرْنِهِ- فَيُخْضَبُ هَذِهِ مِنْهَا -وَ أَخَذَ بِلِحْيَتِهِ-}}؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۴۳۴؛ تاریخ الطبری، طبری، ج۲، ص۱۲۳.</ref>. | ||
# ابو ریحانتین: یکی دیگر از [[کنیههای امام علی]]{{ع}} ابو ریحانتین است که [[رسول خدا]] آن [[حضرت]] را با این [[کنیه]] خطاب کرده و معنی آن، پدر دو [[ریحانه]] بهشتی، یعنی [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} است. [[جابر]] از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده است که آن [[حضرت]] سه روز قبل از وفاتش به [[علی]]{{ع}} فرمود: "[[سلام]] [[خدا]] بر تو ای [[پدر]] دو [[ریحانه]]! سفارش میکنم در [[دنیا]] دو ریحان گل بوستان من را [[عزیز]] بداری. زمان کمی مانده است دو رکن تو ([[پیامبر]] و [[فاطمه زهرا]]) شکسته شوند و [[خدای متعال]] [[جانشین]] من است درباره تو"<ref>{{متن حدیث|سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْكَ يَا أَبَا الرَّيْحَانَتَيْنِ أُوصِيكَ بِرَيْحَانَتَيَّ مِنَ الدُّنْيَا فَعَنْ قَلِيلٍ يَنْهَدُّ رُكْنَاكَ وَ اللَّهُ خَلِيفَتِي}}؛ الأمالی، شیخ صدوق، ص۱۹۸؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۱۴، ص۱۶۶؛ نظم درر السمطین، زرندی حنفی، ص۹۸؛ المناقب، موفق خوارزمی، ص۱۴۱.</ref> | # ابو ریحانتین: یکی دیگر از [[کنیههای امام علی]]{{ع}} ابو ریحانتین است که [[رسول خدا]] آن [[حضرت]] را با این [[کنیه]] خطاب کرده و معنی آن، پدر دو [[ریحانه]] بهشتی، یعنی [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} است. [[جابر]] از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده است که آن [[حضرت]] سه روز قبل از وفاتش به [[علی]]{{ع}} فرمود: "[[سلام]] [[خدا]] بر تو ای [[پدر]] دو [[ریحانه]]! سفارش میکنم در [[دنیا]] دو ریحان گل بوستان من را [[عزیز]] بداری. زمان کمی مانده است دو رکن تو ([[پیامبر]] و [[فاطمه زهرا]]) شکسته شوند و [[خدای متعال]] [[جانشین]] من است درباره تو"<ref>{{متن حدیث|سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْكَ يَا أَبَا الرَّيْحَانَتَيْنِ أُوصِيكَ بِرَيْحَانَتَيَّ مِنَ الدُّنْيَا فَعَنْ قَلِيلٍ يَنْهَدُّ رُكْنَاكَ وَ اللَّهُ خَلِيفَتِي}}؛ الأمالی، شیخ صدوق، ص۱۹۸؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۱۴، ص۱۶۶؛ نظم درر السمطین، زرندی حنفی، ص۹۸؛ المناقب، موفق خوارزمی، ص۱۴۱.</ref><ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۷.</ref> | ||
===القاب=== | ===القاب=== | ||
{{اصلی|لقبهای امام علی}} | {{اصلی|لقبهای امام علی}} | ||
[[لقب]] اسمی است که افراد به آن [[شهرت]] پیدا میکنند و غیر از اسم اصلی شخص است و بر [[مدح]] یا [[ذم]] اشخاص دلالت دارد. [[القاب]] فراوان [[امام علی]]{{ع}} همگی بر [[مدح]] و [[شخصیت]] والای ایشان دلالت دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم: [[امیرالمؤمنین]] <ref>الصحیح من سیره امیرالمؤمنین{{ع}}، ج۱، ص ۱۵۴ و الیقین باختصاص مولانا علی بامرة المؤمنین نوشته سید بن طاووس.</ref>، [[المرتضی]]، [[یعسوب الدین]]، [[قسیم الجنة و النار]]، [[سیدالعرب]]، [[الصدیق الأکبر]]، [[الوصی]] و [[الفاروق]]<ref>{{متن حدیث|قَالَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ عَلِیَ بْنَ أَبِی طَالِبٍ{{ع}} مِنِّی وَ أَنَا مِنْ عَلِیٍّ خُلِقَ عَلِیٌّ مِنْ طِینَتِی وَ هُوَ إِمَامُ الْخَلْقِ بَعْدِی یُبَیِّنُ لَهُمْ مَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنْ سُنَّتِی وَ هُوَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ یَعْسُوبُ الدِّینِ وَ خَیْرُ الْوَصِیِّینَ وَ زَوْجُ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ أَبُو الْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیِّینَ}}؛ بشارة المصطفی لشیعة المرتضی (ط القدیمة)، ص ۲۴ و ر.ک: الصحیح من سیره امیرالمؤمنین{{ع}}، ج۱، ص ۱۴۰ الفصل الرابع الاسماء و الالقاب و الکنی.</ref> | [[لقب]] اسمی است که افراد به آن [[شهرت]] پیدا میکنند و غیر از اسم اصلی شخص است و بر [[مدح]] یا [[ذم]] اشخاص دلالت دارد. [[القاب]] فراوان [[امام علی]]{{ع}} همگی بر [[مدح]] و [[شخصیت]] والای ایشان دلالت دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم: [[امیرالمؤمنین]] <ref>الصحیح من سیره امیرالمؤمنین{{ع}}، ج۱، ص ۱۵۴ و الیقین باختصاص مولانا علی بامرة المؤمنین نوشته سید بن طاووس.</ref>، [[المرتضی]]، [[یعسوب الدین]]، [[قسیم الجنة و النار]]، [[سیدالعرب]]، [[الصدیق الأکبر]]، [[الوصی]] و [[الفاروق]]<ref>{{متن حدیث|قَالَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ عَلِیَ بْنَ أَبِی طَالِبٍ{{ع}} مِنِّی وَ أَنَا مِنْ عَلِیٍّ خُلِقَ عَلِیٌّ مِنْ طِینَتِی وَ هُوَ إِمَامُ الْخَلْقِ بَعْدِی یُبَیِّنُ لَهُمْ مَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنْ سُنَّتِی وَ هُوَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ یَعْسُوبُ الدِّینِ وَ خَیْرُ الْوَصِیِّینَ وَ زَوْجُ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ أَبُو الْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیِّینَ}}؛ بشارة المصطفی لشیعة المرتضی (ط القدیمة)، ص ۲۴ و ر.ک: الصحیح من سیره امیرالمؤمنین{{ع}}، ج۱، ص ۱۴۰ الفصل الرابع الاسماء و الالقاب و الکنی.</ref><ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۴۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۵۵-۱۵۶؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۴.</ref> | ||
# [[امیرالمؤمنین]]: یکی از [[القاب امام علی]]{{ع}} [[امیرالمؤمنین]] است؛ [[حذیفه]] در روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده است که ایشان فرمودند: "اگر [[مردم]] میدانستند [[علی]] در چه زمانی [[لقب]] [[امیرالمؤمنین]] یافت، هرگز [[فضائل]] او را [[انکار]] نمیکردند؛ زیرا [[علی]] در زمانی که [[آدم]]، بین [[روح]] و [[جسد]] بود [[لقب]] [[امیرالمؤمنین]] یافت و سخن [[خدا]] چنین است: هنگامی که پروردگارت از پشت [[فرزندان آدم]]، [[ذریه]] آنان را گرفت و ایشان را بر خودشان [[گواه]] گرفت که آیا [[پروردگار]] شما نیستیم؟ گفتند: چرا زمانی که [[خداوند]] از [[ملائکه]]، [[پیمان]] گرفت و [[ملائکه]] جواب مثبت دادند؛ پس خدای ـ تبارک و تعالی ـ فرمود: "من خدای شما هستم و [[محمد]] [[پیامبر]] شماست و [[علی]] [[سرپرست]] و [[امیر]] شماست"<ref>{{متن حدیث|لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَتَى سُمِّيَ عَلِيٌّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا أَنْكَرُوا فَضْلَهُ، سُمِّيَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ آدَمُ بَيْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ، وَ قَولُهُ تَعَالَى: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى}} وَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ: بَلَى، فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: أَنَا رَبُّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ نَبِيُّكُمْ وَ عَلِيٌّ وَلِيُّكُمْ وَ أَمِيرُكُمْ}}؛ مدینة المعاجز، سید هاشم بحرانی، ج۱، ص۶۷.</ref>. همچنین [[جابر]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که از ایشان پرسیدم: چرا [[امیرالمؤمنین]] به این نام نامیده شد؟ [[حضرت]] در پاسخ فرمودند: [[خدا]] او را به این نام، نامیده است و این چنین در کتابش نازل کرده است: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زادههای آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref> و همانا [[محمد]]{{صل}} [[رسول]] من و [[علی]]{{ع}} [[امیرالمؤمنین]] است{{متن حدیث|اللَّهُ سَمَّاهُ وَ هَكَذَا أَنْزَلَ فِي كِتَابِهِ }}{{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}{{متن حدیث| وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولِي وَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۴۱۲.</ref>. | # [[امیرالمؤمنین]]: یکی از [[القاب امام علی]]{{ع}} [[امیرالمؤمنین]] است؛ [[حذیفه]] در روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده است که ایشان فرمودند: "اگر [[مردم]] میدانستند [[علی]] در چه زمانی [[لقب]] [[امیرالمؤمنین]] یافت، هرگز [[فضائل]] او را [[انکار]] نمیکردند؛ زیرا [[علی]] در زمانی که [[آدم]]، بین [[روح]] و [[جسد]] بود [[لقب]] [[امیرالمؤمنین]] یافت و سخن [[خدا]] چنین است: هنگامی که پروردگارت از پشت [[فرزندان آدم]]، [[ذریه]] آنان را گرفت و ایشان را بر خودشان [[گواه]] گرفت که آیا [[پروردگار]] شما نیستیم؟ گفتند: چرا زمانی که [[خداوند]] از [[ملائکه]]، [[پیمان]] گرفت و [[ملائکه]] جواب مثبت دادند؛ پس خدای ـ تبارک و تعالی ـ فرمود: "من خدای شما هستم و [[محمد]] [[پیامبر]] شماست و [[علی]] [[سرپرست]] و [[امیر]] شماست"<ref>{{متن حدیث|لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَتَى سُمِّيَ عَلِيٌّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا أَنْكَرُوا فَضْلَهُ، سُمِّيَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ آدَمُ بَيْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ، وَ قَولُهُ تَعَالَى: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى}} وَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ: بَلَى، فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: أَنَا رَبُّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ نَبِيُّكُمْ وَ عَلِيٌّ وَلِيُّكُمْ وَ أَمِيرُكُمْ}}؛ مدینة المعاجز، سید هاشم بحرانی، ج۱، ص۶۷.</ref>. همچنین [[جابر]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که از ایشان پرسیدم: چرا [[امیرالمؤمنین]] به این نام نامیده شد؟ [[حضرت]] در پاسخ فرمودند: [[خدا]] او را به این نام، نامیده است و این چنین در کتابش نازل کرده است: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زادههای آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref> و همانا [[محمد]]{{صل}} [[رسول]] من و [[علی]]{{ع}} [[امیرالمؤمنین]] است{{متن حدیث|اللَّهُ سَمَّاهُ وَ هَكَذَا أَنْزَلَ فِي كِتَابِهِ }}{{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}{{متن حدیث| وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولِي وَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۴۱۲.</ref>. | ||
# [[وصی]]: یکی دیگر از [[القاب امام علی]]{{ع}} [[وصی]] است. در [[جنگ جمل]] [[جوانی]] از [[طایفه]] بنی ضبَّه با یک علامت از [[لشکریان]] [[عایشه]] بیرون آمد و گفت: ما [[طایفه]] [[بنی ضبه]] [[دشمنان]] [[علی]] هستیم؛ همان [[علی]] که از قدیم به [[وصی]] شناخته شده است<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۴۴.</ref> | # [[وصی]]: یکی دیگر از [[القاب امام علی]]{{ع}} [[وصی]] است. در [[جنگ جمل]] [[جوانی]] از [[طایفه]] بنی ضبَّه با یک علامت از [[لشکریان]] [[عایشه]] بیرون آمد و گفت: ما [[طایفه]] [[بنی ضبه]] [[دشمنان]] [[علی]] هستیم؛ همان [[علی]] که از قدیم به [[وصی]] شناخته شده است<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۴۴.</ref><ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۷-۱۲۸.</ref> | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
دیگر [[فرزندان]]؛ [[نفیسه]]، [[ام کلثوم]] صغری، [[زینب صغری]]، [[رقیه صغری]]، [[ام هانی]]، [[ام الکرام]]، [[جمانه]] که کنیهاش [[ام جعفر]] بود، امامه، [[ام سلمه (همسر پیامبر)|ام سلمه]]، [[میمونه]]، [[خدیجه]]، و [[فاطمه]] که مادرهای ایشان همه کنیزانی بودند که [[حضرت امیر]]{{ع}} آنان را خریده بودند. | دیگر [[فرزندان]]؛ [[نفیسه]]، [[ام کلثوم]] صغری، [[زینب صغری]]، [[رقیه صغری]]، [[ام هانی]]، [[ام الکرام]]، [[جمانه]] که کنیهاش [[ام جعفر]] بود، امامه، [[ام سلمه (همسر پیامبر)|ام سلمه]]، [[میمونه]]، [[خدیجه]]، و [[فاطمه]] که مادرهای ایشان همه کنیزانی بودند که [[حضرت امیر]]{{ع}} آنان را خریده بودند. | ||
در [[روایات شیعه]] وارد شده است که [[حضرت فاطمه]]{{ع}} پس از [[وفات]] [[پدر]] بزرگوارش [[کودکی]] را سقط کرد که [[پیامبر]]{{صل}} او را [[محسن]] نام گذاشته بودند؛ بنابراین [[اولاد]] [[حضرت امیر]]{{ع}} بیست و هشت نفر خواهند بود<ref>الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۳۵۴.</ref> | در [[روایات شیعه]] وارد شده است که [[حضرت فاطمه]]{{ع}} پس از [[وفات]] [[پدر]] بزرگوارش [[کودکی]] را سقط کرد که [[پیامبر]]{{صل}} او را [[محسن]] نام گذاشته بودند؛ بنابراین [[اولاد]] [[حضرت امیر]]{{ع}} بیست و هشت نفر خواهند بود<ref>الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۳۵۴.</ref><ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۲۹.</ref> | ||
{{Tree chart/start |style=margin:1em auto; background:transparent;font-size: 80%;}} | {{Tree chart/start |style=margin:1em auto; background:transparent;font-size: 80%;}} | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
==[[شمایل]] و صفات ظاهری== | ==[[شمایل]] و صفات ظاهری== | ||
{{اصلی|سیمای امام علی}} | {{اصلی|سیمای امام علی}} | ||
[[شمایل]] به معنای [[خلق و خوی]] و خصوصیات چهره و اندام و [[سیمای ظاهری]] هرکس است. دربارۀ [[امیر المؤمنین]] و [[شمایل]] او در [[روایات]] و تواریخ نکاتی آمده است از جمله اینکه: چهارشانه، نسبتا کوتاه قد و کمی فربه، چهرهاش [[زیبا]] و گندمگون، چشمانی سیاه و درشت، جلوی سرش مو نداشت (اصلع) و موهای اطراف سرش تا لالۀ گوش میرسید. گردنش نقرهگون، محاسنش پرپشت، میان دو شانهاش پهن، کف دستان پرگوشت، عضلات بازو و ساعد سطبر، سینه فراخ و استخوانهای مفاصلش درشت بود. هنگام [[راه رفتن]] متمایل به جلو بود و هنگام رفتن به [[جنگ]]، هروله میکرد. اغلب خندهرو بود، [[محاسن]] سفیدش را رنگ نمیزد. در سینهاش تا ناف، خطّی از مو بود، همچون شیرغرّان، [[شجاعت]] و قدرتی فوقالعاده داشت، بازوی هرکس را میفشرد، نفسش بند میآمد<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱ ص ۸۶ تا ۹۰، سنن الامام علی، ص ۲۵ تا ۳۱.</ref> | [[شمایل]] به معنای [[خلق و خوی]] و خصوصیات چهره و اندام و [[سیمای ظاهری]] هرکس است. دربارۀ [[امیر المؤمنین]] و [[شمایل]] او در [[روایات]] و تواریخ نکاتی آمده است از جمله اینکه: چهارشانه، نسبتا کوتاه قد و کمی فربه، چهرهاش [[زیبا]] و گندمگون، چشمانی سیاه و درشت، جلوی سرش مو نداشت (اصلع) و موهای اطراف سرش تا لالۀ گوش میرسید. گردنش نقرهگون، محاسنش پرپشت، میان دو شانهاش پهن، کف دستان پرگوشت، عضلات بازو و ساعد سطبر، سینه فراخ و استخوانهای مفاصلش درشت بود. هنگام [[راه رفتن]] متمایل به جلو بود و هنگام رفتن به [[جنگ]]، هروله میکرد. اغلب خندهرو بود، [[محاسن]] سفیدش را رنگ نمیزد. در سینهاش تا ناف، خطّی از مو بود، همچون شیرغرّان، [[شجاعت]] و قدرتی فوقالعاده داشت، بازوی هرکس را میفشرد، نفسش بند میآمد<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱ ص ۸۶ تا ۹۰، سنن الامام علی، ص ۲۵ تا ۳۱.</ref><ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۴۳.</ref> | ||
==[[فضایل امام علی|فضایل]] و [[مناقب امام علی|مناقب]]== | ==[[فضایل امام علی|فضایل]] و [[مناقب امام علی|مناقب]]== | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
فضائل فراوانی برای امیرالمؤمنین {{ع}} بیان شده است، برخی از این [[فضائل]] که از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] شده عبارتاند از: | فضائل فراوانی برای امیرالمؤمنین {{ع}} بیان شده است، برخی از این [[فضائل]] که از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] شده عبارتاند از: | ||
# '''[[علی]]{{ع}} [[بهترین]] [[بشر]]:''' از [[حذیفة بن یمان]] [[نقل]] شده است [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: "[[علی]] [[بهترین]] [[بشر]] است و هر کسی آن را [[انکار]] کند به [[یقین]] [[کافر]] است"<ref>حدیث خیثمة، خیثمة بن سلیمان، ص۲۰۱؛ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۳، ص۴۹۳.</ref>. | # '''[[علی]]{{ع}} [[بهترین]] [[بشر]]:''' از [[حذیفة بن یمان]] [[نقل]] شده است [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: "[[علی]] [[بهترین]] [[بشر]] است و هر کسی آن را [[انکار]] کند به [[یقین]] [[کافر]] است"<ref>حدیث خیثمة، خیثمة بن سلیمان، ص۲۰۱؛ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۳، ص۴۹۳.</ref>. | ||
# '''تقسیمکننده [[بهشت و دوزخ]]:''' [[اباصلت هروی]] [[نقل]] کرده است که روزی [[مأمون]] به [[امام رضا]]{{ع}} گفت: "یا اباالحسن، ما را [[آگاه]] ساز که به چه علت پدرت [[امیرالمؤمنین]] تقسیمکننده [[بهشت و جهنم]] خوانده شده؟ این مطلب [[فکر]] مرا مشغول ساخته است". [[امام رضا]]{{ع}} به او فرمودند: "ای [[مأمون]] آیا تو از پدرت و او از پدرانش از [[ابن عباس]] [[نقل]] نکردهاید که گفت از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که فرمودند: [[حب علی]] [[ایمان]] و [[دشمنی با علی]] [[کفر]] است؟" [[مأمون]] پاسخ داد: "آری"؛ [[حضرت]] فرمودند: "پدرم تقسیمکننده [[بهشت و دوزخ]] است، زیرا ملاک [[ایمان]] و [[کفر]] افراد، [[حب]] و [[بغض]] ایشان است"<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۱، ص۹۲.</ref> | # '''تقسیمکننده [[بهشت و دوزخ]]:''' [[اباصلت هروی]] [[نقل]] کرده است که روزی [[مأمون]] به [[امام رضا]]{{ع}} گفت: "یا اباالحسن، ما را [[آگاه]] ساز که به چه علت پدرت [[امیرالمؤمنین]] تقسیمکننده [[بهشت و جهنم]] خوانده شده؟ این مطلب [[فکر]] مرا مشغول ساخته است". [[امام رضا]]{{ع}} به او فرمودند: "ای [[مأمون]] آیا تو از پدرت و او از پدرانش از [[ابن عباس]] [[نقل]] نکردهاید که گفت از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که فرمودند: [[حب علی]] [[ایمان]] و [[دشمنی با علی]] [[کفر]] است؟" [[مأمون]] پاسخ داد: "آری"؛ [[حضرت]] فرمودند: "پدرم تقسیمکننده [[بهشت و دوزخ]] است، زیرا ملاک [[ایمان]] و [[کفر]] افراد، [[حب]] و [[بغض]] ایشان است"<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۱، ص۹۲.</ref><ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۰۷-۲۰۹.</ref> | ||
همچنین برخی از افتخارات و نقشهای ویژه [[امیر المؤمنین]]{{ع}} عبارت است از: اولین حامی [[پیامبر]] در [[یوم]] الإنذار<ref>اعیان الشیعة، ج ۱ ص ۴۲۱- ۳۲۴.</ref>؛ فدایی [[رسول خدا]]{{صل}} در [[لیلة المبیت]]<ref>سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref>؛ [[برادری]] [[پیامبر]]؛ [[شجاعت]] بی نظیر<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۷؛ موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱ ص ۸۶ تا ۹۰، سنن الامام علی، ص ۲۵ تا ۳۱.</ref>؛ [[سخاوت]] و [[ایثار]]؛ [[جان]] [[پیامبر]]<ref>{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}«از آن پس كه به آگاهى رسيده اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم». سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>؛ [[پدر]] [[امت]]<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۳۶ ص ۸.</ref>؛ [[میزان]] [[اعمال]]<ref>بحار الأنوار، ج ۷ ص ۲۵۲.</ref> و...<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص ۳۹۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۷-۹۸؛ دانشنامۀ امام علی، ج ۱۱ ص ۱۸۵؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>. | همچنین برخی از افتخارات و نقشهای ویژه [[امیر المؤمنین]]{{ع}} عبارت است از: اولین حامی [[پیامبر]] در [[یوم]] الإنذار<ref>اعیان الشیعة، ج ۱ ص ۴۲۱- ۳۲۴.</ref>؛ فدایی [[رسول خدا]]{{صل}} در [[لیلة المبیت]]<ref>سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref>؛ [[برادری]] [[پیامبر]]؛ [[شجاعت]] بی نظیر<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۷؛ موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱ ص ۸۶ تا ۹۰، سنن الامام علی، ص ۲۵ تا ۳۱.</ref>؛ [[سخاوت]] و [[ایثار]]؛ [[جان]] [[پیامبر]]<ref>{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}«از آن پس كه به آگاهى رسيده اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم». سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>؛ [[پدر]] [[امت]]<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۳۶ ص ۸.</ref>؛ [[میزان]] [[اعمال]]<ref>بحار الأنوار، ج ۷ ص ۲۵۲.</ref> و...<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص ۳۹۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۷-۹۸؛ دانشنامۀ امام علی، ج ۱۱ ص ۱۸۵؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>. | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
دوران کودکی امام با قطحی در [[مکه]] همزمان شد، بهگونهای که [[زندگی]] بر [[ابوطالب]] سخت میگذشت. به همین [[دلیل]] [[سرپرستی]] [[علی]]{{ع}} را [[پیامبر]]{{صل}} بر عهده گرفت و بدین ترتیب [[تربیت]] او از [[کودکی]] (شش سالگی) برعهده [[پیامبر]]{{صل}} نهاده شد<ref>تاریخ طبری، ج ۲ ص ۶۳ و ۶۴؛ سیره ابن هاشم، ج۱، ص ۱۶۲؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص ۲۰۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۲۰۹</ref>. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در این باره میفرماید: او مرا در دامن خویش پرورش داد، من [[کودک]] بودم که او مرا در آغوش خود میفشرد و در استراحتگاه مخصوص خویش جای میداد، تا جایی که میفرماید: {{متن حدیث|وَ لَقَدْ کُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِیلِ أَثَرَ أُمِّهِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲. من همچون بچه شتری که در پی مادرش میرود در پی رسول خدا، ص بودم و از او جدا نمیشدم. او هر روز نشانه تازهای از اخلاق نیکو برایم اشکار میکرد و به من فرمان میداد که به او اقتدا کنم.</ref>. این تعابیر کنایه از شدت ملازمت و [[همراهی]] [[علی]]{{ع}} با [[رسول خدا]]{{صل}} است<ref>فروغ ولایت، ص ۲۸۳؛ سیره پیشوایان، ص ۷۱.</ref>. | دوران کودکی امام با قطحی در [[مکه]] همزمان شد، بهگونهای که [[زندگی]] بر [[ابوطالب]] سخت میگذشت. به همین [[دلیل]] [[سرپرستی]] [[علی]]{{ع}} را [[پیامبر]]{{صل}} بر عهده گرفت و بدین ترتیب [[تربیت]] او از [[کودکی]] (شش سالگی) برعهده [[پیامبر]]{{صل}} نهاده شد<ref>تاریخ طبری، ج ۲ ص ۶۳ و ۶۴؛ سیره ابن هاشم، ج۱، ص ۱۶۲؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص ۲۰۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۲۰۹</ref>. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در این باره میفرماید: او مرا در دامن خویش پرورش داد، من [[کودک]] بودم که او مرا در آغوش خود میفشرد و در استراحتگاه مخصوص خویش جای میداد، تا جایی که میفرماید: {{متن حدیث|وَ لَقَدْ کُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِیلِ أَثَرَ أُمِّهِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲. من همچون بچه شتری که در پی مادرش میرود در پی رسول خدا، ص بودم و از او جدا نمیشدم. او هر روز نشانه تازهای از اخلاق نیکو برایم اشکار میکرد و به من فرمان میداد که به او اقتدا کنم.</ref>. این تعابیر کنایه از شدت ملازمت و [[همراهی]] [[علی]]{{ع}} با [[رسول خدا]]{{صل}} است<ref>فروغ ولایت، ص ۲۸۳؛ سیره پیشوایان، ص ۷۱.</ref>. | ||
[[امام علی]] {{ع}} در [[غار حرا]] و هنگام [[بعثت پیامبر خاتم|بعثت پیامبر]]{{صل}} در کنار آن حضرت حضور داشت و صدای ناله [[شیطان]] را هنگام [[نزول وحی]] شنید<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[امامت و رهبری ۱ (کتاب)|امامت و رهبری]]، مجموعه آثار ج ۴ ص ۸۵۹.</ref>. به اتفاق نظر تمام [[مسلمین]] او نخستین کسی بود که به [[پیامبر]] [[ایمان]] آورد (در ده سالگی)<ref>{{متن حدیث|سَبَقْتُ إِلَى الْإِيمَانِ وَ الْهِجْرَةِ}}؛ سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۵۷؛ امینی، عبد الحسین، الغدیر، ج ۳ ص ۲۳۷.</ref> و در روزی که [[پیامبر]]{{صل}} [[مأمور]] شد [[دعوت]] خود را نسبت به [[خویشاوندان]] علنی کند، [[ایمان]] خود را به [[پیامبر]] اظهار کرد و به صراحت برای [[یاری پیامبر]] اعلام [[آمادگی]] کرد و [[پیامبر]] هم او را [[وصیّ]] و [[جانشین]] خود خواند<ref>تاریخ طبری، ج ۲ ص ۶۳ و ۶۴.</ref> | [[امام علی]] {{ع}} در [[غار حرا]] و هنگام [[بعثت پیامبر خاتم|بعثت پیامبر]]{{صل}} در کنار آن حضرت حضور داشت و صدای ناله [[شیطان]] را هنگام [[نزول وحی]] شنید<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[امامت و رهبری ۱ (کتاب)|امامت و رهبری]]، مجموعه آثار ج ۴ ص ۸۵۹.</ref>. به اتفاق نظر تمام [[مسلمین]] او نخستین کسی بود که به [[پیامبر]] [[ایمان]] آورد (در ده سالگی)<ref>{{متن حدیث|سَبَقْتُ إِلَى الْإِيمَانِ وَ الْهِجْرَةِ}}؛ سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۵۷؛ امینی، عبد الحسین، الغدیر، ج ۳ ص ۲۳۷.</ref> و در روزی که [[پیامبر]]{{صل}} [[مأمور]] شد [[دعوت]] خود را نسبت به [[خویشاوندان]] علنی کند، [[ایمان]] خود را به [[پیامبر]] اظهار کرد و به صراحت برای [[یاری پیامبر]] اعلام [[آمادگی]] کرد و [[پیامبر]] هم او را [[وصیّ]] و [[جانشین]] خود خواند<ref>تاریخ طبری، ج ۲ ص ۶۳ و ۶۴.</ref><ref> [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۸؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶.</ref> | ||
===از [[بعثت]] تا [[رحلت رسول خدا]]{{صل}}=== | ===از [[بعثت]] تا [[رحلت رسول خدا]]{{صل}}=== | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
===از [[رحلت رسول خدا]] تا [[خلافت]]=== | ===از [[رحلت رسول خدا]] تا [[خلافت]]=== | ||
{{اصلی|سقیفه بنی ساعده}} | {{اصلی|سقیفه بنی ساعده}} | ||
مهمترین رویداد پس از [[رحلت پیامبر اسلام]]{{صل}} تشکیل [[شورای سقیفه]] و کنار گذاشتن [[امام علی]]{{ع}} از [[خلافت]] بود که [[پیامبر]] بارها در [[یوم الإنذار]]، [[منزلت]] و [[غدیر]] از آن یاد کرده بود<ref>نهج البلاغه، خ ۳؛ اعیان الشیعه ج ۱ ص ۳۲۴ ـ ۴۲۱.</ref>. هر چند در [[عصر خلفا]]، [[علی]]{{ع}} [[قدرت]] و [[حکومت]] نداشت، اما خدمات بسیار ارزندهای را به [[امت اسلامی]] ارائه کرد و دست از [[یاری]] [[اسلام]] و [[مسلمانان]] برنداشت<ref>{{متن حدیث|فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَكُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَايَتِكُمُ الَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّامٍ قَلَائِلَ يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَابُ [وَ] أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَابُ. فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ الْأَحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَ زَهَقَ وَ اطْمَأَنَّ الدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶۲. ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم شاهد شکافی در اسلام یا نابودی آن باشم که مصیبتش برای من از رها ساختن خلافت و حکومت بر شما بزرگتر باشد حکومتی که متاع و بهره دوران کوتاه زندگی دنیاست و آنچه از آن بوده است به زودی زوال میپذیرد همان گونه که سراب زائل میگردد.</ref>، از جمله [[پاسخگویی]] به سؤالات [[اعتقادی]] و دفع [[شبهات]] [[یهود]] و [[نصارا]]، [[هدایت]] و [[راهنمایی]] دستگاه [[خلافت]] در مسائل دشوار، به ویژه امور [[قضایی]]<ref>ر.ک: فروغ ولایت، ص ۲۸۳ و سیره پیشوایان، ص ۷۱؛ امام علی{{ع}} و همگرایی اسلامی در عصر خلافت.</ref> و [[خدمات اجتماعی]] مانند: [[انفاق]] به [[فقرا]] و [[یتیمان]] و [[آزاد]] کردن بردگان، درختکاری و حفر قنات و...<ref>الکافی، ج ۵، ص ۷۴.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} [[خلفا]] و حوادث سخت این دوران را در خطبۀ ([[شقشقیه]]) به [[زیبایی]] ترسیم فرموده است<ref>نهج البلاغه خطبه ۳.</ref> | مهمترین رویداد پس از [[رحلت پیامبر اسلام]]{{صل}} تشکیل [[شورای سقیفه]] و کنار گذاشتن [[امام علی]]{{ع}} از [[خلافت]] بود که [[پیامبر]] بارها در [[یوم الإنذار]]، [[منزلت]] و [[غدیر]] از آن یاد کرده بود<ref>نهج البلاغه، خ ۳؛ اعیان الشیعه ج ۱ ص ۳۲۴ ـ ۴۲۱.</ref>. هر چند در [[عصر خلفا]]، [[علی]]{{ع}} [[قدرت]] و [[حکومت]] نداشت، اما خدمات بسیار ارزندهای را به [[امت اسلامی]] ارائه کرد و دست از [[یاری]] [[اسلام]] و [[مسلمانان]] برنداشت<ref>{{متن حدیث|فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَكُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَايَتِكُمُ الَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّامٍ قَلَائِلَ يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَابُ [وَ] أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَابُ. فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ الْأَحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَ زَهَقَ وَ اطْمَأَنَّ الدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶۲. ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم شاهد شکافی در اسلام یا نابودی آن باشم که مصیبتش برای من از رها ساختن خلافت و حکومت بر شما بزرگتر باشد حکومتی که متاع و بهره دوران کوتاه زندگی دنیاست و آنچه از آن بوده است به زودی زوال میپذیرد همان گونه که سراب زائل میگردد.</ref>، از جمله [[پاسخگویی]] به سؤالات [[اعتقادی]] و دفع [[شبهات]] [[یهود]] و [[نصارا]]، [[هدایت]] و [[راهنمایی]] دستگاه [[خلافت]] در مسائل دشوار، به ویژه امور [[قضایی]]<ref>ر.ک: فروغ ولایت، ص ۲۸۳ و سیره پیشوایان، ص ۷۱؛ امام علی{{ع}} و همگرایی اسلامی در عصر خلافت.</ref> و [[خدمات اجتماعی]] مانند: [[انفاق]] به [[فقرا]] و [[یتیمان]] و [[آزاد]] کردن بردگان، درختکاری و حفر قنات و...<ref>الکافی، ج ۵، ص ۷۴.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} [[خلفا]] و حوادث سخت این دوران را در خطبۀ ([[شقشقیه]]) به [[زیبایی]] ترسیم فرموده است<ref>نهج البلاغه خطبه ۳.</ref><ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۵؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶؛ [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۲۱ تا ۲۶؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref> | ||
===از [[خلافت]] تا [[شهادت]]=== | ===از [[خلافت]] تا [[شهادت]]=== | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
===صفات امامت=== | ===صفات امامت=== | ||
====علم لدنی==== | ====علم لدنی==== | ||
بنابر [[روایات]]، [[امام علی]]{{ع}} از [[دانش لدنی]] بهرهمند بوده؛ دانشی که از سوی [[خداوند]] [[افاضه]] میگردد. از [[روایات]] بسیاری برمیآید [[دانش امام علی]]{{ع}} از همه [[مردم]] ـ جز [[پیامبر]]{{صل}} ـ بیشتر بوده است<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۲۲.</ref>. [[آگاهی]] از [[علوم]] مختلف و پیشگوییهای [[حضرت]] نشان از [[دانش]] فراوان اوست، چنانچه [[پیامبر خاتم]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه ج ۲۷ ص ۳۴.</ref>. به تصریح [[مفسرین]] [[آیه علم الکتاب]] ([[سوره]] رعد [[آیه]] ۴۳) در مورد ایشان نازل شده است<ref>تفسیر قمی، ج ۱ ص ۳۶۷؛ تفسیر صافی ج ۳ ص ۷۷؛ کنز الدقائق ج ۶ ص ۴۸۰.</ref> | بنابر [[روایات]]، [[امام علی]]{{ع}} از [[دانش لدنی]] بهرهمند بوده؛ دانشی که از سوی [[خداوند]] [[افاضه]] میگردد. از [[روایات]] بسیاری برمیآید [[دانش امام علی]]{{ع}} از همه [[مردم]] ـ جز [[پیامبر]]{{صل}} ـ بیشتر بوده است<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۲۲.</ref>. [[آگاهی]] از [[علوم]] مختلف و پیشگوییهای [[حضرت]] نشان از [[دانش]] فراوان اوست، چنانچه [[پیامبر خاتم]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه ج ۲۷ ص ۳۴.</ref>. به تصریح [[مفسرین]] [[آیه علم الکتاب]] ([[سوره]] رعد [[آیه]] ۴۳) در مورد ایشان نازل شده است<ref>تفسیر قمی، ج ۱ ص ۳۶۷؛ تفسیر صافی ج ۳ ص ۷۷؛ کنز الدقائق ج ۶ ص ۴۸۰.</ref><ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۸؛ دانشنامۀ امام علی، ج ۱۱ ص ۱۸۵.</ref> | ||
====عصمت==== | ====عصمت==== | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
====افضلیت==== | ====افضلیت==== | ||
{{اصلی|افضلیت امام علی}} | {{اصلی|افضلیت امام علی}} | ||
در اینکه [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} از همۀ [[صحابه]] ـ بلکه [[انبیا]] و [[اوصیای الهی]] ـ در جهات مختلف [[برتر]] است، [[روایات]] فراوانی [[نقل]] شده و [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} [[فضایل]] او را یک به یک برشمرده و [[افضل از دیگران]] دانسته است<ref>از جمله ر.ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۹،۱۰ و ۱۱، بحار الأنوار، ج ۳۸،۳۹ و ۴۰</ref>. [[روایت]] صریح و شفاف که بر [[افضلیت]] [[امامان]] بر همه [[مردم]] حتی [[پیامبران پیشین]] دلالت میکند، روایت [[امام علی|علی]] {{ع}} است که در کتب [[فریقین]] آمده است. آن حضرت از [[پیامبر]] پرسید که شما [[افضل]] هستنید یا [[جبرئیل]]؟ پیامبر خاتم|پیامبر{{صل}} با تصریح به افضلیت [[پیامبران]] بر [[فرشتگان]] فرمود: "اى علىّ! [[خداوند]] - تبارك و تعالى - پيامبران مرسل خود را بر ملائكه مقرّب خود برترى داده است و مرا بر تمام انبياء و مرسلين برترى داده است، و فضيلت، بعد از من براى تو و امامان بعد از توست و ملائكه كمككار ما و دوستان ما هستند"<ref>{{متن حدیث|يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَضَّلَ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ عَلَى مَلَائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ فَضَّلَنِي عَلَى جَمِيعِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْفَضْلُ بَعْدِي لَكَ يَا عَلِيُّ وَ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِكَ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا }}؛ ینابیع الموده، ج۳، ص ۳۷۷، باب ۷۳.</ref> | در اینکه [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} از همۀ [[صحابه]] ـ بلکه [[انبیا]] و [[اوصیای الهی]] ـ در جهات مختلف [[برتر]] است، [[روایات]] فراوانی [[نقل]] شده و [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} [[فضایل]] او را یک به یک برشمرده و [[افضل از دیگران]] دانسته است<ref>از جمله ر.ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۹،۱۰ و ۱۱، بحار الأنوار، ج ۳۸،۳۹ و ۴۰</ref>. [[روایت]] صریح و شفاف که بر [[افضلیت]] [[امامان]] بر همه [[مردم]] حتی [[پیامبران پیشین]] دلالت میکند، روایت [[امام علی|علی]] {{ع}} است که در کتب [[فریقین]] آمده است. آن حضرت از [[پیامبر]] پرسید که شما [[افضل]] هستنید یا [[جبرئیل]]؟ پیامبر خاتم|پیامبر{{صل}} با تصریح به افضلیت [[پیامبران]] بر [[فرشتگان]] فرمود: "اى علىّ! [[خداوند]] - تبارك و تعالى - پيامبران مرسل خود را بر ملائكه مقرّب خود برترى داده است و مرا بر تمام انبياء و مرسلين برترى داده است، و فضيلت، بعد از من براى تو و امامان بعد از توست و ملائكه كمككار ما و دوستان ما هستند"<ref>{{متن حدیث|يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَضَّلَ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ عَلَى مَلَائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ فَضَّلَنِي عَلَى جَمِيعِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْفَضْلُ بَعْدِي لَكَ يَا عَلِيُّ وَ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِكَ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا }}؛ ینابیع الموده، ج۳، ص ۳۷۷، باب ۷۳.</ref><ref> [[محمد حسن قدردان قراملکی]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۹۷ - ۱۰۶.</ref>. | ||
==سیره== | ==سیره== | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
==دیدگاهها درباره شخصیت امام علی== | ==دیدگاهها درباره شخصیت امام علی== | ||
او از شاخصترین چهرههایی است که [[دوست]] و [[دشمن]]، [[مسلمان]] و غیرمسلمان، [[فیلسوف]] و مورخ نتوانستهاند از ذکر [[فضایل]] او [[چشمپوشی]] کنند. [[معاویه]] درباره او گفته است: [[دنیا]] عقیم است که مانند [[علی]] بزاید<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، اسلام و نیازهای زمان، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۱۹۹.</ref>. [[ابن سینا]] گفته است: [[علی]]{{ع}} در میان [[یاران]] [[رسول خدا]]{{صل}} مانند کلی در میان جزئیات محسوس یا مانند [[عقول]] قاهره نسبت به اجسام مادی بود<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۳۰۸-۳۶۶.</ref>. در نظر جرج جرداق [[مسیحی]]، [[علی]]{{ع}} مردی [[الهی]] و همرتبه [[حضرت مسیح]]{{ع}} است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[عدل الهی (کتاب)|عدل الهی]]، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۷۶.</ref> | او از شاخصترین چهرههایی است که [[دوست]] و [[دشمن]]، [[مسلمان]] و غیرمسلمان، [[فیلسوف]] و مورخ نتوانستهاند از ذکر [[فضایل]] او [[چشمپوشی]] کنند. [[معاویه]] درباره او گفته است: [[دنیا]] عقیم است که مانند [[علی]] بزاید<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، اسلام و نیازهای زمان، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۱۹۹.</ref>. [[ابن سینا]] گفته است: [[علی]]{{ع}} در میان [[یاران]] [[رسول خدا]]{{صل}} مانند کلی در میان جزئیات محسوس یا مانند [[عقول]] قاهره نسبت به اجسام مادی بود<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۳۰۸-۳۶۶.</ref>. در نظر جرج جرداق [[مسیحی]]، [[علی]]{{ع}} مردی [[الهی]] و همرتبه [[حضرت مسیح]]{{ع}} است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[عدل الهی (کتاب)|عدل الهی]]، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۷۶.</ref><ref>ر.ک: [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ۲۶ تا ۳۳.</ref> | ||
==اصحاب== | ==اصحاب== | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۵: | ||
==شهادت و محل دفن== | ==شهادت و محل دفن== | ||
{{اصلی|شهادت امام علی}} | {{اصلی|شهادت امام علی}} | ||
[[امام علی]]{{ع}} در [[سحرگاه]] نوزدهم [[ماه مبارک رمضان]] [[سال]] چهل [[هجری]] در [[محراب]] [[مسجد کوفه]] با ضربت [[شمشیر]] [[ابن ملجم مرادی]] مجروح شد و دو روز بعد در [[شب]] بیست و یکم [[ماه رمضان]] در حالی که شصت و سه سال از [[عمر]] ایشان میگذشت به [[شهادت]] رسید و با [[رحلت]] خود [[دنیا]] را در ماتم فرو برد<ref>الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۹؛ تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج۶، ص۱۹.</ref> | [[امام علی]]{{ع}} در [[سحرگاه]] نوزدهم [[ماه مبارک رمضان]] [[سال]] چهل [[هجری]] در [[محراب]] [[مسجد کوفه]] با ضربت [[شمشیر]] [[ابن ملجم مرادی]] مجروح شد و دو روز بعد در [[شب]] بیست و یکم [[ماه رمضان]] در حالی که شصت و سه سال از [[عمر]] ایشان میگذشت به [[شهادت]] رسید و با [[رحلت]] خود [[دنیا]] را در ماتم فرو برد<ref>الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۹؛ تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج۶، ص۱۹.</ref><ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۱۰.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |