←سید علی حسینی میلانی
خط ۲۵۵: | خط ۲۵۵: | ||
آیا میشود خدای لطیف و خبیر به همۀ اشیا از اموری که به مخلوقاتش مربوط است بیخبر باشد؟ پس او میداند که چه خلق کرده و از جمیع ابعاد و احوال اختیاری هر یک از افراد با خبر است. از این رو به سبب همین علم و با توجّه به حالاتشان به آنها مراتب قرب میدهد که هر کس در این مسیر بیشتر کار کرده باشد، البته قرب و منزلتش بیشتر خواهد بود؛ ولی ائمّه {{عم}} به مرتبهای رسیدند که از دیگران ممتاز شدند؛ یعنی صاحب خصوصیتی شدند که برای دیگران حاصل نشده است. | آیا میشود خدای لطیف و خبیر به همۀ اشیا از اموری که به مخلوقاتش مربوط است بیخبر باشد؟ پس او میداند که چه خلق کرده و از جمیع ابعاد و احوال اختیاری هر یک از افراد با خبر است. از این رو به سبب همین علم و با توجّه به حالاتشان به آنها مراتب قرب میدهد که هر کس در این مسیر بیشتر کار کرده باشد، البته قرب و منزلتش بیشتر خواهد بود؛ ولی ائمّه {{عم}} به مرتبهای رسیدند که از دیگران ممتاز شدند؛ یعنی صاحب خصوصیتی شدند که برای دیگران حاصل نشده است. | ||
بنابراین، خداوند متعال به علم خود به حالات، صفات و عبادات | بنابراین، خداوند متعال به علم خود به حالات، صفات و عبادات [[ائمه]]{{عم}} آنها را اصطفاء کرد و چنین مقامی به آنان عطا فرمود. | ||
در این جا دو نکته قابل ذکر است: | در این جا دو نکته قابل ذکر است: | ||
نخست آن که | نخست آن که [[ائمه]]{{عم}} مثل دیگر افراد بشر مخلوق خدا هستند. | ||
دوم آن که هر یک از افراد بشر میتوانند با اختیار خود راه صحیح قرب به خداوند متعال را پیدا کرده و در آن راه حرکت کنند. | دوم آن که هر یک از افراد بشر میتوانند با اختیار خود راه صحیح قرب به خداوند متعال را پیدا کرده و در آن راه حرکت کنند. | ||
با توجه به این دو نکته بیان سه مطلب ضروری است: مطلب یکم. چند شرط بیان میشود: | با توجه به این دو نکته بیان سه مطلب ضروری است: مطلب یکم. چند شرط بیان میشود: | ||
#در یافتن راهِ صحیح قرب، علم و آگاهی به راه است، که انسان راه را پیدا بکند و عوضی نرود و یا بدون پیدا کردن راه، حرکت نکند. | |||
#عبادت و بندگی صادقانه و پیشرفت در این راه است. | |||
#این است که این حرکت، از روی اختیار باشد. | |||
#وقتی چنین شد ناگزیر مراتب اشخاص مختلف خواهد بود. | |||
#به مقتضای ادلّۀ فراوان از کتاب و سنّت و دقّت در احوالات ائمه {{عم}} روشن میشود که این بزرگواران نزد خداوند متعال به مرتبهای رسیدهاند که فوق همۀ مراتب است. | |||
گفتنی است که این بحث میتواند از بحث عصمت جدا باشد که ائمّه {{عم}} با اختیار خود معصوم هستند. | گفتنی است که این بحث میتواند از بحث عصمت جدا باشد که ائمّه {{عم}} با اختیار خود معصوم هستند. | ||
خداوند منّان در آیۀ مبارکهای میفرماید: | خداوند منّان در آیۀ مبارکهای میفرماید: | ||
{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ * ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}﴾}}؛<ref>«خداوند آدم، نوح، آل ابراهیم و آل عمران را بر عالمیان برتری داد. آنان فرزندانی بودند که از (جهت پاکی و فضلیت) برخی از نسل برخی دیگر برترند و خداوند شنوا و داناست». سوره آل عمران، آیه۳۳ و ۳۴.</ref> | {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ * ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}﴾}}؛<ref>«خداوند آدم، نوح، آل ابراهیم و آل عمران را بر عالمیان برتری داد. آنان فرزندانی بودند که از (جهت پاکی و فضلیت) برخی از نسل برخی دیگر برترند و خداوند شنوا و داناست». سوره آل عمران، آیه۳۳ و ۳۴.</ref> | ||
اصطفائ و اختیار اینان از ناحیۀ خداوند متعال است و این فعل به خداوند متعال نسبت داده شده است. امّا در ذیل میفرماید: | اصطفائ و اختیار اینان از ناحیۀ خداوند متعال است و این فعل به خداوند متعال نسبت داده شده است. امّا در ذیل میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}﴾}}؛ یعنی علم خداوند متعال در این اصطفاء دخیل است. در آیۀ مبارکه دیگری میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ * يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۗ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ}}﴾}}؛<ref>«خداوند از فرشتگان و هم چنین از مردم رسولانی برمیگزیند. خداوند شنوا و بیناست. آن چه در پیش رو و پشت سر آنهاست میداند و تمامی امور به سوی خدا باز میگردد». سوره حج، آیه ۷۵ و ۷۶.</ref> | ||
بنابراین، درست است که اصطفاء از خداوند متعال و فعل الاهی است و به خداوند متعال نسبت داده شده؛ امّا اصطفاء او از روی علم و به برکت عبودیّت بوده است که گفتیم، راه را پیدا کرده و در آن راه حرکت کنند. | بنابراین، درست است که اصطفاء از خداوند متعال و فعل الاهی است و به خداوند متعال نسبت داده شده؛ امّا اصطفاء او از روی علم و به برکت عبودیّت بوده است که گفتیم، راه را پیدا کرده و در آن راه حرکت کنند. | ||
شاهد بر این مطلب در آیات و روایات فراوان است. در مباحث پیشتر نیز مقداری بیان شد. در آیۀ مبارکۀ دیگری در خطاب به رسول الله {{صل}} میخوانیم: | شاهد بر این مطلب در آیات و روایات فراوان است. در مباحث پیشتر نیز مقداری بیان شد. در آیۀ مبارکۀ دیگری در خطاب به رسول الله {{صل}} میخوانیم: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَىٰ أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا}}﴾}}؛<ref>«مقداری از شب را به تهجّد [و نماز و عبادت] سپری کن. این یک وظیفهای اضافی برای توست. امید که پروردگار تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزاند»؛ سوره اسرا، آیه۷۹.</ref> | ||
بنابراین آیه، تهجّد مقدّمۀ مقام محمود میشود، همچنین در این آیهای که میخوانیم تأمّل کنید! خداوند متعال میفرماید: | بنابراین آیه، تهجّد مقدّمۀ مقام محمود میشود، همچنین در این آیهای که میخوانیم تأمّل کنید! خداوند متعال میفرماید: | ||
{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ * إِنَّا أَخْلَصْنَاهُم بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ * وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ}}﴾}}؛<ref>«به یادآور بندگان ما ابراهیم، اسحاق و یعقوب را؛ صاحبان دستها و چشمها. ما آنان را خالص کردیم ویژه و یادآور سرای آخرت بود. و همانا آنان در نزد ما از برگزیدگان و نیکانند». سوره ص، آیه ۴۵ و ۴۶.</ref> | |||
در این آیه از آغاز، عبودیّت چنین بندگانی ذکر شده، تا آن جا که میفرماید: «أخلصناهم» و این مطلب بسیار مهمی است. | در این آیه از آغاز، عبودیّت چنین بندگانی ذکر شده، تا آن جا که میفرماید: «أخلصناهم» و این مطلب بسیار مهمی است. | ||
در آیۀ دیگری میفرماید: | در آیۀ دیگری میفرماید: | ||
{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}﴾}}؛<ref>«سپس این کتاب را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم». سوره فاطر، آیه۳۲.</ref> | |||
در این آیه، اصطفاء از بین بندگان است و همان گونه که بیان شد مراتب عباد مختلف است؛ ولی کسانی هستند که در این مسیر گام برداشته و پیش رفتهاند تا خداوند متعال آنها را از عباد، اصطفاء کرده و آنها را وارثان کتاب قرار داده که همان [[اهل بیت]] [[پیامبر اکرم]]{{عم}} هستند. | |||
در این آیه، اصطفاء از بین بندگان است و همان گونه که بیان شد مراتب عباد مختلف است؛ ولی کسانی هستند که در این مسیر گام برداشته و پیش رفتهاند تا خداوند متعال آنها را از عباد، اصطفاء کرده و آنها را وارثان کتاب قرار داده که همان اهل بیت پیامبر اکرم {{عم}} هستند. | آن چه آوردیم خلاصۀ شرح این جمله بنابر نسخۀ {{عربی|اندازه=155%|"اصطفاکم بعلمه"}} بود. | ||
آن چه آوردیم خلاصۀ شرح این جمله بنابر نسخۀ | |||
امّا بنابر نسخۀ «اصطفاکم لعلمه» معنای دیگری خواهد داشت، در این معنا خداوند متعال ائمّه را به جهت این که وعاء علم خود باشند، برگزیده، حال باید ملاحظه کرد: | امّا بنابر نسخۀ «اصطفاکم لعلمه» معنای دیگری خواهد داشت، در این معنا خداوند متعال ائمّه را به جهت این که وعاء علم خود باشند، برگزیده، حال باید ملاحظه کرد: | ||
#در بین این همه خلایق از اوّلین و آخرین انتخاب ائمّه {{عم}} چه دلالتی دارد؟ | |||
#انتخاب کننده خداوند خالق لطیف خبیر حکیم است. | |||
#برای این که ظرف علم الاهی باشند انتخاب شدهاند. | |||
#علم خداوند متعال که قابل حدّ و حصر نیست. | |||
#علم، کمالی است که بالاتر از آن کمالی نیست؛ بلکه بازگشت همۀ کمالات به علم است. | |||
در این جا فقط به ذکر دو مطلب اکتفا میکنیم: | در این جا فقط به ذکر دو مطلب اکتفا میکنیم: | ||
مطلب اوّل. شواهد بر این که ائمّه {{عم}} وعاء علم الاهی هستند از قرآن و روایات بسیار است، از جمله روایاتی که در ذیل آیۀ مبارکۀ «وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُّبِينٍ»؛ | مطلب اوّل. شواهد بر این که ائمّه {{عم}} وعاء علم الاهی هستند از قرآن و روایات بسیار است، از جمله روایاتی که در ذیل آیۀ مبارکۀ «وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُّبِينٍ»؛<ref>«و ما همه چیز را در کتاب آشکار کنندهای احصا کردهایم». سوره یس، آیه۱۲.</ref> آمده است: | ||
عن أبی جعفر عن جدّه {{عم}} قال: | هنگامی که این آیه بر پیامبر خدا {{صل}} نازل شد، ابوبکر و عمر برخاستند و گفتند: ای رسول خدا! منظور تورات است؟ | ||
فرمودند: نه. | |||
گفتند: منظور انجیل است؟ | |||
فرمود: نه. | |||
گفتند: منظورقرآن است؟ | |||
فرمودند: نه. | |||
در این هنگام امیر مؤمنان {{ع}} آمدند، پیامبر خدا {{صل}} به آن حضرت اشاره کردند و فرمودند: منظور همین شخص است؛ او امامی است که خداوند متعال علم و دانش همه چیز را در او احصا کرده است.<ref>عن أبی جعفر عن جدّه {{عم}} قال: | |||
لمّا نزلت هذه الآیة «وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُّبِينٍ» علی رسول الله {{صل}} ، قام أبوبکر و عمر من مجلسهما فقالا: یا رسول الله! | لمّا نزلت هذه الآیة «وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُّبِينٍ» علی رسول الله {{صل}} ، قام أبوبکر و عمر من مجلسهما فقالا: یا رسول الله! | ||
هو التوراة؟ | هو التوراة؟ | ||
خط ۳۰۲: | خط ۳۰۵: | ||
قال: فأقبل أمیرالمؤمنین {{ع}} ، فقال رسول الله {{صل}}: | قال: فأقبل أمیرالمؤمنین {{ع}} ، فقال رسول الله {{صل}}: | ||
هو هذا، إنّه الإمام الّذی أحصی الله تبارک و تعالی فیه علم کلّ شیء؛ | هو هذا، إنّه الإمام الّذی أحصی الله تبارک و تعالی فیه علم کلّ شیء؛ معانی الأخبار: ۹۵، حدیث ۱، المناب، ابن شهر آشوب: ۲ / ۲۶۳، الفصول المهمّه: ۱ / ۵۰۹ و ۵۱۰، حدیث ۶۱، بحار الأنوار: ۳۵ / ۴۲۷ و ۴۲۸، حدیث ۲، ینابیع المودّه: ۱ / ۲۳۰، حدیث ۶۶.</ref> | ||
و از جمله روایاتی است که در ذیل آیۀ مبارکۀ «قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ» آمده است، که در شرح «و خزّان العلم» به برخی از آنها اشاره شد. | و از جمله روایاتی است که در ذیل آیۀ مبارکۀ «قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ» آمده است، که در شرح «و خزّان العلم» به برخی از آنها اشاره شد. | ||
مطلب دوم. خداوند متعال و رسول اکرم {{صل}} معلّم امامان هستند؛ به این صورت که علم رسول الله از خداوند متعال است که فرمود: | مطلب دوم. خداوند متعال و رسول اکرم {{صل}} معلّم امامان هستند؛ به این صورت که علم رسول الله از خداوند متعال است که فرمود: | ||
« عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَىٰ ...»؛ | « عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَىٰ ...»؛ | ||
آن کس که قدرت عظیمی دارد پیامبر را تعلیم داده است. | آن کس که قدرت عظیمی دارد پیامبر را تعلیم داده است. | ||
و همچنان که به رسول الله {{صل}} فرمود: | و همچنان که به رسول الله {{صل}} فرمود: | ||
{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَكَذَٰلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا ۚ مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَٰكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا ۚ وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}﴾}}؛<ref>«همانگونه (که بر پیامبر پیشین وحی فرستادیم) بر تو نیز روحی را به فرمان خود وحی کردیم، تو پیش از این از کتاب و ایمان آگاه نبودی، ولی ما آن را نوری قرار دادیم که به وسیلۀ آن هر کس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت میکنیم و به طور مسلّم تو مردم را به سوی راه مستقیم هدایت میکنی». سوره شوری، آیه ۵۲.</ref> | |||
همچنین فرمود: | همچنین فرمود: | ||
«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا»؛ | «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا»؛ |