پرش به محتوا

امام هادی علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
پیشوای دهم [[مسلمانان]]، [[حضرت علی بن محمد]]، در نیمه ماه [[ذی حجه]] [[سال ۲۱۲ هجری]] در یکی از روستاهای اطراف [[مدینه]] به نام [[صریا]] متولد شد<ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص۳۲۷؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۵؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۹۷.</ref>. پدر ایشان [[امام جواد]]{{ع}} و نام مادر آن حضرت «[[سمانه مغربیه]]» و طبق نقل [[کلینی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۹۷.</ref> «[[سوسن]]» بوده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۸؛ [[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۰؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص۲۸۰.</ref>.
پیشوای دهم [[مسلمانان]]، [[حضرت علی بن محمد]]، در نیمه ماه [[ذی حجه]] [[سال ۲۱۲ هجری]] در یکی از روستاهای اطراف [[مدینه]] به نام [[صریا]] متولد شد<ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص۳۲۷؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۵؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۹۷.</ref>. پدر ایشان [[امام جواد]]{{ع}} و نام مادر آن حضرت «[[سمانه مغربیه]]» و طبق نقل [[کلینی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۹۷.</ref> «[[سوسن]]» بوده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۸؛ [[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۰؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص۲۸۰.</ref>.


مادر امام کنیزی بوده از [[مردمان]] [[آفریقا]] که به اشاره [[امام جواد]]{{ع}} خریداری شده بود. از [[محمد بن فرج]] [[روایت]] شده که امام جواد{{ع}} وی را [[مأمور]] خرید این [[کنیز]] از قافله‌ای خاص کرد و بی‌آنکه آن قافله و دختر را دیده باشد، مشخصات و قیمت [[تعیین]] شده آن را به وی گفت<ref>إثبات الوصیة، ص۲۲۸؛ دلائل الإمامة، ص۴۱۰.</ref>. امام هادی{{ع}} توصیفات [[شگفتی]] درباره مادرش نموده است. ایشان می‌فرماید: "مادرم به [[مقام]] و جایگاه من واقف بود و از زمره [[زنان]] بهشتی است. [[شیطان]] هیچ‌گاه به وی نزدیک نشد و دست هیچ [[ستمکاری]] به وی نرسید. او به چشم [[قدرت الهی]] که [[خواب]] در آن راه ندارد، محفوظ بود و از [[مادران]] صدیقان و [[صالحان]] هیچ کم نداشت"<ref>إثبات الوصیة، ص۲۲۸؛ دلائل الإمامة، ص۴۱۰.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام علی بن محمد - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «امام علی بن محمد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۵۰۷-۵۱۹.</ref>
مادر امام کنیزی بوده از [[مردمان]] [[آفریقا]] که به اشاره [[امام جواد]]{{ع}} خریداری شده بود. از [[محمد بن فرج]] [[روایت]] شده که امام جواد{{ع}} وی را [[مأمور]] خرید این [[کنیز]] از قافله‌ای خاص کرد و بی‌آنکه آن قافله و دختر را دیده باشد، مشخصات و قیمت [[تعیین]] شده آن را به وی گفت<ref>إثبات الوصیة، ص۲۲۸؛ دلائل الإمامة، ص۴۱۰.</ref>. امام هادی{{ع}} توصیفات [[شگفتی]] درباره مادرش نموده است. ایشان می‌فرماید: "مادرم به [[مقام]] و جایگاه من واقف بود و از زمره [[زنان]] بهشتی است. [[شیطان]] هیچ‌گاه به وی نزدیک نشد و دست هیچ [[ستمکاری]] به وی نرسید. او به چشم [[قدرت الهی]] که [[خواب]] در آن راه ندارد، محفوظ بود و از [[مادران]] صدیقان و [[صالحان]] هیچ کم نداشت"<ref>إثبات الوصیة، ص۲۲۸؛ دلائل الإمامة، ص۴۱۰.</ref><ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام علی بن محمد - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «امام علی بن محمد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۵۰۷-۵۱۹.</ref>


==کنیه‌ها و القاب==
==کنیه‌ها و القاب==
خط ۴۳: خط ۴۳:


==همسر و فرزندان==
==همسر و فرزندان==
امام هادی{{ع}} تنها یک [[همسر]] به نام سلیل داشت که کنیزی از اهالی نوبه به شمار می‌آمد و به نام‌های دیگر، چون [[سوسن]] و [[حدیث]] نیز نامیده شده است<ref>الکافی، ج۱، ص۵۰۳؛ عیون المعجزات، ص۱۳۴.</ref>. [[امام هادی]]{{ع}} درباره این [[زن]] می‌فرماید: سلیل از آفت‌ها، گزندها، [[پلیدی‌ها]] و ناپاکی‌ها محفوظ است<ref>إثبات الوصیة، ص۲۴۴.</ref>. منابع او را زنی [[عارف]] و [[صالح]] دانسته‌اند<ref>عیون المعجزات، ص۱۳۴.</ref>. او حتی پس از [[شهادت امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز محل [[رجوع]] [[شیعیان]] بود. چنان‌که از منابع به دست می‌آید او علی‌رغم [[مخالفت]] [[جعفر کذّاب]]، به امر [[امام عصر]]{{ع}} کنار امام هادی و [[امام عسکری]]{{عم}} به [[خاک]] سپرده شد<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ص۴۴۲؛ الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۶۰.</ref>. [[امام]] بنا بر بیان [[شیخ مفید]] چهار پسر به نام‌های [[حسن]]، [[حسین]]، [[محمد]] و جعفر و یک دختر به نام [[عایشه]] یا علّیّه داشته‌اند<ref>الإرشاد، ج۲، ص۳۱۱-۳۱۲؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۰۲.</ref>. در میان فرزندان امام هادی{{ع}} جعفر مشهور به کذّاب است و چنان‌که منقول است امام از پیش از [[تولد]]، وی را [[فرزندی]] ناخلف و [[دشمن]] خود و [[امام حسن عسکری]]{{ع}} می‌دانسته‌اند<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۲۱؛ کشف الغمة، ج۲، ص۳۸۵.</ref> و نسبتش را با خود مانند [[پسر نوح]] با [[نوح]] می‌دانسته‌اند<ref>الهدایة الکبری، ص۳۸۱-۳۸۲.</ref>. جعفر پس از امام هادی{{ع}} [[مدعی امامت]] بود و از این‌رو مشهور به کذّاب شد<ref>تاج الموالید. ص۵۶؛ مجموعة نفیسة فی تاریخ الأئمة{{عم}}، ص۱۰۴.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام علی بن محمد - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «امام علی بن محمد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۵۰۷-۵۱۹.</ref>
امام هادی{{ع}} تنها یک [[همسر]] به نام سلیل داشت که کنیزی از اهالی نوبه به شمار می‌آمد و به نام‌های دیگر، چون [[سوسن]] و [[حدیث]] نیز نامیده شده است<ref>الکافی، ج۱، ص۵۰۳؛ عیون المعجزات، ص۱۳۴.</ref>. [[امام هادی]]{{ع}} درباره این [[زن]] می‌فرماید: سلیل از آفت‌ها، گزندها، [[پلیدی‌ها]] و ناپاکی‌ها محفوظ است<ref>إثبات الوصیة، ص۲۴۴.</ref>. منابع او را زنی [[عارف]] و [[صالح]] دانسته‌اند<ref>عیون المعجزات، ص۱۳۴.</ref>. او حتی پس از [[شهادت امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز محل [[رجوع]] [[شیعیان]] بود. چنان‌که از منابع به دست می‌آید او علی‌رغم [[مخالفت]] [[جعفر کذّاب]]، به امر [[امام عصر]]{{ع}} کنار امام هادی و [[امام عسکری]]{{عم}} به [[خاک]] سپرده شد<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ص۴۴۲؛ الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۶۰.</ref>. [[امام]] بنا بر بیان [[شیخ مفید]] چهار پسر به نام‌های [[حسن]]، [[حسین]]، [[محمد]] و جعفر و یک دختر به نام [[عایشه]] یا علّیّه داشته‌اند<ref>الإرشاد، ج۲، ص۳۱۱-۳۱۲؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۰۲.</ref>. در میان فرزندان امام هادی{{ع}} جعفر مشهور به کذّاب است و چنان‌که منقول است امام از پیش از [[تولد]]، وی را [[فرزندی]] ناخلف و [[دشمن]] خود و [[امام حسن عسکری]]{{ع}} می‌دانسته‌اند<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۲۱؛ کشف الغمة، ج۲، ص۳۸۵.</ref> و نسبتش را با خود مانند [[پسر نوح]] با [[نوح]] می‌دانسته‌اند<ref>الهدایة الکبری، ص۳۸۱-۳۸۲.</ref>. جعفر پس از امام هادی{{ع}} [[مدعی امامت]] بود و از این‌رو مشهور به کذّاب شد<ref>تاج الموالید. ص۵۶؛ مجموعة نفیسة فی تاریخ الأئمة{{عم}}، ص۱۰۴.</ref><ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام علی بن محمد - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «امام علی بن محمد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۵۰۷-۵۱۹.</ref>


==سرگذشت تاریخی==
==سرگذشت تاریخی==
خط ۷۰: خط ۷۰:
[[امام]] نیز این مواضع را اتخاذ فرمودند:
[[امام]] نیز این مواضع را اتخاذ فرمودند:


#[[پاسخ به شبهات]] و [[آگاه]] ساختن [[امّت]].
# [[پاسخ به شبهات]] و [[آگاه]] ساختن [[امّت]].
#[[نظارت]] بر پایگاه‌های مردمی و [[پشتیبانی]] از آنها و توجّه به قیام‌های [[علویان]].
# [[نظارت]] بر پایگاه‌های مردمی و [[پشتیبانی]] از آنها و توجّه به قیام‌های [[علویان]].
#[[تربیت]] شاگردانی همچون [[علی بن جعفر]]، شاعر و و ادیب معروف ابن سکیّت، حضرت [[عبدالعظیم حسنی]] و...<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۴۷-۱۵۰؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۸؛ [[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۰.</ref>.
# [[تربیت]] شاگردانی همچون [[علی بن جعفر]]، شاعر و و ادیب معروف ابن سکیّت، حضرت [[عبدالعظیم حسنی]] و...<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۴۷-۱۵۰؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۸؛ [[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۰.</ref>.


==امامت و ولایت==
==امامت و ولایت==
{{اصلی|امامت امام هادی}}
{{اصلی|امامت امام هادی}}
[[امام هادی]] {{ع}} هشت ساله بود که پدرش [[امام جواد]] {{ع}} به [[شهادت]] رسید و ایشان [[امامت]] [[شیعه]] را عهده‌دار شد و ۳۳ سال، [[امامت]] کرد<ref>اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۳، ص۱۶۹.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۸؛ [[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۰.</ref>
[[امام هادی]] {{ع}} هشت ساله بود که پدرش [[امام جواد]] {{ع}} به [[شهادت]] رسید و ایشان [[امامت]] [[شیعه]] را عهده‌دار شد و ۳۳ سال، [[امامت]] کرد<ref>اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۳، ص۱۶۹.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۸؛ [[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۰.</ref>


[[دلایل]] متعددی برای [[امامت]] [[امام]] {{ع}} بیان شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:
[[دلایل]] متعددی برای [[امامت]] [[امام]] {{ع}} بیان شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:
#مهم‌ترین [[دلیل]] [[امامت]] [[امام هادی]]{{ع}} تصریح و [[وصیت]] پدر بزرگوارش [[امام جواد]]{{ع}} به [[امامت]] ایشان است. [[کلینی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۲۴.</ref> و [[مفید]]<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۹۸.</ref> روایاتی را که در آنها از سوی [[امام جواد]]{{ع}} تصریح به [[امامت]] [[امام هادی]]{{ع}} شده آورده‌اند.  
#مهم‌ترین [[دلیل]] [[امامت]] [[امام هادی]]{{ع}} تصریح و [[وصیت]] پدر بزرگوارش [[امام جواد]]{{ع}} به [[امامت]] ایشان است. [[کلینی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۲۴.</ref> و [[مفید]]<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۹۸.</ref> روایاتی را که در آنها از سوی [[امام جواد]]{{ع}} تصریح به [[امامت]] [[امام هادی]]{{ع}} شده آورده‌اند.  
##در یکی از این [[روایات]] از قول [[اسماعیل بن مهران]] آمده است که گفت: چون [[امام جواد]] خواست برای نخستین بار از [[مدینه]] به [[بغداد]] برود هنگام بیرون رفتنش به او عرض کردم فدایت شوم از این راهی که می‌روی بر تو نگرانم، پس از شما امر [[امامت]] به که منتقل می‌شود؟ حضرت با روی خندان به جانب من برگشته فرمود: آنچه تو [[گمان]] می‌کنی امسال نیست، وقتی [[معتصم]] (دومین بار) او را طلبید، پیش او رفته عرض کردم: پس از شما امر [[امامت]] با کیست؟ حضرت فرمود: پس از من [[امامت]] با پسرم [[علی]] است: {{متن حدیث|الأمر من بعدی إلی ابنی علی}}<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۶؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۳، ص۱۶۹.</ref>.<ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۱.</ref>
##در یکی از این [[روایات]] از قول [[اسماعیل بن مهران]] آمده است که گفت: چون [[امام جواد]] خواست برای نخستین بار از [[مدینه]] به [[بغداد]] برود هنگام بیرون رفتنش به او عرض کردم فدایت شوم از این راهی که می‌روی بر تو نگرانم، پس از شما امر [[امامت]] به که منتقل می‌شود؟ حضرت با روی خندان به جانب من برگشته فرمود: آنچه تو [[گمان]] می‌کنی امسال نیست، وقتی [[معتصم]] (دومین بار) او را طلبید، پیش او رفته عرض کردم: پس از شما امر [[امامت]] با کیست؟ حضرت فرمود: پس از من [[امامت]] با پسرم [[علی]] است: {{متن حدیث|الأمر من بعدی إلی ابنی علی}}<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۶؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۳، ص۱۶۹.</ref><ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۱.</ref>
##[[صقر بن ابی دلف]] از [[حضرت جواد]]{{ع}} شنید که می‌فرمود: "[[امام]] بعد از من پسرم [[علی]] است [[دستور]] او دستور من و سخنش سخن من است [[فرمانبرداری]] از او فرمانبرداری از من است و [[امامت]] پس از او در فرزندش [[حسن]] خواهد بود. و بعد از حسن فرزندش [[قیام]] کننده به [[حق]] و مورد [[انتظار]] است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ بَعْدِي عَلِيٌّ اِبْنِي، أَمْرُهُ أَمْرِي، وَ قَوْلُهُ قَوْلِي، وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِي وَ الْإِمَامَةُ بَعْدَهُ فِي اِبْنِهِ الْحَسَنِ أَمْرُهُ أَمْرُ أَبِيهِ، وَ قَوْلُهُ قَوْلُ أَبِيهِ، وَ طَاعَتُهُ طَاعَةُ أَبِيهِ، ثُمَّ سَكَتَ، فَقُلْتُ لَهُ: يَا اِبْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ اَلْإِمَامُ بَعْدَ الْحَسَنِ فَبَكَى بُكَاءً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ اِبْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ}}؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸؛ خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۳.</ref>.
## [[صقر بن ابی دلف]] از [[حضرت جواد]]{{ع}} شنید که می‌فرمود: "[[امام]] بعد از من پسرم [[علی]] است [[دستور]] او دستور من و سخنش سخن من است [[فرمانبرداری]] از او فرمانبرداری از من است و [[امامت]] پس از او در فرزندش [[حسن]] خواهد بود. و بعد از حسن فرزندش [[قیام]] کننده به [[حق]] و مورد [[انتظار]] است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ بَعْدِي عَلِيٌّ اِبْنِي، أَمْرُهُ أَمْرِي، وَ قَوْلُهُ قَوْلِي، وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِي وَ الْإِمَامَةُ بَعْدَهُ فِي اِبْنِهِ الْحَسَنِ أَمْرُهُ أَمْرُ أَبِيهِ، وَ قَوْلُهُ قَوْلُ أَبِيهِ، وَ طَاعَتُهُ طَاعَةُ أَبِيهِ، ثُمَّ سَكَتَ، فَقُلْتُ لَهُ: يَا اِبْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ اَلْإِمَامُ بَعْدَ الْحَسَنِ فَبَكَى بُكَاءً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ اِبْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ}}؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸؛ خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۸۳.</ref>.
##خیرانی [[نقل]] می‌کند که [[امام جواد]]{{ع}} در ایام بیماری به اصحابش [[پیام]] داد: "من در می‌گذرم و امر امامت به پسرم علی می‌رسد و او بعد از من بر گردن شما همان حق دارد که من بعد از پدرم بر شما داشتم"<ref>{{متن حدیث|إِنِّي مَاضٍ وَ الْأَمْرُ صَائِرٌ إِلَى ابْنِي عَلِيٍّ وَ لَهُ عَلَيْكُمْ بَعْدِي مَا كَانَ لِي عَلَيْكُمْ بَعْدَ أَبِي}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۴.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۵-۸۷.</ref>
##خیرانی [[نقل]] می‌کند که [[امام جواد]]{{ع}} در ایام بیماری به اصحابش [[پیام]] داد: "من در می‌گذرم و امر امامت به پسرم علی می‌رسد و او بعد از من بر گردن شما همان حق دارد که من بعد از پدرم بر شما داشتم"<ref>{{متن حدیث|إِنِّي مَاضٍ وَ الْأَمْرُ صَائِرٌ إِلَى ابْنِي عَلِيٍّ وَ لَهُ عَلَيْكُمْ بَعْدِي مَا كَانَ لِي عَلَيْكُمْ بَعْدَ أَبِي}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۴.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۵-۸۷.</ref>
#[[نصوص]] خاص از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر [[امامت]] [[امام هادی]]: در [[حدیثی]] که از [[سلمان]]، [[صحابه]] بزرگ [[پیامبر]]{{صل}} نقل شده، به طور صریح و روشن به [[امامت]] آن حضرت اشاره شده است<ref>خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۴۲؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۱، ص۲۴۳.</ref>.
# [[نصوص]] خاص از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر [[امامت]] [[امام هادی]]: در [[حدیثی]] که از [[سلمان]]، [[صحابه]] بزرگ [[پیامبر]]{{صل}} نقل شده، به طور صریح و روشن به [[امامت]] آن حضرت اشاره شده است<ref>خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۴۲؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۱، ص۲۴۳.</ref>.
#[[ابن شهرآشوب]] و [[امین الاسلام طبرسی]] و [[ابوالفتح اربلی]] [[اجماع]] [[شیعیان]] به [[امامت]] [[امام هادی]]{{ع}} را [[دلیل]] محکم و غیر قابل تردید بر صحت [[امامت]] ایشان دانسته‌اند<ref>ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابوطالب، ج۲، ص۴۰۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص۳۵۷؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۳، ص۱۹۱.</ref>.
# [[ابن شهرآشوب]] و [[امین الاسلام طبرسی]] و [[ابوالفتح اربلی]] [[اجماع]] [[شیعیان]] به [[امامت]] [[امام هادی]]{{ع}} را [[دلیل]] محکم و غیر قابل تردید بر صحت [[امامت]] ایشان دانسته‌اند<ref>ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابوطالب، ج۲، ص۴۰۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص۳۵۷؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۳، ص۱۹۱.</ref>.
#انحصار [[وراثت]] و [[جانشینی]] برای [[امام هادی]]<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۵.</ref>: [[امام جواد]]{{ع}} دو پسر به نام‌های [[علی الهادی]] و [[موسی]] ([[موسی مبرقع]]) داشته است. از آنجا که [[موسی]] هیچ گاه ادعای [[امامت]] نکرد و کسانی را که به [[امامت]] ایشان مایل بودند از خود طرد کرد<ref>اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات والفرق، ص۹۹.</ref>، بنابراین [[امامت]] منحصر به [[امام هادی]] می‌گردد.
#انحصار [[وراثت]] و [[جانشینی]] برای [[امام هادی]]<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۵.</ref>: [[امام جواد]]{{ع}} دو پسر به نام‌های [[علی الهادی]] و [[موسی]] ([[موسی مبرقع]]) داشته است. از آنجا که [[موسی]] هیچ گاه ادعای [[امامت]] نکرد و کسانی را که به [[امامت]] ایشان مایل بودند از خود طرد کرد<ref>اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات والفرق، ص۹۹.</ref>، بنابراین [[امامت]] منحصر به [[امام هادی]] می‌گردد.
#[[معجزات]] و خوارق عادات دلیل دیگر است، که از ایشان [[نقل]] شده است. [[شیخ مفید]] و [[ابن شهرآشوب]] [[روایات]] متعددی از طرق مختلف در این مورد ذکر کرده‌اند<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۹- ۲۹۵؛ ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابوطالب، ج۴، ص۲۰۳- ۲۱۲.</ref>.<ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۱.</ref>
# [[معجزات]] و خوارق عادات دلیل دیگر است، که از ایشان [[نقل]] شده است. [[شیخ مفید]] و [[ابن شهرآشوب]] [[روایات]] متعددی از طرق مختلف در این مورد ذکر کرده‌اند<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۸۹- ۲۹۵؛ ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابوطالب، ج۴، ص۲۰۳- ۲۱۲.</ref><ref>[[رحمت‌الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت‌الله]]، [[امامت امام هادی (مقاله)|امامت امام هادی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۷۱.</ref>


==افضلیت امام==
==افضلیت امام==
{{اصلی|افضلیت امام هادی}}
{{اصلی|افضلیت امام هادی}}
برتری امام هادی{{ع}} در برخوردها و مباحثات علمی به وضوح برای همه قابل مشاهده بود. در اینجا به یک مورد اشاره می‌شود: در مجلس "واثق بالله" خلیفه عباسی، "یحیی بن أکثم" از [[فقیهان]] سؤال کرد: [[حضرت آدم]] که [[حج]] انجام داد چه کسی سر او را حَلق کرد؟ همه از جواب درماندند. خلیفه عباسی گفت من فردی را می‌آورم که شما را به جواب این سؤال آگاه می‌سازد. [[امام هادی]]{{ع}} را احضار نمود و با اصرار تقاضا کرد به سؤال پاسخ دهد. [[امام هادی]]{{ع}} در جواب فرمود: {{متن حدیث|فَإِنَّ أَبِي حَدَّثَنِي عَنْ جَدِّي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: أُمِرَ جَبْرَئِيلُ أَنْ يُنْزِلَ بِيَاقُوتَةٍ مِنَ الْجَنَّةِ، فَهَبَطَ بِهَا فَمَسَحَ بِهَا رَأْسَ آدَمَ{{ع}}، فَتَنَاثَرَ الشَّعْرُ مِنْهُ}}<ref>ر.ک: خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ۱۲، ص ۵۶ و کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۴، ص ۱۹۵. همانا پدرم از جدم، از پدرش از جدش نقل فرمود که رسول الله فرمود: جبرئیل مأمور شد تا یاقوتی را از بهشت برای حضرت آدم بیاورد، و آن را بر سر حضرت آدم کشید و موهای ایشان تراشیده شد.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۵-۸۷.</ref>
برتری امام هادی{{ع}} در برخوردها و مباحثات علمی به وضوح برای همه قابل مشاهده بود. در اینجا به یک مورد اشاره می‌شود: در مجلس "واثق بالله" خلیفه عباسی، "یحیی بن أکثم" از [[فقیهان]] سؤال کرد: [[حضرت آدم]] که [[حج]] انجام داد چه کسی سر او را حَلق کرد؟ همه از جواب درماندند. خلیفه عباسی گفت من فردی را می‌آورم که شما را به جواب این سؤال آگاه می‌سازد. [[امام هادی]]{{ع}} را احضار نمود و با اصرار تقاضا کرد به سؤال پاسخ دهد. [[امام هادی]]{{ع}} در جواب فرمود: {{متن حدیث|فَإِنَّ أَبِي حَدَّثَنِي عَنْ جَدِّي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: أُمِرَ جَبْرَئِيلُ أَنْ يُنْزِلَ بِيَاقُوتَةٍ مِنَ الْجَنَّةِ، فَهَبَطَ بِهَا فَمَسَحَ بِهَا رَأْسَ آدَمَ{{ع}}، فَتَنَاثَرَ الشَّعْرُ مِنْهُ}}<ref>ر.ک: خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ۱۲، ص ۵۶ و کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۴، ص ۱۹۵. همانا پدرم از جدم، از پدرش از جدش نقل فرمود که رسول الله فرمود: جبرئیل مأمور شد تا یاقوتی را از بهشت برای حضرت آدم بیاورد، و آن را بر سر حضرت آدم کشید و موهای ایشان تراشیده شد.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۵-۸۷.</ref>


==[[امام هادی]]{{ع}} از نگاه اهل سنت==
==[[امام هادی]]{{ع}} از نگاه اهل سنت==
خط ۹۶: خط ۹۶:


#یافعی (م ۷۶۸) در مرآت الجنان می‌نویسد: {{عربی|"العَسکَرِيُّ أبوالحسن عليٍّ الهاديّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجَوَادِ بْنِ عليٍّ الرِّضَا بْنِ موسی الکاظمِ بْنِ جَعْفَرِ الصَّادِقِ العلويّ الحسینيّ عَاشَ أربعین سَنَةً وَ کان مُتَعَبِّداً فقیهاً إِمَاماً"}}<ref>مرآة الجنان و عبرة الیقظان فی معرفة حوادث الزمان، ص ۲۷۶.</ref>.
#یافعی (م ۷۶۸) در مرآت الجنان می‌نویسد: {{عربی|"العَسکَرِيُّ أبوالحسن عليٍّ الهاديّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجَوَادِ بْنِ عليٍّ الرِّضَا بْنِ موسی الکاظمِ بْنِ جَعْفَرِ الصَّادِقِ العلويّ الحسینيّ عَاشَ أربعین سَنَةً وَ کان مُتَعَبِّداً فقیهاً إِمَاماً"}}<ref>مرآة الجنان و عبرة الیقظان فی معرفة حوادث الزمان، ص ۲۷۶.</ref>.
#[[شمس]] الدین ذهبی (م ۷۴۸) در سیر اعلام النبلاء می‌نویسد: {{عربی|"اَلْمُلَقَّبُ بِالْهَادِي شَرِيفٌ جَلِيلٌ"}}<ref>سیر أعلام النبلاء، ج ۱۳، ص ۱۲۱.</ref> و در العبر فی خبر من غبر می‌نویسد: {{عربی|"أَبُو الْحَسنِ عَليّ بن الجَوادِ مُحَمَّدِ بْنِ الرَّضِيِّ عَلِيّ بْن الكاظِم موسي بْنِ الصَّادِقِ جَعْفَرٍ الْعلوِيّ الْحُسَيْنِيّ الْمَعْرُوفُ بِالْهَادِي تُوُفِّيَ بسامرَّا وَلَهُ أَرْبَعُونَ سَنَةً وَ كَانَ فَقِيهاً وَ إِمَاماً مُتَعَبِّداً"}}<ref>العبر فی خبر من غیر، ج ۲، ص ۱۲.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۵-۸۷.</ref>
# [[شمس]] الدین ذهبی (م ۷۴۸) در سیر اعلام النبلاء می‌نویسد: {{عربی|"اَلْمُلَقَّبُ بِالْهَادِي شَرِيفٌ جَلِيلٌ"}}<ref>سیر أعلام النبلاء، ج ۱۳، ص ۱۲۱.</ref> و در العبر فی خبر من غبر می‌نویسد: {{عربی|"أَبُو الْحَسنِ عَليّ بن الجَوادِ مُحَمَّدِ بْنِ الرَّضِيِّ عَلِيّ بْن الكاظِم موسي بْنِ الصَّادِقِ جَعْفَرٍ الْعلوِيّ الْحُسَيْنِيّ الْمَعْرُوفُ بِالْهَادِي تُوُفِّيَ بسامرَّا وَلَهُ أَرْبَعُونَ سَنَةً وَ كَانَ فَقِيهاً وَ إِمَاماً مُتَعَبِّداً"}}<ref>العبر فی خبر من غیر، ج ۲، ص ۱۲.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۵-۸۷.</ref>


==شاگردان و آثار امام==
==شاگردان و آثار امام==
امام هادی{{ع}} با وجود [[اختناق]] شدید [[خلافت عباسی]] در دوران امامتش توانست [[شاگردان]] بسیاری را [[تربیت]] کند. [[شیخ طوسی]] در [[رجال]] خود نام ۱۸۵ نفر از [[اصحاب]] ایشان را نقل می‌کند که اشخاصی چون [[فضل بن شاذان]]، [[عثمان بن سعید عمری]]، [[علی بن مهزیار]]، [[حسین بن سعید اهوازی]] و [[عبد العظیم بن عبدالله حسنی]] از شمار ایشان است<ref>رجال الطوسی، ص۳۸۳-۳۹۷.</ref>. با اینکه امام بیش از ۳۳ سال [[منصب امامت]] را در [[اختیار]] داشت، اما روایت‌های زیادی از ایشان در دست نیست. مجموع روایت‌های منقول از [[امام دهم]] حدود پانصد [[روایت]] است که در مقایسه با برخی از امامانی که دورانی نزدیک به این مدت، [[مقام امامت]] را عهده‌دار بوده‌اند، از حیث کمّی اندک است. بی‌شک اصلی‌ترین عامل این امر را می‌توان در شرایط سخت [[سیاسی]] عصر ایشان جست‌وجو کرد. علاوه بر [[روایت‌ها]]، مجموعه‌ای از [[ادعیه]] و [[زیارات]] نیز از ایشان باقی مانده است. دعاهای ایشان علاوه بر [[تسبیح]] و [[تحمید]] [[الهی]] مشتمل بر [[آموزه‌های اسلامی]] و شیعی‌ای است که در [[عصر خلفا]] [[سخن گفتن]] از آن در قالب [[حدیث]] امکان نداشته است. این مطلب به ویژه در زیارات منقول از [[امام]] تجلی افزون‌تری دارد. ایشان در قالب چندین [[زیارت]] برای [[امام علی]]{{ع}} مخصوصاً زیارت ایشان در [[روز]] عیدغدیر به [[حق]] [[غصب]] شده امام و فرزندانش اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که هیچ‌کس در [[اسلام]] و نزد [[پیامبر]]{{صل}} واجد [[فضائل]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نبوده است. امام در این زیارت مروری کوتاه بر وقایع [[زندگی]] امام علی{{ع}} می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه [[دشمنان]] ایشان در حق آن بزرگوار [[ستم]] روا داشتند<ref>المزار الکبیر، ص۲۶۳-۲۸۲.</ref>. در زیارت [[امام هادی]]{{ع}} از [[قبر امام حسین]]، [[امام کاظم]] و امام جواد‌{{عم}} نیز توجه به جایگاه رفیع [[امامت]] و [[لزوم]] توجه به [[قول و فعل]] [[ائمه معصوم]]{{عم}} دیده می‌شود<ref>الکافی، ج۴، ص۵۷۷-۵۷۸.</ref>. در میان ادعیه و زیارات منقول از امام هادی{{ع}} بدون [[شک]] مهمترین آنها، [[زیارت جامعه کبیره]] است. این زیارت که از حیث [[سند]] و محتوا شاخص است و بزرگان [[علمای شیعه]] در آثار خود آن را نقل کرده‌اند<ref>عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۲۷۲؛ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۹۵.</ref>، مکرر از ناحیه [[شیعیان]] مورد توجه قرار گرفته و شروح متعددی بر آن نگاشته شده است<ref>الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۱۳، ص۳۰۵-۳۰۶.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام علی بن محمد - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «امام علی بن محمد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۵۰۷-۵۱۹.</ref>
امام هادی{{ع}} با وجود [[اختناق]] شدید [[خلافت عباسی]] در دوران امامتش توانست [[شاگردان]] بسیاری را [[تربیت]] کند. [[شیخ طوسی]] در [[رجال]] خود نام ۱۸۵ نفر از [[اصحاب]] ایشان را نقل می‌کند که اشخاصی چون [[فضل بن شاذان]]، [[عثمان بن سعید عمری]]، [[علی بن مهزیار]]، [[حسین بن سعید اهوازی]] و [[عبد العظیم بن عبدالله حسنی]] از شمار ایشان است<ref>رجال الطوسی، ص۳۸۳-۳۹۷.</ref>. با اینکه امام بیش از ۳۳ سال [[منصب امامت]] را در [[اختیار]] داشت، اما روایت‌های زیادی از ایشان در دست نیست. مجموع روایت‌های منقول از [[امام دهم]] حدود پانصد [[روایت]] است که در مقایسه با برخی از امامانی که دورانی نزدیک به این مدت، [[مقام امامت]] را عهده‌دار بوده‌اند، از حیث کمّی اندک است. بی‌شک اصلی‌ترین عامل این امر را می‌توان در شرایط سخت [[سیاسی]] عصر ایشان جست‌وجو کرد. علاوه بر [[روایت‌ها]]، مجموعه‌ای از [[ادعیه]] و [[زیارات]] نیز از ایشان باقی مانده است. دعاهای ایشان علاوه بر [[تسبیح]] و [[تحمید]] [[الهی]] مشتمل بر [[آموزه‌های اسلامی]] و شیعی‌ای است که در [[عصر خلفا]] [[سخن گفتن]] از آن در قالب [[حدیث]] امکان نداشته است. این مطلب به ویژه در زیارات منقول از [[امام]] تجلی افزون‌تری دارد. ایشان در قالب چندین [[زیارت]] برای [[امام علی]]{{ع}} مخصوصاً زیارت ایشان در [[روز]] عیدغدیر به [[حق]] [[غصب]] شده امام و فرزندانش اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که هیچ‌کس در [[اسلام]] و نزد [[پیامبر]]{{صل}} واجد [[فضائل]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نبوده است. امام در این زیارت مروری کوتاه بر وقایع [[زندگی]] امام علی{{ع}} می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه [[دشمنان]] ایشان در حق آن بزرگوار [[ستم]] روا داشتند<ref>المزار الکبیر، ص۲۶۳-۲۸۲.</ref>. در زیارت [[امام هادی]]{{ع}} از [[قبر امام حسین]]، [[امام کاظم]] و امام جواد‌{{عم}} نیز توجه به جایگاه رفیع [[امامت]] و [[لزوم]] توجه به [[قول و فعل]] [[ائمه معصوم]]{{عم}} دیده می‌شود<ref>الکافی، ج۴، ص۵۷۷-۵۷۸.</ref>. در میان ادعیه و زیارات منقول از امام هادی{{ع}} بدون [[شک]] مهمترین آنها، [[زیارت جامعه کبیره]] است. این زیارت که از حیث [[سند]] و محتوا شاخص است و بزرگان [[علمای شیعه]] در آثار خود آن را نقل کرده‌اند<ref>عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۲۷۲؛ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۹۵.</ref>، مکرر از ناحیه [[شیعیان]] مورد توجه قرار گرفته و شروح متعددی بر آن نگاشته شده است<ref>الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۱۳، ص۳۰۵-۳۰۶.</ref><ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام علی بن محمد - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «امام علی بن محمد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۵۰۷-۵۱۹.</ref>


==معاجز و کرامات==
==معاجز و کرامات==
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
برای [[امام هادی]]{{ع}} [[کرامات]] و امور خارق العاده‌ای نقل شده<ref>ر.ک: حرعاملی، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۴۱۹ و مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۱۲۴، باب ۳ معجزاته و بعض مکارم أخلاقه و معالی أموره صلوات الله علیه؛ شوشتری، قاضی نورالله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۱۲، ص ۴۵۱.</ref> که هر یک نشانه [[مقام]] رفیع و منزلت آن حضرت نزد [[خداوند تعالی]] است مانند:
برای [[امام هادی]]{{ع}} [[کرامات]] و امور خارق العاده‌ای نقل شده<ref>ر.ک: حرعاملی، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۴۱۹ و مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۱۲۴، باب ۳ معجزاته و بعض مکارم أخلاقه و معالی أموره صلوات الله علیه؛ شوشتری، قاضی نورالله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۱۲، ص ۴۵۱.</ref> که هر یک نشانه [[مقام]] رفیع و منزلت آن حضرت نزد [[خداوند تعالی]] است مانند:


#اسحاق جلاب می‌گوید: "برای [[امام هادی]]{{ع}} گوسفندان زیادی خریدم، پس مرا خواست و از اصطبل منزل به جای وسیعی منتقل شدم و در آنجا گوسفندان را بین هر که فرمود تقسیم کردم، برای [[ابوجعفر]] (فرزندش) و مادر او و غیر اینها از کسانی که دستور داده بود، سپس اجازه خواستم در روز ترویه به [[بغداد]] نزد پدرم برگردم، حضرت به من نوشت، فردا نزد ما باش سپس برو، من ماندم و چون روز [[عرفه]] شد نزد حضرت اقامت گزیدم و [[شب]] [[عید قربان]] در ایوان خانه‌اش خوابیدم، هنگام [[سحر]] نزد من آمد و فرمود: ای [[اسحاق]]! برخیز، برخاستم و چون چشم گشودم، خود را در خانه‌ام در [[بغداد]] دیدم، بر پدرم وارد شدم در حالی که بین [[یاران]] بودم، به آنان گفتم: روز [[عرفه]] در [[سامرا]] بودم و روز [[عید]] به [[بغداد]] آمدم"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۴۲۳ – ۴۲۴.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۰۶.</ref>
#اسحاق جلاب می‌گوید: "برای [[امام هادی]]{{ع}} گوسفندان زیادی خریدم، پس مرا خواست و از اصطبل منزل به جای وسیعی منتقل شدم و در آنجا گوسفندان را بین هر که فرمود تقسیم کردم، برای [[ابوجعفر]] (فرزندش) و مادر او و غیر اینها از کسانی که دستور داده بود، سپس اجازه خواستم در روز ترویه به [[بغداد]] نزد پدرم برگردم، حضرت به من نوشت، فردا نزد ما باش سپس برو، من ماندم و چون روز [[عرفه]] شد نزد حضرت اقامت گزیدم و [[شب]] [[عید قربان]] در ایوان خانه‌اش خوابیدم، هنگام [[سحر]] نزد من آمد و فرمود: ای [[اسحاق]]! برخیز، برخاستم و چون چشم گشودم، خود را در خانه‌ام در [[بغداد]] دیدم، بر پدرم وارد شدم در حالی که بین [[یاران]] بودم، به آنان گفتم: روز [[عرفه]] در [[سامرا]] بودم و روز [[عید]] به [[بغداد]] آمدم"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۴۲۳ – ۴۲۴.</ref><ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۰۶.</ref>
#'''تکلم به سایر زبان‌ها''': [[محمد بن حسین]] از [[علی بن مهزیار]] [[نقل]] کرده که گفت خدمت [[حضرت هادی]]{{ع}} رسیدم قبل از اینکه من سخنی بگویم آن جناب به فارسی با من صحبت کرد. همچنین می‌گوید: [[غلام]] خود را که از اهالی سقلاب بود خدمت [[امام علی النقی]]{{ع}} فرستادم. پس از مراجعت دیدم غلام در تعجب است گفتم: چه شده؟ پسر گفت: چطور تعجب نکنم پیوسته با من به زبان سقلابی صحبت می‌کرد مثل اینکه اهل سقلاب است چنین خیال کردم که با آنها رفت آمد داشته است<ref>ر.ک: صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج ۱، ص ۳۳۳، باب ۱۱ باب فی الأئمة{{عم}} أنهم یتکلمون الألسن کلها و مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۱۳۰.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۸.</ref>
#'''تکلم به سایر زبان‌ها''': [[محمد بن حسین]] از [[علی بن مهزیار]] [[نقل]] کرده که گفت خدمت [[حضرت هادی]]{{ع}} رسیدم قبل از اینکه من سخنی بگویم آن جناب به فارسی با من صحبت کرد. همچنین می‌گوید: [[غلام]] خود را که از اهالی سقلاب بود خدمت [[امام علی النقی]]{{ع}} فرستادم. پس از مراجعت دیدم غلام در تعجب است گفتم: چه شده؟ پسر گفت: چطور تعجب نکنم پیوسته با من به زبان سقلابی صحبت می‌کرد مثل اینکه اهل سقلاب است چنین خیال کردم که با آنها رفت آمد داشته است<ref>ر.ک: صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج ۱، ص ۳۳۳، باب ۱۱ باب فی الأئمة{{عم}} أنهم یتکلمون الألسن کلها و مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۱۳۰.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۸.</ref>


==شهادت و محل دفن==
==شهادت و محل دفن==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش