پرش به محتوا

اولیاء الله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۲: خط ۲:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اولیاء الله در قرآن]] - [[اولیاء الله در کلام اسلامی]] - [[اولیاء الله در عرفان اسلامی]] - [[اولیاء الله در معارف و سیره رضوی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اولیاء الله در قرآن]] - [[اولیاء الله در کلام اسلامی]] - [[اولیاء الله در عرفان اسلامی]] - [[اولیاء الله در معارف و سیره رضوی]] | پرسش مرتبط  = }}


[[اولیاء]] اللّه کسانی هستند که از [[دوستی]] و [[قرب الهی]] برخوردارند. لازمه ولیّ [[خدا]] شدن [[ایمان]] به خداست. [[ائمه]]{{عم}} و [[شیعیان]] از مصادیق اولیاء الله دانسته شده‌اند که ویژگی‌هایی همچون [[ایمان]]، [[ تقوا]]، دوری از [[ترس]] و [[اندوه]] از غیر [[خدا]]، [[بشارت]] و ... را دارا هستند.
[[اولیاء]] اللّه کسانی هستند که از [[دوستی]] و [[قرب الهی]] برخوردارند. لازمه ولیّ [[خدا]] شدن [[ایمان]] به خداست. [[ائمه]]{{عم}} و [[شیعیان]] از مصادیق اولیاء الله دانسته شده‌اند که ویژگی‌هایی همچون [[ایمان]]، [[تقوا]]، دوری از [[ترس]] و [[اندوه]] از غیر [[خدا]]، [[بشارت]] و ... را دارا هستند.


==معناشناسی==
==معناشناسی==
خط ۹: خط ۹:
برای [[ولیّ]] نیز معانی گوناگونی مانند [[دوستدار]]، رفیق و یاری‌کننده ذکر شده است<ref>تاج العروس، ج۲۰، ص۳۱۰، «ولی».</ref> که در هر یک از آنها نوعی [[قرب]] و نزدیکی وجود دارد.
برای [[ولیّ]] نیز معانی گوناگونی مانند [[دوستدار]]، رفیق و یاری‌کننده ذکر شده است<ref>تاج العروس، ج۲۰، ص۳۱۰، «ولی».</ref> که در هر یک از آنها نوعی [[قرب]] و نزدیکی وجود دارد.


[[اولیاء]] اللّه ترکیبی اضافی است و مراد از آن کسانی هستند که از [[دوستی]] و [[قرب الهی]] برخوردارند. [[ولیّ خدا]] شدن [[لازمه ایمان]] به خداست، بنابراین هر مؤمنی از اولیاء الله است؛ ولی درجات ایشان به مقدار درجه ایمانشان متفاوت است<ref>شرح فصوص الحکم، ص۴۴۱.</ref>. گرچه دارندگان هر یک از [[مراتب ایمان]] از اولیاء الله هستند؛ ولی مراد از آنان در [[قرآن]]، کسانی هستند که به درجه عالی [[ایمان]] و [[عبودیت]] رسیده‌اند<ref>المیزان، ج۱۰، ص۹۰.</ref>.<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده]] و [[سید محسن سادات‌فخر|سادات‌فخر]]، [[اولیاء الله (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵.</ref>
[[اولیاء]] اللّه ترکیبی اضافی است و مراد از آن کسانی هستند که از [[دوستی]] و [[قرب الهی]] برخوردارند. [[ولیّ خدا]] شدن [[لازمه ایمان]] به خداست، بنابراین هر مؤمنی از اولیاء الله است؛ ولی درجات ایشان به مقدار درجه ایمانشان متفاوت است<ref>شرح فصوص الحکم، ص۴۴۱.</ref>. گرچه دارندگان هر یک از [[مراتب ایمان]] از اولیاء الله هستند؛ ولی مراد از آنان در [[قرآن]]، کسانی هستند که به درجه عالی [[ایمان]] و [[عبودیت]] رسیده‌اند<ref>المیزان، ج۱۰، ص۹۰.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده]] و [[سید محسن سادات‌فخر|سادات‌فخر]]، [[اولیاء الله (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵.</ref>


==[[اولیاء]] [[الله]] در [[قرآن]]==
==[[اولیاء]] [[الله]] در [[قرآن]]==
خط ۱۸: خط ۱۸:


===[[ایمان]]===
===[[ایمان]]===
یکی از ویژگی‌های [[اولیاء]] [[الله]] برخورداری از [[ایمان]] است: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ... الَّذِينَ آمَنُوا...}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند... آنان که ایمان آوردند...» سوره یونس، آیه ۶۲-۶۳.</ref>. مقصود از [[ایمان]] [[اولیاء]] [[الله]]، مرتبه اولیه [[ایمان]] نیست، بلکه مراد، [[ایمان کامل]] و درجه عالی [[ایمان]] است؛ زیرا ایشان پیش از برخورداری از چنین ایمانی دارای تقوایی مستمرّ بودند {{متن قرآن|وَكَانُوا يَتَّقُونَ}}، افزون بر اینکه از [[آیه]] {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}، با توجه به نفی هر گونه [[ترس]] و اندوهی از [[اولیاء]] [[الله]] استفاده می‌شود که [[ایمان]] آنان آن مرتبه از [[ایمان]] است که آنها را به [[عبودیت]] و مملوکیت محض می‌رساند، به گونه‌ای که درمی‌یابند [[مالکیت]] ویژه خداست و آنها نمی‌توانند مالک چیزی باشند تا برای آن ترسیده یا از فقدان آن [[اندوهگین]] شوند<ref>المیزان، ج۱۰، ص۸۹-۹۰.</ref>.<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده]] و [[سید محسن سادات‌فخر|سادات‌فخر]]، [[اولیاء الله (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵.</ref>
یکی از ویژگی‌های [[اولیاء]] [[الله]] برخورداری از [[ایمان]] است: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ... الَّذِينَ آمَنُوا...}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند... آنان که ایمان آوردند...» سوره یونس، آیه ۶۲-۶۳.</ref>. مقصود از [[ایمان]] [[اولیاء]] [[الله]]، مرتبه اولیه [[ایمان]] نیست، بلکه مراد، [[ایمان کامل]] و درجه عالی [[ایمان]] است؛ زیرا ایشان پیش از برخورداری از چنین ایمانی دارای تقوایی مستمرّ بودند {{متن قرآن|وَكَانُوا يَتَّقُونَ}}، افزون بر اینکه از [[آیه]] {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}، با توجه به نفی هر گونه [[ترس]] و اندوهی از [[اولیاء]] [[الله]] استفاده می‌شود که [[ایمان]] آنان آن مرتبه از [[ایمان]] است که آنها را به [[عبودیت]] و مملوکیت محض می‌رساند، به گونه‌ای که درمی‌یابند [[مالکیت]] ویژه خداست و آنها نمی‌توانند مالک چیزی باشند تا برای آن ترسیده یا از فقدان آن [[اندوهگین]] شوند<ref>المیزان، ج۱۰، ص۸۹-۹۰.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده]] و [[سید محسن سادات‌فخر|سادات‌فخر]]، [[اولیاء الله (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵.</ref>


===[[ تقوا]]===
===[[تقوا]]===
[[اولیاء]] [[الله]] از تقوای مستمر برخوردارند: {{متن قرآن|وَكَانُوا يَتَّقُونَ}}. برخی گفته‌اند: [[تقوا]] سه مرتبه دارد: دوری از [[شرک]]، اجتناب از هرگونه [[گناه]] و معصیتی، اعم از فعل و ترک، و تبتّل و [[انقطاع]] کامل به [[خدا]] و دوری از هر چیزی که [[باطن]] [[انسان]] را از [[خدا]] بازدارد و مقصود از [[تقوا]] در [[آیه]] فوق مرتبه سوم است. البته این مرتبه شامل دو مرتبه پیش از خود نیز می‌شود<ref>روح البیان، ج۴، ص۵۹.</ref>. برخی مراد از [[ایمان]] در این [[آیه]] را کمال حال [[قوه]] نظریه و مراد از [[تقوا]] را کمال حال [[قوه]] عملیه دانسته‌اند<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۷، ص۱۲۵.</ref>.<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده]] و [[سید محسن سادات‌فخر|سادات‌فخر]]، [[اولیاء الله (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵.</ref>
[[اولیاء]] [[الله]] از تقوای مستمر برخوردارند: {{متن قرآن|وَكَانُوا يَتَّقُونَ}}. برخی گفته‌اند: [[تقوا]] سه مرتبه دارد: دوری از [[شرک]]، اجتناب از هرگونه [[گناه]] و معصیتی، اعم از فعل و ترک، و تبتّل و [[انقطاع]] کامل به [[خدا]] و دوری از هر چیزی که [[باطن]] [[انسان]] را از [[خدا]] بازدارد و مقصود از [[تقوا]] در [[آیه]] فوق مرتبه سوم است. البته این مرتبه شامل دو مرتبه پیش از خود نیز می‌شود<ref>روح البیان، ج۴، ص۵۹.</ref>. برخی مراد از [[ایمان]] در این [[آیه]] را کمال حال [[قوه]] نظریه و مراد از [[تقوا]] را کمال حال [[قوه]] عملیه دانسته‌اند<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۷، ص۱۲۵.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده]] و [[سید محسن سادات‌فخر|سادات‌فخر]]، [[اولیاء الله (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵.</ref>


===دوری از [[ترس]] و [[اندوه]] از غیر [[خدا]]===
===دوری از [[ترس]] و [[اندوه]] از غیر [[خدا]]===
در [[دل]] [[اولیای الهی]] هیچ‌گونه [[خوف]] و حزنی از غیر [[خدا]] نیست: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره یونس، آیه ۶۲-۶۴.</ref>. [[انسان]] از چیزی که ممکن است به او آسیبی برساند می‌هراسد و برای از دست دادن چیزی که آن را [[دوست]] دارد یا تحقّق چیزی که آن را نمی‌پسندد [[اندوهگین]] می‌شود و این در صورتی است که برای خود نسبت به چیزی که برای آن می‌ترسد یا برای از دست دادن آن [[اندوهگین]] می‌شود، [[مالکیت]] یا حقّی قائل باشد، لکن [[اولیاء]] [[الله]] به سبب بهره‌مندی از [[توحید کامل]]، [[خداوند]] را مالک مطلق همه چیز می‌دانند، به گونه‌ای که هیچ‌کس در [[مالکیت]] چیزی شریک [[خداوند]] نیست، بنابراین [[اولیای الهی]] برای خود نسبت به چیزی [[مالکیت]] یا حقّی قائل نیستند تا بر اثر آن بترسند یا [[اندوهگین]] شوند<ref>المیزان، ج۱۰، ص۹۰-۹۱.</ref>. گفته شده: لازمه ترسیدن از چیزی یا [[اندوهگین]] شدن برای چیزی، تصور آن چیز است. در حالی که اولیاء الله به سبب استغراق در [[نور]] جلال [[الهی]] از غیر [[خدا]] غافل‌اند، بنابراین وجود [[ترس]] و [[اندوه]] در آنها غیر ممکن است<ref>الفسیر الکبیر، ج۱۷، ص۱۲۶؛ نمونه، ج۸، ص۳۳۴.</ref>. برخی نیز گفته‌اند: چون [[اولیاء]] [[الله]] در [[ذات الهی]] فانی گشته‌اند، دیگر برای آنها غایتی بالاتر از آنچه بدان رسیده‌اند وجود ندارد تا بر اثر آن بترسند یا [[اندوهگین]] شوند<ref>روح البیان، ج۴، ص۵۹-۶۰.</ref>.<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده]] و [[سید محسن سادات‌فخر|سادات‌فخر]]، [[اولیاء الله (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵.</ref>
در [[دل]] [[اولیای الهی]] هیچ‌گونه [[خوف]] و حزنی از غیر [[خدا]] نیست: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره یونس، آیه ۶۲-۶۴.</ref>. [[انسان]] از چیزی که ممکن است به او آسیبی برساند می‌هراسد و برای از دست دادن چیزی که آن را [[دوست]] دارد یا تحقّق چیزی که آن را نمی‌پسندد [[اندوهگین]] می‌شود و این در صورتی است که برای خود نسبت به چیزی که برای آن می‌ترسد یا برای از دست دادن آن [[اندوهگین]] می‌شود، [[مالکیت]] یا حقّی قائل باشد، لکن [[اولیاء]] [[الله]] به سبب بهره‌مندی از [[توحید کامل]]، [[خداوند]] را مالک مطلق همه چیز می‌دانند، به گونه‌ای که هیچ‌کس در [[مالکیت]] چیزی شریک [[خداوند]] نیست، بنابراین [[اولیای الهی]] برای خود نسبت به چیزی [[مالکیت]] یا حقّی قائل نیستند تا بر اثر آن بترسند یا [[اندوهگین]] شوند<ref>المیزان، ج۱۰، ص۹۰-۹۱.</ref>. گفته شده: لازمه ترسیدن از چیزی یا [[اندوهگین]] شدن برای چیزی، تصور آن چیز است. در حالی که اولیاء الله به سبب استغراق در [[نور]] جلال [[الهی]] از غیر [[خدا]] غافل‌اند، بنابراین وجود [[ترس]] و [[اندوه]] در آنها غیر ممکن است<ref>الفسیر الکبیر، ج۱۷، ص۱۲۶؛ نمونه، ج۸، ص۳۳۴.</ref>. برخی نیز گفته‌اند: چون [[اولیاء]] [[الله]] در [[ذات الهی]] فانی گشته‌اند، دیگر برای آنها غایتی بالاتر از آنچه بدان رسیده‌اند وجود ندارد تا بر اثر آن بترسند یا [[اندوهگین]] شوند<ref>روح البیان، ج۴، ص۵۹-۶۰.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده]] و [[سید محسن سادات‌فخر|سادات‌فخر]]، [[اولیاء الله (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵.</ref>


===[[بشارت]]===
===[[بشارت]]===
به [[اولیاء]] [[الله]] در [[زندگی]] [[دنیا]] و در [[آخرت]] [[بشارت]] داده می‌شود: {{متن قرآن|لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ}}<ref>«در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست» سوره یونس، آیه ۶۴.</ref>.
به [[اولیاء]] [[الله]] در [[زندگی]] [[دنیا]] و در [[آخرت]] [[بشارت]] داده می‌شود: {{متن قرآن|لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ}}<ref>«در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست» سوره یونس، آیه ۶۴.</ref>.


در برخی [[روایات]] مراد از [[بشارت]] در [[دنیا]]، رؤیای [[نیکو]] دانسته شده است که [[مؤمن]] برای خودش می‌بیند یا دیگران برای او می‌بینند و مراد از [[بشارت]] در [[آخرت]]، [[بشارت]] [[فرشتگان]] به [[مؤمن]] هنگام خروج وی از [[قبر]] و در [[قیامت]] دانسته شده که پی در پی او را به [[بهشت]] [[بشارت]] می‌دهند<ref>البرهان، ج۳، ص۳۸-۴۱.</ref>.<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده]] و [[سید محسن سادات‌فخر|سادات‌فخر]]، [[اولیاء الله (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵.</ref>
در برخی [[روایات]] مراد از [[بشارت]] در [[دنیا]]، رؤیای [[نیکو]] دانسته شده است که [[مؤمن]] برای خودش می‌بیند یا دیگران برای او می‌بینند و مراد از [[بشارت]] در [[آخرت]]، [[بشارت]] [[فرشتگان]] به [[مؤمن]] هنگام خروج وی از [[قبر]] و در [[قیامت]] دانسته شده که پی در پی او را به [[بهشت]] [[بشارت]] می‌دهند<ref>البرهان، ج۳، ص۳۸-۴۱.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده]] و [[سید محسن سادات‌فخر|سادات‌فخر]]، [[اولیاء الله (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵.</ref>


===[[فوز عظیم]]===
===[[فوز عظیم]]===
خط ۳۷: خط ۳۷:
[[قرآن]] خطاب به [[یهودیان]] می‌گوید: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بگو: ای یهودیان! اگر می‌پندارید که از میان مردم، تنها شما دوستان خداوندید اگر راست می‌گویید آرزوی مرگ کنید» سوره جمعه، آیه ۶.</ref>. [[یهودیان]] ادعا داشتند که [[فرزندان]] و [[دوستان]] [[خدا]] بوده<ref>{{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ...}} «و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref>، [[جهان آخرت]] ویژه آنهاست<ref>{{متن قرآن|قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}} «بگو، اگر راست می‌گویید که از میان همه مردم، سرای واپسین نزد خداوند، ویژه شماست  پس آرزوی مرگ کنید» سوره بقره، آیه ۹۴.</ref> و هیچ‌کس وارد [[بهشت]] نمی‌شود، مگر آنکه [[یهودی]] باشد<ref>{{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}} «و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمی‌آید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست می‌گویید هر برهانی  دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>، بنابراین اگر [[یهودیان]] در این ادعای خود [[راستگو]] بودند باید آرزوی [[مرگ]] می‌کردند، زیرا [[انسان]] اگر [[ولیّ]] کسی باشد [[ملاقات]] با او را [[دوست]] دارد و کسی که [[یقین]] دارد [[ولیّ خدا]] بوده، [[بهشت]] مخصوص اوست و بین او و رسیدن به [[لقای الهی]] و [[بهشت]] [[کرامت]] چیزی جز [[مرگ]] فاصله نیست، آرزوی [[مرگ]] می‌کند<ref>المیزان، ج۱۹، ص۲۶۷.</ref>.
[[قرآن]] خطاب به [[یهودیان]] می‌گوید: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بگو: ای یهودیان! اگر می‌پندارید که از میان مردم، تنها شما دوستان خداوندید اگر راست می‌گویید آرزوی مرگ کنید» سوره جمعه، آیه ۶.</ref>. [[یهودیان]] ادعا داشتند که [[فرزندان]] و [[دوستان]] [[خدا]] بوده<ref>{{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ...}} «و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref>، [[جهان آخرت]] ویژه آنهاست<ref>{{متن قرآن|قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}} «بگو، اگر راست می‌گویید که از میان همه مردم، سرای واپسین نزد خداوند، ویژه شماست  پس آرزوی مرگ کنید» سوره بقره، آیه ۹۴.</ref> و هیچ‌کس وارد [[بهشت]] نمی‌شود، مگر آنکه [[یهودی]] باشد<ref>{{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}} «و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمی‌آید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست می‌گویید هر برهانی  دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>، بنابراین اگر [[یهودیان]] در این ادعای خود [[راستگو]] بودند باید آرزوی [[مرگ]] می‌کردند، زیرا [[انسان]] اگر [[ولیّ]] کسی باشد [[ملاقات]] با او را [[دوست]] دارد و کسی که [[یقین]] دارد [[ولیّ خدا]] بوده، [[بهشت]] مخصوص اوست و بین او و رسیدن به [[لقای الهی]] و [[بهشت]] [[کرامت]] چیزی جز [[مرگ]] فاصله نیست، آرزوی [[مرگ]] می‌کند<ref>المیزان، ج۱۹، ص۲۶۷.</ref>.


[[امیرمؤمنان]]، [[علی]]{{ع}} فرموده است: به [[خدا]] [[سوگند]] اُنس [[علی بن ابی‌طالب]] به [[مرگ]] بیشتر از [[انس]] طفل به سینه [[مادر]] خویش است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵.</ref>. در [[روایت]] دیگری نیز آمده است که [[اولیاء]] [[الله]] آرزوی [[مرگ]] دارند<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۳۸۰؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۴۰.</ref>.<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده]] و [[سید محسن سادات‌فخر|سادات‌فخر]]، [[اولیاء الله (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵.</ref>
[[امیرمؤمنان]]، [[علی]]{{ع}} فرموده است: به [[خدا]] [[سوگند]] اُنس [[علی بن ابی‌طالب]] به [[مرگ]] بیشتر از [[انس]] طفل به سینه [[مادر]] خویش است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵.</ref>. در [[روایت]] دیگری نیز آمده است که [[اولیاء]] [[الله]] آرزوی [[مرگ]] دارند<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۳۸۰؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۴۰.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده]] و [[سید محسن سادات‌فخر|سادات‌فخر]]، [[اولیاء الله (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۵.</ref>


==مصادیق اولیاء الله==
==مصادیق اولیاء الله==
خط ۴۴: خط ۴۴:
مصداق دیگری که برای اولیاء الله در [[روایت‌ها]] بیان شده، [[شیعیان]] اهل بیت پیامبر{{صل}} است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۲۰؛ بشارة المصطفی{{صل}}، ص۱۹۱.</ref>. از [[رسول خدا]]{{صل}} منقول است که فرمود: «[[دوستان]] [[علی]]، اولیای خدا و دشمنانش، دشمنان خدا هستند»<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۲۵۷؛ الأمالی، صدوق، ص۱۶، ۳۲.</ref>. اینکه شیعیان [[اهل بیت]]، اولیای [[خداوند]] دانسته شده‌اند، به جهت [[پیروی]] از سرچشمه‌های [[ولایت الهی]] است.
مصداق دیگری که برای اولیاء الله در [[روایت‌ها]] بیان شده، [[شیعیان]] اهل بیت پیامبر{{صل}} است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۲۰؛ بشارة المصطفی{{صل}}، ص۱۹۱.</ref>. از [[رسول خدا]]{{صل}} منقول است که فرمود: «[[دوستان]] [[علی]]، اولیای خدا و دشمنانش، دشمنان خدا هستند»<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۲۵۷؛ الأمالی، صدوق، ص۱۶، ۳۲.</ref>. اینکه شیعیان [[اهل بیت]]، اولیای [[خداوند]] دانسته شده‌اند، به جهت [[پیروی]] از سرچشمه‌های [[ولایت الهی]] است.


هرگونه [[ارتباط]] با خداوند، در گرو اتصال با [[ولیّ خدا]] و در صدر آنها [[ائمه معصومین]]{{عم}} است. در [[زیارت امام رضا]]{{ع}} و دیگر [[ائمه]]{{عم}} نقل شده که شخص [[متوسل]] به [[امام]] عرضه دارد: «ای ولیّ خدا! میان من و [[خدا]] گناهانی است که جز [[خشنودی]] شما، چیزی آن را محو نمی‌کند، پس به [[حق]] کسی که شما را [[امین]] سر و [[محرم اسرار]] خویش ساخته و کار [[خلق]] را به رعایت و [[عنایت]] شما سپرده و [[فرمان‌بری]] از شما را قرین [[طاعت]] خود قرار داده، [[بخشودگی]] [[گناهان]] ما را از خدا بخواهید، و [[شفیع]] مان باشید؛ زیرا که من [[مطیع]] شما هستم. هر کس به [[فرمان]] شما باشد، خدا را [[اطاعت]] کرده و هر که از فرمانتان روی‌گردان باشد، خدا را [[نافرمانی]] نموده و هرکسی شما را [[دوست]] بدارد، خدا را دوست داشته و هر که با شما [[کینه]] ورزد با خدا کینه ورزیده است»<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۷۷.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اولیاء الله - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۶۵۹.</ref>
هرگونه [[ارتباط]] با خداوند، در گرو اتصال با [[ولیّ خدا]] و در صدر آنها [[ائمه معصومین]]{{عم}} است. در [[زیارت امام رضا]]{{ع}} و دیگر [[ائمه]]{{عم}} نقل شده که شخص [[متوسل]] به [[امام]] عرضه دارد: «ای ولیّ خدا! میان من و [[خدا]] گناهانی است که جز [[خشنودی]] شما، چیزی آن را محو نمی‌کند، پس به [[حق]] کسی که شما را [[امین]] سر و [[محرم اسرار]] خویش ساخته و کار [[خلق]] را به رعایت و [[عنایت]] شما سپرده و [[فرمان‌بری]] از شما را قرین [[طاعت]] خود قرار داده، [[بخشودگی]] [[گناهان]] ما را از خدا بخواهید، و [[شفیع]] مان باشید؛ زیرا که من [[مطیع]] شما هستم. هر کس به [[فرمان]] شما باشد، خدا را [[اطاعت]] کرده و هر که از فرمانتان روی‌گردان باشد، خدا را [[نافرمانی]] نموده و هرکسی شما را [[دوست]] بدارد، خدا را دوست داشته و هر که با شما [[کینه]] ورزد با خدا کینه ورزیده است»<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۷۷.</ref><ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اولیاء الله - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۶۵۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:000060.jpg|22px]] [[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده]] و [[سید محسن سادات‌فخر|سادات‌فخر]]، [[اولیاء الله - سادات‌فخر (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']]
# [[پرونده:000060.jpg|22px]] [[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده]] و [[سید محسن سادات‌فخر|سادات‌فخر]]، [[اولیاء الله - سادات‌فخر (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']]
# [[پرونده: 1100515.jpg|22px]] [[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اولیاء الله - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا ج۲''']]
# [[پرونده: 1100515.jpg|22px]] [[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اولیاء الله - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اولیاء الله»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش