(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{امامت}}
#تغییر_مسیر [[ارقم بن ابی الارقم]]
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ارقم بن ابی ارقم مخزومی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }}
==مقدمه==
[[کنیه]] وی [[ابو عبدالله]]، از [[خردمندان]] [[قریش]]<ref>ذهبی، سیر، ج۲، ص۴۷۹.</ref> و از نخستین گروندگان به [[اسلام]] بود. مادرش [[امیمه]]<ref>و به قولی تماضر با صفیه؛ بنگرید: ابونعیم، ج۱، ص۳۲۲؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۷.</ref> دختر [[حارث بن حباله]] از تیره [[خزاعه]]، و پدرش [[ابوارقم]]، [[عبدمناف]] است<ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۸۳.</ref>. وی در [[جاهلیت]] از اعضای [[حلف الفضول]] و پس از [[بعثت]] [[رسول خدا]]{{صل}} هفتمین و به قولی دوازدهمین<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۱۸.</ref> [[مسلمان]] بود<ref>ابن سعد، ج۳، ص۲۹۳؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۵۰۲.</ref>.
بعد از علنی شدن [[دعوت]] رسول خدا{{صل}}، [[مسلمانان]] سخت مورد [[آزار]] و [[اذیت]] قرار گرفتند. ارقم بن ابی ارقم [[خانه]] خود را که در پایین [[کوه صفا]]<ref>ازرقی، ج۲، ص۲۶.</ref> و دور از دید [[مشرکان قریش]] بود، در [[اختیار]] رسول خدا{{صل}} و یارانش قرار داد. عدهای که گاه شمار آنان تا چهل نفر گفته شده<ref>ابن هشام، ج۱، ص۲۳۰؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۳۱؛ شامی، ج۲، ص۳۱۸.</ref> در آن [[خانه]] به اسلام گرویدند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۲۹۲.</ref>. مدت رفت و شد [[پیامبر]] و یارانش را به [[خانه ارقم]]، به [[اختلاف]] از یک ماه تا چهار سال گفتهاند<ref>شامی، ج۲، ص۳۱۸.</ref>، از خانه ارقم به خانه اسلام یاد شده است<ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۸۳؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۵۰۲.</ref>، اما [[جعفر مرتضی]]<ref>جعفر مرتضی، ج۲، ص۳۴۵.</ref> به نقل از برخی محققان گوید: رسول خدا{{صل}} یک یا چند مرتبه بیشتر به خانه ارقم رفت و آمد نداشت. این دست [[سیاست]] بود که آن را در مقابل [[شعب ابی طالب]] قرار داد، تا جایی که آن را خانه اسلام ([[دارالاسلام]]) نامیدند. [[قضاوت]] یاد شده در معرض تردید است؛ زیرا اصطلاح «دار ارقم» به عنوان یک مقطع [[تاریخی]] برای مسلمانان به شمار آمد و بعدها مرتب درباره اسلام اشخاص گفته شده است: پیش یا پس از دار ارقم مسلمان شد<ref>ر.ک: محمدی، «سرای ارقم»، ص۱۳.</ref>.
ارقم این خانه را [[وقف]] بر [[اولاد]] خود کرد و برای این منظور وقفنامهای نیز تنظیم نمود و آن را چون منطقه [[حرم]] از [[خرید و فروش]] و [[ارث]] بردن بازداشت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۸۳؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۵۰۲؛ ابن جوزی، ج۳، ص۱۸۴.</ref>، اما بعدها [[فرزندان]] او این [[خانه]] را به [[منصور عباسی]] فروختند<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۹۷.</ref>.
ارقم بن ابی ارقم جزء [[مهاجران به مدینه]] بود. [[رسول خدا]]{{صل}} در سال اول میان او و [[زید بن سهل]]، معروف به [[ابوطلحه انصاری]] [[پیمان برادری]] بست<ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۸۵.</ref> و او را در محله «بنوزریق» [[مسکن]] داد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۸۴؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۹۸.</ref>، سپس او را عامل گردآوری [[صدقات]] کرد<ref>کتانی، ج۱، ص۳۹۶.</ref>. هنگام [[اختلاف]] میان [[انصار]]، رسول خدا{{صل}} او را برای وساطت میان آنان میفرستاد<ref>کتانی، ج۱، ص۲۸۰.</ref>. او برخی نامههای رسول خدا{{صل}} را نیز نوشته است<ref>ابن سعد، ج۱، ص۲۰۵؛ احمدی میانجی، ج۱، ص۱۶۵.</ref>.
ارقم در جنگهای [[بدر]]، [[أحد]]، [[خندق]] و دیگر [[جنگهای رسول خدا]]{{صل}} شرکت داشت <ref>طبرانی، ج۱، ص۳۰۶؛ شامی، ج۱۱، ص۳۷۷؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۹۹.</ref>. از [[ابواسید ساعدی]] نقل شده است که رسول خدا{{صل}} در [[جنگ بدر]] دستور داد [[مسلمانان]] غنیمتهایی را که به دست آوردهاند تحویل دهند. من نیز [[شمشیر]] [[ابن عابد مخزومی]] را که بسیار [[ارزشمند]] بود، تحویل دادم. ارقم بن ابی ارقم آن را از رسول خدا{{صل}} درخواست کرد و رسول خدا{{صل}} آن را به ارقم بخشید<ref>واقدی، ج۱، ص۱۰۳؛ بخاری، ج۲، ص۴۶؛ احمدبن حنبل، ج۳، ص۴۹۷.</ref>. در [[سریه]] [[ابوسلمه بن عبدالاسد]] به قطن، ۱۵۰ [[صحابی]] شرکت کردند که یکی از آنان ارقم بن ابی ارقم بود<ref>واقدی، ج۱، ص۳۴۱.</ref>.
روزی ارقم آماده حرکت به [[بیت المقدس]] بود که رسول خدا{{صل}} پرسید: آیا برای کار یا حاجتی به بیت المقدس میروی؟ ارقم گفت: یا [[رسول الله]]! برای [[زیارت]] میروم. [[حضرت]] فرمود: [[نماز]] در [[مسجد]] من بهتر از هزار رکعت نماز در [[مساجد]] دیگر، غیر از [[مسجدالحرام]] است. ارقم از رفتن منصرف شد<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۲۲؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۶۷.</ref>. این [[روایت]] نشان میدهد که [[سفر]] به بیت المقدس برای زیارت توصیه نشده است.
در سال [[وفات]] او [[اختلاف]] است. برخی معتقدند ارقم آخرین [[بدری]] است که در سال ۵۳ یا ۵۵<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۲۲.</ref> و در هشتاد و چند سالگی در [[روزگار]] [[خلافت]] [[معاویة بن ابی سفیان]] در [[مدینه]] درگذشت. اگر درگذشت او در ۸۵ سالگی درست باشد، باید هفده سال [[پیش از بعثت]] به [[دنیا]] آمده باشد. براساس [[وصیت]] او، [[سعد بن ابی وقاص]] بر وی [[نماز]] خواند<ref>ابن ابی عاصم، ج۲، ص۱۸؛ ابن سعد، ج۳، ص۱۸۳؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۵۰۲.</ref>. برخی نیز وفات او را در سال سیزده [[هجری]] و [[روز مرگ ابوبکر]] دانستهاند. [[ابن عبدالبر]]، [[روایت]] دوم را ناشی از خلط با [[تاریخ]] درگذشت [[پدر]] او، ابیارقم دانسته است<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۱۹.</ref>.
از [[فرزندان]] ارقم، «عبیدالله»، «عثمان» و «صفیه» که مادرشان [[کنیز]] بود، و «امیه» و «مریم » که مادرشان [[هند]] دختر [[عبدالله بن حارث]] از [[خاندان]] [[اسد بن خزیمه]] بود. از نوههای ارقم بیست و چند نفر را نام بردهاند که همگی آنان از عثمان بن ارقم هستند و از عبیدالله نسلی باقی نماند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۸۵.</ref>. دو فرزندش عثمان <ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۱۷؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۵۰۵.</ref> و عبیدالله<ref>ابن حبان، ج۵، ص۶۹.</ref> از او روایت دارند.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ارقم بن ابی ارقم مخزومی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۸.</ref>