اباضیه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۹: خط ۹:
'''اباضیه''' [[فرقه]] ای از "[[خوارج]]" که منسوب به "[[عبدالله بن اباض تمیمی]]" است.  
'''اباضیه''' [[فرقه]] ای از "[[خوارج]]" که منسوب به "[[عبدالله بن اباض تمیمی]]" است.  


==مقدمه==
== مقدمه ==
*پیدایش این [[فرقه]] هنگامی صورت گرفت که "[[عبدالله بن اباض]]" از [[خوارج]] افراطی کناره گرفت و راه [[اعتدال]] را برگزید. اولین پیشوای این [[فرقه]] "[[مرداس بن أدیه تمیمی]]" است که در سال ۶۲ [[هجری]] کشته شد و [[عبدالله بن اباض]] پس از او [[ریاست]] این [[فرقه]] را به عهده گرفت. وی در سال ۶۵ [[هجری]] از "[[ازارقه]]" جدا شد و در بصره بر ضد زبیریان خروج کرد او در میان [[فرقه]] خود به خاطر ابعاد فقهی‌اش "[[امام اهل تحقیق]]"، "[[امام القوم]]" و "[[امام المسلمین]]" خوانده می‌‌شود.
* پیدایش این [[فرقه]] هنگامی صورت گرفت که "[[عبدالله بن اباض]]" از [[خوارج]] افراطی کناره گرفت و راه [[اعتدال]] را برگزید. اولین پیشوای این [[فرقه]] "[[مرداس بن أدیه تمیمی]]" است که در سال ۶۲ [[هجری]] کشته شد و [[عبدالله بن اباض]] پس از او [[ریاست]] این [[فرقه]] را به عهده گرفت. وی در سال ۶۵ [[هجری]] از "[[ازارقه]]" جدا شد و در بصره بر ضد زبیریان خروج کرد او در میان [[فرقه]] خود به خاطر ابعاد فقهی‌اش "[[امام اهل تحقیق]]"، "[[امام القوم]]" و "[[امام المسلمین]]" خوانده می‌‌شود.
*پس از [[عبدالله بن اباض]] "ابو الشعثاء" [[جابر بن زید ازدی]] که [[عمانی]] الاصل بود به [[زعامت]] این [[فرقه]] منسوب شد. البته بعضی از [[خوارج]] انتساب این [[فرقه]] را به "ابو شعثاء" ترجیح می‌‌دهند و معتقدند "[[عبدالله بن اباض]]" در آرا و [[اعمال]] خود طبق فتوای "[[جابر]]" [[تصمیم]] می‌‌گرفت.
* پس از [[عبدالله بن اباض]] "ابو الشعثاء" [[جابر بن زید ازدی]] که [[عمانی]] الاصل بود به [[زعامت]] این [[فرقه]] منسوب شد. البته بعضی از [[خوارج]] انتساب این [[فرقه]] را به "ابو شعثاء" ترجیح می‌‌دهند و معتقدند "[[عبدالله بن اباض]]" در آرا و [[اعمال]] خود طبق فتوای "[[جابر]]" [[تصمیم]] می‌‌گرفت.
*وی شاگردی [[ایرانی]] الاصل به نام "[[ابو عبیده]] [[مسلم بن کریمه تمیمی]]" داشت که پس از [[مرگ]] او [[جانشین]] وی شد. مهم‌ترین گروه‌های [[اباضی]] در میان شهرهای "صحار" و "توأم"، و بیش‌تر در [[ناحیه]] "باطنه" وحوالی "رستاق" [[زندگی]] می‌‌کردند و پایتخت سابق ایشان[[شهر]] "نزوی" "[[مرکز حکومت]] عمان" بود.
* وی شاگردی [[ایرانی]] الاصل به نام "[[ابو عبیده]] [[مسلم بن کریمه تمیمی]]" داشت که پس از [[مرگ]] او [[جانشین]] وی شد. مهم‌ترین گروه‌های [[اباضی]] در میان شهرهای "صحار" و "توأم"، و بیش‌تر در [[ناحیه]] "باطنه" وحوالی "رستاق" [[زندگی]] می‌‌کردند و پایتخت سابق ایشان[[شهر]] "نزوی" "[[مرکز حکومت]] عمان" بود.
* [[اباضی]] به افریقای شرقی و خلیج [[فارس]] از جمله قشم و سواحل کرمان نیز گسترش یافت.
* [[اباضی]] به افریقای شرقی و خلیج [[فارس]] از جمله قشم و سواحل کرمان نیز گسترش یافت.
* [[مبلغان]] [[فرقه اباضیه]] در این مناطق معروف به "حملة العلم" بودند. از جمله آنها "[[هلال بن عطیه خراسانی]]" است که با [[تبلیغات]] خود توانست [[مذهب اباضیه]] را در بعضی از آن مناطق رواج دهد. از دیگر بزرگان [[اباضی]] در خراسان "[[ابو غانم]] [[بشر بن غانم خراسانی]]" صاحب کتاب "المدونه" است او از [[دانشمندان]] این [[فرقه]] در [[قرن سوم هجری]] بود.
* [[مبلغان]] [[فرقه اباضیه]] در این مناطق معروف به "حملة العلم" بودند. از جمله آنها "[[هلال بن عطیه خراسانی]]" است که با [[تبلیغات]] خود توانست [[مذهب اباضیه]] را در بعضی از آن مناطق رواج دهد. از دیگر بزرگان [[اباضی]] در خراسان "[[ابو غانم]] [[بشر بن غانم خراسانی]]" صاحب کتاب "المدونه" است او از [[دانشمندان]] این [[فرقه]] در [[قرن سوم هجری]] بود.
*مهم‌ترین شاخه‌های اباضیه "[[وهبیه]]" [[مغرب]] و "[[حارثیه]]" و "[[طریفیه]]" است.
* مهم‌ترین شاخه‌های اباضیه "[[وهبیه]]" [[مغرب]] و "[[حارثیه]]" و "[[طریفیه]]" است.
*فرقه‌های دیگر آنها عبارت انداز: "[[عسنیه]]"، "[[حفصیه]]"، "[[خلفیه]]"، "[[رستمیه]]"، "[[سکاکیه]]"، "[[عمدیه]]"، "[[نفاسیه]]"، "[[نکار]]" و "[[یزیدیه]]".
* فرقه‌های دیگر آنها عبارت انداز: "[[عسنیه]]"، "[[حفصیه]]"، "[[خلفیه]]"، "[[رستمیه]]"، "[[سکاکیه]]"، "[[عمدیه]]"، "[[نفاسیه]]"، "[[نکار]]" و "[[یزیدیه]]".
*برخی از نویسندگان معاصر [[اباضی]] بر این عقیده‌اند که [[فرقه اباضی]] فقط در دو مسئله یعنی تخطئه [[حکمیت]] و شرط ندانستن قرشی بودن [[امام]]، با سایر [[فرق اسلامی]] [[اختلاف]] نظر دارند؛ ولی در سایر مسائل با یکی از [[مذاهب]] مشهور [[کلامی]] هم عقیده‌اند؛ چنان که در مسئله [[صفات خدا]]، [[رؤیت]]، [[تنزیه]]، [[تأویل]] و حدوث [[قرآن]] با [[معتزله]] و [[شیعه]] توافق دارند و در مسئله [[شفاعت]] با [[معتزله]] هم عقیده‌اند و در مسئله [[قدر]] و [[خلق]] [[افعال]] با [[اشاعره]] هم رأی‌اند<ref>[[فرهنگ]] [[فرق اسلامی]]، ج۱، ص۶-۹؛ فرق و [[مذاهب کلامی]]، ج۱، ص۲۸۵؛ معجم الفرق الاسلامیة، ج۱، ص۱۳؛ الفروق اللغویه، ج۱، ص۳۳؛ تلبیس [[ابلیس]]، ج۱، ص۱۴؛ مقالات الاسلامیین و [[اختلاف]] المصلین، ج۱، ص۵۵؛ آشنایی با فرق و [[مذاهب اسلامی]]، ج۱، ص۳۰؛ الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۴؛ [[تاریخ]] [[بغداد]]، ج۳، ص۱۲۵۸، ۱۲۶۲.</ref>
* برخی از نویسندگان معاصر [[اباضی]] بر این عقیده‌اند که [[فرقه اباضی]] فقط در دو مسئله یعنی تخطئه [[حکمیت]] و شرط ندانستن قرشی بودن [[امام]]، با سایر [[فرق اسلامی]] [[اختلاف]] نظر دارند؛ ولی در سایر مسائل با یکی از [[مذاهب]] مشهور [[کلامی]] هم عقیده‌اند؛ چنان که در مسئله [[صفات خدا]]، [[رؤیت]]، [[تنزیه]]، [[تأویل]] و حدوث [[قرآن]] با [[معتزله]] و [[شیعه]] توافق دارند و در مسئله [[شفاعت]] با [[معتزله]] هم عقیده‌اند و در مسئله [[قدر]] و [[خلق]] [[افعال]] با [[اشاعره]] هم رأی‌اند<ref>[[فرهنگ]] [[فرق اسلامی]]، ج۱، ص۶-۹؛ فرق و [[مذاهب کلامی]]، ج۱، ص۲۸۵؛ معجم الفرق الاسلامیة، ج۱، ص۱۳؛ الفروق اللغویه، ج۱، ص۳۳؛ تلبیس [[ابلیس]]، ج۱، ص۱۴؛ مقالات الاسلامیین و [[اختلاف]] المصلین، ج۱، ص۵۵؛ آشنایی با فرق و [[مذاهب اسلامی]]، ج۱، ص۳۰؛ الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۴؛ [[تاریخ]] [[بغداد]]، ج۳، ص۱۲۵۸، ۱۲۶۲.</ref>


[[اباضیه]]
[[اباضیه]]
خط ۴۸: خط ۴۸:
منابع مهم نیز انتساب جابر به اباضیه را [[انکار]] می‌کنند<ref>اصفهانی، حافظ ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۳، ص۸۹؛ فسوی، یعقوب بن سفیان، المعرفة والتاریخ، ج۲، ص۸.</ref>.
منابع مهم نیز انتساب جابر به اباضیه را [[انکار]] می‌کنند<ref>اصفهانی، حافظ ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۳، ص۸۹؛ فسوی، یعقوب بن سفیان، المعرفة والتاریخ، ج۲، ص۸.</ref>.


منابع، آغاز فعالیت و پیدایش اباضیه را، [[شوال]] سال ۳۷هجری، و پس از [[جنگ صفین]] با [[انتخاب]] [[عبدالله بن وهب راسبی]] به عنوان [[امام]] یا [[خلیفه]] و با [[شعار]] حکمی جز [[حکم خدا]] نیست اعلام می‌دارند<ref>عرب، محمد، آشنایی با مذهب اباضی، ص۲.</ref>. این گروه به نام محکّمة الاولی یا [[شراة]] یا [[خوارج]] نامیده می‌شدند. عبدالله بن وهب راسبی و دیگر همدستانش در [[نهروان]] کشته شدند، در [[سال ۶۳ هجری]] سران خوارج به دنبال جنایات [[مسلم بن عقبه]] (واقعه [[حرّه]]) برای [[دفاع]] از [[مکه]]، در [[مدینه]] گرد هم آمدند ولی به زودی دچار [[اختلاف]] شدند، گروهی اطراف نافع بن ازرق جمع شدند و خوارج [[افراطی]] و [[خشن]] را تشکیل دادند، عده ای گرد [[نجدة بن عامر حنفی]] جمع شدند و با [[اعتدال]] گروه [[نجدات]] راتشکیل دادند، گروهی به [[رهبری]] شیبان [[فرقه]] میان روی [[صفریه]] را به وجود آوردند،اما گروهی اطراف عبدالله بن اباض گرد آمدند و از [[قیام]] علیه [[خلیفه]] وقت خودداری کردند و در [[بصره]] باقی ماندند<ref>عرب، محمد، آشنایی با مذهب اباضی، ص۵.</ref>.
منابع، آغاز فعالیت و پیدایش اباضیه را، [[شوال]] سال ۳۷هجری، و پس از [[جنگ صفین]] با [[انتخاب]] [[عبدالله بن وهب راسبی]] به عنوان [[امام]] یا [[خلیفه]] و با [[شعار]] حکمی جز [[حکم خدا]] نیست اعلام می‌دارند<ref>عرب، محمد، آشنایی با مذهب اباضی، ص۲.</ref>. این گروه به نام محکّمة الاولی یا [[شراة]] یا [[خوارج]] نامیده می‌شدند. عبدالله بن وهب راسبی و دیگر همدستانش در [[نهروان]] کشته شدند، در [[سال ۶۳ هجری]] سران خوارج به دنبال جنایات [[مسلم بن عقبه]] (واقعه [[حرّه]]) برای [[دفاع]] از [[مکه]]، در [[مدینه]] گرد هم آمدند ولی به زودی دچار [[اختلاف]] شدند، گروهی اطراف نافع بن ازرق جمع شدند و خوارج [[افراطی]] و [[خشن]] را تشکیل دادند، عده ای گرد [[نجدة بن عامر حنفی]] جمع شدند و با [[اعتدال]] گروه [[نجدات]] راتشکیل دادند، گروهی به [[رهبری]] شیبان [[فرقه]] میان روی [[صفریه]] را به وجود آوردند، اما گروهی اطراف عبدالله بن اباض گرد آمدند و از [[قیام]] علیه [[خلیفه]] وقت خودداری کردند و در [[بصره]] باقی ماندند<ref>عرب، محمد، آشنایی با مذهب اباضی، ص۵.</ref>.


پس از عبدالله بن اباض و [[جابر بن زید عمانی ازدی یحمدی]] معروف به [[ابوشعثاء]]، [[ابوعبیده مسلم بن ابو کریمه تمیمی]] سومین [[پیشوا]] و از شخصیت‌های بارز [[اباضی]] است، برخی منابع او را از متروکین و ضعفاء<ref>ابن جوزی، جمال‌الدین، کتاب الضعفاء والمتروکین، ج۳، ص۱۱۸، مسلسل۳۳۱۱.</ref> و برخی دیگر او را مجهول به حساب آورده‌اند<ref>رازی، ابوحاتم، الجرح والتعدیل، ج۸، ص۱۹۳.</ref> شمار زیادی از او [[کسب علم]] کرده‌اند. [[ربیع بن حبیب]] پیشوای بعدی [[اباضیه]] از [[شاگردان]] او بود. از ابوعبیده چنین نقل شده است: کسی که استادی از [[صحابه]] نداشته باشد چیزی از [[دین]] ندارد و [[خداوند]] با [استادی] [[عبدالله بن عباس]] و [[عبدالله بن مسعود]] و [[عبدالله بن سلام]] بر ما [[منّت]] گذارد<ref>معمر، علی یحیی، الاباضیة بین الفرق الاسلامیة، ج۱، ص۱۶۶ و ۱۶۷.</ref>.
پس از عبدالله بن اباض و [[جابر بن زید عمانی ازدی یحمدی]] معروف به [[ابوشعثاء]]، [[ابوعبیده مسلم بن ابو کریمه تمیمی]] سومین [[پیشوا]] و از شخصیت‌های بارز [[اباضی]] است، برخی منابع او را از متروکین و ضعفاء<ref>ابن جوزی، جمال‌الدین، کتاب الضعفاء والمتروکین، ج۳، ص۱۱۸، مسلسل۳۳۱۱.</ref> و برخی دیگر او را مجهول به حساب آورده‌اند<ref>رازی، ابوحاتم، الجرح والتعدیل، ج۸، ص۱۹۳.</ref> شمار زیادی از او [[کسب علم]] کرده‌اند. [[ربیع بن حبیب]] پیشوای بعدی [[اباضیه]] از [[شاگردان]] او بود. از ابوعبیده چنین نقل شده است: کسی که استادی از [[صحابه]] نداشته باشد چیزی از [[دین]] ندارد و [[خداوند]] با [استادی] [[عبدالله بن عباس]] و [[عبدالله بن مسعود]] و [[عبدالله بن سلام]] بر ما [[منّت]] گذارد<ref>معمر، علی یحیی، الاباضیة بین الفرق الاسلامیة، ج۱، ص۱۶۶ و ۱۶۷.</ref>.
خط ۸۷: خط ۸۷:


بازخوانی [[تاریخ]] و شواهد تحلیلی، جداانگاری اباضیه از خوارج را مورد تردید قرار می‌دهد<ref>طعیمه صابر، الاباضیة عقیدة ومذهباً، ص۲۹ و ۳۱.</ref>. بلکه در مواردی شمول خوارج بر اباضیه را [[تأیید]] می‌کند، این جا برخی از شواهد یادآوری می‌شود:
بازخوانی [[تاریخ]] و شواهد تحلیلی، جداانگاری اباضیه از خوارج را مورد تردید قرار می‌دهد<ref>طعیمه صابر، الاباضیة عقیدة ومذهباً، ص۲۹ و ۳۱.</ref>. بلکه در مواردی شمول خوارج بر اباضیه را [[تأیید]] می‌کند، این جا برخی از شواهد یادآوری می‌شود:
#اصطلاح خوارج به هیچ وجه [[ابتکار]] عوامل معاویه نبوده است، [[رسول اکرم]]{{صل}} درباره [[ذوالخویصره]] از سران خوارج اصطلاح خارجی را به کار برده و فرموده است: به زودی او پیروانی خواهد داشت که [[دین]] را با ا فکار خام خود می‌سنجد و از دین خارج می‌شود مانند تیری که بر صید نشیند و از آن بیرون رود<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۱۳۹؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۷۱؛ مبرّد، محمد بن یزید، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۴۲.</ref>.
# اصطلاح خوارج به هیچ وجه [[ابتکار]] عوامل معاویه نبوده است، [[رسول اکرم]]{{صل}} درباره [[ذوالخویصره]] از سران خوارج اصطلاح خارجی را به کار برده و فرموده است: به زودی او پیروانی خواهد داشت که [[دین]] را با ا فکار خام خود می‌سنجد و از دین خارج می‌شود مانند تیری که بر صید نشیند و از آن بیرون رود<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۱۳۹؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۷۱؛ مبرّد، محمد بن یزید، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۴۲.</ref>.
#عنوان خارجی در [[عصر امام علی]]{{ع}} بر عبدالله راسبی و ذوالخویصره و همراهانشان در [[جنگ نهروان]] اطلاق می‌شده است، [[امام]]{{ع}} پس از [[پیروزی]] در [[نهروان]] فرمودند: پس از من خوارج را نکشید...<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه ۶۰.</ref>.
# عنوان خارجی در [[عصر امام علی]]{{ع}} بر عبدالله راسبی و ذوالخویصره و همراهانشان در [[جنگ نهروان]] اطلاق می‌شده است، [[امام]]{{ع}} پس از [[پیروزی]] در [[نهروان]] فرمودند: پس از من خوارج را نکشید...<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه ۶۰.</ref>.
#از اشعار خوارج به دست می‌آید که اسم خارجی پیش از [[فتنه]] [[ازارقه]] و... بر آنها اطلاق می‌شده است، [[عیسی]] بن [[فاتک]] تمیمی در [[تأیید]] موضع ابوهلال [[مرداس]]، که اباضی‌ها او را از [[ائمه]] خود می‌دانند (مقتول ۶۰ﻫ) می‌گوید: {{عربی|کذبتم لیس ذاک کما زعمتم *** ولکن الخوارج مؤمنونا}}<ref>مبرّد، محمد بن یزید، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۸۶.</ref>
# از اشعار خوارج به دست می‌آید که اسم خارجی پیش از [[فتنه]] [[ازارقه]] و... بر آنها اطلاق می‌شده است، [[عیسی]] بن [[فاتک]] تمیمی در [[تأیید]] موضع ابوهلال [[مرداس]]، که اباضی‌ها او را از [[ائمه]] خود می‌دانند (مقتول ۶۰ﻫ) می‌گوید: {{عربی|کذبتم لیس ذاک کما زعمتم *** ولکن الخوارج مؤمنونا}}<ref>مبرّد، محمد بن یزید، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۸۶.</ref>
# [[محکمه]] اولی و در رأس آنان [[عبدالله بن وهب راسبی]] بر [[افراط]] و [[تعدی]] تأکید داشت، آنان هنگام خروج به سوی [[نهروان]] به یارانشان خطاب کردند... {{عربی|ربّنا اخرج من هذه القریة الظالم أهلها}}<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۴؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۱۵۶.</ref> که مراد از قریه [[کوفه]] و [[اهل]]، [[امام علی]]{{ع}} بود، در حالی که این [[آیه]] در [[حق]] [[مشرکان]] نازل شده و امام علی{{ع}} به [[اتفاق]] [[اهل سنت]] و [[شیعه]] کسی است که [[دوستی]] او نشانه [[ایمان]] و [[دشمنی]] با او مایه [[نفاق]] است ([[صحیح مسلم]]، کتاب الایمان، باب۳۳، [[حدیث]] ۱۳۱، ص۵۷، [[مسند]] [[احمد بن حنبل]]، ج۱، ص۱۲۵، حدیث ۵۷۷ و ص۱۵۳، حدیث ۷۳۳).
# [[محکمه]] اولی و در رأس آنان [[عبدالله بن وهب راسبی]] بر [[افراط]] و [[تعدی]] تأکید داشت، آنان هنگام خروج به سوی [[نهروان]] به یارانشان خطاب کردند... {{عربی|ربّنا اخرج من هذه القریة الظالم أهلها}}<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۴؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۱۵۶.</ref> که مراد از قریه [[کوفه]] و [[اهل]]، [[امام علی]]{{ع}} بود، در حالی که این [[آیه]] در [[حق]] [[مشرکان]] نازل شده و امام علی{{ع}} به [[اتفاق]] [[اهل سنت]] و [[شیعه]] کسی است که [[دوستی]] او نشانه [[ایمان]] و [[دشمنی]] با او مایه [[نفاق]] است ([[صحیح مسلم]]، کتاب الایمان، باب۳۳، [[حدیث]] ۱۳۱، ص۵۷، [[مسند]] [[احمد بن حنبل]]، ج۱، ص۱۲۵، حدیث ۵۷۷ و ص۱۵۳، حدیث ۷۳۳).
#جنایات محکمه اولی و وهب راسبی از مسلمات [[تاریخ]] است و این جنایات پیش از [[قیام]] [[نافع بن ازرق]](پیشوای ازارقه) است و فتنه ازارقه و [[صفریه]] و نجدیه از گروه‌های [[خوارج]] به [[زمان]] [[تسلط]] [[معاویه]] بر کوفه برمی گردد.
# جنایات محکمه اولی و وهب راسبی از مسلمات [[تاریخ]] است و این جنایات پیش از [[قیام]] [[نافع بن ازرق]](پیشوای ازارقه) است و فتنه ازارقه و [[صفریه]] و نجدیه از گروه‌های [[خوارج]] به [[زمان]] [[تسلط]] [[معاویه]] بر کوفه برمی گردد.


بنابراین [[اعتراض]] بر [[تحکیم]] و شیوه امام علی{{ع}}، پذیرش [[امامت]] راسبی و [[رضایت]] به جنایات او، [[گواه]] محکمی بر انشعاب [[اباضیه]] از خوارج است، پدید آمدن اصطلاح خوارج در عصر معاویه و از طرف عمال او و نیز متوجه ساختن جنایت‌ها به ازارقه و صفریه و... ادعای بی‌دلیل بلکه دلیل بر خلاف آن است.
بنابراین [[اعتراض]] بر [[تحکیم]] و شیوه امام علی{{ع}}، پذیرش [[امامت]] راسبی و [[رضایت]] به جنایات او، [[گواه]] محکمی بر انشعاب [[اباضیه]] از خوارج است، پدید آمدن اصطلاح خوارج در عصر معاویه و از طرف عمال او و نیز متوجه ساختن جنایت‌ها به ازارقه و صفریه و... ادعای بی‌دلیل بلکه دلیل بر خلاف آن است.
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:


اباضیه در اموری با دیگر فرقه‌های خوارج مشترک است، از جمله:
اباضیه در اموری با دیگر فرقه‌های خوارج مشترک است، از جمله:
#تخطئه [[تحکیم]] یعنی همه کسانی که در [[جنگ صفین]] به [[حکمیّت]] [[رأی]] دادند [[معصیت]] کرده و [[واجب]] است [[توبه]] کنند، از جمله خود [[امام علی]]{{ع}} بر همین اساس [[محکمه]] اولی را قبول دارند،
# تخطئه [[تحکیم]] یعنی همه کسانی که در [[جنگ صفین]] به [[حکمیّت]] [[رأی]] دادند [[معصیت]] کرده و [[واجب]] است [[توبه]] کنند، از جمله خود [[امام علی]]{{ع}} بر همین اساس [[محکمه]] اولی را قبول دارند،
#عدم [[لزوم]] [[قریشی بودن]] در [[امامت]] و [[خلیفه]] شدن، از همین روی امامت [[عبدالله بن وهب راسبی]] را قبول دارند<ref>سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل والنحل، ج۵، ص۲۴۹؛ معمر، علی یحیی، الاباضیة فی موکب التاریخ، حلقه اول، ص۲۷.</ref>.
# عدم [[لزوم]] [[قریشی بودن]] در [[امامت]] و [[خلیفه]] شدن، از همین روی امامت [[عبدالله بن وهب راسبی]] را قبول دارند<ref>سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل والنحل، ج۵، ص۲۴۹؛ معمر، علی یحیی، الاباضیة فی موکب التاریخ، حلقه اول، ص۲۷.</ref>.
# لزوم [[قیام]] بر [[ضد]] [[حاکم ستمگر]]<ref>اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ص۱۸۹.</ref>.
# لزوم [[قیام]] بر [[ضد]] [[حاکم ستمگر]]<ref>اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ص۱۸۹.</ref>.
# [[اعتراض]] بر [[عثمان بن عفان]] و امام علی بن [[ابو طالب]]{{ع}}<ref>الکرمی، محمد بن سعید، المعتبر، ج۲، ص۴۱؛ ابن سلام اباضی، بدء الاسلام وشرایع الدین، ص۱۰۶.</ref>.
# [[اعتراض]] بر [[عثمان بن عفان]] و امام علی بن [[ابو طالب]]{{ع}}<ref>الکرمی، محمد بن سعید، المعتبر، ج۲، ص۴۱؛ ابن سلام اباضی، بدء الاسلام وشرایع الدین، ص۱۰۶.</ref>.
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
# [[ظهور]]: این بهترین حالت برای [[جامعه اسلامی]] است که [[مسلمانان]] در سرزمین خود [[آزاد]] و مستقل به [[کتاب و سنت]] عمل می‌کنند و باید [[متحد]] باشند.
# [[ظهور]]: این بهترین حالت برای [[جامعه اسلامی]] است که [[مسلمانان]] در سرزمین خود [[آزاد]] و مستقل به [[کتاب و سنت]] عمل می‌کنند و باید [[متحد]] باشند.
# [[دفاع]]: اگر این [[نعمت]] را ازدست دادند و [[دشمن خارجی]] بر آنها مسلط شد یا [[سرپرست]] آنها به [[بیراهه]] رفت مسلمانان باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنند اگر [[اصلاح]] نشد باید دفاع کنند و [[رهبری]] آنها به عهده [[امیر]] دفاع است، وقتی امور [[اصلاح]] شد [[امیر]] [[دفاع]] حقی بر [[مردم]] ندارد مگر آنکه مردم با رعایت شرایطی که در [[انتخاب]] [[امیرمؤمنان]] لازم است او را انتخاب کنند.
# [[دفاع]]: اگر این [[نعمت]] را ازدست دادند و [[دشمن خارجی]] بر آنها مسلط شد یا [[سرپرست]] آنها به [[بیراهه]] رفت مسلمانان باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنند اگر [[اصلاح]] نشد باید دفاع کنند و [[رهبری]] آنها به عهده [[امیر]] دفاع است، وقتی امور [[اصلاح]] شد [[امیر]] [[دفاع]] حقی بر [[مردم]] ندارد مگر آنکه مردم با رعایت شرایطی که در [[انتخاب]] [[امیرمؤمنان]] لازم است او را انتخاب کنند.
#شراء: اما اگر [[مسلمانان]] آماده دفاع نشدند و مسلک [[آسایش]] و [[آرامش]] را پیش گرفتند نوبت مسلک شراء می‌رسد، شراء [[وظیفه]] کسانی است که تعدادشان اندک است همین که به چهل نفر برسند باید علیه [[فساد]] [[قیام]] کنند، گرچه احتمال [[پیروزی]] هم نرود.
# شراء: اما اگر [[مسلمانان]] آماده دفاع نشدند و مسلک [[آسایش]] و [[آرامش]] را پیش گرفتند نوبت مسلک شراء می‌رسد، شراء [[وظیفه]] کسانی است که تعدادشان اندک است همین که به چهل نفر برسند باید علیه [[فساد]] [[قیام]] کنند، گرچه احتمال [[پیروزی]] هم نرود.
# [[کتمان]]: اگر [[عافیت‌طلبی]] و [[عیاشی]] فراگیر شد و کسی برای [[کرامت]] و [[عزّت]] [[اسلام]] قیام نکرد و گروه فدایی تشکیل نشد نوبت مسلک کتمان می‌رسد یعنی [[مؤمنان]] از پذیرش مسئولیت‌های [[ظالمانه]] و [[همکاری]] با [[ظالمان]] [[امتناع]] ورزند، خودشان به طور دسته جمعی امورشان را عهده‌دار شوند تا بتوانند [[دین خدا]] را [[تبلیغ]] کنند، این همان جمعیات یا حلقه عزّابه است<ref>معمر، علی یحیی، الاباضیة فی موکب التاریخ، حلقة الاولی، ص۹۳ و ۹۶؛ عرب، محمد، آشنایی با مذهب اباضی، ص۱۸ و ۱۹.</ref>.
# [[کتمان]]: اگر [[عافیت‌طلبی]] و [[عیاشی]] فراگیر شد و کسی برای [[کرامت]] و [[عزّت]] [[اسلام]] قیام نکرد و گروه فدایی تشکیل نشد نوبت مسلک کتمان می‌رسد یعنی [[مؤمنان]] از پذیرش مسئولیت‌های [[ظالمانه]] و [[همکاری]] با [[ظالمان]] [[امتناع]] ورزند، خودشان به طور دسته جمعی امورشان را عهده‌دار شوند تا بتوانند [[دین خدا]] را [[تبلیغ]] کنند، این همان جمعیات یا حلقه عزّابه است<ref>معمر، علی یحیی، الاباضیة فی موکب التاریخ، حلقة الاولی، ص۹۳ و ۹۶؛ عرب، محمد، آشنایی با مذهب اباضی، ص۱۸ و ۱۹.</ref>.


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش