پرش به محتوا

تفسیر ابن کثیر (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '\=\=\sدربارهٔ\sپدیدآورنده\s\=\=↵\{\{پدیدآورنده\sکتاب↵\|\sپدیدآورنده\sکتاب\s\=\s(.*)\}\}\n\n\=\=' به '== دربارهٔ پدیدآورنده == {{پدیدآورنده ساده | پدیدآورنده کتاب = $1}} ==')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان           = تفسیر ابن کثیر
| عنوان = تفسیر ابن کثیر
| عنوان اصلی     =  
| عنوان اصلی =  
| تصویر           = 67565.jpg
| تصویر = 67565.jpg
| اندازه تصویر   = 200px
| اندازه تصویر = 200px
| از مجموعه   =  
| از مجموعه =  
| زبان           = عربی
| زبان = عربی
|زبان اصلی    =
|زبان اصلی    =
| نویسنده         = [[عمادالدین اسماعیل بن عمرو بن کثیر دمشقی]] معروف به [[ابن کثیر]]
| نویسنده = [[عمادالدین اسماعیل بن عمرو بن کثیر دمشقی]] معروف به [[ابن کثیر]]
| نویسندگان         =  
| نویسندگان =  
| تحقیق یا تدوین   =
| تحقیق یا تدوین =
| زیر نظر           =  
| زیر نظر =  
| به کوشش           =
| به کوشش =
| مترجم             =
| مترجم =
| مترجمان           =
| مترجمان =
| ویراستار         =
| ویراستار =
| ویراستاران       =
| ویراستاران =
| موضوع           =   
| موضوع =   
| مذهب           =  
| مذهب =  
| ناشر           = [[انتشارات دار الکتب العلمیة]]
| ناشر = [[انتشارات دار الکتب العلمیة]]
| به همت           =
| به همت =
| وابسته به         =  
| وابسته به =  
| محل نشر   = بیروت، لبنان
| محل نشر = بیروت، لبنان
| سال نشر       =  ۱۴۱۹ق، ۱۹۹۸ م، ۱۳۷۷ ش
| سال نشر =  ۱۴۱۹ق، ۱۹۹۸ م، ۱۳۷۷ ش
| تعداد جلد         = ۱۵
| تعداد جلد = ۱۵
| صفحه            =  
| تعداد صفحات =  
| قطع             =  
| قطع =  
| نوع جلد       =   
| نوع جلد =   
| شابک           =   
| شابک =   
| رده‌بندی کنگره     =
| رده‌بندی کنگره =
| رده‌بندی دیویی     =
| رده‌بندی دیویی =
| شماره ملی         =
| شماره ملی =
}}
}}
'''تفسیر ابن کثیر''' کتابی است به زبان عربی  که مشتمل بر تأویلات [[آیات قرآن]] می‌‏باشد. این کتاب اثر [[عمادالدین اسماعیل بن عمرو بن کثیر دمشقی]] معروف به [[ابن کثیر]] است و [[انتشارات دار الکتب العلمیة]] انتشار آن را به عهده داشته‌ است.<ref name=p1>[https://lib.eshia.ir/41719/1/1 کتابخانه مدرسه فقاهت]</ref>
'''تفسیر ابن کثیر''' کتابی است به زبان عربی  که مشتمل بر تأویلات [[آیات قرآن]] می‌‏باشد. این کتاب اثر [[عمادالدین اسماعیل بن عمرو بن کثیر دمشقی]] معروف به [[ابن کثیر]] است و [[انتشارات دار الکتب العلمیة]] انتشار آن را به عهده داشته‌ است.<ref name=p1>[https://lib.eshia.ir/41719/1/1 کتابخانه مدرسه فقاهت]</ref>


== دربارهٔ کتاب ==
== دربارهٔ کتاب == [[تفسیر القرآن العظیم]]"، نام تفسیری که نویسنده آن [[ابوالفداء عماد الدین اسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی الدمشقی]] است. [[ابن کثیر]] در محلی به نام "مُجَیدل القریة" از توابع بُصری در [[شام]]، در سال ۷۰۰ق چشم به [[جهان]] گشود و در سال ۷۷۴ق چشم از جهان فروبست و در [[مقبره]] [[صوفیه]]، در جوار استادش [[ابن تیمیه]] در شام به [[خاک]] سپرده شد.  
"[[تفسیر القرآن العظیم]]"، نام تفسیری که نویسنده آن [[ابوالفداء عماد الدین اسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی الدمشقی]] است. [[ابن کثیر]] در محلی به نام "مُجَیدل القریة" از توابع بُصری در [[شام]]، در سال ۷۰۰ق چشم به [[جهان]] گشود و در سال ۷۷۴ق چشم از جهان فروبست و در [[مقبره]] [[صوفیه]]، در جوار استادش [[ابن تیمیه]] در شام به [[خاک]] سپرده شد.  


[[ابن‌کثیر]] در زمانی که [[دمشق]] مرکز اصلی برای طالبان [[علم]] و [[دانش]] بود از محضر اساتید بزرگی چون [[حافظ ابوالحجاج مزّی]] استفاده فراوان برد و سپس به [[تدریس]] پرداخت و [[شاگردان]] فراوانی را [[تربیت]] کرد. ابن کثیر، [[شافعی]] [[مذهب]] و [[سلفی]] العقیده است. او [[فقیه]] و محدثی متبحر و مفسری معروف و مورّخی نامدار است. مشهورترین آثار او "البدایة و النهایة" و "تفسیر القرآن العظیم" و "جامع المسانید" است. تعداد آثار او را تا ۲۶ اثر برشمرده‌اند.
[[ابن‌کثیر]] در زمانی که [[دمشق]] مرکز اصلی برای طالبان [[علم]] و [[دانش]] بود از محضر اساتید بزرگی چون [[حافظ ابوالحجاج مزّی]] استفاده فراوان برد و سپس به [[تدریس]] پرداخت و [[شاگردان]] فراوانی را [[تربیت]] کرد. ابن کثیر، [[شافعی]] [[مذهب]] و [[سلفی]] العقیده است. او [[فقیه]] و محدثی متبحر و مفسری معروف و مورّخی نامدار است. مشهورترین آثار او "البدایة و النهایة" و "تفسیر القرآن العظیم" و "جامع المسانید" است. تعداد آثار او را تا ۲۶ اثر برشمرده‌اند.
خط ۴۹: خط ۴۸:
[[اسرائیلیات]] ستیزی او در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن| وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ فَارِضٌ وَلاَ بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَافْعَلُواْ مَا تُؤْمَرُونَ قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاء فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاء اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ ذَلُولٌ تُثِيرُ الأَرْضَ وَلاَ تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لاَّ شِيَةَ فِيهَا قَالُواْ الآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُواْ يَفْعَلُونَ وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ }}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان می‌دهد که گاوی بکشید؛ گفتند: آیا ما را به ریشخند گرفته‌ای؟ گفت: به خداوند پناه می‌جویم که از نادانان باشم. گفتند: از پروردگارت به خاطر ما بخواه تا چگونگی آن را برای ما روشن کند. گفت: خداوند می‌فرماید که آن گاوی است نه پیر و نه جوان، میانسالی میان آن (دو)؛ آنچه فرمان یافته‌اید بجای آورید. گفتند به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما روشن کند چه رنگ است؟ گفت: او می‌فرماید که آن، گاوی است زرد، رنگ آن روشن است، بینندگان را شادی می‌بخشد.  گفتند: به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما چگونگی آن را روشن گرداند، که این گاو بر ما بازشناخته نیست  و ما اگر خداوند بخواهد رهیاب خواهیم بود. گفت: او می‌فرماید که آن، گاوی است نه رام، که زمین را شیار می‌زند و نه به کشت آب می‌دهد، تندرست است بی‌هیچ خالی در آن، گفتند: اکنون حقّ (جستار) را (بجای) آوردی و آن را سر بریدند و نزدیک بود که این کار را انجام ندهند. و (یاد کنید) آنگاه را  که انسانی را کشتید و در آن (با هم) به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان می‌کردید آشکار کرد . باری، گفتیم با پاره‌ای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید،  این چنین خداوند مردگان را زنده می‌کند و نشانه‌های خود را به شما نشان می‌دهد، باشد که خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۶۷-۷۳.</ref> در ضمن داستان گاو [[بنی‌اسرائیل]] و همچنین در [[تفسیر]] [[سوره ق]] و نیز داستان [[هاروت و ماروت]] در [[سوره بقره]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ }}<ref>«و (یهودیان) از آنچه شیطان‌ها در فرمانروایی سلیمان (به گوش این و آن) می‌خواندند (که سلیمان جادوگر است)؛ پیروی کردند. و سلیمان کفر نورزید ولی شیطان‌ها کافر شدند که به مردم جادو می‌آموختند و نیز آنچه را بر دو فرشته هاروت و ماروت در (سرزمین) بابل فرو فرستاده شده بود در حالی که این دو به هیچ‌کس آموزشی نمی‌دادند مگر که می‌گفتند: ما تنها (ابزار) آزمونیم پس (با بکارگیری جادو) کافر مشو! اما (مردم) از آن دو چیزی را می‌آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکنند- در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند- چیزی را می‌آموختند که به آنان زیان می‌رسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب می‌دانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر می‌دانستند» سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref> به خوبی نمایان و روشن است. او می‌گوید: داستان هاروت و ماروت را آن‌گونه که شماری از [[مفسران]] بیان داشته‌اند در تضاد با [[عصمت ملائکه]] است و پس از نقل روایاتی از [[مسند احمد حنبل]] در این باره، در [[صحت]] آنها به تشکیک می‌پردازد و سرانجام آنها را مردود می‌شمارد.
[[اسرائیلیات]] ستیزی او در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن| وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ فَارِضٌ وَلاَ بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَافْعَلُواْ مَا تُؤْمَرُونَ قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاء فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاء اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ ذَلُولٌ تُثِيرُ الأَرْضَ وَلاَ تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لاَّ شِيَةَ فِيهَا قَالُواْ الآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُواْ يَفْعَلُونَ وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ }}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان می‌دهد که گاوی بکشید؛ گفتند: آیا ما را به ریشخند گرفته‌ای؟ گفت: به خداوند پناه می‌جویم که از نادانان باشم. گفتند: از پروردگارت به خاطر ما بخواه تا چگونگی آن را برای ما روشن کند. گفت: خداوند می‌فرماید که آن گاوی است نه پیر و نه جوان، میانسالی میان آن (دو)؛ آنچه فرمان یافته‌اید بجای آورید. گفتند به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما روشن کند چه رنگ است؟ گفت: او می‌فرماید که آن، گاوی است زرد، رنگ آن روشن است، بینندگان را شادی می‌بخشد.  گفتند: به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما چگونگی آن را روشن گرداند، که این گاو بر ما بازشناخته نیست  و ما اگر خداوند بخواهد رهیاب خواهیم بود. گفت: او می‌فرماید که آن، گاوی است نه رام، که زمین را شیار می‌زند و نه به کشت آب می‌دهد، تندرست است بی‌هیچ خالی در آن، گفتند: اکنون حقّ (جستار) را (بجای) آوردی و آن را سر بریدند و نزدیک بود که این کار را انجام ندهند. و (یاد کنید) آنگاه را  که انسانی را کشتید و در آن (با هم) به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان می‌کردید آشکار کرد . باری، گفتیم با پاره‌ای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید،  این چنین خداوند مردگان را زنده می‌کند و نشانه‌های خود را به شما نشان می‌دهد، باشد که خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۶۷-۷۳.</ref> در ضمن داستان گاو [[بنی‌اسرائیل]] و همچنین در [[تفسیر]] [[سوره ق]] و نیز داستان [[هاروت و ماروت]] در [[سوره بقره]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ }}<ref>«و (یهودیان) از آنچه شیطان‌ها در فرمانروایی سلیمان (به گوش این و آن) می‌خواندند (که سلیمان جادوگر است)؛ پیروی کردند. و سلیمان کفر نورزید ولی شیطان‌ها کافر شدند که به مردم جادو می‌آموختند و نیز آنچه را بر دو فرشته هاروت و ماروت در (سرزمین) بابل فرو فرستاده شده بود در حالی که این دو به هیچ‌کس آموزشی نمی‌دادند مگر که می‌گفتند: ما تنها (ابزار) آزمونیم پس (با بکارگیری جادو) کافر مشو! اما (مردم) از آن دو چیزی را می‌آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکنند- در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند- چیزی را می‌آموختند که به آنان زیان می‌رسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب می‌دانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر می‌دانستند» سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref> به خوبی نمایان و روشن است. او می‌گوید: داستان هاروت و ماروت را آن‌گونه که شماری از [[مفسران]] بیان داشته‌اند در تضاد با [[عصمت ملائکه]] است و پس از نقل روایاتی از [[مسند احمد حنبل]] در این باره، در [[صحت]] آنها به تشکیک می‌پردازد و سرانجام آنها را مردود می‌شمارد.


او در آغاز تفسیرش، مقدمه‌ای [[قرآنی]] و آنگاه فصلی [[روایی]] عرضه داشته که در ضمن آن، [[ارج]] و اعتبار تبیین [[کلام الهی]] را به صورتی کوتاه و پرمعنا بیان می‌کند. پس از آن تحت عنوان کتاب [[فضائل]] القرآن، [[نزول قرآن]] بر هفت حرف، تألیف القرآن، [[نزول]] السکینه و الملائکة عند القرائه، ذکر [[احادیث]] [[تلاوت]] و همچنین فصلی در [[آداب]] قرائت و [[تلاوت]] و [[روایات]] وارده در این باره و [[فضیلت]] قرائت و [[دعا]] برای [[حفظ قرآن]] و دور ماندن از [[نسیان]] و معنای [[سوره]] و آیه، به روشنی و گویایی تمام بیان به بحث می‌پردازد <ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، بیروت، دار ابن حزم، ۱۴۲۰ق.</ref>.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تفسیر ابن کثیر (مقاله)|مقاله «تفسیر ابن کثیر»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
او در آغاز تفسیرش، مقدمه‌ای [[قرآنی]] و آنگاه فصلی [[روایی]] عرضه داشته که در ضمن آن، [[ارج]] و اعتبار تبیین [[کلام الهی]] را به صورتی کوتاه و پرمعنا بیان می‌کند. پس از آن تحت عنوان کتاب [[فضائل]] القرآن، [[نزول قرآن]] بر هفت حرف، تألیف القرآن، [[نزول]] السکینه و الملائکة عند القرائه، ذکر [[احادیث]] [[تلاوت]] و همچنین فصلی در [[آداب]] قرائت و [[تلاوت]] و [[روایات]] وارده در این باره و [[فضیلت]] قرائت و [[دعا]] برای [[حفظ قرآن]] و دور ماندن از [[نسیان]] و معنای [[سوره]] و آیه، به روشنی و گویایی تمام بیان به بحث می‌پردازد <ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر، بیروت، دار ابن حزم، ۱۴۲۰ق.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تفسیر ابن کثیر (مقاله)|مقاله «تفسیر ابن کثیر»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


== فهرست کتاب ==
== فهرست کتاب ==
خط ۶۲: خط ۶۱:


== دریافت متن ==
== دریافت متن ==
*[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/4125 دریافت متن PDF کتاب از وبگاه کتابخانه دیجیتال نور]
* [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/4125 دریافت متن PDF کتاب از وبگاه کتابخانه دیجیتال نور]
*[https://lib.eshia.ir/41719/1/1 دریافت متن دیجیتال کتاب از کتابخانه مدرسه فقاهت]
* [https://lib.eshia.ir/41719/1/1 دریافت متن دیجیتال کتاب از کتابخانه مدرسه فقاهت]


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش