وابستگی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== استقلال == | == استقلال == | ||
{{اصلی|استقلال}} | {{اصلی|استقلال}} | ||
[[استقلال]] بهمعنای به کاری پرداختن بدون [[مشارکت]] دیگران<ref>مجمعالبحرین، ج ۳، ۱۵۱۰؛ لسانالعرب، ج ۱۱، ص ۲۸۹؛ المعجمالوسیط، ص ۷۵۶، «قلّ».</ref>، در اصطلاح [[علوم سیاسی]] تعاریفی متفاوتی برای آن ارائه شده است؛ مانند: جدا بودن [[حاکمیت]] یک [[کشور]] از هر نوع [[سلطه]] خارجی<ref>فرهنگ علوم سیاسی، آقابخشی، ص ۱۵۴. </ref>. میل به استقلال [[فطری]] انسانهاست و [[جوامع]] و دولتهای گوناگون در پی [[هویت]] و استقلال عملی خویش هستند<ref>استقلال و ضرورتهای جدید، ج ۱۱. </ref>. استقلال از ارزشهای مسلّم [[انسانی]]، عامل [[عزت]] و [[سربلندی]] [[انسانها]] و جوامع و نبود آن، نشانی از [[ذلت]] و [[زبونی]] آنان است<ref>اندیشههای فقهی سیاسی، ص ۴۸۳؛ مقایسه تئوریهای وابستگی، ص ۱۷۰. </ref>. | [[استقلال]] بهمعنای به کاری پرداختن بدون [[مشارکت]] دیگران<ref>مجمعالبحرین، ج ۳، ۱۵۱۰؛ لسانالعرب، ج ۱۱، ص ۲۸۹؛ المعجمالوسیط، ص ۷۵۶، «قلّ».</ref>، در اصطلاح [[علوم سیاسی]] تعاریفی متفاوتی برای آن ارائه شده است؛ مانند: جدا بودن [[حاکمیت]] یک [[کشور]] از هر نوع [[سلطه]] خارجی<ref>فرهنگ علوم سیاسی، آقابخشی، ص ۱۵۴. </ref>. میل به استقلال [[فطری]] انسانهاست و [[جوامع]] و دولتهای گوناگون در پی [[هویت]] و استقلال عملی خویش هستند<ref>استقلال و ضرورتهای جدید، ج ۱۱. </ref>. استقلال از ارزشهای مسلّم [[انسانی]]، عامل [[عزت]] و [[سربلندی]] [[انسانها]] و جوامع و نبود آن، نشانی از [[ذلت]] و [[زبونی]] آنان است<ref>اندیشههای فقهی سیاسی، ص ۴۸۳؛ مقایسه تئوریهای وابستگی، ص ۱۷۰. </ref>. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۳: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۰۴
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
ساحتهای وابستگی
- وابستگی اراده
- وابستگی تربیتی
- وابستگی نخبگی
- وابستگی فکری
- وابستگی فرهنگی
- وابستگی علمی
- وابستگی سیاسی
- وابستگی قضایی
- وابستگی حزبی
- وابستگی رسانه
- وابستگی اقتصادی
- وابستگی نظامی
استقلال
استقلال بهمعنای به کاری پرداختن بدون مشارکت دیگران[۱]، در اصطلاح علوم سیاسی تعاریفی متفاوتی برای آن ارائه شده است؛ مانند: جدا بودن حاکمیت یک کشور از هر نوع سلطه خارجی[۲]. میل به استقلال فطری انسانهاست و جوامع و دولتهای گوناگون در پی هویت و استقلال عملی خویش هستند[۳]. استقلال از ارزشهای مسلّم انسانی، عامل عزت و سربلندی انسانها و جوامع و نبود آن، نشانی از ذلت و زبونی آنان است[۴].
بسیاری از دانشمندان سیاسی، ریشه همه عقب ماندگیهای جوامع و ملتها را در وابستگی به استعمار دیده و استقلال را کلید حل مشکلات قلمداد کردهاند[۵]، زیرا محور خط مشی کشورهای تحت سلطه به جای منافع خودشان، منافع کشورهای سلطهگر است[۶].[۷]
منابع
پانویس
- ↑ مجمعالبحرین، ج ۳، ۱۵۱۰؛ لسانالعرب، ج ۱۱، ص ۲۸۹؛ المعجمالوسیط، ص ۷۵۶، «قلّ».
- ↑ فرهنگ علوم سیاسی، آقابخشی، ص ۱۵۴.
- ↑ استقلال و ضرورتهای جدید، ج ۱۱.
- ↑ اندیشههای فقهی سیاسی، ص ۴۸۳؛ مقایسه تئوریهای وابستگی، ص ۱۷۰.
- ↑ استقلال و ضرورتهای جدید، ص ۶۲.
- ↑ اندیشههای فقهی سیاسی، ص ۴۸۳.
- ↑ سحرخوان، محمد، مقاله «استقلال»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳.