عصمت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶۵۵: خط ۶۵۵:
====تشکیکی بودن عصمت====
====تشکیکی بودن عصمت====
مرحوم سید، عصمت را دارای مراتب تشکیکی می‌داند؛ یعنی کسی که از فعلی [[قبیح]] خودداری می‌کند، از همان عمل، [[معصوم]] به شمار می‌آید؛ ولی نمی‌توان او را معصوم مطلق نامید، بلکه معصوم مضاف است؛ یعنی از همان عمل، معصوم است. اگر کسی بتواند از همه [[گناهان]] خودداری کند، او را معصوم مطلق می‌نامند، و از این روست که پیامبران و امامان که در دیدگاه [[شیعه امامیه]] از همه گناهان خودداری می‌کنند، معصوم مطلق به شمار می‌آیند<ref>{{عربی|فإن قيل أ فتقولون فيمن لطف له بما اختار عنده الامتناع من فعل واحد قبيح أنه معصوم قلنا نقول ذلك مضافا و لا نطلقه فنقول إنه معصوم من كذا و لا نطلق... و نطلق في الأنبياء و الأئمة{{عم}} العصمة بلا تقييد لأنهم لا يفعلون شيئا من القبائح}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۶. نیز ر.ک: همو، تنزیه الانبیاء، ص۶۸). گفتنی است در عبارات شیخ مفید نیز نظریاتی به چشم می‌خورد که همین معنا را به طور نسبی به ذهن متبادر می‌کند. ایشان در بحث از اینکه آیا امامان{{عم}} کلام ملایکه را می‌شنوند یا نه، بر این باور است که این کار، نه تنها برای امامان، بلکه برای شیعیان صدیق که از گمراهی معصوم‌اند نیز ممکن است: {{عربی|اقول بجواز هذا من جهة العقل و أنه ليس بممتنع في الصديقين في الشيعة المعصومين من الضلال و قد جاءت بصحته و كونه للائمة... واضحة الحجة و البرهان}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، اوائل المقالات، ص۶۹-۷۰).</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۱۱.</ref>
مرحوم سید، عصمت را دارای مراتب تشکیکی می‌داند؛ یعنی کسی که از فعلی [[قبیح]] خودداری می‌کند، از همان عمل، [[معصوم]] به شمار می‌آید؛ ولی نمی‌توان او را معصوم مطلق نامید، بلکه معصوم مضاف است؛ یعنی از همان عمل، معصوم است. اگر کسی بتواند از همه [[گناهان]] خودداری کند، او را معصوم مطلق می‌نامند، و از این روست که پیامبران و امامان که در دیدگاه [[شیعه امامیه]] از همه گناهان خودداری می‌کنند، معصوم مطلق به شمار می‌آیند<ref>{{عربی|فإن قيل أ فتقولون فيمن لطف له بما اختار عنده الامتناع من فعل واحد قبيح أنه معصوم قلنا نقول ذلك مضافا و لا نطلقه فنقول إنه معصوم من كذا و لا نطلق... و نطلق في الأنبياء و الأئمة{{عم}} العصمة بلا تقييد لأنهم لا يفعلون شيئا من القبائح}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۶. نیز ر.ک: همو، تنزیه الانبیاء، ص۶۸). گفتنی است در عبارات شیخ مفید نیز نظریاتی به چشم می‌خورد که همین معنا را به طور نسبی به ذهن متبادر می‌کند. ایشان در بحث از اینکه آیا امامان{{عم}} کلام ملایکه را می‌شنوند یا نه، بر این باور است که این کار، نه تنها برای امامان، بلکه برای شیعیان صدیق که از گمراهی معصوم‌اند نیز ممکن است: {{عربی|اقول بجواز هذا من جهة العقل و أنه ليس بممتنع في الصديقين في الشيعة المعصومين من الضلال و قد جاءت بصحته و كونه للائمة... واضحة الحجة و البرهان}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، اوائل المقالات، ص۶۹-۷۰).</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۱۱.</ref>
==عصمت در اندیشه کلامی عصمت==
[[ابواسحاق نوبختی]] در تعریف [[عصمت]] می‌گوید: «عصمت لطفی است که در هر کس که وجود داشته باشد او را از [[ارتکاب گناه]] باز می‌دارد؛ اما نه به گونه‌ای که مجبور بوده و [[قدرت]] بر [[معصیت]] از او گرفته شده باشد وگرنه [[معصوم]] مستحق [[پاداش]] نمی‌باشد»<ref>ابواسحاق نوبختی، الیاقوت، ص۱۹۶. عبارت او در تعریف عصمت چنین است: {{عربی|العصمة لطف يمنع من اختصّ به من الخطاء و لا يمنعه على وجه القهر، و إلّا لم يكن المأثوم مثابا}}.</ref>.<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۹۱.</ref>
[[قاضی عبدالجبار معتزلی]]<ref>متوفای ۴۱۵ق.</ref> نیز که از افراد شاخص [[معتزله]] است، [[عصمت]] را [[لطف]] می‌داند که به سبب آن مکلّف از [[ارتکاب گناه]] خودداری می‌ورزد؛ درست همان‌گونه که یک لطف [[انسان]] را بر انجام کار خوب برمی‌انگیزد که اگر مورد قبول واقع شود به آن نام «[[توفیق]]» می‌دهند، لطف نیز انسان را از ارتکاب کار بد باز می‌دارد که اگر مورد قبول واقع شود «عصمت» نام دارد<ref>مارتین مکدرموت، اندیشه‌های کلامی شیخ مفید، ص۱۱۰، به نقل از: قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۱۳، ص۱۵.</ref>.
[[عبدالجبار]] [[معتقد]] است عصمت می‌تواند به دو معنا باشد:
#[[خدا]] به فرد مدد می‌کند تا خود از [[بدی]] خودداری کند؛ از این لحاظ هر مکلّفی به اندازه کافی از طرف خدا مدد می‌شود تا از بدی بپرهیزد.
#[[معصوم]] کسی است که حالت وی چنان است که نمی‌خواهد [[شرّ]] را [[انتخاب]] کند و در انجام دادن [[وظیفه]] خویش [[قصور]] ورزد. خدا او را بدان معنا مصون کرده است که او را در وصفی قرار داده که مقتضای آن [[انجام وظیفه]] است و خودداری از بدی.
عبدالجبار قرائت دوم را دیدگاه معتزله می‌داند<ref>مارتین مکدرموت، اندیشه‌های کلامی شیخ مفید، ص۱۵۷، به نقل از: قاضی عبدالبجار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، ص۸۶.</ref>. طبق این عقیدۀ معتزله، عصمت لطفی است که به وسیله آن شخص به [[اختیار]] خود [[گناه]] نمی‌کند؛ اما این لطف ممکن است در اثر این باشد که مثلاً خدا می‌داند در اثر ایجاد باد یا [[ابر]] یا تحریک جسمی، فلان شخص از [[زشتی]] خودداری می‌کند. در این صورت بر خدا لازم است وسایل مذکور را فراهم سازد؛ هرچند این عصمت، موقتی و استثنایی است<ref>مارتین مکدرموت، اندیشه‌های کلامی شیخ مفید، ص۱۵۷.</ref>.<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۹۲.</ref>


==عصمت در مذاهب دیگر==
==عصمت در مذاهب دیگر==
{{اصلی|عصمت از دیدگاه اهل سنت}}
{{اصلی|عصمت از دیدگاه اهل سنت}}
== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
{{پرسش وابسته}}
{{پرسش وابسته}}
۷۳٬۰۳۳

ویرایش