پرش به محتوا

امامت در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - 'افراط و تفریط' به 'افراط و تفریط')
خط ۶۸: خط ۶۸:
#اگر [[امام]] از غیر [[خاندان پیامبر]]{{صل}} باشد لازم می‌آید آن کسی که [[پیامبر]] نیست و به [[پیامبری]] انتساب ندارد بر [[پیامبر]] و [[اولاد]] او [[برتری]] یابد، زیرا [[اولاد]] [[پیامبر]]{{صل}} (فی المثل) تابع [[فرمان]] [[اولاد]] دشمنانش چون [[ابوجهل]] و [[عقبة بن ابی معیط]] خواهند شد. هر گاه [[مردم]] [[اقرار]] به [[نبوت]] [[پیامبر]]{{صل}} کنند و به [[طاعت]] او گردن نهند، هیچ کس از اینکه [[فرزندان]] و ذریة او را [[اطاعت]] کند سر باز نمی‌زند. ولی اگر [[امامت]] در غیر [[فرزندان پیامبر]]{{صل}} باشد، هر کس خود را ذی‌حق می‌داند بلکه شایسته‌تر از دیگران به [[سرپرستی]] و [[پیشوایی]] [[امت]] می‌شمرد<ref>الکافی، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲.</ref>.  
#اگر [[امام]] از غیر [[خاندان پیامبر]]{{صل}} باشد لازم می‌آید آن کسی که [[پیامبر]] نیست و به [[پیامبری]] انتساب ندارد بر [[پیامبر]] و [[اولاد]] او [[برتری]] یابد، زیرا [[اولاد]] [[پیامبر]]{{صل}} (فی المثل) تابع [[فرمان]] [[اولاد]] دشمنانش چون [[ابوجهل]] و [[عقبة بن ابی معیط]] خواهند شد. هر گاه [[مردم]] [[اقرار]] به [[نبوت]] [[پیامبر]]{{صل}} کنند و به [[طاعت]] او گردن نهند، هیچ کس از اینکه [[فرزندان]] و ذریة او را [[اطاعت]] کند سر باز نمی‌زند. ولی اگر [[امامت]] در غیر [[فرزندان پیامبر]]{{صل}} باشد، هر کس خود را ذی‌حق می‌داند بلکه شایسته‌تر از دیگران به [[سرپرستی]] و [[پیشوایی]] [[امت]] می‌شمرد<ref>الکافی، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲.</ref>.  


[[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} ایشان به صراحت از [[قریشی]] و [[هاشمی بودن]] [[امامان]] [[سخن]] می‌گویند و [[شرافت]] آنان را از [[ابراهیم]]{{ع}} تا [[عبدمناف]] و [[حضرت رسول]]{{صل}} و مابقی هاشمیان متذکر می‌شوند<ref>صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۲-۱۴۵۳؛ فتح الباری، ج۳، ص۱۱۴؛ المنهاج شرح صحیح مسلم، ج۱۲، ص۱۹۹-۲۰۴؛ نهج البلاغة، ص۱۰۶.</ref>.<ref>[[یعقوبعلی برجی|برجی، یعقوبعلی]]، [[امامت - برجی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>.
[[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} ایشان به صراحت از [[قریشی]] و [[هاشمی بودن]] [[امامان]] [[سخن]] می‌گویند و [[شرافت]] آنان را از [[ابراهیم]]{{ع}} تا [[عبدمناف]] و [[حضرت رسول]]{{صل}} و مابقی هاشمیان متذکر می‌شوند<ref>صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۲-۱۴۵۳؛ فتح الباری، ج۳، ص۱۱۴؛ المنهاج شرح صحیح مسلم، ج۱۲، ص۱۹۹-۲۰۴؛ نهج البلاغة، ص۱۰۶.</ref><ref>[[یعقوبعلی برجی|برجی، یعقوبعلی]]، [[امامت - برجی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>.


==[[امامت]]، فراتر از [[انتخاب]]==
==[[امامت]]، فراتر از [[انتخاب]]==
خط ۷۷: خط ۷۷:
حضرت در ادامه با بلاغتی شگفت به توصیف [[امامان]] می‌پردازد و ویژگی‌های [[امامان]] را بیان و تصریح می‌کند که حتی [[اندیشمندان]] از [[درک]] یکی از فضیلت‌های [[امامان]] عاجز و متحیرند و این [[فضیلت‌ها]] و ویژگی‌ها را تنها در [[امامان]]{{عم}} می‌توان سراغ گرفت: پس کیست که بتواند [[امام]] را بشناسد، یا وی را [[انتخاب]] کند؟ نه! هرگز! هرگز! در [[وصف]] شأنی از [[شئون]] و فضیلتی از فضایلش خردها گم گشته، [[عقل‌ها]] حیران و سرگردان گردیده، دیدگان فرومانده، بزرگان کوچک (حقیر) شده، حکیمان متحیرند، [[عقول]] [[خردمندان]]، کوته است، [[خطیبان]] از [[خطابه]] بازمانده، دانایان از درکش عاجز گشته، [[شاعران]] از سُرایش وامانده، ادیبان درمانده، بلاغت‌گویان خسته و [[ناتوان]] شده‌اند و جملگی به عجز خویش معترف‌اند. چگونه می‌توان [[وصف]] [[امام]] کرد و کنهش را بیان نمود، یا چیزی از کارش را فهمید؟ یا کسی را یافت که جایش را بگیرد؟ نه! چگونه ممکن است؟ و حال آنکه نسبت او و وصف‌کنندگانش مانند اختران و دستان [[مردمان]] است. پس [[انتخاب]] آنان کجا و این [[مقام]] کجا؟ خردها کجا و [[درک]] این [[منزلت]] کجا؟ در کدامین مکان می‌توان چنین شخصیتی را یافت؟ [[گمان]] برده‌اند که آن را در [[خداوند]] که نفسشان به آنان [[دروغ]] گفته، [[اباطیل]] به آرزویشان واداشته و از این‌رو به پرتگاهی بلند و لغزنده پا گذارده‌اند که پاهایشان از آن لرزیده، [[سقوط]] می‌کنند. با عقولی سرگردان، ناقص و بی‌ثمر و [[عقاید]] [[گمراه‌کننده]] در صدد [[نصب امام]] برآمده‌اند، که جز دوری از مقصد نتیجه‌ای نخواهد داشت. [[خداوند]] ایشان را بکشد که به انجام کاری بس مشکل دست زده‌اند. خلاف [[حق]] سخن گفته، به [[گمراهی]] عمیقی دچار گشتند. چون [[امام]] را از روی [[آگاهی]] رها کردند، به [[حیرت]] و [[سرگردانی]] افتادند و [[شیطان]] اعمالشان را در نظرشان [[زینت]] بخشید و آنان را از راه [[حق]] بازداشت، حال آنکه [[بینا]] و [[بصیر]] بودند. آنان [[انتخاب]] [[خدا]] و رسولش را کنار گذاشتند و [[انتخاب]] خود را در نظر گرفتند، حال آنکه [[قرآن]] با صدای رسا به آنان خطاب می‌کند: {{متن قرآن|وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«و پروردگارت هر چه خواهد می‌آفریند و می‌گزیند؛ آنان را گزینشی نیست، پاکا خداوند و فرابرترا (که اوست) از آنچه (برای او) شریک می‌آورند» سوره قصص، آیه ۶۸.</ref> و [[خداوند]] که با فر و شکوه است می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref><ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۹.</ref>.
حضرت در ادامه با بلاغتی شگفت به توصیف [[امامان]] می‌پردازد و ویژگی‌های [[امامان]] را بیان و تصریح می‌کند که حتی [[اندیشمندان]] از [[درک]] یکی از فضیلت‌های [[امامان]] عاجز و متحیرند و این [[فضیلت‌ها]] و ویژگی‌ها را تنها در [[امامان]]{{عم}} می‌توان سراغ گرفت: پس کیست که بتواند [[امام]] را بشناسد، یا وی را [[انتخاب]] کند؟ نه! هرگز! هرگز! در [[وصف]] شأنی از [[شئون]] و فضیلتی از فضایلش خردها گم گشته، [[عقل‌ها]] حیران و سرگردان گردیده، دیدگان فرومانده، بزرگان کوچک (حقیر) شده، حکیمان متحیرند، [[عقول]] [[خردمندان]]، کوته است، [[خطیبان]] از [[خطابه]] بازمانده، دانایان از درکش عاجز گشته، [[شاعران]] از سُرایش وامانده، ادیبان درمانده، بلاغت‌گویان خسته و [[ناتوان]] شده‌اند و جملگی به عجز خویش معترف‌اند. چگونه می‌توان [[وصف]] [[امام]] کرد و کنهش را بیان نمود، یا چیزی از کارش را فهمید؟ یا کسی را یافت که جایش را بگیرد؟ نه! چگونه ممکن است؟ و حال آنکه نسبت او و وصف‌کنندگانش مانند اختران و دستان [[مردمان]] است. پس [[انتخاب]] آنان کجا و این [[مقام]] کجا؟ خردها کجا و [[درک]] این [[منزلت]] کجا؟ در کدامین مکان می‌توان چنین شخصیتی را یافت؟ [[گمان]] برده‌اند که آن را در [[خداوند]] که نفسشان به آنان [[دروغ]] گفته، [[اباطیل]] به آرزویشان واداشته و از این‌رو به پرتگاهی بلند و لغزنده پا گذارده‌اند که پاهایشان از آن لرزیده، [[سقوط]] می‌کنند. با عقولی سرگردان، ناقص و بی‌ثمر و [[عقاید]] [[گمراه‌کننده]] در صدد [[نصب امام]] برآمده‌اند، که جز دوری از مقصد نتیجه‌ای نخواهد داشت. [[خداوند]] ایشان را بکشد که به انجام کاری بس مشکل دست زده‌اند. خلاف [[حق]] سخن گفته، به [[گمراهی]] عمیقی دچار گشتند. چون [[امام]] را از روی [[آگاهی]] رها کردند، به [[حیرت]] و [[سرگردانی]] افتادند و [[شیطان]] اعمالشان را در نظرشان [[زینت]] بخشید و آنان را از راه [[حق]] بازداشت، حال آنکه [[بینا]] و [[بصیر]] بودند. آنان [[انتخاب]] [[خدا]] و رسولش را کنار گذاشتند و [[انتخاب]] خود را در نظر گرفتند، حال آنکه [[قرآن]] با صدای رسا به آنان خطاب می‌کند: {{متن قرآن|وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«و پروردگارت هر چه خواهد می‌آفریند و می‌گزیند؛ آنان را گزینشی نیست، پاکا خداوند و فرابرترا (که اوست) از آنچه (برای او) شریک می‌آورند» سوره قصص، آیه ۶۸.</ref> و [[خداوند]] که با فر و شکوه است می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref><ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۹.</ref>.


حضرت در [[حدیث]] دیگری برای [[اثبات]] غیر قابل توصیف بودن [[امامان]]{{عم}} به آیۀ [[اولوالامر]] [[استدلال]] فرموده و تصریح کرده است توصیف کسی که [[خدای بزرگ]]، اطاعتش را هم‌طراز با [[اطاعت پیامبر]]{{صل}} قرار داده است از توان [[مردم]] خارج است، و هنگامی که [[امام]] برای [[مردم]] قابل [[شناخت]] و توصیف نبود، قابل [[انتخاب]] نیز نخواهد بود<ref>إثبات الوصیة، ص۲۳۵.</ref>.<ref>[[یعقوبعلی برجی|برجی، یعقوبعلی]]، [[امامت - برجی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>
حضرت در [[حدیث]] دیگری برای [[اثبات]] غیر قابل توصیف بودن [[امامان]]{{عم}} به آیۀ [[اولوالامر]] [[استدلال]] فرموده و تصریح کرده است توصیف کسی که [[خدای بزرگ]]، اطاعتش را هم‌طراز با [[اطاعت پیامبر]]{{صل}} قرار داده است از توان [[مردم]] خارج است، و هنگامی که [[امام]] برای [[مردم]] قابل [[شناخت]] و توصیف نبود، قابل [[انتخاب]] نیز نخواهد بود<ref>إثبات الوصیة، ص۲۳۵.</ref><ref>[[یعقوبعلی برجی|برجی، یعقوبعلی]]، [[امامت - برجی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>


== [[علم امامان]]==
== [[علم امامان]]==
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
[[امام رضا]]{{ع}} همانند [[پدران]] بزرگوار خود همیشه به [[میانه‌روی]] و [[اعتدال]] در موضوع [[امامت]] سفارش می‌فرمود و از [[افراط]] و [[تفریط]] نسبت به [[امامان]] جلوگیری می‌کرد<ref>مسائل الإمامة، ص۳۳-۴۱.</ref>. ایشان در پاسخ به اندیشۀ [[نفی]] [[مرگ]] [[امام]]، ضمن اعلام اینکه [[امامان]] همه به دست [[طاغوت]] زمانشان به وسیلۀ [[شمشیر]] یا سم به [[شهادت]] رسیده‌اند، تأکید می‌کند که این شهادت‌ها واقعاً اتفاق افتاده، نه آن چنان‌که [[غالیان]] و [[مفوضه]] می‌گویند که [[امامان]] در [[حقیقت]] نمرده‌اند بلکه امر بر [[مردم]] مشتبه شده است. در ادامه با استناد به آیۀ {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ...}}<ref>«آنگاه خداوند فرمود: ای عیسی! من بازگیرنده تو و فرابرنده تو سوی خویش و رهایی‌بخش تو از گروه کافرانم.».. سوره آل عمران، آیه ۵۵.</ref> تأکید می‌کند که از [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]]، تنها [[عیسی]]{{ع}} بود که [[خداوند]] به [[آسمان]] برد و [[مرگ]] او بر [[مردم]] مشتبه شد؛ سپس می‌فرماید: آنان که در معرفی [[امامان]] از حد [[تجاوز]] می‌کنند و معتقدند همان‌طور که به [[نص]] [[قرآن]] امر [[عیسی]] بر [[مردم]] مشتبه شد مانعی ندارد که امر [[امامان]] هم بر [[مردم]] مشتبه شود، در پاسخ می‌گوییم [[حضرت عیسی]]{{ع}} بدون [[پدر]] به [[دنیا]] آمد، چرا این امر را در مورد [[امامان]] نمی‌گویید؟ [[حضرت]] بعد از [[لعن]] آنان می‌فرماید: همان طور که رواست تمام [[انبیا]] و [[اولیا]] از [[پدر]] و [[مادر]] به [[دنیا]] بیایند و تنها [[عیسی]]{{ع}} بدون [[پدر]] باشد، همچنین رواست تمام [[انبیا]] و [[اولیا]] بمیرند و تنها [[عیسی]]{{ع}} مرگش مشتبه شود<ref>التوحید، ص۱۱۳.</ref>.
[[امام رضا]]{{ع}} همانند [[پدران]] بزرگوار خود همیشه به [[میانه‌روی]] و [[اعتدال]] در موضوع [[امامت]] سفارش می‌فرمود و از [[افراط]] و [[تفریط]] نسبت به [[امامان]] جلوگیری می‌کرد<ref>مسائل الإمامة، ص۳۳-۴۱.</ref>. ایشان در پاسخ به اندیشۀ [[نفی]] [[مرگ]] [[امام]]، ضمن اعلام اینکه [[امامان]] همه به دست [[طاغوت]] زمانشان به وسیلۀ [[شمشیر]] یا سم به [[شهادت]] رسیده‌اند، تأکید می‌کند که این شهادت‌ها واقعاً اتفاق افتاده، نه آن چنان‌که [[غالیان]] و [[مفوضه]] می‌گویند که [[امامان]] در [[حقیقت]] نمرده‌اند بلکه امر بر [[مردم]] مشتبه شده است. در ادامه با استناد به آیۀ {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ...}}<ref>«آنگاه خداوند فرمود: ای عیسی! من بازگیرنده تو و فرابرنده تو سوی خویش و رهایی‌بخش تو از گروه کافرانم.».. سوره آل عمران، آیه ۵۵.</ref> تأکید می‌کند که از [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]]، تنها [[عیسی]]{{ع}} بود که [[خداوند]] به [[آسمان]] برد و [[مرگ]] او بر [[مردم]] مشتبه شد؛ سپس می‌فرماید: آنان که در معرفی [[امامان]] از حد [[تجاوز]] می‌کنند و معتقدند همان‌طور که به [[نص]] [[قرآن]] امر [[عیسی]] بر [[مردم]] مشتبه شد مانعی ندارد که امر [[امامان]] هم بر [[مردم]] مشتبه شود، در پاسخ می‌گوییم [[حضرت عیسی]]{{ع}} بدون [[پدر]] به [[دنیا]] آمد، چرا این امر را در مورد [[امامان]] نمی‌گویید؟ [[حضرت]] بعد از [[لعن]] آنان می‌فرماید: همان طور که رواست تمام [[انبیا]] و [[اولیا]] از [[پدر]] و [[مادر]] به [[دنیا]] بیایند و تنها [[عیسی]]{{ع}} بدون [[پدر]] باشد، همچنین رواست تمام [[انبیا]] و [[اولیا]] بمیرند و تنها [[عیسی]]{{ع}} مرگش مشتبه شود<ref>التوحید، ص۱۱۳.</ref>.


[[امام رضا]]{{ع}} در رد اندیشۀ [[خدا]] انگاری [[امامان]] در [[حدیث]] طولانی و [[مناظره]] گونه‌ای با کسی که مدعی بود یکی از همراهانش [[معتقد]] به [[الوهیت]] [[علی]]{{ع}} است، با صراحت بیان می‌کند که هر کس [[امیرمؤمنان]]{{ع}} را از [[مقام عبودیت]] بالاتر برد مصداق آیۀ {{متن قرآن|غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref> است. [[حضرت]] ادامه می‌دهد: از [[غلو]] بپرهیزید. مانند [[نصارا]] [[غلو]] نکنید، و من از غلوکنندگان بیزارم.[[راوی]] از [[امام]] می‌خواهد که [[خدا]] را توصیف کند. [[امام]] [[صفات الهی]] را ذکر می‌کند. [[راوی]] می‌گوید: [[پدر]] و مادرم فدایت ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! همراه من کسی است که از [[دوستان]] شماست و [[گمان]] دارد همۀ این صفات که برای [[خدا]] بر شمردید صفات [[علی]]{{ع}} است. [[امام]] با شنیدن این سخن بدنش به لرزه افتاد و عرق کرد و فرمود: {{متن حدیث|سُبْحَانَ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَقُولُ الظَّالِمُونَ وَ الْكَافِرُونَ عُلُوّاً كَبِيراً}}. آیا این [[علی]] نبود که همانند [[مردم]] می‌خورد و می‌نوشید، [[ازدواج]] می‌کرد و یکی از مخلوقات [[الهی]] بود و در برابر [[عظمت]] [[الهی]] بنده‌ای [[خاشع]] و [[ذلیل]] بود؛ اگر [[علی]] با این [[اوصاف خدا]] باشد پس همۀ شما [[خدا]] هستید؛ چون در این صفات مشترکید. [[راوی]] عرض کرد: از [[علی]] معجزاتی سر زده که از توان [[بشر]] خارج است و غیر [[خدا]] [[قادر]] به آن [[کارها]] نیست. این امور نشان می‌دهد که او خداست. [[امام]] در پاسخ فرمود: صدور [[کارهای خارق‌العاده]] از [[انسان]] [[دلیل]] آن است که این [[کارها]] کار او نیست، بلکه کار خداست که به درخواست بنده‌اش انجام می‌دهد<ref>بحار الأنوار، ج۲۵، ص۲۷۳.</ref>.<ref>[[یعقوبعلی برجی|برجی، یعقوبعلی]]، [[امامت - برجی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>
[[امام رضا]]{{ع}} در رد اندیشۀ [[خدا]] انگاری [[امامان]] در [[حدیث]] طولانی و [[مناظره]] گونه‌ای با کسی که مدعی بود یکی از همراهانش [[معتقد]] به [[الوهیت]] [[علی]]{{ع}} است، با صراحت بیان می‌کند که هر کس [[امیرمؤمنان]]{{ع}} را از [[مقام عبودیت]] بالاتر برد مصداق آیۀ {{متن قرآن|غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref> است. [[حضرت]] ادامه می‌دهد: از [[غلو]] بپرهیزید. مانند [[نصارا]] [[غلو]] نکنید، و من از غلوکنندگان بیزارم.[[راوی]] از [[امام]] می‌خواهد که [[خدا]] را توصیف کند. [[امام]] [[صفات الهی]] را ذکر می‌کند. [[راوی]] می‌گوید: [[پدر]] و مادرم فدایت ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! همراه من کسی است که از [[دوستان]] شماست و [[گمان]] دارد همۀ این صفات که برای [[خدا]] بر شمردید صفات [[علی]]{{ع}} است. [[امام]] با شنیدن این سخن بدنش به لرزه افتاد و عرق کرد و فرمود: {{متن حدیث|سُبْحَانَ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَقُولُ الظَّالِمُونَ وَ الْكَافِرُونَ عُلُوّاً كَبِيراً}}. آیا این [[علی]] نبود که همانند [[مردم]] می‌خورد و می‌نوشید، [[ازدواج]] می‌کرد و یکی از مخلوقات [[الهی]] بود و در برابر [[عظمت]] [[الهی]] بنده‌ای [[خاشع]] و [[ذلیل]] بود؛ اگر [[علی]] با این [[اوصاف خدا]] باشد پس همۀ شما [[خدا]] هستید؛ چون در این صفات مشترکید. [[راوی]] عرض کرد: از [[علی]] معجزاتی سر زده که از توان [[بشر]] خارج است و غیر [[خدا]] [[قادر]] به آن [[کارها]] نیست. این امور نشان می‌دهد که او خداست. [[امام]] در پاسخ فرمود: صدور [[کارهای خارق‌العاده]] از [[انسان]] [[دلیل]] آن است که این [[کارها]] کار او نیست، بلکه کار خداست که به درخواست بنده‌اش انجام می‌دهد<ref>بحار الأنوار، ج۲۵، ص۲۷۳.</ref><ref>[[یعقوبعلی برجی|برجی، یعقوبعلی]]، [[امامت - برجی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش