ابومعلق انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
 
خط ۴: خط ۴:
او به کنیه‌اش شناخته شده است. گزارش مربوط به وی را، در کتاب‌های الهواتف از ابن أبی الدنیا <ref>ابن ابی الدنیا، ص۲۶.</ref> و الاصابه<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۱۳-۳۱۴.</ref> به نقل از مجابی الدعوه از ابن ابی الدنیا، و کتاب الوظائف از [[ابوموسی مدینی]]، و نیز [[مجلسی]] در [[بحار الانوار]]<ref>مجلسی، ج۷۳، ص۲۵۹.</ref> و نوری در مستدرک الوسائل<ref>مستدرک الوسائل، ج۸، ص۲۴۱.</ref> به نقل از کتاب المستغیثین چنین آورده‌اند:
او به کنیه‌اش شناخته شده است. گزارش مربوط به وی را، در کتاب‌های الهواتف از ابن أبی الدنیا <ref>ابن ابی الدنیا، ص۲۶.</ref> و الاصابه<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۱۳-۳۱۴.</ref> به نقل از مجابی الدعوه از ابن ابی الدنیا، و کتاب الوظائف از [[ابوموسی مدینی]]، و نیز [[مجلسی]] در [[بحار الانوار]]<ref>مجلسی، ج۷۳، ص۲۵۹.</ref> و نوری در مستدرک الوسائل<ref>مستدرک الوسائل، ج۸، ص۲۴۱.</ref> به نقل از کتاب المستغیثین چنین آورده‌اند:


[[انس بن مالک]] می‌گوید: یکی از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}}، ابومعلق [[انصاری]] نام داشت که با [[سرمایه]] خود و سرمایه دیگران [[تجارت]] می‌کرد. او تاجری متمول بود که در عین [[ثروتمندی]]، به [[زهد]] و [[ورع]] [[شهرت]] داشت. در یکی از سفرهایش، دزدی به قافله او زد و ابومعلق از [[اموال]] خویش دست بر نمی‌داشت. سارق او را به [[مرگ]] [[تهدید]] کرد و ابومعلق که تهدید را جدی دید، به اندازه خواندن چهار رکعت [[نماز]] مهلت خواست و مشغول نماز شد و این [[دعا]] را سه بار تکرار کرد:{{متن حدیث|يَا وَدُودُ يَا ذَا اَلْعَرْشِ اَلْمَجِيدِ يَا فَعَّالاً لِمَا يُرِيدُ أَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ اَلَّتِي لاَ تُرَامُ وَ مُلْكِكَ اَلَّذِي لاَ يُضَامُ وَ بِنُورِكَ اَلَّذِي مَلَأَ أَرْكَانَ عَرْشِكَ أَنْ تَكْفِيَنِي شَرَّ هَذَا اَللِّصِّ يَا مُغِيثُ أَغِثْنِي }}.
[[انس بن مالک]] می‌گوید: یکی از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}}، ابومعلق [[انصاری]] نام داشت که با [[سرمایه]] خود و سرمایه دیگران [[تجارت]] می‌کرد. او تاجری متمول بود که در عین [[ثروتمندی]]، به [[زهد]] و [[ورع]] [[شهرت]] داشت. در یکی از سفرهایش، دزدی به قافله او زد و ابومعلق از [[اموال]] خویش دست بر نمی‌داشت. سارق او را به [[مرگ]] [[تهدید]] کرد و ابومعلق که تهدید را جدی دید، به اندازه خواندن چهار رکعت [[نماز]] مهلت خواست و مشغول نماز شد و این [[دعا]] را سه بار تکرار کرد:{{متن حدیث|يَا وَدُودُ يَا ذَا اَلْعَرْشِ اَلْمَجِيدِ يَا فَعَّالاً لِمَا يُرِيدُ أَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ اَلَّتِي لاَ تُرَامُ وَ مُلْكِكَ اَلَّذِي لاَ يُضَامُ وَ بِنُورِكَ اَلَّذِي مَلَأَ أَرْكَانَ عَرْشِكَ أَنْ تَكْفِيَنِي شَرَّ هَذَا اَللِّصِّ يَا مُغِيثُ أَغِثْنِي }}.


ناگهان سواری نیزه به دست به دزد [[حمله]] کرد و او را کُشت و در مقابل ابومعلق ایستاد. ابومعلق از او پرسید: کیستی؟ گفت: من ملکی از [[آسمان]] چهارم که با [[دعای اول]] تو، صدای به هم خوردن درهای آسمان را شنیدم و با [[دعای دوم]] تو، صدای ناله [[آسمانیان]] را شنیدم و پس از دعای سومین تو، شنیدم که در آسمان صدایی پیچید: این دعای مکروب است. از [[خداوند]] درخواست کردم مرا [[مأمور]] کشتن آن [[ظالم]] کند. آن [[ملک]] به ابومعلق گفت: تو را [[بشارت]] باد! بدانکه هر که [[وضو]] بسازد و چهار رکعت نماز بگزارد و این دعا را بخواند، دعایش [[مستجاب]] می‌شود؛ خواه مکروب باشد یا غیر مکروب.
ناگهان سواری نیزه به دست به دزد [[حمله]] کرد و او را کُشت و در مقابل ابومعلق ایستاد. ابومعلق از او پرسید: کیستی؟ گفت: من ملکی از [[آسمان]] چهارم که با [[دعای اول]] تو، صدای به هم خوردن درهای آسمان را شنیدم و با [[دعای دوم]] تو، صدای ناله [[آسمانیان]] را شنیدم و پس از دعای سومین تو، شنیدم که در آسمان صدایی پیچید: این دعای مکروب است. از [[خداوند]] درخواست کردم مرا [[مأمور]] کشتن آن [[ظالم]] کند. آن [[ملک]] به ابومعلق گفت: تو را [[بشارت]] باد! بدانکه هر که [[وضو]] بسازد و چهار رکعت نماز بگزارد و این دعا را بخواند، دعایش [[مستجاب]] می‌شود؛ خواه مکروب باشد یا غیر مکروب.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش