انسان در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
*و در موردی دیگر با صراحت بیشتر بیان میکند که اگر خداوند اراده کرده بود، همه انسانها را هدایت میکرد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَل لِّلَّهِ الأَمْرُ جَمِيعًا أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَن لَّوْ يَشَاء اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعًا وَلاَ يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُواْ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref> و اگر قرآنی بود که کوهساران بدان به جنبش میافتاد یا زمین با آن پاره پاره میشد یا با آن مردگان به سخن آورده میشدند (باز ایمان نمیآوردند و کار ایمانشان با شما نیست)؛ بلکه تمام کارها از آن خداوند است؛ آیا مؤمنان درنیافتهاند که اگر خداوند بخواهد همه مردم را راهنمایی میکند؟ و به کافران همواره برای کارهایی که کردهاند بلایی سخت میرسد یا آنکه (بلا) نزدیک خانهشان وارد میشود تا وعده خداوند فرا رسد، بیگمان خداوند در وعده (خویش) خلاف نمیورزد؛ سوره رعد، آیه:۳۱.</ref><ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | *و در موردی دیگر با صراحت بیشتر بیان میکند که اگر خداوند اراده کرده بود، همه انسانها را هدایت میکرد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَل لِّلَّهِ الأَمْرُ جَمِيعًا أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَن لَّوْ يَشَاء اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعًا وَلاَ يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُواْ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref> و اگر قرآنی بود که کوهساران بدان به جنبش میافتاد یا زمین با آن پاره پاره میشد یا با آن مردگان به سخن آورده میشدند (باز ایمان نمیآوردند و کار ایمانشان با شما نیست)؛ بلکه تمام کارها از آن خداوند است؛ آیا مؤمنان درنیافتهاند که اگر خداوند بخواهد همه مردم را راهنمایی میکند؟ و به کافران همواره برای کارهایی که کردهاند بلایی سخت میرسد یا آنکه (بلا) نزدیک خانهشان وارد میشود تا وعده خداوند فرا رسد، بیگمان خداوند در وعده (خویش) خلاف نمیورزد؛ سوره رعد، آیه:۳۱.</ref><ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | ||
*همچنین است آیه شریفه: {{متن قرآن|وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ}}<ref> و اگر میخواستیم رهنمود هر کس را به او (به اجبار) ارزانی میداشتیم اما (همه را مختار آفریدیم که راه خیر یا شرّ را برگزینند و) این گفته من حقّ یافته است که دوزخ را از پریان و آدمیان همگی پر خواهم کرد؛ سوره سجده، آیه:۱۳.</ref>؛ یعنی اگر اراده کرده بودیم، هدایت هرکس را بر او تحمیل میکردیم؛ لکن چنین ارادهای نداشتیم و بنای ما بر اختیار انسان بوده است<ref>الکشاف، ج۳،ص۵۱۰؛ البحرالمحیط، ج۸، ص۴۳۶.</ref> و قول حتمی ما آن است که جهنم را از عاصیان جن و انس، لبریز سازیم{{متن قرآن|وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ}}<ref> و اگر میخواستیم رهنمود هر کس را به او (به اجبار) ارزانی میداشتیم اما (همه را مختار آفریدیم که راه خیر یا شرّ را برگزینند و) این گفته من حقّ یافته است که دوزخ را از پریان و آدمیان همگی پر خواهم کرد؛ سوره سجده، آیه:۱۳.</ref><ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | *همچنین است آیه شریفه: {{متن قرآن|وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ}}<ref> و اگر میخواستیم رهنمود هر کس را به او (به اجبار) ارزانی میداشتیم اما (همه را مختار آفریدیم که راه خیر یا شرّ را برگزینند و) این گفته من حقّ یافته است که دوزخ را از پریان و آدمیان همگی پر خواهم کرد؛ سوره سجده، آیه:۱۳.</ref>؛ یعنی اگر اراده کرده بودیم، هدایت هرکس را بر او تحمیل میکردیم؛ لکن چنین ارادهای نداشتیم و بنای ما بر اختیار انسان بوده است<ref>الکشاف، ج۳،ص۵۱۰؛ البحرالمحیط، ج۸، ص۴۳۶.</ref> و قول حتمی ما آن است که جهنم را از عاصیان جن و انس، لبریز سازیم{{متن قرآن|وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ}}<ref> و اگر میخواستیم رهنمود هر کس را به او (به اجبار) ارزانی میداشتیم اما (همه را مختار آفریدیم که راه خیر یا شرّ را برگزینند و) این گفته من حقّ یافته است که دوزخ را از پریان و آدمیان همگی پر خواهم کرد؛ سوره سجده، آیه:۱۳.</ref><ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | ||
*در مواردی دیگر خداوند پس از اثبات تکلیف و تبیین هدایت انسان، زمام اطاعت و عصیان را به دست خود وی میداند تا با اراده خویش راهی را برگزیند<ref>تفسیر موضوعی، ج ۱، ص ۱۹۰ ـ ۱۹۱.</ref>؛ از جمله آنجا که در سوره انسان میفرماید: انسان را به راه، هدایت کردیم؛ خواه شاکر باشد و آن را بپیماید یا کافر گردد و بیراهه رود{{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا }}<ref> ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس؛ سوره انسان، آیه:۳.</ref> و نیز آنجا که میفرماید: سرچشمه حق، خدای سبحان است. هرکس بخواهد، مؤمن شود و هرکس بخواهد، کافر گردد{{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاء كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا}}<ref> و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند، ما برای ستمگران آتشی آماده کردهایم که سراپردههایش آنان را فرا میگیرد و اگر فریادرسی خواهند با آبی چون گدازه فلز به فریادشان میرسند که (گرمای آن) چهرهها را بریان میکند؛ آن آشامیدنی بد است و زشت آسایشگهی است آن آتش؛ سوره کهف، آیه:۲۹.</ref> یا آنجا که به [[پیامبر اسلام]] فرمان میدهد که پس از بیان عبودیت خالصانه خود به درگاه خداوند، باز بودن راه پرستش غیر خدا را به شیوهای رسا اعلام دارد{{متن قرآن|قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ}}<ref> بگو: خداوند را در حالی که دینم را برای او ناب میدارم، میپرستم.بنابراین هر چه را میخواهید به جای او بپرستید! بگو: بیگمان زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و خانواده خویش زیان رساندهاند، آگاه باشید که این همان زیان آشکار است؛ سوره زمر، آیه: ۱۴- ۱۵.</ref> در جای دیگر نیز افزون بر هشدار درباره فرجام الحاد، آدمی را به سنجشی خردورزانه میان اطاعت و عصیان فرا میخواند و با بیانی پند آمیز میفرماید: آیا عاقبت نیکو از آنِ کسی است که فرجامش آتش است یا از آنِ کسی که باامنیت کامل بر خدای خویش وارد میشود{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَن يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref> بیگمان کسانی که در آیات ما کژاندیشی میکنند بر ما پوشیده نیستند، آیا آن کس که در روز رستخیز در آتش افکنده میشود بهتر است یا آنکه در امن و امان میآید؟ هر چه میخواهید انجام دهید که او به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره فصلت، آیه:۴۰.</ref> و در ادامه تصریح میکند که هرگونه میخواهید، عمل کنید{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَن يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref> بیگمان کسانی که در آیات ما کژاندیشی میکنند بر ما پوشیده نیستند، آیا آن کس که در روز رستخیز در آتش افکنده میشود بهتر است یا آنکه در امن و امان میآید؟ هر چه میخواهید انجام دهید که او به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره فصلت، آیه:۴۰.</ref> | *در مواردی دیگر خداوند پس از اثبات تکلیف و تبیین هدایت انسان، زمام اطاعت و عصیان را به دست خود وی میداند تا با اراده خویش راهی را برگزیند<ref>تفسیر موضوعی، ج ۱، ص ۱۹۰ ـ ۱۹۱.</ref>؛ از جمله آنجا که در سوره انسان میفرماید: انسان را به راه، هدایت کردیم؛ خواه شاکر باشد و آن را بپیماید یا کافر گردد و بیراهه رود{{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا }}<ref> ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس؛ سوره انسان، آیه:۳.</ref> و نیز آنجا که میفرماید: سرچشمه حق، خدای سبحان است. هرکس بخواهد، مؤمن شود و هرکس بخواهد، کافر گردد{{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاء كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا}}<ref> و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند، ما برای ستمگران آتشی آماده کردهایم که سراپردههایش آنان را فرا میگیرد و اگر فریادرسی خواهند با آبی چون گدازه فلز به فریادشان میرسند که (گرمای آن) چهرهها را بریان میکند؛ آن آشامیدنی بد است و زشت آسایشگهی است آن آتش؛ سوره کهف، آیه:۲۹.</ref> یا آنجا که به [[پیامبر اسلام]] فرمان میدهد که پس از بیان عبودیت خالصانه خود به درگاه خداوند، باز بودن راه پرستش غیر خدا را به شیوهای رسا اعلام دارد{{متن قرآن|قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ}}<ref> بگو: خداوند را در حالی که دینم را برای او ناب میدارم، میپرستم.بنابراین هر چه را میخواهید به جای او بپرستید! بگو: بیگمان زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و خانواده خویش زیان رساندهاند، آگاه باشید که این همان زیان آشکار است؛ سوره زمر، آیه: ۱۴- ۱۵.</ref> در جای دیگر نیز افزون بر هشدار درباره فرجام الحاد، آدمی را به سنجشی خردورزانه میان اطاعت و عصیان فرا میخواند و با بیانی پند آمیز میفرماید: آیا عاقبت نیکو از آنِ کسی است که فرجامش آتش است یا از آنِ کسی که باامنیت کامل بر خدای خویش وارد میشود{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَن يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref> بیگمان کسانی که در آیات ما کژاندیشی میکنند بر ما پوشیده نیستند، آیا آن کس که در روز رستخیز در آتش افکنده میشود بهتر است یا آنکه در امن و امان میآید؟ هر چه میخواهید انجام دهید که او به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره فصلت، آیه:۴۰.</ref> و در ادامه تصریح میکند که هرگونه میخواهید، عمل کنید{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَن يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref> بیگمان کسانی که در آیات ما کژاندیشی میکنند بر ما پوشیده نیستند، آیا آن کس که در روز رستخیز در آتش افکنده میشود بهتر است یا آنکه در امن و امان میآید؟ هر چه میخواهید انجام دهید که او به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره فصلت، آیه:۴۰.</ref><ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | ||
===۴. حمل امانت الهی=== | ===۴. حمل امانت الهی=== | ||
*پذیرش و حمل [[امانت]] الهی، تنها از سوی انسان، از جمله مباحث عمدهای است که در این بخش باید به آن پرداخت. قرآن در این باره میفرماید: ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم و همگی از حمل آن خودداری کرده و از پذیرفتنش به هراس افتادند، پس انسان آن را پذیرفت و این بار [[امانت]] را بر دوش کشید{{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا}}<ref> ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بیگمان او ستمکارهای نادان است؛ سوره احزاب، آیه:۷۲.</ref> و سپس دلیل این پذیرش و حمل را ستمکاری و نادانی فراوان او میداند{{متن قرآن|إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا}}<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | *پذیرش و حمل [[امانت]] الهی، تنها از سوی انسان، از جمله مباحث عمدهای است که در این بخش باید به آن پرداخت. قرآن در این باره میفرماید: ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم و همگی از حمل آن خودداری کرده و از پذیرفتنش به هراس افتادند، پس انسان آن را پذیرفت و این بار [[امانت]] را بر دوش کشید{{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا}}<ref> ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بیگمان او ستمکارهای نادان است؛ سوره احزاب، آیه:۷۲.</ref> و سپس دلیل این پذیرش و حمل را ستمکاری و نادانی فراوان او میداند{{متن قرآن|إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا}}<ref>[[غلام علی امین|امین غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۴۸۱ - ۵۰۰.</ref>. | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
==انسان [[قرآن]]== | ==انسان [[قرآن]]== | ||
انسان قرآن، موجودی است وابسته به [[ایمان]] و [[وارسته]] از هر چیز دیگر. این موجود وابسته به ایمان برای [[نجات]] ایمان خود [[هجرت]] میکند و برای نجات ایمان [[جامعه]] و در [[حقیقت]] برای نجات جامعه از چنگال [[اهریمن]] [[بیایمانی]] [[جهاد]] مینماید<ref>قیام و انقلاب مهدی، ص۸۷.</ref>. | انسان قرآن، موجودی است وابسته به [[ایمان]] و [[وارسته]] از هر چیز دیگر. این موجود وابسته به ایمان برای [[نجات]] ایمان خود [[هجرت]] میکند و برای نجات ایمان [[جامعه]] و در [[حقیقت]] برای نجات جامعه از چنگال [[اهریمن]] [[بیایمانی]] [[جهاد]] مینماید<ref>قیام و انقلاب مهدی، ص۸۷.</ref>. | ||
انسان از نظر قرآن نفخه [[روح الهی]] است و خواه ناخواه به سوی خدای خودش بازگشت میکند<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۲۱۶.</ref>. قرآن انسان را موجودی میداند که علیالدوام در [[تغییر]] و [[تحول]] است و [[قلب]] انسان را که قلب میگویند (لتقلبه) چون زیر و زبر میگردد. و البته ناگفته پیداست که مراد از قلب این [[جسم]] گوشتی صنوبری شکل طرف چپ [[بدن]] نیست؛ بلکه منظور همان [[روح]] و روان [[انسانی]] است که هر لحظهای حالت جدیدی به خود میگیرد<ref>آشنایی با قرآن، جلد اول و دوم، ص۱۴۵.</ref> | انسان از نظر قرآن نفخه [[روح الهی]] است و خواه ناخواه به سوی خدای خودش بازگشت میکند<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۲۱۶.</ref>. قرآن انسان را موجودی میداند که علیالدوام در [[تغییر]] و [[تحول]] است و [[قلب]] انسان را که قلب میگویند (لتقلبه) چون زیر و زبر میگردد. و البته ناگفته پیداست که مراد از قلب این [[جسم]] گوشتی صنوبری شکل طرف چپ [[بدن]] نیست؛ بلکه منظور همان [[روح]] و روان [[انسانی]] است که هر لحظهای حالت جدیدی به خود میگیرد<ref>آشنایی با قرآن، جلد اول و دوم، ص۱۴۵.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۵۹.</ref> | ||
==انسان در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل== | ==انسان در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل== |